من معتقدم که این بزرگ مرد یک لطف وعنایت خداوند متعال شامل حالش بوده در غیر اینصورت دیگران در فراگیری علم موسیقی سالها مشغول بوده اند ولی هیچکدام لذت و کیفت این استاد بزرگ راندارد . این اعجوبه روزگار در اعماق اقیاسها شناور بوده و دیگران هنوز درکنار ساحل مانده اند که فراترنمیوانند ونه مهارتش را دارند.
عجب آهنگ و شعر زیبا که یک مخمس بر غزلی اصفهانی میباشد. استاد جور کرده. و با ظرافت ها تک بیت های جالب را در آن اضافه کرده.. ممنون از نشر آهنگ و ادیت ویدیو زیبا.. قربان شما لالا جان
غزل از محتشم کاشانی است اما این شعر مخمس است. یعنی هر پنج مصرع تنها مصراع چهارم و پنجمش از کاشانی است. صاحب این مخمس را من نیافتم. اما عزل اصلی از محتشم کاشانی است.
@@Sarahangyar با عرض حرمت و احترام به شما و به ویژه به تلاش تان برای پاسداری از ادب و فرهنگ. خدا نخواسته باشد که من قصد عیبجویی داشته بوده باشم. فقط خواستم برای خواننده های شما که در مورد شعر و انواع آن کمتر آگاهی دارند توضیح داده باشم که: غزل و مخمس دو نوع شعر است. غزل دومصرع دارد. مخمس، آن گونه که از نامش پیداست، پنج مصرع دارد. گاهی می شود که یک شاعر مخمس بسراید و هر پنج مصرع از خودش باشد. گاهی هم برخی از شاعران شعر یک شاعر دیگر را می گیرد برای هریک از فردهایش (دو مصرع) سه مصرع دیگر می سراید که با مصرع اول فرد شعر شاعر اصلی هم قافیه و هم ردیف است آن را بالترتیب به گونهیی میچیند که فرد شاعر اصلی مصراع چهارم و پنجم میآید و سه مصرع خودش در آغاز. درست مانند همین مخمس که بر غزل کاشانی سروده شده است. چون من غزل کاشانی را در گنجور یافتم ازینرو به شک افتیدم که مخمس نیز از کاشانی باشد... یکی از مخمسهای معروف که شهریار بر غزل سعدی سروده است همان است که احمدضاهر می خواند: ای که از کلک هنر نقش دل انگیز خدایی حیف باشد مه من کاینهمه از مهر جدایی گفته بودی جگرم خون نکنی باز کجایی «من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن بهه که ببندی و نپایی» چنانچه می نگرید، سه مصرع اول از شهریار است و دو مصرع آخری که میان ناخونک گرفته شده است از سعدی می باشد.
نمیدانم به زیباییهای شعر و یا به ادا و صدای استاد توجه کنم ؟ توجه مرا این هر دو سخت به خود جلب میکند . آیا همین تعریف هنر موسیقی نیست ، که شنونده را در لذت شعر ، صدا و ادا کاملأ غرق باید کرد ؟ فکر کنم تعریف هنر موسیقی را استاد برایم قوه درک و فهم داد.
از بهترینها روان استاد شاد
واقعا زیبا وشنیدنی ممنون تان
من معتقدم که این بزرگ مرد یک لطف وعنایت خداوند متعال شامل حالش بوده در غیر اینصورت دیگران در فراگیری علم موسیقی سالها مشغول بوده اند ولی هیچکدام لذت و کیفت این استاد بزرگ راندارد . این اعجوبه روزگار در اعماق اقیاسها شناور بوده و دیگران هنوز درکنار ساحل مانده اند که فراترنمیوانند ونه مهارتش را دارند.
واه این چه صدای شیوای است !
زیبا بود
خیلی ممنون از نشراین اواز ملکوتی واشعار ناب ان سلامت باشیذ . روح استاد شاد و یادش گرامی باد .
