Eshghe Mamnoo - Episode 148 - عشق ممنوع - قسمت 148 - دوبله فارسى
Вставка
- Опубліковано 13 кві 2021
- • Eshghe Mamnoo - Episod... ⬅ برای تماشای تمام قسمت ها لینک را کلیک کنید
سمر وقتی از موضوع محافظ باخبر می شود با عدنان بحث می کند و فکر می کند او برایش جاسوس گذاشته تا دستش را رو کند. ولی عدنان اظهار می کند چنین قصدی نداشته و هدفش محافظت از اعضای خانواده بوده تا از شر کارهای حلمی در امان باشند. مهند که صدای گریه ی سمر را شنیده با او تماس گرفته و جویای حالش می شود. سمر می گوید همه ی این اتفاقات تقصر توست. تو با نهال در حال خوش گذرانی هستی ولی من همچنان مجازات می شوم. بیسان و نهاد به خانه می روند و حلمی را آنجا می بینند. نهاد به پدرش می گوید که فردا در دادگاه در کنارت خواهم بود. روز دادگاه فرا رسیده است. عدنان به همراه نهال و سمر به دادگاه می رود. فیروزه سعی می کند با سمر تماس بگیرد. ولی موفق نمی شود. حلمی با وکلایش وارد دادگاه می شود. سپس یکی از افرادش با کاتیا وارد می شود. اکیپ همراه عدنان، سمر و مهند همه بسیار متعجب هستند. عدنان با راهنمایی انعام سرانجام تصمیم می گیرد از شکایتش صرف نظر کند و دادگاه به نفع حلمی تمام می شود. حلمی جشن پیروزی گرفته است. فیروزه از عدنان بابت انصراف از شکایتش تشکر می کند. او معتقد است کاتیا ممکن بود هر دروغی در دادگاه علیه ما عنوان کند. بیسان به محل جشن حلمی می آید و کاتیا را می بیند. او از نهاد توضیح می خواهد و کاتیا را بیرون می کند. حلمی اجازه نمی دهد کاتیا برود و می گوید کارمان با عدنان تمام نشده. ولی بیسان رو به نهاد او را تهدید به طلاق می کند. در خانه ی عدنان مهند در باغ پشتی در حال دویدن است که با سمر روبه رو می شود. سمر از او می خواهد که اعتراف کند هنوز عاشق اوست. مهند طاقت نمی آورد و باز هم یکدیگر را در آغوش می گیرند. اما مهند از این نزدیکی ناراحت است. سمر و مهند هر دو سر میز صبحانه می آیند و ادعا می کنند یکدیگر را در باغ ندیده اند و......
خلاصه داستان سریال عشق ممنوع دوبله فارسی
عدنان یکی از ثروتمندان شهر است که سالها پیش همسرش را از دست داد، او که عاشق همسرش بود همچنان تنهاست و همه عشقش را به دو فرزندش نهال و مراد می دهد. عدنان در عمارت با شکوه خود به همراه فرزندانش، پرستار بچه ها لمیز خانم و تعدادی آشپز، کارگر و راننده زندگی می کند. مهند پسر جوان فامیل هم به عمارت می آید تا با آنها زندگی کند.
از آن سو، مالک بی که یکی دیگر از تجار معروف شهر بود، به تازگی فوت می کند. همسرش فیروزه که زنی بسیارجاه طلب بود، برای رسیدن به عدنان، نقشه هایی در سر دارد. او دو دختربه نام های سمر و بیسان دارد. بیسان که در گذشته با مهند رابطه ی عاشقانه داشت، حالا با پسر یکی از ثروتمندان شهر ازدواج می کند. عدنان هم دلباخته سمر می شود و سمر با وجود اختلاف سنی برای رهایی از یک سری مشکلات که مادرش به وجود آورده بود، با عدنان ازدواج می کند. داستان از آنجا شروع می شود که در عمارت علاوه بر فرزندان عدنان بی که مخالف وجود سمر بودند، مهند هم زندگی می کند. عشق پنهانی بین سمر و مهند به وجود می آید و زندگی همه را تحت تأثیر قرار می دهد، این عشق ممنوع برای عشق های دیگران هم مشکلاتی ایجاد می کند...
