داستان بسیار ترسناک ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
Вставка
- Опубліковано 30 вер 2024
- سلام دوستای عزیزم با یک داستان واقعی و بسیار ترسناک تک قسمتی در خدمتتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم از این پادکست و ولاگ فارسی حتما دیدن کنید ❤️❤️❤️
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
از کانال آشپزی هم دیدن کنید دوستان 👇👇👇
/ nargesghasemi
لیست داستان های جذاب و پربازدید که پیشنهاد میکنم حتما نگاه کنید دوستای گلم 👇👇👇
داستان مادربزرگم :
• داستان مادربزرگم
داستان ترسناک و واقعی زندگی لعیا :
• داستان ترسناک و واقعی ...
داستان واقعی شهلا :
• داستان واقعی شهلا
داستان های کوتاه و تک قسمتی :
• داستان های کوتاه و تک ...
داستان واقعی زیور خانوم :
• داستان واقعی زیور خانوم
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
داستان
داستان های فارسی
داستان های فارسی جدید
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک واقعی جن
داستان ترسناک واقعی کوتاه ایرانی
داستان صوتی
داستان صوتی ایرانی
داستانهای صوتی ایرانی
داستان واقعی
داستان واقعی ایرانی
پادکست
پادکست فارسی
پادکست فارسی تاریخی
پادکست فارسی عاشقانه
پادکست فارسی کتاب صوتی
پادکست ایرانی
قصه های فارسی
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های ترسناک
قصه های ترسناک واقعی
قصه های غمگین
داستان های غمگین عاشقانه و گریه دار
داستان های عاشقانه غمگین واقعی جدید
داستان های زیبا و آموزنده
داستان های زیبا و با مفهوم
داستان مادرشوهرم رو شوهر دادم ! 👇
ua-cam.com/video/ilm_PAcHguY/v-deo.html
بیشترترسناک بزارید ممنون
ای کاش این جنها میامدن دو ملیون دلار به من میدادند که دیگه سر کار نرم 😅😅😅😅😅😅😅
من همیشه میبینم.یبار بهش گفتم بمن طلا میدی.. یه لبخندی زد ک فهمیدم طلارو بیشتر از ما دوست دارن
شیطونا ،مادر ،دختر زدین تو خط توهم😎
برای من دوستان میفرستند
فک کنم فیلم ترسناک زیاد میبینن
همیشه جوشن کبیر و دعای مجیر تو خونه پخش کنید قران ختم بشه تو خونه خیلی تاثیر داره
😅😅😅😅
دقيقا ختم قران و ختم معوذین در مغرب روز چهارشنبه يا قرائت سوره جن عصر روز چهارشنبه بینهایت ... باتجربه کامل باید بگم قرائت قران معجزه میکنه.... اگر کسی فرصت قرائت قران رو نداره اگر يوتيوب در دسترس دارید از جزء اول شروع كنيد هرروز يك جزء( من با صداى قاري معتز آقائى كه تند خواني ميكنند از ساليان دور شروع كردم و هر بار به نيت اموات يا اهل بيت قران ختم ميكنم ودر زمان قرائت لزومی نداره حتما شما همراهی کنین شما مشغول کار روزانه يا حتی اگر از خانه خارج میشوید بزارين صدای قران در محیط خونتون پخش بشه ولو اگر موبایلتون رو در هنگام قرائت در یکی از اتاق هاتون که رفتو امدی نیست قرار بدین واقعأ تأثير گذاره اگر ريا نباشه من سالیان سال هست مرتب به همین شکل ختم قران دارم .
