😱❌ خاطرات ترسناک شما! پارت #16❌😱

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 6 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 1,6 тис.

  • @arminkhazraei5647
    @arminkhazraei5647 6 місяців тому +234

    تنها یوتوبری که تا به الان هرگز بی ادبی نکرده و در نهایت احترام به بینندها و شنوندهای هم خودش و هم همکاراش معدبانه صحبت کرده شخص خودت هستید خواهر گلم مایا‌جان الهی به هر چی می‌خوای برسید عزیزم❤🙏🙏💐❤️

    • @anahita86
      @anahita86 6 місяців тому +5

      سعید والکور هم توهین نکرده

    • @ReeraLotfi
      @ReeraLotfi 6 місяців тому

      @maryjanereports
      @elham.kamyab
      They're amazing

    • @پوریامحمدقاسمی
      @پوریامحمدقاسمی 6 місяців тому

      کیوان ساتورن هم پسر باادبیه

    • @vs7767
      @vs7767 6 місяців тому +1

      مودبانه صحیح است

    • @PesarHamsaye
      @PesarHamsaye 6 місяців тому

      در مورد اون خانمی عکس هارو فرستاده بود.یا عمدا یا اتفاقی ‌......
      بنظر یکم ذوق هنریش گل کرده و از خطای دید و چنتا لکه استفاده کرده.حال اگه واقعی اللّه اعلم

  • @i_i_.m.m.m
    @i_i_.m.m.m 6 місяців тому +328

    جنا بعد اینکه ادمارو سکته میدن:لالالا من چقد نازم لالالا به خودم مینازممم

    • @Rose_Jenny_Jesso_Lisa
      @Rose_Jenny_Jesso_Lisa 6 місяців тому

      😂😂😂

    • @Aram-b7p
      @Aram-b7p 6 місяців тому +1

      😂😂😂

    • @inaatiii
      @inaatiii 6 місяців тому +1

      🤣🤣🤣🤣🤣

    • @SadinaGhanavati
      @SadinaGhanavati 6 місяців тому +4

      چرااا باید اهنگش تو ذهنم پخش شهه؟؟؟؟💀🎀

    • @editor_koree
      @editor_koree 6 місяців тому

      😂😂😂😂

  • @zahrahhh-bn2ly
    @zahrahhh-bn2ly 6 місяців тому +140

    مایا خسته نباشی بلاخرهههه گذاشتی خیلی منتظرش بودمヅ
    پایه ثابت خاطرات ترسناک دستا بالا😂✋

    • @1-3-6-6-
      @1-3-6-6- 6 місяців тому +1

      زهرا جان فکر کنم زیاد دوست داری دروغ بشنوی

    • @Asra-g9h
      @Asra-g9h 4 місяці тому

      😂🤚

    • @mohammadrazi7488
      @mohammadrazi7488 2 місяці тому

      چرا باید اینا دروغ باشه بعدشم اگه دروغ باشه اینکه اینا ​دروغ ربطی به مایا نداره دوست نداری خاطرات ترسناک نبین😂@@1-3-6-6-

  • @s.s096
    @s.s096 6 місяців тому +61

    اتش اجنه واقعا عجیب بود . حتی اگه ادم هم بودن رفتارشون عجیب بود چه برسه به اینکه مشخص نیست دقیقا چه موجوداتین و هدفشون چیه

    • @s.s096
      @s.s096 6 місяців тому

      البته مطمئن نیست شایدم جشن فروردینگان بوده ولی توی باران ؟ عجیبه

    • @mobina4409
      @mobina4409 6 місяців тому +1

      ​@@s.s096اونم شب؟ توی تاریکی بین جاده؟

    • @Gamal1363
      @Gamal1363 5 місяців тому

      وارد بعد اول نشو
      والا از ماتریکس خارج میشی

  • @nadia_gho
    @nadia_gho 6 місяців тому +196

    فقط منم که بعد هر خاطره یه سناریو ترسناک برای خودم میسازم و بعد ازش میترسم😂

    • @Atusa-h9j
      @Atusa-h9j 6 місяців тому +4

      این منم

    • @hamitsu._.
      @hamitsu._. 6 місяців тому +4

      حق تا فردا

    • @Namaki2008
      @Namaki2008 6 місяців тому +10

      نه فقط تو نیستی همه مون یه مشت سایکوی حال خرابیم 😂😂😂❤

    • @سارینا-ي5ه
      @سارینا-ي5ه 6 місяців тому +2

      تنها نیستی منم هستم

    • @ElissaTakin
      @ElissaTakin 6 місяців тому +2

      نترس تنها نیستی ماهم مثل توییم😂🖐🏻

  • @nikkifr__
    @nikkifr__ 6 місяців тому +41

    Welcome back Maya! I'm glad to see you're feeling better and I wish you a smooth recovery ♥️
    Like everyone else, scary memories videos are my favourite ones in your channel 😅
    hoping to see more coming soon!!

    • @Ithend._
      @Ithend._ 2 місяці тому

      0:13

    • @rekemnh
      @rekemnh Місяць тому

      فازت چیه

  • @Tara..2t
    @Tara..2t 6 місяців тому +26

    عالی بود ولی قضیه جن عاشق خیلی ترسناک بود

  • @arminaaryanezhad3120
    @arminaaryanezhad3120 6 місяців тому +13

    فکر کنم سری خاطرات ترسناک هیچوقت تموم نشه😂
    نمیخوامم تموم بشه! بهترین سری ویدیوهاته مایا😊

  • @نرگس-ض3ح
    @نرگس-ض3ح 6 місяців тому +6

    عالیییی
    مایا اگر میشه یه ویدیو درمورد وجود خوناشام ها هم بزاررر

  • @Sunshine-lm6cu
    @Sunshine-lm6cu 6 місяців тому +31

    خاطرات ترسناك با صداي مايا انقدر جذابه كه اگر دو ساعت هم باشه،خسته نميشم از گوش كردنش😍
    اما يه انتقاد كوچولو داشتم
    لطفا اگر به ماورا اعتقاد نداري،آخر خاطره ها اونهارو با دلايل منطقي تحليل نكن چون شيريني و مرموز بودنش از بين ميره
    مرسي😘

    • @Negars95
      @Negars95 6 місяців тому +5

      خصوصا جمله نمیدونم چی بگم توی مخم رفته 😬

  • @omid-69
    @omid-69 6 місяців тому +88

    شک ندارم که مایا به موجودات ماوایی مثلا اجنه ، روح واین موجودات اعتقاد نداره .چون تمام ماجراهای که به این موجودات مربوط میشه سعی داره که بگه یه آدم بوده یا اتفاقی بوده .😂😂😂

    • @mohammad.61
      @mohammad.61 6 місяців тому +11

      اره فک میکنه اینجوری خیلی با کلاس میشه اگه انکار کنه

    • @ring-free
      @ring-free 6 місяців тому +13

      فکر نکنم مشکلی باشه اگه اعتقاد نداشته یاشه

    • @linda1975.
      @linda1975. 6 місяців тому +20

      دقیقا ..مخصوصا تو اون داستان که خواهر و همسرش هز دو در اثر خفگی فوت شده بودن ..جمله ی تاریخی گفت مایا ..گفت گاهی گاز نشر میکنه و آدم ها متوجه نمیشن!!!!؟؟
      خیلی مسخره بود این حرف ..اعتقاد نداشتن به اجنه مثل اینه که بگی من به برق گرفتگی اعتقادی ندارم و بعد اگر دستت رو به سیم لخت بزنی قطعا برق تو رو میگیره و میمیری ..من بارها برای مایا نوشتم وقتی خاطرات اینچنینی میخونی حتمن نباید صحبتی در انکار اون داستان ماورایی داشته باشی ..چون ماورا هست موجودات ماورالطبیعه هستند و اجنه ها در بین ما آدم ها زندگی می‌کنند..چیزی نیست که بشه نفی کرد و نادیده گرفتش!!!؟