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTV Drama
@OTV Gold
@OTV Plus
@Eshghe Mamnoo عشق ممنوع
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : / otvfarsi
Telegram : t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
Facebook : www. ...
@Forbidden Love - العشق الممنو @Eshghe Mamnoo عشق ممنوع @turkish serial @Turkish Drama HD العربية @farsi dubbed serial @Beren Saat @Bihter Yöreoglu @Kivanç Tatlitug @Behlül Haznedar @Nebahat Çehre @Firdevs Yöreoglu @Hazal Kaya @Nihal Ziyagil @Ilker Kizmaz @Nihat Önal @Nur Fettahoglu @Peyker Yöreoglu @Selçuk Yöntem @Adnan Ziyagil @Zerrin Tekindor @Deniz Decourton - Розваги
ua-cam.com/video/ThYxzSEquVo/v-deo.html ⬅ برای تماشای تمام قسمت ها لینک را کلیک کنید
بیچاره زنی که عاشق بشه و فکر کنه مرد تنوع طلب دله میتونه درکی از عشق اون داشته باشه
طمع نمیکرد میرفت سرکار زن مرد پیر و پولدار نمیشد که کسی ازش سو استفاده نکنه
من که از هلمی خوشم اومد، تنها کسی که داره راست میگه 😬😂
خوب این حرفش راست بود اونم بخاطر اینکه نهاد رو بطرف خودش برگردونه بنابراین دنبال سوژه بود که بدست آورد ، یک آدم عوضیه سریع رفت به زنش خیانت کرد
دقیقاااً،
کج میگه ولی رج میگه😅
من ازش خوشم نمییاد اما آره همه ی حرفاش درسته
درهرزمینه ای باید روشن بشه حقیقت.ماه پشت ابرنمیمونه درهرزمینه ای .ظلم وبدی وخیانت وووورومیشه وهمین دنیا خداجواب ظلمو میده
عاااشق کاراکتر حلمی هستم❤
مرد با سیاست❤تاجر باهوش و موفق❤حواسش به همه چیز هست❤مثل عدنان یابو نیست
عدنان همش میگه حق باسمره،یعنی دوست دارم دست بندازم دهنشو جرررر بدماااا
خوب یک احمق به تمام معنا ست
متنفرم از عدنان مرد نیست
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣👏👏👏👏👏
واااای ترکیدم از خنده😂😂😂😂خدا نکشت
نمونه یک مرد ایده آله که دلش میخواد با تمام وجود زنشو درک کنه اما متاسفانه گرفتار زن بدی شده
ی هزار آفرین به دوبلور عدنان،،،،یعنی از این بهتر نمیشد 🥰🥰🥰🙏🙏🙏💖💖💖💖درخشان
هنه دوبلورها عالی .
با اینکه عدنان رو خیلی دوست دارم ولی نمی دونم چرا اینقدر حلمی رو هم دوست دارم یه شیطنت خاصی داره 😂 شایدم به خاطر اینکه دهن سمر و مادرشو سرویس کرده دوستش دارم نمی دونم خودمم موندم توش
خوب آدمای خلاف کار همدیگر رو معمولا لو میدن دلیل به خوب بودنشون نیست
منم حلمی را دوست دارم .متشخصه
@@mahvashhojabri9980 شما مثل اینکه معنی متشخص رو نمیدونین
یک انتخاب اشتباه از طرف عدنان و انتخاب بدون شناخت با فاصله سنی زیاد،استارت فروپاشی خانواده رو زد.حتی خانواده ای با این امکانات
مریض خانم از حسودی این کارها رو میکنه
تو دقیقه ی آخر نهال داشت یکم فسفر میسوزوند و نشد 😂
🤣🤣🤣🤣🤣👌🙏🙏🙏🙏🙏🌹❤️
به نظر من اینهمه جار و جنجال و دادگاه و شکایت لازم نبود ....یه پرینت از شماره موبایل مهند و سمر میگرفتن کافی بود تا رابطه ی بین اونا ثابت بشه .......آخه این دوتا روزی چندبار بهم زنگ میزدن
