منم ۶-۸ غروب منمممم با دخترخالممممم به صورت غیرمنتظره دیدمش😮😮 تو یه جایی که اصلا قبلش نبودم و دقیقا خرید داشتم قبلش قبل از دیدنش هم قلب و یک قو تو ابر ها دیدم تو اسمون و عکس گرفتم❤❤
حتی به صورت آنلاین هم میشه. من نیمهم رو در اینستاگرام پیدا کردیم. اما جالبه قبلش کسی اسمش رو به من گفت و من همش احساس میکردم اسم چرا انقدر آشناست ولی اولین ملاقات فیزیکیمون بین ۶ تا ۸ بود. هوت غروب و گرگ و میش.. ❤
سلام بانوی زیبا🎉❤اولین ملاقات ساعت ۱۱:۱۰ دقیقه صبح و زمان جدایی ما ۱۱:۱۲ دقیقه اخر شب بود 😢امروز بهد هفته ها جدایی تماس کرفت و گفت خیلی بهت فکر میکنم و فکر میکردمفراموش کردنت اسونه برام واینکه همش هوس بود ولی فهمیدم که تو عمرم هیچوقت همچنین احساس عجیبی نداشتم به کسی😢از اونجا که متاهله هنوز من درخواست دیدار رو رد کردم و خواهش کردم که به زندگیش برسه🎉❤ از عزیزانم میخوام که امید داشته باشید بحث جفت های روحی واقعا وااقعیته و صبر میطلبه و تست هایی که خدا میفرسته رو باید پس بدید🎉❤دوستتون دارم
ممنونم ازتون بانوی دوست داشتنی و عزیز من نزدیکای ظهر بود❤ چند روزه با اینکه خیلی وقته رفته بد جور دلتنگش شدم و همش یاد خاطراتمون میفتم هرکاری میکنم بهش فکر نکنم نمیتونم
من اون روز قرار نبود برم بیرون اولین جمعه ماه تولدم. برعکس تمام روزا ارایش نکردم ی لباس معمولی پوشیدم رفتم سوار ماشین شدم با اینکه اصلا دلم نمیخواست برم بیرون ولی ی انرژی ای منو به این سمت میبرد ۳ ماهم بود کات کرده بودم. یه غمی عجیبی داشتم در پی ترومایی که ۳ سال پیش برام اتفاق افتاده بود دقیقا تا اون روز نتونسته بودم واسه هیچ جریانی بیشتر از دو قطره اشک بریزم. آخرای اتوبان همت بودم یهو زدم زیر گریه یه گریه شدیدی که اصن باورم نمیشد دوباره تونسم بعد ۳ سال در حد زجه زدن گریه کنم پشت فرمون. یهو دیدم خدایا من کجام. اول جاده چالوس اونی که میره سمت کرج. بنزین نداشتم اومدم از خروجی خارج شم یهو تو خروجی ی پمپ بنزین دیدم هیچ وقت از هیچ جایی جز پمپ بنزین قلهک بنزین نمیزدم گفتم میرم از قلهک میزنم یهو ی خروجی رو اشتباه رفتم مجبور شدم برم سمت پمپ بنزین و بنزین زدم حتی همه تعجب میکردن ک قیافه این چرا اینجوریه. میخوام بگم جایی بودم تو تایمی که قرار نبود اونجا باشم بعد سوار ماشین شدم به سرعت برگردم خونم تو ورودی همت ترافیک شد. تقریبا ساعت اخرای ۸ شب بود اگه اشتباه نکنم وارد همت شدم رفتم لاین سرعت دوباره ترافیک شد. یهو احساس کردم ماشین بغلیم نمیره جلو. وقتی برگشتم دیدم داره نگام میکنه انگار ماتش برده. به محض اینکه نگاش کردم گف میشه شمارتونو داشته باشم؟ من که تا حالا این کارو نکرده بودم و خیلییی بدم میومد از تو خیابون شماره دادم اخم کردم گفتم اقا راهتو برو حوصله ندارم.شیشه امو دادم بالا فرار کردم. هی من رفتم هی این اومد ۴-۵ بار اومد گف بخدا خروجی پونک رو رد کردم یه لحظه بزن بغل حرف بزنم باهات خلاصه خیلی ناخوداگاه من شماره امو دادم در جا زنگ زد. جالب اینجاس چون اکس من دو تا ماشین و خونه و زندگی بسیار عالی داشت با خودم گفته بودم کسی باید بیاد توزندگیم که اقلا در حد اون باشه و خیلیم ماشینا رو خوب میشناسم هم وقتی بغل دستم بود احساس گردم ماشین بنز E هستش و چون چراغای شبیه بنزم انداخته بود رو ماشینش از پشت ک اومد چراغ داد چون من لایی کشیدم و فرار کردم از دستش فک کردک بنز E هستش و اصن گفتم حالا خو بنزه فوقش شماره میدی چرتو پرت گف بلاکش میکنی شاید مثه ادم درستو حسابیه و مشخص بود یه کار خوبیم داره و باورتون نمیشه من با این همه ادعا شناخت ماشین روز اولین دیت دیدم ماکسیماس ماشین دوست نداشتم بشینم نه چون ادم مادی باشما احساس میکردم چشمام گولم زدن😂😂😂😂 و اتفاقا همشم از خدا میپرسیدم و دو هفتس فهمیدم چه خبره و کائنات چه شیره ی قشنگو شیرینی سرم مالیده😂😂😂😂 حتی اولش سال تولدشو دروغ گف ۴ سال کوچیک تر گف از ترس اینکه نه نگم. خلاصه شبش زنگ زد من شروع کردم گریه کردن گفتم من خیلی امروز ناراحتم خیلی تنهام یهو لحن صداش تغییر کرد انگار خود واقعیش شد و من واقعا نمیدونسم چرا یه کاریو کردم ک هیچ وقت نکرده بودم و اکر کردم چرا انقد دارم از ته دلم حرف میزنم باهاش. الانم حدا رو شکر مرحله ۷ ته انشالله ازدواج میکنیم بزودی واقعااا عاشقشم حتی اگه همهههه چیشو از دست بده 😻
سلام .من در تاریخ ۱/۱۱/۱ اولین تماس تلفنی رو باهاش داشتم و احساس کردم صداش تمام وجودم رو پر کرد و قلبم تند شد همون روز برای ساعت ۶ عصر قرار گذاشتیم رفتم و دیدمش و بی قراری شروع شد تا حالا ❤
ممنون عزیزم پارتنر من بیشتر نشانه های شعله دوقلو رو داره،و دقیقا خود من یه سری تغییرات روحی روانی و حتی معنوی دارم و بخاطر همین نشانه ها تو مسیر شناخت شعله های دوقلو قرار گرفتم ولی الان به دلیلی که نمیدونم ازم فاصله گرفته،ولی خب کم و بیش پیداش میشه
من هم اولین بار نزدیک ظهر ایشان را دیدم. جرقه اول که بینمون خورد زمانی بود که به شکل عجیبی با مشکل بسیار جدی برای پایان نامه ارشدم روبرو شده بودم و فقط دوهفته زمان داشتم تا روز دفاعیه و مجبور بودم برای گرفتن کمک به ایشون مراجعه کنم.
