داستان توی کیف دخترم چیز بدی پیدا کردم ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
Вставка
- Опубліковано 30 вер 2024
- سلام دوستای عزیزم امروز با داستان توی کیف دخترم چیز بدی پیدا کردم ، که تک قسمتی هم هست در خدمتتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم از این پادکست و ولاگ فارسی حتما دیدن کنید ❤️
.
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
از کانال آشپزی هم دیدن کنید دوستان 👇👇👇
/ nargesghasemi
لیست داستان های جذاب و پربازدید که پیشنهاد میکنم حتما نگاه کنید دوستای گلم 👇👇👇
داستان مادربزرگم :
• داستان مادربزرگم
داستان ترسناک و واقعی زندگی لعیا :
• داستان ترسناک و واقعی ...
داستان واقعی شهلا :
• داستان واقعی شهلا
داستان های کوتاه و تک قسمتی :
• داستان های کوتاه و تک ...
داستان واقعی زیور خانوم :
• داستان واقعی زیور خانوم
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#ولاگ
#ولاگ_روزانه
#ولاگ_ايراني
داستان
داستان های فارسی
داستان های فارسی جدید
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک واقعی جن
داستان ترسناک واقعی کوتاه ایرانی
داستان صوتی
داستان صوتی ایرانی
داستانهای صوتی ایرانی
داستان واقعی
داستان واقعی ایرانی
پادکست
پادکست فارسی
پادکست فارسی تاریخی
پادکست فارسی عاشقانه
پادکست فارسی کتاب صوتی
پادکست ایرانی
قصه های فارسی
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های ترسناک
قصه های ترسناک واقعی
قصه های غمگین
داستان های غمگین عاشقانه و گریه دار
داستان های عاشقانه غمگین واقعی جدید
داستان های زیبا و آموزنده
داستان های زیبا و با مفهوم
اینم لینک داستان مچ شوهرمو با جاریم گرفتم 👇
ua-cam.com/video/THLYYzxIYu0/v-deo.html
دقیقا حق با شماست .بعضی ها بی بند وباری رو با آزادی حقوق زن اشتباه گرفتن.و متاسفانه دخترها و پسرهای جامعه بیش از حد مرز بی بندباری رو گذروندن
درود بیکران به نرگس جان ، خانم عزیز حتما موضوع را با همسرتون درمیان بگذاریدچون دخترتون ازشما حرف شنوی نداره و اگر گندش دراومد همین همسرتون ازچشم شما میبینه
خانم عزیز نظر من اینه که خیلی آروم و با طمأنینه به همسرتون بگید که هول نکنه چون همونطور که شما ستون اون خونه اید او هم ستون اون خونه هست یعنی با بچه های امروزه که خودم یکیش رو دارم باید به جون باباها دعا کرد که زنده باشن. در مورد دخترتون هم بشینید و قاطعانه باهاش صحبت کنید و ته و توی قضیه رو دربیارید. خودتون هم این همه غصه نخورید به خدا همه ی پدر مادرهای الان از بچه هاشون دردهایی دارن شما تنها نیستید. همه هم وزنیم. 🙏🌹❤️
خانم محترم، حتماً با شوهرتون در خصوص قرصهای ضد بارداری دخترتون صحبت کنید و مطلبی رو، از ایشون پنهان نکنید، و بذارید ایشون بدونن که نگرانیهای شما در مورد مهمونی رفتن دخترتون بیجا و بیمورد نبوده.
خانوم عزیز من خیلی عصبانی هستم، یعنی چی که باید شکرگذاری میکردم؟؟؟؟ مگر قراره آدمها تاابد زنده بمونن؟؟؟؟ مرگ حق همه ست و باید این رو پذیرفت، حالا خانواده همسرتون نمیپذیرن مشکل اوناست نه شما. لطفاً بخاطر خانواده تون هرچه سریعتر خونه تون جدا کنین و موضوع قرص ال دی رو با همسرتون درمیون بزارین، این مسائل اصلا نباید پنهان باشن. شما مسئول زندگی بقیه نیستین، لطفاً به خودتون بیاین، زندگی شما روی لبه تیغ هست
با سلام و درود. حتما حتما موضوع رو با پدرش عنوان کن که خیلی راه دشواری پیش رو داری . به خدا توکل کن
ممنون از نرگس جون شما اول یک کارگر بگیرید برای خونه که جمع کنه انجا رو بعداگر خونتون هست بروید انجا وبا دخترتون خیلی اروم صحبت کنید ویک دکتر روانکاو درنظر بگیرید و بپدرش بگوید نگران نباش درست میشه❤
تشکر از نرگس خانم عزیز ❤🙏روناک جان اول اینکه باید برای کار خانه خدمتکار میآوردید حالا هم دیر نشده وانقدر خودتو خسته نکن چون پا به سن بزاری سختر میشه خودتو دوست داشته باش وارزش قائل شو تا دیگران حتی دخترت هم ارزش قائل شه ودر ضمن اون مطلب مهم رو با همسرت درمیان بزار وخودت مستقیما دخالت نکن بزار جایگاه امن دخترت باشی ان شاء الله مشکلت حل بشه 🙏
من همیشه واسه همه داستانهایی که نرگس تعریف میکرد میتونستم نظر قاطع بدم ولی در موارد تربیت فرزند هیچ نظری ندارم. چون بچه های این دوره و زمونه هیولا هستن آدم نمیدونه باید چطوری باهاشون رفتار کنه. در زمینه کار زیاد تو خونه هم میتونید یکم سر کیسه رو شل کنید و پرستار خدمتکار بگیرید.
