براوو. با اینکه این ترانه زیبا رو با تار میزنم،( البته در شور سل) ولی هیچوقت به این زیبایی، این شعر رو تحلیل نکرده بودم. عالی بود. غم عجیبی به دل میندازه این تصنیف. ۱۱۱ سال گذشته و هنوز هم خاک وطن آغشته به خون جوانانیست که عاشق وطنشون هستن و از تقدیم جان برای تعالی ایران و هموطنانشون ابایی ندارن و در تب آزادی و استقرار دموکراسی برگرفته از روابط انسانی، می سوزن. کاش می دانستیم که این مواجهه با کیست؟! خصم است یا که دوست؟! تردید جایز نیست، خصم را دشمنی بباید و دوست را مهر بشاید. دریغا که هزار و اندی از آن شکست هولناک در قادسیه می گذرد ! کاش اجدادمان را فرجامی دگر بود، کاش نیاکانمان، دژخیمان را چنان حقیر و وحشی نمی پنداشتند، کاش خصم را لایق دشمنی می دانستند ولی افسوس! از آن روزگاران تاکنون وطن پیوسته آبستن لقاحی ناپاک و پلید بوده، مادر پری روی و فرشته خوی با پدری دیو سرشت و درنده خوی. درخیمان ، به همراه خویش کتابی در یک دست دارند و شمشیری در آن دست دیگر. گویی هدیه شان به این سامان و مهریه شان ، بهر عروس ناگزیر، همین است. کتابی و شمشیری! لیک کابین عروس ثروتیست بی پایان با دوشیزگانی ماه وش، که سوگوارند در سوگ والدین خویش و عازمند، راهی بازار برده فروشان مدینه. زهی سعادت! تراژدی این نمایش مضحک، تازه کلید می خورد! با زایش فرزندی ناپاک و رذل که چون جدش ، تنها خون می خورد. خصمیست در لباس دوست. گرگی در پوستین میش. ریاکار، دروغگو، فاسد، حریص، تشنه قدرت و پول، مفت خور، سنگدل، بی صفت، کریه المنظر، خود بزرگ بین، شیاد، چشم ناپاک و هرزه، فاقد عقل و منطق، کودن، خائن و منافق و... آری هموطن. قرنهاست که ایرانیان، در این تب می سوزند و شعر می سرایند. عارف قزوینی ، تنها شعری را واگویه کرده که از عمق جان ایران زمین ، بسان گدازه های اتشفشان برخاسته و ملتهب است. گدازه هایی که گاه، خاکستر می شود و گاه، الماس! اگر ایران به چنگ نابخردان اوفتد، خاکستر به جا ماند و گر به دست دلسوزان، الماس است حاصل.
با توضيحات اضافي در مورد شعر و هدف از سرودن ان جهد به ان كردم كه اين آهنگ حماسي در سر لوحه ياد گيري بگذارم در حاليكه مبتدي تار هستم دست شما درد نكند پاينده باشيد
با سپاس جناب استاد گرامی ممنون از ارائه و آموزش اصیل ایرانی در قالب تار و سه تار و ردیفهای اوازی،بسیار ارزنده و ارزشمنداست،صدای تارتان فوقالعاده زیباست،چنانچه بفرمایید ،ساخت کدام سازنده ،است ممنون میشم. ارادتمند شما
فدات اینقدر توضیح دادی اموزش آهنگ فراموش کردی،شعرو توضیح دادی،تو که این همه زحمت میکشی ،باید نت رو آموزش بدی،این همه شعرو ذره ذره توضیح دادن ،اصلا آدم ملودی را فراموش میکنه
👌🏻🙏🌹 به به آموزش های عالی
سپاس
بسیار پخته و با احساس از دل بر امده ،تحلیل شعر و موسیقی دادید،دست و پنجه تون درد نکنه.
سپاس لطف دارید
بادرود
خسته نباشی تجزیه تحلیل بسیار جالب وقابل استفاده ای داشتی شما ازاین ترانه همشری من عارف خان قزوینی!
