درس اموختم چون مدتهاست دنبال پاسخی در تکمیل پرس هایی که لایه های درونی گنجانده شده اند هستم منطق والطیر راچند بار خواندم ودر قران کنکاش ومثنوی راهمینگونه در درستی ان شک نداشتم اما در تکمیل ان نیازمندم .بخصوص دوایر ونقطه های ابن عربی سپاس که بی طرفانه با توجه به اینکه لباس فقه بر تن دارید توضیح روشن کوتاه ومفید فرمودید
وجود تشخص داره نتیجتا یک وجود بیشتر نداریم و بقیه وجود نما هستند....مثلا انسان و تصویرش در ایینه ...تصویر در ایینه یک وجود نما از انسان است به عبارتی چیزی جز انغکاس وجود انسان نیست و اساسا عکسی در ایینه نیست بلکه همش انعکاس نوره....همه موجودات انعکاس صفات جمال و جلال حقند ......یک هستی هست و بقیه قائم به ان هستی.....ذات موجدات چون استقلال ذاتی ندارند همه صفرند و ایه چیزی جز نشان دادن از خودش چیزی نداره همونطور که تصویر در ایینه همین رو میگه...
نخیر آقا عرفا ظاهرا به وحدت موجود هم بر طبق برخی اقوال معتقدند. سبحان من هو ( یا سبحان الذی)اظهر الاشیا و هو عینهای ابن عربی(علیه ما علیه) و سبحانی ما اعظم شانی آن یکی عارف (رضی الله عنه). عینها در جمله محی الدین که به اشیا اشاره دارد اگر وحدت موجود نیست پس چیست ؟
عرفا ابنجودی میگوین که هیچ چیز خارج از وجود خدا نیستن واگر هستن از خدا خارج شدن وخارج شدن از خدا یعنی خدای نوعوض بلله نیست اگر میتوانید بیشتر راهنمای کنید ممنون
اشیاء مقداریند ودارای اجزا هستند اجزاء اشیاء غیر ازهمند چرا که با هم بیشتر میشوند درحالیکه شی با خودش بیشتر نمیشود واینکه بین وجود وعدم مرتبه ای نیست پس اشیاء در اجزاء غیر ازهم شدند واینکه عدم جزء ندارد واینکه بین وجود وعدم هم رتبه ای نیست پس اینها اجزاء وجودند که در همان رتبه جزء بودن غیر ازهمند پس وجود خارجی واحد نیست الف با باء زمانی در جیم مشترکند که با هم وحدت داشته باشند ولی وقتی الف غیر از با است پس جامع انها هم اتحاد ندارد بلکه وحدت کلی واعتباری دارد مثل اینکه ما یک خانه را واحد بنامیم پس خداوند محال است وحدت وجدی با اشیاء داشته باشد که هم وجود دارند وهم غیر از همند درهمان رتبه اجژاء وجود بودن وشما با بازی با کلمه تجلی نمیتوانید از این پرسش جواب بدهید که وقتی اشیاء غیر همند واجزاء وجودند چطور خداوند جامع اینها میشود حقیقتا ونه اعتبارا ؟؟؟؟؟مگر اینکه وجود خارجی اشیاء را انکار کنید که باز مشکل غیریت اجزاء را نمیتوانید درست کنید ویا بگویید اینها اجزاء عدمند .وحدت وجود وقول به ان موجب انحراف در توحید میشود برادر من وان الله لایغفر ان یشرک به وموجب خلود در اتش نستجیر بالل ...توحید را فقط از قران واهل بیت بگیرید توحید مساله فیزیک نیست که در ان اجازه نظریه پردازی با عقل خودمان داشته باشیم ازمون وخطا باشد ...چرا کهخطای در ان موجب هلاکت ابدیست دوست من
کتاب غیر از میز است در رتبه وجود چونکه کتاب شامل میز نیست وچونکه عدم جزء ندارد پس اجزاء کتاب که غیر از اجزاء میز هستند در رتبه وجود غیر همند چونکه باهم دوبرابر میشوند پس جامع انها که خداوند است طبق نظر عرفا هم نمیتواند جامع انها باشد مگر اینکه اعتباری باشد این جامعیت یا اینکه بگویید خداوند در غیر از اجزاء کتاب ومیز با انها وحدت دارد {چرا که در اجزا با هم غیریت دارند وشامل هم نمیشوند }واشیاء غیر از اجزائشان چیزی نیستند تامل فافهم وحدت وجود کفر بالله است و بطلانش از واضحات عقل است
درود بر استاد حیدری ولی گرامی وجود وجود است و کتاب و دفتر و قلم خارج از ان نیستند. وحدت وجود به وحدت موجود هم ختم می شود. موجودات نمی توانند بدون وجود وجود داشته باشند انها صور ظاهری متفاوت دارند . . به زبان خیلی ساده هر انچه که می بینیم خود بخشی از خداست.
جالب و اموزنده. سپاس
درس اموختم چون مدتهاست دنبال پاسخی در تکمیل پرس هایی که لایه های درونی گنجانده شده اند هستم منطق والطیر راچند بار خواندم ودر قران کنکاش ومثنوی راهمینگونه در درستی ان شک نداشتم اما در تکمیل ان نیازمندم .بخصوص دوایر ونقطه های ابن عربی
سپاس که بی طرفانه با توجه به اینکه لباس فقه بر تن دارید توضیح روشن کوتاه ومفید فرمودید
وجود تشخص داره نتیجتا یک وجود بیشتر نداریم و بقیه وجود نما هستند....مثلا انسان و تصویرش در ایینه ...تصویر در ایینه یک وجود نما از انسان است به عبارتی چیزی جز انغکاس وجود انسان نیست و اساسا عکسی در ایینه نیست بلکه همش انعکاس نوره....همه موجودات انعکاس صفات جمال و جلال حقند ......یک هستی هست و بقیه قائم به ان هستی.....ذات موجدات چون استقلال ذاتی ندارند همه صفرند و ایه چیزی جز نشان دادن از خودش چیزی نداره همونطور که تصویر در ایینه همین رو میگه...