سلام من خودم ۱۷ سالمه و ویدئو های نرگس خانم رو میبین. میخواستم بگم همه بچه های این دوره زمونه هیولا نیستن😊❤
وقتی کهپدرو مادرها دو مسیر مختلف رو در تربیت فرزندشون پیشه میگیرند این نوع مسائل به راحتی پیش میاد. اگر طبق گفتهی ایشون، آزادی بیش از حد دخترتون بخاطر پشتیبانی پدرش بوده پس حالا که با این مسئله روبرو هستید حتمأ حتمأ این پدر عزیز باید مطلع بشن چون بعضی وقتها مسئله فقط حامله شدن دختر نیست بلکه مسائل شدیدتری مثل AIDS و دیگر بیماریهای مقاربتی پیش میاد که ممکنه با مرگ خاتمه پیدا کنه.
با شوهرت صحبت كن و جريان را بگو خودت هم با دختر صحبت كن و ازش سوال كن جريان چيه
عزیزم اولا با همسرتون صحبت کنید ضمنا تعریف بی بندوباری یک تعریف مکانی و فرهنگیست. در جوامع غربی دختر و پسر از یک سنی با مسایل آشنا میشن و بصورت کنترل شده ارتباط دارند. اما در کشورهای اسلامی متاسفانه پسران و مردان مجاز به هر کاری هستند اما همون رو برای خانمها و دختران بد می دانند. اگر چیزی و کاری بد محسوب میشه باید برای همه بد باشه نه فقط یک جنسیت خاص. زمانی میتونید با دخترتون درست صحبت کنید که تعصب رو کنار بگذارید و به همه چی به شکل طبیعی نگاه کنید نه اون چیزی که خودتون فکر می کنید درسته. وقتی ببینه خیلی واقع بینانه با مسیله برخورد می کنید به شما اعتماد پیدا می کنه و حرف میزنه.
شاید رفته دکتر ال دی رو برای تنظیممریودی داده یا مثلا خواسته استخری جایی بره ال دی خورده پریود نشه این قرص فقط برای ضد بارداری نیست انشاالله که چیزی نیست
حتما باید به شوهرشون بگن این ماجرارو حتماااا
هیچ ربطی به شکرگزاری نداره چه حرفیه .
سلام شما هر چه سریع تر با دختر و شوهرتون صحبت کنید تا دیر نشده ممکنه دردسری پیش بیاد برای دخترتون که به خودتون بگید چرا زودتر صحبت نکردم
۰خواهرم بهتره هرچه زودتربه همسرت بگی تاخدای نکرده دیرنشده که دیگه پشیمانی فایده ای نداره
سلام نرگس جان عزیزم
خانم قشنگ خانم معلم شما نباید موضوع به این مهمی رو از پدرش پنهان کنید فوقالعاده اشتباه ببخشید
❤
درود و خدا قوت به شما نرگس جان ، مثه همیشه عالی این سرگذشت رو هم با صدای شیوات تعریف کردی ، برای دوست عزیزمون خیلی ناراحت شدم که خدا به هر کسی یه سرنوشتی میده و در مورد دخترشون من چون تجربه بچه داری نداشتم نمیتونم نظری بدم اما باز اگر با مشاور جوانان صحبت کنن راه حل مفیدتری هست چون بالاخره اونا درسش رو خوندن و علمش رو دارن
الهی که خدا مشکلات همه رو ختم بخیر کنه و به هرکسی فرزندی هدیه میده اهل و صالح باشه ، جوانهای امروزی هم که کلا با زمان ما خیلی خیلی متفاوتن و باید باهاشون دوست باشی . نرگس عزیزم خسته نباشی ❤❤❤❤
محبت دارید❤
حتمن در اولين فرصت به شوهرتون بگيد
تا متوجه بشه وقتي شما ناراحت بوديدبراي اين روزها بود كه پيش گيري بشه
شما حتمان باید همسرتون از این موضوع با خبر کنید چون خدای نکرده بعد اگر اتفاقی بیافته مقصر شما را میدونه
خانم عزیزشماکه هم خودتون حقوق ودرامدداشتیدوهم همسرتون درآمدش خوبه دیگه به نظرم این طمع زیادی بوده که شماعوض اینکه به فکرمستقلی خودتونو آرامش زندگیتون باشید به این فکربودیدکه بریدخونه ی مادرشوهروخونه ی خودتونو بدیداجاره که یه درآمدم ازاونجاداشته باشید،راسته که میگن هرچی داراترمحتاجتر
علت اصلی پول نبود
درجا بهش گدا نسبت دادید
گفت از رفت امد خسته شدم
به شوهرت بگو نباید خودت را تنها رنج بدهی