    • @Kimexa
      @Kimexa 6 місяців тому +14

      ​@mohammad.61
      چه ربطی داره؟
      اعتقادات مایا به خودش مربوطه و اونم مثل ما آدمه و دوست داره نظر خودشو بگه اگه دوست نداری نبین

    • @omid-69
      @omid-69 6 місяців тому +1

      @@linda1975. آفرین،دقیقا درست میگی

  • @majed-daryanavard-hengami
    @majed-daryanavard-hengami 6 місяців тому +27

    من تو جزیره هنگام زندگی میکنم و پدر بزرگ و مامان برگم بزرگان مراسم زار هستن و تو مراسم هیچ موقه اتیش نمیزنن فقط چند نفر دُهُل میزنن و تماشاگران دست میزنن ولی خوب خیلی خیلی پیچیدست نمیتونم توضیح بدم لطفا یکم دربارشون تحقیق کن خیلی عجییه

  • @lenatoxic
    @lenatoxic 6 місяців тому +22

    وای اونی که از اتیش فیلم گرفته بود چقدددد دارک بود

    • @آیدامحمدی-ه8س
      @آیدامحمدی-ه8س 5 місяців тому

      خیلی ترسناکه من بیست و یکسالمه قشمی هستم و اولین بارع همچین چیزی میبینم ، اصولا آتیش برای سوزوندن آشغال یا چیزی هست امیدوارم الباه نمیدونم ، البته قش
      م همه جا روستا داره و حتی تو بیابونم ممکنه آدم ببینی طبیعیه تقریباً گوشه و کنارش در از روستاست

    • @آیدامحمدی-ه8س
      @آیدامحمدی-ه8س 5 місяців тому

      خیلی ترسناکه من بیست و یکسالمه قشمی هستم و اولین بارع همچین چیزی میبینم ، اصولا آتیش برای سوزوندن آشغال یا چیزی هست امیدوارم الباه نمیدونم ، البته قش
      م همه جا روستا داره و حتی تو بیابونم ممکنه آدم ببینی طبیعیه تقریباً گوشه و کنارش در از روستاست

  • @yaldalyricist4774
    @yaldalyricist4774 6 місяців тому +22

    مایا جون خیلی خیلی دوست دارم و عاشق ویدئوهاتم و حتی گاهی که حوصلم سر میره میرم و ویدیوهای قدیمی کانالتو تماشا میکنم ولی یه چیزی میخوام بگم که خیلی اذیتم میکنه گاهی اوقات
    اینکه همه مون می‌دونیم به جن و ارواح هیچ اعتقادی نداری و برای هر پدیده ماورالطبیعه دنبال دلیل علمی و منطقی میگردی و وقتی میبینم دوستان عزیزمون واست خاطرات ترسناک خودشون رو میفرستن ولی آخر هر داستان و خاطره دنبال یه توضیح منطقی هستی، حقيقتا من خیلی ناراحت میشم از این بابت
    بازم میگم خیلی خیلی خیلی دوست دارم مهربون 😍😘

  • @FloraGhaznavian
    @FloraGhaznavian 6 місяців тому +20

    من : هیچ چیز ترسناک تر از خاطرات ترسناک واقعی نیست
    یک شخص : پس چرا میبینی ؟
    من : چون مایا میزارتشون✨✨✨
    ممنون مایاااا ممنون که خاطرات ترسناک گذاشتیی ✨🎀
    امیدوارم حالت بهتر و خوببتر بشهه✨🎀🎀

  • @Nasamoarr6025
    @Nasamoarr6025 6 місяців тому +8

    داستان سما خیلی دردناک بود💔 ‌و درمورد اون ادم هم اصلاا شبی لکه نبود 🤦🏻‍♀️ فیلم آتیش جنه هم خیلی خفن و دارکک بود

  • @baranbahary6949
    @baranbahary6949 6 місяців тому +17

    کی فکرش رو میکرد ۱۶ پارت از این خاطرات باشه
    اولش فکر کردم فوقش ۳ پارت بیشتر نشه ولی حالا ....

  • @imellni
    @imellni 6 місяців тому +25

    مایا ت میای خاطرات ترسناک مارو میذاری در حالی ک هیچکدومم باور نداری و همش اتفاقاتی ک برای بقیه افتاده رو ربط میدی ب منطق ، این موضوع اصلا خوشایند نیست .
    اما ویدئو قشنگی بود ❤

    • @bad.boy_cod1273
      @bad.boy_cod1273 5 місяців тому

      خیلی حرفت قشنگ بود

    • @EunwooCha-px1gt
      @EunwooCha-px1gt 4 місяці тому

      وای دقیقااا

    • @سمیرادیوانی
      @سمیرادیوانی 4 місяці тому

      اصلا تو جه نمیکنه و نمی‌خونه اینارو انگار چون خییییلیاااا از این کارش ناراحتن... اعتقاد نداری ببند دهنتو اونطوری با تمسخر ربطش نده ب ی چیز دیگه و این ویدئوها رو نیاز پس...بقیه هم واااااااای بخاطر ما داره زحمت می‌کشه...زحمت می‌کشه ولی صرفا بخاطر بقیه نیست...چون اینجور چیزا مخاطب زیادی داره میسازه...وار خاطرات بقیه داره استفاده میکنه و داره از این طریق پول درمیاره ...منم صرفا بخاطر خاطرات بقیه میام نگاه میکنم

    • @alinazari-b6r
      @alinazari-b6r 2 місяці тому

      چرت میگه عدا قبول نداشتن درمیاره

    • @azzzzzz128
      @azzzzzz128 Місяць тому

      اجنبه موجوداتی هستند که تا به زندگیت ورود نکنند باور نمیکنی

  • @BTS.ARMY2025-b6b
    @BTS.ARMY2025-b6b 6 місяців тому +27

    خاطره سما چه دردناک بود:)

    • @BTS.ARMY2025-b6b
      @BTS.ARMY2025-b6b 6 місяців тому

      @@bahareh1:)🖤

    • @bluehuntworlld
      @bluehuntworlld 6 місяців тому +1

      داستانش چی بود من تیکه تیکه دیدم🥲

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому

      @@bluehuntworlld داستان خواهرم رو میگی؟؟

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому

      @@bluehuntworlld داستان سما رومیگی؟؟

    • @Rose_Jenny_Jesso_Lisa
      @Rose_Jenny_Jesso_Lisa 6 місяців тому

      خیلی درد ناک بود

  • @Mitra.Trz1
    @Mitra.Trz1 2 місяці тому +1

    بچه ها توجه کردین مایا تنها یوتوبری که نه پشتش حرف میزنن نه کسی باهاش دشمنی داره نه حرف اضافه ای پشتش هست کلا دختری هست که هیچ داستانی نداری و واقعاااا کارش درسته ❤❤

  • @FatemeDehdashti-sc8ex
    @FatemeDehdashti-sc8ex 6 місяців тому +15

    با دیدن 16پارت هربار لذت میبرم مرسی از بودنت🥹💚

  • @MBNA_NSRTI
    @MBNA_NSRTI 4 місяці тому +3

    خیلی اون داستان جنه ک عاشق بهار شده بود دردناک بود....😢😢
    خدابیامرزتش

  • @asalk63
    @asalk63 6 місяців тому +37

    ‏‪6:28‬‏ اون کجا لکه ست بابا😂آدمه

    • @SayedbagerHosayni-b2h
      @SayedbagerHosayni-b2h 6 місяців тому

      درسته لکه نیست چون اینطور لکه به این اندازه باید کوه یک تیکه و عمودی پشت پدره باشه ولی اون نقطه کوه اصلا یه تیکه نیست و سنگهای کوچیک و بزرگه و بالا پایین اصلا امکان نداره لکه باشه