وچندین بار از وجود جن با همین قرائتها نجات پیدا کردم.... انشاءالله خدا حافظ همتون باشه
@@دعاوشفا ممنون دوست عزیز از گفتن این تجربه تان حتما انجام میدم
جن مسلمون باشه ک خرکیف میشه
@@z.E5905 ممنونم خواهر نازنينم اميدوارم نور قران روشنايي دلو قلبتون باشه
التماس دعاء بانوى عزيز 🤲
سلام نرگس جون خسته نباشی مثل همیشه عالییییییییییی..خوش صدا وآرامبخش...نرگس جون من عاشق داستانهای ترسناک واقعی هستم..ممنون میشم همیشه داستان ترسناک تعریف کنین داستان ترسناکتون بیشترباشی ممنون عزیزدلم...خسته نباشی...❤❤❤❤
وای داستان ترسناک خیلی خوبه مرسی نرگس خانم 🤗
سلام،وقتتون بخیر،منم توخونم حس میکنم،ازنوجوونی یه اتفاقی میخوادپیش بیادانگاربهم الهام میشه،وبعضی اوقات انگاربه چشمم سایه میزنه،مثلادرکمددیواریهابااینکه مطمعنم بستست یهوانگاریکی بازمیکنه باویه جوری میبنده که صداشوبشنوم،یامثلاچندروزپیش جاروبرقی میکشیدم که یهوحس کردم یکی بالباس ابی ازکنارمردشد،چنددقیقه بعدخسته شدم جاروبرقی روخاموش کردم که چنددقیق استراحت کنم،نشستم رومبل یهودیدم جاروبرقی خودش روشن شد،تونوجوونی به شکل مادرم دیدم که جلوم راه رفت ونگام میکرد،،،...ولی شوهرمنم هی دلیل های الکی برام میاره
واقعا خیلی ترسناک بود ما که ترسیدیم اگر چیزی تو خونه نباشه دیگه فکرم خراب شده که واقعا جن بود حتی زمانیکه داستان رو گوش میکردم صدای محکمی شنیدم به شدت ترسیدم😂😂😂❤❤❤❤❤
😂😂😂😂
@@dianaabrahamian1713 🙏🙏
ممنون نرگس جون بیشتر بزار از این داستان های هیجان انگیز 😊😊
منم ساکن خارج از کشورم حدود بیست سال پیش وقتی جلو اینه دستشویی گل سر م از دستم افتاد جلو چشمم غیب شد کف دستشویی و اشپزخانه های امریکا مثل ایران چاه نداره یعنی امکان اینکه داخل چاهک افتاده باشه یا زیر کابینت دستشویی رفته باشه وجود نداره چون کابینت به کف زمین چسبیده بود
تازگی ها رژ لبم که خیلی رنگ خاص و نادری بود گم شد خونه را زیر و رو کردم پیدا نشد رفتم فروشگاه ulta beauty بخرم اون رنگ را نداشتن برگشتم خونه با تاکید با صدای بلند گفتم من دارم می رم دوش بگیرم برگشتم رژلبم را بزار سر جاش وقتی از حمام برگشتم روی میز آرایشم دیدمش 😮
نرگس خانم خسته نباشید ،🙏🌹خیلی داستانی جالبی بود جن هست همه چیز هست تو این دنیا😟 من وقتی ۱۸ سالم بود مادرم فوت کرده من هیچ وقت از اون نشنیدم اما برای یکی از فامیلایی خودمان تعریف کرد که قبلاً تابستان شبا پشت بام میخابیدیم که شب صدایی جشن ورقص میشنیده وقتی هم تو از بالا به حیات نگاه میکرد میبینه یه عده دور تا دور دست میزدند ومیرقصیدند برای ما هیچ وقت تعریف نکرده تا مانترسیم حالا بعد چند شنیدم،😒
همیشه و هر روز عبادت خدا رو بجا بیارید، هر روز قرآن بخونید و در معانی اون تدبر کنید و اینطوری حتی خود ابلیس هم نمیتونه زیانی به شما برسونه
چه بدجنس بودن چرا خورده شیشه انداختن زیر پاشون😳😳😂😂😂🤣
ولی من یادمه که داداشم زمانیکه کرج بودیم اون مان توی موسسه سرم سازی رازی مینشستیم که هنوزم هستن دوستی داشت بنام محسن که اون از زمانیکه تازه تولد شده بوده جنها عوصش کرده بودن چشماش خیلی حالتشون وحشتناک بود یه بای دیگه اش از بای دیگه کوتاهتر بود اینطور بود که وقتیکه راه میرفت بای سمت چبشو میکشید رو قالی اینطور بود که دختر خواهرم خیلی کوچیک بود تا میدیدمش فوری جیغ می دو گریه میکرد
