I am a huge fan of philosophical topics. Your contribution was really interesting such as informative. I actually follow german philosophys and now discovering your chanel was wonderful. I am a good listener and I try to take everything seriously. 🌻
علت جنگها بر خلاف توهمات ذهنی افلاطون ؛ نفرت است و مفهوم نفرت موضوعش عدمی است یعنی نفرت نیودن نیروی اعجاز انگیز « عشق» است شبیه سازی ان در جهان مثل یا جهان قابل مشاهده مفهوم عدمی « تاریکی » است که در فقدان نیروی پر اترژی « نور» انرا تصور میکنیم و به همین تشبیه در جهان شبیه سازی اطرافمان نیروی عشق به نور تشبیه شده یا بهتر بگوییم نور به عشق تشبیه شده و نبود و فقدان همانطوریکه در فقدان نور مفهوم عدمی تاریکی است در جهان اصیل غیر مادی فقدان نیروی عشق مفهوم عدمی « نفرت » است که نیروی منفی و مخرب است و علت بنیادین جنگها و کشتارهها .....تا زمانیکه در خلاء نیروی عشق نیروی منفی نفرت جای انرا پر میکند جنگهای بی پایان نیز وجود خواهد داشت و نیروی عشق هرچند خارج از نیروی اراده خوداگاهانه می باشد ولی با اگاهی به حرمت ادمی و رویه و تنظیم نخوه رفتاری بر بنیان درستکاری در مفهوم دقیق اسیب نرساندن به دیکری یا دیگران نیروی عشق بازیابی و دریافت میکردد پس بطور غیر مستقیم رابطه بین درستکاری در مفهوم اسیب نرساندن و بازیابی نیروی عشق و در نتیجه رفع نفرت یعنی رفع علت بنیادین جنگها بطور همزمان نیرویدمثبت عشق جایگزین نیروی منفی نفرت کردیده وبرای همیشه ریشه جنگهای بی پایان خشکانده شده و به پایان میرسد و صلح دایمی بین افراد برقرار میگردد پس توصیه به درستکاری نفع همگانی است و نهایت دوره ای مسیر حرکتی دورانی و نوسانی تکاملی ازمون و خطا و یادکیری است و پس از رسیدن یا بازیافتن حد نهایی ان یعنی درستکاری هرچه بیشتر افراد و به حداقل رسیدن نادرستکاری در حداقل ممکن دوباره حرکت نزولی به نحو نامحسوسی ادامه یافته و به درستکاری در حداقل ممکن رسیده که علامت این دوره شیوع هرچه بیشتر نیروی منفی « نفرت» در حدااکثر ممکن بین افراد می باشد و نهایت نزول خود و دوره جنگهای بی پایان دوباره حرکت به سمت بالا و به سوی درستکاری در حداکثر ممکن و نادرستکاری در حداقل ممکن که نهایت دوره ای تکاملی است حرکت ادامه و بدان میرسد که علامت این دوره شیوع نیروی عشق در حداکثر ممکن و به حداقل رسیدن نیروی منفی نفرت و این حرکت همچنان ادامه خواهد یافت بین دو دوره کاملا متمایز دوره نفرت و دوره عشق .و دوره های مابین این دو .....در دوره نیروی مثبت عشق جنگها به خداقل ممکن و در دوره نفرت جنگها در حداکثر ممکن و قرین به دوره انقراض نسل و وقفه کوتاه و دوباره ادامه ان .......لازم به ذکر است که بر خلاف توهمات افلاطون ایده جامعه ایده ال و یا مدینه فاضله در دوره نزدیک به حد کمال خود یعنی دوره تسلط نیروی « عشق » برای مدتی تحقق خواهد یافت و برای دوره ای جنگ به حداقل ممکن عشق به همنوعان و هم همزیستان و محیط زیست به حدااکثر ممکن و ارامش و امنیت و اسایش و رفاء نیز به حداکثر ممکن خواهد رسید بر خلاف دوره نفرت که عشق به حداقل ممکن و جنگها به حداکثر ممکن و ارامش و امنیت و اسایش و اقتدار حقیقی به حداقل ممکن می رسد
