شنيدن اين أهنگ برايم يك عالم ديگرى بخشيد سپاس از هنرمند عزيزما مصطفى جان وطبله نواز بى بديل وطنم سير جان ، براى هردوى شما صحت وسلامتى أرزو دارم ، سيد ميرزا شريفى از جرمنى
سلام و درود بی پایان خدمت مصطفی جان صوفی و سیر جان پنجه طلایی خداوند شما را در حفظ و امان خود داشته باشد بسیار تشکر از این آهنگ مقبول و دلنشین لذت بردم دم تان گرم ❤❤😢
پولت ره پس بگیر همیشه ما مردم فقط زر مفت زدیم ، هنرمند به شما مردم باید مثل آریانا سعید چلو و فرزانه نــاز فاحشه باشه تا خوش تان بیاید ، خر چه داند قدر حلوا و نبات
Wah Wah Wah Wah Wah Wah Adaab ki saat ! آداب کی سات میری حضور مصطفی جان عزیز و گرامی من ! سالیان متمادی پر ثمر بمانی! مننه سیر جانہ ورورکہ ! شما استاد جوان وطن ما ھستید ! در جوانی شما عزیزانم برکت ! بسیار در مقام بُلند هستید ! روان بیدل بزرگ شاد باشد !
مصتفی جان نازنین واقعاً که زحمت زیاد در عرصه موسیقی کشیده ظرافت در. اجرای خودت را کسانی میفهمند که موسیقی بفهمند. مخصوصاً در شروع انتره وقتیکه سیر جان از ضرب عقب ماند. و چقدر با مهارت خلای ایجاد شده را بسیار مسلکی و پروفشنل پر ساختی و واقعا زیبا ادا کردی.
آقای اکبری : لطف نموده و کامنت منفی تانرا از روی صفحه بردارید ! شما افغانهای کينه توز جز تخریب بهترین استعداد های جوان ما دیگر کاری ندارید ! آداب در شنیدن موسیقی کلسیک و غزل اولین شرط انسانیت و مذهب در ریاضت است ! شنیدن موسیقی بُلند هم فرهنگ میخواهد ! با احترام برادر دلسوز شما دکتور مُکمِل از هالند
آقای مکمل هنرمند را متوجه به اشتباهش نموده ویا اینکه وادارش نماید که از خالق شاهکار غزل که در آغاز سروده تهداب اجرا را بگذاشته زحمت شعر آنرا بدقت دریافته باید اسم گرفته شود رسم اخلاق است نه مورد کینه توزی برادر ، برحسب خواهش شما که در همسایگی ما زندگی دارید کمنت را بر میدارم .
تو کریم مطلق و من گدا چه کنی جز اینکه بخوانی‌ام در دیگری بنما که من به کجا روم چو برانی‌ام کسی از محیط عدم‌کران چه ز قطره واطلبد نشان ز خودم نبرده‌ای آن‌چنان که دگر به خود برسانی‌ام به کجاست آن قدرم بقا که تأملی کندم وفا عرق خجالت فرصتم نم انفعال زمانی‌ام به فسردنم همه تن الم به تردّد آبله در قدم چو غبار داغ نشستنم چو سرشک ننگ روانی‌ام سحر طلسم هوا قفس همه‌جاست منفعل هوس چه قدر عرق کندم نفس که به شبنمی بستانی‌ام ز کدورت من و ما پُرم غم بار دل به که بشمرم ستم است سنگ ترازویی که نفس کشد ز گرانی‌ام ز حضور پیری‌ام این‌قدر اثر امتحان قبول و رد که رساند بر در نیستی خم پشت پای جوانی‌ام نه به نقش بسته مشوشم نه به حرف ساخته سرخوشم نفسی به یاد تو می‌کشم چه عبارت و چه معانی‌ام همه عمر هرزه دویده‌ام خجلم کنون که خمیده‌ام من اگر به حلقه رسیده‌ام تو برون در ننشانی‌ام ز طنین پشهٔ بی‌نفس خجل است بیدل هیچکس به کجایم و کی‌ام و چی‌ام که تو جز به ناله ندانی‌ام ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل
شنيدن اين أهنگ برايم يك عالم ديگرى بخشيد سپاس از هنرمند عزيزما مصطفى جان وطبله نواز بى بديل وطنم سير جان ، براى هردوى شما صحت وسلامتى أرزو دارم ،
سيد ميرزا شريفى از جرمنى
Such a beautiful song, can't stop hearing, thnx Bros❤
بخدا که سیر جان طوفان کردی مه در کل طبله نواز های افغانستان یک سالار دو شنار بسیار بسیار زیاد دارم
وا وا مصطفی جان و سیر جان نازنین ❤.🙏 موفق باشید
سلام و درود بی پایان خدمت مصطفی جان صوفی و سیر جان پنجه طلایی
خداوند شما را در حفظ و امان خود داشته باشد بسیار تشکر از این آهنگ مقبول و دلنشین لذت بردم دم تان گرم ❤❤😢
افتخار افغانستان إستي مصطفي جان قند
و سير جان افتخار استن شما هـم
دو هنرمند تاپ وطن مصطفی جان و سیرجان 💯💯💯💯سال ها پایدار بمانیند امین .🌷🌷🌷🌺🌺🌺💜💜💜🍁🍀❤️👏🏻👏🏻👏🏻👌👌👌
из Таджикистан саломат 😥😥😥😥😥😥
خدایا : این آواز را هیچ وقت خاموش نسازی سال های رسا و سربلند بماند .🤲💔💔💔💔😭😭😭😭😭👍🇦🇫🧿🍁🍀🍂🌿
الهی امین عزیز
هههههههه. کدام صدا؟
دو جوان با استعداد….ماشاالله….❤❤❤
ماشاالله عزیزدل
Name khoda انگشتان طلایی آقای هاشمی
امی مصطفی صوفی خو هچ هنرمند نشد. همیشه ده هر اهنگ سر های تکراری و یکنواخت و بی مزه.
