درود فراوان به شما خانم عزیز شما بینطیرید من نو این دوره زمانه دختری به عاقلی شما ندیدم واقعا به دونه ای شوهرتم انصافا مرد و لوژی بود الهی عاقبت بخیر باشید
من از راوی محترم سپاسگزارم .وشما نورا جون خواست خدا وهمت جفتتون جواب داده خیلی سخت نگیر عزیز که همیشه همراهت بمونه وامیدوارم بچه دار بشی وکلا این روزا و فراموش کنید جفتتون
بازم مثله همیشه عالی راوی عزیز نمیدونم اسمت چیه ولی خیلی دوستدارم و اینکه نورا جان امیدوارم همیشه خوشبخت باشی و امیدوارم دخترایی با فهمو درایته تو را خدا بیشتر کنه چون خیلیا وقتی میفهنن طرف معتاده کاری باهاش میکنن ک بجای ترک ی درجه موادشا بالاتر ببره موفق و خوشبخت باشی با آرزوی بهترینها برات عزیزه دلم
درود خسته نباشید درود بر شما بانوی قصهگو نمیدونم چی بگم واقعا داغون شدم از این همه ضعف یک دختر از این همه نفهمی یک دختر یعنی انقدر دختر باید ضعیف باشه اگر این داستان واقعی باشه باید فقط تاسف خورد به حال اون دختر که این همه ضعیفه این همه حقیره ببخشید انقدر تند حرف زدم خسته نباشید
انشاالله امیدوارم هرچه زودتر بچه بیارید به درس و دانشگاه تون هم برسید...ببخشید عزیزم من زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی لایک و سابسکرایت حتمأ میکنم شبتون خوش
درود : داستان غم انگیزی بود اول بعدش که تا آخر داستان را گوش دادم ، دیدم که مهرداد بعد از اون کار ، زشتی که انجام داده بود عذاب وجدان داشت و کم کم به نورا علاقمند شد و از بچگی هم به هم علاقه داشتتن ؟ و خدای مهربان خواست مهرداد کار خوبی انجام دهد بعد از اون کار؟! از نورا خواستگاری کرد و کم کم به هم بیشتر از قبل یک دیگر را دوست داشتن درست است که کار مهرداد غلط بود ولی باز خدا را شکر که با هم ازدواج کردید و خانمی کردی و او را از احتیاط نجات دادی و مهرداد هم همت کرد این دوران کوفتی را گذراند و خودش را ، از ، احتیاط لعنتی نجات داد البته با کمک خودت نورا خانم همت کردید ، الهی که زندگی خوبی داشته باشید و مدر و مادر خوبی برای بجه هاتون انشالا در آینده باشید شاد باشید و سلامت الهی همه جوانهای هممون همه خوشبخت شوید و زندگی خوب و شادی را همه به امید خداوند عزیز سپهری کنید و در هر مراحل کار و زندگی همه موفق و پیروز و سر بلند باشید باتشکر 🙏👍🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
راوی عزیز من خیلی کانالای داستان رو دنبال میکنم ولی از آرامش و با تسلط بودن تو خیلی خوشم میاد. موفق باشی
دورت بگردم من ❤️
داستان جالب بسیاروغم انگیز ❤ آخر خوشايند ودلچسب اما اما❤ ممنون ازبیان عالیتان که داستان راخیلی دلنشین مجسم کردید ❤الله نگهدار سبز بمانید ❤❤تشکر
عالی بود. ❤
درود فراوان به شما خانم عزیز
شما بینطیرید من نو این دوره زمانه دختری به عاقلی شما ندیدم
واقعا به دونه ای
شوهرتم انصافا مرد و لوژی بود
الهی عاقبت بخیر باشید
خداروشکر که بهش فرصت دادین و بخشیدیش
خیلی داستان عمانگیز ودر عین حاا آموزنده بود موفق باشی عزیزم 👍🌹❤️
درود مجدد : پدر و مادر خوبی برای بچه ها در آینده نزدیک باشید بازم مرسی تشکر 🌹👍
متشکرم راوی عزیز خیلی عالی بود خیلی دوستت دارم بیانتون❤❤❤❤
مرسی عزیزم عالی بود مثله همیشه موفق باشید
بسیارآموزنده بود❤
خدارو شکر انشاءالله در کنار هم یه عمر خوشبخت و عاقبت بخیر شوید