نویسنده سریال بالاخره یک ترک عثمانی هست و عقلش نمیرسه ،مقداری از باگ سریال بخاطر مردم ترکیه ست که همینقدر متوجه میشن ،دادگاه خودش درخواست پرینت میکنه ولی خب ترکی و هندی و پاکستانی و افغانی با هم مخلوط شده
پس چطوری فیلم و انقدر کشش بدن😅
نه احمق جون .بخاتر اینه که در واقعیت از این خبرای پرینت و اینا نبوده..این فیلم واقعیه داستانش@@user-mo1rv4yk2p
ولی رابطه مهند و ثمرعشق نیست فقط گرایش جنسیه درسته این دوتا مکمل هم اند اما این رابطه فقط روی همین پایه میچرخه و غیر از اون مدام درگیرن و اصلا سر هیچی تفاهم نداشتن و حتی جرات بودن باهم نداشتن
از همون اولش هم دعوا داشتن باهم یک بار نشد با خوب باشن
چقد نهال خودشو کوچیک میکنه همش واسه یه حرکت رمانتیک پیش قدم میشه چندش
سمرداره آخرین زوراشومیزنه بدبخت
اینجورآدمای حقیر خدانکنه دوربدستشون بیفته. متاسفانه یک درصد احتمال شکستشونونمیدن
بس که پسر ندیده ست
آدم کسی رو که دوس داشته باشه همه کار میکنه
چون نامزدش خیانت کاره دلیل نمیشه سرد باشه و اینکه نهال از چیزی خبر نداره که
راست گفت میتونست جلوی همه این اتفاقات رو بگیر اما امان از حرص وطمع پول و انسانی که ذاتش کثیفه😢
وای خدای مهربانم. چقدر موسیقی بعداز جنجنال ثمر در ابتدای سریال عالیست ....
تنها فیلمیه که چندین بار دیدمو خسته نشدم
فعلا تو این سریال فقط سما خدمتکار جدید قصر زیاگیل خوب و باشخصیته سرش به کار خودش گرمه فضولی نمیکنه
باتقدیروتشکربیکران وفراوان بابت زحمت کشان فعال وخوش صدای سریال آموزنده وزیبای عشق ممنوع که بادوبلورفارسی وصدای خوششان همه مارشیفته وسرگرم میکنندوازجمله صدای زیبای ثمرخانم وعدنان بیک وبازهم تقدتشکرات ویژه راداریم
🙏🏻🌺
عق به صدای سمر
@@user-mo1rv4yk2pبیمار خودتو درمان کن همون سال برای دوبلور این سریال کلی جایزه گرفتن دوبلورهای مقیم امریکا مخصوصا صدای ثمر ..عقده ایی
هم نری هم بدی هم جنگ خیبری
توبه از مکر وهیله سمر
چقدر سها ؛خانوم هست😍
دست نهال درد نکن خوب جواب فیروز رو داد
اتفاقا نهاد خیلی بی چشم و روئه فیروزه خیلی براش تلاش کرد تو شرکت کار کنه و سهم بش بدن
ا منظورت همون پلنگس پیروز
این سریالو خیلی دوس دارم بجز خبرنگاراش
خبر نگار دیگه مسخره بود
,حیف این مرد و مردهای مثل این که دقیقا زنهایی خائن و قدر نشناس گیرشون میاد 😢
میگن که عاشق باشی لاشی گیرت میاد لاشی که باشی عاشق
سمر از وجدان حرف میزنه،یکی نیست بگه تو خودت اگروجدان داشتی وشرف وآبرو خیانت به شوهرت نمی کردی.
شرف و وجدان در قاموس سمر جائی نداره .
کسی که با اون مادر تربیت بشه از این بهتر نمیشه کلا فقط سلیطه بازی درمیاره خیلی دریده وبی ادبه
واقعا سمر خود شیطانه ومهند رو وسوسه میکنه آشغال ،ضعف مهند همینه ، وگر نه حالشو میگرفت دوباره
عاشقی خیانت سرش نمیشه باید این سریالو درک کنی الکی نظر نده
@@AliRezA-oo7sv کسی که عاشق نشده غلط میکنه ازدواج میکنه
پشمام فالگیره درست گفته بود ولقعا هم زندگیشون متحول میشه و ازهم میپاشه
کاش می شد روز دو قسمت پخش کنید.☺️
خیلی این سریال قشنگه.خیلی خیلی.تنها سریال ترکی که ارزش دیدن داره.
