رازهای پنهان وحشیانه ترین جنایاتی که مو به تن سیخ میکند...! | پرونده جنایی ایرانی
Вставка
- Опубліковано 21 бер 2024
- راز وحشیانه ترین تجاوزها و جنایاتی که در چند سال اخیر اتفاق افتادن... | پرونده جنایی ایرانی
کاووسه ۵۸ ساله میگفت
ساعته۸ صبه ۲۸ اسفند عروسم اومد دمه خونمون
ما یکی از شهرستانایه اطراف تهران زندگی میکنیم
امروز عروسم مهتاب زنگه خونمونو زد
از شنیدنه صداش شوکه شدم
چون قرار بود عیدو خونه ی خودشون باشنو بعدش بیان خونه ی ما
تا زنگ زد درو براش باز کردم
اما دیدم باز داره زنگ میزنه
گوشیه آیفونو که برداشتم
مهتاب گفت برم پایین
اولش فکردم وسایلشون زیاده و کمک میخواد
ولی اینجوری نبود
تا رسیدم پایین
دیدم مهتاب با گریه داره با داخله ماشین اشاره میکنه
تا رفتم سمته ماشین دیدم پسرم سجاد غرقه خون روی صندلیه عقبه ماشین افتاده
اولش فک نمیکردم مرده باشه
اومدم بپرسم چیشده که خوده مهتاب شروع کرد به گفتنه ماجرا
مهتاب میگفت
سجاد گیر داده بوده که قبله عید بیان خونه ی ما
واسه همینم باهم دعواشون شده و مهتابم علی رغمه میل باطنیش حاضر شده که بیان اینجا
اینجوری که مهتاب میگفت
بین راه برایه استراحت کناره جاده توقف میکنن و سجاد از ماشین پیاده میشه که یه سیگار بکشه
در همین حال یکی از ماشینایه عبوری با سرعته خیلی زیادی زده به پسرمون سجادو بعدم بدونه اینکه توقف کنه فرار کرده
مهتاب میگفت این حادثه انقدر سریع اتفاق افتاده که نتونسته شماره پلاکه ماشینه ضاربو برداره
وقتی اینارو گفت
بهش گفتم چرا همونجا زنگ نزدی به اورژانسو نیروهایه پلیس
ولی مهتاب میگفت
میترسیدم اونجا وایسم
چون جاده خیلی خلوت بودو میترسیدم تا رسیدنه نیروهایه پلیس یه بلاییم سره من بیاد
بعده تموم شدنه حرفایه مهتاب
سریع دره ماشینو باز کردم که ببینم حاله سجاد چجوریه
تا دره باز کردم
دیدم سرو صورته سجاد کاملا متلاشی شده و متاسفانه پسرم فوت شده
با دیدنه پسرم تویه این وضعیت حالم خیلی بد شده بود
ولی چاره ای نبود
با اینکه میدونستم مهتاب داره دروغ میگه و یه چیزیو مخفی میکنه
چیزی نگفتم تا پسرمون سجادو به خاک بسپریم
امروز سجادو تویه شهرمون خاک کردیمو من مستقم از سره خاک اومدم اداره ی پلیس
با ثبته گفته هایه این مرد
خیلی زود پرونده ای برایه گفته هایه این مرد تشکیل شد
بازپرسه پروندم برایه تحقیقاته بیشتر
دستوره بازداشته مهتابو صادر کرد
چن ساعت بعد از صدوره این حکم
مهتاب بازداشت شدو به اداره ی پلیس منتقل شد
مهتاب وقتی پشته میزه بازجویی قرار گرفت
بازم داشت همون حرفایه قبلیشو تکرار میکرد
اما حرفاش کاملا پر از تناقض بود
با اینکه افسره بازجو خیلی جاها تناقضه تویه حرفاشو به مهتاب یادآوری میکرد اما بازم این زن حاضر به گفتنه حقیقته ماجرا نبود
برایه همین خیلی زود دستوره نبشه قبر داده شد
