من همیشه تو زندگیم دنبال پیدا کردن یه دوست خوب بودم و از سمت خودم تلاش میکردم دوست خوبی باشم تا بتونم اون دوستی رو حفظ کنم اما همیشه تمام دوستی هام بعد از اینکه نیازی که تو اون رابطه بود برطرف میشد از بین میرفت و کلا طرف مقابل ناپدید میشد مثل تجربه ای که تعریف کردی. در نهایت وقتی پارسال مهاجرت کردم اندک دوستانی که داشتم کامل ارتباطشون رو قطع کردند با اینکه من خیلی تلاش کردم حفظشون کنم و بعد از اون به این فکر میکنم که دوستی واقعا مفهومی نداره. تجربه من از دوستی این بوده که اکثرا روابط بر مبنای یک رفع نیازی بنا میشه و بعد از حذف اون نیاز روابط دوستی هم کمرنگ و بمرور پاک میشه. بقیه افراد یا خانواده هستن که انتخابی نیستن و یا ادمهایی که میان، مدتی هستند و میرن.
@@neginbigdeli-qf8bn بیشتر احساس ادمها نسبت به مفاهیم بر مبنای تجربیاتشونه، میدونی شانس رو خیلی قبول ندارم ولی مطمنا انتخابها و مسیری که ادم میره باعث تجربیاتی میشه که در نتیجه اون تجربیات حسی نسبت به یک مفهوم (مثلا دوستی) شکل میگیره.
من ای دی اچ دی دارم و هزار تا راه امتحان کردم و میکنم برای اینکه بتونم تمرکز کنم و هر بار هم باید تغییر کنه، چون تکراری که بشه تاثیرش رو از دست میده. خلاصه اینکه یکی از این راهها عوده. عود، مخصوصا عود طبیعی خیلی روی تمرکزم تاثیر مثبت داره.
وقتی به واژه دوست فکر میکنم،حس و حال خوبی بهم نمیده...من خیلی روابط دوستانه خوبی نداشتم و واقعا خیلی توی روابط دوستی ضعیف بودم.خیلی دوست دارم دوستهای خوبی پیدا کنم و باهاشون وقت بگذرونم و دارم برای این اتفاق تلاش میکنم. یه چیزی که دوست دارم بگم اینه که من خیلی آدم مناسبی برای دوستی نبودم و همین باعث شد از طرف دوستانم طرد بشم.چیزی که جالبه همین طردشدگی باعث شد که من برم به سمت اینکه خودم رو اصلاح کنم و فکر میکنم اگر این اتفاق نمی افتاد دیگه الان این خودشناسی و پیشرفت رو توی زندگیم نداشتم.با اینکه طرد شدن خیلی حس خوبی نداره ولی گاهی این اتفاقات بد باعث میشه ما تغییرات مثبتی رو توی زندگی داشته باشیم.در آخر اینکه من خیلی خوشحالم که مثل گذشته آدم سمیای نیستم و اصلاح شدم.
شاید یکی از دلایلش این باشه که همسرش حس خوب و امنی نسبت به دوستی با شما نداشته و ممکنه که اصلا هم حسش درست نباشه ولی طرف بخاطر همسرش کم کم این رابطه دوستی رو قطع میکنه که هم به احساسات خودش و هم شما آسیب میزنه ولی شاید در اون مقطع زمانی فکر می کنه این بهترین تصمیمی که می تونسته بگیره ……
سلام یلدا من بازم در ابتدا شروع کاری ولاگ رودیدم و آذوقه هفته ام شد،اون کلمه که دنبالش بودی ((معذب)) بود درمورد فیلم،من چند سالی هست که قدر و ارزش دوستی ها رو عمیق تر میفهمم و فکر میکنم درگذشته ارتباطات برام پایه رفع نیاز داشت هرچند که این رویکرد باعث شد دوست های خیلی خوبی رو از دست بدم و حالا حتی از انگشتان یک دست دوستای کمتری داشته باشم اما از اینکه رشد کردم و عمق و ارزش روابط رو امروز میفهمم از خودم راضی هستم چرا که میشد تو همون مسیر گذشته بمونم صلح من با خودم این رشدی بود که کردم ❤️مرسی برای بودنت امیدوارم مهمونی بهت خیلی خوش گذشته باشه
منم با یه دوست داشتم که خیلی باهم صمیمی شده بودیم، من خونه ام رو به روش باز کردم چندماه تو خونه من بود، راجع به همه جیز صحبت میکردیم، همزمان دوتامون توی رابطه های عشقیمون رفتیم که منجر به ازدواج شد. ومن خیلی از نظر احساسی ساپورتش میکردم، اعتناد به نفسش رو که رابطه های قبلیش داغون کرده بودن رو سعی کردم کمکش کنم وبهش برگرده، خیلی بهش راهنمایی کردم، حتی از نظر مالی کمکش کردم. اما بعد از ازدواج کلا از این رو به اون رو شد، یه هویی دود شد ورفت، حتی بعدا دیدم بلاکم کرده، واقعا اولش خیلی دلم شکست وناراحت شدم، من بی هیچ چشم داشتی باهاش دوستی کرده بودم... خلاصه بعدش فکر کردم که من حق دوستیم رو براش کامل ادا کردم، اونی که باید ناراحت بشه اونه و دیگه برگ دوستیش پیش من باطل شده است ،حتی اگه برگرده اینبار من هرگز تو حلقه دوستیم واردش نخواهم کرد.
تجربه جالبی این اروم کردم ذهن با بو ، من خودم همیشه یه بوی خاص رو برای خودم شرطی میکنم ، مثلا وقتی کلافه میشم و احتیاج به ارامش اولیه ذهن دارم چوب دارچین میسوزونم ، یه بوی گرم مث بوی وانیل میده و هر کسی وارد خونه میشه فکر میکنی کیک و شیرینی پختی ، عجیب حال خوب به آدم میده ، در نتیجه بوی دارچین و وانیل نجات دهنده من میشه توی هر جایی که این بوها بیاد ، یعنی هم موقعی که ناراحتم حالمو خوب میکنن و هر زمان توی هر مکان دیگه ای هم این بوها بیاد حالم دوباره خوب میشه
موافقم یلدا جانم، باید به صلح برسیم... رها کنیم... ما آدمها هم مثل همه اتمها و میدانهای انرژی در این جهان، همین خاصیت و رفتار را داریم و اگر فرکانس و رفتار ومسیرمون تغییر کنه وارد میدانها با آدمها و موقعیتهای جدید میشیم و خیلی وقتها متوجه این نیستیم که چقدر از آدمهایی که دوستشون داشتیم و داریم دور شدیم...
چیزی که تعریف کردی از دوستیها برام خیلی جالبه. خیلی خیلی با حرفت موافقم که آدم در انتها باید به صلح برسه و خیلی میفهممش. تازه چند ساله که دارم زندگیش میکنم و این ویژگی درگذر بودن و عبور کردن رو تازه در زندگی کشف کردم و بنظرم خیلی زیباست این ویژگی همینه که کمک میکنه از این دلشکستگیها ریکاور کنیم بنظرم.
ولاگتو به عنوان آرام بخش قبل خواب دیدم، نیمه شبه اینجا، چقد دوس دارم که انقد راحت درباره همه چی حرف میزنی، چیزایی که خیلی وقتا تو همهمه و شلوغی روزمره گمشون میکنیم… من تازه امروز تونستم کتاب میلان کوندرا رو گیر بیارم، به زحمت فراوون اونم از آمازون، کلی هیجان دارم بخونمش… برای چیزی که در مورد دوستی شر کردی من تا دلت بخواد ازین تجربه های گوست شدن دارم توی دهه ۲۰ زندگیم… به نظر من خیلی از رابطه ها تاریخ انقضا دارن، آدما میان یه سری چیزا یادت میدن و میرن و چقدر سخته پذیرفتن این قضیه وقتی جوونتری، رابطه موندگار اونه که تلاش دوجانبه باشه دقیقن مث ریلیشین شیپ با پارتنرت، امیدوارم تولد بهت کلی خوش بگذره 🎉❤
منم دوست صمیمی چندین سالهم بعد از ازدواجش رابطهش رو کامل باهام قطع کرد، با اینکه حتی من مراسمش هم دعوت کرد رفتم خیلی خوب بود همه چی، بعد از چند هفته دیگه غیب شد این آدم و خب منم دلم شکست ولی سعی کردم درک کنم و یه دوست دیگه که کلا یهو غیب شد از همهجا، با همه دوستامون قطع رابطه کرد، الان که چند سال گذشته و ندیدمشون دیگه دلم نمیخواد ببینمشون حتی تصادفی یا حتی گاهی دوست ندارم بیادشون بیارم چون خیلی غمگین میشم، از طرفی هم خودم شخصیتم تغییر کرده حس میکنم دیگه حرفی با اون آدمها ندارم و دیدنشون معذبم میکنه با اینکه همو ندیدیم دیگه حتی فکر دیدنشون هم حس بدی بهم میده، نمیدونم چرا تا این حد اینجوری شدم!😅
چه قشنگ درمورد فیلم بیچارگان صحبت کردی ، آدم اون حس خجالتی که بخاطر عُرف داره تو جامعه رو کمتر حس میونه و باعث شدی که حس قشنگه که پنهانش کرده بودم باهاش مواجه بشم ، اون صحنه رقص برای من واقعا جذاب بود مثل یه کودک تازه پا گرفته میرقصید و نگاه هیچ کس براش مهم نبود. مرسی که هستی بمونی برامون ❤
دقیقا همینطوره منم فکر میکنم در حالت عادی حداقل باید حدودا یک ماه الی یک ماه و خورده ای یک بار یه صحبتِ حتی مختصری هم که شده، وجود داشته باشه تا بشه اسم اون رابطه رو گذاشت دوستی وگرنه میشه آشنا و... اما در مواقع استثنا مثل مثال خودت کاملا قابل درک هست. ولی وقتی که این قضیه مدام پشت سر هم تکرار بشه یه نشونه ایه قطعا
یلدا من خودمم وقتی چنین رفتاری از دوستام و اطرافیانم میبینم در موردش باهاشون صحبت نمیکنم اما، به نظرم باید این فرهنگ ایجاد بشه که همه از آدمهای اطرافشون انتظار پاسخگویی راجع به این تغییرات ناگهانی رو داشته باشن چون بلاخره تو به عنوان یک فرد زمان و انرژی گذاشتی برای اون رابطه و در نتیجه آدمها باید خودشون رو مسئول این زمان و انرژی بدونن…
اخ اخ یلدا جون داغ دلمو تازه کردی، کنار که هیچی مورد بوده طرف بلاک کرده مارو از همه جا بعد ازدواجش 😂😂 چیزی که آزار دهنده هست اینه ک آدم مدت ها گیج و منگ میمونه، هزار تا فکر و خیال میاد، با خودت میگی نکنه اصلا اونی ک ما فکر میکردیم رفاقته چیز دیگه ای بوده !!
من یه دوستی دارم که حدود ۱۴سال همو ندیدیم و از هم بی خبر بودیم با اینکه هر دومون توی یه شهریم عمیقا هم همو دوست داریم بعد چند سال بهم زنگ زدیم باز مثل همیشه همون صمیمیت بود
میخواستم بخوابم، سرم درد میکرد و حال روحیمم داشت بدتر میشد… گفتم بیام قبل خواب یوتیوب چک کنم، اومدم سمت چنلت و همینجوری این ویدیو رو پلی کردم و الان که پنج دقیقه از ولاگت مونده سرم کامل خوب شده💚 نمیدونم چرا ولی حس کردم تو گفتی و من شنیدم و انگار منم برای تو یه چیزایی گفتم… خیلی عجیب و قشنگه🌱
الان شبه، و دارم آماده میشم که بخوابم، تازگیا شبا بیشترمیبینمت یلدا جون، به یه همچین آرامشی این موقع شب احتیاج دارم، حرفای خوبت، آروم حرف زدنت و موزیک قشنگی که بیشتر وقتها تو پس زمینه ویدیوها هست، خیلی حس خوبی داره❤
الان ۳و۲۸ دقیقه صبحه و ۱۵ روز مونده به عید ۴۰۳🥰 راستش همین الانم که گفتین و یاد دوستیهای از دست رفته افتادم قلبم مچاله شد🥺 گاهی هم آدما یهو تغییر میکنن، انگاری آدما رو شکل یه بقالی میبینن که نیازاشونو برطرف کنن، بقالی جدید که پیدا میشه قبلیه یادشون میره ولی جملهای که گفتی هم قشنگ بود اینکه شاید ظرفیت روانیشون برای کنترل کردن چندتا رابطه صمیمی کم باشه🙂🙂🙂 الان احساس بهتری دارم بهش با توجه به جملهات😊 مرسی ازت❤️🌈
الان ۱۲ شب و من نودل هوس کردم و درست کردم بشینم پای ولاگ و لذت ببرم و من جوی بزرگ شدم که دوست صمیمی ای ندارم و اگرم کسی هست آشناست به قول خودت و دوست دارم منم بتونم اگر از کسی ناراحتم محترمانه بگم ولی هنوز موفق نشدم راستش، اینکه کاشکی نزدیکت بودیم برای تولد کمک میکردیم و در آخر چه ناخن های زیبایی
سلام یلدا جان، امیدوارم خوب باشی🥰 احساس میکنم جدیدا low maintenance friendships خیلی بولد شده، درسته که گاهی پیش میاد، زندگی، تغییرات مکانی و…، ولی دقیقا همونطور که گفتی اونا صرفا آشنان، باید دو طرفه باشه، دوستی که تو چندماه نه تو ازاون خبر بگیری و نه اون از تو، دوستی تموم شده حساب میشه، یا حتی اگه فقط یه نفر خبر بگیره، ولی خب شاید قبول کردنش رو یه جور بی احترامی تلقی میکنیم، یا اینکه تو ذهنمون اینکه تعداد دوستامون کم شده باشه یکم ناراحت کنندست، در صورتی که دوستامون ۹۰ درصد مواقع میشن کسایی که واقعا در محیط اطرافمون هست و به نسبت زیاد میبینمشون، حتی اگه میزان صمیمیت کمتر باشه.