اره خوب محکم وبدون رودرواسی حرفتو بزن عزیز،ستون اگه این حالت بمونی یجور میشکنی که آوارت همه رو زیر خودش بکشه،بادخترت حرف بزن وبا همسرت محکم تر،ازادی اینا نیست که دختر بره نصف شب بیاد خونه یا قرص ضدحاملگی برا کلاس بالا بودنش بخوره یا کرکره رم.ت دار نصب بکنه که هروقت دلش .......بده بالا وبعداتمام دوباره بیاره پایین وادای سالم بودن وکلااس بالا بزاره که این دوره زمونه اگه محترم باشه وفهیم واین حرف به بکارت اهمیت نمیده وفلان بهمانو،اگرپسری با این نشانه ها هممدبیاد جلو همون اول با بی زبانی گویای بی عرزه گی وبی غیرتی وبی ..خودش هست واصلا پمیشه دختر بهش سپرد و بجای داماد پذیرفت ،منم جوانم خوب ولی ازادی اینا نیست وبااینکه پسرم ولی ارزش ناموس برام خیلی بیشتر از خوشگذرانی های زودگذرهوس بازی بجای ازادی هست وشخصیت خود و خانواده خودم یا اگه با ختری اشناهم باشم ارزش اون وخانواده ایشون هم نگه میدارم توروخدا از این بی بندوباریها ،سهل واسان نگذریم که بهمون عنگ عقب موندگی ...میزنن نه اونا راه رو گم کردن وگرنه جلودار وباکلاس نیستن تند ومحکم برخورد ومانع از به بیراه رفتن عزیزانمون باشیم ممنون از همگی دوستان🙋🌹🌹🌹
درودبه نرگس عزیز،به نظرمن دخترپسرتواین دوره زمونه فرقی نداره،فقط خدااخروعاقبتمون بخیرکنه،انشاالله دوست عزیزمون مشکلش حل بشه،خداکمکت کنه عزیزم خیلی سخته😢😢😢
عزیز من خودم یه پسر هفده هجده ساله دارم همینقدر بهت بگم که در تربیت بچه ها فقط و فقط پدرشون رو که یک کوه قوی هست با خودتون همراه کنید ..این مرحله ی اوله ..که مهم هم هست به غیر از این شما کاری نمیتونید بکنید ❤
خیلی خوب گفتید نرگس جون😘🙏
ممنونم نرگس جون مثل همیشه عالی بودین❤
روناک عزیزم حتما حتما حتما با آقا رامین در میون بزارید بعد از اون با دخترتون
تراپی هم بی تاثیر نیس بی شک👍👍
با سلام به نظر من هر ادمی محبت یا کمک میکنه باید متعادل باشه زیاده روی در کمک ومحبت باعث نابودی زندگی ادم میسه
خداروهزاران بارشکر من الان ۴۶سالمه وحدود ۱۴سال پیش همسرم رو ازدست دادم وایشون به قتل رسید توی یک دعوای خیابونی من ۲تا بچه دارم دختر ۱۵ساله وپسر ۲۹ساله وخداروهزاران بارشکر بچههام خیلی خوب وسربه راهن،من هیچوقت حتی دعواشون هم نکردم ولی چون صورتم یکم جذبه دارویکم جدی هستم بقول بچهام میگن مامان تو نگاهمون کنی ما دنبال سوراخ موشیم، به وقتش باهاشون بازی میکنم بچگی میکنم رفیقشونم وبه وقتش هم جدی جدی ام ،خدایا شکرت
خیلی جالبه.حالا اگر پسر بود مشکلی نبود.چون دختره مسئله اس.یعنی برای خانم عیبه که بخواد به این موارد پرداختی داشته باشه.در مورد سنشون صحبتی نکردید.به هر حال اگر به سن قانونی رسیدن هیچ جای دنیا نه تنها منعی برای اینکار وجود نداره.بلکه سیستم آموزشی که شما بزرگوار در ایران داخلش مشغول به کار هستید آموزشهای مورد نیاز رو بهشون ارائه میدن. البته که زیرساخت فرهنگی -اجتماعی-حقوقی- اقتصادی توی کشورهای توسعه یافته قابل قیاس با کشوری مثل ایران نیست.اما به هرحال به نظر میرسه کماکان دو مقوله (فرهنگ قشر میانسال و مسن) با (قانون)تو جامعه ما تلاقی داره.چون نسل جوان سوالات بی پاسخ زیادی توی ذهنش داره.توی همین پلتفرم اگر چهارتا لغت انگلیسی بلد باشید متوجه تفاوتهای کلان مغرب زمین با کشور عزیزمون میشید. وخطور این سوال به ذهن که اگرتوی آمریکا واروپا و عمدتا جوامع توسعه یافته جوونا زندگی میکنن توی کشور عزیزمون جوونا چیکار میکنن.
