سخنرانی چهارم: آقای دکتر عبدالکریم سروش/ موضوع : حافظِ عارف؟

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 21 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 29

  • @mohammadzakikarami3371
    @mohammadzakikarami3371 Рік тому

    درود بر استاد و دانشمند
    فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
    تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس

  • @jafarhussainzadah6100
    @jafarhussainzadah6100 Рік тому +1

    پیک خوبی بود دکتر سروش عزیز

  • @nasser5174
    @nasser5174 2 роки тому

    بسیار لذت بردم پایدار باشید🌹

  • @EzzatollahNavaei-sz8qs
    @EzzatollahNavaei-sz8qs Рік тому

    😊

  • @babakabadani1902
    @babakabadani1902 3 роки тому

    درود به شما استاد عزیز.❤

  • @babakahmadi6569
    @babakahmadi6569 2 роки тому

    حافظ تنها شاعری که پرده های توهم را کنارزده وهمین باعث پریشانی جان اوست.شاعرترین شاعر که به افرادی که ادعای شناخت رازهستی دارند گفته:
    ای آن که ره به مشرب مقصود برده ای
    زین بحر قطره ای به من خاکساربخش

  • @ha8290
    @ha8290 4 роки тому +1

    Excellent; thanks. I wish you would expand on 'Rend'.

  • @arash203
    @arash203 9 місяців тому

    اون دسته بندی ابتدای جلسه که زندگی حافظ رو به سه دسته تقسیم کرد درست ترین تعریفی بود که می‌شد راجب حافظ کرد، امیدوارم متعصبین دست از مصادره ی حافظ بردارن، البته خداروشکر اوضاع روز جامعه بشدت از این افکار متعصبانه داره فاصله میگیره

  • @babakabadani1902
    @babakabadani1902 3 роки тому +1

    متاسفانه برداشت صدا خوب نیست این مشکل در خیلی از پستها است .😟

  • @hassanghanbarian1728
    @hassanghanbarian1728 4 роки тому +3

    حافظ شاعر زبان استعاره و تمثیل و نماد ها ست و به همین علت معانی عرفانی ابیات و سروده های او در لایه های گوناگون پیچیده شده است و نبوغ او نیز همین جاست که هرکس در فراخور نظر و جهان بینی خود آنها را معنی میکند و آقای سروش کوچکترین اشاره ای به این مطلب مهم نداشتند . رمزگشایی های غزلیات حافظ توسط استاد دینانی را برای درک اندیشه های عرفانی حافظ پیشنهاد میکنم .

  • @jawidmohammady9202
    @jawidmohammady9202 4 місяці тому

    به قول سعدی
    صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی
    بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
    رندی در عرفان عملی یک مقام هست که عارف با در کشیدن شراب عشق و معرفت طی طریق الی الله میکند و هر بار باسیر در عالم معرفت پخته تر میشود و چون با در کشیدن هر جام چیزهای جدیدی در عالم معنوی کشف میکند و هر روز حرف دیگر دارد اذن ارشاد ندارد تا به کمال معرفت و مقام ارشاد و دعوت برسد و بخاطر افشا نشدن اسرار عرفانی اشعارشان واعظانه نیست بلکه بی بند و بارانه هست

  • @AshBaJash
    @AshBaJash 4 роки тому +1

    دکتر سروش سخنران ماهری هست و مطالبی که می خواهد را خوب ارائه می دهد؛ منتهی در بیان آن تاحدی سلیقه ای و گزینشی عمل می کند. ان شاالله این شیوه عامدانه نیست، اما به هرحال موجب ایجاد خطا است.... اگرچه مطالب ارزشمندی در مجموعه سخنان ایشان وجود دارد، اما این ایراد بزرگ را هم باید مد نظر داشت.