  • @bahareh1
    @bahareh1 6 місяців тому +14

    سلام مایای عزیزمن سماهستم مرسی که خاطره ی غمگین منوتعریف کردی بازم خاطرات ترسناک مربوط به خودم هست که برات میفرستم بازم خسته نباشی❤

    • @khadijebegi4952
      @khadijebegi4952 6 місяців тому +3

      سلام سما عزیز داستان خواهرت بهار دلم بدجور ب درد اورد اشکام بند نمیشد عزیزم سما خواهر خوبم من تک تک حرفاتو از جون دل باور میکنم چون این موجودات دیدم برای منم ی مشکلی پیش امد ک تا حد مرگ رفتم ولی ب لژف خداوند برطرف شد.. سما جان هممون عزیزتی داشتیم ک از دست دادیم ولی بخاطر دیگر عزیزانمون باس قوی محکم باشیم وتوکل ب درگاه خدای یگانه داشته باشیم.. من مطمعنم بهار مظلوم درجای خوبی اون بتلاها پیش خداست خداوند بر حال بندگانش اگاه واگاهتر.. امیدوارم روحش قرین ارامش ونور باشد وجایش بهشت ابدی.. امین خدارحمت کند چ مردگان و چ بازماندگ. انرا.. امین

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому

      @@khadijebegi4952 مرسی اول اینک با این کامنتت اشکم در اومد دوم اینک ممنون از اینک منو درک میکنید ومیدونید که بهار به دست اون کشته شد واز خدا میخوام جاش تو بهشت باشه💔🙏

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому +2

      @@khadijebegi4952 مرسی از درک شمامن خودم تواون وضعیت بد بودم ومیدونم که بهارکم بخاطر گازگرفتگی یا نمیدونم این چیزا ازپیشم نرفته چون همه چیز به وضوح معلوم بود🥀💔

    • @khadijebegi4952
      @khadijebegi4952 6 місяців тому +1

      @@bahareh1 عزیزم کسای مثل شما من واونای ک بااین چیزا سرکله زدن عینن دید و شنود داشتن کاملا درک میکنن از بقیه نمیشه انتظار داشت.. امیدوارم زندگی جوری بهت بخنده دراغوشت بکشه ک غرق درخوشی بشی مثل یک کودک نوپا... ❤❤❤🌹🌹🌹💦💦💦👍👍👍

    • @naziii491
      @naziii491 6 місяців тому

      روح خواهرت شاد❤
      نی گوار❤😊

  • @AM7IRcR7911
    @AM7IRcR7911 3 місяці тому +7

    چرا هیچکس ی بسم الله نمیکه🧐

  • @haniyehenayati4084
    @haniyehenayati4084 6 місяців тому +35

    مایا من همه ویدیوهاتو میبینم مخصوصا خاطرات ترسناک ولی یک چیزی خیلی اعصابمو خورد میکنه اینه ک سعی میکنی همش توجیح کنی هی میگی شاید این باشه شاید به خاطره فلان باشه،شاید واقعا طرف این چیزارو تجربه کرده و تو با توجیحاتت توهین میکنی به شعورشون،نکن لطفا❤

    • @notfarah1832
      @notfarah1832 6 місяців тому +5

      حق حق حق، خیلی رو اصابه این کارش

    • @fojansepehri
      @fojansepehri 6 місяців тому +4

      وقتی با داستان های این چنینی به شعور ادمیزاد توهین میکنید و یکی میاید دلایل علمیشو پیش میکشه چرا بهتون برمیخوره؟😂

    • @_asal-gtc
      @_asal-gtc 6 місяців тому

      حققققق به توان ده هزارررررر

    • @haniyehenayati4084
      @haniyehenayati4084 6 місяців тому +3

      @@fojansepehri کسی اعتقاد نداره میتونه این داستانارو گوش نکنه،یا حتی اصن نیاد تعریف کنه،من کاری به راست و دروغش ندارم ولی وقتی داری داستان ترسناک تعریف میکنی بنظرم نباید دیگه توجیح کرد چون ما اومدیم اینجا ک فقط بترسیم دنبال دلیل علمیشم نیستیم،یا نباید درست کنه اگه اعتقاد نداره یا هم اگه درست کرد دست از توجیح کردن برداره

    • @سارانامدارنیا
      @سارانامدارنیا 6 місяців тому +1

      موافقم

  • @1380-cyfyfeubit
    @1380-cyfyfeubit 6 місяців тому +21

    شنبه وچهارشنبه برای من بهترین روزای هفتست❤🎉❤

  • @samanrz2292
    @samanrz2292 2 місяці тому

    کار شما و فیلتر خاطره‌نماها و کیفیت اجراتون بی نظیره.
    آفرین دارید.
    همراه شما هستم

  • @Avina001
    @Avina001 6 місяців тому +22

    مایا جونم کاش تو یه ویدیو بگی که چرا اصلا به جن و موجودات غیر ارگانیک اعتقاد نداری؟! 🫣
    چون تقریبا تو همه‌ی ویدیو ها میگی شاید تَوَهُم زدی یا شاید فلان موضوع پیش اومده و قضیه یه طور دیگه بوده! 🤔
    بنظرت تو جهان به این بزرگی آیا یک درصد هم امکان نداره این موجودات وجود داشته باشن؟؟ پس چرا تو قرآن بارها بهشون اشاره شده؟؟
    یه جورایی خیلی برام سوال شده که چرا انقدر انکارشون میکنی! خیلی دوس دارم نظر واقعیت رو درباره‌‌ی این قضیه بدونم! ❤🙈

    • @samanehrezaei8714
      @samanehrezaei8714 6 місяців тому +2

      وا ! خب معلومه که وجود دارن ... واقعا شک داری؟ اگه بقیه قبول ندارن ، دلیل نمیشه که ما هم انکار کنیم !!!!

    • @Avina001
      @Avina001 6 місяців тому

      @@samanehrezaei8714 عزیزدل من نگفتم وجود ندارن ، فقط از مایا پرسیدم که چرا وجودشون رو انکار میکنه همین! 🥰🌱

    • @EunwooCha-px1gt
      @EunwooCha-px1gt 4 місяці тому +2

      دقیقا.‌‌...این موضوع که هی سعی میکنه توجیح کنه خیلی مزخرف و تومخه

    • @ChaennieSubunitWhen
      @ChaennieSubunitWhen 3 місяці тому

      منم برام عجیبه با وجود اینکه یه بخش زیادی از ویدیوهای چنلش راجب همین موجودات فرازمینی و کلا سوپرنچرال ها هستش اما خودش انگار باور نداره بهشون😐😂

    • @ABasd-m8e
      @ABasd-m8e 3 місяці тому

      توجیه

  • @yasamin-be8fk
    @yasamin-be8fk 6 місяців тому +8

    خاطرات شما محاله یادم بره😂❤
    یه لایکمون نشه😅

  • @user-ei5ef6zw1f
    @user-ei5ef6zw1f 6 місяців тому +18

    بلخره خاطرات ترسناک 😂❤

  • @Negars95
    @Negars95 6 місяців тому +31

    یه چیزی بگم میشه انقدر بعد هر ویدیو نگی نمیدونم چی بگم شاید اینجوری نشده نمیدونم چی بگم شاید بر اثر خفگی بوده نشتی داشته نمیدونم چی بگم 🤦‍♀️

    • @nicoallaw
      @nicoallaw 6 місяців тому +9

      خود این به نظر من یه ویژگی خوب مایاعه چون عین بقیه یوتیوبرا جو الکی نمیده به داستان و همه وجه ها رو در نظر می‌گیره