خوب با یه بوس عدنان خر میکنه...
عدنانکنی تشنه بوس است پیچاره
اطراف من پر از این خیانتهاست
ب من و بقیه چ ربطی داره ؟؟؟؟!!!!!!
توجیه کار ثمر و محند رو نمیکنم
خیانت کثیف ترین کاره
اما ب بقیه چ ربطی داره
چقدر از بشیر و مادمازل بدم میاد
دقیقا.
بهترین کار ممکن از خانواده ها دور زیستن است.....
واقعا درست گفتید دوست عزیز👌 اول باید از دخالت و وابستگی خانواده ها بیرون بیایم تا بتونیم با حس و احساس خودمون عاشق بشیم بدون نظر و دخالت دیگران این یعنی بلوغ عقلی عاطفی
@@mojganfarsi7909 دقیقا آفرین گل گفتی
کلا سریال قشنگو آموزنده ایی بود
ثمر همش ب مسافرت احتیاج داره
اینها فقط ترشحات هورمونی ، عشق نیست
سمر ادمو دیوونه میکنه بس که جیغ میزنه و همیشه شاکیه
وای وای خیلی خود خواه
این خانواده با پتیاره گیری زندگی کردن میخواستید چکار کنه
سمر داشت قبول میکرد که مهند دگ نمیخوادش که مهند باز رید! الکی به کسی امید بدی خیلی بده
تش شد خودکشی دگ
اینطور نیست ،اون سوسک خودکشی کرد چون میخواست به قیمت مرگ خودش که میدونه ارزشی برای کسی نداشت نذاره به خیال خودش اینها خوشبخت بشن .
مثل اون مثال که تاجری در زمانهای قدیم ثروتش رو میبخشه به نوکرش که سرش رو ببره بندازه روی بام رقیبش ،که اون آدم موفق تر نباشه ،این کمال حسادت،و باور نداشتن خود هست
محند انگار دلش طاقت نیاورد و به ثمر زنگ زد.... خودش نمیدونه چند چنده
فقط رقص مراد 😂😂😂😂😂
کاش مهاجرت واقعا به همین راحتی بود
چطور میتونه راه به راه به عدنان به دروغ بگه دوستت دارم، چقدر آدم میتونه نقش بازی کنه هرکسی نمیتونه مگه اینکه دختر فیروزه باشه ،با این هیکل عقب افتادش فقط دویدنش تو جنگل 😅
واقعا هیکلش خیلی زشته
دستاو پاهاش هر کدوم به یه سمتی میره وقتی راه میره😂
همون
کف پاش صافه و این راه رفتن و هیکلش رو به باد داده
😂😂😂😂گل گفتی
ثمر بدون فریاد و پرخاشگری و گریه وفغان نمیتواند موضوعات را مسالمت آمیز حل کند.. همینجا باید ببرندش بیمارستان روان
من بودم یه پیف پاف میزدپ سمر بمیره
اه اه روی مخه
🤣🤣
مگه سوسکه؟ 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
بیسان چقدر خانومه برعکس ثمر
بیسان مثل پدرشه ولی ثمر مثل مادرش وقیح و سلیطس
are kamelan addie
مرسی عالی
واقن خیلی قشنگ کاش شب دو قسمت پخش میکردین
یعنی هرکس دیگه جای سمر بود قفل میکرد اما اینقدر پررو و وقیحه که کم نمیاره
چون با مردهای زیادی تجربه داشته و خرجشون با مردها تامین کردن همشون
حلمی عالیه روحش شاد🖤💔
لطفن همه قسمت های بعدی رو بگذارید خواهش میکنم بعد از یکصد و چهل و هشت نیست لطفن بگذارید 🙏
یکصدو چهل و هشت نیس گلم. ..😑😑قسمت 😮صدو چهل هشت
از نهال بدم میاید
خاک در سر مهند دختر باز چرا این کار را کرد این زن را عاشق خود کرد بعدش هم رهایش کرد
چرا عدنان با سمر سکس ندارن ؟ سالی یه بار همو ماچ میکنن فقط !! همیشه در حال رفت و آمد ، یه دقیقه نمیشینن پیش هم لذت ببرن یا تفریح کنن
چون ثمر. لقمه خوش مزه تری در دهان داشته وحالا. خاطره اش را. مزه مزه میکنه
یعنی رو مخ ترین ادم ها این خبرنگار ها هستن
تنها مشكل ثمر نهال بود اگه نهال نامزد مهند نبود اينقدر حسادت نميكرد
لایو بذارید. لایو عشق ممنوع از اول
اين بيسان هم كه نه پستون داره نه باسن بيچاره نهاد😅
وقتی این سریالومیدیدم همسن خودنهال 😅بودمو زیادی درک نمیکردم ولی الان خیلی چیزارو فهمیدم ازش
فیروزه چه مسخره نگاه میکنه
پوزخند مادمازل سر میز در حیاط ،به ثمر گویای حقایق نهفته....