جسد نبشه قبر شدو به پزشکیه قانونی منتقل شد
بعده بررسیایه مختلفی که تویه پزشکیه قانونی رویه جسد انجام شد مشخص شد
گفته هایه این زن کاملا دروغه چرا که مشخص بود سجاد
با ضربه هایه متعدد یه جسمه نوک تیز کشته شده و سرش متلاشی شده
با بدست اومدنه این اطلاعات
مهتاب دیگه راهی جز گفتنه حقیقت نداشتو مجبور شد اعتراف کنه
مهتاب میگفت
منو سجاد ۳و۴ سالی بود که باهم ازدواج کرده بودیم
از قبلشم باهم دوست بودیم
کارایه سجاد از همون ساله اوله ازدواج واسم خیلی مشکوک بود
اما تا بهش چیزی میگفتم شروع میکرد داد بیدا کردنو دعوا درست کردن
همش حس میکردم داره بهم خیانت میکنه
همش گوشیش خیلی مشکوک زنگ میخوردو پیامایه مشکوک واسش میومد
چندین بار وقتی حموم یا خواب بود گوشیشو جواب دادم
ولی تا من جواب میدادم کسی که زنگ زده بود قطع میکرد
حسم میگفت سجاد هنوز داشت شیطنت میکرد ولی من هیچجوره نمیتونستم ثابتش کنم
کلا رفتو آمداشم مشکوک بود
همش میگفت سرم شلوغه و سره کارم
ولی اصلا درامده آنچنانی نداشت
همیشم هشتمون گرویه نهمون بود
چندین بار بهش گفتم بیا بچه دار شیم
فک میکردم با بچه دار شدنم سجاد به زندگی پایبندتر میشه
ولی هیچ فایده ای نداشت
سجاد اصله زیره باره مسیولیت بچه دار شدن نمیرفت
حدوده ۳و۴ سال زندگیمون همین شکلی ادامه داشت
تا اینکه رفتارایه سجاد از اونیم که بود مشکوکتر شد
حتی یه بارش من خودم صدایه یه خانومو از پشته گوشیش شنیدم
ولی میگفت دوستامن که دارن صدایه دختر در میارن
واسه همین به داداشام زنگ زدمو جریانو گفتم
ازشون خواهش کردم چن روز دنباله سجاد هرجایی که رفت برن
تا مشخص بشه سجاد دقیقا چه کاری داره انجام میده
چن روز بعد
برادرامم اومدن پیشم
اونام میگفتن به نظرشون رفتو آمدایه سجاد مشکوکه
چون با خانومایه مختلفی این چن روز قرار داشت
با این حرفه برادرام دیگه نمیتونستم تحمل کنم
گوشیمو برداشتمو زنگ زدم به برادر شوهرم
سعید گوشیشو جواب دادو ازش خواهش کردم بیاد خونمون
جریانو براش تعریف کردمو ازش خواهش کردم با سجاد صحبت کنه
سعیدم قبول کرد
موقعی که سعید اومده بود خونمون
هنوز نیم ساعتی مونده بود تا همسرم سجاد برسه خونه
سعید تویه خونه ی ما منتظر موند تا سجاد برسه و باهاش صحبت کنه و مشکله بینمونو حل کنه
بلخره نیم ساعت بعد
سجاد رسید خونه
ساجاد با دیدنه سعید تویه خونه خیلی تعجب کرده بود
ولی میخواست به رویه خوش نیاره
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
/ @jenayigram
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن: • من فقط بهشون تذکر دادم...
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم: • مادر و ناپدریم خواهرمو...
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران: • پرونده جنایی تنها قاتل...
📽️خفاش شب: • پرونده جنایی خفاش شب غ...
