جناب بهنود بسیار خوشحالم که مجددا بیان وقایع تاریخی وطن را جهت آگاهی ایرانیان از سر گرفتید. لذا بسیار پسندیده است که ما ایرانیان از زحمات افرادی همچون جنابعالی در این مقطع تاریک و دردناک وطن در قربت ارج بنهیم و پند جهت آینده بگیریم. ملتی که تاریخ گذشته خود را نداند محکوم به فنا و نابودی است. پاینده و موفق باشید.
جناب بهنود من به شما افتخار میکنم به چند دلیل که از دیگران بالاتری . یکی نوشتن چند کتاب و دومی همین کار قشنگی که الان انجام میدهید. جناب اگه میشه از عبدالرحمان فرامرزی هم یادی بکنید
واقعا سرانجامِ مشترکِ این افراد خیلی عجیب ست. با یک نظر اجمالی به صاحبانِ قدرتی که اینان درخدمتشان بودند شاید بتوان اینطور نتیجه گیری کرد که آن پادشاهان نمی توانستند تابِ دیگرانی را بیاورند که می دانستد از ایشان برترند ویا بنوعی برجسته اند . رفتارشناسیِ یا روانشناسیِ اجتماعی دردورۀ حداقل دویست سالۀ معاصرنشان میدهد که متاسفانه چنین رفتاری در بین جامعۀ ما تبدیل به یک فرهنگ شده است حتی در میانِ اعضایِ اغلبِ خانواده ها. جالب ست که بعدازانقلاب نیز همین رویکرد وجود دارد: نگاهی بیاندازیم به سرانجامِ مهندس بازرگان و میرحسین موسوی وبنی صدر وآیت اله منتظری ورفسنجانی ومحمد خاتمی ...، هر چند که بعد از انقلابی ها با آنان از لحاظ "شأن" قابل قیاس نیستند
مفاطعی از سخنانتان کامل ادا نمی‌شود به نظر می‌رسه بدیهی میدونید مخاطب باید اون رو از قبل بدونه دستکم برای من روشن نیست اگر ممکنه این مورد رو اصلاح کنید
آفرین منم حس می کنم مثل ادمی که انگارازکسی یاچیزی می ترسه یانمیخواداون طرف که این ادم ازش می ترسه یاازش رودربایستی داره یانمی خوادطرف روناراحت کنه حس می کنم همه واقعیت هارونمیگه نمیدونم شایدهم مصلحت مُلک وملت اینه شایدهم وهزارشایدوامای دگراماحقیقت نبایدفدای مصلحت بشه چون امروزممکنه مصلحت نجات بده مُلک وملت روولی همیشه مصلحت اندیشی باعث نه تنهانجات پاکی هانمیشه بلکه قربان کننده وقاتل حقیقت میشه وادمای بعدی که این سنت براشون جابیفته که مصلحت اندیشی همیشه خوبه ممکنه فک کنن راهی که میرن وکاری که می کنن درسته واین تبدیل به دیکتاتوری میشه تهش ودوباره تکراریک سیکل باطل
شایدم بهرحال نمیتونه یانمیخوادهمه حقیقت هاروبگه چون ایشون یکی ازپیشکسوتان دنیای اگاهی بخشی ورسانه است مسلماخیلی ازنسل های بعدازانقلاب که نبودن وندیدن اگاه تره چون معمولاایناکه درکارفرهنگ ورسانه وخبروروزنامه نگاری هستن خب هم خودشون اهل فهم وخردواندیشه ان وهم زمینه کاری شون جوری هست که امکان دسترسی بیشتری به پیچ وخَم ورازهای پشت پرده حوادث واخبارووقایع دارن مسلماخیلی چیزاهاروبااین مدت کوتاه یاتعمدایاسهواداره ازقلم میندازه ونمیگه گفتم یه حسابی توکارهست این سانسورکردن هاونگفتن خیلی دقیق شیواوکامل ترگفتن رازورمزهای حقایق وواقعیات اگه این بنده خداودیگران وعزیزانی که می خوان حرفاشون بشه چراغ راهی برای روشن شدن راه ایندگان بایدهمکاری شون کامل تروصادقانه ترباشه ودلسوزانه تر
جناب بهنود بسیار خوشحالم که مجددا بیان وقایع تاریخی وطن را جهت آگاهی ایرانیان از سر گرفتید. لذا بسیار پسندیده است که ما ایرانیان از زحمات افرادی همچون جنابعالی در این مقطع تاریک و دردناک وطن در قربت ارج بنهیم و پند جهت آینده بگیریم. ملتی که تاریخ گذشته خود را نداند محکوم به فنا و نابودی است. پاینده و موفق باشید.