من به واسطه ی شخصی با شعله ام اشنا شدم و یک ارتباط خیلی کوتاه داشتیم اول تلفنی صحبت کردیم 11 ظهر بود و عکس همدیگرو 1 ظهر دیدیم خیلی برام عجیب بود که خیلی حس راحتی باهاش داشتم و حتی خیلی برام اشنا بود بعد یادم اومد که من چند بار تو خواب دیده بودمش حالا خیلی چهرش واضح نبود ولی شبیه عکسی بود که دیدم ولی خیلی زود ارتباط تموم شد و من اصلا حضوری ندیدمش 😢😢
@@NajmeMohamadi-i5r عزیزان این مسائل را خودتان لطفن به صورت تکی روی زندگیتان تحقیق کنید ، چون این مسیر هنوز ناشناخته است همت شما و تحقیقات شما به مسیر جمعی ما کمک میکنه ، پلی لیست شعله های دوقلو را ببینید تا شناخت بهتری نسبت به این مسیر داشته باشید
هم توی بحران بود هم حدود ساعت های غروب بود😢😢 اما قلبم میگه شعله ام ولی چون هر دو متاهلیم یه خورده استرس دارم از زمانی که متوجه شدم همش همشکل داریم انگار یهو زندگیامون زیرو رو شده😢😢😢 ولی هنوز ارتباط نگرفتیم و صحبت نکردیم اما بطور کامل حسش میکنم
سلام خوب هستید ببخشید ابنکه عزیزان ما ادم رو ترک کنن هم نشانه خاصی میتونه باشه ؟ مثلا تنها اعضایی از خانواده که ما رو همیشه حمایت میکردن یکباره ارتباط قطع کنن
@@fatimakhorasani215 وقتی شمارا حمایت میکرده همیشه و به یکباره قطع میکنه ، پیامی داره که شما از این به بعد خودتان باید مسؤلیت زندگیتان را برعهده بگیرید
@@darmangarsho77 ببخشید آخه فرمودید شعله دوقلو میتونه برای حمایت مالی و عاطفی هم پیداش بشه ، منظور من از طرح این سوال این هست ممکنه این رها شدن به این دلیل باشه که شخصی که شعله دو قلو منه برای حمایت من پیدا بشود
@@darmangarsho77 اخه شما فرمودید شعله دو قلو برای حمایت مالی و عاطفی پیدا میشه ، منظور مناز طرح این سوال اینه که این فرد خارج شده از زندگیم تا شعله دو قلو بتونه مئولیت بخش هایی رو بر عهده بگیره ...هیچ کس به تنهایی نمی تونه صد درصد مسئولیت زندگی خودش بر عهده بگیره آخه عزیز
من در اولین دیدارم ساعت ۱۱٫۵ قبل از ظهر تا ساعت ۱۲ و خورده ای بود که دیدارمون طول کشید و من متوجه شدم که قرارِ وارد یه مسیر شم در حالیکه اون سالها اصلا با واژه جفت روحی آشنایی نداشتم و اصلا حتی اسمش هم در جایی باب نبود و ۵ سال بعدش فقط با اسم جفت های روحی آشنا شدم ! اما کلا ۹ سالِ که توو مسیرم ! _______ در خصوص ساعت و تاریخ تولد هم باید بگم که من شهریور همین امسال توی تاریخ مربوط به روز تولدم با دوست روحیم گفت و گوو و آشنایی داشتم که خیلی جالب بود واسم ، اتفاقا ایشون وکیل هم هستن ، اما بعنوان پیشنهاد کاری با من تماس گرفتن .
درسته من در بحران شدید از جدایی بودم و ساعتی بین دو تا چهار عصر نیمه ام به سراغم آمد این فرد تنها تعقبیم کرد خواست ارتباط بگیره من نپذیرفتم اما چند ماه بعد بصورت ناشناس قرار کاری گذاشت و هیچ کدام هم رو نمیشناختیم اینجوری باهم دیدار و ارتباط گرفتیم ، روز دیدار مون عدد مشترک روز تولد من و اون بود یک عدد مشترک مثلا هر دو عدد ۷ رو در روز تولد داشتیم ،
ساعت ۵:۵سحر تاریخ ۵/۵/۱۴۰۱ اولین کانکت ودر گرگ ومیش دیدن عکس هم ۱۲/۵/۱۴۰۱ جدایی فقط یکهفته ولی عجیب باهم صمیمی جوریکه هر ۵ روز تاخودصبح باهم حرف داشتیم وکشش شدیدجنسی وروحی وحس امنیت .۷/۷/۱۴۰۱ جدایی و۲۷/۷/۱۴۰۲دیدار مجدد وباز جدایی و....