یلدا جون، اگه من بودم مهمونها رو یکساعت زودتر از پارتنرم میگفتم بیان، شروع کنن به پذیرایی از خودشون و همه چی حیلی خیلی عادی و وقتی پارتنرم میرسید، عین یکی که وسط مهمونی رسیده و...... بدون هیچ جیغ و سر صدای خاصی، و فقط مینشستم بهت و تعجب و خوشحالیشو تماشا میکردم😊 اما در مورد دوستیهایی که بهر علتی فاصله و وقفه ایجاد میشه توی رابطه، من تجربشو دارم، دوستانم ازدواج کردند و عموما مهاجر سرزمینهای دور شدند، درگیر ادامه تحصیل و شغلهای جدید و بعضا فرزند و... و خصوصا اینکه اون سالها تکنولوژی به اندازه الان پیشرفته نبود، ارتباطها یا از طریق نامه بود یا تلفنهای بسیار پرهزینه و کوتاهمدت و...... اما هنوز هم که هنوز بعداز سالیان وقتی با هرکدوم و خصوصا اونی که باهام صمیمی تر بودیم صحبت میکنیم انگار نه انگار که سالهاست همو ندیدیم، انگار نه انگار که مسیر زندگیهامون اساسا متفاوته، انگار نه انگار که دنیاهامون به اندازه کهکشانها باهم متفاوته، همونطور صمیمی و خودمونی و دوستانه طولانی طولانی باهم گپ میزنیم و از همه چی میگیم و میگیم و میگیم. و اما تجربه کردم خودخواسته و الان هم از کاری که کردم بسیار خوشحالم، با دوستی که نیمی از عمرم باهاش دوستی کرده بودم و به جرائت میگم شب و روز رو باهاش و با خانوادش گذرونده بودم، یکجایی سر چند تا رفتلر و اتفاق، دیدم عین گوشت قربونی و ضربه گیر شدم برا دوستم و اون سنگینی و رفتار مالکانه باعث شد برای اولین بار در زندگیم، با کسی کاملا قطع رابطه کنم.
یلدا جان، گلاب پیدا کردنش سخت نیست توی ترکیه. ترکها گلابی که ما استفاده میکنیم رو به عنوان پاک کنندۀ پوست صورت استفاده میکنند، و معمولاً توی فروشگاهها مثل بیم و میگروس و غیره اگه بگی که gül suyu میخوام برای تمیز کردن پوست بهت نشون میدن. روش هم باید نوشته باشه içilebilir به معنی قابل نوشیدن.
یلدا این ویدیو مال ماهها پیشه من الان دارم میبینمش و باورم نمیشه=)) من ۹ سال با یک دختری دوست بودم و انقدر صمیمی بودیم که دیگه قشنگ انگار خواهرم بود. بعد با یه پسری دوست شد و اینها و یهو دیدم عه؟ این چرا داره بیرون رفتن با من رو میپیچونه؟ چرا دیگه پیام نمیده؟ چرا دیر میاد زود میره؟ و یه ۶ ماهی دیگه اصلاً ازش خبر نداشتم تا اینکه اون روز دیدم با پسره نامزد کرده. واقعاً عجیب بود برام چنین اتفاقی و هرچقدر فکر میکنم دلیلی پشتش نمیبینم و قلبم بدجور شکست. الان که تو آخر ویدیو بحث اون دوستتون رو باز کردی یهو باز یادش افتادم.
منم برامپیش اومده،دوست صمیمیم که مث چیب بهم وصل بودیم ،بعد اینکه با یه پسری دوست شد کلا از زندگیم رفت،با اینکه چندبارم باهاش مطرح کردم ولی بهتر نشد،بعد اینکه از هم جدا شدن دوباره اومد پیشم و باز نزدیک شدیم،مجدد با یکی دیکه دوس شد و ازدواج کرد و دیگه من اون گوشه موشه هام🥹🥲
گل فرزیا و زرد و سفیدش بوی خوبی داره و زمستون میاد الان ظهر شنبه است و من داشتم سوپ میخوردم و تماشات می کردم و کلا حس خیلی خوبی بهت دارم . سبک زندگی ات و و تفکرات به من نزدیکه ❤
تو کتاب سوروکی تازاکی بی رنگ و سالهای زیارتش هم این اتفاق افتاد، و اون سالهای زیادی این سوال رو با خودش حمل کرد، که چرا دوستاش رهاش کردن تا اینکه برگشت به عقب و ماجرا رو روشن کرد، من هم از شنیدن داستان ترک کردنهای یهویی دچار گیجی زیادی میشم، و جالبه که خیلیها این تجربه رو دارن. یادم میاد کتاب رو که میخوندم هم درگیر شده بودم 😅وقتی سوروکی ماجرا رو مشخص کرد من هم به آرامش رسیدم یه جورایی.😅
فکر کنم دلیل ارتباط گرم مثل سابق نگرفتن اون دوستتون این باشه که احتمالا به خواستهی پارتنرش احترام بذاره احتمالا پارتنرش اوکی نبوده با این رابطهی اون با شما و مجتبی، و چون یه خانوادهی تازه ساختن اولویتشون حفظ چارچوبها و احترام به خواستههای هم بوده، دلیلش این نبوده که اون نمیتونه دوتا رابطه عاطفی رو هندل بکنه
چقدر دلم براي ويديو هات تنگ شده بود اولين بار كه ويديوهات رو ديدم تهران بودي اون خونه ي كوچيك و با يك اژدهاي خيالي ويديو ميگرفتي ١٦ سالم بود فكر ميكنم و چقدر از اون موقع همه چي تغيير كرده اما همچنان ويديو هات به من وايب خوبي ميده.
منم تجربه مشابه دارم از قطع شدن یه دوستی ده ساله پربار کسی که ممکنه حتی این پیام منو ببینه چون حتی خود تو رو اون بهم معرفی واسه همین کمی عجیبه برام که دارم اینو مینویسم ... دردناک بودن اون اتفاق برای من این بود که هیچ توضیح منطقی ای بابت این قطع ارتباط دریافت نکردم و یجورایی بهم برخورد و اون ادم حرفایی که ده سال بهم نگفته بود رو بیشتر تو ذهنش انالیز کرده بود یجورایی نتیجه ش رو با من به اشتراک گذاشت...
من اول فیلم Poor things رو دیدم بعد نقدها و نظرها رو خوندم، و تعجب کردم که آدمها میگن صحنه اروتیک زیاد داره، چون از نظرم صحنههاش به جا بود و اضافه نبود. دقیقا از اینام که یه فیلم اگه از صحنه اروتیک واسه جذب بیننده استفاده کنه متوجه میشم و گاهی حتی قاطی میکنم که اینا میخوان اینجوری جذب مخاطب کنن و قاقا لی لی بدن به ملت. :-)) اما درباره Poor things منم باهات هم نظرم و اصلا صحنه اضافهای نداشت به همه لازم بود برای بیان مطلبی که میخواست ارائه بده. و چه قشنگ گفتی یلدا.
منم دیشب دیدم poor things و هنوز به نظرم شاهکار لانتیموس فیلم dogthooth ش هست. ولی خیلیی دوسش داشتم و بازی اما استون بی نشیز بود و به نظر من هم از لحاظ صجنههای اروتیک مشکلی نذاشت. ولی anatomy of a fall بهم نزدیکتر بود.
چقدر این ولاگ خوب بود. منم یکی از دوستام دقیقا بعد ازازدواجش رفت و کمرنگ شد. الان شاید سه یا چهار ماه یکبار حرف بزنیم. یکی دیگه از دوستام هم تا دوست پسر پیدا کرد دیگه بیرون رفتن با من رو کلا کنسل کرده.😂
سلام یلداجان. اون تیکه که گفتی میخای بادکنک بذاری پشت در که نترسه. به این فکرکردم چقد به جزییات ادمای عزیزت اهمیت میدی و حواست بهشون هست امیدوارم یه عالمه شادی رو کنارهم تجربه کنید❤️
برای منم دقیقا برعکسش پیش اومد و دوستام به محض شروع رابطه جدیدم این کار رو کردن :)) و همشون با پارتنر قبلیم ادامه دادن رابطهشون رو 😂 خیلی دلم شکست :) چون نه تنها این اتفاق بعدها برعکس تعبیر شد بلکه هیچ کدوم به خودشون زحمت یه توضیح ندادن.
امروز چهارشنبه الان ساعت ۱۲ ظهره و من سرکارم یلدا جان طبق تجربه من اون چیزی که خارج ایران به عنوان گلاب هست عصاره گل رز هست که طعم و بوی متفاوتی داره ولی گلاب از گل محمدی گرفته میشه
سلام یلدا جانم 🌿 من هفت و نیم عصر روز چهارشنبه ، تایم استراحت زبان خوندنم با دلبرترین و قشنگ ترین تیچر دنیا ، امدم اینجا که باز هم همون زن قشنگ رو با زبان فارسی ببینم 😍😁🥰 امیدوارم کارهای جشن سوپرایز تولد هم به خوبی پیش بره و حسابی کیف کنین کنار هم 🎉🎂💜
یلدا جانم من همیشه از ولاگ هات لذت میبرم اما این بار گریم گرفت. نا خودآگاهم بهم سنم رو یاد آواری کرد. من دو ماه دیگه سی و چهار ساله میشم. قبلا چهار سال برای مدرک سر آشپزی زحمت کشیده بودم و جایگاهم رو دوست داشتم اما چهار سال پیش که به ایران سفر کردم و پاسپورتم رو ازم گرفتن و نزدیک یه سال اضطراب شدیدی رو پشت سر گذاشتم، از وقتی که برگشتم شغلم رو دیگه ندارم و حتی دیگه نمیتونم جای دیگه ادامش بدم بخاطر اینکه اضطراب کارش بیشتر فلجم میکنه. و کلا بخاطر شرایط روحیم خونه هستم چون با اجتماع مضطرب میشم. و الان میبینم همه کار دارن هدف دارن و درونشون یه افتخار به خودی هست اما من در این سن احساس میکنم خیلی عقبم و هیچ افتخاری ندارم و تو این سن اصلا نمیدونم چی میخوام و این خیلی سخته. همیشه به دیگران افتخار میکنم و واسشون خوشحالم اما میگم کی من از این اضطراب و افسردگی در میام تا بتونم سال های طلایی خودم که گذشت رو جبران کنم و از همه مهم تر راهی که گم کردم رو. دلم نمیخواد تولدم انقدر به این زودی سر برسه. کاش سی سالم بود دو ماه دیگه. به شدت از خودم عصبانیم که نمیتونم باز رو پا بشم
نگو اینطوری . سی و چهار اول جوونیه. این نگرش رو تغییر بده. شاید الان به جای تمرکز روی دست اورد باید روی بازگشت ارامشت فکر کنی. اول ارامش بعد کار و تولید 🩷
یلدا اون کلمه ای که دنبالش بودی معذب بود ؟ 😅 منم خیلی خوشم اومد . می دونی خوبیش این بود که از منظر روایت تو ماچ نبود ، ینی بدون تحلیل هم میشه ازش لذت برد این بهترین ویژگی آش بود به نظرم
دوست خوب میزان امید به زندگی رو بالا میبره و تحقیقات نشون داده که کسانی که بیشتر عمر کردن دلیل اصلیش دوستان و روابط خوب بود و بعد ژن و ورزش و ... من خودم بعد از مهاجرتم دیگه دوست صمیمی ندارم و خیلی بابتش ناراحتم. با دوستهایی که توی ایران داشتم رفته رفته ارتباطم کم شده، فکر میکنم شاید چون دغدغه ها و افکارمون عوض شده. خیلی وقتها در اوج ناراحتی یا خوشحالی میگم کاش یکی بود باهاش در این مورد حرف میزدم. حس هامو میگفتم، نظرش رو میپرسیدم، راهنمایی میگرفتم... اما نیست
یلدا جان چقدررنگ لباست اول ولاگ بهت میاد دل آدم شاد میشه💕الان ساعت ۳بعدازظهر ظهر هستش و بچه ها اومدن از مدرسه ناهار خوردیم و برای استراحت اومدم ولاگ شما رو ببینم😊در مورد دوستی تو گروه تلگرام گفتم که تو ۱۸/۱۹سالگی بهترین و تنهاترین دوستم رو از دست دادم(به خاطرتصادف) ودیگه نتونستم با هیچ کسی اون ارتباط رو داشته باشم.ولی الان واقعا دلم لحظاتی رو میخواد که با دوستی بنشینیم و کلی گپ بزنیم☺️
یلدا جان این قضیه ی ناراحت کننده ی دوستی نیمه راهی که تعریف کردی, دقیقا عین همین اتفاق برای من و همسرم هم افتاد. با این تفاوت که ما همه تو کشور غریب و تو مهاجرت باهم دوست شدیم, و این دوستمون عین دوست شما برا من و همسرم همیشه الویت بود, برامون مثل برادر بود. مثلا مارو مهمونی دعوت میکردن, من میگفتم بهشون بگیم این دوستمونم هست و میشه اونم بیاد؟ یعنی در این حد بهمون نزدیک بود. هیچ آخر هفته ای نبود که پیش هم نباشیم. و ما سالها اینجوری باهم دوست بودیم تا اینکه ازدواج کرد و دوستی ما رفته رفته کمرنگ شد. بعد حدود دو سه سال از ازدواجش, و از اونجایی برای من و همسرم خیلی خیلی سخت و دردناک شده بود دیدن این دوستی سطحی در حالیکه قبلا به شدت صمیمی بوده, من تصمیم گرفتم یبار بهشون بگم, و خلاصه بهشون گفتم و شاید در لحظه فکر کردیم شاید همه چی مثل سابق شه ولی هیچی مثل سابق نشد و روز به روز از هم دورتر شدیم. هرچند که من پیش خودم خوشحالم که من تلاشمو برای احیای دوستی از دست رفته کردم ولی خب بعد از اون به این نتیجه رسیدم که حداقل گفتگو درمورد دوستی ما نتیجه نمیده. و اون به هردلیلی تصمیمش این بوده و به قول تو منم برای آرامش خودم ترجیح دادم که همون دوستی نصفه نیمه ای که هربار هم با دیدنش بهم دوستی از دست رفته مون یادآوری میشد رو بزارم کنار. هرچند برا همسرم خیلی سخته. راستی دوست داشتم بهت بگم که این ولاگ های آخرت که احساس میکنم صمیمانه تر از قبل حرف میزنی رو خیلی دوست دارم :*
میدونی یلدا من و همسرم هم یک دوست خیلیییی صمیمی ایران داشتیم که دقیقا برای ما شبیه خانواده بود ولی از وقتی مهاجرت کردیم همیشه ما باید بهش زنگ بزنیم یا احوالی ازش بگیریم و بدیش اینه حتی ماهم زنگ میزنیم یا پیام میدیم جواب نمیده و به ندرت میشه که صدتایی یکی رو جواب بده خیلی دلمون میشکنه سر این. واقعا ما که همون آدمای قبلی هستیم وفقط مکان زندگیمون عوض شده. چرا باید دوستیهامون از بین بره بخاطر این تفاوت مکانی؟
@@yaldasjourneyاتفاقا خودمم بهش فکر کردم مخصوصا که توی دانشگاه و قبلترش باهمسرم توی دبیرستان همکلاس بودن و گاهی فکر میکنم شاید بودن و خیلی بچه شارپ و باهوشی هست ولی به خاطر مشکلات زندگیش مجبور شد تحصیل رو کامل کنار بذاره. و من فکر میکنم شاید همین قضیه باعث میشه درگیر مقایسه بیشتربشه و اون فقدانی هم که میگی تجربه کنه و کاملا بخواد مارو از دایره سوشالش حذف کنه.