کلا از این پسره الدنگ نا امید شدم
از قسمت اول تا اخراشو دارم از یوتیوب میبینم و کامنتهای باحال ملت رو که خیلی هاشون مال دوسال قبله میخونم از ماجراهای سریال بگذریم چرا کسی اصلا اینو نپرسید که بیسان چجوری نمایشگاه نقاشی داره همیشه و مشتری هم داره حتی وقتی آخر بارداریشه و تازه میخواد اروپا هم بره نمایشگاه بزنه ولی هیچوقت نقاشی کشیدنش رو نشون نداد تو هیچ جای سریال یا حتی اگه کارش گردآوری تابلو نقاشی بود؟....اونو فقط در حال حاملگی و بچه داری نشون میداد کلا...چطور کار کوچیک خیریه ثمر ک تازه فقط هزینه میکرد نه درامد نشون داد... لطفاً ادمین این پیج!!!!!😅😅جواب بده
نمیدونم چرا خوشحال میشم وقتی مهند ب سمر ابراز علاقه میکنه 😂
منم😂
منم خوشحال میشم
انقدر متنفر میشم باورکن دلم میخاد جفتشون با دستام خفه کنم آخه چقدر دروغ خیانت جالب اینه ب پدر دخترم الکی دروغ میگن ک دوست دارم
لابد در باطن خود با سمر سوسکه هم ذات پنداری میکنید یا همانقدر بدجنس هستید؟
خجالت بکش پس خودتم عاشق خیانتی به مولا من برعکس تو
Mozakhraf v b saro tah
واقعا من دوستش دارم این سریال و دقیقا حرفی که همیشه به خودم میزنم بعد سالها من برای همسرم مادری کردم تا همسری
سیب ممنوعه رو هم با دوبله فارسی بزارین لطفا. ممنون
هلمی خیلی باحاله 😂😂از همشونم راستگوتره خدایی😂
حلمی بوس هم می فرسته 😂 زنش هفته پیش سرش را شکسته بود .
🤣🤣
فیروز هم که ختم روزگار از جنگل رفتن محند و ثمر همه چیز خوب فهمید......
چشمای سمر کل سریال کلا به زور باز هست، با دقت زیاد کاملا پیداست.....حالت خمار و نیمه خواب بیشتر جاها،،، من فکر میکردم قرص آرامبخش در واقعیت مصرف میکرده......