ازاده جان ! من دو سه تا از تناسخ هام رو به صورت شهودی دیدم ؛ اما دوست دارم توسط هیپنوتیزم مجدد یه زندگی دیگه از خودم و جفت روحیم رو ببینم ! شما علم مربوط به هیپنوتیزم رو هم دارید ؟
@@universal_7stars331 درود من علمم ساده است ، نیت میکنم و در اون درگاه آگاهی قرار میگیرم ، در حین مدیتیشن اعلام کنید و تمرکز کنید روی دم و بازدم ، انگار دارید به آگاهی درونتان اعلام میکنید و اگر ظرف پذیرشتون وسیع باشه به شما نشون داده میشه ، اگر نشون داده نشد، صبور باشید در وقت مناسب به شما نشان داده میشه
@@darmangarsho77 این روش رو مطلع بودم ، اما به طریق هیپنوتراپی خواستم ببینم امکان انجامش براتون مقدور هستش یا خیر !؟ سپاس از پاسخگویی تون آزاده بانو . 🌹🌹🌹
عزیزم من اولین بار ایشونو تو شبکه های اجتماعی دیدم ساعت ۳تا ۴ و بعد اولین قرار ساعت ۱۱:۳۰دیدیم هموبه نظرت کارمیکه بعد از جدایی از پارتنرم بود ایشونو دیدم و زمانی بود که پاکسازی می کردم
من بعد از یک بحران عاطفی سخت به طور معجزه واری به نیمه ام نزدیک شدم. با اینکه دو سال آشنا بودیم ولی در عرض یکماه چنان به هم کشیده شدیم و چنان از من حمایت کرد که در عرض یک هفته اون کارمیک رو فراموش کردم. حالا نمیدونم اولی نیمه بوده یا دومی ولی تمام نشانه ها میگن دومی نیمه است 😢
ua-cam.com/play/PLQmR0wYUDPBLoI3FkkPaF3Go1NKBWShGl.html&si=9lcg3MZJ2vm8ZpJa
پلی لیست شعله های دوقلو
درود وسپاس بانوی مهروزیبا مدت دوروز ناخودآگاه با کانال شما آشناشدم وفقط این کانال دیگه درمسیر جفت روحی دنبال میکنم .
تشکر❤
سلام به خانم عزیزم ممنون بابت تجربیات وآگاهیای باارزش شما
آیدی تلگرام خدمت عزیزانی که می خواهند سرگذشت خود و شعله دوقلویشان را به اشتراک بزارند
@darmangarsho_azadmanesh
سلام.من ازتون یه راهنمایی میخواستم چطوری میتونم مساله و مکلم را با شما مطرح کنم؟
@@لیلاپروانه-و3ح به آیدی که پین کردم پیامتون را بفرستید لیلای عزیز
سپاس از مهرتان ❤❤❤
ممنونم،مهربانو جان@@darmangarsho77
هدایت خدا ودیدن کلمه توکل واینکه باید ایشون رها کنم ووقتش نیست الان
شکرت خدا که هرروز بیشتر بیداری معنوی هدیه بهم میدی شکرت خدا❤
من یه شکست عاطفی داشتم ..والان درابن بخران بسر میبرم وبسیارسخت وطاقت فرسا میگزره برام خدا کمکم کنه تا زودتربه نیمه اصلیم برسم که بد جور غمگین وناراحتم الهی بشود هرآنچهدرقلبمه الهی آمین❤❤❤
03:09
یک دنیا سپاس بابت این پیشنهاد عالی تون،واقعا شنیدن تجربیاتی که دوستان در این مسیر داشتند برامون بسیار مفید خواهد بود.🙏🙏🙏
سپاسگزارم دوست عزیز ،❤❤
دقیقا اولین تماسش بامن بین سه تا پنج صبح بود دیدارمون هم تو ساعت گرگ و میش🥺❤
اولین قرار من و نیمه دقیقا ساعت 6 عصر بود ، و تا 8 کنار هم بودیم.🥰
درود و سپاس ، 🌹🌹🌹🌹
سپاس از مهرتان ❤❤❤
ساعت هفت و نیم صبح مدرسه اشناشدیم 😅 دقیقا تو اج شکست عاطفی البته هنوز شکست نخورده بودم ولی چند روز بعد شکست خوردم و هی نزدیکتر شدیم
عالی بود ممنونم ❤❤❤❤❤
سلام. من دقیقا سر ظهر شعلمو برای اولین بار دیدم🌹