    • @کامبیزشادلو
      @کامبیزشادلو 4 роки тому

      بادرودواحترام
      سخنران ماهربودن کفایت نمی کند عزیز
      به نوشته بنده درسه روزقبل مراجعه بفرمایید سپاس

    • @sinahamidi3565
      @sinahamidi3565 4 роки тому

      باید مثال می‌زدی

    • @کامبیزشادلو
      @کامبیزشادلو 4 роки тому

      @@sinahamidi3565 بادرود‌واحترام
      البته فضا برای اشاراتی هرچند عمیق کفاف نمی دهد اما بدورارهرگونه قیاس درمیراث سنت ادبی معروض می دارد
      که هرکدام از شاعران و عارفان دربستر تاریخی واجتماعی وسیاسی خویش می زبستندودرهمان کرونولوژی نیزبایدمورد
      تامل قرارگیرند
      فراترازهمه مواردحافظ یک جریان ومکتب ویک حرکت برعلیه سالوس وریا ودروغ عصر
      خویش است
      عرفان مولانا عرفان خداست
      عرفان حافظ عرفان خداوخلق خدا
      مولانا بهشت رابرای خودمیخواهد
      حافظ همه زندگی خودراوقف مبارزه با ریاکردوحتی چنددفعه موردتهاجم متشرعان
      عصرقرارگرفت وبسیاری ازغزلیات آن بزرگوار ازبین رفت
      رندی وارستگی ازهمه تعلقات است
      غلام همت آنم که زیرچرخ کبود
      زهرچه رنگ تعلق پذیردآزاداست
      بعضی ازغزلیات حافظ تماما کشف وشهودواشراق است
      دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند
      و
      دوش وقت سحرازغصه نجاتم دادند
      و...
      در نگرش عمیق خواجه رندان حقیقت را باید ازعمق مجاز کشف کردوهمین رازی است که
      سخنران مربوطه توان کشف آنرا نداشته است:
      چراکه سلوک عملی میخواهد
      عرفان نه علم که یک سلوک است
      بقول عراقی:
      رازیست دراین پرده گرآنرابشناسی
      دانی که حقیقت زچه دربندمجازاست
      و
      چون مستی رندان خرابات بدیدم
      گفتم که جزاین کار همه کارمجازاست
      بله پیرمولانادردرجه اول به لحاظ مضامین عطار نیشابوری وبه لحاظ سلوک شمس تبریزی است
      اماپیرحافظ پیرمغان است
      تا زمیخانه ومی نام و نشان خواهدبود
      سرماخاک ره پیرمغان خواهد بود
      و
      کیمیایی ست عجب بندگی پیرمغان
      خاک اوگشتم وچندین درجاتم دادند
      که بنده باشناختی که ازسخنران وعلاقه وی به
      مولانا دارم بعید میدانم تعریفی جامع ازمی ومیخانه وپیرمغان داشته باشند
      کشف مولانا و سعدی بسیارراحت است اما
      حتی درفرآیندفهم و هرمنوتیک کشف خواجه رندان بسیارسخت است
      براستی که حافظ طرحی نودر ادبیات وحتی عرفان زمان انداخت که باگذشت 6قرن اززمان حیات آن بزرگوارچه بسیار قلمها به نگارش وچه بامقداراندیشه ها به کاوش درآمده اندتاهرچندولواندک به کشف گوشه ای اززوایای حیاتی ووجودی لسان الغیب موفق شوند
      نگارنده دردوتالیف«دردعشق»و «صفای دل رندان صبوحی زدگان» باعجزخویش هرچند اندک به گوشه ای زوایای سترگ حیاتی خواجه رندان پرداخته است
      برای سخنران بساربسیارزوداست
      بسیارزود:
      تاحافظ رابشناسندچون بخاطرتعصب نسبت به مولانا
      نسبت به حافظ که در ادبیات وحتی عرفان هستی یک استثنا است به نوعی دچارحساسیت هستند وشایدهم براستی موفق به کشف خواجه رندان نشده اند
      درعظمت حافظ گفتنی است که گوته وحتی نیچه حافظ را مورد ستایش
      قرارداده آند
      نیچه که 2500سال تاربخ فلسفه رابه چالش کشیده ودوقرن قبل از پیدایش پست مدرنیسم آنراپیش بینی کرد هستی رامست ازشهد شراب اشعار حافظ میداندگوته ازشاعران بزرگ آلمان خواستار محشورشدن باحافظ بعدازمرگ است!
      برزمینی که نشان کف پای تو بود
      تا ابد سجده صاحب نظران خواهد بود
      برسرتربت ماچون گذری همت خواه
      که زیارتگه رندان جهان خواهدبود
      سخن دراین مقال پایان ندارد
      تفسبرسخنران ازحافط تفسیری تک بعدی ونافص وبدو رازعمق وژرفاست
      باامتنان وسپاس
      کامبیزشادلو
      شاعرونویسنده.