چه مقبول وبا احساس سرودن خداوند روح استاد گرامي را شاد داشته باشد.
تشكر وتمنيايت فراون سيد جواد گرامي.
واه واه چه غزل زیبا و قدیمی، مخصوصآ با طبلّة غازی مرحوم که طبله نواز عالی بود. خداوند روح شان را شاد داشته باشد.
آهنگ بسیار زیبا، آواز زیبا و شعر زیبا. استاد سراهنگ توبخواب تا روزی ما یک چنین دیگری بیافرینیم.
تشکرآغاجان ازآهنگ های که نشرمینماهی خواندن درخرابات مغان منزل نمی بایدگرفت رابگذارید
سلام هموطن عزیز. آهنگ "در خربات مغان منزل نمیباید گرفت" به آواز بابای موسیقی نشر شده و در انترنت است.
عجب آهنگ و شعر زیبا که یک مخمس بر غزلی اصفهانی میباشد. استاد جور کرده.
و با ظرافت ها تک بیت های جالب را در آن اضافه کرده..
ممنون از نشر آهنگ و ادیت ویدیو زیبا..
قربان شما لالا جان
اینی آدم بگویه مه خاننده استم....
به پیر ات سلام راستی که استاد بودی
جهان سپاس از نشر آهنگ های ناب استاد. آغا جان در پناه خدا باشی.
ABDUL MAJID QAZIZADA
khudawand janat ha nasibat kunad babai musiqi
one of my favorite ghazal style thank you
غزل از محتشم کاشانی است اما این شعر مخمس است. یعنی هر پنج مصرع تنها مصراع چهارم و پنجمش از کاشانی است. صاحب این مخمس را من نیافتم. اما عزل اصلی از محتشم کاشانی است.
فرمودهء شما درست است، این معلومات را من در نوشتهء آهنگ نیز داده ام. تشکر از شما.
@@Sarahangyar
با عرض حرمت و احترام به شما و به ویژه به تلاش تان برای پاسداری از ادب و فرهنگ.
خدا نخواسته باشد که من قصد عیبجویی داشته بوده باشم. فقط خواستم برای خواننده های شما که در مورد شعر و انواع آن کمتر آگاهی دارند توضیح داده باشم که:
غزل و مخمس دو نوع شعر است. غزل دومصرع دارد. مخمس، آن گونه که از نامش پیداست، پنج مصرع دارد. گاهی می شود که یک شاعر مخمس بسراید و هر پنج مصرع از خودش باشد. گاهی هم برخی از شاعران شعر یک شاعر دیگر را می گیرد برای هریک از فردهایش (دو مصرع) سه مصرع دیگر می سراید که با مصرع اول فرد شعر شاعر اصلی هم قافیه و هم ردیف است آن را بالترتیب به گونهیی میچیند که فرد شاعر اصلی مصراع چهارم و پنجم میآید و سه مصرع خودش در آغاز. درست مانند همین مخمس که بر غزل کاشانی سروده شده است.
چون من غزل کاشانی را در گنجور یافتم ازینرو به شک افتیدم که مخمس نیز از کاشانی باشد...
یکی از مخمسهای معروف که شهریار بر غزل سعدی سروده است همان است که احمدضاهر می خواند:
ای که از کلک هنر نقش دل انگیز خدایی
حیف باشد مه من کاینهمه از مهر جدایی
گفته بودی جگرم خون نکنی باز کجایی
«من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن بهه که ببندی و نپایی»
چنانچه می نگرید، سه مصرع اول از شهریار است و دو مصرع آخری که میان ناخونک گرفته شده است از سعدی می باشد.
نمیدانم به زیباییهای شعر و یا به ادا و صدای استاد توجه کنم ؟
توجه مرا این هر دو سخت به خود جلب میکند . آیا همین تعریف هنر موسیقی نیست ، که شنونده را در لذت شعر ، صدا و ادا کاملأ غرق باید کرد ؟
فکر کنم تعریف هنر موسیقی را استاد برایم قوه درک و فهم داد.