شما اینقدر غرق در زندگی مادر شوهر و خواهرشوهرتون شدید ک زندگی خودتون و دخترتون و فراموش کردید،شما عملا غافل شدید و تازه باز هم میگید من ناشکری کردم؟؟؟دختر شما اصلا آگاه نبوده و فقط بحث بارداری نیست بلکه کلی بیماری خطرناک وجود داره و مشکلای روانی ک بعد اینجور رابطه ها پیش میاد،لطفا هم با دخترتون هم با شوهرتون صحبت ک نه در واقعا یه جدل باید داشته باشید چون این مسئله شوخی بردار نیست
انگار نه انگار ایشون یه خانومه بالغه ، خانم به پدرش بگو ینی چی . اون پدر باید بدونه چی شده حداقل اگر اتفاقی افتاده بشه جلشو گرفت و برای بعدم نزاشت بیوفته ینی چی جرات نمیکنم😮😮😮😮😮😮
به نظر من اول موضوع رو با همسرتون درمیون بذارین، بعد با پدرش باهم با دخترتون صحبت کنین 🌺
با سلام خسته نباشید به نرگس عزیزم❤دوست عزیزم وقتی همسر شما اینقدر فکرشون باز هستش حتما موضوع رو به ایشان بگید تا جلوی یک فاجعه رو بگیرید
نرگس خانم جان ممنون از بیان شیرینتون امیدوارم مشکل این بانو به خیر ختم بشه!!!!!!!ولی حتمان باید پدر روشن فکرش مطلع بشه تا کار به جاهای باریکتر نکشیده!!!!!!!
🌹🌹🌹
ما هم یه فامیل داریم خیلی خیلی پولدار هستن انقدر نشست از ثروت و بچه هاش گفت از تفریح و خرجای آنچنانیشون گفت پسر جوونش مریض شد فوت دختر کوجیکشم مریض شده کلا زندگیشون بهم خورد
بنظرم بهتره شما با یک مشاور خانواده خوب صحبت بکنید، و بنظرم اصلا دخترتون رو نصیحت نکنید، بچه های الان اصلا دوست ندارن ی نفر هی یک حرف رو تکرار بکنه، بهتره در مورد دخترتون هم با یک مشاوره کودک و نوجوان صحبت بکنید،
من موندم هر گندی بچه ۱۶ ساله خواسته با رضایت پدر زده فقط این مساله رونمیتونید بهش بگید؟
با سلام خدمت شما نرگس خانوم ،این متاسفانه در جامعه زیاد شده و واقعه بی بند وباری به فراوانی دیده میشه ،ایشونم به نظر من باید همین اول کار با همسرش حرف بزنه وخیلی محکم وقاطع با دخترش برخورد کنن ،همین الانشم دور شده ولی لااقل میشه جلو تباهی دخترشون رو بگیرن
بچه ها از نصیحت و توصیه های پدر مادرها خوششون نمیاد تو این سن و سال بخصوص که به شما خیلی اعتماد نداره و اگر بهش بگین حتما حالت دفاعی میگیره به نظر من این مسئله رو فعلا پیش خودتون نگه دارید و روی رابطه خودتون و دخترتون بیشتر کار کنید….برای ساختن رابطه سالم مادر دختری خیلی از خودگذشتگی نیازه امیدوارم موفق باشید…من با کمک مشاور تقریبا یک سال طول کشید تا رابطه خودم و دخترم رو اونطوری که درست هست و دوست داشتم بسازم….حتما شما هم کمک بگیرین واقعا نتیجه میده…اعتماد خیلی مهمه
دوست عزیز خودت رو سرزنش نکن شما واقعا برای زندگیتون کم نگذاشتید . وبه حرف مشاور عمل کنید.
من متوجه نشدم دخترتون چند سالشه، اگه تینیجره و مدرسه میره که باید جلوشو بگیرید و کنترلش کنید، اگه مدرسه نمیره و بزرگتره دیگه هرکاری کنید فایده ای نداره، شما اعتقاد خودتونو دارید اونم اعتقاد خودشو، بجای اینکه ازتون بترسه سعی کنید دوستش باشید و قضاوتش نکنید لااقل بهتون اعتماد کنه بگه کجا میره کجا میاد.
