داستان واقعی و جالب چریچیل و راننده تاکسی

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 17 тра 2024
  • داستان واقعی و جالب چریچیل و راننده تاکسی
    چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت.
    هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.
    راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم” .
    چرچیل از علاقه‌ی این فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد.
    راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم این‌جا منتظر می‌مانم!”
    #متن_کوتاه #داستان #داستان_واقعی #داستان_کوتاه_صوتی
  • Розваги

КОМЕНТАРІ •