همیشه اینجوری نیست؛ من، خودم یه دوستی داشتم، البته زیاد باهم دوست نبودیم، یه زن خوشگلی بود، که چند سالی بود مجرد شده بود، و من هراز گاهی میدیدمش و باهم قرار میذاشتیم. بعد یه مدت فهمیدم شوهر کرده، بهش گفتم حالا که شوهر کردی دیگه نباید ببینمت، و تو باید فکر شوهرت باشی و اینحرفا گفت شوهرم تو این فازها نیست و چیزی حالیش نمیشه و کاری بهم نداره؛ واسه کنجکاوی یه بار رفتم به بهانه کار، شوهرش و دیدم، بنده خدا در حال نماز خواندن بود، یه آدم ساده و سالمی بود....که نمیدونستم چجوری شده که سر و کارش به این زن افتاده و شوهر دوم این خانم شده بود. بعد به زنه گفتم، عامووو شوهرت خیلی آدم نجیب و صادقی هست، اهل کار هم هست، اعتیاد هم نداره، هواش و داشته باش و زندگیت و بکن. و دور کارهای قبل رو خط بکش؛ توبه کن و به شوهرت برس.... خلاصه کلی نصیحتش کردم و رفتم، و دیگه هم رابطهام و باهاش قطع کردم اما بعد از شش ماه، همینجوری احوالش و از دوستم گرفتم، گفت عامووو حسابی همه جا رو آباد کرده، کسی نیست که باهاش نخوابیده باشه، هرکس بهش پیشنهاد بده قبول میکنه؛😕 و من فقط تصویر شوهرش تو ذهنم بود، و ناراحتش بودم....!!!
عالی تشکر
❤
تعجیل در فرج اقا امام زمان صلوات ❤❤❤
عالی بود داداش لایک داری
اگر بدی کنی بدی میبینی ، اگر خوبی کنی خوبی میبینی ، لذت بردم ممنون فارسی فنس
Very good 👍 👏🏻
پناه بر خداوند متعال..
ممنون دوست عزیز موفق باشید
❤️❤️❤️
یاد کارام افتادم وای
آره بخدا یادمون باشه چه رفتار وکرداری با دیگران و نزدیکانمون داریم
بله. از هر دست بدی از همون دست هم میگیری.
دقیقا
*از مکافات عمل غافل مشو*
*گندم از گندم بروید،جو ز جو*
هر چه کنی به خود کنی
آدمی که گرسنشه میره دنباله=غذا
آدمی که تشنشه میره دنباله=آب
آدمی که مریضه میره دنباله=دکتر
آدمی که ناموس نداره میره دنباله= .......
میتونه زن بگیره
@@oneone3333 بله حتی اگه وسعش نمیرسه
میتونه سیقه کنه
همیشه اینجوری نیست؛
من، خودم یه دوستی داشتم، البته زیاد باهم دوست نبودیم، یه زن خوشگلی بود، که چند سالی بود مجرد شده بود، و من هراز گاهی میدیدمش و باهم قرار میذاشتیم.
بعد یه مدت فهمیدم شوهر کرده، بهش گفتم حالا که شوهر کردی دیگه نباید ببینمت، و تو باید فکر شوهرت باشی و اینحرفا
گفت شوهرم تو این فازها نیست و چیزی حالیش نمیشه و کاری بهم نداره؛
واسه کنجکاوی
یه بار رفتم به بهانه کار، شوهرش و دیدم، بنده خدا در حال نماز خواندن بود، یه آدم ساده و سالمی بود....که نمیدونستم چجوری شده که سر و کارش به این زن افتاده و شوهر دوم این خانم شده بود.
بعد به زنه گفتم، عامووو شوهرت خیلی آدم نجیب و صادقی هست، اهل کار هم هست، اعتیاد هم نداره، هواش و داشته باش و زندگیت و بکن. و دور کارهای قبل رو خط بکش؛ توبه کن و به شوهرت برس....
خلاصه کلی نصیحتش کردم و رفتم، و دیگه هم رابطهام و باهاش قطع کردم
اما بعد از شش ماه، همینجوری احوالش و از دوستم گرفتم، گفت عامووو حسابی همه جا رو آباد کرده، کسی نیست که باهاش نخوابیده باشه، هرکس بهش پیشنهاد بده قبول میکنه؛😕
و
من فقط تصویر شوهرش تو ذهنم بود، و ناراحتش بودم....!!!
زنه خودش چوب کارهاشو میخوره واینکه چه حکمتیه خدا خودش میدونه
عمووووو فکر کنم تو اصلا توان ترتیب دادنش را نداشتی، تا حالا ترتیب کسی رو دادی؟