فیلوسوفیا =دوست داشت دانش .......عبارت فلسفه در واقع دو کلمه که یکی فعل دوست داشتن است و دیگری دانش .....هرکدام را بجای خود بدوا توجه در معنا و فهم آن کرد .....دوست داشتن = خود مفهومی عمیق است آیا دوست داشتن به صرف اراده آدمی است یا از تمایلات ناخودآگاهانه است خود ما را به توجه به ضمیر ناخودآگاه و تمایلات ناخودآگاهی رهمنون میکند ......ریشه میل از کجاست ؟ ...آیا صرفا در نهاد هرکسی نهاده شده یا طریقی دارد برای دریافت آن ؟!! ....اگر به اراده مرتبط است یعنی ضمیر خودآگاه توجه خودآگاهانه را رهنمون میشود که خود دنیای دیگری است توجه خودآگاهانه به توان فهم و اندیشیدن خودآگاهانه که آنهم دنیای دیگری است آیا صرف توجه خودآگاهانه کافی است که منتهی به ایجاد این میل گردد و رابطه بین میل و توجه آگاهانه و اندیشیدن خوداگاهانه که جای تعمق بیشتری دارد .....و دانش برای تفکیک آن از علم تجربی است یا این از علم و دانش ....و تعریف دقیق دانش چیست ؟ ....آیا دانش امور غیر مادی مربوط به دانش است و امور مادی قابل تجربه مربوط به علم ....دانش در معنای حکمت مفهوم خاص خود را دارد که مربوط به توان خرد است یعنی توانمندی زیبایی شناختی در آدمی و تشخیص زیبایی از زشتی یا درستی از نادرستی .....آیا در قبل از وارد شدن به دنیای فلسفه به این مفاهیم مربوط به خود محتوایی مفهوم فلسفه پرداخته شده و میشود ....وقتی کمی توجه کنیم و روی همین کلمه فلسفه مکث کنیم و معنای و محتوای آنرا واکاویم کمکم متوجه میشویم که به سادگی نمیتوان نمیتوان از آن خارج شد و دنیایی بیکران وارد شده ایم که به جمله سقراط برمیخورد « خودت را بشناس » ...و واکاوی دنیای درونی که از معنای محتوایی کلمه فلسفه شروع کردیم به اقیانوسی بیکران وارد شده که همان محتوایی فلسفه است ....اقیانوسی بیکران که مثل غواصی در درون آن غوطه میخوریم و برای واکاوی آن بجلو میرویم ......
موضوع کتاب بسیار عالی و آموزنده و گوینده بسیار عالی و خوش صدا . سپاس از دست اندر کاران تهیه برنامه🎉
سلام. به به! چه انتخاب خوبی. روانشاد استاد زریاب خویی، در فضل کم نظیر بودند و چه قلم توانایی داشتند.
سپاس از کانال زیبای راویthank you
ممنونم 🙏🌟
با سپاس از انتخاب کتاب های خو ب و آموزنده و انرژی خسته ناپذیرتان در روشنگری 📚 🌻⭐️
ممنونم از مهر و دلگرمی شما. واقعا برام امید بخش هست کامنت ها🙏❤️
درود بر شما به حقیقت حظ وافر بردم خوانش هم مزید بر علت بود.سپاس
سپاس از لطف و دلگرمیتون🙏⭐️
سلام بر شما خدا خیر و برکت به تو عطا کنه با این صدای زیبا ❤❤❤❤❤
تلاش های شما ستودنی است،
خردمند زمانه خود باشیم
بسیار ممنون از شما
چه کتاب خوبی از چه نویسنده خوب و مترجم خوبی انتخاب کرده اید 🙏👏🌺☘️👂
🙏⭐️🦋🌸
As usual, great!
Thanks again!🙏🌟💫
درود بر شما و خوانش بسیار زیباتون ❤👏👏👏👍🙏
ممنون از حمایت شما🙏❤️
درود بر شما
صدایی زیبا، انتخاب عالی
ممنونم🙏🌟
Thanks dear RAVI❤❤❤❤❤❤
I am a huge fan of philosophical topics. Your contribution was really interesting such as informative. I actually follow german philosophys and now discovering your chanel was wonderful. I am a good listener and I try to take everything seriously. 🌻
@@shakilaaminzoy-lb3cp 🔆⚘️🙏
چه انتخاب فوق العاده ای🙏
🙏💗🌸
سپاس 🌺
Thanks❤❤❤❤
واقعا ممنونم چندین و چند بار گوش داده ام و چقدر برایم شیرین و دلپذیر است🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🙏
@@امیرعباس1 سپاس از مهر و توجه شما✨️🔆🙏⚘️
بسیار عالی .درود به شما
تشکر از شما بانو.
برای روشن شدن اذهان اینهمه وقت میگذارین زحمت میکشین سپاس دوست دار صدای دلنشین و آرام بخش شما
با احترام😊
بسیار بسیار سپاسگزارم
❤عالی ❤
سلام خانم خیلی خیلی ممنون لطفاً بشتر کتابهای فلسفی آپلود نماید ممنون
حتماا🌼
حتمااا. خوشحال میشم که پیشنهاد بدید. خودم به کتاب لذات فلسفه فکر کردم .
