درود راوی جان دل ، اینهمه میگن در گذشته محبت بود صمیمیت بود مردم هوای همدیگرو داشتند بخدا دروغه محضِ ، یه مادربزرگ که میگن جونش و نوه ش اینطور برخورد کرده ، پدر بی مسیولیتی که با نادونیش زن و بچه شو بیچاره کرده ، مهر و محبت و عشق و علاقه در گذشته توهمی بیش نیست .
درود فاصله بین خوشبختی و بدبختی لحظهای درنگ بیش نیست. حتی حیوانات هم خوی جنگی رو از دست میدن و اجتماعی میشوند، دیگه ما که با اشرفیم خدا راضی باشه شوهرش راضی باشه همه راضی باشند
قشنگ بود،ممنون ❤❤❤..من یادم اون قدیما تو روستا این اتفاق ها میفتاد .روستاهای پایین و بالا همشم سر اب بود .چقدر کشته و زخمی میدادن .حتی زمانی بود که من زیاد سنی نداشتم یکی از اشناها تعریف میکرد دو تا روستا بهم ریخته بودن سر اب که گروه ضربت اومد وسط ..و این میون چند نفرم کشه شده بودن ..قدیم نه صلح بود ن صفا..
سلام مستان جان:باید اعتراف کنم درمیان داستان گوها شما تنها کسی هستید که هم خوش صدا و هم خیلی روان وبدون غلط جمله هاتون ادا می کنید فقط نمیدونم چرا همیشه داستانهای قدیمی وروستایی و...تو این مایه ها رو انتخاب می کنید😮😮؟؟ممنون وخسته نباشید.
خانم محمدی عزیز منم داستانهای شما را میشنوم و دنبال میکنم ولی چند تا پیشنهاد انتقادی دارم که امیدوارم در کارهاتون اعمال کنید و انجام بدید ! داستانی شنیدم ازتون که دختری بود که در خواب و رویا گربه های را میدید که بهش حمله میکنن و بهش صدمه میزنن ! و داستان بعد از مراجعه به چند روانپزشک دختر را پیش دعانویس بردن و بقیه ماجرا .. شما باید انسان فرهیخته ای باشید لطفا داستانهایی را که از اینطور خرافات یا کارهای بی منطق درش مطرح میشه بیان نکنید ، در شرایط حال به دلیل گرایش حکومت به دعا و رمال و جن و غیره دائم اصرار به ترویج جهالت و نادانی و ما آگاهی برای مردم دارن لطفا شما دیگر به این قضیه دامن نزنید ! ۲- از بکار بردن الفاظ رکیک در عنوان داستانها برای جذب خواننده و جذب فالور وملت نادان و حشری که حتی اگر یه لحظه نگاه آدم بهش میافته استفاده نکنید ۳- در شرایط حال فساد و فحشا و وحشیگری و بی اعتنایی به اصول اخلاقی به حد وفور در جامعه بیداد میکنه لطفا شما با روایت این نوع داستانها این بینچبند و باری و وحشیگری را عادیستزی نکنید ! این چندش اوره که پدر به دختر تجاوز کنه و برادر به خواهر و پسر به مادر و عمه با برادرزاده و دایی با خواهر زاده ... هر چند این جور فجایه در جامعه رخ میده ولی با این حجم از بیان اینگونه داینانها کمکم قبح و زشتی کار لوث میشه و عادی میشه ! بهر صورت هر قدمی یا عملی باید با هدف فرهنگسازی و اصلاح جامعه عوضی این روزهای ما باید باشه نه اینکه این اعمال زشت را طوری مطرح کنه که همه در حال تجاوز به همدیگه هستن و تنها مسئله مطرح در جامعه جفگیری بهر طریقی و با هر کسی باشه !
درود راوی جان دل ، اینهمه میگن در گذشته محبت بود صمیمیت بود مردم هوای همدیگرو داشتند بخدا دروغه محضِ ، یه مادربزرگ که میگن جونش و نوه ش اینطور برخورد کرده ، پدر بی مسیولیتی که با نادونیش زن و بچه شو بیچاره کرده ، مهر و محبت و عشق و علاقه در گذشته توهمی بیش نیست .
نرگس جون مرسی که با ما هستی💖
درود و سپاس به راوی عزیزمون. 😊❤🍀🌹👌🏼💛🥇🙏🏼😘🤗👏🏻👏🏻👏🏻.
سلام راوی خوش صدا و دلنشینم شنیدن داستان با صدای جادویی خانوم مستان شنیدن داره عزیز دلم هستید برایتان سلامتی و تندرستی آرزومندم آمین ❤🎉❤🎉❤🎉❤
ساحل جون مرسی که با ما هستی💖
چرا درست مثل آدم زندگی نمی کنن که خود وخانواده تو درد سر نیفته
سپاس از همراهیتون🌹👌🏻
❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
❤❤
💖💖💖
درود
فاصله بین خوشبختی و بدبختی لحظهای درنگ بیش نیست.