سلام اگه تو شهر ما نباشد چی
دقیقا من از رابطه چند سالم جدا شده بودم تو بهران روحی بودم که نیمه رو ملاقات کردم
منم ۶-۸ غروب منمممم با دخترخالممممم به صورت غیرمنتظره دیدمش😮😮 تو یه جایی که اصلا قبلش نبودم و دقیقا خرید داشتم قبلش
قبل از دیدنش هم قلب و یک قو تو ابر ها دیدم تو اسمون و عکس گرفتم❤❤
وای دقیقا یک عزیز رو هم از دست داده بودم چهارماه قبلش و تو حال بدی بودم
مهرتان پایدار اولین ملاقات من و نیمه در ساعت ۱۳ ظهر بود ، و دیدار بعدی در غروب آفتاب بود💐
منم در ساعت بین ۶تا۸شب اتفاق افتاد
ساعت شش تا نه شب کنارهم ملاقات داشتیم
برای منم اولین دیدار غروب آفتاب ساعت ۶:۳۰ بود 😢😢
سلام آزاده جان من ساعت بین 6تا8 بودهمدیگررادیدیم امازمانی که گفت خیلی دوستم داره روز تولدم بود.این می تونه نشونه باش؟
حتی به صورت آنلاین هم میشه. من نیمهم رو در اینستاگرام پیدا کردیم. اما جالبه قبلش کسی اسمش رو به من گفت و من همش احساس میکردم اسم چرا انقدر آشناست
ولی اولین ملاقات فیزیکیمون بین ۶ تا ۸ بود. هوت غروب و گرگ و میش.. ❤
سلام بنده هم ساعت ۶ تا ۸ ملاقاتش کردم
منم حدود ساعت۷ غروب ایشون رو دیدم🥲
💜💜💜💜💜
سلام وقتتون بخیر میشه لطفا ایدی تلگرامتوتو دوباره بذارین من نمیتونم پیداش کنم
اولین ملاقات ۶ تا ۸ شب و زمان جدایی بعد از ۸ سال هم ۶ تا ۸ شب
دیدن اسم ایشون همه جا همه جا همه جا وامروز دیدن یک پیام صبح زود که اسمم نوشتن وپاک کردن بعد رها شدگی من بعد مدتها درد ورنج جدایی
❤❤❤❤❤❤❤
سلام بانوی زیبا🎉❤اولین ملاقات ساعت ۱۱:۱۰ دقیقه صبح و زمان جدایی ما ۱۱:۱۲ دقیقه اخر شب بود 😢امروز بهد هفته ها جدایی تماس کرفت و گفت خیلی بهت فکر میکنم و فکر میکردمفراموش کردنت اسونه برام واینکه همش هوس بود ولی فهمیدم که تو عمرم هیچوقت همچنین احساس عجیبی نداشتم به کسی😢از اونجا که متاهله هنوز من درخواست دیدار رو رد کردم و خواهش کردم که به زندگیش برسه🎉❤ از عزیزانم میخوام که امید داشته باشید بحث جفت های روحی واقعا وااقعیته و صبر میطلبه و تست هایی که خدا میفرسته رو باید پس بدید🎉❤دوستتون دارم
خب این تست های که میگین چیه؟
من هم درشرایط بسیار بحرانی زندگیم در سحرگاه جذب شدید به هم شدیم
ممنونم ازتون بانوی دوست داشتنی و عزیز
من نزدیکای ظهر بود❤
چند روزه با اینکه خیلی وقته رفته بد جور دلتنگش شدم و همش یاد خاطراتمون میفتم
هرکاری میکنم بهش فکر نکنم نمیتونم
@@مریم-ل5ض1م پاکسازی و خودشناسی کنید مریم عزیز
@@darmangarsho77 😘❤🤍
@@darmangarsho77 باشه عزیزم تو مسیر خودشناسی و پاکسازی بیشتر راهنمائیمون کنید
ممنون میشم 💖
من اون روز قرار نبود برم بیرون اولین جمعه ماه تولدم.
برعکس تمام روزا ارایش نکردم ی لباس معمولی پوشیدم رفتم سوار ماشین شدم با اینکه اصلا دلم نمیخواست برم بیرون ولی ی انرژی ای منو به این سمت میبرد ۳ ماهم بود کات کرده بودم.
یه غمی عجیبی داشتم در پی ترومایی که ۳ سال پیش برام اتفاق افتاده بود دقیقا تا اون روز نتونسته بودم واسه هیچ جریانی بیشتر از دو قطره اشک بریزم.