تو عقل داری زن
همه چی رو گفتی به شوهرت مسئله به این مهمی رو نمیگی
ابله
تمام کارات ابلهانه بود
بعد رفتی پیش مشاور مدرسه
واقعا
؟؟؟؟؟؟؟
اصلا نمی فهمم این میزان نا آگاهي رو
برو پیش یه مشاور و روانشناس درست و حسابی
دوست عزیز بدترین کار پنهان کاری هست
حتما به شوهرتون بگید
وپدرش هم با دختر تون صحبت کنه
عزیزم اگر وضع مالیتون خوبه دیگه چرا فشار سر کار رفتن رو تحمل میکنی
اینجوری زود از پا میفتی
از تح دل برات دعا خوندم
انشالله همه چیز برات روبراه بشه
وایییی چقدر لباستون خوشگله🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
خب دختر شما شاید به دکتر زنان مراجعه کرده و این دارو از طریق دکتر تجویز شده ؟ LD اولین تجویز داروی عفونت برای دوشیزگان هست . حالا چرا فکر میکنید دخترتون در رابطه ایی چیزی هست خانم ؟
سلام .مامان سارا .اگه بادختر خودتون حرف بزنی که اون یکمی حرمت هم میرد به بابا ش بگید بعدشم شما نظافت مدیریت زندگی را میتونستید انجام بدید همه مسئولیت ۳تا زندگی وکار بیرون از خونه به اندازه کافی انرژی شما را میگیرد آقارامین باید نظارت رو رفت وآمد بچها میکرد که نکرد واینکه شما میگوید که اون آدم به راهیه وقتی شما درگیر زندگیتونید از کوجا مطمینید اونم درگیر کار مغازه ورفع وفتخ امور زندگی خودتون وقتی انقدر راحت راجب رفت وآمد دخترش بی تفاوت حرف میزنه
سلام
من نگرانی های این خانوم رو درک میکنم و بهشون حق میدم
اما شاید دخترشون این قرص ها رو برای کیست یا مشکلات زنانه استفاده میکنه
بهتره که بد به دل شون راه ندن و سعی کنن با آرامش جویای احوال دخترشون بشن
به نظرم یک مدت تمام عشق و توجه شون رو متوجه دخترشون کنن
برای مسائل مادرشوهر و خواهرشوهرشون پرستار بگیرن و کسی رو بیارن که توی کارهای خونه بهشون کمک کنه و خودشون بیشتر با دخترشون وقت بگذرونن بیرون برن و تفریحات دو نفره داشته باشن
بعد که به دخترشون نزدیک شدن اگه دیدن خدایی نکرده مشکلی برای دخترشون پیش اومده و خطایی کرده سرزنشش نکنن و سعی کنن کمکش کنن بهترین تصمیم رو بگیره و مشکلاتش رو رفع و رجوع کنن
به نظدم اگر اول کار به پدر دختر بگن ممکنه پدرشون غیرتی بشه و اوضاع از دست این خانوم خارج بشه و دخترشون از مادر کینه بگیره
به نظرم راه حل این مشکل فقط و فقط مجبت به دخترشون و اینکه دخترشون رو جذب خودشون کنن هست
عقاید این خانوم خیلی درسته ولی پافشاری رو این عقاید فقط باعث میشه دخرشون حس درک نشدن کنه و ازشون دور بشه
تا حدی انعطاف نشون بدن که دخترشون جذب مادرشون بشه و بعد بتونن قدم به قدم روی دخترشون تاثیر بزارن
این موضوع صبوری زیاد میخواد و باید مرحله به مرحله پیش برن
داستان زندگی دختر این خانم کمی به داستان زندگی من شباهت داشت یک روز میشه که دخترتون میگه من که بی عقل بودم کاشکی بزرگترهای من رو نمیذاشتن هر چقدر هم شوهرت روشنفکر باشه اگر از گذشته ات با خبر بشه باز هن به روت میاره،تا که دیر نشده با دخترت و همسرت حرف بزن،همسرت رو بگو اگر یک وقتی دختر شما اشتباه کنه دخترهای عمه اش چون بزرگترند نباید بذارند یا که باید به شما بگن،این حرفها رو بگو بعد کمکم به شوهرت بگو که میترسی دخترت از این آزادی سوءاستفاده نکنه
خانم روناک عزیز شما که مشکل مالی نداشتین باید یه خدمتکار استخدام میکردین و به حرف خواهرتون گوش میدادین و ساکن یه آپارتمان نمیشدی .لطفا هر چی زودتر با همسرتون مشورت کنین و خودتون رو با واقعیت تلخ رو به رو کنین .هنوز دیر نشده خدمتکار بگیرین .
