جامعه ایران دوره گفت و گفت را سپری کرده است. اکنون در درون دوران گفتگو است. همه دارند میکویند ، صداهای گوینده ها از کنار گوش طرف مقابل رد میشود ، بدون اینکه کوششی در دریافت صدا ها وجود داشته باشد. بلی اکنون ما در دوران گفتگو هستیم. ولی زمانی جامعه ایران پیشرفت محسوس خواهد کرد که وارد دوران گفتو شنود شود. فعلا هنوز در دوران گفت و شنود نیستیم. محمد -گ.
نوستم ؛ « از فلیسوفان سوال می کنم که چرا مانند عصر باستان در همه حوزه های تخصصی نظرات تخصصی می دهند » این کامنت رو زچد حذف کردند و چند بار هم مانند چنان کامنت هایی را؛ شاید خلاف نظر ی که دوست دارید فحاشی باشد !!!
در مناظره تفاوت زیادی است بین کسی که با هدف پیروزی در مناظره وارد شده با فردی که ، به منظور متقاعد کردن و آوردن طرف مقابل به تعدادی از نکته نظرات خویش است. و همزمان مترصد شنیدن طرف مقابل و تقبل نظر های منطقی مقابل و بطور خلاصه ، هدف او گفت و شنود است. شنوندگان مناظره ، این تفاوت در گرایش طرفین را تشخیص میدهند . مناظره کننده ای که حرف حق طرف مقابل را قبول می کند، در حقیقت به گفته های خودش وزن و اعتبار میبخشد. مناظره کننده ای که فقط به فکر برد وارد مناظره شده است ، و شنودی انجام نمیدهد ، و از هر مغلطه ای برای پیروزی استفاده میکند، شنوندکان را ابله تصور می کند. شنوندکان چنین مناظراتی ، اینچنین سیگنالهایی را بخوبی ضبط می کنند . در مناظرات ، هدف نباید پیروزی باشد، بلکه باید متفاعد کردن طرف مقابل و توجه ، فهم درک ضعف های خویشتن است . از یک گفتگوی صحیح ، و از یک رفت وبرگشت، باید ارتقا فکری ، برای هر دو طرف حاصل گردد. چنین است که به نگرش من، «کفت و شنود » بهتر از « گفت و گوی » ، چنین تبادلی را می رساند . در جامعه مان، تا زمانیکه این نکته باریک و مهم را در نیافته ایم و نهادینه نکرده ایم، از این مرحله تکاملی فرهنگی گذر نخواهیم کرد. همه ابزار دیگر کذار ، بعد از نهادینه کردن گفت و « شنود » قرار می کیرند. در هر رفت و برگشت گفتاری ، از خود بپرسید، آیا این گفت و گفت بود ؟ یا گفتگوی بود ؟ یا گفت و شنود ؟ گویا ایران ما، مرحله گفت وگفت را سپری کرده است، و در درون دوران گفت و گوی است ( در خقیقت ادای گفتار را در می آوریم . هر دو سخن می کوییم، ولی صوت سخنان همدیگر از کنار گوشمان می کذرد ، و تلاشی از طرفین ، برای اجازه ورود به عمل نمی آید ) والبته هنوز به دوران گفت و شنود وارد نشده ایم . از یک جفت گیوه .
جناب خلجی شما که در باره آداب سخن گفتن برنامه پخش می کنی آخرین سخنی که در برنامه قبلی چندین بار گفتی رضا پهلوی ابله این نشون میده هیچ چیز در باره ادب و نزاکت نمیدونی
استاد بزرگوار جناب خلجی بسیار از هموطنان عزیز ما هستند که دیالوگ را مشورت میخوانند و معتقدند باید در جمیع امور مشورت کرد وبحثوجدل و مناظره ومغلوب کردن طرف و اعتقاد به من حق دارم یا درست میگم را کنار گذاشته ام. حتی در تربیت فرزندان هم به دستور و اوامر والدین اعتباری نمیدهند. والدین از طریق مشورت کشف راه حل درست میکنند فرزندان در این مشورت شرکت میکنند مشورت برای آنها همان دیالوگ شماست یعنی کشف دلایل افکار و باور های خود و دیگران و جستجوی در دیدن جهان از نظر دیگری این هموطنان مدتهاست مشورت میکنند
گفتار بسیار مفیدی بود.متشکر
بسیار عالی و آموزنده متشکرم
بسیار آموزنده! ممنون از طرح این موضوعات بنیادین.