    • @earthmixearthmix
      @earthmixearthmix 6 місяців тому +2

      ​@@nicoallawدیگه زیادی داره اینکارو می‌کنه که رو مخ شده

    • @EunwooCha-px1gt
      @EunwooCha-px1gt 4 місяці тому

      دقیقا

    • @bahareh1
      @bahareh1 4 місяці тому +3

      درسته کاملآ حرفتون ولی خواهروشوهرخواهرم براثرخفگی نشتی گازونمیدونم اینافوت نکردن من اونجابودم میدونم چیه به چیه درکش سخته😔

    • @zoherehtraghoo
      @zoherehtraghoo 3 місяці тому

      ​@@bahareh1خدا رحمت کنه هردو عزیز رو می‌دونم سخته ولی خواهش میکنم میشه توضیح بدید و تعریف کنید چگونگی فوت خواهر عزیز تون و همسر زنده یادش ❤❤❤خدا رحمتشون کنه

  • @esmail99h79
    @esmail99h79 6 місяців тому +13

    درسته مایا جون میخوای بگی خیلی منطقی هستی
    ولی بنظرم اگ یه جن بیارن جلوت بگن مایا این جن واقعی میگی نه این برچسبه😂😂😂

    • @Aram-b7p
      @Aram-b7p 6 місяців тому

      😂😂😂😂

    • @سمیرادیوانی
      @سمیرادیوانی 4 місяці тому +1

      ن میگه این لکه س فک کنم 😂😂😂😂😂

  • @ReyhaneRezaee1366
    @ReyhaneRezaee1366 6 місяців тому +1

    چقدر خوبه که آن تایم و تند تند ویدئو میزاری
    آدم کیف می‌کنه
    ممنونم ازت عزیزم 🙏🏻🧡🤍

  • @beyhaghi
    @beyhaghi 6 місяців тому +4

    ❤❤❤❤❤❤
    سلام اون عکس مشخصه شبیه ادمه کحا به لکه میخوره ممنون از ویدیوهات

  • @elenajalali8298
    @elenajalali8298 4 місяці тому +1

    19:32 یه باور خیلی قدیمی هست که ازرائیل ۳ نفره این باور مربوط به یه روستا می‌شده که هر شب تو این روستا یکی میمرده و قبل مرگش رو کاغذ می‌نوشته که اونا سه نفرن و اومدن جون منو بگیرن میگذره تا اینکه کل مردم روستا همینو مینوشتن و بعدم میمردن اونایی که مونده بودن تصمیم میگیرن روستا رو ترک کنن دقیقا وقتی داشتن خارج میشدن ازرائیل میاد ولی این بار ۱ نفر بود و جلو چشمشون تبدیل به ۳ نفر شد خلاصه همشون میمیرن و این باور اینجا ایجاد میشه این اتفاق خیلی قدیمیه برای همین توی روستا ها یا آدمایی که خیلی قدیمی هستن این باورو دارن

  • @hafez_show
    @hafez_show 6 місяців тому +5

    الان داشتم میگفتم ای کاش مایا ویدیو میزاشت و واقعا گذاشت❤❤ممنون❤❤

  • @Its_bahareh
    @Its_bahareh 6 місяців тому +1

    مایا میشه اموزش میکاپ هم بذاری مثل میکاپ های خودت😍😍؟

  • @Asmae_2008
    @Asmae_2008 6 місяців тому +5

    خاطرات ترسناک بخش مورد علاقه منه 🥹

  • @amirradpoor2916
    @amirradpoor2916 6 місяців тому +1

    لطفا مایا در مورد مراسم زار ویویو بساز😍مرسی ازت ❤

  • @hamid_Ailin
    @hamid_Ailin 6 місяців тому +21

    خیلی میپسندم به اون خاهر که خاهرش جن عاشق داشت بیشتر قوت قلب میدادی،، امیدوارم حالش خوب و روز به روز بهتر بشه

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому +1

      مرسی از درک شما خلاصه اگ میخواست قوت قلب بده ویدیو طولانی تر میشدازاینک دقت کردین مچکرم

    • @moka647
      @moka647 6 місяців тому +1

      اون لکه بوده😂

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому +1

      @@moka647 چی لکه بوده

    • @naziii491
      @naziii491 6 місяців тому +1

      @@bahareh1تو همون بلوچی؟

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому +1

      @@naziii491 اره من همون سمای بلوچم

  • @Prinxi67
    @Prinxi67 5 місяців тому +1

    من توی مراسم زار حضور داشتم یک سری روح سر گردان در جزیره هرمز هست که بعضی وقتا از ادمای جزیره رو تسخیر میکنن و از اون ادم درخواست خون میکنن این مراسم از خیلی وقت پیش میاد که در افریقا هم همچین چیزی هست و از قدیما به هرمز هم رسیده ما تو جزیره شیش نفر داریم ب اسم مامان زار و بابا زار که اینا به طرف کمک‌ میکنن که روح از بدنش خارج شه توی مراسم کسی که تسخیر شده رو اول با پارچه میپوشونن بعد که پارچه رو برمیدارن مردمک چشم طرف معلوم نیست و باید خون بخوره که معمولا خون گوسفند یا مرغ هست توی مراسم کسی کفشو دمپایی نمیپوشه یا نمیخنده چون ممکنه نفر بعدی خودش باشه

    • @sanaznori6195
      @sanaznori6195 Місяць тому

      يعني هيچكدومشون نميترسن و همونجا زندگي ميكنن؟؟ من ميخواستم با دخترم برم براي تفريخ ولي از اونجاييكه انرژي خيلي بالايي دارم الان ديگه ميترسم برم

  • @hani3729
    @hani3729 6 місяців тому +4

    کاش یه روزی به جواب اتفاقات ماورایی ترسناک برسیم 😬

  • @mahdi-1386
    @mahdi-1386 6 місяців тому +2

    سلام مایا
    این خاطره ی پدرم هست که اسمش محسنه.
    من محسنم متولد سال ۱۳۵۹. تو یکی از شهرستان های استان فارس. ما یک خونه خیلی بزرگ داشتیم. ۳۰۰متر زیر بنا، ۵ خواب و ۲ تا انباری داشت و یه حیاط ۵۰۰ متری پر از دار و درخت. ما یه خانواده ۱۰ نفره بودیم. پدر و مادرم و ۸ تا بچه.۳ تا پسر ۵ تا دختر. که تقریبا سن هامون به هم نزدیک بود. من که یکی مونده به آخر بودم، ۱۲ سال از خواهرم که بزرگتر است کوچکتر بودم.
    وقتی ۵ سالم بود شاهد بازی ویجی بورد خواهرام بودم که اونا منم وارد بازیشون کردن. از منم خواستن که باهاشون انجام بدم. منم با انگشتام روی اون مهره ش هممون فکر میکردیم اون یکی داره مهره رو تکون میده و داره جوابارو میده. برا همین نمیترسیدیم. و هر شب انجامش میدادیم و میخندیدیم. یه شب، یه حس ترسناکی داشتم، البته فقط من نبودم، ۲ تا دیگه از خواهرام هم حس کرده بود که هوا سنگینه. یکی بود که هرچی ازش میپرسیدیم جوابای عجیب میداد. مثلا وقتی پرسیدیم اسمت چیه، یه چیز عجیب گفت، مثله قُفِیله . یکی از خواهرام گفتش که یه نشونه به ما بده. یه دفعه لامپه سقف تکون خورد در صورتی که توی یه اتاقه بدون پنجره بودیم، همه وحشت کردیم. مادرم از صدای جیغمون اومد داخل اتاق و دعوامون کرد گفت دیگه از این کارا نکنید. ولی از اون به بعد مثل اینکه یه چیزی رو به خونمون راه داده بودیم. یه روز داشتیم قایم باشک بازی میکردیم. من چشم گزاشته بودم بقیه قایم شده بودن وقتی رفتم دنبالشون بگردم دیدم پرده تکون میخوره انگار یکی پشتش قایم شده. سریع رفتم پرده رو زدم کنار، دیدم یه بچه کاملا پوشیده از مو، قدش حدودا ۷۰..۸۰ سانت، پشت پرده بود و با چشم های سیاهش میخندید و به من نگاه میکرد. من خشکم زده بود. بعد چند ثانیه جیغ زدم و فرار کردم. بقیه یه دفعه دورم جمع شدن گفتن چی شده؟ گفتم یه چیزی پشت پرده هست... وقتی پرده رو زدن کنار هیچی پشت پرده نبود. من خیلی اونارو میدیدم. انگار خانواده بودن. تا ۱۲ سالگی، که اون خونه رو فروختیم، و به تهران مهاجرت کردیم، من اکثر اوقات اونارو نه به شکل سایه، بلکه به شکل آدمای پشمالو، که جنسیتشون معلوم نبود، ۴ تا بزرگ و یه بچه میدیدم. خوشبختانه، هیچ اذیتی نمیکردن. تقریبا هممون میدیدیمشون، تنها بدی که داشت شب ها، باید پیش هم میخوابیدیم. یا اگه بیدار میشدیم که بریم دسشویی باید یکی همراهمون میومد.از وقتی که رفتیم تهران، دیگه به این شکل مشکلی برامون پیش نیومده. میشه گفت اونا موجودات مهربونی بودن. و از همبازی شدن با ما، لذت میبردن. تنت سلامت باشه و دلت خوش❤