آبجی گلم خیلی روسری روشن بهت میاد 🍁💙🍁💙🌱🌿☘️🍃لطفااگرمیشه اتاق روکم نورکن اینطورباداستانای دلنشین تون خیلی خوشگل میشه🌹🌹🌹🌹البته هرجورصلاح میدونی بازم مرسی بابت زحماتتون
سلام نرگس حان ممنون از زحماتی که میکشید من یک سوالی داشتم از سما و هم از دوستلن داخل کانال میسه بفرمائید که جی اسخاصی را کافر میدانید ممنون میشم جوابم را هر کسی که میدونه بده
با سلام و خسته نباشید بله این داستان هم اتفاقا برای یکی از آشناها اتفاق افتاده که ما ما بوده بهش گفتن اگه بسر بود وای به دادا اگه دختر بود وای به دادا که اون بنده خدا اینقدر دعا میکنه که اون جنه بسر بدنیا میاره که کلی جشن و شادی میگیرن و به اون بنده خدا توی تبره اش اون زمان به کیسه میگفتن تبره بهش گفتن تبره تو باز کن باز که کرده کلی بوست بیاز بهش دادن
سلام نرگس جونم خواهرعزیزم ممنون از زحماتت گلم .خیلی قشنگ تعریف میکنی عزیزم دوستت دارم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤❤❤❤❤
🌹💋
ب مامان عصمت خیلی خیلی سلام داریم عزیز دلمونه❤❤❤🌹🌹🌹🎄💐💐💐
❤❤❤❤❤❤❤🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
به به باز یه داستان ترسناک دیگه ☺️🥰🙏🏻💐
نرگس جانم ممنونم ازتون مهربان بانو
بهتون تبریک میگم که تحت هیچ شرایطی اعتقاد و اصالت و کرامت زنانگی خودتون رو ارزون نمیفروشید واقعا بهتون افتخار ميكنم..سعادتمند باشید نرگس جان جواهر جان🌹🍃
دمت گرم ❤❤❤❤❤❤❤
من عاشق اینجور داستانها هستم چون خودم با چشم خودم دیدم
تو خودت دیدی فکر کردی جنه ولی نه از این جنها جن بو داده😂😂👿
اون شیشه می تونه از نشانه های موجودات فضایی در خانه شما باشد
دماغش خیلی ناجور بود
سلام ب روی ماهت چه لباس قشنگی بت میاد❤❤❤❤ خیلی رنگ امیزیش قشنگه
لطف دارید گلم ممنونم قابل شمارو نداره 🌹💋
شاید اون دو تا تیکه شیشه اصلا شیشه نیوده،،الماس بوده 🤨🤨
کاش دور نمینداخت
خیلی عالی بود داستان ترسناک بیشتر بزارید🙏❤
ممنون نرگس خانم خیلی داستان قشنگی بود
کجاش ترسناک بود؟
سلام خوبین باز ترسناک وواقعی بزارین مرسی
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
سلام نرگس جان
ممنون که برای ما وقت میزارید و داستان جمع آوری میکنید
داستان واقعا جالب بود و از گوینده داستان هم تشکر میکنم😘❤️
اینها ان تی تی های مثبت و فرشتگاننگهبان شما هستند
داستان جالب و قشنگی بود منتظر داستان بعدی هستم تشکر 🙏🙏🌹🌹🌹🌹
سلام نرگس جونم. من از شما یه خواهشی دارم. می توانید شماره تماس اون شخصی رو که پاک سازی انجام می دان رو از این دوستامون بگیرید و به من بدهید. مممنون میشم ❤
اگر موفق شدم باهاشون تماس بگیرم چشم میفرستم💋🌹
سلام نرگس جون عزیز، ممنونم،بابت داستانهای قشنگتون،سلام منو به مامان و خاله و زن داداش برسانید،اگه شماره یا آدرس اون آقای محترم رو بدست آوردین منم لازم دارم،ممنون میشم یه عمر دعاگوی شما هستم
خيلی دوستت دارم نرگس جون عزيزم💕💕🌷🌷🌷🌷🌷🌷
Love u ❤❤❤
از این نوع داستانها زیادتر بزارید
نفر اول هستم که دیدم 👍
😍😍😍
انقدر کار رو سخت نکنید اگر با اعتقاد قلبی و محکم بسما… بگی حتی خود ابلیس هم نمیتونه نزدیکت بشه چه برسه به آسیب زدن. اگر روزانه ذکری بگی و یاد خدا باشی و به قدرت و کمک خداوند یقین داشته باشی هیچ جنی نمیتونه نزدیکت بشه.
