Ustad Sarahang -Ghazal داهنگونو محفل غزل ابوالمعانی بیدل جز سوختن به یادت مشق دگر ندارم برای دوستان فرهیفته و پر ارجم سید نجیبی گرامی و سید جواد عزیز تقدیم است
Salam hamwatanan aziz yak dua mekunem bar roye Ustad Sarahange mahroom khuda wande paak royeshana shaad araam dashta basha hamraye tamame kasane ke foud kar dan janatah nasibe hamayeshaan. We love you always ❤️❤️❤️ wa zendabad 🇦🇫🇦🇫🇦🇫 aaif aaif ke dar sahate kharab qaraar dara 😢😢😢😢🙏 khudawande pak yak sol wa arami bare ma betaan!
هنر آن زمان زیبا بوده و روحش گذشته گان این هنر شاد باد، اما نکته حایز اهمیت این است که چه قدر فضای زبانی مملو از تعصب و تکه محوری بوده که کلمات آغلی، شاغلی و پیغلی شنیده می شود که در زبان پارسی نیستند..
بیدل دهلوی » غزلیات جز سوختن به یادت مشقی دگر ندارم در پرتو چراغی پروانه مینگارم روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم بیکس شهید عشقم خاک مرا بسوزید خاکستری زند کاش گل بر سر مزارم زین باغ شبنم من دیگر چه طرف بندد آیینهای شکستم رنگی نشد دچارم جز درد دل چه دارد تبخاله آرمیدن یارب عرق نریزد از خجلت آبیارم شوقی که رنگ دل ریخت در کارگاه امکان وقف گداز میخواست یک آبگینهوارم شمع بساط الفت نومید سوختن نیست در آتشم سراپا تا زیر پاست خارم خاکم به باد دادند اما به سعی الفت در سایهٔ خط او پر میزند غبارم صبر آزمای عشقت در خواب بینیازیست گرداندنم چه حرفست پهلوی کوهسارم بیفهم معنیی نیست بر دل تنیدن من تمثال کردهام گم آیینه میفشارم بیدل به معبد عشق پروای طاقتم نیست چندانکه میتپد دل من سبحه میشمارم
جز سوختن به یادت مشقی دگر ندارم در پرتو چراغی پروانه مینگارم روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم بیکس شهید عشقم خاک مرا بسوزید خاکستری زند کاش گل بر سر مزارم زین باغ شبنم من دیگر چه طرف بندد آیینهای شکستم رنگی نشد دچارم جز درد دل چه دارد تبخاله آرمیدن یارب عرق نریزد از خجلت آبیارم شوقی که رنگ دل ریخت در کارگاه امکان وقف گداز میخواست یک آبگینهوارم شمع بساط الفت نومید سوختن نیست در آتشم سراپا تا زیر پاست خارم خاکم به باد دادند اما به سعی الفت در سایهٔ خط او پر میزند غبارم صبر آزمای عشقت در خواب بینیازیست گرداندنم چه حرفست پهلوی کوهسارم بیفهم معنیی نیست بر دل تنیدن من تمثال کردهام گم آیینه میفشارم بیدل به معبد عشق پروای طاقتم نیست چندانکه میتپد دل من سبحه میشمارم
روحش شاد و یادش گرامی باد خداوند متعال جنت فردوس نصیب شان کند. اما اوج تعصب درمقابل زبان فارسی.
الله اکبر خداوند متعال صدقه دیگر در این گلستان همچو شما نروید بابای بزرگوار انشاالله جنت فردوس نصیبتان باد :
اقای محترم سلطانی یک جهان از شما سپاس ،میکنیم .بی حد غزل پر کیف ،وعالی مثل همیش.
تشکر از شما بزرگوار آقای احمدی صاحب به به
Salam hamwatanan aziz yak dua mekunem bar roye Ustad Sarahange mahroom khuda wande paak royeshana shaad araam dashta basha hamraye tamame kasane ke foud kar dan janatah nasibe hamayeshaan. We love you always ❤️❤️❤️ wa zendabad 🇦🇫🇦🇫🇦🇫 aaif aaif ke dar sahate kharab qaraar dara 😢😢😢😢🙏 khudawande pak yak sol wa arami bare ma betaan!
استاد فرزانه والاگهر هنر موسیقی اصیل دلنواز سراهنگ بیدل شناس عاشق پیشه صوفی مشرب را خداوند رحمت نصیب کند واقعن فیض بردیم ممنون الطاف لطف تان سلطانی عزیز کامگار باشید
صفت سراهنگ این مردی بزرگ را تنها بیدل خواهد توان . مایان عاجزیم .روح اش شاد باد.
استاد سرآهنگ موسیقی افغانستان ره عزت بخشید، تحفه خداوند یکتا به سرزمینم استاد سرآهنگ سرتاج موسیقی افغانستان ❤
روح استاد بزرگوار پیر خرابات شاد و یادشان گرامی.