  • @moka647
    @moka647 6 місяців тому +18

    شاید اونیهم که کنارباباته یه لکه است😂😂😂😂😂خیلی عجیبی مایا. خواهش میکنم اینقدر اخر داستانها شاید، شاید نکن، میره رو اعصاب ادم

    • @Aram-b7p
      @Aram-b7p 6 місяців тому +1

      بنده خدا داره همه احتمالات رو در نظر میگیره
      به همه چیز گیر میدین

    • @ناشناس-ش4ن
      @ناشناس-ش4ن 6 місяців тому +1

      معلومه جنه لکه چیه

    • @Dorsa-px1fw
      @Dorsa-px1fw 6 місяців тому

      میشه کمتر گوه بخوری ویدیو خودشه به تو چه ؟؟🙄

    • @Nioshaes_
      @Nioshaes_ 4 місяці тому

      داداش میره رو اعصابت نگاه نکن مجبور نیستی

  • @redpink_artist
    @redpink_artist 5 місяців тому

    این پارت هم دقیق مثل پارت های دیگه عالی بود...💓🍓

  • @Tatlisesebrahim
    @Tatlisesebrahim 6 місяців тому +3

    مرسی ازت آبجی که توی هر حالی هستی برامون ویدیو میزاری چه توی بیمارستان وقتی که عمل کردی چه الان که خوب شدی
    درسته ما هیچکدوم تو رو ندیدیم ولی واقعا انگار یکی‌از اعضای خانوادمون هستی
    ممنون❤

  • @aynaz-c4s
    @aynaz-c4s 6 місяців тому +1

    سلام مایا عه عزیزم امیدوارم که همیشه حالت خوب باشه:)
    میخواستم دوتا از خاطراتمو برات بگم
    اولین خاطره مربوط میشه به بهار سال ۱۴۰۲ ، و من و خانوادم رفته بودیم روستا ، باغ یکی از فامیلامون و پدر و مادرم همراه با فامیلامون تو حیاط داشتن اب جو میخوردن و میگفتن و میخندیدن.و من و بچه های فامیل هم توی خونه بودیم و من بهشون گفتم که بیاین روح احظار کنیم و اونا حس خوبی به این کار نداشتن خلاصه هرجوری که شد راضیشون کردم که روح احظار کنیم و شروع کردیم به اماده کردن وسایل ها ، اون موقع من خیلی درمورد احظار روح اطلاعات نداشتم. خلاصه که بعد از نیم ساعت احظار روح و جواب نگرفتن ، بیخیالش شدیم ولی حدود ۱۰ دقیقه ی بعد برق کل روستا میره و یدونه لامپ هم روشن نیست بجز همون لامپی که توی اتاقی بود که روح احظار کردیم و من و بچه ها یکم ترسیده بودیم ولی به روی خودمون نیاوردیم و رفتیم پیش خانوادمون نشستیم و وقتی از اونجا به خونه برگشتیم و میخواستم که بخوابم حس میکردم صدای زمزمه یا راه رفتن میشنیدم و این داستان تا چندین روز ادامه داشت
    خاطره ی دوم مربوط میشه به اسفند سال ۱۴۰۱ ، که من و خانوادم با خالم اینا رفته بودیم باغ پدربزرگم و همه داخل نشسته بودن و من و دختر خالم تصمیم گرفتیم که بریم تو ماشین بشینیم و رفتیم توی ماشین و من روی صندلی راننده نشستم و دختر خالم روی صندلی شاگرد ، خلاصه که گفتیم و خندیدیم و دختر خالم تصمیم گرفت که چند تا عکس یهویی ازم بگیره و وقتی داشتیم عکس هارو نگاه میکردیم من متوجه شدم که انگار یه صورتی با چشم های خیلی ریز که بینی هم نداره و انگار صورت یه دختر بچه بود داره از بغل صندلی راننده به دوربین نگاه میکنه و خیلی هم واضح بود که صورت عادی نیست و موقع گرفتن عکس ها هیچکس هم بغیر ما دوتا توی ماشین نبود و به دلیل اینکه هروقت اون عکس رو نگاه میکردم حس میکردم صورت اون دختر بچه رو توی خونه میدیدم تصمیم گرفتم که عکس رو پاک کنم

  • @TaehyungKim-bu6df
    @TaehyungKim-bu6df 5 місяців тому +6

    سلام مایا، من عسلم و توی خوزستان زندگی میکنم این خاطره ای ک میخوام برات بگم مال بچگیمه ، 8 یا 9 سالم بود ی بار ما رفتیم مسافرت روستای مامان بزرگم اینا ما هر موقع میرفتیم اون سمتا حتما روستا هم میرفتیم و میرفتیم خونه ی خاله ی مامانم و دور هم جمع میشدیم همه و میگفتیم و میخندیدیم... من اون موقع خیلی ب جن و روح اعتقاد داشتم و مخصوصا جادو، قرار شد ک برای سرگرمی ی کاری بکنیم و تنها کسایی هم ک بودن من و خاله ی مامانم و زندایی مامانم و مامان بزرگم بودن ک توی ایوون نشسته بودیم و من مثل همیشه شروع کردم ب پرسیدن راجع چیزای مربوط ب جن و اینا و خاله ی مامانم گفت ک بیا یچیزی نشونت بدم رفت توی اشپزخونه و ی تیکه چوب اورد اون چوب درخت انگور بود ک خشک شده بود و خیلی هو کوچیک بود بعدشم رفت توی اتاق و پنبه اورد نشست و گفت ک بیا این پنبه رو بپیچ دور این چوب و ارزو کن بعدم بزار دم در منم گفتم بلد نیستم ی بار تو انجام بده تا ببینم اونم انجام داد و ارزو کرد ک دخترش ازدواج کنه و پنبه رو پیچید دور چوب و داد ب من ک بزارمش دم در و بیام داخل منم همین کارو کردم.. گفت ک 5 دقیقه دیگه برو بیارش منم گفتم باشه پنج دقیقه گذشت من رفتم و اون چوب رو اوردم ولی هیچ اتفاقی نیافتاده بود این بار من امتحان کردم و ارزو کردم ک پسر خاله ی مامانم ازدواج کنه و رفتم دم در انقدر دلم سوخته بود ک گریه کردم و ب ماه نگاه کردم چوب رو گره زدم و گذاشتم دم و التماس کردم و رفتم داخل بعد از پنج دقیقه رفتم برگشتم و دیدم ک مدل گره زدنه عوض شده و طوری ک من گره زدم نیس رفتم ب خاله ی مامانم نشون دادم و گفت ک این یعنی ارزویی ک کردی براورده میشه و دقیقه ی هفته بعد پسرش ازدواج کرد و الان 4 ساله ک ازدواج کرده البته ما اون شب چندین بار این کارو انجام دادیم و بیشتر مواقع هم گره مدلش عوض میشد
    #خاطرات-ترسناک