ملایان وزیر جن هم دارند چون در قرآن آمده 😅😅😅😅😅😅😅
خانم نرگس عزیز شما انقدر قشنگ داستانهارو شیرین بیان میکنید من که مادر بزرگ مسنی هستم با داسنانهای شما شبها به خواب میرم ممنون از شما
مررررسی نرگس جونم عالی بود داستان عزیزم فقط یه انتقاد اگه میشه داستانارو یکم تندتر تعریف کن البته فکر نکنی جسارت کردم فقط نظرمو گفتم نرگس جون، چون در هر صورت و تحت هر شرایطی عالی هستی و من لذت میبرم از داستانات و لحن تعریف کردنت موفق باشی همیشه و دوست دارم خییییییلی زیاد خوشگل خانومی❤❤❤❤❤💋💋💋💋💋💋🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿🧿
سلامنرگسجون داستانهیجان انگیز یبوداینجورداستانهاروخیلی دوستدارمبلهمنمازیکی ازاقوامنزدیکمونشنیدمکهمیگفتخونهیماشخصیهستنکهبهشکلژلههستنوبامنخیلیخوبنوبه منگفتنکهاگه باماکاری نداشته باشیناهمباشماکاری نداریمباهاشونحرفمیزنممیخندنتوخونهکلمیکشنبعضی ازکارهاموانجاممیدنماهم وباورنمیکردیمحرفاشوولیمادرشهم قسممیخوردمیگفتکهمنمیروزخونهدخترم بودمدیدم ولیماهاباورنداریممیگیمکهالانجنچیکارمیکنهتوخونههارلی هستمرسیازداستانهایخوبتعزیزم
فقط وفقط سوره ناس وبخونی هروقت ترسیدید پدرم خدابیامرزم خیلی دنبال اینجورچیزا بود وخیلی دراین زمینه ماورطبیعه تحقیق میکرد وهمیشه بهم میگفت هروقت ترسیدی ازاینجور چیزا فقط همینو بخون
Thank you for the beautiful story 🙏❤️❤️
من نفهمیدم این خانم میترسه یانمیترسه،،آخه هی میگه من نمیت سم خودت نشون بده،،،بعدمیگه ازترس لای بچه هاوشوهرم میخوابیدم،،،باخودش رودربایستی داره
نرگس جون تو خارج جنا باید مسیحی باشن چرا مسلمونن🥲
اینکه وسیله ای چندروز نیست،بعد پیدامیشه.اون ها قرض میگیرند و بعد دوباره میارند.برای خیلی ها پیش میاد.
I tell you the story that my brother told me. He said one of distance relatives, who was midwife, in middle of night one woman came and took her to the house. As you said they were very strange and she knew everyone in that community, but they were strangers. She was frighten very bad but she helped the woman to deliver the baby.she was a famous midwife, and didn’t wanted to go there , but a force told her, nothing is going to happen. After that before dawn they gave her a small bag, but she just was careless and wanted to get ride of it but took it anyway. When the next day she looked at the small bag, she saw it was a full of gold coin. She went the next day the same address that the night before they took her, it was a small hut no houses, and barren land. She was certain it was the right place, but the force came over her that she has to leave the place. There was no one there , just the land and a small hut. She never went there the rest of her life, but after that she took her eldest son with her if someone needed her. I don,t know if it was true or not?
جالب بود ممنون 😊
ممنونم نرگس جون چقد خوبه داستان هاتون اعتیاد شدید پیدا کردم به صداتون بیدار میشم ا خواب داستان هاتون گوش میدم حتی وقتآ آشپزی و کار 😅😅😅
سلام ممنون ترسناک گذاشتید 🙏🌹
تشکر از نرگس بانوی زیبا🌹💖🌼🌷🍀
سلام نرگس جون این حکایت برای مادربزرگ من که توی ده زندگی میکرده اتفاق افتاده و یکی از اجنه ها را کمک کرده زایمان کنن البته توی خزینه اون ده اتفاق افتاده بوده 😍
چه حالب برامادربزرگ ماهم اتفاق افتاده...این یه داستان مشترکه مادربزرگهای ما خودشون جایه قهرمان داستان جا میزدن به ما میگفتن ماهم باور میکردیم درصورتی که این داستان هزاررران بار گوش دادم😅😅😅😅😅
این ذکرو همیشه بگین ماشاله لاحول ولا قوت الا بالله العلی العظیم . اینو هرروز سه بار بخونین تا از شر حوادث درامان باشین
ماشاءالله لا حول ولاقوة الابالله العلي العظيم ماشاءالله تبارک الله الرحمن الرحيم
سلام نرگس خانم ، ممنون بابت ارسال داستانهای خوب و آموزنده تون ، اگر لطف کنین داستانهای واقعی ترسناک رو بیشتر روایت کنین ممنون میشیم . با تشکر🙏🙏🙏
با درود و عرض خسته نباشید حضور نرگس بانوی عزیز
متاسفانه جن هم سیاسی شده و یکی دو سالی هست که تو فضای مجازی تعریفش زیاده به دلایلی ، خلاصه جن هم جن های قدیم ، به امید روزهای روشن .
