دلها بربودند و برفتند سواران-او رفت...- شعری از اوحدی مراغه ای با صدای بهزاد جعفرپور در شعر خوانی
Вставка
- Опубліковано 9 бер 2024
- شعر زیبایی از اوحدی مراغه ای:
دلها بربودند و برفتند سواران
ما پای به گل در شده زین اشک چو باران
او رفت، که روزی دو سه را باز پس آید
ما دیده به راه و همه شب روز شماران
اندیشهٔ باران نکند غرقهٔ دریا
ای دیدهٔ خونریز، میندیش و بباران
این حال، که ما را بجز او یار دگر نیست
حالیست که مشکل بتوان گفت به یاران
ما را به بهار و سمن و لاله چه خوانی؟
دریاب کزین لاله چه روید به بهاران؟
گر دوست دوایی ننهد بر دل مجروح
مرهم ز که جوید جگر سینهفگاران؟
صد قصه نبشت اوحدی از دست غم او
وین غصه یکی بود که گفتم ز هزاران
او رفت
شعری از اوحدی مراغه ای
اجرا : بهزاد جعفرپور
موسيقی:
At Rest by Kevin MacLeod - incompetech.com
Creative Commons - Attribution 3.0 Unported- CC BY 3.0
Promoted by Music Book / @musicbook-nocopyright...
درباره اوحدی :
رکنالدین اوحدی اصفهانی مراغهای (۶۷۳-۱۵ رمضان ۷۳۸ قمری) شاعر پارسیگوی در قرن هشتم هجری و اهل مراغه بود .
#بهزاد_جعفرپور #شعر_خوانی #اوحدی_مراغه_ای
بسیااار عااالی🌺🌺
ممنون از توجه شما 🙏🌹
دمت گرم و سرت سبز.❤❤❤
ممنون از همراهی شما 🌹🙏
بسیار عالی ❤❤❤
ممنون از توجه شما 🌹🙏
❤❤❤❤❤
🌹🌹🙏🙏
🔥
🌹🌹🙏🙏