زاغان شعری از محمد رضا شفیعی کدکنی

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 27 сер 2023
  • آنک شبِ تباهی تاریخ پرگشود
    آنجا نگاه کن
    انبوهِ بی‌کرانه‌ی اندوه!
    اوه!
    زاغان به رویِ دهکده، زاغان به روی شهر
    زاغان به رویِ مزرعه، زاغان به رویِ باغ
    زاغان به رویِ پنجره، زاغان به رویِ ماه
    زاغان به روی آینه‌ها،
    آه!
    از تیره و تبارِ همان زاغ
    کش راند از سفینه‌ی خود نوح
    اندوه بیکرانه و انبوه.
    زاغان به روی موسیقی و شعر
    زاغان به روی راه
    زاغان به روی هر چه تو بینی
    از نور تا نگاه!
    زاغان به روی برف
    زاغان به روی حرف
    محمد رضا شفیعی کدکنی
    اجرا: بهزاد جعفرپور
    #شفیعی_کدکنی #همه_یادگارهایم #بهزاد_جعفرپور #زاغان

КОМЕНТАРІ •