آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟ تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف صد هزارش گردن جان زیرِ طوقِ غبغب است شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مرکب است عکس خِوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است آن که ناوک بر دل من زیر چشمی میزند قوتِ جانِ حافظش در خندهٔ زیر لب است آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد زاغِ کِلکِ من به نام ایزد چه عالی مشرب است
Thanks a lot
درود استاد گرانقدر
بسیار زیبا و عالی
Very nice درود بر شما بسیار عالی
واقعد عالی شرح میدهید
شرح و بیان بسیار عالی! ممنون، استاد.
من از امریکا شرح شما را دنبال میکنم. خیلی زیبا اجرا می کنید. هفته ای یک غزل از شما را دنبال میکنم. کارتون درست.
Brilliant indeed!!!
توضیحی بسیار زیبا
درود فراوان
پس اونجا که استاد شبپره میگه اون شبی که میگن شب نیست همینه؟ 😄
آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است
کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
صد هزارش گردن جان زیرِ طوقِ غبغب است
شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست
تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مرکب است
عکس خِوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است
اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین
با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است
آن که ناوک بر دل من زیر چشمی میزند
قوتِ جانِ حافظش در خندهٔ زیر لب است
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغِ کِلکِ من به نام ایزد چه عالی مشرب است
یک شعر حافظ است میگه بت چون ماه زانو زد می چون لعل پیش اورد.. تو گویی طایب ام حافط زساقی شرم دار اخر. این شعر در کدام چبتر شما است؟؟