آخرای اتوبان همت بودم یهو زدم زیر گریه یه گریه شدیدی که اصن باورم نمیشد دوباره تونسم بعد ۳ سال در حد زجه زدن گریه کنم پشت فرمون.
یهو دیدم خدایا من کجام. اول جاده چالوس اونی که میره سمت کرج.
بنزین نداشتم اومدم از خروجی خارج شم یهو تو خروجی ی پمپ بنزین دیدم هیچ وقت از هیچ جایی جز پمپ بنزین قلهک بنزین نمیزدم گفتم میرم از قلهک میزنم یهو ی خروجی رو اشتباه رفتم مجبور شدم برم سمت پمپ بنزین و بنزین زدم حتی همه تعجب میکردن ک قیافه این چرا اینجوریه. میخوام بگم جایی بودم تو تایمی که قرار نبود اونجا باشم بعد سوار ماشین شدم به سرعت برگردم خونم تو ورودی همت ترافیک شد.
تقریبا ساعت اخرای ۸ شب بود اگه اشتباه نکنم وارد همت شدم رفتم لاین سرعت دوباره ترافیک شد.
یهو احساس کردم ماشین بغلیم نمیره جلو. وقتی برگشتم دیدم داره نگام میکنه انگار ماتش برده. به محض اینکه نگاش کردم گف میشه شمارتونو داشته باشم؟
من که تا حالا این کارو نکرده بودم و خیلییی بدم میومد از تو خیابون شماره دادم اخم کردم گفتم اقا راهتو برو حوصله ندارم.شیشه امو دادم بالا فرار کردم. هی من رفتم هی این اومد ۴-۵ بار اومد گف بخدا خروجی پونک رو رد کردم یه لحظه بزن بغل حرف بزنم باهات خلاصه خیلی ناخوداگاه من شماره امو دادم در جا زنگ زد.
جالب اینجاس چون اکس من دو تا ماشین و خونه و زندگی بسیار عالی داشت با خودم گفته بودم کسی باید بیاد توزندگیم که اقلا در حد اون باشه و خیلیم ماشینا رو خوب میشناسم هم وقتی بغل دستم بود احساس گردم ماشین بنز E هستش و چون چراغای شبیه بنزم انداخته بود رو ماشینش از پشت ک اومد چراغ داد چون من لایی کشیدم و فرار کردم از دستش فک کردک بنز E هستش و اصن گفتم حالا خو بنزه فوقش شماره میدی چرتو پرت گف بلاکش میکنی شاید مثه ادم درستو حسابیه و مشخص بود یه کار خوبیم داره و باورتون نمیشه من با این همه ادعا شناخت ماشین روز اولین دیت دیدم ماکسیماس ماشین دوست نداشتم بشینم نه چون ادم مادی باشما احساس میکردم چشمام گولم زدن😂😂😂😂 و اتفاقا همشم از خدا میپرسیدم و دو هفتس فهمیدم چه خبره و کائنات چه شیره ی قشنگو شیرینی سرم مالیده😂😂😂😂
حتی اولش سال تولدشو دروغ گف ۴ سال کوچیک تر گف از ترس اینکه نه نگم.
خلاصه شبش زنگ زد من شروع کردم گریه کردن گفتم من خیلی امروز ناراحتم خیلی تنهام یهو لحن صداش تغییر کرد انگار خود واقعیش شد و من واقعا نمیدونسم چرا یه کاریو کردم ک هیچ وقت نکرده بودم و اکر کردم چرا انقد دارم از ته دلم حرف میزنم باهاش.