یلدا جان الان 4 ظهره اینجا و من موقع صبحونه خوردن ولاگت رو داشتم می دیدم. (من دیر از خواب پا می شم😅) این عادتم شده که هر وقت ولاگ جدید میزاری موقع صبحونه پلی اش کنم و ببینم. خیلی حس خوبیه برام. اون گل سفید هم اسمش فیریزیا هست. تولد پارتنرت هم پیشا پیش مبارک. امیدوارم مهمونی همونطور که می خوای پیش بره و خوش بگذرونید کلی. دوستت دارم و ممنون ازت بابت حس خوبی که به زندگیم تزریق می کنی❤
یلدا جون، ،اولا که اسم گل سفید فریزیا هست بعضی ها هم به اشتباه فلزیا میگن مهم نیست اصلا . دوم اینکه خیلی خوبه که بیرون یک نمایی از جشن بذاری یا طوری باهاش برنامه ریزی کنی که آماده باشه تا برید بیرون یا هر چی شاید خواست لباس متفاوت تری بپوشه. در ضمن تو آلمان وقتی چند تا بادکنک میذارن بیرون یعنی که اینجا وسیله فروشی هست و مردم می تونن زنگ بزنن و بیان وسایل رو ببینن .😉 اونجا حتما فرق میکنه . و آخر اینکه ایکاش ایکاش منهم یک دوست مثل تو داشتم جدی میگم نه اینکه دوستی ندارم ولی ایران هستند و یک دوست خیلی خوب دارم که یه اشکالی در ارتباط ما هست و اینکه هر چی حرف بزنی بگی از یکی دلخوری تا شاید یک راهنمایی بشنوی اولا اصلا صحبت نمی کنه در مورد هیچکس بعد هم وارد عرفان میشه که ..... خلاصه گذشته از همه اینها خیلی بهتون خوش بگذره و میدونم که میزبان خیلی دقیقی در مورد تهیه و تدارک هستی و حتما بهترین مهمونی رو میدی و همه لذت میبرند. ❤❤
با بالا رفتن سن و مهاجرتها کمکم دوستیها از اون شکلی که هر روز از دوستت خبر داشته باشی خارج میشه اما دوست خوب اونه که بعد چند وقت هم که همدیگه رو می ببنی فاصله تاثیری روش نداره ، یا اینکه از دوستت دوری اما میدونی دوستت هست کنارت ، اما چندین سال دوری کمی خودخواهانهست که برگردی و انتظار داشته باشی دوستت هنوز با همون کیفیت اونجا منتظرت باشه . اما چیزی که تو دوستی برای من قابل درک نیست آدمهایی هستن که بدون توضیحی و بدون اینکه تو رابطه مشکلی،باشه ولت میکنن و رابطه بدون خداحافظی تموم میشه و میمونی با یه کوه سوال بی جواب. ولی خب به سلامتی خودمون که تو این اومدن و رفتن آدم ها تجربه به دست مییاریم و خودمون رو بهتر کشف میکنیم . بعد اینکه میخوای تو تهچین گلاب بریزی با ژاله هماهنگ کن که حرمت تهچین خدشه دار نشه یه وقت😁 . و نکته اخر اینکه چقدررر رنگ صورتی به شما مییاد خااانم به قول مادربزرگها چشمم کف پات 💋💜
یلداجان من یه دوستی داشتم که تو محیط کار باهم دوست شده بودیم،من ازدواج کرده بودم واون پارتنر داشت،با روی باز آوردمش تو گروه دوستامون،حتی عروسی خواهرم،همه جا باهم میرفتیم،من باردارشدم،ویارخیلی بدی داشتم وتلفنی هم نمیتونستم حرف بزنم،خانمی که شما باشید مارو گذاشت کنار،منم که درگیر حاملگی سخت وکار ودوری ازخانواده بودم،یکی از دوستامون که باهاشون آشنا کرده بودن همزمان با من باردار بود وماه اخر بارداری پدرش فوت شد،رفتم خونه دوستم دیدن وسرسلامتی،باورت نمیشه عکس عروسی اونیکه من باهم آشنا کرده بودمو آورد بهم نشون داد،دقیقا یکبار قبلا مراسمشون به هم خورده بوذ وزنک زده بود به من وتو شیفتم کلی باهاش صحبت کرده بودم و بعد هم رفته بودم باهمسرم دیدنشون و ... ولی وقتی باردارشدم نه تنها سراغی ازم نگرفت بلکه بی خبر ازدواج هم کرد،منم خیلی دلم شکست ،خیلی وهیچوقت نفهمیدم چرا ،فقط فهمیدم خیلی از آدما نقابهای مختلف دارن و مدام درحال تغذیه از انرژی وروح وروان تو هستن،امیدوارم همیشه شاد وسلامت باشی
Inja sobh hast va bad az yoga dar haleh sobhaneh khordan to ro negah mikonam va ba sedayeh latifet yogamo kamel mikonam merci ke hasti ta ba ham chizayeh ziyadi ro yad begirim🙏🙏
این کار سورپرایزی تو رو من شش سال پیش برای دوست پسرم خواستم انجام بدم، انقدر این بشر بدبین و بددل و البته دور از جونت کثیف و پر تردد تو ارتباطاتش بود که وقتی قبلش به گوشش رسوندند که من دارم تدارک تولد براش رو میگیرم، شاکی و عصبی و دیوونه شد که کلی لیبل بهم چسبوندکه تو میخواستی دوستای منو ببینی و باهاشون ارتباط بگیری😣 … امیدوارم جشنت عالی پیش بره و کلی ذوق کنه پارتنرت❤
اینجا الان ساعت ۴ عصره و من دارم ولاگت رو میبینم. قهوه درست کزدم و با شکلات میخوام بخورم و بعد دیدن ولاگت چندتا ایده پیدا کنم برای دفتر برنامه ریزی سال پیش رو.
وااای من از این موضوع دل پری دارم یلدا جان😂 ازدواج که هیچی، خیلی از رفقای من حتی با شروع کردن یه رابطه عاطفی باهام قطع رابطه کردن 😅 هنوزم سوالم اینه که آیا واقعا همون یه نفر (یعنی دوست پسرش) برای کل زندگیش کافیه؟ آیا هیچوقت دلش واسه دوستاش تنگ نمیشه؟ واسه گپ زدن باهاشون، بیرون رفتن، سفر رفتن. چی میشه که از همه ی اطرافیانش دست میکشه به خاطر اون آدم؟ یعنی وقتی کسی یه رابطه عاطفی رو شروع کرد باید با بقیه قطع ارتباط کنه؟! سعی میکنم منطقی بهش فکر کنم ولی واقعا پذیرفتنش دشواره برام. چون خودم اینطوری ام که فکر میکنم باید طرف مقابل رو با تمام کسانی که تو زندگی براش عزیزند بپذیرم و متقابلا او هم باید اینطوری باشه. میدونم که پارتنر آدم باید اولویت داشته باشه ، ولی اینکه با شروع یه رابطه عاطفی آدم دل دوستاشو بشکنه و حذفشون کنه از زندگی واقعا قشنگ نیست. به نظرم باید یاد بگیریم که تعادل رو برقرار کنیم تو ارتباطاتمون. یعنی بگردیم دنبال اون نقطه ی تعادل 🤌
یلدا جون سلام عزیزم الان وقت کردم ویدیو رو ببینم .من هم همچین دوستی داشتم فقط عروسی نکرده زمانی که دوست پسرش وارد زندگیش شد کلا خیلی چیز ها رو گذاشت کنار فکرکنم اینجور آدما به این فکر میکنن که دیگران ممکنه طرف مقابل رو از چنگشون در بیارن . ترس از دست دادن دارن یا خیانت ولی وقتی دوستت رو بشناسی بعد از چند می دونی که این کار رو نمی کنه به نظر من جز اینکه روابطت رو کوچیک تر کنی چیز دیگه ای نداره ...... و اما اسم اون گل سفید وبسیار خوووووشبو فریزیا هستش 😍🥰
اینجا احتمالا پنجمین روزیه که هوا ابریه و همش یا برف میاد یا بارون + سرددد شبیه یک زمستون واقعیه واسم . هفته ی دیگه مراسم عکاسی فارغ التحصیلی مونه . دیگه چی بگم ؟ باید کم کم وسایلم رو از خوابگاه جمع کنم و آه ... از وسایل جمع کردن و رفتن از یک مکان به مکان دیگه . امروز ظهر وقتی رسیدم اتاق دیدم یک آدم جدید توی اتاقه :( ____ ولاگ رو هنوز تا آخر ندیدم فقط این دفعه وقتی پرسیدی درچه حالین واقعا دلم خواست بگم
یلدا من از همون آدمها هستم که بعد از ازدواجم با دوستام دیگه ادامه ندادم. راستش با اینکه الان تنهام ولی اصلا هم پشیمون نیستم چون من توی دوستی هام بلد نبودم مرز بذارم چون مهرطلب بودم ولی بعد ازدواج احتیاج به مرز داشتم ولی میدونستم که دیگه برای تعیین مرز دیره و با این کار بیشتر، دوستام دلخور میشن. میدونی که ازدواج و آداپته شدن با شرایط جدید و آدم جدید و خانوادش، خودش یه چالش بزرگه پس ترجیح دادم چالش ایجاد مرزبندی رو به زندگیم اضافه نکنم ولی الان با خودم میگم فردی اگه پیدا شد که شرایطمون به هم بخوره دوستی میکنم ولی از اول با مرزبندیهای جدیدی که الان باهاش راحتم
چقدر حرفت درست بود و قشنگ...من هم دقیقا همین اتفاق رو برای خودم رقم زدم و چون ادمی ام که مرزبندی برام مهمه سعی کردم اطرافیانم رو الک کنم.الان دقیقا تنهام و متاهلم ولی پشیمون نیستم شایدم هستم چون تنهایی یه وقتایی بهم فشار میاره
@@yaldasjourney آره میدونم چی میگی، و این توقع کاملا بجایی هست که مودبانه کات بشه، دوستی های من البته رفاقت نبودن همون آشنایی های دوران دانشگاه بودن ولی این دوست خانوادگی شما خدایی در حد رفیق فابریک حتی بیشتر از خانواده هاتون هم بهتون نزدیک بوده و من شخصا درکش نکردم که چرا این مدلی کات کرده و بسیار متاسف شدم ولی جدا از اون ماجرا یلدا کاش بدونی بعضی از ما فالورات چقدر بهت علاقه داریم کاش میتونستم اون میزان دهندگی که تو برام داشتی تا به الان، برات جبران میکردم و میتونستم تو رو به خونم دعوت کنم و ضیافت دوستانه برگزار کنم و منم بهت حس خوب منتقل کنم ولی افسوس که ایرانم🫂🫂🫂
@@FatiDaneshi به منم فشار میاره این تنهایی ولی شاید به ماها یاد ندادن میزان صمیمیت و فاصله مناسب رو و خیلی از رابطه های حتی خوب بعد از مدتی تبدیل به آسیب میشن ولی امیدوارم پختگی و تجربیات گذشته مانع و سد نشه برامون و به خودمون بازم فرصت ایجاد روابط معنادارو بدیم حالا هر زمان که پیش بیاد باز خوبه و این هول نبودن و محتاط بودن به نظرم اصلا بد نیست و میتونه شروع کند ولی مفیدتری رو برامون رقم بزنه