موافقم با شما و این تاریخ ننگین،و خائنین چمدان به دست که در رفتن.
آقای بهنود سلام! شنیده بودم شما در تکاپوی نوشتن کتابی در مورد آقای خمینی بودید. سال‌هاست منتظرم و از راه نرسید .
Man az gozashtat chizi nemidoonam vali be karet alega d👏aram
جناب بهنود من به شما افتخار میکنم به چند دلیل که از دیگران بالاتری . یکی نوشتن چند کتاب و دومی همین کار قشنگی که الان انجام میدهید.
جناب اگه میشه از عبدالرحمان فرامرزی هم یادی بکنید
واقعا سرانجامِ مشترکِ این افراد خیلی عجیب ست. با یک نظر اجمالی به صاحبانِ قدرتی که اینان درخدمتشان بودند شاید بتوان اینطور نتیجه گیری کرد که آن پادشاهان نمی توانستند تابِ دیگرانی را بیاورند که می دانستد از ایشان برترند ویا بنوعی برجسته اند . رفتارشناسیِ یا روانشناسیِ اجتماعی دردورۀ حداقل دویست سالۀ معاصرنشان میدهد که متاسفانه چنین رفتاری در بین جامعۀ ما تبدیل به یک فرهنگ شده است حتی در میانِ اعضایِ اغلبِ خانواده ها. جالب ست که بعدازانقلاب نیز همین رویکرد وجود دارد: نگاهی بیاندازیم به سرانجامِ مهندس بازرگان و میرحسین موسوی وبنی صدر وآیت اله منتظری ورفسنجانی ومحمد خاتمی ...، هر چند که بعد از انقلابی ها با آنان از لحاظ "شأن" قابل قیاس نیستند
این بازتاب رفتار حکومتهای دیکتاتوریست.
@@cleander97 دقیقا این گونه رفتارها خصیصۀ افراد وجوامع سلطه طلب و ضعیف ست
مفاطعی از سخنانتان کامل ادا نمی‌شود به نظر می‌رسه بدیهی میدونید مخاطب باید اون رو از قبل بدونه دستکم برای من روشن نیست اگر ممکنه این مورد رو اصلاح کنید
آفرین منم حس می کنم مثل ادمی که انگارازکسی یاچیزی می ترسه یانمیخواداون طرف که این ادم ازش می ترسه یاازش رودربایستی داره یانمی خوادطرف روناراحت کنه حس می کنم همه واقعیت هارونمیگه نمیدونم شایدهم مصلحت مُلک وملت اینه شایدهم وهزارشایدوامای دگراماحقیقت نبایدفدای مصلحت بشه چون امروزممکنه مصلحت نجات بده مُلک وملت روولی همیشه مصلحت اندیشی باعث نه تنهانجات پاکی هانمیشه بلکه قربان کننده وقاتل حقیقت میشه وادمای بعدی که این سنت براشون جابیفته که مصلحت اندیشی همیشه خوبه ممکنه فک کنن راهی که میرن وکاری که می کنن درسته واین تبدیل به دیکتاتوری میشه تهش ودوباره تکراریک سیکل باطل
شایدم بهرحال نمیتونه یانمیخوادهمه حقیقت هاروبگه چون ایشون یکی ازپیشکسوتان دنیای اگاهی بخشی ورسانه است مسلماخیلی ازنسل های بعدازانقلاب که نبودن وندیدن اگاه تره چون معمولاایناکه درکارفرهنگ ورسانه وخبروروزنامه نگاری هستن خب هم خودشون اهل فهم وخردواندیشه ان وهم زمینه کاری شون جوری هست که امکان دسترسی بیشتری به پیچ وخَم ورازهای پشت پرده حوادث واخبارووقایع دارن مسلماخیلی چیزاهاروبااین مدت کوتاه یاتعمدایاسهواداره ازقلم میندازه ونمیگه گفتم یه حسابی توکارهست این سانسورکردن هاونگفتن خیلی دقیق شیواوکامل ترگفتن رازورمزهای حقایق وواقعیات اگه این بنده خداودیگران وعزیزانی که می خوان حرفاشون بشه چراغ راهی برای روشن شدن راه ایندگان بایدهمکاری شون کامل تروصادقانه ترباشه ودلسوزانه تر
منکه نفهمیدم کدوم شاگرداستادشو خفه کرد؟؟؟نیمه اول اصلا مفهوم نیست
شاه دو بار دنبال هویدا فرستاد تا او را ببرد هویدا گفت من خلافی نکرده ام در ایران میمانم و قبلا هم باو پیشنهاد سفارت بلژیک شد که وی قبول نکرد
الکی حرف نزن! مدرک؟ مستندات رو کن.