  • @MatinehMansoory-zl2hj
    @MatinehMansoory-zl2hj 2 місяці тому

    سلام مایا این خاطره ای که می‌خوام تعریف کنم بر میگرده به چند سال پیش که هفت سالم بود . یک روز من و دوستم با مامانامون رفتیم پارک نزدیک خونه،موقعی که به پارک رسیدیم بازی کردیم تا نزدیک غروب مامانامون زودتر از ما از خیابون رد شدن من و دوستم هنوز از خیابون رد نشده بودیم.از اونجایی که بچه بودیم نمی‌توانستیم راحت دوچرخه هامون رو از خیابون رد کنیم .
    دوستم به سختی داشت دوچرخه اش رو رد می‌کرد من هم حس کردم یک چیزی از پشت داره نگاهم می‌کنه،برگشتم و دیدم یک حیوان مثل گراز با شاخ های قرمز و چشم های مشکی داره نگام می‌کنه حتی صداش هم شنیدم ولی توی شهر اصلا یکبار هم گراز پیدا نشده بود،من همینجوری بهش خیره شده بودم که مامانم صدام زد که زودباش بیا دیگه منکه خشکم زده بود یک لحظه به مامانم نگاه کردم بعدش پشتم رو ندیدم که ببینم هنوز اون موجود هست یا نه؛همون لحظه یک مردی دیدی که من نمیتونم دوچرخه ام رو از خیابون رد کنم اومد تا بهم کمک کنه همچنان که مرد داشت دوچرخه ام رو رد می‌کرد با من هم حرف میزد،بعد مدتی که دوباره پشتم رو نگاه کردم دیدیم اون موجود غیب شده دور و اطراف هم نگاه کردم ولی هیچ اثری ازش نبود من خیلی ترسیده بودم و سریع از مرد تشکر کردم و رفتم پیش مامانم.
    با اینکه خیلی وقت از اون اتفاق می‌گذره ولی هنوز فکر میکنم کسی هی داره نگاهم می‌کنه یا یک دفعه سایه ای از جلوی چشمم رد میشه یا یکبار رفته بودم حموم که وان داخل حموم تکون خورد.
    چند شب پیش هم احساس کردم کسی داره لمسم می‌کنه.
    این اتفاق رو هیچوقت به خانواده ام نگفتم و نمی‌دونم این اتفاق ها به اون موجود ربط داره یا نه چون تنها کسی که اون موجود رو می‌دید من بودم

  • @tamarakevkhishvili4766
    @tamarakevkhishvili4766 6 місяців тому +4

    خاطرات یه نفر :من الان توی بیمارستان بستری هستم ،اتاقم خصوصی و دیشب که خوابیدم صبح با جای چنگ و کبودی روی کل بدنم حتی پشتم بیدار شدم .دکترا تعجب کردن و علتش را نفهمیدن .به خاطر عقونت ادراری بستری شده بودم ‌و مشکل اعصاب ندارم . در ضمن صبح روی اینه اتاق با خون من نوشته شده بود اژ این جا گمشو ،این جا مال منه .
    ری اکشن مایا ،عزیزم فکر نمی کنی کبودیات مال تشک بیمارستان باشه ؟ !!!!!

  • @mohamadrezanikkhalgh3157
    @mohamadrezanikkhalgh3157 Місяць тому

    حتما❤

  • @PegahNikhesal
    @PegahNikhesal 6 місяців тому +2

    سلام مایا جان، امیدوارم که خوب باشی. باید بگویم که این خاطره یکی از بهترین و غم‌انگیزترین خواب‌های زندگی من بود. من در حدود ۱۴،۱۵ سال داشتم و آن زمان هنوز مادر بزگ مادرم زنده بود، او بعضی وقت‌ها به خانه دخترش می‌آمد ، وقتی که او خانه دخترش بود، من خیلی خوشحال بودم چون مانند بسیاری از سالمندان دیگر، او بهانه‌گیری نمیکدیا بخواد بدخلاقی کنه، او همیشه صبور و مهربان بود، همیشه یک لبخند شیرین رو لباش داشت، او برای من بسیار ارزشمند بودند و من دوستش داشتم. تا آن که او به زمین افتاد و استخانهای پاش شکست و حالش بسیار بد شد. به خاطر سن بالایش، استخوان‌هایش دیگر به هم نمی‌چسبید و حالش وخیم شد و پزشکان می‌گفتند که دیگر قادر به کمک به او نیستند. بعد از مدتی، او مجبور که همش روتخت خواب باشد و زخم بستر بگیرد و ما مجبور به نگهداری او در طبقه پاین خانه مادر بزرگمان شدیم. من از این وضعیت بسیار ناراحت بودم و به خواندن دعامیکردم که او را بهبود بخشند، می‌پرداختم. تا این که یک شب خواب دیدم که خالم به مادرم زنگ زد و اعلام کرد که یک معجزه رخ داده است، حال او خوب شده است، بدون درد و مشکل و خوشحال است. ما هم خوشحال شدیم و به خانه مادر بزرگمان رفتیم، از مادرم اجازه گرفتم که ببینمشان و او هم اجازه داد، وقتی می‌خواستم پایین بروم، متوجه شدم که راه پله‌ها نورانی شده است و نور از طبقه پایین می‌آید که مادر بزرگ مادرم خوابیده بود، پایین رفتم، دیدم که مادر بزرگ مادرم روی تخت نشسته‌، خوشحال و با همان لبخند شیرین، با لباس سفید و چهره نورانی نشسته، من در حال شوک بودم و از او پرسیدم که خوب شدید؟ دردی ندارید؟ مشکلی ندارید؟ در همان لحظه از خواب پریدم و مادرم گفت که از دنیا رفته‌اند! شاید این خاطره ترسناک نبود ولی گفتم شاید بد نباشه که بخوام این خواب و اینجا بگم! ❤❤❤❤

  • @Mahi.wsh1
    @Mahi.wsh1 6 місяців тому

    عاشق وقتایی هستم که خاطرات شما رو میزاری❤

  • @SHADOW.253
    @SHADOW.253 6 місяців тому +6

    ما شمالی هستیم و ترسناک ترین خاطرمون حمله مسافرا هست😂

    • @Melika-yf8kf
      @Melika-yf8kf 5 місяців тому

      حققققق😂

    • @grilldark2869
      @grilldark2869 5 місяців тому

      دقیقاااااااا😂

    • @user-Ema-hasti
      @user-Ema-hasti 3 місяці тому

      حق تا فردا صبحححح😂

    • @AmiirHaghani
      @AmiirHaghani 3 місяці тому

      دمتگرم..حلالت..خار مادر استانمون، رو ترور کردن واقعا

  • @amiroraki-if9uh
    @amiroraki-if9uh 6 місяців тому

    سلام مایا خیلی خودت و ویدئو ها تا دوست دارم بهترین فیلم های ترسناکا میسازی❤

  • @nilaiso
    @nilaiso 6 місяців тому +3

    چیزی که مایا رو همیشه خاص میکنه اینکه هیچ وقت الکی جو ترسناک نمیده و کاملا منطقی به همه شون نگاه میکنه🩷دوست داریم مایا جونیی