سلام نرگس جان و سلام به روناک خانوم به نظر من خوب فکری اول با دختر حرف بزنی عزیزم شاید اون جوری که فکر میکنید نباشه بعد با پدر در میان بزارید چون مردها خیلی زود عصبی میش شاید کاری بکنه که قابل جبران نباشه البته نمیخام شما را نگران کنم ولی اول با سارا حرف بزن ولی عزیزم به محبت به دختر حرف بزن تا ازت نترسه تا حقیقت هر چه هست بهات در میان بزار امیدوارم که همه چیز به خوبی خوشی بگذر عزیزم ❤
سلام دوست من. شما وظیفه ای نداشتی که خدمت گزار خانواده شوهرت باشی. اونا باید پرستار می گرفتند. باید از اول دو دستی شوهرت و دخترت رو می گرفتی و تمام هوش و حواست، رو به اونها می دادی. به شما مربوط نیست که مادر و خواهر شوهرت رو ساپورت، کنی. ببین دخترت از دستت در رفت. نکن آجی. هنوزم دیر نیست . این نوکری خانواده شوهر رو تمام کن. مگه تو رباطی؟؟؟ چقدر جون داری؟؟؟ اگه خودت از پا در بیای کی کمکت میکنه؟ دخترت رو از اینجا دور کن و با شوهرت یه جای دیگه خونه بگیر، برای اونها هم پرستار
عزیرم شماچرادارین استباه من رو می کنیدچون زیادی خوب ومهربون باشید توقع ادمهاازشمازیادمیشه بهتربن راه دوری ازاین ادمهاهست وحتمامسکل دخترتون به همسرتون بگیدوبرای کارهاتوت کارگربگیرید
به نظرم اول در مورد این موضوع با همسرتون صحبت کنید و از همسرتون بخواهید تو رفتارش با دخترش نه تنها باهش دوست باشه در جایی بازم جدی و محکم باشه ظاهرا با داستانی که تعریف کردین همسرتون فرق بین باز بودن و حریم خونه و روابط ازاد دخترتون رو اصلا نتوسته تفکیک کنه بعداز اینکه تونستید همسرتون با خودتون همراه کنید برید پیش مشاور به نظرم همسرتون به خاطر نرمش زیادی مسبب این موضوع شدن که دخترتون دیگه خیلی رو حرفهای مادرانه شما حساب باز نمیکنه
به نظر من کار اصولی و منطقی اینه که با دخترتون پیش یه تراپیست خوب برید و صحبت کنید نه پدرشون و نه مشاوره مدرسه به صورت غیر مستقیم یه تراپیست به صورت مستقیم میتونن راهکار درست پیش پاتون بزارن و اینکه اصلا دخترتون رو سرزنش نکنید چون خودش بزرگ و میتونه تصمیم بگیره و هر ادمی غریضه ی جنسی داره اینکه پیشگیری کرده خوبه ما باید به بچه ها در مورد روابط و سکس اگاهی بدیم نه اینکه مجازات کنیم یا منع چون این خشونت و سختگیری ها بچه ها رو بیشتر سوق میده به اینکه به ادمهای اشتباه اعتماد کنن و ازشون سواستفاده بشه
سلام خسته نباشید روناک خانم شما باید قوی باشید برای شوهرتان تعریف کنید ودخترتان هم صدا بزنید ازش بپرسید جلویی باباش وراهی حلی پیدا کنید شما هم مجبور نیستید ستون اون خونه باشید خواهر شوهرت دوتا دختر داره عوض اینکه برند بگردند مواظب مادرش و مادر بزگشان باشند شما هم معلم هستید میتونید خرج خودت دربیاری به فکر خودت هم باش 🥺
خانم محترم شما معلم استید قوی استوار باشید در قدم پدرش مقصر است باید پدرش گپ بزنید. بعد هر دو با دختر خانم صحبت کنید.
مسولیت شما زیاد است باید از مسولیت کار خانه به نحوی کم کنید.
