ضرورت فلسفه برای جامعه شناسان، دکتر محمدمهدی اردبیلی
Вставка
- Опубліковано 13 кві 2021
- 📽سخنرانی محمد اردبیلی در همایش جامعه ایران
محمدمهدی اردبیلی در این سخنرانی، صراحتا از ضرورت فلسفه برای جامعه شناسی سخن میگوید. تا جایی که پای شناخت در میان است؛ اردبیلی میگوید که جامعه شناسی را گریزی از فلسفه نیست. هرچند این موضوع، همواره دستکم در فضای آکادمیک ایران، در میانۀ گفتگوهای پرتنش انضمامی درگرفته است؛ اما هنوز ممکن است یک مسألۀ اشرافی در درون مناقشۀ صنفی میان علوم به حساب بیاید. با اینهمه حتی مساله از این نیز فراتر است. اخیرا پای گفتاری به میان آمده است که از مکر فلسفه برای جامعه شناسی سخن میگوید. هرکس که داستان دکتر اباذری را دستکم در یکی دو سال اخیر دنبال کرده باشد، می داند که این چهره برجسته جامعه شناسی ایران، در سخنرانی های اخیرش، همواره بر فلسفه شوریده است. اما اباذری هرگز نگفته است که جامعه شناسی به فلسفه نیاز ندارد. هر چه باشد او خودش از جمله کسانی بوده است که پای فلسفه را به نحوی روشمند به جامعهشناسی باز کرده است. شورش اخیر اباذری بر علیه فلسفه از جنس دیگری است. اباذری از چرایی فلسفه برای جامعه شناسی پرسش نکرده است بلکه پا را فراتر گذاشته و دراینباره حکمی صادر کرده است! فلسفه آمده که جایی برای جامعه شناسی نباشد! به دیگر سخن، اباذری متوجه اهمیت پرداختن به «بنیاد»ها برای جامعهشناسی هست، اما او اقتدار فلسفه را موضوعی سیاسی میداند. مسأله فلسفه نیست. مساله این است که امر تجربی نباشد. با اینهمه آیا فلسفه را میتوان تماما به جایگاهی سیاسی راند؟ دستکم اینکه چشمانداز دیالکتیکی که اردبیلی از فلسفه به دست میدهد، میتواند از هر ایفای نقش سیاسی، پیش بیافتد.
🔘درسگفتارهای جامعهشناسی
👇👇
@kavosh_garan
👇👇
@kavosh_garan
❤❤❤
دکتر اردبیلی ارجمند شما با دردسترس قراردادن درسگفتارهای فلسفی خود برای عموم ، بنده و علاقمندان به فلسفه را مرهون و مدیون خود کرده اید.🙏💐❤️💐🙏 سخنرانی های کوتاه شما در سایت شما موجود نیست اما بسیار خرسندم که حداقل در اینجا افتخار بهره بردن از آن نصیبم شده است 😍
عنوانی که برای کلیپ گذاشتین با محتوای کلیپ نمیخونه . خود آقای اردبیلی هم گفتن . یک وحدت دیالکتیکی باید شکل بگیره . دو طرف در نسبت با هم در مقام نفی دیگری اند
بسیاری می پرسند چرا سطح مطالعه سرانه در ایران بیش از چند دقیقه نیست
اگر مطالعه به مثابه اندیشه کردن تلقی شود شاید بتوان گفت اندیشیدن سختترین کار است. مغز آدمی ۲۵ در صد کل انرژی بدن را مصرف می کند. ذهن طوری فرگشت یافته تا با صرف کمترین انرژی بیشترین بهره وری را ممکن سازد، به همین دلیل کد سازی یکی از راههای صرفه جوئی ذهن در مصرف انرژی است. برای مثال وقتی ما برای اولین بار با فردی آشنا می شویم و طی آشنایی اول آن فرد اطلاعاتی مانند اینکه اسمش چیست، اهل کجاست، شغلش چیست، مجرد است یا متاهل و ... در اختیار ما می گذارد، ذهن بلا فاصله این اطلاعات را به صورت کد ذخیره می کند و هنگامی که برای بار دوم آن فرد را می بینیم کدهای ذخیره شده به ادراک در می آید. به عبارتی دیگر نیازی نیست دوباره با صرف انرژی آن فرد را به منزله بار اول ملاقات کنیم تا شناخت حاصل شود. به محض مشاهده آن فرد تمامی اطلاعات کد سازی شده حی و حاضر است. این فرایند به نوعی تنبلی ذهن را نیز به همراه دارد، به همین دلیل بیشتر افراد به فعالیتهای ذهنی که مستلزم صرف انرژی بیشتر است تمایلی نشان نمی دهند. تماشای یک فیلم سر گرم کننده به ویژه کمدی و خنده دار به نسبت مطالعه یک کتاب در مورد مسائل عمیق هستی کمتر انرژی می طلبد. شاید لازم است سطح پایین مطالعه سرانه در ایران را یک موضوع فرهنگی تلقی نکنیم.
بدبختی وقتی نمایان میشود که این کلیپ بعداز هفت ماه فقط هفت لایک خورده است ، در صورتی که اگر یک سبک مغز یک دلقک بازی در می آورد هزاران لایک میخورد
چرا به نظرت اینجوریه؟