هوالله، اللهُمَّ یا الهی اسمع دعائی، یا ربی نعوذ بحبل عنایتک من ضرّ الذين يتبعون وصاياتك و احفظنا مِنَ شرّ المؤمنین و المؤمنات اجمعین - پروردگارا به تو پناه می آوریم از شرّ آنان که به تو ایمان آورده اند، ای پاک یزدان، ما را از گزند پیروانت در امان بدار -O God, my God, we seek refuge in the tabernacle of Thy mercy to save us from the evil of those who believe in Thee and follow Thy commandments
نکته مهم اینست که در عین اختلاف نظر عمیق دو مهمان برنامه ، کار به نزاع و جدال دعوا و صدای بلند نکشید. کاش آقای شهیدی بیشتر در این برنامه حاضر می شدند . ممنون از این بحث مفید.
راندن مذاهب و یا هر نوع دگر اندیشی چه دینی و جه غیر دینی تدریجاً باعث شکافی در آن جامعه خواهد شد که نه تنها حس همکاری را از میان میبردو مانع رشد آن جامعه خواهد شد، بلکه خطرات دیگری را هم پرورش خواهد داد.
I think a major point was missing here in this discussion: people of faith do not contain their beliefs in the realm of beliefs only. They actually demand (and create) policy based on their beliefs. And these beliefs are NOT rooted in reality (actuality) and experience. So assuming that a believer should be in equal footing, when it comes to policy making, with a man of science and logic whose philosophy is formed through experience and actuality, is unsound. So while people of faith must be free to practice their beliefs personally, they should not be allowed to create policy and methodologies. To this end, no ideological perspective should be allowed to create policy merely based on beliefs. Religion, should be totally redefined and led to its natural framework, which is spirituality. In this way, even a religious person can participate positively in the progress of the world. Organized religion is doomed to fail; no point to experiment with it again.
اقای کریمی دائم وسط سخنان اقای امیری میپریدند وزمان کمتری را به ایشان دادند.به اقای شهیدی ده دقیقه زمان بیشتر دادند. به نظر میرسد اقای کریمی به دلیل تمایلات شخصی نمیتواند زمان مساوی در اختیار مهمانان قراردهد.
داریوش کریمی ناخورده بی بی سی فارسی و حامی استمرا طلبان بوده و هست اینان به هر طریقی خواهان حفظ رژیم اند. باز جای شکرش که سروش دباغ و یا عطاالله مهاجرانی و فرخ نگهدار و ملیحه محمدی را دعوت نکرده بود. داریوش ارادت خاصی به این عتیقه های فرهنگی دارد چون مثل خودش عتیقه هستند.
تنها علاقه و تحریککننده من برای باز کردن یوتیوب، اول و مهمتر برنامه علمی و بسیار غنی پرگاره ممنونم از برنامه قشنگ و علمی و آموزندتون که کم از کلاس درس نداره بلکه بالاتر پیروز و رو به رشد باشید
به نظر می رسید بخش زیادی از تفاوت دو دیدگاه به پیش الگوهای دینی مهمانان برنامه برمی گشت. آقای شهیدی بیشتر با پیش زمینه دین بهایی که بسیار باورهای منعطف و روزآمدی در حوزه دین دارد اظهار نظر می کردند و آقای امیری هم با پیش زمینه خوانشهای سختگیرانه از ادیان ابراهیمی خصوصا دین اسلام.
با تشکر بسیار از جناب کریمی و همکاران استودیو دراجرا و هماهنگی این برنامه و همینطور با تشکر از مهمانان همراه جناب ایقان شهیدی و جناب وریا امیری موردی که توجه من را جلب میکند، در این مثال عرض میکنم: چاقو در دست که باشد؟ در دست قاتل یا در دست آشپز؟ مشکل چاقو نیست، آیا از چاقو برای ساختار یا تخریب استفاده میشود و انگیزه و پیش نظری شخص چاقو بدست برای من سوال و تفتیش هست.? distructive or constractive
وقتی جناب امیری از کتاب مقدس از امثال سلیمان موضوع تنبیه با چوب را بعنوان نمونه مطرح میکنند، و بعد با دلایل و منطق خود این نمونه را علت دیدگاه شخصی خود میدانند، من ، که بیننده این برنامه هستم، به زوایا و نمونه های دیگری فکر میکنم، که جناب امیری از آن نااگاه و یا غافل میباشد. تعصب در همه نوع گروه دیندار و بی دین دیده شده و هست. در برخی از کلیساهای آمریکا با مار زهرآگین مشغول میشوند ، بنا به این قسمت که :چون پولس در جایی مار بدستش چسبید، و به او هیچ صدمه ای نرسید. ( اعمال رسولان فصل ۲۸ : ۳-۶ ) و تعداد افرادی در این کلیسا جان خود را از دست داده اند، چون از نظر آن گروه ، این افراد اگر گناهکار نبودند، آسیبی نمیدیدند . . . مثل نمونه پولس . . . من سالهای پیش از وجود این اجتماع یا گروه مطلع شدم، و برایم عجیب و ناراحت کننده بود.