خودت میفهمی چی میگی خداییش؟
Excellent~☆
با اين كه به ايشان عميقا ارادت دارم ولي استدلال بسيار ضعيف و مغالطه آميزي ارائه شده در اين كليپ
چیزی که مشترکه در موجودات همان وجوده مثل روحی که در جسم هست..روح همان وجوده جسم هم انواع موجودات ..عرفا هم به این میگن وحدت وجود
فیزیک کوانتوم رو مطالعه کنید .
نخیر آقا عرفا ظاهرا به وحدت موجود هم بر طبق برخی اقوال معتقدند. سبحان من هو ( یا سبحان الذی)اظهر الاشیا و هو عینهای ابن عربی(علیه ما علیه) و سبحانی ما اعظم شانی آن یکی عارف (رضی الله عنه). عینها در جمله محی الدین که به اشیا اشاره دارد اگر وحدت موجود نیست پس چیست ؟
عرفا ابنجودی میگوین که هیچ چیز خارج از وجود خدا نیستن واگر هستن از خدا خارج شدن
وخارج شدن از خدا یعنی خدای نوعوض بلله نیست اگر میتوانید بیشتر راهنمای کنید ممنون
@@علیشیدا-و6ع الان تو نادان وحدت وجود را فهمیدی ؟؟ که شرح میدی لعنت برتو بر محی الدین ابن عربی ملعون
اشیاء مقداریند ودارای اجزا هستند اجزاء اشیاء غیر ازهمند چرا که با هم بیشتر میشوند درحالیکه شی با خودش بیشتر نمیشود واینکه بین وجود وعدم مرتبه ای نیست پس اشیاء در اجزاء غیر ازهم شدند واینکه عدم جزء ندارد واینکه بین وجود وعدم هم رتبه ای نیست پس اینها اجزاء وجودند که در همان رتبه جزء بودن غیر ازهمند پس وجود خارجی واحد نیست الف با باء زمانی در جیم مشترکند که با هم وحدت داشته باشند ولی وقتی الف غیر از با است پس جامع انها هم اتحاد ندارد بلکه وحدت کلی واعتباری دارد مثل اینکه ما یک خانه را واحد بنامیم پس خداوند محال است وحدت وجدی با اشیاء داشته باشد که هم وجود دارند وهم غیر از همند درهمان رتبه اجژاء وجود بودن وشما با بازی با کلمه تجلی نمیتوانید از این پرسش جواب بدهید که وقتی اشیاء غیر همند واجزاء وجودند چطور خداوند جامع اینها میشود حقیقتا ونه اعتبارا ؟؟؟؟؟مگر اینکه وجود خارجی اشیاء را انکار کنید که باز مشکل غیریت اجزاء را نمیتوانید درست کنید ویا بگویید اینها اجزاء عدمند .وحدت وجود وقول به ان موجب انحراف در توحید میشود برادر من وان الله لایغفر ان یشرک به وموجب خلود در اتش نستجیر بالل ...توحید را فقط از قران واهل بیت بگیرید توحید مساله فیزیک نیست که در ان اجازه نظریه پردازی با عقل خودمان داشته باشیم ازمون وخطا باشد ...چرا کهخطای در ان موجب هلاکت ابدیست دوست من
من که چیزی از حرفهای ایشان را متوجه نشد هرکی چیز فهمیده به من بگه
کتاب غیر از میز است در رتبه وجود چونکه کتاب شامل میز نیست وچونکه عدم جزء ندارد پس اجزاء کتاب که غیر از اجزاء میز هستند در رتبه وجود غیر همند چونکه باهم دوبرابر میشوند پس جامع انها که خداوند است طبق نظر عرفا هم نمیتواند جامع انها باشد مگر اینکه اعتباری باشد این جامعیت یا اینکه بگویید خداوند در غیر از اجزاء کتاب ومیز با انها وحدت دارد {چرا که در اجزا با هم غیریت دارند وشامل هم نمیشوند }واشیاء غیر از اجزائشان چیزی نیستند تامل فافهم وحدت وجود کفر بالله است و بطلانش از واضحات عقل است
خداوند واجب الوجود نیست این باطل است بحثش طولانیست........
درود بر استاد حیدری ولی گرامی وجود وجود است و کتاب و دفتر و قلم خارج از ان نیستند. وحدت وجود به وحدت موجود هم ختم می شود. موجودات نمی توانند بدون وجود وجود داشته باشند انها صور ظاهری متفاوت دارند . . به زبان خیلی ساده هر انچه که می بینیم خود بخشی از خداست.
حاجی آقا وقت کردی یکم فلسفه بخون که شما دوتا بحث قاط زدی ۱ بحث واقعیت با مفاهیم ۲ ماهیت وجود
شما کتاب مثال زدی اون ماهیت بود
فلسفه مغز میخواد
کلی پارچه رو هدر کردی روسرت و جسمت باهاش میشه چند انسان رو پوشاند اونارو دربیار کت و شلوار بپوش!
وجود بدون موجود معنی ندارد این تقسیم بندی اساسا اشتباه ست.
این آیت الله العظمی نیست
پس چیه
آیت العزراست.؟
وحدت وجود و وحدت موجود همش ضال و مضل هست فریب نخورید
پس چیه؟