دقیقا منم همین شرایط رو داشتم، و از طرفی چون آدم درونگرایی هستم و دچار اضطراب هم هستم، روابط زیاد و صمیمی اذیتم میکنه، احتیاج به یه گوشهی تنهایی دارم که همزمان با یه رابطهی عمیقی مثل ازدواج هندل کردنش برام سخته.تا جایی که بلد بودم و تونستم سعی کردم بدون بی احترامی و آزار خودم رو عقب بکشم. خودم حس بدی ندارم راستش 🙃
مرسی یلدا از حرفهات کیف کردم از دوستیها گفتی یلدا، گاهی مشکلات زندگی دوستها رو از هم دور میکنه و این ناخواستهاس من همیشه رابطهی خیلی خوبی با دوستهام داشتم و دارم حتی دوستهای دوران دبستانم رو هنوز با دوتاشون در ارتباطم البته که یکیشون رفته قزوین شاید سالی دوبار بهم زنگ بزنیم اما باورت نمیشه این دوستی چقدر قشنگه دوستهای دوران راهنمایی و دبیرستانم هم هنوز باهاشون در ارتباطم قبول دارم خیلی کم شده به خاطر اینکه یه سری مهاجرت کردن که بازم کم و بیش در ارتباطیم و ارتباطمون خیلی قشنگه میگم مشکلات مثلا خود من به دلیل پرستاری از مامانم به خاطر بیماریش همهی وقتم توی بیمارستان و دکتر گذشت حدود ده سال اما همهی دوستهام همیشه دورادور جویای احوال من بودن من حتی واسه زندگی مشترکمم خیلی کم میتونستم وقت بذارم البته که یار مهربانم پا به پای من همراهم بود و دلیل دوری از دوستهام ازدواجم نبود باورت نمیشه یلدا یه دوستی دارم سالهاس ندیدمش اما دوستیمون اینقدر قوی بود که وقتی شمارهشو پیدا کردم بهش پیام دادم مثل سابق با همون صمیمیت بهش گفتم چطوری آشغال؟🤣🤣🤣 نمیدونست منم گفت تو کدوم خری هستی؟😂 بهش گفتم منم گفت سلام کثافت چطوری🤣🤣🤣 اونم ازدواج کرده و بچه داره من از این مدل دوستیها که قدمتش به دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان میرسه دارم حتی اگه چندسال یه بار باشه با صمیمیته حالا بذار یه چیز عجیب واست تعریف کنم توی دوران دانشگاه یه دوستی داشتم دختر خوبی بود واقعا رابطهی دوستیمونم قشنگ بود اما من وقتی عقد کردم اون بهم گفت که دیگه نمیخواد باهم ارتباطی داشته باشیم بعد میدونی چی جالبه؟؟؟ آدم شاخ در میاره؟ خواهرش هم که ازدواج کرد رابطهاشو باهاش قطع کرد منو دوستام واقعا از تعجب شاخ درآوردیم😂 فقط با دوستهای مجردش در ارتباط بود😂دنیای عجیبیه واقعا😏 خیلی حرف زدم فقط اینو بگم امیدوارم روز جمعه حسابی بهتون خوش بگذره و پیشاپیش تولد پارتنرت مبارک عزیزم❤
اگر مایل هستید اگر خودتون دوس دارید میخوام در مورد چطور شر کردن هزینه های زندگی کسایی که پارتنر دارن و همیشه با هم نیستن حرف بزنید چون من شرایط مشابهی مث شما دارم البته تو ایران
الان ۱۲ ظهره و من از صبح زود داشتم سفارشات کافه رو حاضر میکردم ( من تو ی کافه باریستا و بیکرم ) و معمولا ولاگ هاتو میذارم با ناهارم میبینم و کیف میکنم😊
منم دقیقا تجربه ی قطع رابطه دوستی بعد از ازدواج رو داشتم، ما سه تا دوست بودیم تو دانشگاه که یکی از دوستام همیشه میگفت ما این رابطه دوستی رو همیشه حفظ کنیم حتی بعد ازدواج تا اینکه خودش خیلی بی خبر نامزد شد و وقتی من بهش زنگ زدم شوهرش تلفن رو جواب داد و گفت اشتباه گرفتید در صورتی که صدای دوستم رو آروم حرف میزد شنیدم🥺🤷♀️ من خیلی ناراحت بودم و بعد ازدواجم هم خیلی ناراحتی میکردم گریه میکردم و شوک بودم چرا اینکارو کرده کسی که خودش همیشه میگفت با هم ارتباطمون رو حفظ کنیم، بعد چند سال تماسمون دوباره برقرار شد و من در جریان زندگی بسیار سخت و ناموفق دوستم قرار گرفتم و علت قطع رابطش وسواس و حساسیت های شوهرش بود که نه تنها با من که با همه و حتی خانوادش ارتباطی نداشت متاسفانه، از اون موقع تا الان در ارتباطیم تقریبا هر روز و خیلی خوشحالم برگشته به زندگیم ولی متاسفانه خودش زندگی زناشویی خوب و شادی نداشت با وجود ۲ تا بچه میخواد جدا بشه 🤦♀️ مرسی یلدا جون🥰🙋♀️
سلام به نظرم تعداد صحنه های اروتیکش خیلی زیاد بود و احساس می کردم صحنه ها به مسیر داستان وصل نیست و یه جورایی چپونده شده در مسیر داستان و می تونست کمتر باشه . من به همین دلیل این فیلم رو دوست نداشتم ولی قاب های بسیار زیبایی داشت ❤
یلداجون امروز با اینکه تهران برف زیادی می بارید و کلی تو راه برگشت از محل کار تو ترافیک بودم اما سر راه کمی خرید سبزیجاتی کردم و درکنارش برای ولاگ شب پفک هندی(😂) خریدم ... بعد خودم کلی با خودم خندیدم که یلدا تو اینستا گفت شب ولاگ داریم بیاین خونه من ... ( گفتم حالا چی بپوشیم 😂😂) البته با این پفک هندی که من خریدم و تخمه کدوی همیشگی و چای با هل بهترین گزینه پیژامه است😂😂
سلام یلداجانم❤️بعضی وقتا واقعا باور نمیکنم فقط از پشت این صفحه مجازی میشناسمت. اون چنل احتمالا تنها جایی است که همیشه راحتم کامنت بذارم و نظرم رو بگم. در ۹۹درصد مواقع برای بعضی جاها دوکلمه تایپ میکنم؛ بعد میگم خب که چی؟! شما خیلی باکیفیتی دوست عزیز عزیز عزیزمون❤️🥲
من تجربه تراپی با عطر نداشتم ولی کلاً به خاطر میگرنم رو بو حساسم. مخصوصاً عطری که تند باشه سریع میزنه به سرم و از همین تریبون میخام اعلام کنم توروخدا عطر نزنین اگه ملایم نیست… من اتاق معاینه ام کوچیکه؛ شخص میاد داخل یهو بو ی شدید عطرش میزنه به سرم و اصلاً نمی تونم تمرکزکنم رو معاینه؛ گاهی انقدر اذیت میشم که میگم به شخص؛ که شاید یکی میگرنش بگیره و شما باید عطری رو بزنی که باعث اذیت کسی نشه…به نظرم اینو باید درنظر بگیرن همه …
سلام شاید آدم ها وقتی احساس می کنن دیگه به اون فضای دوستی تعلق ندارند ترکمون می کنن وخیلی ناراحت کننده است دوستی دارم که تمام دوران بعداز طلاقش رو بامن گذروند ولی به محض اینکه رفت تورابطه ای که قراره ازدواج کنه حتی دریغ ازیک پیام !
یلدا جان، یه موضوع مهم که در ویدئوت بهش اشاره کردی سورپرایز کردن بود. من از اون دسته آدما هستم که دوست ندارم سورپرایز بشم و مثلاً یکی بره از توی گوشیام شمارهها رو برداره و اینا. امیدوارم پارترنت مثل من نباشه 😅
یلدا، من از یه طریقی با گلدرمانی باخ آشنا شدم که راجع به تاثیر بوی گلها روی سلامتیه. راجع به عطردرمانی هم مربی یوگام، میگه یه سری بوها روی آدم تاثیر میذاره.
چقدر قشنگ گفتی یلدا جان
بعضی ادما ظرفیت یک رابطه صمیمی و عاطفی رو دارن
این جملت گره بزرگی از ذهن من باز کرد.. ممنون نیاز داشتم بهش
من همیشه تو زندگیم دنبال پیدا کردن یه دوست خوب بودم و از سمت خودم تلاش میکردم دوست خوبی باشم تا بتونم اون دوستی رو حفظ کنم اما همیشه تمام دوستی هام بعد از اینکه نیازی که تو اون رابطه بود برطرف میشد از بین میرفت و کلا طرف مقابل ناپدید میشد مثل تجربه ای که تعریف کردی. در نهایت وقتی پارسال مهاجرت کردم اندک دوستانی که داشتم کامل ارتباطشون رو قطع کردند با اینکه من خیلی تلاش کردم حفظشون کنم و بعد از اون به این فکر میکنم که دوستی واقعا مفهومی نداره. تجربه من از دوستی این بوده که اکثرا روابط بر مبنای یک رفع نیازی بنا میشه و بعد از حذف اون نیاز روابط دوستی هم کمرنگ و بمرور پاک میشه. بقیه افراد یا خانواده هستن که انتخابی نیستن و یا ادمهایی که میان، مدتی هستند و میرن.
منم تجربه مشابه داشتم اما این طور فکر نمیکنم.
حس میکنم شاید یکم آدم بد شانسی بودم که نتونستم دوست های خوبی داشته باشم.
@@neginbigdeli-qf8bn بیشتر احساس ادمها نسبت به مفاهیم بر مبنای تجربیاتشونه، میدونی شانس رو خیلی قبول ندارم ولی مطمنا انتخابها و مسیری که ادم میره باعث تجربیاتی میشه که در نتیجه اون تجربیات حسی نسبت به یک مفهوم (مثلا دوستی) شکل میگیره.
من ای دی اچ دی دارم و هزار تا راه امتحان کردم و میکنم برای اینکه بتونم تمرکز کنم و هر بار هم باید تغییر کنه، چون تکراری که بشه تاثیرش رو از دست میده. خلاصه اینکه یکی از این راهها عوده. عود، مخصوصا عود طبیعی خیلی روی تمرکزم تاثیر مثبت داره.
وقتی به واژه دوست فکر میکنم،حس و حال خوبی بهم نمیده...من خیلی روابط دوستانه خوبی نداشتم و واقعا خیلی توی روابط دوستی ضعیف بودم.خیلی دوست دارم دوستهای خوبی پیدا کنم و باهاشون وقت بگذرونم و دارم برای این اتفاق تلاش میکنم.
یه چیزی که دوست دارم بگم اینه که من خیلی آدم مناسبی برای دوستی نبودم و همین باعث شد از طرف دوستانم طرد بشم.چیزی که جالبه همین طردشدگی باعث شد که من برم به سمت اینکه خودم رو اصلاح کنم و فکر میکنم اگر این اتفاق نمی افتاد دیگه الان این خودشناسی و پیشرفت رو توی زندگیم نداشتم.با اینکه طرد شدن خیلی حس خوبی نداره ولی گاهی این اتفاقات بد باعث میشه ما تغییرات مثبتی رو توی زندگی داشته باشیم.در آخر اینکه من خیلی خوشحالم که مثل گذشته آدم سمیای نیستم و اصلاح شدم.
