Matthew 7 - 7 توضیح انجیل متی
Вставка
- Опубліковано 4 лют 2025
- فصل ۷
مسیح قضاوت عجولانه را سرزنش میکند. (۱-۶) تشویق به دعا. (۷-۱۱)
راه وسیع و راه تنگ. (۱۲-۱۴) علیه پیامبران دروغین. (۱۵-۲۰)
انجامدهندگان کلام باشیم، نه فقط شنوندگان (۲۱-۲۹)
مسیح قضاوت عجولانه را سرزنش میکند. (۱-۶)
۱ ۲ «از كسی ايراد نگيريد تا از شما نيز ايراد نگيرند. زيرا هر طور كه با ديگران رفتار كنيد، همانگونه با شما رفتار خواهند كرد. ۳چرا پر كاه را در چشم برادرت میبينی، اما تير چوب را در چشم خودت نمیبينی؟ ۴چگونه جرأت میكنی بگويی: اجازه بده پر كاه را از چشمت درآورم، در حالی كه خودت چوبی در چشم داری؟ ۵ای متظاهر، نخست چوب را از چشم خود درآور تا بهتر بتوانی پر كاه را در چشم برادرت ببينی.
۶«مرواريدهای خود را نزد خوكها ميندازيد چون قادر به تشخيص ارزش آنها نمیباشند؛ آنها مرواريدها را لگدمال میكنند و برگشته، به شما حملهور خواهند شد. به همين ترتيب، چيزهای مقدس را در اختيار انسانهای بدكار مگذاريد.
تفسیر
آیات ۱-۶ ما باید خودمان را قضاوت کنیم و اعمال خود را قضاوت کنیم، اما نباید کلام خود را به قانون برای همه تبدیل کنیم. نباید عجولانه قضاوت کنیم و بدون هیچ دلیلی برادر خود را محکوم کنیم. نباید بدترین حالت مردم را در نظر بگیریم. اینجا یک توبیخ عادلانه برای کسانی است که با برادران خود بر سر خطاهای کوچک دعوا میکنند، در حالی که خودشان را در خطاهای بزرگتر مجاز میدانند. برخی گناهان مانند ذرات کوچک هستند، در حالی که برخی دیگر مانند تیرهای بزرگ؛ برخی مانند پشه، دیگران مانند شتر. نه اینکه هیچ گناهی کوچک باشد؛ اگر ذرهای باشد، یا تراشهای، در چشم است؛ اگر پشهای باشد، در گلو است؛ هر دو دردناک و خطرناک هستند و نمیتوانیم راحت یا خوب باشیم تا زمانی که از بین بروند. آنچه که محبت به ما میآموزد که فقط یک تراشه در چشم برادرمان بنامیم، توبه واقعی و اندوه الهی به ما میآموزد که یک تیر در چشم خودمان بنامیم. عجیب است که یک انسان میتواند در وضعیت گناهآلود و بدبختی باشد و از آن آگاه نباشد، همانطور که یک انسان باید یک تیر در چشم خود داشته باشد و آن را در نظر نگیرد؛ اما خدای این جهان ذهنهای آنها را کور میکند. اینجا یک قانون خوب برای توبیخکنندگان است؛ ابتدا خودت را اصلاح کن
تشویق به دعا. (۷-۱۱)
۷«بخواهيد تا به شما داده شود. بجوييد تا بيابيد. در بزنيد تا به روی شما باز شود. ۸زيرا هر كه چيزی بخواهد، به دست خواهد آورد، و هر كه بجويد، خواهد يافت. كافی است در بزنيد، كه در برويتان باز میشود. ۹اگر كودكی از پدرش نان بخواهد، آيا پدرش به او سنگ میدهد؟ ۱۰اگر از او ماهی بخواهد، آيا به او مار میدهد؟ ۱۱پس شما كه اينقدر سنگدل و گناهكار هستيد، به فرزندانتان چيزهای خوب میدهيد، چقدر بيشتر پدر آسمانیتان، بركات خود را به شما خواهد بخشيد، اگر از او بخواهيد.