چرا وریا امیری زحمت کشید اینمه راه اومده یهو اون شهیدی رو میاوردی تنهایی صحبت میکرد دیگه از اول تا آخر برنامه شهیدی حرف زد امیری بیشتر از ده دیقه حرف نزد
دقیقا به همین خاطر باید دین از سیاست حکومت جدا باشد. تنها زمانی دین میتواند مانع آزادی باشد که با قدرت سیاسی ادغام شود و تنها اهرمی برای تامین منافع یک گروه واقلیت میشود.
اگراز زاویه دیگری به ادیان بنگریم خواهیم دید، دین امر سیاسی است و در زمینه سیاست و قدرت بسیار موفق عمل کرده است. مثلا در نظم و نظام سربازان و یکدل کردن آنها، اطاعت مردم از حاکم و ... اما بنیان گذاران آن توانستند با زرورق ماورالطبیعه، قصه ها و اسطوره ها، آخرت و پاداش و ... رنگ و لعابی زیبا و مسحور کننده به آن دهند. آنچه این نگاه به ما خواهد آموخت این است که ما میتوانیم نگاهی دیگر بجز دین و علم و ... نیز به جهان داشته باشیم. مانند نگاه کودکان که عاری از همه اینهاست. با این نگاه زیبایی های دیگری نیز خواهیم دید و مشهودات دیگری خواهیم یافت که ادیان را بدان راه نیست. هرچه که هست دین فعلا هست و توسط کسانی بازتولید میشود. ما بجای جنگ و جدال میتوانیم نگاههای جدیدی به دیگران نشان دهیم تا بجای انگشتها به خود مناظر نظر کنند و از آلودگی به عقاید نجات یابند.
به نظر من چیزی که در این بحث اشارهای بهش نمیشه اینه که مثلا "قانونی" بودن سقط جنین حقوق مذهبیونی که اعتقاد دارن سقط جنین گناه هست و مثلا قتل نفس محسوب میشه رو پایمال نمیکنه و همچنان یک زن مذهبی این حق رو داره که سقط نکنه و طبق آموزه ها و اعتقادات خودش زندگی کنه ولی غیرقانونی کردن سقط جنین حقوق اون عده از زنان جامعه رو که اعتقاد مذهبی ندارند رو پایمال میکنه و مجبورشون میکنه که مثل مذهبیون زندگی و فکر و تصمیم گیری بکنن. این مثلا در مورد حق ازدواج همجنسگرایان هم مطرح میشه، این حق هیچ کدوم از آزادیهای مذهبیون رو پایمال نمیکنه، مثلا مذهبیون رو مجبور نکرده که با همجنس خودشون ازدواج کنند، ولی غیرقانونی بودنش همجنسگرایان غیر مذهبی رو از حق داشتن خانواده محروم میکنه.
نکته ای اشاره کردی واقعا درست بود ولی بحث سقط جنین فرق داره.هم در اکثر دین ها هم در ارزش های انسانی مدرن که افراد غیر مذهبی به اون پایبند هستن این اصل که یک انسان نباید به انسان دیگری آسیب بزنه وجود داره اما موافقان سقط جنین به انسان بودن جنین اعتقاد ندارن اینجاست که اختلاف نظر ایجاد میشه
پرگار نقش بارز در دیگر نیگری جوانان فارسی زبان در چند سال اخیر داشته و با پیشکش چنین بحث ها این نقش خویش را برجسته تر می کند. من بعنوان یکی از علاقمندان این برنامه از افغانستان از تمام فعالیت شما بزرگان سپاس گذارم.