  • @متولدماهدی
    @متولدماهدی 4 роки тому

    همه عاقلان بین هوش هوس دنیوی و شعور شور ماورایی میانه مانده بودند و هستند. یعنی ساختار جهان جای شک بیشتر گذاشته تا یقین به سازنده

  • @کامبیزشادلو
    @کامبیزشادلو 4 роки тому +1

    بادرود‌واحترام
    البته فضا برای اشاراتی هرچند عمیق کفاف نمی دهد اما بدورارهرگونه قیاس درمیراث سنت ادبی معروض می دارد
    که هرکدام از شاعران و عارفان دربستر تاریخی واجتماعی وسیاسی خویش می زبستندودرهمان کرونولوژی نیزبایدمورد
    تامل قرارگیرند
    فراترازهمه مواردحافظ یک جریان ومکتب ویک حرکت برعلیه سالوس وریا ودروغ عصر
    خویش است
    عرفان مولانا عرفان خداست
    عرفان حافظ عرفان خداوخلق خدا
    مولانا بهشت رابرای خودمیخواهد
    حافظ همه زندگی خودراوقف مبارزه با ریاکردوحتی چنددفعه موردتهاجم متشرعان
    عصرقرارگرفت وبسیاری ازغزلیات آن بزرگوار ازبین رفت
    رندی وارستگی ازهمه تعلقات است
    غلام همت آنم که زیرچرخ کبود
    زهرچه رنگ تعلق پذیردآزاداست
    بعضی ازغزلیات حافظ تماما کشف وشهودواشراق است
    دوش دیدم که ملائک درمیخانه زدند
    و
    دوش وقت سحرازغصه نجاتم دادند
    و...
    در نگرش عمیق خواجه رندان حقیقت را باید ازعمق مجاز کشف کردوهمین رازی است که
    سخنران مربوطه توان کشف آنرا نداشته است:
    چراکه سلوک عملی میخواهد
    عرفان نه علم که یک سلوک است
    بقول عراقی:
    رازیست دراین پرده گرآنرابشناسی
    دانی که حقیقت زچه دربندمجازاست
    و
    چون مستی رندان خرابات بدیدم
    گفتم که جزاین کار همه کارمجازاست
    بله پیرمولانادردرجه اول به لحاظ مضامین عطار نیشابوری وبه لحاظ سلوک شمس تبریزی است
    اماپیرحافظ پیرمغان است
    تا زمیخانه ومی نام و نشان خواهدبود
    سرماخاک ره پیرمغان خواهد بود
    و
    کیمیایی ست عجب بندگی پیرمغان
    خاک اوگشتم وچندین درجاتم دادند
    که بنده باشناختی که ازسخنران وعلاقه وی به
    مولانا دارم بعید میدانم تعریفی جامع ازمی ومیخانه وپیرمغان داشته باشند
    کشف مولانا و سعدی بسیارراحت است اما
    حتی درفرآیندفهم و هرمنوتیک کشف خواجه رندان بسیارسخت است
    براستی که حافظ طرحی نودر ادبیات وحتی عرفان زمان انداخت که باگذشت 6قرن اززمان حیات آن بزرگوارچه بسیار قلمها به نگارش وچه بامقداراندیشه ها به کاوش درآمده اندتاهرچندولواندک به کشف گوشه ای اززوایای حیاتی ووجودی لسان الغیب موفق شوند
    نگارنده دردوتالیف«دردعشق»و «صفای دل رندان صبوحی زدگان» باعجزخویش هرچند اندک به گوشه ای زوایای سترگ حیاتی خواجه رندان پرداخته است
    برای سخنران بساربسیارزوداست
    بسیارزود:
    تاحافظ رابشناسندچون بخاطرتعصب نسبت به مولانا
    نسبت به حافظ که در ادبیات وحتی عرفان هستی یک استثنا است به نوعی دچارحساسیت هستند وشایدهم براستی موفق به کشف خواجه رندان نشده اند
    درعظمت حافظ گفتنی است که گوته وحتی نیچه حافظ را مورد ستایش
    قرارداده آند
    نیچه که 2500سال تاربخ فلسفه رابه چالش کشیده ودوقرن قبل از پیدایش پست مدرنیسم آنراپیش بینی کرد هستی رامست ازشهد شراب اشعار حافظ میداندگوته ازشاعران بزرگ آلمان خواستار محشورشدن باحافظ بعدازمرگ است!
    برزمینی که نشان کف پای تو بود
    تا ابد سجده صاحب نظران خواهد بود
    برسرتربت ماچون گذری همت خواه
    که زیارتگه رندان جهان خواهدبود
    سخن دراین مقال پایان ندارد
    تفسبرسخنران ازحافط تفسیری تک بعدی ونافص وبدو رازعمق وژرفاست
    باامتنان وسپاس
    کامبیزشادلو
    شاعرونویسنده.