پولت ره پس بگیر همیشه ما مردم فقط زر مفت زدیم ، هنرمند به شما مردم باید مثل آریانا سعید چلو و فرزانه نــاز فاحشه باشه تا خوش تان بیاید ، خر چه داند قدر حلوا و نبات
درود مهر برای سیر جان عزیز وگرامی❤
صدای ای چرسی گو واری اس.
جانم هستی استاد جان بسیار سریله و دلنشین و سیر جان هم حرف ندارد کارش
سلام خدمت سیر جان و مصطفی جان نازنین زنده خو باشیند 💯سال از هالند .🤲❤️😘👌👌👌👌👌🧿🧿🧿
Please upload more Siar jaan, namakhoda 👏👏
ممنونشما
MashAllah! Very nice 👌🏼💫
خيلى عالى بود بنده واقعاً از شما عزيزان تشكرات بى اندازه مينمايم
افتخار ما هـستين
Wah Wah Wah Wah Wah Wah Adaab ki saat !
آداب کی سات میری حضور مصطفی جان عزیز و گرامی من ! سالیان متمادی پر ثمر بمانی!
مننه سیر جانہ ورورکہ !
شما استاد جوان وطن ما ھستید !
در جوانی شما عزیزانم برکت !
بسیار در مقام بُلند هستید !
روان بیدل بزرگ شاد باشد !
بسار زیبا به امیدی کامیابی های بیشتر شمایان .
Ihr seid beide einzigartig 🎉👏🏻👏🏻👏🏻
من وقعا مصطفی را دوست دارم ولی در این آهنگ باید بگويم که لی سیر جان بالا تر از مصطفی است سیر واقعا پختگی داره
مصتفی جان نازنین واقعاً که زحمت زیاد در عرصه موسیقی کشیده ظرافت در. اجرای خودت را کسانی میفهمند که موسیقی بفهمند. مخصوصاً در شروع انتره وقتیکه سیر جان از ضرب عقب ماند. و چقدر با مهارت خلای ایجاد شده را بسیار مسلکی و پروفشنل پر ساختی و واقعا زیبا ادا کردی.
Wonderful
Perfektes Team ♥️♥️
عالی ولی تال طبله را اکر به شکل آدا تینتال یا تاپیه مینواختید بهتر میشد.
تبله نواز کجا زندگی دارد ؟
در خانه ایشان
محمد تبله
Who’s composition is it ?
I have heared it from ustad amir mohammad
از این کرده زیاد نمی شود .
کیف کردم
تشکر
سلام سیرخان ودوست دیگر ماهم سلامبرسه
آقای اکبری : لطف نموده و کامنت منفی تانرا از روی صفحه بردارید !
شما افغانهای کينه توز جز تخریب بهترین استعداد های جوان ما دیگر کاری ندارید !
آداب در شنیدن موسیقی کلسیک و غزل اولین شرط انسانیت و مذهب در ریاضت است !
شنیدن موسیقی بُلند هم فرهنگ میخواهد !
با احترام برادر دلسوز شما دکتور مُکمِل از هالند
آقای مکمل هنرمند را متوجه به اشتباهش نموده ویا اینکه وادارش نماید که از خالق شاهکار غزل که در آغاز سروده تهداب اجرا را بگذاشته زحمت شعر آنرا بدقت دریافته باید اسم گرفته شود رسم اخلاق است نه مورد کینه توزی برادر ،
برحسب خواهش شما که در همسایگی ما زندگی دارید کمنت را بر میدارم .
ایکاش یک تبله یی مسلکی انتخاب میکردید
اشتباه کردی دوست ګرامی چه کمی دارد همین تبله نواز هیچ وقت انتقاد بیجا نکن
غزل شمارهٔ ۲۰۰۲
تو کریم مطلق و من گدا چه کنی جز اینکه بخوانی‌ام
در دیگری بنما که من به کجا روم چو برانی‌ام
کسی از محیط عدم‌کران چه ز قطره واطلبد نشان
ز خودم نبرده‌ای آن‌چنان که دگر به خود برسانی‌ام
به کجاست آن قدرم بقا که تأملی کندم وفا
عرق خجالت فرصتم نم انفعال زمانی‌ام
به فسردنم همه تن الم به تردّد آبله در قدم
چو غبار داغ نشستنم چو سرشک ننگ روانی‌ام
سحر طلسم هوا قفس همه‌جاست منفعل هوس
چه قدر عرق کندم نفس که به شبنمی بستانی‌ام
ز کدورت من و ما پُرم غم بار دل به که بشمرم
ستم است سنگ ترازویی که نفس کشد ز گرانی‌ام
ز حضور پیری‌ام این‌قدر اثر امتحان قبول و رد
که رساند بر در نیستی خم پشت پای جوانی‌ام
نه به نقش بسته مشوشم نه به حرف ساخته سرخوشم
نفسی به یاد تو می‌کشم چه عبارت و چه معانی‌ام
همه عمر هرزه دویده‌ام خجلم کنون که خمیده‌ام
من اگر به حلقه رسیده‌ام تو برون در ننشانی‌ام
ز طنین پشهٔ بی‌نفس خجل است بیدل هیچکس
به کجایم و کی‌ام و چی‌ام که تو جز به ناله ندانی‌ام
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل
افسوس که. تال تبله مطابقت ندارد باید یک استاد تبله را انتخاب میکردید