بداهه نوازی نی در آواز بیات اصفهان وشوشتری

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 11 гру 2024

КОМЕНТАРІ • 24

  • @RahimRahmati-k8h
    @RahimRahmati-k8h 8 місяців тому +1

    واقعا ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @yossiisralian1531
    @yossiisralian1531 11 місяців тому

    به اسمه خدا
    👏👏👏👍👌🌹

  • @naserhosseini-rl8wi
    @naserhosseini-rl8wi 11 місяців тому

    صدای ساز استادجمشیدعندلیبی می اید..نازنفس استادشاهوعندلیبی❤❤❤❤❤

  • @HajmirrezaZangoie
    @HajmirrezaZangoie 7 місяців тому

    دورد بی پایان استاد شاهو عندلیبی عشق خدایی 😢😢❤🎉

  • @PxCncrd
    @PxCncrd Рік тому +1

    Sublime

  • @amirabasamirabas8068
    @amirabasamirabas8068 5 років тому +4

    به به بسيار زيبا و دلنواز

  • @georgew2749
    @georgew2749 3 роки тому +1

    درود بر تو‌و هنرت

  • @bahmanshayanfar4297
    @bahmanshayanfar4297 5 років тому +3

    درود بر استاد ... دست مریزاد

  • @justkiddingwithahmad999
    @justkiddingwithahmad999 5 років тому +1

    واقعا نی با روح و روان بازی می کنه، علی الخصوص با هنر استاد.

  • @yasinpourfarjam7050
    @yasinpourfarjam7050 5 років тому +3

    چقدر. غم انگیزه که نوایی به این زیبایی بازدید. کننده ای نداره

  • @hassanzp8392
    @hassanzp8392 Рік тому

    بسيار عالي از كوش كردنش سير نميشي

  • @seyyednoureddinhaidary9434
    @seyyednoureddinhaidary9434 Рік тому

    درود بر استاد عندلیبی

  • @mahmoodnejatigilani8370
    @mahmoodnejatigilani8370 4 роки тому +1

    درود به استاد جمشید عندلیبی و شهاهوی عزیز سلامت و شاد کام باشید و همیشه صدای خوبتون رو بشنویم

  • @علیپدیدار-ر2ي
    @علیپدیدار-ر2ي 2 роки тому +1

    🌷🌷🌷🌷

  • @hk-nb1nz
    @hk-nb1nz 5 років тому +1

    خوش به حالت .چون وقتی تنهایی همدمی داری واین یعنی هیج‌وقت تنها نیستی

  • @biglak889
    @biglak889 3 роки тому

    عالی

  • @mahmoodmirhosseini2045
    @mahmoodmirhosseini2045 3 роки тому +1

    آدمی و نِی
    آدمی گویی چو نِی دارد دو سَر
    یا دو چشم، چشمِ اول آنِ سَر
    چشمِ دوّم آنِ دل دارایِ سِرّ
    کاَز آن نوا آید برون گویی چو سِحر؛
    دل و ذهن هم، چو شیشه و مُل‌اند
    پاس داریم‌شان که صافی باقی‌اند
    mahmoodhele

  • @Saleh.rahimi
    @Saleh.rahimi 5 років тому +2

    نی حریف هر که از یاری برید ...

  • @bahmanshayanfar4297
    @bahmanshayanfar4297 5 років тому +2

    با لب دمساز خود گر جفتمی
    همچو نی من گفتنیها گفتمی

  • @حەمەتڕێنکەرکوکی
    @حەمەتڕێنکەرکوکی 4 місяці тому

    دەست و پەنجەت نەڕزێ کاکە شاهۆ.

  • @hivwahormozi4412
    @hivwahormozi4412 2 роки тому

    سلام استاد عزیز ایا در تلگرام یا اینستاگرام هم موجود هست این ویدیو

  • @azadkareem7653
    @azadkareem7653 5 років тому

    ده س وبه نجه كانت نه رزيت

  • @bahmanshayanfar4297
    @bahmanshayanfar4297 5 років тому +4

    بشنو از نی چون شکایت می‌کند
    از جداییها حکایت می‌کند
    کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
    در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
    سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
    تا بگویم شرح درد اشتیاق
    هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
    باز جوید روزگار وصل خویش
    من به هر جمعیتی نالان شدم
    جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم
    هرکسی از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من
    سر من از نالهٔ من دور نیست
    لیک چشم و گوش را آن نور نیست
    تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
    لیک کس را دید جان دستور نیست
    آتشست این بانگ نای و نیست باد
    هر که این آتش ندارد نیست باد
    آتش عشقست کاندر نی فتاد
    جوشش عشقست کاندر می فتاد
    نی حریف هرکه از یاری برید
    پرده‌هااش پرده‌های ما درید
    همچو نی زهری و تریاقی کی دید
    همچو نی دمساز و مشتاقی کی دید
    نی حدیث راه پر خون می‌کند
    قصه‌های عشق مجنون می‌کند
    محرم این هوش جز بیهوش نیست
    مر زبان را مشتری جز گوش نیست
    در غم ما روزها بیگاه شد
    روزها با سوزها همراه شد
    روزها گر رفت گو رو باک نیست
    تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست
    هر که جز ماهی ز آبش سیر شد
    هرکه بی روزیست روزش دیر شد
    در نیابد حال پخته هیچ خام
    پس سخن کوتاه باید والسلام
    بند بگسل باش آزاد ای پسر
    چند باشی بند سیم و بند زر
    گر بریزی بحر را در کوزه‌ای
    چند گنجد قسمت یک روزه‌ای
    کوزهٔ چشم حریصان پر نشد
    تا صدف قانع نشد پر در نشد
    هر که را جامه ز عشقی چاک شد
    او ز حرص و عیب کلی پاک شد
    شاد باش ای عشق خوش سودای ما
    ای طبیب جمله علتهای ما
    ای دوای نخوت و ناموس ما
    ای تو افلاطون و جالینوس ما
    جسم خاک از عشق بر افلاک شد
    کوه در رقص آمد و چالاک شد
    عشق جان طور آمد عاشقا
    طور مست و خر موسی صاعقا
    با لب دمساز خود گر جفتمی
    همچو نی من گفتنیها گفتمی
    هر که او از هم‌زبانی شد جدا
    بی زبان شد گرچه دارد صد نوا
    چونک گل رفت و گلستان درگذشت
    نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت
    جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
    زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای
    چون نباشد عشق را پروای او
    او چو مرغی ماند بی‌پر وای او
    من چگونه هوش دارم پیش و پس
    چون نباشد نور یارم پیش و پس
    عشق خواهد کین سخن بیرون بود
    آینه غماز نبود چون بود
    آینت دانی چرا غماز نیست
    زانک زنگار از رخش ممتاز نیست