دستت درد نکنه نرگس خانم با این صدای ارام بخش انشالله موفق و سر بلند 👍👍👍👍👍👍👍👍💐💐🌹🌹🌹🌹
سلامت باشید گلم❤
خانم عزیز اگر براتون امکان داره ی مدت مرخصی بگیرید بیشتر کنار دخترتون باشید کم کم باهاش صحبت کنید اگر براتون امکان داره از اون خونه اسباب کشی کنید شما عملا با به عهده گرفتن تمام مسعولیتها خانواده همسرتونو فلج کردیدچند تا خانم در اون خونه هست که میتونن مسعولیتها رو به عهده بگیرن با دخترتون صحبت کنید واز اصل ماجرا اگاه بشید بای مشاور هر سه نفرتون صحبت کنید تا کمکتون کنه
محکم صحبت کردن یه زن با فرزند بدون هماهنگی رفتاری با مرد تبعات داره وقتی رفتار والدین چند شاخه بشه همین تبعات رو داره
سلام شما نیازی به دعا ندارید جلوی اشتباهاتون رو بگیرید نا شکری هم نکردی حق زندگی کردن رو از خودت گرفتی شما باید واسه اونا خدمتکار و پرستار میگرفتی ستون خانه هم کمک میخواد وگرنه خراب میشه بعد هم چرا جریان دخترت رو به شوهرت نمیگی میخوای مقصر خودت در بیای اشتباهات رو قبول کن و درستشون کن متشکرم
عزیزم شما حتما باهمسرتودخترتون را پیش یک مشاور ببرید تامشکل تون حل شه
واینکه توی خونه های شلوغ کنترل بچه از دست مادر وپدر خارج میشه هرچه زودتر اگه امکان داره خونت را جدا کن و وقت رابرای بچه های خودت بزار وجونی خودت شما به دنیا نیمدی که دیگران راحت زندگی کنند اگه کار شون زیاده گارگر بگیرند برای ازمایش که شده یک هفته بگو کمر درد دارم وبه خواب توی جا اون وقت اون روی همه را میبینی
خانم شما در اصرع وقت خونه تون رو جدا کنید که بقیه مجبور بشن مسئولیت پذیر بشن به جای این سرویس دادنای بی دلیل حواست به دختر باشه و پیش روانشناس ببرش
اولین جوابی که از دخترتون میشنوید اینه که مال من نیست چند مدتی دنبالش برید و سعی کنید حقیقت روابطش رو پیدا کنید
هر چه زودتر با همسرتون درمیان بزارید
وباهسرتون دوتایی دخترتون را به مشاور ببرید واین دوره نمیشه مثل قدیم چند خانواده باهم زندگی کنند تربیت بچه توی خانواده شلوغ از دست مادر خارج میشه هر چه زوتر اگه میتونی خونت را جدا کن وحتی رفت وآمد را هم با خانواده شوهرت کم کن وکنترل بچه هات را دست بگیر شما باید ستون خانوده خودت باشی مسعول دیگران نیستی در آخر هم بده کار میشی اونا هم اگه به کارشون نمی رسند کارگر بگیرند این طوری شما از پا در میایی چند روز به بهانه کمر درد بخواب توی رخت خواب اون روی آدما را میبینی
اگر بتونید دخترتون رو پیش مشاور ببرید خیلی بهتره و برای کار خونه چون زیاده کارگر بگیرید تا به تنهایی خسته نشین. با تشکر از نرگس جون ۰🙏🌹
اول از همه به شوهرتان بگید که پدر دخترتون هست و خیلی بهتر میتونه دخترتون را جمع و جور کنه خودتون به هیچ وجه با دخترتون در این مورد صحبت نکنید
ببخشید درسته عقلش نمی رسید ولی ادب یا کار میشد یادش داد
من پسرم ۲ساله
می فرستم سر یخچال وسایل بیاره بعد می بنده
کاش داستان ها رو ساعت ۵ میذاشتی تایمش خیلی دیره و اون موقع نمیشه همه هستن هندزفری گذاشت و گوش کرد بی احترامی به بقیه است .فرداش گوش میدم ولی دیگه کامنت گذاشتن فایده نداره .
این خانم از روی انسانیت مسئولیت زندگی همه را قبول کرده و همه این افراد به نوعی از خوبی ایشان سواستفاده به نفع خودشان می کنند. اینکه افراد همیشه روی خوشی خود تمرکز کنند باعث عواقب بد در زندگی آنها خواهد بود
این خانم نباید با زمان بازی کنه چون زمان بیشتر بر علهشه در میاید یک دخترش اعتیادش بدتر میشه ودوم اینکه شوهرش میگه چرا از روز اول نگو فنی هر چه زودتر به پدرش بگه و نتیجه آزادی زیادی که به بچهاش داده را ببیند
شوهر این خانم نوکر استخدام کرده نه زن زندگی و باید این آقا هر چی سریع تر به خودش بیاد و ببینه دور و برش چی میگذره
نرگس خانم از شما ممنونیم ….پدرایشان باید در مورد رفت وامد بچه اش با مادر یکی باشند خوشی تو خونه با پدرومادرو حساب شده انجام بشه خدا کمک تون کند
خسته نباشی بانوی عزیز و ممنون از بیان شیرینینتون. و روناک خانم عزیز شما حتما موضوع رو با همسرتون در میان بزاید. و امیدوارم مشکلتون به
زودی حل بشه.