این دیگه خیلی مسخره بود که بعد از همه این حرفها دوباره با هم عشق بازی کردن
سمر اختلال شخصیتی داره
فقط رفتار حلمی با ارواح خانم😀😀😀
این اولین و اخرین باریه ک این سریال میبینم .پایانشم تو کلیپایی ک اون دوره خیلی از فیلم دراوردن دیدم .زیادم مثل بقیه درگیر این نشدم بگم مهند سمرو بیشتر دوست داره یا نهال و سمت هرکدوم رفت خوشال شم چون مهند ک مشخصه دختر بازه حتی نامزد کرده جواب دوست دخترا سابق و معشوقشو میده .خیلی راحت میتونه بیخیال بشه یا با پیامک درستش کنه ولی پامیشه میره خونشون یا زنگ قرار میزنه.سمرم ک اولین عشقشه و هنوز نمیخاد قبول کنه عشق برد و باخت داره و لجبازه چون خیانتم کرده عشقش تا موقع طلاقش اصلا قابل قبول نیس .نهالم ک نیازی ب نقد نداره از بچگی انقدر ازاد نبوده ک برع اینور اونور با ادما اشنا بشه مهند و دیده و تمام میگ فقط اون .اگر مهند نبود بشیرو و میدید و عاشق اون میشد و میگف کار ندارم کارگرمونه میخام زنش شم .عشق هست ولی ن اونقد اتشین ک تو کلیپای قدیمی بهش پرداختن
اگر مرد بودم سمر سوسکه اخرین زن دنیا بود دویدنش در جنگل را می دیدم از مردی تا اخر عمر می افتادم 😂😂😂
چقدر حسود و مریضی فیک دو زاری
وای چرا انعام خانوم هی میگه از شکایت بگذر، خب بزار ببینیم چی میشه تا دادگاه
عدنان دلش تنگ شد رفت تو آشپزخونه. الهی بگردم
چرا همه قسمت ها را نمیگذارید به ما جیره میدهید مگه خو همه اش را بگذارید بابا 🙄
عاشق این فیلمم ❤
چه با مزه سمر میگه من خیلی راحت از زندگی ات رفتم بیرون
سمر ی جوری داد و بیداد و گریه میکنه انگار واقعا بهش احانت شده 😹
هیچ وقت نباید کسی رو قضاوت کرد
وای خدا حلمی جان چقدر از دستت خندیدم دیالوگ بامزه ای بود:
بیسان بیا باما جش بگیر
عزیزم .🌹🌹
از همشونم راستگو تره خوشم میاد از شخصیتش
در واقع همه
مردها دوست دارند همسرانی مثل بیسان (یک زن خانه دار سربه راه ویک مادر خوب برای فرزندان شان) داشته باشند یا مثل نهال ساده و معصوم و صادق و چشم و گوش بسته ولی همه آنها حاضرن همه چیز رو بدن تا معشوقه هایی از جنس ثمر یا فیروزه داشته باشند. زنانی قوی مستقل محکم مدیر لوند هوس باز عاشق در بیان و رفتار و رختخواب....بله و این ذات همه مردان تربیت شده همه فرهنگ ها هست.
البته بیسان خانه دار نیست نقاشه نمایشگاه می ذاره گالری هم داره
مهند برو گم شو هم تو هم ثمر واقعا برات متاسفم مهند حیف نهال 😢
عالی بود
همیشه زنها بازنده عشق هستن
اینجا توی حیاط مهند به سمر میگه خیلی دوستت دارم. چرا دیگه دیالوگ رو سانسور میکنید!
نهال اینجا یکم از نگاه مادر سمر شک کرده بود
چراخداعشق وآفریده
جدایی ام کنارش گذاشته.
خدایا😢😢
ثمر علیل نمیتونه راه بره حالا داره میدود
دقیقا هرکس نظر خودشو نسبت به زندگی خودش میده
سلام قسمت ۱۴۹ ره بیگذارین لطفاً
اگه هلمی نبود عدنان تا آخر عمرش نمیفهمید که جریان چیه 😄😄
صوت نهال 😂😂😂
آقا ببخشید یه سوالی داشتم چرا دیگه روزی یه قسمت از فیلم عشق ممنوع رو میزارید قبلا روزی دو قسمت بود ...
چقدر عدنان خنگه 🥴🥴🥴🥴
ادمی امثال سمر باید به طرز فجیح زیر دست دوتا ادم گردن کلفت بره و هر روز صدبار ....
از سمر و پر روهیش اصلا خوشم نمی آید .
سمر واقعا درگیر شده ومهند نمیتونه دیلیتش کنه
حلمی مشکل بوجود نمیاره عدنان تو داری از جبهه خودی میخوری
سریال کودکانه فقط بازیگران زیبا استفاده شده پر از تناقض و بدتر از همه پیامی که از این سریال دریافت میشه که زن به جز پیدا کردن شوهر به چیز دیگه ای فکر نمیکنه دغدغه تمام زنان قالب کردن خود به یک مرد است
فیروزه عالیه همم خودش هم نقشش و هم زیبایی ش❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سمربه نظرم باید تاوان بده.چون راهش درست نبود.بایدباراستی بیاد جلو ونیومدوتاوانش مرگ بود