Momken Projects- Kimia Sabooni

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 27 січ 2025

КОМЕНТАРІ • 18

  • @saharbayat1227
    @saharbayat1227 5 днів тому +1

    Perfect 👌

  • @Arman-vkx
    @Arman-vkx 4 дні тому

    درودبرشما بسیار زیبا

  • @ZahedNabhani
    @ZahedNabhani 8 днів тому +2

    خیلی جالب وپر ابتکار👌👏منو به یاد قدیما هم انداخت ❤️❤️

  • @ZahraBioukzadeh
    @ZahraBioukzadeh 5 днів тому

    👏👏👏

  • @SepideR-g6y
    @SepideR-g6y 6 днів тому

    what a perfect idea girl!🌻

  • @artemishakha2701
    @artemishakha2701 6 днів тому

    عالیییی

  • @samkhafajian3390
    @samkhafajian3390 8 днів тому +1

    Cluture is the most precious heratage that one can carry generation to generation .i am proud to see young generation keeping our identities alive .
    keep up the good work❤.

  • @izadman
    @izadman 5 днів тому

    حفظ "اصالت" و هویت و بازگشت به شکوه فرهنگ و هویت ملی، بزرگترین مسئولیته که به دوش تک تک ماهاست و برای حفظ گذشته و حال و آینده ایران بسیار مهمه.
    ویدئوی دوم عالی. مسیرتون زیباست و هیجان انگیز. درود بر شما که ما رو با این انسان ها آشنا میکنین. باعث میشین آدم انرژی بگیره و به مسیر خودش ادامه بده.
    آرزوی موفقیت برای ممکنی ها و همینطور کیمیای عزیز

  • @alialfyZz
    @alialfyZz 7 днів тому

    2:38 what a shot

  • @saeedsedghi3018
    @saeedsedghi3018 8 днів тому +1

    محتوای با کیفیت و دیدنی
    کارتون درسته

  • @nikoo8473
    @nikoo8473 7 днів тому

    ❤❤❤❤❤❤❤

  • @alialfyZz
    @alialfyZz 7 днів тому

    چه خفن که بدون استفاده از هیچ ابزاری میسازیشون

  • @mostafam530
    @mostafam530 7 днів тому

    درجه یک…🤌🏻

  • @farshadehmohammadi9197
    @farshadehmohammadi9197 8 днів тому +1

    عالی بود عالی موفق باشید 😍😍😍😘😘😘😘😘

  • @zarav1957
    @zarav1957 7 днів тому +1

    بسیار دلنشین چون از دل برآمده موفق باشید ❤❤❤

  • @farshadehmohammadi9197
    @farshadehmohammadi9197 8 днів тому

    عزیزم عاشق تفکرت شدم خیلی کارات زنده هست ❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉😘😘😘😘😘

  • @Riskrush
    @Riskrush 7 днів тому

    Proud of you guys 🍀

  • @imanghane1592
    @imanghane1592 4 дні тому

    ببین سه چهار تا کلمه گفتی
    خمره بخشی از منه
    فرم خمره با طرح روی تابلو یکیه
    خوب
    حالا این شعر از سهراب با لحن شکیبایی
    لب آبي
    گيوه ها را كندم‌، و نشستم‌، پاها در آب‌:
    «من چه سبزم امروز
    و چه اندازه تنم هوشيار است‌!
    نكند اندوهي‌، سر رسد از پس كوه‌.
    چه كسي پشت درختان است؟
    هیچ، مي چرخد گاوي در كرد.
    ظهر تابستان است‌.
    سايه ها مي دانند، كه چه تابستاني است‌.
    سايه هايي بي لك‌،
    گوشه ای روشن و پاك‌،
    كودكان احساس‌! جاي بازي اين جاست‌.
    زندگي خالي نيست‌:
    مهرباني هست‌، سيب هست‌، ايمان هست‌.
    آري
    تا شقايق هست‌، زندگي بايد كرد.
    در دل من چيزي است‌، مثل يك بيشه نور، مثل خواب دم صبح
    و چنان بي تابم‌، كه دلم مي خواهد
    بدوم تا ته دشت‌، بروم تا سر كوه‌.
    دورها آوايي ست‌، كه مرا مي خواند.»