سپاس از شما جناب خلجی بابت این آموزش خوب
Thanks
در بهترین دورههای فکری و مبارزاتی بر علیه جهل مرکب هستی
سلام لطفا فایل صوتی این درسگفتار ها را در کانال تلگرام خود بارگذاری بفرمایید با تشکر
جامعه ایران
دوره
گفت و گفت را سپری کرده است.
اکنون در درون دوران گفتگو است. همه دارند میکویند ، صداهای گوینده ها از کنار گوش طرف مقابل رد میشود ، بدون اینکه کوششی در دریافت صدا ها وجود داشته باشد. بلی اکنون ما در دوران گفتگو هستیم.
ولی زمانی جامعه ایران پیشرفت محسوس خواهد کرد که وارد دوران گفتو شنود شود.
فعلا هنوز در دوران گفت و شنود نیستیم.
محمد -گ.
نوستم ؛ « از فلیسوفان سوال می کنم که چرا مانند عصر باستان در همه حوزه های تخصصی نظرات تخصصی می دهند » این کامنت رو زچد حذف کردند و چند بار هم مانند چنان کامنت هایی را؛ شاید خلاف نظر ی که دوست دارید فحاشی باشد !!!
در مناظره
تفاوت زیادی است بین کسی که
با هدف پیروزی در مناظره وارد شده
با فردی که ، به منظور متقاعد کردن و آوردن طرف مقابل به تعدادی از نکته نظرات خویش است.
و همزمان مترصد شنیدن طرف مقابل
و تقبل نظر های منطقی مقابل
و بطور خلاصه ، هدف او گفت و شنود است.
شنوندگان مناظره ،
این تفاوت در گرایش طرفین
را تشخیص میدهند .
مناظره کننده ای که حرف حق طرف مقابل را قبول می کند، در حقیقت به گفته های خودش وزن و اعتبار میبخشد.
مناظره کننده ای که فقط به فکر برد وارد مناظره شده است ، و شنودی انجام نمیدهد ،
و از هر مغلطه ای برای پیروزی استفاده میکند،
شنوندکان را ابله تصور می کند.
شنوندکان چنین مناظراتی ،
اینچنین سیگنالهایی را بخوبی ضبط می کنند .
در مناظرات ، هدف نباید پیروزی باشد،
بلکه باید متفاعد کردن طرف مقابل
و توجه ، فهم درک ضعف های خویشتن است .
از یک گفتگوی صحیح ، و از یک رفت وبرگشت،
باید ارتقا فکری ، برای هر دو طرف حاصل گردد.
چنین است که به نگرش من، «کفت و شنود » بهتر از « گفت و گوی » ،
چنین تبادلی را می رساند .
در جامعه مان، تا زمانیکه این نکته باریک و مهم را در نیافته ایم و نهادینه نکرده ایم،
از این مرحله تکاملی فرهنگی گذر نخواهیم کرد.
همه ابزار دیگر کذار ، بعد از نهادینه کردن گفت و « شنود » قرار می کیرند.
در هر رفت و برگشت گفتاری ، از خود بپرسید،
آیا این گفت و گفت بود ؟
یا گفتگوی بود ؟
یا گفت و شنود ؟
گویا ایران ما،
مرحله گفت وگفت را سپری کرده است،
و در درون دوران گفت و گوی است ( در خقیقت ادای گفتار را در می آوریم . هر دو سخن می کوییم، ولی صوت سخنان همدیگر از کنار گوشمان می کذرد ، و تلاشی از طرفین ،
برای اجازه ورود به عمل نمی آید )
والبته هنوز به دوران گفت و شنود وارد نشده ایم .
از یک جفت گیوه .
جناب خلجی شما که در باره آداب سخن گفتن برنامه پخش می کنی آخرین سخنی که در برنامه قبلی چندین بار گفتی رضا پهلوی ابله این نشون میده هیچ چیز در باره ادب و نزاکت نمیدونی
استاد بزرگوار جناب خلجی
بسیار از هموطنان عزیز ما هستند که دیالوگ را مشورت میخوانند و معتقدند باید در جمیع امور مشورت کرد وبحثوجدل و مناظره ومغلوب کردن طرف و اعتقاد به من حق دارم یا درست میگم را کنار گذاشته ام. حتی در تربیت فرزندان هم به دستور و اوامر والدین اعتباری نمیدهند. والدین از طریق مشورت کشف راه حل درست میکنند فرزندان در این مشورت شرکت میکنند
مشورت برای آنها همان دیالوگ شماست
یعنی کشف دلایل افکار و باور های خود و دیگران و جستجوی در دیدن جهان از نظر دیگری
این هموطنان مدتهاست مشورت میکنند