خيلى وقت ها اين قرصها براى تنظيم هورمن هست
خانم عزیز شاید مشکل تایم پریودی داره و از این قرص ها مصرف میکنه
🌸❤️🌸❤️
بايد پدرش حتما در جريان باشد
عزیزم روانشناس درست میگ
اول باهمسرت حرف بزن
چرا همه این بار رو ک بیشترتقصیرخودش هست شماداری ب دوش میکشی؟
اتفاقاشاید دخترتون ببینه همسرتون پشت شماست بهتر خودشوجمع وجوربکنه
بامشاور درمورد خودتون هم صحبت کنین
یعنی چی ک شماستون زندگیهستین وبااین حرفها مجبورتون میکنه این بار زیادرو ب دوش بکشید؟!!!
ایکاش حالا ک اوضاع مالیتون تقریباخوب بود از اول حداقل یکی رو میاوردیدکمک دستتون ک تو نظافت و.. کمک کنه
حالاهم دیر نشده
بهشون بگید ن از نظر روانی و ن جسمی دیگ کشش اینهمه کار روندارید
خودتون هم ک کارمندید
هزینش رو هم خودتون بدید
شاید اونام خودشونویکم جمع وجور کنن
نکردن هم مهم نیست شماانقدسختی نمیکشین
عزیزم شاکر بودن ی چیزه،زیر بار زور رفتن ی چیز دیگ. ب این بهانه باز مثل سالهای قبل این بیگاری ک ازتون میکشن تحمل نکنین.
نرگس جون ترسناک هم بزار،❤❤❤
نرگس خانم داستان های ترسناک هم گاهی بزارید ❤
آره واقعا داستان ترسناک عالیه❤
ممنون نرگس جان، از ته دل آرزو میکنم مشکل این دوستمون حل بشه و باهاشون موافقم که آزادی با بیبند و باری فرق داره امیدوارم دختر ایشون هم راه درست را پیدا کنند.
سلام عزیزم به شوهرتون بگو برای داشتن یه ستون محکم احتیاج به یه صفحه ستون هست باید در کنار شما شوهرتون باشه یه دست صدا نداره پیگیر دخترتون باشید اون خودش یه اخطار بوده که خدا بهتون نشون داده پس تا دیر نشده اقدام کنید
با دخترتون با جدیت صحبت کنید بانو
بنظر من اول با دختر تون صحبت کنید شاید دخترتون مشکل هورمونی داری خیلی وقتا پزشک این قرص ها برای مشکلات هورمونی زنان تجویز می کنن باید مطمئن بشوید بعد همسرتون رو در جریان بذارید
هرچە زودتر از اون خونە مادرشوهر عفریتەات بیرون بیا، اصلا این عفریتەها واسە یک مرد مردە خودشونو بە مردگی زدند کە هیچ هیچ هیچ وظیفە تو نیست.اگە اون رامین بی عرضە هم باهات نیوم ازش جدا بشو.مرد بی لیاقت
همین پدر و مادرهای مثلاً روشنفکر این بلا رو به سر فرهنگ روابط خانوادگی کشورمان اورده،از غرب هم غربیتر شدند
قطعا باید به پدرش بگین
با پدر یکجا با او صحبت کنید.
مرسی نرگس جونم از بیان شیرینت ایشالا هرچه زودتر مشکل دوست عزیزمون حل بشه بهترینها رو براشون آرزو میکنم 🌹🌹🌹🌹
باید به آقا رامین بگی کلاهت رو بزار بالاتر😯😯😯😯
وای بحال خونه ای بین پدرمادر اتحادتربیتی وجودنداره
نرگس جون من دنبال داستان قمر خانم میگردم پیداش نمیکنم اونی که عروس حاجی بود دخترش ابرو ریزی کرد 😅
خیلی داستان زیبایی بودمن گوش کردم لذت بردم ممنون ازنرگس خانم❤❤❤❤
چقد عقب موندس زنه
اول و صد در صد با خودش با آرامش صحبت کن
نرگس جون اون کتابخونه اصلا توسالن جالب نیست نمیاد به اونجا کتابخونه رو بزارید تو اطاق خواب فکر کنم بهتر باشه
بیشتر برای دکور داستان گذاشتم عزیزم😊
3:50 نرگس جان چرا از میکروفن صدای تق تق میاد
4:00 4:06
😢😢😢 چه درد بزرگی واقعا درکش میکنم خدا نصیب کسی نکنه
🌹🌹🌷🌹🌹
خوب آزادی هم حدی داره
مجددا به این خانم سفارش میکنم خیلی زود ابتدا با خود دختر خانمشون موضوع رو مطرح کنند البته کار سختیه ولی شاید شاید توجیه بشند با دلیل و مدرک که مال خود دخترشون نبوده یا شاید پیدا کرده شاید کسی دیگه گذاشته داخل کیفش ما هم دعا میکنیم همینجوری بوده باشه ، البته گفتم با دلیل و مدرک ثابت بشه بهشون ، انشااله که همین باشه ، بعد اگه خدایی نکرده مال خودش بود سریعا با پدرش مطرح بشه .