الانم حدا رو شکر مرحله ۷ ته انشالله ازدواج میکنیم بزودی واقعااا عاشقشم حتی اگه همهههه چیشو از دست بده 😻
در شعله های دو قلو آیا تاریخ تولدمون یکی باشه اینم نشانه هست یا نه
@@Es.76fd میتونه باشه
دفعه بعد از مدتی جدایی ساعت یک ظهر اتفاق افتاد
سلام .من در تاریخ ۱/۱۱/۱
اولین تماس تلفنی رو باهاش داشتم
و احساس کردم صداش تمام وجودم رو پر کرد و قلبم تند شد
همون روز برای ساعت ۶ عصر قرار گذاشتیم رفتم و دیدمش
و بی قراری شروع شد تا حالا ❤
ممنون عزیزم
پارتنر من بیشتر نشانه های شعله دوقلو رو داره،و دقیقا خود من یه سری تغییرات روحی روانی و حتی معنوی دارم و بخاطر همین نشانه ها تو مسیر شناخت شعله های دوقلو قرار گرفتم ولی الان به دلیلی که نمیدونم ازم فاصله گرفته،ولی خب کم و بیش پیداش میشه
من هم اولین بار نزدیک ظهر ایشان را دیدم.
جرقه اول که بینمون خورد زمانی بود که به شکل عجیبی با مشکل بسیار جدی برای پایان نامه ارشدم روبرو شده بودم و فقط دوهفته زمان داشتم تا روز دفاعیه و مجبور بودم برای گرفتن کمک به ایشون مراجعه کنم.
من به واسطه ی شخصی با شعله ام اشنا شدم و یک ارتباط خیلی کوتاه داشتیم اول تلفنی صحبت کردیم 11 ظهر بود و عکس همدیگرو 1 ظهر دیدیم خیلی برام عجیب بود که خیلی حس راحتی باهاش داشتم و حتی خیلی برام اشنا بود بعد یادم اومد که من چند بار تو خواب دیده بودمش حالا خیلی چهرش واضح نبود ولی شبیه عکسی بود که دیدم ولی خیلی زود ارتباط تموم شد و من اصلا حضوری ندیدمش 😢😢
اگه نو ساعت ۵ صبح اولین بار عکسمو بفرستم واسه نیمه هم درسته؟اون منو ندیده بود قبل عکس فرستادن
@@NajmeMohamadi-i5r عزیزان این مسائل را خودتان لطفن به صورت تکی روی زندگیتان تحقیق کنید ، چون این مسیر هنوز ناشناخته است همت شما و تحقیقات شما به مسیر جمعی ما کمک میکنه ، پلی لیست شعله های دوقلو را ببینید تا شناخت بهتری نسبت به این مسیر داشته باشید
هم توی بحران بود هم حدود ساعت های غروب بود😢😢
اما قلبم میگه شعله ام ولی چون هر دو متاهلیم یه خورده استرس دارم
از زمانی که متوجه شدم همش همشکل داریم انگار یهو زندگیامون زیرو رو شده😢😢😢
ولی هنوز ارتباط نگرفتیم و صحبت نکردیم
اما بطور کامل حسش میکنم
من همیشه بین ساعت ۳تا۵ خودبه خودبیدارمیشم ولی بیرون نمیرم😂
اتفاقا روز تولدم به سمتش کشش پیدا کردم. ۱۳ فروردین
سلام خوب هستید ببخشید ابنکه عزیزان ما ادم رو ترک کنن هم نشانه خاصی میتونه باشه ؟ مثلا تنها اعضایی از خانواده که ما رو همیشه حمایت میکردن یکباره ارتباط قطع کنن
@@fatimakhorasani215 وقتی شمارا حمایت میکرده همیشه و به یکباره قطع میکنه ، پیامی داره که شما از این به بعد خودتان باید مسؤلیت زندگیتان را برعهده بگیرید
@@darmangarsho77 ببخشید آخه فرمودید شعله دوقلو میتونه برای حمایت مالی و عاطفی هم پیداش بشه ، منظور من از طرح این سوال این هست ممکنه این رها شدن به این دلیل باشه که شخصی که شعله دو قلو منه برای حمایت من پیدا بشود
@@darmangarsho77 اخه شما فرمودید شعله دو قلو برای حمایت مالی و عاطفی پیدا میشه ، منظور مناز طرح این سوال اینه که این فرد خارج شده از زندگیم تا شعله دو قلو بتونه مئولیت بخش هایی رو بر عهده بگیره ...هیچ کس به تنهایی نمی تونه صد درصد مسئولیت زندگی خودش بر عهده بگیره آخه عزیز
من ۵ بعدظهر بود دیدمش نزدیک به غروب بود دعوت شده بودم به خونشون اصلا نمیدونستم قرار عاشق بشم و نیمه رو ملاقات کنم
من در اولین دیدارم ساعت ۱۱٫۵ قبل از ظهر تا ساعت ۱۲ و خورده ای بود که دیدارمون طول کشید و من متوجه شدم که قرارِ وارد یه مسیر شم در حالیکه اون سالها اصلا با واژه جفت روحی آشنایی نداشتم و اصلا حتی اسمش هم در جایی باب نبود و ۵ سال بعدش فقط با اسم جفت های روحی آشنا شدم !