واقعا کِی میشه که انقدر خرد و شعور انسانی زیاد بشه که تمام انسانها ماهیت حقیقی ادیان ابراهیمی رو متوجه بشن و هیچ دینداری (ابراهیمی) دیگه وجود نداشته باشه
در ادیان یه مشت اهداف مقدس وجود داره که برای رسیدن به آن اهداف مقدس هر چیزی وسیله است حتی خود انسانها. یعنی رسیدن به آنها به هر قیمتی. با نقد گسترده آنها در سطح جوامع جلوی افراطی گرایی های احمقانه گرفته میشه به طبع آن اکثریت مردم زندگی متعادل و صلح آمیز تری خواهند داشت.
در باب شکل پرسش؛ دین باید به حوزه خصوصی برود یا نه؟ در اکثر مناطق جهان آن ها که داعیه ای دارند، ایضأ غرب آسیا، همخوان با مذاق و باید، نباید های اینچنینی عمل نمی کنند. زمانی که اروپایی ها به یک جایی رسیدند که بعد شد آمریکا، تعامل دین داران با بومیان چون بود؟ در اروپا با آن تلورانس های عجیب و غریب چطور؟ هندوها و دین های رنگارنگ شرقی چطور؟ یهودیت که دین را با قومیت و ملیت در آمیخته چطور؟ کلیساهای انجیلی آمریکا و دگر فرقه های مسیحی چطور؟ دینداری بر ساخته قدرت، وهابی، داعشی، سلفی و ... فرقه های ... ... چطور؟ در ایران به نظر می رسد، نوعی تعامل، هم زیستی ، تحمل و مشارکت بین دین داران و بی دینان در حال شدن است.
To the right of Mr. Shahidi, one could go as far as giving the right to non-pluralist religions to exist in the public domain. Religion, like many other movements, does try to distinguish its followers from the rest. After all, that's how identities are created. And as such religions tend to believe in the superiority of doctrine. Such notions are not strange from democracies. Democracy and power-sharing agreements of such nature were built to facilitate these differences and fractions among different peoples. I do agree with Mr. Shahidi that for religion to be accepted in the public sphere it ought to be compatible with certain civic values. But in his value judgement of the civic virtues, Mr. Shahidi creates unfair guidelines for religion.
احکام محکم باید در قانون گنجانده شود مانند قصاص و احکام مربوط به ارث و از این دست اما از سیاست باید دور باشد تا هنگام ظهور آقا یعنی تنها کسی که اجازه برقراری حکومت دینی را دارد .
یکی از دلایلی که دین وباور دینی باید از علم. و سیاست جدا باشد این است که دین مجموعه ای از باورهای قدسی وماورایی است که معتقدان آن دین، باور دارند از جانب یک نیروی واحد و منشا اولیه جهان آمده است ونباید هیچ تغییری در آن داده شود.واین با سبک زندگی و افکار این جهانی انسانها منافات دارد.مثالی میزنم: فرض کنید دینی باشد که معتقد باشد زن نباید مردی را ببیند وباید در خانه باشد.ایا در دنیای امروز با نیاز به حضور زنان در بسیاری از مشاغل که تنها آنان از عهده انجام آن بر می اییند،میشود چنین باوری داشت؟
در حوضه عمومی است که دیالوگ راه حقیقت مطلق را مانع می شود از طریق تفکر و عقل جمعی و مشارکتی و ربطه تفکرواقع /حقیقت نما(حقیقت محض, مطلق)در عرصه فعالیتهای انسانی.
اگه قرار باشه دولت بر اساس آیین دینی اداره بشه. دین نیاز به آپدیت داره. چرا که دین مال ۱۴۰۰سال پیش است ولی شما یک نگاه به تقویم به اندازید که العان در سالی هستیم.
آقای شهیدی عزیز بحث گفتگوی همه باهم درست ولی در کل باید حکومتی بیطرف در راس باشه که اجازه اینکارو بده چون اگر راس کار دینداران باشند قطعا این اجازه رو نمیدن و نکته اساسی همین هست که حتی اگر دین به کنار نرود حداقل باید قانونی باشد که هیچوقت به قدرت نرسد امیدوارم متوجه حرفم شده باشید
ما باید کامل از گذشته فاصله بگیریم تا مملکتمون سرش سرگرم همه چیز بدردنخور نباشه و کاملا در امروز باشه تا بصورت کامل رو به جلو برود و وقتی ما را از فکر گذشته دور کرد و سبب پیشرفت شد آنوقت به تاریخ پرشکوهمون و بزرگمون نیم نگاهی خواهیم کرد دانستن گذشته جهت عبرت نمیشه بلکه باعث همه بدبختیهاست دین هم باید کمک کنه که گذشته را تا جایی که میشه کنار گذاشته شود تا موفقیت و هدف نیکویی ببار آورد
آقای ایقان شهیدی چرا در جامعهی اسلامی ایران زندگی نمیکنند، اینجا دین در تمام حوزهها حضور فعال و نیرومند دارد. ایشان بفرمایند جمهوری اسلامی و از مزایای حضور دین در حوزهی عمومی مستفید شوند یا به افغانستان بیایند و لذت اسلام سیاسی را بچشند.