کاملا موافقم باهات
کاملا موافقم منم همینطور بودم و الان دارم به آگاهی میرسم
شاید یکی از دلایلش این باشه که همسرش حس خوب و امنی نسبت به دوستی با شما نداشته و ممکنه که اصلا هم حسش درست نباشه ولی طرف بخاطر همسرش کم کم این رابطه دوستی رو قطع میکنه که هم به احساسات خودش و هم شما آسیب میزنه ولی شاید در اون مقطع زمانی فکر می کنه این بهترین تصمیمی که می تونسته بگیره ……
سلام یلدا من بازم در ابتدا شروع کاری ولاگ رودیدم و آذوقه هفته ام شد،اون کلمه که دنبالش بودی ((معذب)) بود درمورد فیلم،من چند سالی هست که قدر و ارزش دوستی ها رو عمیق تر میفهمم و فکر میکنم درگذشته ارتباطات برام پایه رفع نیاز داشت هرچند که این رویکرد باعث شد دوست های خیلی خوبی رو از دست بدم و حالا حتی از انگشتان یک دست دوستای کمتری داشته باشم اما از اینکه رشد کردم و عمق و ارزش روابط رو امروز میفهمم از خودم راضی هستم چرا که میشد تو همون مسیر گذشته بمونم صلح من با خودم این رشدی بود که کردم ❤️مرسی برای بودنت امیدوارم مهمونی بهت خیلی خوش گذشته باشه
ممنونم از بودنت بعضی آدمهای نازنین مث شما بودنشون معنی میده به اطرافیانشون و این یه نعمت بزرگ بهتر بگم یه شانس بزرگه ❤❤❤
منم با یه دوست داشتم که خیلی باهم صمیمی شده بودیم، من خونه ام رو به روش باز کردم چندماه تو خونه من بود، راجع به همه جیز صحبت میکردیم، همزمان دوتامون توی رابطه های عشقیمون رفتیم که منجر به ازدواج شد. ومن خیلی از نظر احساسی ساپورتش میکردم، اعتناد به نفسش رو که رابطه های قبلیش داغون کرده بودن رو سعی کردم کمکش کنم وبهش برگرده، خیلی بهش راهنمایی کردم، حتی از نظر مالی کمکش کردم. اما بعد از ازدواج کلا از این رو به اون رو شد، یه هویی دود شد ورفت، حتی بعدا دیدم بلاکم کرده، واقعا اولش خیلی دلم شکست وناراحت شدم، من بی هیچ چشم داشتی باهاش دوستی کرده بودم... خلاصه بعدش فکر کردم که من حق دوستیم رو براش کامل ادا کردم، اونی که باید ناراحت بشه اونه و دیگه برگ دوستیش پیش من باطل شده است ،حتی اگه برگرده اینبار من هرگز تو حلقه دوستیم واردش نخواهم کرد.
تجربه جالبی این اروم کردم ذهن با بو ، من خودم همیشه یه بوی خاص رو برای خودم شرطی میکنم ، مثلا وقتی کلافه میشم و احتیاج به ارامش اولیه ذهن دارم چوب دارچین میسوزونم ، یه بوی گرم مث بوی وانیل میده و هر کسی وارد خونه میشه فکر میکنی کیک و شیرینی پختی ، عجیب حال خوب به آدم میده ، در نتیجه بوی دارچین و وانیل نجات دهنده من میشه توی هر جایی که این بوها بیاد ، یعنی هم موقعی که ناراحتم حالمو خوب میکنن و هر زمان توی هر مکان دیگه ای هم این بوها بیاد حالم دوباره خوب میشه
من تورنتو هستم یلدا جان
معلم زبانم، دارم برمیگردم خونه از سر کار، ساعت ۶ عصره توی اتوبوس با ارپاد دیدمت و مثل همیشه کلی لذت بردم و یاد گرفتم ♥️
موافقم یلدا جانم، باید به صلح برسیم...
رها کنیم...
ما آدمها هم مثل همه اتمها و میدانهای انرژی در این جهان، همین خاصیت و رفتار را داریم و اگر فرکانس و رفتار ومسیرمون تغییر کنه وارد میدانها با آدمها و موقعیتهای جدید میشیم و خیلی وقتها متوجه این نیستیم که چقدر از آدمهایی که دوستشون داشتیم و داریم دور شدیم...
چیزی که تعریف کردی از دوستیها برام خیلی جالبه. خیلی خیلی با حرفت موافقم که آدم در انتها باید به صلح برسه و خیلی میفهممش. تازه چند ساله که دارم زندگیش میکنم و این ویژگی درگذر بودن و عبور کردن رو تازه در زندگی کشف کردم و بنظرم خیلی زیباست این ویژگی همینه که کمک میکنه از این دلشکستگیها ریکاور کنیم بنظرم.
ولاگتو به عنوان آرام بخش قبل خواب دیدم، نیمه شبه اینجا، چقد دوس دارم که انقد راحت درباره همه چی حرف میزنی، چیزایی که خیلی وقتا تو همهمه و شلوغی روزمره گمشون میکنیم… من تازه امروز تونستم کتاب میلان کوندرا رو گیر بیارم، به زحمت فراوون اونم از آمازون، کلی هیجان دارم بخونمش… برای چیزی که در مورد دوستی شر کردی من تا دلت بخواد ازین تجربه های گوست شدن دارم توی دهه ۲۰ زندگیم… به نظر من خیلی از رابطه ها تاریخ انقضا دارن، آدما میان یه سری چیزا یادت میدن و میرن و چقدر سخته پذیرفتن این قضیه وقتی جوونتری، رابطه موندگار اونه که تلاش دوجانبه باشه دقیقن مث ریلیشین شیپ با پارتنرت، امیدوارم تولد بهت کلی خوش بگذره 🎉❤
ای جان چه خوب که کتاب رو می خواهی شروع کنی
منم دوست صمیمی چندین سالهم بعد از ازدواجش رابطهش رو کامل باهام قطع کرد، با اینکه حتی من مراسمش هم دعوت کرد رفتم خیلی خوب بود همه چی، بعد از چند هفته دیگه غیب شد این آدم و خب منم دلم شکست ولی سعی کردم درک کنم و یه دوست دیگه که کلا یهو غیب شد از همهجا، با همه دوستامون قطع رابطه کرد، الان که چند سال گذشته و ندیدمشون دیگه دلم نمیخواد ببینمشون حتی تصادفی یا حتی گاهی دوست ندارم بیادشون بیارم چون خیلی غمگین میشم، از طرفی هم خودم شخصیتم تغییر کرده حس میکنم دیگه حرفی با اون آدمها ندارم و دیدنشون معذبم میکنه با اینکه همو ندیدیم دیگه حتی فکر دیدنشون هم حس بدی بهم میده، نمیدونم چرا تا این حد اینجوری شدم!😅
چه قشنگ درمورد فیلم بیچارگان صحبت کردی ، آدم اون حس خجالتی که بخاطر عُرف داره تو جامعه رو کمتر حس میونه و باعث شدی که حس قشنگه که پنهانش کرده بودم باهاش مواجه بشم ، اون صحنه رقص برای من واقعا جذاب بود مثل یه کودک تازه پا گرفته میرقصید و نگاه هیچ کس براش مهم نبود. مرسی که هستی بمونی برامون ❤
🩷🩷🩷مهربون
دقیقا همینطوره منم فکر میکنم در حالت عادی حداقل باید حدودا یک ماه الی یک ماه و خورده ای یک بار یه صحبتِ حتی مختصری هم که شده، وجود داشته باشه تا بشه اسم اون رابطه رو گذاشت دوستی وگرنه میشه آشنا و... اما در مواقع استثنا مثل مثال خودت کاملا قابل درک هست. ولی وقتی که این قضیه مدام پشت سر هم تکرار بشه یه نشونه ایه قطعا
یلدا من خودمم وقتی چنین رفتاری از دوستام و اطرافیانم میبینم در موردش باهاشون صحبت نمیکنم اما، به نظرم باید این فرهنگ ایجاد بشه که همه از آدمهای اطرافشون انتظار پاسخگویی راجع به این تغییرات ناگهانی رو داشته باشن چون بلاخره تو به عنوان یک فرد زمان و انرژی گذاشتی برای اون رابطه و در نتیجه آدمها باید خودشون رو مسئول این زمان و انرژی بدونن…
اخ اخ یلدا جون داغ دلمو تازه کردی، کنار که هیچی مورد بوده طرف بلاک کرده مارو از همه جا بعد ازدواجش 😂😂
چیزی که آزار دهنده هست اینه ک آدم مدت ها گیج و منگ میمونه، هزار تا فکر و خیال میاد، با خودت میگی نکنه اصلا اونی ک ما فکر میکردیم رفاقته چیز دیگه ای بوده !!
من یه دوستی دارم که حدود ۱۴سال همو ندیدیم و از هم بی خبر بودیم با اینکه هر دومون توی یه شهریم عمیقا هم همو دوست داریم بعد چند سال بهم زنگ زدیم باز مثل همیشه همون صمیمیت بود
میخواستم بخوابم، سرم درد میکرد و حال روحیمم داشت بدتر میشد… گفتم بیام قبل خواب یوتیوب چک کنم، اومدم سمت چنلت و همینجوری این ویدیو رو پلی کردم و الان که پنج دقیقه از ولاگت مونده سرم کامل خوب شده💚
نمیدونم چرا ولی حس کردم تو گفتی و من شنیدم و انگار منم برای تو یه چیزایی گفتم… خیلی عجیب و قشنگه🌱
ای جانم 🫠🫠🫠
الان شبه، و دارم آماده میشم که بخوابم، تازگیا شبا بیشترمیبینمت یلدا جون، به یه همچین آرامشی این موقع شب احتیاج دارم، حرفای خوبت، آروم حرف زدنت و موزیک قشنگی که بیشتر وقتها تو پس زمینه ویدیوها هست، خیلی حس خوبی داره❤
جانم🩷🩷
الان ۳و۲۸ دقیقه صبحه و ۱۵ روز مونده به عید ۴۰۳🥰
راستش همین الانم که گفتین و یاد دوستیهای از دست رفته افتادم قلبم مچاله شد🥺 گاهی هم آدما یهو تغییر میکنن، انگاری آدما رو شکل یه بقالی میبینن که نیازاشونو برطرف کنن، بقالی جدید که پیدا میشه قبلیه یادشون میره ولی جملهای که گفتی هم قشنگ بود اینکه شاید ظرفیت روانیشون برای کنترل کردن چندتا رابطه صمیمی کم باشه🙂🙂🙂 الان احساس بهتری دارم بهش با توجه به جملهات😊 مرسی ازت❤️🌈
الان ۱۲ شب و من نودل هوس کردم و درست کردم بشینم پای ولاگ و لذت ببرم و من جوی بزرگ شدم که دوست صمیمی ای ندارم و اگرم کسی هست آشناست به قول خودت و دوست دارم منم بتونم اگر از کسی ناراحتم محترمانه بگم ولی هنوز موفق نشدم راستش، اینکه کاشکی نزدیکت بودیم برای تولد کمک میکردیم و در آخر چه ناخن های زیبایی
سلام یلدا جان، امیدوارم خوب باشی🥰
احساس میکنم جدیدا low maintenance friendships خیلی بولد شده، درسته که گاهی پیش میاد، زندگی، تغییرات مکانی و…، ولی دقیقا همونطور که گفتی اونا صرفا آشنان، باید دو طرفه باشه، دوستی که تو چندماه نه تو ازاون خبر بگیری و نه اون از تو، دوستی تموم شده حساب میشه، یا حتی اگه فقط یه نفر خبر بگیره، ولی خب شاید قبول کردنش رو یه جور بی احترامی تلقی میکنیم، یا اینکه تو ذهنمون اینکه تعداد دوستامون کم شده باشه یکم ناراحت کنندست، در صورتی که دوستامون ۹۰ درصد مواقع میشن کسایی که واقعا در محیط اطرافمون هست و به نسبت زیاد میبینمشون، حتی اگه میزان صمیمیت کمتر باشه.
یلدا جون، اگه من بودم مهمونها رو یکساعت زودتر از پارتنرم میگفتم بیان، شروع کنن به پذیرایی از خودشون و همه چی حیلی خیلی عادی و وقتی پارتنرم میرسید، عین یکی که وسط مهمونی رسیده و...... بدون هیچ جیغ و سر صدای خاصی، و فقط مینشستم بهت و تعجب و خوشحالیشو تماشا میکردم😊
اما در مورد دوستیهایی که بهر علتی فاصله و وقفه ایجاد میشه توی رابطه، من تجربشو دارم، دوستانم ازدواج کردند و عموما مهاجر سرزمینهای دور شدند، درگیر ادامه تحصیل و شغلهای جدید و بعضا فرزند و... و خصوصا اینکه اون سالها تکنولوژی به اندازه الان پیشرفته نبود، ارتباطها یا از طریق نامه بود یا تلفنهای بسیار پرهزینه و کوتاهمدت و...... اما هنوز هم که هنوز بعداز سالیان وقتی با هرکدوم و خصوصا اونی که باهام صمیمی تر بودیم صحبت میکنیم انگار نه انگار که سالهاست همو ندیدیم، انگار نه انگار که مسیر زندگیهامون اساسا متفاوته، انگار نه انگار که دنیاهامون به اندازه کهکشانها باهم متفاوته، همونطور صمیمی و خودمونی و دوستانه طولانی طولانی باهم گپ میزنیم و از همه چی میگیم و میگیم و میگیم.
