Divane Hafez, Ghazal #31 غزل سی و یکم از دیوان حافظ

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 16 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 12

  • @mehwandshah6058
    @mehwandshah6058 2 роки тому +2

    Thanks a lot

  • @احمدجاویدرویین
    @احمدجاویدرویین 2 роки тому +1

    درود استاد گرانقدر
    بسیار زیبا و عالی

  • @hosseinmortazavi7903
    @hosseinmortazavi7903 Рік тому

    Very nice درود بر شما بسیار عالی

  • @hoseinvaghedi1322
    @hoseinvaghedi1322 Місяць тому

    واقعد عالی شرح میدهید

  • @vadudsafa9998
    @vadudsafa9998 2 роки тому +1

    شرح و بیان بسیار عالی! ممنون، استاد.

  • @naserkargareastcounselingp417
    @naserkargareastcounselingp417 2 роки тому

    من از امریکا شرح شما را دنبال میکنم. خیلی زیبا اجرا می کنید. هفته ای یک غزل از شما را دنبال میکنم. کارتون درست.

  • @elaheafadaei5965
    @elaheafadaei5965 9 місяців тому

    Brilliant indeed!!!

  • @mokhadem
    @mokhadem 2 роки тому +2

    توضیحی بسیار زیبا

  • @ebrahimhemmati2568
    @ebrahimhemmati2568 2 роки тому +2

    درود فراوان

  • @arashsajjadi5004
    @arashsajjadi5004 4 місяці тому

    پس اونجا که استاد شبپره می‌گه اون شبی که می‌گن شب نیست همینه؟ 😄

  • @Fact__in__fact
    @Fact__in__fact 11 місяців тому

    آن شبِ قدری که گویند اهل خلوت امشب است
    یا رب این تأثیرِ دولت در کدامین کوکب است؟
    تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
    هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است
    کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف
    صد هزارش گردن جان زیرِ طوقِ غبغب است
    شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست
    تاجِ خورشیدِ بلندش خاکِ نعلِ مرکب است
    عکس خِوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
    در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
    من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می
    زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است
    اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین
    با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است
    آن که ناوک بر دل من زیر چشمی می‌زند
    قوتِ جانِ حافظش در خندهٔ زیر لب است
    آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
    زاغِ کِلکِ من به نام ایزد چه عالی مشرب است

  • @Khurasan7
    @Khurasan7 Рік тому

    یک شعر حافظ است میگه بت چون ماه زانو زد می چون لعل پیش اورد.. تو گویی طایب ام حافط زساقی شرم دار اخر. این شعر در کدام چبتر شما است؟؟