عالیجناب، جناب شهیدی، بخاطر دیانتش، به زندان افتادند، محروم از تحصیل شدند. خیلی مورد لطف جمهوری اسلامی قرار گرفتند. زجری نبود که ایشان تحمل نکردند. حقیقتا باید گفت که انسان شریفی هستند.
جناب کریمی، ضمن عرض سلام و احترام خدمت جنابعالی. بحث این برنامه اصلاً در رابطه با موضوع مطرح شده نبود بلکه تماماً تبلیغ غیر مستقیم دیانت بهایی بود که هیچ مشکلی هم نداره. اما چرا صادقانه هیچ اشاره ای به این موضوع نشد؟ هرکسی که آشنایی مختصری با اصول دیانت بهایی داشته باشه، می دونه که اشارات آقای شهیدی از صدر تا ذیل به آموزه های بهایی بود و منظور ایشون از دینی که با حقوق بشر سازگار باشه (برابری جنسیتی، اهمیت علم، وحدت بشر و ...)، صرفاَ دیانت بهایی بود. سابقاً وقتی آقای عرفان ثابتی در اینگونه مباحث شرکت داشتند، صراحتاً از دیانت بهایی اسم می بردند و این احترام بیشتری بود به مخاطب چون صادقانه تر بود. ولی اینطور در لفافه تبلیغ کردن برای مخاطب آگاه دافعه ایجاد می کنه و برای مخاطب ناآگاه یک جور حس پرخاشگری که در برخی کامنت ها دیده می شه. اساساً بین دو مهمان برنامه که یکی از اساس مخالف دین و دیگری دیندار بسیار معتقد هست، یک جور هارمونی غیر قابل باور و سکوت عجیبی نسبت به تایتلی که در فضای برنامه شناور بود، یعنی تبلیغ بهاییت، به چشم می خورد. آیا برای یک بحث بدون جانبداری آقای شهیدی اصولاً پارتنر مناسبی برای آقای امیری بود؟ آیا آقای امیری واقعاً نمی دانست که آقای شهیدی از چه دینی سخن می گوید یا از قبل تذکر داده شده بود که اسمی برده نشود؟ اگرچه برنامه در سطح و رویه جالب به نظر می رسید اما در عمق متأسفانه بسیار کم محتوا بود. چیزی که من از برنامه های شما انتظار ندارم. من فکر می کنم اگر واقعاً بنا بر تضارب آرا می بود و نه زمینه سازی برای تبلیغ بهاییت، جای یک روحانی تندرو مسلمان یا مسیحی در کنار دو مهمان دیگر یا به جای آقای شهیدی بسیار خالی بود.