و اما تجربه کردم خودخواسته و الان هم از کاری که کردم بسیار خوشحالم، با دوستی که نیمی از عمرم باهاش دوستی کرده بودم و به جرائت میگم شب و روز رو باهاش و با خانوادش گذرونده بودم، یکجایی سر چند تا رفتلر و اتفاق، دیدم عین گوشت قربونی و ضربه گیر شدم برا دوستم و اون سنگینی و رفتار مالکانه باعث شد برای اولین بار در زندگیم، با کسی کاملا قطع رابطه کنم.
اخ اخ چقدر این حس بدیه که حس کنی کیسه بوکسرفیقت شدی . کار درستی کردی
یلدا جان، گلاب پیدا کردنش سخت نیست توی ترکیه. ترکها گلابی که ما استفاده میکنیم رو به عنوان پاک کنندۀ پوست صورت استفاده میکنند، و معمولاً توی فروشگاهها مثل بیم و میگروس و غیره اگه بگی که gül suyu میخوام برای تمیز کردن پوست بهت نشون میدن. روش هم باید نوشته باشه içilebilir به معنی قابل نوشیدن.
ا مرسی برام نوشتی
یلدا این ویدیو مال ماهها پیشه من الان دارم میبینمش و باورم نمیشه=)) من ۹ سال با یک دختری دوست بودم و انقدر صمیمی بودیم که دیگه قشنگ انگار خواهرم بود. بعد با یه پسری دوست شد و اینها و یهو دیدم عه؟ این چرا داره بیرون رفتن با من رو میپیچونه؟ چرا دیگه پیام نمیده؟ چرا دیر میاد زود میره؟ و یه ۶ ماهی دیگه اصلاً ازش خبر نداشتم تا اینکه اون روز دیدم با پسره نامزد کرده. واقعاً عجیب بود برام چنین اتفاقی و هرچقدر فکر میکنم دلیلی پشتش نمیبینم و قلبم بدجور شکست. الان که تو آخر ویدیو بحث اون دوستتون رو باز کردی یهو باز یادش افتادم.
دوستی های عمیق که یکهو پایانشون سر میرسه واقعا تلخ و اذیت کنندهس💔
چقدر قشنگ بود یلدا مرسی... خیلی دوست داشتنی هستی، مرسی بخاطر بودنت. همیشه شاد باشی قشنگ جان💕
منم برامپیش اومده،دوست صمیمیم که مث چیب بهم وصل بودیم ،بعد اینکه با یه پسری دوست شد کلا از زندگیم رفت،با اینکه چندبارم باهاش مطرح کردم ولی بهتر نشد،بعد اینکه از هم جدا شدن دوباره اومد پیشم و باز نزدیک شدیم،مجدد با یکی دیکه دوس شد و ازدواج کرد و دیگه من اون گوشه موشه هام🥹🥲
با این ولاگ چقدر احساس کردم یلدایی که میشناختم برگشته.خیلی حس خوبی داشت.ممنون❤
گل فرزیا و زرد و سفیدش بوی خوبی داره و زمستون میاد
الان ظهر شنبه است و من داشتم سوپ میخوردم و تماشات می کردم و کلا حس خیلی خوبی بهت دارم . سبک زندگی ات و و تفکرات به من نزدیکه ❤
تو کتاب سوروکی تازاکی بی رنگ و سالهای زیارتش هم این اتفاق افتاد، و اون سالهای زیادی این سوال رو با خودش حمل کرد، که چرا دوستاش رهاش کردن تا اینکه برگشت به عقب و ماجرا رو روشن کرد،
من هم از شنیدن داستان ترک کردنهای یهویی دچار گیجی زیادی میشم، و جالبه که خیلیها این تجربه رو دارن. یادم میاد کتاب رو که میخوندم هم درگیر شده بودم 😅وقتی سوروکی ماجرا رو مشخص کرد من هم به آرامش رسیدم یه جورایی.😅
یلدا جان چقدر وایب انیمه ها رو میدی❤
مطمئنم توی دنیای دیگه زندگیت یک اثر از هایو میازاکیه
چقد بلوز توسیه ت خوشکله و بهت میاد❤❤
چقدر متن آخر جالب بود👌🏻😢😍
موافقم. دوستی یعنی ارتباط وگرنه ارتباطی نباشه که دیگه اسمش دوستی نیست
یلدا جون الان در مرحله ای ام ک میتونم بگم عاشق این ویدیوهای آرومت شدم ☺️
@@Kianrh-d3m 😘😘😘
فکر کنم دلیل ارتباط گرم مثل سابق نگرفتن اون دوستتون این باشه که احتمالا به خواستهی پارتنرش احترام بذاره احتمالا پارتنرش اوکی نبوده با این رابطهی اون با شما و مجتبی، و چون یه خانوادهی تازه ساختن اولویتشون حفظ چارچوبها و احترام به خواستههای هم بوده، دلیلش این نبوده که اون نمیتونه دوتا رابطه عاطفی رو هندل بکنه
چقدر دلم براي ويديو هات تنگ شده بود
اولين بار كه ويديوهات رو ديدم تهران بودي اون خونه ي كوچيك و با يك اژدهاي خيالي ويديو ميگرفتي ١٦ سالم بود فكر ميكنم
و چقدر از اون موقع همه چي تغيير كرده
اما همچنان ويديو هات به من وايب خوبي ميده.
منم تجربه مشابه دارم از قطع شدن یه دوستی ده ساله پربار کسی که ممکنه حتی این پیام منو ببینه چون حتی خود تو رو اون بهم معرفی واسه همین کمی عجیبه برام که دارم اینو مینویسم ... دردناک بودن اون اتفاق برای من این بود که هیچ توضیح منطقی ای بابت این قطع ارتباط دریافت نکردم و یجورایی بهم برخورد و اون ادم حرفایی که ده سال بهم نگفته بود رو بیشتر تو ذهنش انالیز کرده بود یجورایی نتیجه ش رو با من به اشتراک گذاشت...
مرسی برای ولاگ های لطیف و قشنگت 🤍
عزیزم سفیدها گل مریم هستند.❤
من اول فیلم Poor things رو دیدم بعد نقدها و نظرها رو خوندم، و تعجب کردم که آدمها میگن صحنه اروتیک زیاد داره، چون از نظرم صحنههاش به جا بود و اضافه نبود. دقیقا از اینام که یه فیلم اگه از صحنه اروتیک واسه جذب بیننده استفاده کنه متوجه میشم و گاهی حتی قاطی میکنم که اینا میخوان اینجوری جذب مخاطب کنن و قاقا لی لی بدن به ملت. :-)) اما درباره Poor things منم باهات هم نظرم و اصلا صحنه اضافهای نداشت به همه لازم بود برای بیان مطلبی که میخواست ارائه بده. و چه قشنگ گفتی یلدا.
ماچ به تو 🫠🫠
منم دیشب دیدم poor things
و هنوز به نظرم شاهکار لانتیموس فیلم dogthooth ش هست. ولی خیلیی دوسش داشتم و بازی اما استون بی نشیز بود و به نظر من هم از لحاظ صجنههای اروتیک مشکلی نذاشت. ولی anatomy of a fall بهم نزدیکتر بود.
واقعا بازیش بی نظیربود
گل سفیدا گل مریمه که منم عاشقشم❤
چقدر این ولاگ خوب بود. منم یکی از دوستام دقیقا بعد ازازدواجش رفت و کمرنگ شد. الان شاید سه یا چهار ماه یکبار حرف بزنیم.
یکی دیگه از دوستام هم تا دوست پسر پیدا کرد دیگه بیرون رفتن با من رو کلا کنسل کرده.😂
سلام یلداجان. اون تیکه که گفتی میخای بادکنک بذاری پشت در که نترسه. به این فکرکردم چقد به جزییات ادمای عزیزت اهمیت میدی و حواست بهشون هست امیدوارم یه عالمه شادی رو کنارهم تجربه کنید❤️
برای منم دقیقا برعکسش پیش اومد و دوستام به محض شروع رابطه جدیدم این کار رو کردن :))
و همشون با پارتنر قبلیم ادامه دادن رابطهشون رو 😂
خیلی دلم شکست :) چون نه تنها این اتفاق بعدها برعکس تعبیر شد بلکه هیچ کدوم به خودشون زحمت یه توضیح ندادن.
امروز چهارشنبه الان ساعت ۱۲ ظهره و من سرکارم
یلدا جان طبق تجربه من اون چیزی که خارج ایران به عنوان گلاب هست عصاره گل رز هست که طعم و بوی متفاوتی داره ولی گلاب از گل محمدی گرفته میشه
اره فکر کنم همینه که میگی اون عطر رو نداره
سلام یلدا جانم 🌿
من هفت و نیم عصر روز چهارشنبه ، تایم استراحت زبان خوندنم با دلبرترین و قشنگ ترین تیچر دنیا ، امدم اینجا که باز هم همون زن قشنگ رو با زبان فارسی ببینم 😍😁🥰
امیدوارم کارهای جشن سوپرایز تولد هم به خوبی پیش بره و حسابی کیف کنین کنار هم 🎉🎂💜
جونم 🫠🩷🫠
یلدا جانم من همیشه از ولاگ هات لذت میبرم اما این بار گریم گرفت. نا خودآگاهم بهم سنم رو یاد آواری کرد. من دو ماه دیگه سی و چهار ساله میشم. قبلا چهار سال برای مدرک سر آشپزی زحمت کشیده بودم و جایگاهم رو دوست داشتم اما چهار سال پیش که به ایران سفر کردم و پاسپورتم رو ازم گرفتن و نزدیک یه سال اضطراب شدیدی رو پشت سر گذاشتم، از وقتی که برگشتم شغلم رو دیگه ندارم و حتی دیگه نمیتونم جای دیگه ادامش بدم بخاطر اینکه اضطراب کارش بیشتر فلجم میکنه. و کلا بخاطر شرایط روحیم خونه هستم چون با اجتماع مضطرب میشم. و الان میبینم همه کار دارن هدف دارن و درونشون یه افتخار به خودی هست اما من در این سن احساس میکنم خیلی عقبم و هیچ افتخاری ندارم و تو این سن اصلا نمیدونم چی میخوام و این خیلی سخته. همیشه به دیگران افتخار میکنم و واسشون خوشحالم اما میگم کی من از این اضطراب و افسردگی در میام تا بتونم سال های طلایی خودم که گذشت رو جبران کنم و از همه مهم تر راهی که گم کردم رو. دلم نمیخواد تولدم انقدر به این زودی سر برسه. کاش سی سالم بود دو ماه دیگه. به شدت از خودم عصبانیم که نمیتونم باز رو پا بشم
نگو اینطوری . سی و چهار اول جوونیه. این نگرش رو تغییر بده. شاید الان به جای تمرکز روی دست اورد باید روی بازگشت ارامشت فکر کنی. اول ارامش بعد کار و تولید 🩷
یلدا اون کلمه ای که دنبالش بودی معذب بود ؟ 😅 منم خیلی خوشم اومد . می دونی خوبیش این بود که از منظر روایت تو ماچ نبود ، ینی بدون تحلیل هم میشه ازش لذت برد این بهترین ویژگی آش بود به نظرم
دوست خوب میزان امید به زندگی رو بالا میبره و تحقیقات نشون داده که کسانی که بیشتر عمر کردن دلیل اصلیش دوستان و روابط خوب بود و بعد ژن و ورزش و ...
من خودم بعد از مهاجرتم دیگه دوست صمیمی ندارم و خیلی بابتش ناراحتم. با دوستهایی که توی ایران داشتم رفته رفته ارتباطم کم شده، فکر میکنم شاید چون دغدغه ها و افکارمون عوض شده. خیلی وقتها در اوج ناراحتی یا خوشحالی میگم کاش یکی بود باهاش در این مورد حرف میزدم. حس هامو میگفتم، نظرش رو میپرسیدم، راهنمایی میگرفتم... اما نیست
یلدا جان چقدررنگ لباست اول ولاگ بهت میاد دل آدم شاد میشه💕الان ساعت ۳بعدازظهر ظهر هستش و بچه ها اومدن از مدرسه ناهار خوردیم و برای استراحت اومدم ولاگ شما رو ببینم😊در مورد دوستی تو گروه تلگرام گفتم که تو ۱۸/۱۹سالگی بهترین و تنهاترین دوستم رو از دست دادم(به خاطرتصادف) ودیگه نتونستم با هیچ کسی اون ارتباط رو داشته باشم.ولی الان واقعا دلم لحظاتی رو میخواد که با دوستی بنشینیم و کلی گپ بزنیم☺️
اخی❤❤❤❤ 💔
یلدا جان این قضیه ی ناراحت کننده ی دوستی نیمه راهی که تعریف کردی, دقیقا عین همین اتفاق برای من و همسرم هم افتاد. با این تفاوت که ما همه تو کشور غریب و تو مهاجرت باهم دوست شدیم, و این دوستمون عین دوست شما برا من و همسرم همیشه الویت بود, برامون مثل برادر بود. مثلا مارو مهمونی دعوت میکردن, من میگفتم بهشون بگیم این دوستمونم هست و میشه اونم بیاد؟ یعنی در این حد بهمون نزدیک بود. هیچ آخر هفته ای نبود که پیش هم نباشیم. و ما سالها اینجوری باهم دوست بودیم تا اینکه ازدواج کرد و دوستی ما رفته رفته کمرنگ شد. بعد حدود دو سه سال از ازدواجش, و از اونجایی برای من و همسرم خیلی خیلی سخت و دردناک شده بود دیدن این دوستی سطحی در حالیکه قبلا به شدت صمیمی بوده, من تصمیم گرفتم یبار بهشون بگم, و خلاصه بهشون گفتم و شاید در لحظه فکر کردیم شاید همه چی مثل سابق شه ولی هیچی مثل سابق نشد و روز به روز از هم دورتر شدیم. هرچند که من پیش خودم خوشحالم که من تلاشمو برای احیای دوستی از دست رفته کردم ولی خب بعد از اون به این نتیجه رسیدم که حداقل گفتگو درمورد دوستی ما نتیجه نمیده. و اون به هردلیلی تصمیمش این بوده و به قول تو منم برای آرامش خودم ترجیح دادم که همون دوستی نصفه نیمه ای که هربار هم با دیدنش بهم دوستی از دست رفته مون یادآوری میشد رو بزارم کنار. هرچند برا همسرم خیلی سخته. راستی دوست داشتم بهت بگم که این ولاگ های آخرت که احساس میکنم صمیمانه تر از قبل حرف میزنی رو خیلی دوست دارم :*
خیلی می فهممت 💔💔 چقدر دل آدم می شکنه.