البته فعلا همین کتاب خودش زمان و تلاش بسیاری لازم دارد چون حجیم است.
💚🤍❤️درود و سپاس از شما 💚🤍❤️
❤️شاهزاده رضا پهلوی❤️
یکی از آزادی خواهترین ملی گریان ایران
❤️ ❤️❤️❤️❤️.
چقدر صدا و لحنتون زیباست
@@depart688 🙏🔅
Way to go
خیلی عالی بود.سپاسگزارم
👏👏👏👏
like
thanks
💛💛💛💛💛
very good
Thanks🙏⭐️
خیلی ممنون از این بی پیرایه و سلاست خوانی شما. در ثانیه ۱:۴۲:۴۷ کلمه عَجَب باید عُجب، با ضمه ع و سکون ج، تلفظ شود.
خیلی ممنونم از دقت نظر و لطف شما که تذکر دادید
مرسی.❤
کامنت انگلیسی هم برای حمایت بیشتر
Thanks a lot ❤
لطفا از دورانت بیشتر بگذارید
حتمااا🙏🌟
🌷🙏🙏🙏🌷
عروج یک سوسیالیسم مدرن ، متمدن و انسانی نه تنها ممکن که ضروريست
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید باز
هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز 🌱🪴
🌷🌼🌼🌼🌷
عجب ترکیب هیتلر و استالینی بوده افلاطون.
Ziba
❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
علت جنگها بر خلاف توهمات ذهنی افلاطون ؛ نفرت است و مفهوم نفرت موضوعش عدمی است یعنی نفرت نیودن نیروی اعجاز انگیز « عشق» است شبیه سازی ان در جهان مثل یا جهان قابل مشاهده مفهوم عدمی « تاریکی » است که در فقدان نیروی پر اترژی « نور» انرا تصور میکنیم و به همین تشبیه در جهان شبیه سازی اطرافمان نیروی عشق به نور تشبیه شده یا بهتر بگوییم نور به عشق تشبیه شده و نبود و فقدان همانطوریکه در فقدان نور مفهوم عدمی تاریکی است در جهان اصیل غیر مادی فقدان نیروی عشق مفهوم عدمی « نفرت » است که نیروی منفی و مخرب است و علت بنیادین جنگها و کشتارهها .....تا زمانیکه در خلاء نیروی عشق نیروی منفی نفرت جای انرا پر میکند جنگهای بی پایان نیز وجود خواهد داشت و نیروی عشق هرچند خارج از نیروی اراده خوداگاهانه می باشد ولی با اگاهی به حرمت ادمی و رویه و تنظیم نخوه رفتاری بر بنیان درستکاری در مفهوم دقیق اسیب نرساندن به دیکری یا دیگران نیروی عشق بازیابی و دریافت میکردد پس بطور غیر مستقیم رابطه بین درستکاری در مفهوم اسیب نرساندن و بازیابی نیروی عشق و در نتیجه رفع نفرت یعنی رفع علت بنیادین جنگها بطور همزمان نیرویدمثبت عشق جایگزین نیروی منفی نفرت کردیده وبرای همیشه ریشه جنگهای بی پایان خشکانده شده و به پایان میرسد و صلح دایمی بین افراد برقرار میگردد پس توصیه به درستکاری نفع همگانی است و نهایت دوره ای مسیر حرکتی دورانی و نوسانی تکاملی ازمون و خطا و یادکیری است و پس از رسیدن یا بازیافتن حد نهایی ان یعنی درستکاری هرچه بیشتر افراد و به حداقل رسیدن نادرستکاری در حداقل ممکن دوباره حرکت نزولی به نحو نامحسوسی ادامه یافته و به درستکاری در حداقل ممکن رسیده که علامت این دوره شیوع هرچه بیشتر نیروی منفی « نفرت» در حدااکثر ممکن بین افراد می باشد و نهایت نزول خود و دوره جنگهای بی پایان دوباره حرکت به سمت بالا و به سوی درستکاری در حداکثر ممکن و نادرستکاری در حداقل ممکن که نهایت دوره ای تکاملی است حرکت ادامه و بدان میرسد که علامت این دوره شیوع نیروی عشق در حداکثر ممکن و به حداقل رسیدن نیروی منفی نفرت و این حرکت همچنان ادامه خواهد یافت بین دو دوره کاملا متمایز دوره نفرت و دوره عشق .و دوره های مابین این دو .....