ممنون از راوی محترم
😅
من از راوی محترم سپاسگزارم .وشما نورا جون خواست خدا وهمت جفتتون جواب داده خیلی سخت نگیر عزیز که همیشه همراهت بمونه وامیدوارم بچه دار بشی وکلا این روزا و فراموش کنید جفتتون
سلام به راوی محترم با صدای رسا ودلنشینش داستان اولش ناراحت کننده ولی آخرش خوب بود❤❤
انشالله همیشه در کنار هم خوشبخت باشید❤
عزیزم من نشنیده لایک میکنم فداتشم خیلی دوستدارم موفقو سلامت باشی گلم
Thank you sister janny
لایکتم عزیزم عالی ❤✌✌👌👌👌👏👏❤❤❤
سلام روزتون بخیرممنونم ازداستانتون خیلی عالی صبحت میکنید.من همش دنبال داستانای شماهستم.🙏
بازم مثله همیشه عالی راوی عزیز نمیدونم اسمت چیه ولی خیلی دوستدارم و اینکه نورا جان امیدوارم همیشه خوشبخت باشی و امیدوارم دخترایی با فهمو درایته تو را خدا بیشتر کنه چون خیلیا وقتی میفهنن طرف معتاده کاری باهاش میکنن ک بجای ترک ی درجه موادشا بالاتر ببره موفق و خوشبخت باشی با آرزوی بهترینها برات عزیزه دلم
عالی مثل همیشه❤👏👏👏همین طور ادامه بدین
درود خدارو شکر اون اشتباه کرده وصبوری نورا جان انشاالله همیشه زندگی خوبی داشته باشید
❤
چه خوب
درود خسته نباشید درود بر شما بانوی قصهگو نمیدونم چی بگم واقعا داغون شدم از این همه ضعف یک دختر از این همه نفهمی یک دختر یعنی انقدر دختر باید ضعیف باشه اگر این داستان واقعی باشه باید فقط تاسف خورد به حال اون دختر که این همه ضعیفه این همه حقیره ببخشید انقدر تند حرف زدم خسته نباشید
انشاالله امیدوارم هرچه زودتر بچه بیارید به درس و دانشگاه تون هم برسید...ببخشید عزیزم
من زیاد اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی لایک و سابسکرایت
حتمأ میکنم شبتون خوش
خدا بده شانس
🎉🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤
❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
درود : داستان غم انگیزی بود اول بعدش که تا آخر داستان را گوش دادم ، دیدم که مهرداد بعد از اون کار ، زشتی که انجام داده بود عذاب وجدان داشت و کم کم به نورا علاقمند شد و از بچگی هم به هم علاقه داشتتن ؟ و خدای مهربان خواست مهرداد کار خوبی انجام دهد بعد از اون کار؟! از نورا خواستگاری کرد و کم کم به هم بیشتر از قبل یک دیگر را دوست داشتن درست است که کار مهرداد غلط بود ولی باز خدا را شکر که با هم ازدواج کردید و خانمی کردی و او را از احتیاط نجات دادی و مهرداد هم همت کرد این دوران کوفتی را گذراند و خودش را ، از ، احتیاط لعنتی نجات داد البته با کمک خودت نورا خانم همت کردید ، الهی که زندگی خوبی داشته باشید و مدر و مادر خوبی برای بجه هاتون انشالا در آینده باشید شاد باشید و سلامت الهی همه جوانهای هممون همه خوشبخت شوید و زندگی خوب و شادی را همه به امید خداوند عزیز سپهری کنید و در هر مراحل کار و زندگی همه موفق و پیروز و سر بلند باشید باتشکر 🙏👍🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
چطور با یه پسری که دعوا کردین رفتی خونه اش؟
عه چقدر داستان چرندی بود با اون لحنی که اصلا به درد راوی گری نمیخوره
خانم لطفاً تند تند تعریف کن حالمون و بهم زدی با این تعریفات چقدر لفتش میدی
❤
سلام به راوی محترم با صدای رسا ودلنشینش داستان اولش ناراحت کننده ولی آخرش خوب بود❤❤
❤
❤