آره واقعا , مرسی که تعریف کردی تجربه تو @@yaldasjourney
میدونی یلدا من و همسرم هم یک دوست خیلیییی صمیمی ایران داشتیم که دقیقا برای ما شبیه خانواده بود ولی از وقتی مهاجرت کردیم همیشه ما باید بهش زنگ بزنیم یا احوالی ازش بگیریم و بدیش اینه حتی ماهم زنگ میزنیم یا پیام میدیم جواب نمیده و به ندرت میشه که صدتایی یکی رو جواب بده خیلی دلمون میشکنه سر این. واقعا ما که همون آدمای قبلی هستیم وفقط مکان زندگیمون عوض شده. چرا باید دوستیهامون از بین بره بخاطر این تفاوت مکانی؟
وای چه قدر درست گفتی 😢
ببین به نظرم گاهی مهاجرت برای فرد بازمانده در ایران شبیه به مرگه. یه فقدان خیلی بزرگه. شاید اینقدر سخته که گاهی ناخوداگاهش تصمیم میگیره کامل حذفت کنه
@@yaldasjourneyاتفاقا خودمم بهش فکر کردم مخصوصا که توی دانشگاه و قبلترش باهمسرم توی دبیرستان همکلاس بودن و گاهی فکر میکنم شاید بودن و خیلی بچه شارپ و باهوشی هست ولی به خاطر مشکلات زندگیش مجبور شد تحصیل رو کامل کنار بذاره. و من فکر میکنم شاید همین قضیه باعث میشه درگیر مقایسه بیشتربشه و اون فقدانی هم که میگی تجربه کنه و کاملا بخواد مارو از دایره سوشالش حذف کنه.
یلدا جان الان 4 ظهره اینجا و من موقع صبحونه خوردن ولاگت رو داشتم می دیدم. (من دیر از خواب پا می شم😅) این عادتم شده که هر وقت ولاگ جدید میزاری موقع صبحونه پلی اش کنم و ببینم. خیلی حس خوبیه برام. اون گل سفید هم اسمش فیریزیا هست. تولد پارتنرت هم پیشا پیش مبارک. امیدوارم مهمونی همونطور که می خوای پیش بره و خوش بگذرونید کلی. دوستت دارم و ممنون ازت بابت حس خوبی که به زندگیم تزریق می کنی❤
مرسی عزیزم مرسی
سلام یلدا الان شبه و من دارم دستبند درست میکنم برای نمایشگاه صنایع دستی قبل عید
🫠👏👏👏
یلدا جان اون ویدیویی که از بقیه خواسته بودی تو کامنتها با بیست و یک سالگیشون حرف بزنند را پیدا نمیکنم.لینکش را میدی لطفا
یلدا جون، ،اولا که اسم گل سفید فریزیا هست بعضی ها هم به اشتباه فلزیا میگن مهم نیست اصلا . دوم اینکه خیلی خوبه که بیرون یک نمایی از جشن بذاری یا طوری باهاش برنامه ریزی کنی که آماده باشه تا برید بیرون یا هر چی شاید خواست لباس متفاوت تری بپوشه. در ضمن تو آلمان وقتی چند تا بادکنک میذارن بیرون یعنی که اینجا وسیله فروشی هست و مردم می تونن زنگ بزنن و بیان وسایل رو ببینن .😉 اونجا حتما فرق میکنه . و آخر اینکه ایکاش ایکاش منهم یک دوست مثل تو داشتم جدی میگم نه اینکه دوستی ندارم ولی ایران هستند و یک دوست خیلی خوب دارم که یه اشکالی در ارتباط ما هست و اینکه هر چی حرف بزنی بگی از یکی دلخوری تا شاید یک راهنمایی بشنوی اولا اصلا صحبت نمی کنه در مورد هیچکس بعد هم وارد عرفان میشه که .....
خلاصه گذشته از همه اینها خیلی بهتون خوش بگذره و میدونم که میزبان خیلی دقیقی در مورد تهیه و تدارک هستی و حتما بهترین مهمونی رو میدی و همه لذت میبرند. ❤❤
با بالا رفتن سن و مهاجرتها کمکم دوستیها از اون شکلی که هر روز از دوستت خبر داشته باشی خارج میشه اما دوست خوب اونه که بعد چند وقت هم که همدیگه رو می ببنی فاصله تاثیری روش نداره ، یا اینکه از دوستت دوری اما میدونی دوستت هست کنارت ، اما چندین سال دوری کمی خودخواهانهست که برگردی و انتظار داشته باشی دوستت هنوز با همون کیفیت اونجا منتظرت باشه . اما چیزی که تو دوستی برای من قابل درک نیست آدمهایی هستن که بدون توضیحی و بدون اینکه تو رابطه مشکلی،باشه ولت میکنن و رابطه بدون خداحافظی تموم میشه و میمونی با یه کوه سوال بی جواب. ولی خب به سلامتی خودمون که تو این اومدن و رفتن آدم ها تجربه به دست مییاریم و خودمون رو بهتر کشف میکنیم . بعد اینکه میخوای تو تهچین گلاب بریزی با ژاله هماهنگ کن که حرمت تهچین خدشه دار نشه یه وقت😁 .
و نکته اخر اینکه چقدررر رنگ صورتی به شما مییاد خااانم به قول مادربزرگها چشمم کف پات 💋💜
یلداجان من یه دوستی داشتم که تو محیط کار باهم دوست شده بودیم،من ازدواج کرده بودم واون پارتنر داشت،با روی باز آوردمش تو گروه دوستامون،حتی عروسی خواهرم،همه جا باهم میرفتیم،من باردارشدم،ویارخیلی بدی داشتم وتلفنی هم نمیتونستم حرف بزنم،خانمی که شما باشید مارو گذاشت کنار،منم که درگیر حاملگی سخت وکار ودوری ازخانواده بودم،یکی از دوستامون که باهاشون آشنا کرده بودن همزمان با من باردار بود وماه اخر بارداری پدرش فوت شد،رفتم خونه دوستم دیدن وسرسلامتی،باورت نمیشه عکس عروسی اونیکه من باهم آشنا کرده بودمو آورد بهم نشون داد،دقیقا یکبار قبلا مراسمشون به هم خورده بوذ وزنک زده بود به من وتو شیفتم کلی باهاش صحبت کرده بودم و بعد هم رفته بودم باهمسرم دیدنشون و ... ولی وقتی باردارشدم نه تنها سراغی ازم نگرفت بلکه بی خبر ازدواج هم کرد،منم خیلی دلم شکست ،خیلی وهیچوقت نفهمیدم چرا ،فقط فهمیدم خیلی از آدما نقابهای مختلف دارن و مدام درحال تغذیه از انرژی وروح وروان تو هستن،امیدوارم همیشه شاد وسلامت باشی
واقعا وقتی ولاگ های که میزاری رو میبینم خیلی انرژی مثبت میگیرم ممنونم ازت یلدا مهربونم❤️✨🥂
❤❤❤
Inja sobh hast va bad az yoga dar haleh sobhaneh khordan to ro negah mikonam va ba sedayeh latifet yogamo kamel mikonam merci ke hasti ta ba ham chizayeh ziyadi ro yad begirim🙏🙏
❤❤❤
اینجا صبحه و در حال صبحونه خوردن تماشات کردم و قراره امروز به خونه.ی جدید نقل مکان کنم❤مرسی که هستی و از دوستیها گفتی
همه چی خوب پیش بره برات❤
ساعت یک ظهر، درحالی که وسط خونه تکونیم و دارم زیر سینک رو تمییز میکنم دارم ویدئو شما رو میبینم😊🥰
این کار سورپرایزی تو رو من شش سال پیش برای دوست پسرم خواستم انجام بدم، انقدر این بشر بدبین و بددل و البته دور از جونت کثیف و پر تردد تو ارتباطاتش بود که وقتی قبلش به گوشش رسوندند که من دارم تدارک تولد براش رو میگیرم، شاکی و عصبی و دیوونه شد که کلی لیبل بهم چسبوندکه تو میخواستی دوستای منو ببینی و باهاشون ارتباط بگیری😣
…
امیدوارم جشنت عالی پیش بره و کلی ذوق کنه پارتنرت❤
اینجا الان ساعت ۴ عصره و من دارم ولاگت رو میبینم. قهوه درست کزدم و با شکلات میخوام بخورم و بعد دیدن ولاگت چندتا ایده پیدا کنم برای دفتر برنامه ریزی سال پیش رو.
افرین.. امان از این آدمایی که تا پارتنر پیدا میکنن یا ازدواج میکنن قید رفاقتو میزنن. . . به اینا نمیشه گفت رفقای واقعی! همون بهتر که برن سی خودشون😊
@@fatemehhpk دقیقا
وااای من از این موضوع دل پری دارم یلدا جان😂 ازدواج که هیچی، خیلی از رفقای من حتی با شروع کردن یه رابطه عاطفی باهام قطع رابطه کردن 😅 هنوزم سوالم اینه که آیا واقعا همون یه نفر (یعنی دوست پسرش) برای کل زندگیش کافیه؟ آیا هیچوقت دلش واسه دوستاش تنگ نمیشه؟ واسه گپ زدن باهاشون، بیرون رفتن، سفر رفتن. چی میشه که از همه ی اطرافیانش دست میکشه به خاطر اون آدم؟ یعنی وقتی کسی یه رابطه عاطفی رو شروع کرد باید با بقیه قطع ارتباط کنه؟!
سعی میکنم منطقی بهش فکر کنم ولی واقعا پذیرفتنش دشواره برام. چون خودم اینطوری ام که فکر میکنم باید طرف مقابل رو با تمام کسانی که تو زندگی براش عزیزند بپذیرم و متقابلا او هم باید اینطوری باشه. میدونم که پارتنر آدم باید اولویت داشته باشه ، ولی اینکه با شروع یه رابطه عاطفی آدم دل دوستاشو بشکنه و حذفشون کنه از زندگی واقعا قشنگ نیست. به نظرم باید یاد بگیریم که تعادل رو برقرار کنیم تو ارتباطاتمون. یعنی بگردیم دنبال اون نقطه ی تعادل 🤌
دقیقا خیلی سوال های خوبی پرسیدی
اسم گل فرزی هست
یلدا الان ساعت ۲۱:۵۰ دقیقه هست خسته ام از یک هفته کاری سخت چسبیدم به شوفاژ داره برف میاد 😊😊 و از دیدن شما بسی دارم لذت میبرم
یلدا جون سلام عزیزم الان وقت کردم ویدیو رو ببینم .من هم همچین دوستی داشتم فقط عروسی نکرده زمانی که دوست پسرش وارد زندگیش شد کلا خیلی چیز ها رو گذاشت کنار فکرکنم اینجور آدما به این فکر میکنن که دیگران ممکنه طرف مقابل رو از چنگشون در بیارن . ترس از دست دادن دارن یا خیانت ولی وقتی دوستت رو بشناسی بعد از چند می دونی که این کار رو نمی کنه به نظر من جز اینکه روابطت رو کوچیک تر کنی چیز دیگه ای نداره ...... و اما اسم اون گل سفید وبسیار خوووووشبو فریزیا هستش 😍🥰
اینجا احتمالا پنجمین روزیه که هوا ابریه و همش یا برف میاد یا بارون + سرددد
شبیه یک زمستون واقعیه واسم . هفته ی دیگه مراسم عکاسی فارغ التحصیلی مونه . دیگه چی بگم ؟ باید کم کم وسایلم رو از خوابگاه جمع کنم و آه ... از وسایل جمع کردن و رفتن از یک مکان به مکان دیگه .