تفسیر
آیات ۷-۱۱ دعا وسیلهای است که برای به دست آوردن آنچه نیاز داریم تعیین شده است. دعا کنید؛ زیاد دعا کنید؛ دعا را به یک کار تبدیل کنید و در آن جدی و صادق باشید. درخواست کنید، همانطور که یک گدا درخواست صدقه میکند. درخواست کنید، همانطور که یک مسافر راه را میپرسد. جستجو کنید، همانطور که برای چیزی با ارزش که گم کردهایم؛ یا همانطور که یک تاجر مرواریدهای زیبا را جستجو میکند. بکوبید، همانطور که کسی که میخواهد وارد خانه شود در را میکوبد. گناه در را بر روی ما بسته و قفل کرده است؛ با دعا در را میکوبیم. هر چه دعا کنید، طبق وعده، به شما داده خواهد شد، اگر خدا آن را برای شما مناسب ببیند، و چه چیزی بیشتر از این میخواهید؟ این برای همه کسانی که به درستی دعا میکنند اعمال میشود؛ هر کس که درخواست کند دریافت میکند، چه یهودی یا غیر یهودی، جوان یا پیر، ثروتمند یا فقیر، بلند مرتبه یا پایین مرتبه، استاد یا خدمتکار، دانشمند یا نادان، همه به یک اندازه به تخت فیض خوش آمد میگویند، اگر با ایمان بیایند. این با مقایسهای از والدین زمینی توضیح داده شده است، و آمادگی آنها برای دادن آنچه که فرزندانشان درخواست میکنند. والدین اغلب به طور احمقانهای دلبسته هستند، اما خدا همهدان است؛ او میداند که ما به چه نیاز داریم، چه میخواهیم و چه چیزی برای ما مناسب است. هرگز نباید فرض کنیم که پدر آسمانی ما به ما دستور میدهد دعا کنیم، و سپس از شنیدن امتناع میکند، یا به ما چیزی میدهد که مضر باشد
راه وسیع و راه تنگ. (۱۲-۱۴)
۱۲«پس آنچه میخواهيد ديگران برای شما بكنند، شما همان را برای آنها بكنيد. اين است خلاصهٔ تورات و كتب انبیا.
۱۳«فقط با عبور از درِ تنگ میتوان به حضور خدا رسيد. جادهای كه به طرف جهنم میرود خيلی پهن است و دروازهاش نيز بسيار بزرگ، و عدهٔ زيادی به آن راه میروند، و براحتی میتوانند داخل شوند. ۱۴اما دری كه به زندگی جاودان باز میشود، كوچک است و راهش نيز باريک، و تنها عدهٔ كمی میتوانند به آن راه يابند.
تفسیر
آیات ۱۲-۱۴ مسیح آمد تا به ما بیاموزد، نه تنها آنچه را که باید بدانیم و باور کنیم، بلکه آنچه را که باید انجام دهیم؛ نه تنها نسبت به خدا، بلکه نسبت به انسانها؛ نه تنها نسبت به کسانی که از حزب و عقیده ما هستند، بلکه نسبت به انسانها به طور کلی، همه کسانی که با آنها سر و کار داریم. ما باید با همسایه خود همانطور رفتار کنیم که خودمان آن را مناسب و معقول میدانیم. ما باید در برخورد با انسانها، خود را در همان شرایط و موقعیتهایی که با آنها سر و کار داریم، فرض کنیم و بر این اساس عمل کنیم. تنها دو راه وجود دارد: درست و نادرست، خوب و بد؛ راه بهشت و راه جهنم؛ در یکی از این دو همه در حال حرکت هستند: هیچ جای میانهای در آینده وجود ندارد، هیچ راه میانهای اکنون وجود ندارد. همه فرزندان انسان یا قدیس