ممنون از تلاش دوستان.من پیشنهاد میکنم در مورد تمایل مردم به پهلوی و شیوه تلاقی نگاه مردم به براندازی و پهلوی که دو موضوع جدا هست اما با هم در نظر گرفته میشه گفتگویی شکل بدین.مشکلی ک توی این زمینه هست اینه که پهلوی برای قشر روشنفکر تمام شده و فکر میکنن که برای مردم عادی هم به مثابه خودشون هست.اما کسی این موضوع رو مورد بحث قرار نمیده که مردم به چه علت میخان چیزی که درآینده اتفاق بیوفته رو با چیزی که در گذشته پشت سر گذاشتن رو گره بزنن .بررسی این موضوع میتونه راهکاری به مردم بده که هدف رو در کانسپت دیگه ای جستجو کنن.
من نظرم اینه مردم اول باید به لیاقت برسن. کم کم آگاه و با لیاقت بشن. با آگاه شدن با مطالعه با تفکر... بدون تعصب... فرد به فرد ما روی خودش کار کنه و صرفا حکومت ها رو نقد کردن کار به جایی نمیبره. مردم ما به پول و رفاه هم برسن، باز ربطی به رسیدن به شعور و فهم از حقوقشون و غیره، نداره! چه بسا محرومیت یکم باعث خلق و ابتکار و تفکر بشه! من کلا به اجتماعی که داریم امیدی ندارم. خانواده های نسل جدید هم که اغلب تو در و دیوارند! امیدی به نسل های آینده هم نیست... اگر تغییری روی بده، شاید چندصدسال طول بکشه. سیاست درهمه جای دنیا یک بازیه کثیفه بر سر قدرت و ثروته. و فقط نسبت به درجهی آگاهی فرد به فرد اون جوامع اعمال زورش کمتره اما غیرمستقیم ظلم در جریان هست! بزرگترین صلاح شمشیر آگاهیه... و تا مردم نخوان که بجای (فقط) شمال و جوج، خوراک به مغزشون هم بدن(در رفاه کامل که خیلی دور از انتظاره خوراک به مغز بدن!! بهمراتب)، از دل این شعور روح جمعی، چیزی بهتر از اینی که هست درنمیاد. بزرگترین جنبشبه عقیدهی بنده، اعتراض مدنی هست که خانواده ها همگی متحد باشن و فرزندانشون رو به مدرسه نفرستند و بجاش کلاسها و اساتید قابل رو پیدا و آموزش و پرورش غنی رو قائل شن. اما همین هم شعور و آگاهی اون پدرها مادرها رو میطلبه که متاسفانه نسل در نسل بدتر میشه چیزی که داریم میبینیم... ممنون از زحمات شما 🙏🌺👌که خودش تلاش بزرگیه درجهت آگاه سازی که چقدر اجتماع ما نیازمندش هست.
نکته سوم فرمودید شیوه حرکت رو به جلو محسوب میشه! و 《مردم》میبینن و میشنون حرفاشونو! برادر شما یا نمیدونی مردم یعنی چی یا نهایتا ۲۰،۳۰ هزار نفر از جامعه رو مردم در نظر گرفتی، سعید الحسینی و لیلاز رو ۱ درصد مردم هم نمیشناسن چه برسه به اینکه حرفشونو بشنون
آقای نجارنژاد نظر و نتیجه گیری تون رو در کانسپت تاریخ میفهمم.. اگر اینجور هست چه بخشی از تاریخ رو چه جوری معنا میکنید که این نتیجه گیری حاصل میشه؟! و اینکه موافقید اما و اگرهای تاریخی قابل استناد نیستند؟!
Sehr gut❤❤❤
Nice
🙏👏🙏😍
ممنون از تلاش دوستان.من پیشنهاد میکنم در مورد تمایل مردم به پهلوی و شیوه تلاقی نگاه مردم به براندازی و پهلوی که دو موضوع جدا هست اما با هم در نظر گرفته میشه گفتگویی شکل بدین.مشکلی ک توی این زمینه هست اینه که پهلوی برای قشر روشنفکر تمام شده و فکر میکنن که برای مردم عادی هم به مثابه خودشون هست.اما کسی این موضوع رو مورد بحث قرار نمیده که مردم به چه علت میخان چیزی که درآینده اتفاق بیوفته رو با چیزی که در گذشته پشت سر گذاشتن رو گره بزنن .بررسی این موضوع میتونه راهکاری به مردم بده که هدف رو در کانسپت دیگه ای جستجو کنن.
من نظرم اینه مردم اول باید به لیاقت برسن. کم کم آگاه و با لیاقت بشن. با آگاه شدن با مطالعه با تفکر... بدون تعصب... فرد به فرد ما روی خودش کار کنه و صرفا حکومت ها رو نقد کردن کار به جایی نمیبره. مردم ما به پول و رفاه هم برسن، باز ربطی به رسیدن به شعور و فهم از حقوقشون و غیره، نداره! چه بسا محرومیت یکم باعث خلق و ابتکار و تفکر بشه! من کلا به اجتماعی که داریم امیدی ندارم. خانواده های نسل جدید هم که اغلب تو در و دیوارند! امیدی به نسل های آینده هم نیست... اگر تغییری روی بده، شاید چندصدسال طول بکشه. سیاست درهمه جای دنیا یک بازیه کثیفه بر سر قدرت و ثروته. و فقط نسبت به درجهی آگاهی فرد به فرد اون جوامع اعمال زورش کمتره اما غیرمستقیم ظلم در جریان هست! بزرگترین صلاح شمشیر آگاهیه... و تا مردم نخوان که بجای (فقط) شمال و جوج، خوراک به مغزشون هم بدن(در رفاه کامل که خیلی دور از انتظاره خوراک به مغز بدن!! بهمراتب)، از دل این شعور روح جمعی، چیزی بهتر از اینی که هست درنمیاد. بزرگترین جنبشبه عقیدهی بنده، اعتراض مدنی هست که خانواده ها همگی متحد باشن و فرزندانشون رو به مدرسه نفرستند و بجاش کلاسها و اساتید قابل رو پیدا و آموزش و پرورش غنی رو قائل شن. اما همین هم شعور و آگاهی اون پدرها مادرها رو میطلبه که متاسفانه نسل در نسل بدتر میشه چیزی که داریم میبینیم...
ممنون از زحمات شما 🙏🌺👌که خودش تلاش بزرگیه درجهت آگاه سازی که چقدر اجتماع ما نیازمندش هست.
نکته سوم فرمودید شیوه حرکت رو به جلو محسوب میشه! و 《مردم》میبینن و میشنون حرفاشونو! برادر شما یا نمیدونی مردم یعنی چی یا نهایتا ۲۰،۳۰ هزار نفر از جامعه رو مردم در نظر گرفتی، سعید الحسینی و لیلاز رو ۱ درصد مردم هم نمیشناسن چه برسه به اینکه حرفشونو بشنون
طبیعتا منظورش این بود که در دسترس مردم قرار گرفته
آقای نجارنژاد نظر و نتیجه گیری تون رو در کانسپت تاریخ میفهمم.. اگر اینجور هست چه بخشی از تاریخ رو چه جوری معنا میکنید که این نتیجه گیری حاصل میشه؟! و اینکه موافقید اما و اگرهای تاریخی قابل استناد نیستند؟!
میشه دقیق تر بفرمایید. من متوجه منظورتون نشدم دقیقا🙏🙏🙏