  • @sedighbahrinezhad9938
    @sedighbahrinezhad9938 4 роки тому

    حافظا در کنج فقر و خلوت و شبهای تار، تا بود وردت دعا و درس و قرآن غم مخور

  • @user-fe9zq9it3d
    @user-fe9zq9it3d 3 роки тому

    متاسفانه عرفان علم خواص است مردم عامی نه توان درکش را دارند و نه امکان درکش چراکه نیاز مند بستر خاص محیطی و تحصیلی است حتی سرنوشت فرد هم در رفتن یا نرفتن سوی عرفان بیش از هر شغل دیگری در ان تاثیر دارد به خاطر همین است که شما به گفته خودتان ۵۰ سال است دنبال درک اشعار مولانا هستید و برای اینکه دیگران انرا بفهمد باید ساعتها مطالعه کنید تا انرا به دیگران شرح بدهید حافظ نه تنها عارف است بلکه شاه عارفان چرا چون خواست بین عرفان و مردم عامی پلی میانبر بزند چطور با رندی رندی چیست ترکیب مفاهیم عمیق عرفانی با مضامین دنیوی دیداری و شنیداری برای عامه مردم با شیوایی کلام که موفق شد مولانا با تمام عظمتش نتوانسته در این مورد به گرد پای حافظ برسد در ضمن عرفان علم دل است عارفان این علم را از راه دل ره صد ساله را انی طی می کنند و این رندی لطف حق است بر بنده .لذا با عرض معذرت عقیده شما اشتباه است در مورد ارتباط مصرع های حافظ باز اشتباه است چراکه گاهی ارتباط ظاهری است گاهی درونی چرا چنین است چون حافظ رند است گاهی در معنای برونی است گاهی در معنای درونی که شما توجه نکردید.

    • @jawidmohammady9202
      @jawidmohammady9202 4 місяці тому

      در این شکی نیست که حافظ یک عارف بوده ولی از نظر مقامی فقط یک عارف میتواند بفهمد که مقام مولانا از نظر علمی و عرفانی نسبت به حافظ بسیار بالاست چون مقام مولانا ارشاد هست ولی مقام حافظ یک سالک بودن را نشان میدهد اگر بخواهیم مولانا را با حافظ از نظر جایگاه معرفتی مقایسه کنیم مولانا در جایگاه یک مرشد و یا معلم و حافظ در جایگاه یک سالک یا شاگرد هست بخاطر همین در اشعار مولانا درس هست و در اشعار حافظ بیشتر احوالات خودش را بیان میکند

  • @AnoshTozie
    @AnoshTozie 4 роки тому

    معنی عرفانی میدهد ولی شما نمیدانید،اشاره حضرت حافظ به تجلیات فمینیست هستی است