سلام وخسته نباشی مرسی واقعا عالی هستی خانومی زن زندگی آزادی
خسته نباشین نرگس جون
خیال انسان بال پرواز دارد و به هر جأیی که بخواهیم میتوانیم آنرا بفرستیم.
سلام نرگس جان سپاس از تمام زحماتت ، عزیزم من دوست داشتم در مورد مکان که می نشینید و داستان را خوانید. صحبت کنم آیا امکان داره تلفنی باهاتون تو واتساب صحبت کنم و شخصا براتون بنویسم ؟
سپاس ازنرگس جان ک وقتش میزاره برامون بازم داستـــان عالی بودشادوسربلندباشیــــــد🌹🌹🌹
سلام نرگس خانوم عزیز خیلی ممنونم بابت انرژی فوق العاده تون ❤💜💛
آخ جون ترسنااااککک😅
چون کبوتر سمبلی از روح القدوس است
مرسی ازنرگس مهربون ودوست داشتنی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
خیلی داستان ترسناک رو دوست دارم ممنونم نرگس جون ❤️❤️❤️❤️
خوب بود تشکر 🌹
کجا باید ذاستانهارو ارسال کنیم؟؟
من ازین صحنه ها توی زندگیم زیاد دیدم 😑😑
خیلی جالب بود من هم قصه های شما رو دوست دارم زنده وسلامت باشید
هوراااااا ترسناك 👏👏👌👌😍😍🙏🙏
😊
درود به شما نرگس جان داستان قشنگی بود منتظر داستان بعدی هستم که با صدای قشنگ و بیان دلنشین و آرامبخش شما گوش کنم👍👍👍🌷🌷🌷🌹🍀
لطف دارید گلم ممنونم از همراهیتون 🌹💋
خیلی قشنگ بود نرگس جون مرسی از زحماتت ❤🙏🏻❤
چه اطلاعات جالبی شنیدم تا ب حال نشنیده بودم دست گلش درد نکنه خوب بود
شیر لکه کم شدش دورلیوان میمونه معلومه
سلام نرگس جون تشکر از داستان که تعریف کردی من خیلی لذت بردم
Saeedeh jan in khanom koja zendegi mikonan ,mishe lotfan age momkene begid
عزیزم کانادا زندگی میکنند
ممنون از داستان ترسناک قشنگتون
منتظر داستان بعدیتون هستیم🌹🌹
وای چه ترسناک
بیشتر داستان ترسناک بذارید 💚💙🤍❤💜
Thanks
Likee
OK
حکایتی که گفتین ناقص بود اصلش طولانیه و دختر زشتی هم داشته اون قابله که تا ازدواجای بعدی اون دخترم تو اصل داستان هست
چه جالب میتونید تعریف کنید؟
ممنون از شما نرگس جان..
فوق العاده ای خانمی
Thanks
خسته نباشید نرگس جون عالیییی روایت میکنید عزیزم و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان زیبا 👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹💝
شوهر خاله خوب هستن خیلی وقت ندیدیم ایشون را شما هم همین ادم خوب عاقلی هستن 🌹
فکرکردم میگین جن ها با شوهرخاله خوب هستن😂😂😂😂😂😂😂😂
داستان جالبي بود
🌹🌹🌹
😱😱😱😱😱
عزیزم مرتب آیت الکرسی بخون تا و هو العلی العظیم ... تاکید میکنم حتما تا وهوالعلی عظیم .
راهکارش همینه فقط
درود بر شما
یک نکته خدمتتون عرض کنم اجنه بصورتی که ما غذا میخوریم غذا نمیخورند بلکه با بو کردن پرانا یا همون انرژی غذا رو جذب میکنند اما از مقدار غذا کم نمیشه وبرای همین بوده که قدیمی ها توصیه میکردن غذای شب مونده رو نخورید یا ظرف نشسته داخل ظرفشویی باقی نذارید
Khosh umadi azizam ❤🙏
🌹💋
چون به جنو وخرافات باور ندارم متاسفانه گوش نکردم به دوستانتون این بار !!!!
حتما سرکه هم بخورید وهم چهار گوشه خونتون بریزید ،چون به شدت از بوی سرکه بدشون میاد.
روایت از امام صادق داریم که روزی یه قاشق سرکه بخورید.