اما کلا ۹ سالِ که توو مسیرم !
_______
در خصوص ساعت و تاریخ تولد هم باید بگم که من شهریور همین امسال توی تاریخ مربوط به روز تولدم با دوست روحیم گفت و گوو و آشنایی داشتم که خیلی جالب بود واسم ، اتفاقا ایشون وکیل هم هستن ، اما بعنوان پیشنهاد کاری با من تماس گرفتن .
درسته من در بحران شدید از جدایی بودم و ساعتی بین دو تا چهار عصر نیمه ام به سراغم آمد این فرد تنها تعقبیم کرد خواست ارتباط بگیره من نپذیرفتم اما چند ماه بعد بصورت ناشناس قرار کاری گذاشت و هیچ کدام هم رو نمیشناختیم اینجوری باهم دیدار و ارتباط گرفتیم ، روز دیدار مون عدد مشترک روز تولد من و اون بود یک عدد مشترک مثلا هر دو عدد ۷ رو در روز تولد داشتیم ،
ساعت ۵:۵سحر تاریخ ۵/۵/۱۴۰۱ اولین کانکت ودر گرگ ومیش دیدن عکس هم ۱۲/۵/۱۴۰۱ جدایی فقط یکهفته ولی عجیب باهم صمیمی جوریکه هر ۵ روز تاخودصبح باهم حرف داشتیم وکشش شدیدجنسی وروحی وحس امنیت .۷/۷/۱۴۰۱ جدایی و۲۷/۷/۱۴۰۲دیدار مجدد وباز جدایی و....
ازاده جان !
من دو سه تا از تناسخ هام رو به صورت شهودی دیدم ؛
اما دوست دارم توسط هیپنوتیزم مجدد یه زندگی دیگه از خودم و جفت روحیم رو ببینم !
شما علم مربوط به هیپنوتیزم رو هم دارید ؟
@@universal_7stars331 درود من علمم ساده است ، نیت میکنم و در اون درگاه آگاهی قرار میگیرم ، در حین مدیتیشن اعلام کنید و تمرکز کنید روی دم و بازدم ، انگار دارید به آگاهی درونتان اعلام میکنید و اگر ظرف پذیرشتون وسیع باشه به شما نشون داده میشه ، اگر نشون داده نشد، صبور باشید در وقت مناسب به شما نشان داده میشه
@@darmangarsho77 این روش رو مطلع بودم ، اما به طریق هیپنوتراپی خواستم ببینم امکان انجامش براتون مقدور هستش یا خیر !؟
سپاس از پاسخگویی تون آزاده بانو . 🌹🌹🌹
عزیزم من اولین بار ایشونو تو شبکه های اجتماعی دیدم ساعت ۳تا ۴ و بعد اولین قرار ساعت ۱۱:۳۰دیدیم هموبه نظرت کارمیکه
بعد از جدایی از پارتنرم بود ایشونو دیدم و زمانی بود که پاکسازی می کردم
من بعد از یک بحران عاطفی سخت به طور معجزه واری به نیمه ام نزدیک شدم. با اینکه دو سال آشنا بودیم ولی در عرض یکماه چنان به هم کشیده شدیم و چنان از من حمایت کرد که در عرض یک هفته اون کارمیک رو فراموش کردم. حالا نمیدونم اولی نیمه بوده یا دومی ولی تمام نشانه ها میگن دومی نیمه است 😢
@@black8scorpion خودشناسی و پاکسازی این تشخیص را برای شما شفاف میکنه ، پاکسازی میکنید جفت کارمیکتون حذف میشه و جفت روحیت میمونه،
سلام چطور پاکسازی کنیم بانو جان @@darmangarsho77
❤❤❤