I lost my beloved sister, May Allah’s Mercy be upon her and you Ustad Aziz
روحت شاد استام معظم
ممنون که چنین غزل زیبا را نشر نمودید
یکی از بهترین آهنگ های استاد گرانمایه مان این غزل زیباست روح ات شاد یادت گرامی باد سراهنگ بزرگ ❤🙏🌹
واقعا که استاد بودی روح ات شاد باد
خداوند روحت را شاد و بهشت برین را جایت قرار داشته باشه انشاءالله
عالیست
درود فراوان بر روان عرفانی استاد
روح تان شاد استاد! ❤
به محشر چون سري خجلم برآرم ز كفن گويم
يارب داغ حجران ديده ام ديگر نسوزانم
استاد واه واه
روحش شادویادش گرامی سرتاج موسیقی
Thank you sir for this upload.
روحت شاد استاد عزیز
Great. Beautiful. Awesome.
روحتان شاد و یادتان گرامی استاد فراموش نشدنی💜💜💜💜
Very Nice
روحت شاد یادت گرامی استاد
هنر آن زمان زیبا بوده و روحش گذشته گان این هنر شاد باد، اما نکته حایز اهمیت این است که چه قدر فضای زبانی مملو از تعصب و تکه محوری بوده که کلمات آغلی، شاغلی و پیغلی شنیده می شود که در زبان پارسی نیستند..
روح استاد بزرگوار محمدحسین سراهنگ شاد ویادش گرامی باد خداوند متعال بهشت برین رانصیبش کند افتخار تمام فارسیزبان جهان
سر تاج موسقی افغانستان ❤️❤️❤️
روحت شاد بزرگ مرد
خداوند استاد را معفرت کند
اگرشعر غزل ازبیدل باشد و آواز موسیقی ازسراهنگ پرچم شعروادب زبان فارسی وموسیقی افغانستان برای همیشه درهتزاز خواهد بود
واقعا نمی فهم با کدام لفظ صفت کنم بی نهایت عالی تشکر
روح سر آهنگ عزیز ما شاد 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
سرشکم دود آهم شعله ام داغ دلم (بيدل)
چو شمع از حاصل هستي سراپايم همين دارد
روحت شاد ابر ستاره شرق
جاوىد طهماس سر اهنك
روحت شاد پدر موسیقی کلاسیک
بسیار عالی اقای سلطانی عزیز.اما فکر مینکم آهنگ را قطع کردین اگر چنین باشد باقی مانده انرا نشر کنید.معذرت میخواهم .مدیون شما
جز سوختن بیادت راه دیگر ندارم
سر تاج موسیقی شرق
ﺭﻭﺣﺖ ﺷﺎﺩ.ﺟﻨﺖ ﻓﺮﺩﻭﺱ ﻣﻜﺎﻧﺖ ﺑﺎد.
بیدل دهلوی » غزلیات
جز سوختن به یادت مشقی دگر ندارم
در پرتو چراغی پروانه مینگارم
روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم
خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم
بیکس شهید عشقم خاک مرا بسوزید
خاکستری زند کاش گل بر سر مزارم
زین باغ شبنم من دیگر چه طرف بندد
آیینهای شکستم رنگی نشد دچارم
جز درد دل چه دارد تبخاله آرمیدن
یارب عرق نریزد از خجلت آبیارم
شوقی که رنگ دل ریخت در کارگاه امکان
وقف گداز میخواست یک آبگینهوارم
شمع بساط الفت نومید سوختن نیست
در آتشم سراپا تا زیر پاست خارم
خاکم به باد دادند اما به سعی الفت
در سایهٔ خط او پر میزند غبارم
صبر آزمای عشقت در خواب بینیازیست
گرداندنم چه حرفست پهلوی کوهسارم
بیفهم معنیی نیست بر دل تنیدن من
تمثال کردهام گم آیینه میفشارم
بیدل به معبد عشق پروای طاقتم نیست
چندانکه میتپد دل من سبحه میشمارم
KQUDOOS
Nasier Ahmad Sultani ممنون
KQUDOOS
شعر بسیار بلند وعالی است ممنون نان!
جز شنیدن همه الفاظ بیجاست.
😥😪
جز سوختن به یادت مشقی دگر ندارم
در پرتو چراغی پروانه مینگارم
روز نشاط شب کرد آخر فراق یارم
خود را اگر نسوزم شمعی دگر ندارم
بیکس شهید عشقم خاک مرا بسوزید
خاکستری زند کاش گل بر سر مزارم
زین باغ شبنم من دیگر چه طرف بندد
آیینهای شکستم رنگی نشد دچارم
جز درد دل چه دارد تبخاله آرمیدن
یارب عرق نریزد از خجلت آبیارم
شوقی که رنگ دل ریخت در کارگاه امکان
وقف گداز میخواست یک آبگینهوارم
شمع بساط الفت نومید سوختن نیست
در آتشم سراپا تا زیر پاست خارم
خاکم به باد دادند اما به سعی الفت
در سایهٔ خط او پر میزند غبارم
صبر آزمای عشقت در خواب بینیازیست
گرداندنم چه حرفست پهلوی کوهسارم
بیفهم معنیی نیست بر دل تنیدن من
تمثال کردهام گم آیینه میفشارم
بیدل به معبد عشق پروای طاقتم نیست
چندانکه میتپد دل من سبحه میشمارم
خاک شما شوم استاز بزرگ وار :
L