  • @AsalCh-td8in
    @AsalCh-td8in 6 місяців тому

    خیلی خوبه ویدیو هات مخصوصا خاطرات ترسناک❤

  • @alirezaandebeat
    @alirezaandebeat 6 місяців тому +3

    من وقتی میخوام ویدئو های طولانی مایا رو ببینم واکنش تبلیغات یوتیوب هر پنج دقیقه یبار:من آمده ام وای وای من آمده ام

  • @Mohamadreza-lz5oz
    @Mohamadreza-lz5oz 6 місяців тому

    سلام مایا❤❤ اگه میشه یه مجموعه ای بزار که داستان های ترسناک رو برات بفرستیم مرسی❤❤❤

  • @Avina001
    @Avina001 6 місяців тому +3

    چقدررر خاطره سما دردناک و غم انگیز بود 😢😢💔

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому +2

      هنوزم حالم بهتر نشده وهمیشه فکر میکنم به خواهرم💔

    • @parisan.emdadi
      @parisan.emdadi 6 місяців тому

      @@bahareh1چقدر داستانتون عجیب بود، نمیترسی از این که باز پیداش بشه؟ اصلا پیداش شد؟
      خیلی ناراحتم برات عزیزم
      چه صبری داری♥️😓

    • @bahareh1
      @bahareh1 6 місяців тому

      @@parisan.emdadi اون جنه مسلمون بود واتفاقا بله بعد از اتفاق شوم چندین باریه اتفاق های دیگ ای برام افتادهمیشه باخودم میگم کاش جای خواهرم من رفته بودم از این دنیا💔

  • @ستایشقهرمانی-ش8ع
    @ستایشقهرمانی-ش8ع 5 місяців тому

    امید وارم همیشه اینقدر پر انرژی ادامه بدی❤

  • @cod_dark_knight
    @cod_dark_knight 6 місяців тому +2

    سلام این اتفاق مال پارسال است. من یه روز داشتم با دوچرخه داخل کوچمون رد میشدم که یهو یه گربه دیدم که با یه خنده ترسناک به من خیره شده بود تا من این صحنه رو دیدم خیلی سریع سنگ پرتاب کردم به سمتش اما اون اصلا تکون نمیخورد و داشت نگام میکرد و من هم در رفتم و هر چقدر هم به مامان و بابام گفتم اونا هم اصلا باور نمیکردند و میگفتن توهم زدی و از اونجایی که من هیچ علاقه ایی به فیلم های ترسناک ندارم برام خیلی عجیب بود. دقیقا یه دو هفته بعد دوستم داشت از کوچمون رد میشد این گربه رو دید که بهش خیره شده با یه قیافه وحشتناک که یه جورایی داشت با یه لبخند ترسناک به دوستم نگاه میکرد و دوستم هم فرار کرد و این ماجرا رو برام تعریف کرد و من هم که خیلی شوکه شدم. اگر برای شما هم یه همچنین اتفاقی افتاده لطفا کامنت کنید. ممنون❤❤

    • @Vejbd-r7n
      @Vejbd-r7n 4 місяці тому +1

      خب اون اصلا گربه نبود یعنی گربه نیست

  • @سمیرادیوانی
    @سمیرادیوانی 4 місяці тому

    داستان مسکو معلوم بود ساختگی بود 👌👌👌

  • @RojanRahimi
    @RojanRahimi 6 місяців тому +1

    منی که ار ترس دارم گریه میکنم 😂😂

    • @boonito
      @boonito 6 місяців тому

      😂

  • @زینبشقاقی-ر5ز
    @زینبشقاقی-ر5ز 6 місяців тому +1

    داستان سمیه وشاهرخ و تعریف میکنی 😘😘😘

  • @user1name4
    @user1name4 6 місяців тому +4

    مراسم زار دور آتیش نیست اونم ب این شکل
    هرچی کلیپ این مراسمو دیدم فرق میکرده

  • @KianaKazemi-kn3uy
    @KianaKazemi-kn3uy 6 місяців тому

    مایا میتونی در مورد مومنت های ترسناک کیپاپ هم ویدیو بسازی؟

  • @manzarimehdisarv
    @manzarimehdisarv 6 місяців тому +4

    داستانایی ک خودت تعریف میکنی و میسازی ب هیچ وجه ن انکار میکنی ن میخندی و شوخی میکنی ولی داستانایی ک مردم میفرستن بلا استثنا همرو انکار میکنی و برای همه ی بهانه داری ک آدم عادی هستن یا توهم یا الکیه

    • @shimaslife9285
      @shimaslife9285 6 місяців тому +2

      اره دقیقا

    • @katy____
      @katy____ 6 місяців тому +1

      من به داستانای مردم بیشتر اعتقاد دارم چون سرم اومده و به چشم دیدم نه توهم دارم نه چیزی کاملا واقعی ان متاسفانه😢

    • @manzarimehdisarv
      @manzarimehdisarv 6 місяців тому

      @@katy____ بله هیچکس نمیاد وقت خودشو بگیره دروغ و توهم تعریف کنه هر کسی چیزی میگه حتما واقعا براش اتفاق افتاده

    • @katy____
      @katy____ 6 місяців тому

      @@manzarimehdisarv دقیقا!