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
: • بهم گفت دیگه شوهرتو نم...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده
#قتل - Розваги
سلام و درود به کانال جنایی گرام عزیز 💎
یک پرونده بلند و ماجرا دیگه ❤
سال جدید رو قوی شروع کردید ماشالا 😊😊
موفق باشید 🔥🔥♥️
سال جدید رو بهتون تبریک میگم 💎💎
🔥🔥🔥♥️
بازم مثل همیشه عالی ممنون از راوی خوش صدا❤❤❤
عالیترینید. سال نو مبارک❤❤❤
چه وحشتناک😖
عالی بود☠️💀😱
درود بر شما، بهترین کاری که دیدم کار شماست، سر کار گوش میدم و اینکه چندین پرونده را بدون حرف اضافه و حاشیه تعریف میکنی عالیه، سپاس از شما
بازم مثل همیشه عالی ممنون از شما راوی خوش صدا و دوس داشتنی❤
سلام درود❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درود🎉👏👏👏👏👏🍃👑🍃👑🍃👑🍃👑🍃👑🍃👑🍃👑
اتفاقن اینجوری پشت هم بهتره یک نواخت آدم خسته میشه خسته ام نباشید❤❤❤
عالى هستين ولى خيلى تكرارى ميزارين
چرا يك فردى كه كشته شده قبل از تماس با پليس خاكسپارى برايش انجام داده اند؟
چطور سعيد اجازه داده مهتاب جلوى چشمش برادرش رو بكشه؟
Hi dear Carly, thanks a bunch for this interesting word , sometime I am baffled by some words unless I refer to your vidios and review them❤❤❤🙏🙏🙏🌹🌹🌹
😢😢😮😢⁶66666666666666⁶6⁶
ماشالله مشهدکه رکورد دارجرم وجنایت وفسادشده
سلام سال نو. مبارک لطفا خیلی طولانی نزار ممنون میشم
درود بر شما❤❤❤ کانالتون عالیه مخصوصا اینکه پشت سرهمه، تو رانندگی و وقت خواب همیشه گوش میدم🙏🏻
ممنونم♥️
مگر ممکنه چنین جنازه ای(پرونده۱ سجاد) را بدون نظرپزشکی قانونی وکالبدشکافی وپیگیری اینکه کی زده کی اورده چرا تصادف وووووخاکسپاری کنن؟؟؟که بعدش دوباره نبش قبر کنن!!!
کالبد شکافی وقتی خانواده درخواست بدن انجاممیشه.
Ko❤❤
شوهرش رو کشته ؟ 😐😐😐
دوبار من خودم دیدم طرف معتاد و بیشتر عمرش زندان بوده و کل مامورا میشناختنش بر اثر مصرف مواد فوت کرده پزشک قانونی ۳ روز مجوز دفن نمیداده با وجود رضایت خانواده چطور این پرونده سریع دفن شده
سلام و دروود خیلی ممنون که پشت سر هم پرونده میزارید و طولانی خیلی ممنونم ازتون و بابت زحمات خیلی سپازگزارم واقعا زحمت میکشی بازم بی نهایت تشکر 🙏🏽🙏🏽🙏🏽❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
روایت سجادومهتاب درست وکامل نگفتی کلا مبهم بود
یه انتقاد دارم ،با کمال احترام ،،وقتی چند پرونده پشت سر هم میزاری حوصله ادم سر میره و مدتش هم خیلی زیاد میشه،،،خسته هم نباشی و موفق باشی ❤
خب شما یکی شو گوش کن
والله 👍
بنده همین کارو میکنم ،بعدشم ،شما دایه دلسوز تر از مادری؟ هر کسی حق اینو داره ،دوستانه و محترمانه پیشنهاد بده
@@hivaabdolahi780
مشکلت اینه فکر کردی اینجام مثل اینستاست که زود زود مزخرفات و بزنی بره، لطفا برگرد به همون اینستایی که بهش تعلق داری😏
لعنت به جمهوری اسهالی که اون فاضلابدونی اینستاگرام و فیلتر کرد که شماها یاد بگیرین بیاین برینین تو یوتیوب
مگر ممکنه چنین جنازه ای(پرونده۱ سجاد) را بدون نظرپزشکی قانونی وکالبدشکافی وپیگیری اینکه کی زده کی اورده چرا تصادف وووووخاکسپاری کنن؟؟؟که بعدش دوباره نبش قبر کنن!!!