بسیار عالی بود و لذت داشت سالها قبل گاهی اوقات بصورت اتفاقی استاد صالح علا را در جایگاه مجری تلوزیون دیده بودم ولی هیچگاه ارتباط با برنامه های او نگرفته بودم اما اکنون فهمیدم که چه گوهر نابی را بی توجه بوده ام !!! البته که با خوانش زیبای استاد رضوی نازنین اثر دلنشین تر هم شد . . . . عالی بود 👌 عالی بود
سلام ..من الناز امروز تولدم در پاریس است و به کلمه یکان یکان معروف آقای صالح اعلای عزیز رسیدم ....دلم باز شد نه ...ترکید دلم .....لعنت به غربتی که خفه میکنه .....😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
اينقدر قصه عادي است و روان و زيبا كه شك كردم مبدا قصه بيو گرافي خود نويسنده است باور كنيد بعد از ٤٤سال بي رقبتي اين داستان باور ي كم رنگ از زندگي زيبا در اين دوران پر از نفرت و كينه نسبت به زيستن در اين حاكميت خشن در درونم ايجاد كرد كه البته اين حس زودي مي پرد
به به کیف کردم چه قدر زیبا و با احساس و دلنشین روح شان تا ابد نورانی ❤❤❤❤❤
🌺🌺🌺🌺🌺 داستان و خوانش بسیار زیبا ودلنشین thanks
خوانش بسیار عالی ...داستان اول هستیم . .خیلی جذاب هست 😍💐
برای دومین بار گوش کردم و حسابی لذت بردم از این قلم شیوا و خوانش عالی
چه صدای گرم و قشنگی
چ نثر زیبایی
ممنون از خوانش شما
بسیار عالی بود و لذت داشت
سالها قبل گاهی اوقات بصورت اتفاقی استاد صالح علا
را در جایگاه مجری تلوزیون دیده بودم ولی هیچگاه ارتباط با برنامه های او نگرفته بودم اما اکنون فهمیدم که چه
گوهر نابی را بی توجه بوده ام !!!
البته که با خوانش زیبای استاد رضوی نازنین اثر دلنشین تر هم شد .
.
.
.
عالی بود 👌 عالی بود
God bless you
بی نهایت سپاسگزارم. . بسیار بسیار عالی. .
کافه آقای صالح اعلا تو سرخه بازار .....😔😔😔😔😔
سپاس!
با تشکر از زحمات شما❤
با تشکر فراوان از نویسنده و مجری محتر این داستان .
خسته نباشيد ممنون از شما عزيزان
🙏🙏🙏
عالی بود ممنونم
yani kole dastane aval ro geryeh kardam, be yade zendegie khodam
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏💕💕💕💕💕💕💕💕
خیلی خوب بود 😇
👍👍
سلام ..من الناز امروز تولدم در پاریس است و به کلمه یکان یکان معروف آقای صالح اعلای عزیز رسیدم ....دلم باز شد نه ...ترکید دلم .....لعنت به غربتی که خفه میکنه .....😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
😢
💟💟💟💟
👑👑👑👑
❤️❤️❤️❤️
ضمن تشکر از نویسنده خوبمان و راوی محترم ای کاش بین داستان ها فاصله ای میگذاشتند حداقل به اندازه یک نفس و بعد نام داستان جدیدرا زیر نویس میکردید
✋🏻🫀🙏
اينقدر قصه عادي است و روان و زيبا كه شك كردم مبدا قصه بيو گرافي خود نويسنده است
باور كنيد بعد از ٤٤سال بي رقبتي اين داستان باور ي كم رنگ از زندگي زيبا در اين دوران پر از نفرت و كينه نسبت به زيستن در اين حاكميت خشن در درونم ايجاد كرد كه البته اين حس زودي مي پرد
بعضی جملات کتاب عین جملات کتاب دائی جان ناپلون بود…یه کم به نظر تقلیدی میومد
چرت بود
صدای مسخره