    • @manzarimehdisarv
      @manzarimehdisarv 6 місяців тому

      @@katy____ شما اسمتون چیه ببخشید؟

  • @هستی-ه2ك
    @هستی-ه2ك 6 місяців тому +1

    مایا جان از یکی خواهش دارم می توان در مورد حس ششم توضیح بدی

  • @handebursin6498
    @handebursin6498 6 місяців тому

    سلام مایا خوشحالم که حالت خوب شده و امیدوارم هیچ وقت بیمار نشی❤️
    همیشه از ویدئو های خاطرات ترسناک لذت میبردم تا اینکه بعد از دیدن پارت۱۶ تصمیم گرفتم منم خاطره خودمو تعریف کنم
    چند سال پیش من خیلی مجذوب چیزای ترسناک و احضار و این چیزا بودم سعی میکردم روش های مختلف احضار روح رو یاد بگیرم تا اینکه یه روز بالاخره انجامش دادم اما اتفاق خاصی نیوفتاد و فقط حین احضار دوبار در اتاق بسته شد با اینکه بادی هم نمیومد و حتی اگر هوا هم بادی باشه اتاق من ته ته یه سالنه بزرگه و نمیتونست کار باد باشه
    خلاصه کارم تموم شدو با یه حالت شکست خورد وسایل رو جمع کردم اما کابوس های من از همون شب شروع شد .شب خواب دیدم یه کسی که چهرش رو به یاد نمی اوردم وارد اتاقم شد و محکم در رو بست و قبل اینکه بتونم کاری انجام بدم یه چاقوی بزرگ فرو کرد تو شکمم و من با جیغ از خواب بیدار شدم مامانم هم اومد و گفت چیشده،؛گفتم هیچی خواب بد دیدم و از فردای اون روز اتفاقای ترسناک خونه شروع شد همین چیزایی که همیشه همه میگن مثلا چرخیدن بی دلیل پنکه سقفی گم شدن بیش حد وسایل و اینا
    تا اینکه یه بار که دوستم خونمون بود بهم اصرار کرد چالش چارلی چارلی رو انجام بدیم منم قبول کردم ولی بر خلاف انتظارمون که فکر میکردم فقط یه بازیه که تو فضای مجازی برای سرگرمی وایرال شده یه کسی باهامون ارتباط گرفت البته من بعضی کارهایی که برای احضار انجام میدادن رو انجام دادم تا احتمال جواب دادنش بیشتر بشه حین بازی جو خیلی سنگینی رو حس میکردم انگار بدنم آتیش گرفته بود و قلبم درد گرفته بود ما چون خیلی تعجب کردیم از این اتفاق با بقیه دوستام تماس تصویری گرفتیم و اونام دیدن و هیچکس چیزی که میدید رو باور نمیکرد من اون موقع با تبلتم فیلم و عکس گرفتم اما متاسفانه چون تبلتم خیلی قدیمی بود چند روز بعد سوخت و نمیتونم فیلم هارو برات بفرستم بگذریم
    از اون شب کابوس هام وحشتناک شد اکثرشم این بود این بار خودم با چاقو دوستمو میکشتم بعضی وقتام بلای بدی سر خودم میومد خلاصه حالم خیلی بد بود پریشان بودم و اتفاق های خونه هم بدتر شده بود حتی خانوادم هم متوجه شده بودن و درموردش پچ پچ میکردم ولی وقتی منو میدیدن ساکت میشدن که من نترسم چندوقتی گذشت و کابوس هام بدتر میشد تا اینکه یه روز دیگه طاقتم طاق شد چندیدن ساعت فقط گریه کردم و دعا میکردم و خدا رو التماس میکردم که این اتفاقا تموم شه ارزوی یه خواب راحت رو داشتم تا اینکه بالاخره دعا هام جواب داد و توی خوابم یه پیرمردی رو دیدم که بهم گفت دیگه تو مسائلی که بهت مربوط نیست دخالت نکن و رفت و دیگه هرچی صداش کردم بهم توجه نکرد و از خواب پریدم اون پیر مرد پدربزگ بابام بود که همون سالی که من به دنیا اومدم فوت کرده بود و من اونو از روی عکسش که توی خونه مادر بزرگمه شناختم از روز بعدش خداروشکر همه چیز بهتر شد و الان مشکلی ندارم
    دراخر بگم که هیچ وقت سعی نکنید وارد دنیای ماورا بشید چون نمیدونید چه دری رو باز میکنید و چه اتفاقی براتون میوفته و اگه مثل من به ژانر ترسناک علاقه دارید فقط از دیدن چنل هایی مثل مایا و فیلم های سینمایی لذت ببرید❤

  • @Kianarezaeyi
    @Kianarezaeyi 6 місяців тому

    خیلی خوبه که توضیح منطقیشم میگی قابل حضم تر میشن ممنون😂❤

  • @frgh4997
    @frgh4997 6 місяців тому

    مایا لطفاً از این ویدئو ها زیاد بزار❤❤

  • @MasoomeYaghoobi
    @MasoomeYaghoobi 6 місяців тому

    وای مایا خیلی دلم تنگ شده واسه خاطرات ترسناک گفتنت❤❤❤

  • @anahitaFoladiyan
    @anahitaFoladiyan 4 місяці тому

    عالییی ناموصن بیشتر باش و زود زود بزاررر❤❤❤❤

  • @Yasin.k-j9c
    @Yasin.k-j9c 4 місяці тому

    اگه شمايي كه فيلم رو فرستادي اين كامنت رو ميبيني جواب بده كه چه قسمت جزيره اين اتيش رو ديدي و توووي چه پمپ بنزيني بنزين زدي؟

  • @parmis3031
    @parmis3031 6 місяців тому +1

    عالی بود مایا دمت گرم 💕 همینطور ادامه بده

  • @Helia_plm
    @Helia_plm 2 місяці тому +1

    ‏‪31:13‬‏ چقدر ترسناک بود خدایی 😮

  • @حنانهعبدی-ش7ر
    @حنانهعبدی-ش7ر 6 місяців тому

    مایا از این بهتر نمیشههههه
    خیلی خاطرات ترسناک دوس دارم😊❤
    منتظر پارت ۱۷ هستیم😂❤😊

  • @زهرهشریفیانپور
    @زهرهشریفیانپور 6 місяців тому

    وای چقدر من منتظر پارت16بودم😍 مثل همیشه عالی بودی مایا جون❤

  • @Baharmoradi1190
    @Baharmoradi1190 5 місяців тому

    یعنی هرچی حرف توضیح دادان خوبی توی سکته دادن ما هم خوبی همین قدر زیبا❤❤

  • @avisar8783
    @avisar8783 6 місяців тому

    مایا عاشقتممممممممممممممم❤مرسی که زود زود خاطرات ترسناک میسازی دوس جونی😊

  • @Romankhaneh
    @Romankhaneh 6 місяців тому +1

    دمتگرم مایا عالی بود ‏❤

  • @alirezadarvishpoor3448
    @alirezadarvishpoor3448 6 місяців тому

    مایا بزار از این ویدیو ها خیلی خوب❤❤

  • @MozHgan-tj
    @MozHgan-tj 6 місяців тому

    مایا جون در مورد جاهای ترسناک هر شهر کشورمون ک واقعا تعدادشون زیاد هم هست اگ میشه ویدیوشو درست کن منظورم بیشتر شهرهای ایران و همراه با خاطرات ترسناکشون ...ممنونم دختر زیبا❤

  • @koorushnadery8640
    @koorushnadery8640 5 місяців тому

    مایا جان زود به زود درست کن قسمت های دیگه #خاطرات_ترسناک و

  • @rayehebozorgi
    @rayehebozorgi 6 місяців тому

    اخجون خاطرات ترسناک محبوب ترین ویدیوی چنل 😍😍😍

  • @mehrbanoo8261
    @mehrbanoo8261 6 місяців тому

    مایا جان در مورد خانه تسخیر شده ی دربند ویدئو بساز لطفا...
    ممنون

  • @nilaehtesham3985
    @nilaehtesham3985 6 місяців тому

    خسته نباشی عزیزدلم مثل همیشه عالی

  • @ستایششاهمحمدی-غ4ن
    @ستایششاهمحمدی-غ4ن 5 місяців тому

    واقعا خیلی قشنگ بود و مرسی ازت ❤

  • @Mohammad-j2q3l
    @Mohammad-j2q3l 4 місяці тому

    عالی مثل همیشه❤

  • @paria_official
    @paria_official 6 місяців тому

    راجب اون ستایی و ازائیل هم اگه تونستی ویدیو بذار منتظر پارت هزارم خاطرات ترسناک هستم خیلی خوشحالم ک حالت بهتر شده مایا عزیزم

  • @nazaninfatemehoseini2801
    @nazaninfatemehoseini2801 6 місяців тому

    فوق العاده زیبا و عالی بود سپاس❤

  • @متین-ل5ص
    @متین-ل5ص 6 місяців тому

    مایای عزیز سلام و ممنون به خاطر ویدئو های جالبت 🌹

  • @elnazjannatkhah7005
    @elnazjannatkhah7005 6 місяців тому

    عالی بود بهترین پارت همین خاطرات ترسناکه

  • @SS11_
    @SS11_ 6 місяців тому

    مایا ویدیو هات عالین مرسی که هستی💕❤

  • @Nurse.flower.68
    @Nurse.flower.68 6 місяців тому

    مایای عزیزم خیلی زیبا هستی و دوست داشتنی آرزوی موفقیت دارم برات ❤

  • @Nahal-h7d
    @Nahal-h7d 6 місяців тому

    مایا جون لطفا پارت ۱۷ رو هم زود بفرست❤

  • @tannazirani5453
    @tannazirani5453 6 місяців тому +1

    مایا چرا انقدر دیر ب دیر خاطرات ترسناک میزاریییییی🥲💔

  • @MarjanAfiatjoo
    @MarjanAfiatjoo 6 місяців тому

    اگه میشه این رو بیار تو قسمت بعدی چون من اینستا ندارم