حتی حیوانات هم خوی جنگی رو از دست میدن و اجتماعی میشوند، دیگه ما که با اشرفیم خدا راضی باشه شوهرش راضی باشه همه راضی باشند
سپاس از همراهیتون 🌹👌🏻
یعنی بالاخره عقد دایمش کرد؟
سپاس راوی خوش بیان
به رخ جان مرسی که با ما عستی💖🌹بله عزیزم بالاخره عقدش کرد
Awesome ❤
Great ❤
قشنگ بود،ممنون ❤❤❤..من یادم اون قدیما تو روستا این اتفاق ها میفتاد .روستاهای پایین و بالا همشم سر اب بود .چقدر کشته و زخمی میدادن .حتی زمانی بود که من زیاد سنی نداشتم یکی از اشناها تعریف میکرد دو تا روستا بهم ریخته بودن سر اب که گروه ضربت اومد وسط ..و این میون چند نفرم کشه شده بودن ..قدیم نه صلح بود ن صفا..
مرسی از وایب خوبتون 🌹
ممنونم عزیزم ، قلبت پر از برکت عشق و شادی ❤❤❤❤
تارا جان مرسی که با ما هستی🌹
درود وسپاس ❤❤
🌹🌹🌹
Thanks ❤✌
سپاس🌹
perfect❤❤❤
مرسی عزیزدلم💖
درودوسپاس❤❤❤
سپاس دوست عزیز🌹
مردم همیشه بدذات بودند بخصوص نسبت به زنها ❤❤❤❤
مهردخت جون مرسی که با ما هستی💖
سلام مستان جان:باید اعتراف کنم درمیان داستان گوها شما تنها کسی هستید که هم خوش صدا و هم خیلی روان وبدون غلط جمله هاتون ادا می کنید فقط نمیدونم چرا همیشه داستانهای قدیمی وروستایی و...تو این مایه ها رو انتخاب می کنید😮😮؟؟ممنون وخسته نباشید.
مخاطب سرگذشتارو میفرسنه واسمون 🌹👌🏻سپاس از همراهی و دقتتون🌹سعی میکنیم سرگذشتای مدرن بیشتری بزاریم
خانم محمدی عزیز منم داستانهای شما را میشنوم و دنبال میکنم ولی چند تا پیشنهاد انتقادی دارم که امیدوارم در کارهاتون اعمال کنید و انجام بدید ! داستانی شنیدم ازتون که دختری بود که در خواب و رویا گربه های را میدید که بهش حمله میکنن و بهش صدمه میزنن ! و داستان بعد از مراجعه به چند روانپزشک دختر را پیش دعانویس بردن و بقیه ماجرا .. شما باید انسان فرهیخته ای باشید لطفا داستانهایی را که از اینطور خرافات یا کارهای بی منطق درش مطرح میشه بیان نکنید ، در شرایط حال به دلیل گرایش حکومت به دعا و رمال و جن و غیره دائم اصرار به ترویج جهالت و نادانی و ما آگاهی برای مردم دارن لطفا شما دیگر به این قضیه دامن نزنید ! ۲- از بکار بردن الفاظ رکیک در عنوان داستانها برای جذب خواننده و جذب فالور وملت نادان و حشری که حتی اگر یه لحظه نگاه آدم بهش میافته استفاده نکنید ۳- در شرایط حال فساد و فحشا و وحشیگری و بی اعتنایی به اصول اخلاقی به حد وفور در جامعه بیداد میکنه لطفا شما با روایت این نوع داستانها این بینچبند و باری و وحشیگری را عادیستزی نکنید ! این چندش اوره که پدر به دختر تجاوز کنه و برادر به خواهر و پسر به مادر و عمه با برادرزاده و دایی با خواهر زاده ... هر چند این جور فجایه در جامعه رخ میده ولی با این حجم از بیان اینگونه داینانها کمکم قبح و زشتی کار لوث میشه و عادی میشه ! بهر صورت هر قدمی یا عملی باید با هدف فرهنگسازی و اصلاح جامعه عوضی این روزهای ما باید باشه نه اینکه این اعمال زشت را طوری مطرح کنه که همه در حال تجاوز به همدیگه هستن و تنها مسئله مطرح در جامعه جفگیری بهر طریقی و با هر کسی باشه !
❤❤❤❤
💖💖💖
❤❤❤❤❤
💖💖💖
❤❤❤
💖💖💖
❤❤