باارزوی تندرستی وپیروزی🌲🌹🌹🌹
درود بر شما. سپاس
دست مریزاد استاد❤
سپاس
@@rezanajarzadeh کارت بیسته
درووووود استاد عزیز
ممنونم
دست مریزاء آقا اشکمون درومد با این توضیحات عالی❤❤❤❤
سپاس
ممنون ک باصبر وحوصله اموزش میدین😊
درود. موفق باشید
دم شما هات💔💔💔❤🩹❤🩹❤❤❤
🙏
براوو. با اینکه این ترانه زیبا رو با تار میزنم،( البته در شور سل) ولی هیچوقت به این زیبایی، این شعر رو تحلیل نکرده بودم. عالی بود. غم عجیبی به دل میندازه این تصنیف. ۱۱۱ سال گذشته و هنوز هم خاک وطن آغشته به خون جوانانیست که عاشق وطنشون هستن و از تقدیم جان برای تعالی ایران و هموطنانشون ابایی ندارن و در تب آزادی و استقرار دموکراسی برگرفته از روابط انسانی، می سوزن.
کاش می دانستیم که این مواجهه با کیست؟!
خصم است یا که دوست؟!
تردید جایز نیست، خصم را دشمنی بباید و دوست را مهر بشاید.
دریغا که هزار و اندی از آن شکست هولناک در قادسیه می گذرد ! کاش اجدادمان را فرجامی دگر بود، کاش نیاکانمان، دژخیمان را چنان حقیر و وحشی نمی پنداشتند، کاش خصم را لایق دشمنی می دانستند ولی افسوس!
از آن روزگاران تاکنون وطن پیوسته آبستن لقاحی ناپاک و پلید بوده، مادر پری روی و فرشته خوی با پدری دیو سرشت و درنده خوی.
درخیمان ، به همراه خویش کتابی در یک دست دارند و شمشیری در آن دست دیگر. گویی هدیه شان به این سامان و مهریه شان ، بهر عروس ناگزیر، همین است. کتابی و شمشیری!
لیک کابین عروس ثروتیست بی پایان با دوشیزگانی ماه وش، که سوگوارند در سوگ والدین خویش و عازمند، راهی بازار برده فروشان مدینه. زهی سعادت!
تراژدی این نمایش مضحک، تازه کلید می خورد! با زایش فرزندی ناپاک و رذل که چون جدش ، تنها خون می خورد.
خصمیست در لباس دوست. گرگی در پوستین میش. ریاکار، دروغگو، فاسد، حریص، تشنه قدرت و پول، مفت خور، سنگدل، بی صفت، کریه المنظر، خود بزرگ بین، شیاد، چشم ناپاک و هرزه، فاقد عقل و منطق، کودن، خائن و منافق و...
آری هموطن. قرنهاست که ایرانیان، در این تب می سوزند و شعر می سرایند. عارف قزوینی ، تنها شعری را واگویه کرده که از عمق جان ایران زمین ، بسان گدازه های اتشفشان برخاسته و ملتهب است.
گدازه هایی که گاه، خاکستر می شود و گاه، الماس!
اگر ایران به چنگ نابخردان اوفتد، خاکستر به جا ماند و گر به دست دلسوزان، الماس است حاصل.
بسیار زیبا ممنونم از قلم گرمی که دارید. سپاس فراوان
با توضيحات اضافي در مورد شعر و هدف از سرودن ان
جهد به ان كردم
كه اين آهنگ حماسي در سر لوحه ياد گيري بگذارم
در حاليكه مبتدي تار هستم
دست شما درد نكند
پاينده باشيد
زنده باشید.
سپاس
با سپاس جناب استاد گرامی ممنون از ارائه و آموزش اصیل ایرانی در قالب تار و سه تار و ردیفهای اوازی،بسیار ارزنده و ارزشمنداست،صدای تارتان فوقالعاده زیباست،چنانچه بفرمایید ،ساخت کدام سازنده ،است ممنون میشم.
ارادتمند شما
با درود تار مهر آرام بسیار خوش صدا میباشد
سپاس. مهر تار بنده بدیعی هستش
👍
استاد گفتین کوک دوسل رر ...یه پرده پایینتر طبق تیونر آیا میشه ,BFcc ؟
بله چرا نشه
درود،فقط،بیشتر روی نت ها تمرکز بشه مفیدتر هست
استاد جسارتمو ببخشید خیلی کند توضیح میدین اگه میشه فقط ب نتها بپردازید منظور شاعر حالا خیلی مهم نیست
خیلی مهمه
فدات اینقدر توضیح دادی اموزش آهنگ فراموش کردی،شعرو توضیح دادی،تو که این همه زحمت میکشی ،باید نت رو آموزش بدی،این همه شعرو ذره ذره توضیح دادن ،اصلا آدم ملودی را فراموش میکنه
👍