امروز ظهر وقتی رسیدم اتاق دیدم یک آدم جدید توی اتاقه :(
____
ولاگ رو هنوز تا آخر ندیدم فقط این دفعه وقتی پرسیدی درچه حالین واقعا دلم خواست بگم
🫠🩷
منتطر ولاگ بعدی هستم❤❤❤
یلدا من از همون آدمها هستم که بعد از ازدواجم با دوستام دیگه ادامه ندادم. راستش با اینکه الان تنهام ولی اصلا هم پشیمون نیستم چون من توی دوستی هام بلد نبودم مرز بذارم چون مهرطلب بودم ولی بعد ازدواج احتیاج به مرز داشتم ولی میدونستم که دیگه برای تعیین مرز دیره و با این کار بیشتر، دوستام دلخور میشن. میدونی که ازدواج و آداپته شدن با شرایط جدید و آدم جدید و خانوادش، خودش یه چالش بزرگه پس ترجیح دادم چالش ایجاد مرزبندی رو به زندگیم اضافه نکنم ولی الان با خودم میگم فردی اگه پیدا شد که شرایطمون به هم بخوره دوستی میکنم ولی از اول با مرزبندیهای جدیدی که الان باهاش راحتم
چقدر حرفت درست بود و قشنگ...من هم دقیقا همین اتفاق رو برای خودم رقم زدم و چون ادمی ام که مرزبندی برام مهمه سعی کردم اطرافیانم رو الک کنم.الان دقیقا تنهام و متاهلم ولی پشیمون نیستم شایدم هستم چون تنهایی یه وقتایی بهم فشار میاره
کاملا قابل درکه بیشتر مدل ترک کردن دوست بحثه. می تونه خیلی مودبانه تر باشه می دونی چی میگم ؟ بهتر از اون داستانی که من گفتم.
@@yaldasjourney آره میدونم چی میگی، و این توقع کاملا بجایی هست که مودبانه کات بشه، دوستی های من البته رفاقت نبودن همون آشنایی های دوران دانشگاه بودن ولی این دوست خانوادگی شما خدایی در حد رفیق فابریک حتی بیشتر از خانواده هاتون هم بهتون نزدیک بوده و من شخصا درکش نکردم که چرا این مدلی کات کرده و بسیار متاسف شدم ولی جدا از اون ماجرا یلدا کاش بدونی بعضی از ما فالورات چقدر بهت علاقه داریم کاش میتونستم اون میزان دهندگی که تو برام داشتی تا به الان، برات جبران میکردم و میتونستم تو رو به خونم دعوت کنم و ضیافت دوستانه برگزار کنم و منم بهت حس خوب منتقل کنم ولی افسوس که ایرانم🫂🫂🫂
@@FatiDaneshi به منم فشار میاره این تنهایی ولی شاید به ماها یاد ندادن میزان صمیمیت و فاصله مناسب رو و خیلی از رابطه های حتی خوب بعد از مدتی تبدیل به آسیب میشن ولی امیدوارم پختگی و تجربیات گذشته مانع و سد نشه برامون و به خودمون بازم فرصت ایجاد روابط معنادارو بدیم حالا هر زمان که پیش بیاد باز خوبه و این هول نبودن و محتاط بودن به نظرم اصلا بد نیست و میتونه شروع کند ولی مفیدتری رو برامون رقم بزنه
دقیقا منم همین شرایط رو داشتم، و از طرفی چون آدم درونگرایی هستم و دچار اضطراب هم هستم، روابط زیاد و صمیمی اذیتم میکنه، احتیاج به یه گوشهی تنهایی دارم که همزمان با یه رابطهی عمیقی مثل ازدواج هندل کردنش برام سخته.تا جایی که بلد بودم و تونستم سعی کردم بدون بی احترامی و آزار خودم رو عقب بکشم. خودم حس بدی ندارم راستش 🙃
مرسی یلدا از حرفهات کیف کردم
از دوستیها گفتی یلدا، گاهی مشکلات زندگی دوستها رو از هم دور میکنه و این ناخواستهاس
من همیشه رابطهی خیلی خوبی با دوستهام داشتم و دارم
حتی دوستهای دوران دبستانم رو هنوز با دوتاشون در ارتباطم البته که یکیشون رفته قزوین شاید سالی دوبار بهم زنگ بزنیم اما باورت نمیشه این دوستی چقدر قشنگه
دوستهای دوران راهنمایی و دبیرستانم هم هنوز باهاشون در ارتباطم قبول دارم خیلی کم شده به خاطر اینکه یه سری مهاجرت کردن که بازم کم و بیش در ارتباطیم و ارتباطمون خیلی قشنگه
میگم مشکلات مثلا خود من به دلیل پرستاری از مامانم به خاطر بیماریش همهی وقتم توی بیمارستان و دکتر گذشت حدود ده سال اما همهی دوستهام همیشه دورادور جویای احوال من بودن من حتی واسه زندگی مشترکمم خیلی کم میتونستم وقت بذارم البته که یار مهربانم پا به پای من همراهم بود و دلیل دوری از دوستهام ازدواجم نبود
باورت نمیشه یلدا یه دوستی دارم سالهاس ندیدمش اما دوستیمون اینقدر قوی بود که وقتی شمارهشو پیدا کردم بهش پیام دادم مثل سابق با همون صمیمیت بهش گفتم چطوری آشغال؟🤣🤣🤣 نمیدونست منم گفت تو کدوم خری هستی؟😂 بهش گفتم منم گفت سلام کثافت چطوری🤣🤣🤣 اونم ازدواج کرده و بچه داره
من از این مدل دوستیها که قدمتش به دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان میرسه دارم حتی اگه چندسال یه بار باشه با صمیمیته
حالا بذار یه چیز عجیب واست تعریف کنم توی دوران دانشگاه یه دوستی داشتم دختر خوبی بود واقعا رابطهی دوستیمونم قشنگ بود اما من وقتی عقد کردم اون بهم گفت که دیگه نمیخواد باهم ارتباطی داشته باشیم بعد میدونی چی جالبه؟؟؟ آدم شاخ در میاره؟ خواهرش هم که ازدواج کرد رابطهاشو باهاش قطع کرد منو دوستام واقعا از تعجب شاخ درآوردیم😂
فقط با دوستهای مجردش در ارتباط بود😂دنیای عجیبیه واقعا😏
خیلی حرف زدم فقط اینو بگم امیدوارم روز جمعه حسابی بهتون خوش بگذره و پیشاپیش تولد پارتنرت مبارک عزیزم❤
❤چه خوب که رابطه هات رو حفظ کردی
اگر مایل هستید اگر خودتون دوس دارید میخوام در مورد چطور شر کردن هزینه های زندگی کسایی که پارتنر دارن و همیشه با هم نیستن حرف بزنید چون من شرایط مشابهی مث شما دارم البته تو ایران
الان ۱۲ ظهره و من از صبح زود داشتم سفارشات کافه رو حاضر میکردم ( من تو ی کافه باریستا و بیکرم ) و معمولا ولاگ هاتو میذارم با ناهارم میبینم و کیف میکنم😊
به به چه تصویر زیبایی ❤ خسته نباشی
منم دقیقا تجربه ی قطع رابطه دوستی بعد از ازدواج رو داشتم، ما سه تا دوست بودیم تو دانشگاه که یکی از دوستام همیشه میگفت ما این رابطه دوستی رو همیشه حفظ کنیم حتی بعد ازدواج تا اینکه خودش خیلی بی خبر نامزد شد و وقتی من بهش زنگ زدم شوهرش تلفن رو جواب داد و گفت اشتباه گرفتید در صورتی که صدای دوستم رو آروم حرف میزد شنیدم🥺🤷♀️ من خیلی ناراحت بودم و بعد ازدواجم هم خیلی ناراحتی میکردم گریه میکردم و شوک بودم چرا اینکارو کرده کسی که خودش همیشه میگفت با هم ارتباطمون رو حفظ کنیم، بعد چند سال تماسمون دوباره برقرار شد و من در جریان زندگی بسیار سخت و ناموفق دوستم قرار گرفتم و علت قطع رابطش وسواس و حساسیت های شوهرش بود که نه تنها با من که با همه و حتی خانوادش ارتباطی نداشت متاسفانه،
از اون موقع تا الان در ارتباطیم تقریبا هر روز و خیلی خوشحالم برگشته به زندگیم ولی متاسفانه خودش زندگی زناشویی خوب و شادی نداشت با وجود ۲ تا بچه میخواد جدا بشه 🤦♀️
مرسی یلدا جون🥰🙋♀️
بیچاره 💔
سلام به نظرم تعداد صحنه های اروتیکش خیلی زیاد بود و احساس می کردم صحنه ها به مسیر داستان وصل نیست و یه جورایی چپونده شده در مسیر داستان و می تونست کمتر باشه . من به همین دلیل این فیلم رو دوست نداشتم ولی قاب های بسیار زیبایی داشت ❤
یلدا کاش ولاگ روز مهمونی رو هم بذاری😍😍😍😍
ما دوست داریم که در ولاگ بعدی از تولد هم برامون بذاری، اگه خودت هم دوست داشته باشی😊❤
چقدر دوست دارم یلدا
مهربون
یلداجون امروز با اینکه تهران برف زیادی می بارید و کلی تو راه برگشت از محل کار تو ترافیک بودم اما سر راه کمی خرید سبزیجاتی کردم و درکنارش برای ولاگ شب پفک هندی(😂) خریدم ... بعد خودم کلی با خودم خندیدم که یلدا تو اینستا گفت شب ولاگ داریم بیاین خونه من ... ( گفتم حالا چی بپوشیم 😂😂) البته با این پفک هندی که من خریدم و تخمه کدوی همیشگی و چای با هل بهترین گزینه پیژامه است😂😂
الان ساعت ۳ بعدازظهره،من برای خودم چایی گذاشتم که همراه با شیرینی کشمشی بخورم و با دختر ۸ساله م نشستیم روی ماه تو رو می بینیم.❤
منم فیلم رو دیشب دیدم. عالی بود👌🏻
اره خیلی زیبا بود
سلام یلداجانم❤️بعضی وقتا واقعا باور نمیکنم فقط از پشت این صفحه مجازی میشناسمت. اون چنل احتمالا تنها جایی است که همیشه راحتم کامنت بذارم و نظرم رو بگم. در ۹۹درصد مواقع برای بعضی جاها دوکلمه تایپ میکنم؛ بعد میگم خب که چی؟! شما خیلی باکیفیتی دوست عزیز عزیز عزیزمون❤️🥲
فدای شما❤
یلدا جان از فروشگاه های üçler ، گلاب بگیر. بطری ارغوانی رنگه
مرسی عزیزم ندیدم این فروشگاه رو تاحالا 🤔
دوستی صمیمی یعنی شروع چتتون بدون سلام پایانش بدون خدافظی باشه 😂😂😂😂
الان که ولاگ رو میبینم حدود ۷عصر هست و بعد از چندین ساعت درس خوندن و کار خونه یه نوشیدنی ریختم و نشستم پای ولاگ
اینجا روزه، و من محل کارم... هندزفری گذاشتم که گوش کنم🎉
من تجربه تراپی با عطر نداشتم ولی کلاً به خاطر میگرنم رو بو حساسم. مخصوصاً عطری که تند باشه سریع میزنه به سرم و از همین تریبون میخام اعلام کنم توروخدا عطر نزنین اگه ملایم نیست… من اتاق معاینه ام کوچیکه؛ شخص میاد داخل یهو بو ی شدید عطرش میزنه به سرم و اصلاً نمی تونم تمرکزکنم رو معاینه؛ گاهی انقدر اذیت میشم که میگم به شخص؛ که شاید یکی میگرنش بگیره و شما باید عطری رو بزنی که باعث اذیت کسی نشه…به نظرم اینو باید درنظر بگیرن همه …
اسم گل سفید فریزیا
الان روزه ۱۱:۱۵ اومدم آتلیه همسرم با هم صبحونه زدیم. داره کارای بازسازیش تموم میشه و ایشالا یه کمی دیگه شروع به کار میکنه تو دفتر جدیدش🥰
خسته نباشی ❤
سلام یلدا جون امیدوارم جشن به خوبی پیش بره❤
❤❤❤
سلام
شاید آدم ها وقتی احساس می کنن دیگه به اون فضای دوستی تعلق ندارند ترکمون می کنن وخیلی ناراحت کننده است
دوستی دارم که تمام دوران بعداز طلاقش رو بامن گذروند ولی به محض اینکه رفت تورابطه ای که قراره ازدواج کنه حتی دریغ ازیک پیام !
یلدا جان، یه موضوع مهم که در ویدئوت بهش اشاره کردی سورپرایز کردن بود. من از اون دسته آدما هستم که دوست ندارم سورپرایز بشم و مثلاً یکی بره از توی گوشیام شمارهها رو برداره و اینا. امیدوارم پارترنت مثل من نباشه 😅
😁 اره باید طرفت رو در این مورد بشناسی بعد تصمیم بگیری بعضی ها دوست ندارند
مثلا اینکه اون پارتنر یا همسر میگه ، من از دوستات خوشم نمیاد این ی دلیل میتونه باشه
یلدا، من از یه طریقی با گلدرمانی باخ آشنا شدم که راجع به تاثیر بوی گلها روی سلامتیه. راجع به عطردرمانی هم مربی یوگام، میگه یه سری بوها روی آدم تاثیر میذاره.
اره واقعا