در دوره نیروی مثبت عشق جنگها به خداقل ممکن و در دوره نفرت جنگها در حداکثر ممکن و قرین به دوره انقراض نسل و وقفه کوتاه و دوباره ادامه ان .......لازم به ذکر است که بر خلاف توهمات افلاطون ایده جامعه ایده ال و یا مدینه فاضله در دوره نزدیک به حد کمال خود یعنی دوره تسلط نیروی « عشق » برای مدتی تحقق خواهد یافت و برای دوره ای جنگ به حداقل ممکن عشق به همنوعان و هم همزیستان و محیط زیست به حدااکثر ممکن و ارامش و امنیت و اسایش و رفاء نیز به حداکثر ممکن خواهد رسید بر خلاف دوره نفرت که عشق به حداقل ممکن و جنگها به حداکثر ممکن و ارامش و امنیت و اسایش و اقتدار حقیقی به حداقل ممکن می رسد
سقراط فرزند هرمس بزرگ وپیرو مکتب طبس پدر فلسفه است
فقط اون سکانسی که خسرو شکیبایی گفت:
ینی همه چی دروغ بود…؟
همه حرفها…
زمزمهها…
عشقها…؟
صدای زیبا از درون زییا بیرون می آید
لطفِ شماست🙏🌟
فیلوسوفیا =دوست داشت دانش .......عبارت فلسفه در واقع دو کلمه که یکی فعل دوست داشتن است و دیگری دانش .....هرکدام را بجای خود بدوا توجه در معنا و فهم آن کرد .....دوست داشتن = خود مفهومی عمیق است آیا دوست داشتن به صرف اراده آدمی است یا از تمایلات ناخودآگاهانه است خود ما را به توجه به ضمیر ناخودآگاه و تمایلات ناخودآگاهی رهمنون میکند ......ریشه میل از کجاست ؟ ...آیا صرفا در نهاد هرکسی نهاده شده یا طریقی دارد برای دریافت آن ؟!! ....اگر به اراده مرتبط است یعنی ضمیر خودآگاه توجه خودآگاهانه را رهنمون میشود که خود دنیای دیگری است توجه خودآگاهانه به توان فهم و اندیشیدن خودآگاهانه که آنهم دنیای دیگری است آیا صرف توجه خودآگاهانه کافی است که منتهی به ایجاد این میل گردد و رابطه بین میل و توجه آگاهانه و اندیشیدن خوداگاهانه که جای تعمق بیشتری دارد .....و دانش برای تفکیک آن از علم تجربی است یا این از علم و دانش ....و تعریف دقیق دانش چیست ؟ ....آیا دانش امور غیر مادی مربوط به دانش است و امور مادی قابل تجربه مربوط به علم ....دانش در معنای حکمت مفهوم خاص خود را دارد که مربوط به توان خرد است یعنی توانمندی زیبایی شناختی در آدمی و تشخیص زیبایی از زشتی یا درستی از نادرستی .....آیا در قبل از وارد شدن به دنیای فلسفه به این مفاهیم مربوط به خود محتوایی مفهوم فلسفه پرداخته شده و میشود ....وقتی کمی توجه کنیم و روی همین کلمه فلسفه مکث کنیم و معنای و محتوای آنرا واکاویم کمکم متوجه میشویم که به سادگی نمیتوان نمیتوان از آن خارج شد و دنیایی بیکران وارد شده ایم که به جمله سقراط برمیخورد « خودت را بشناس » ...و واکاوی دنیای درونی که از معنای محتوایی کلمه فلسفه شروع کردیم به اقیانوسی بیکران وارد شده که همان محتوایی فلسفه است ....اقیانوسی بیکران که مثل غواصی در درون آن غوطه میخوریم و برای واکاوی آن بجلو میرویم ......
دوباره خوانش شما به داد ما میرسه که مطالب سنگین فلسفی رو گوش کنیم. اگر شما نبودین زحمت نویسنده و مترجم و ناشر هدر میرفت 🖐
لطفِ شماست🙏🌟
خانم لطفاً میشه کتاب نقطه آبی کمرنگ اثر کارل سیگن را آپلود کنید 🙏🙏🙏
چاپ کدام به انتشارات هست؟ و در چه موضوعی است؟
انتشارات رندم هوس موضوعی ستاره شناسی
ارزش اتمیستها درک نشد هیچگاه
حیف که تند و با غلط میخواند
ممنونم از لطف و تذکر شما. ایکاش موارد اشتباه را بفرمایید.