اصولاً باید روی کلیات ادیان نسبت امور اجتماعی بحث شود، نه روی جزئیات، نمونه کلیات طالبان در افغانستان، در ایران، در اروپای قبل از رنسانس قابل بحث خواهد بود
جناب شهیدی میگه دین زمانیکه در همه از عرصه ها دخالت میکنه نباید انحصار حقیقت و داشته باشه اخه مومن مسجد ندیده اینکه دیگه اسمش دین نیست ! یکی از خصوصیات بارز هر دین ادعای حقیقت گوئی ست
از ادعاهای خداباوران این است که اخلاقیات و هنر و علم را به دین ربط می دهند در صورتی که تمام این موارد و موارد مشابه دیگرازخصوصیات بشری است که به دلیل توانایی تکلم و انتقال تجربیات در گذر زمان ساخته و پیشرفت کرده اند و لازمه شکل گیری تمدن بشری بوده و ادیان همیشه خواسته اند به وسیله آنها نقابی برای پذیرش چهره زشت آنها توسط مخاطبین بسازند . درصورتی که ادیان برای بقدرت رسیدن صاحبین آن، بارها ارزشهای اخلاقی را شکسته و به حرمت هنر و علم تجاوز کرده اند
انسان ها خوب کار خوب می کند وانسان بد کار بد اما اگر انسان بد بخواهد به ظاهر کار خوب انجام دهد به دین احتیاج دارد . مثل محمد عبدالله و امامخمینی .که به نام دین جنایات بسیار کردن .⚔📕
تاریخ ادیان چه میگویند آیا حکومتهای دینی نهایتا به یک حکومت آپارتاید نمیانجامد. کدام دین مداری متدینان دیگر راصاحب حقمیداندودر گمراهی نمیداند و خود را موظف به هدایت آنها بهر طریق ممکن نمداند
اقای شهیدی مرتبا میگن نمونه های زیادی از دین هماهنگ با علم وجود دارد ولی مثال نمی زنند. شروط که ایشان برای ورد دین به حوزه عمومی مطرح می کنند با اساس دین مغایرت دارد
چقدر و چقدر یک رسانه میتونه چِندِشآور باشه آخه، و بیشتر از آن عوامل و برنامه سازانی که اون رسانه رو تشکیل میدهند و میسازند. آدم میمونه که چطوری باز هم ادعای بیطرفی و صداقت دارند و لاف حرفهای بودن میزنند. عجب
دین چه کسی؟ از نظر کی؟ برای چنین بحثی مجبوریم انسان و دین و علم و درک از اینها را فریز و پونز کنیم. چنین عناصر ثابتی وجود ندارد و همگی در رشد مستمر هستند.
بتظر این دو میهمان ارجمند اطلاعی در باره دین نداشتند و نمیدانستند که دین چیست ، دومین مشکل این برنامه این بود که معضل دین را بیشتر در جوامع غربی بررسی میکردنند و بجز اشاره کاملا حاشیه ای که به گاندی و ادیان شرقی شد ، حرفی از معضل دین در جوامع دیگر ، از جمله ایران ، بمیان نیامد. اگر اندکی توضیح میدادند که ذین چیست و دانش امروز ما از دین چیست شاید میتوانستند از این گفتگو یک نتیجه گیری داشته باشند.
جناب شهیدی میگویند هم دین را اجازه دخالت در سیاست بدهیم و هم جلو نفرت پراگنی های ادیان را بگیریم. خوب با این وصف، اگر بخواهیم نفرت پراگنی را از اسلام جدا بکنیم، دیگر در دیگ اسلام چه میماند که میتوانیم به کاسه بکشیم؟! یعنی میتوانید هم دین را اجازه سیاست گذاری بدهید و هم یک انسان یهودی یا مسیحی ای را که همه شایستگی های رهبری یک جامعه ای اسلامی را دارد، فرصت رهبری و ریاست جمهوری بدهیم؟! آیا حق آزادی انتخاب لباس را برای زنان در یک جامعه اسلامی ایکه سیاست گذار آن هم قرآن و اسلام باشد، میتوانید تضمین کنید؟! صدها تناقصی وجود دارد که نشان میدهد ما نمیتوانیم هم دین را اجازه سیاست گذاری بدهیم و هم همه حقوق انسانی انسانهای غیر دیندار را تضمین بکنیم!
با احترامِ کامل برنامه را ندیده ام و امیدوارم که این فرصت دست دهد و همچنین این موضوع بیشتر از ایرادِ یک نظرِ چند خطی به نگاهی چند بعدی و دقیق نیازمند است اما گمان می برم که می شود با چند جمله محور و معیارهای یک تفکر را مشخص نمود و در ضمن اصلن امیدوار نیستم که این حرف ها شنیده شود زیرا اصولن نوعِ مواجهه به گونه ی دیگریست و اصل بر ندیدن و نشنیدن و خود حق پنداریست البته این در موردِ مخالفان و موافقان هر دو صدق می نماید؛ به نظرم اساسن مسئله ی دین چیزی جدایِ از فرهنگِ جوامع نیست،نه نفی کردنیست(که اگر چنین بود حکومتِ پیشین در آن توفیق پیدا می نمود) و نه اجبار بردار(مدعیانِ آن کافیست کمی به خانواده و نسل هایِ خویش بنگرند و سپس جامعه)دین آنچیزیست که در لایه های اجتماع جریان دارد در واقعیت و میانِ مردم اعمال می شود و نه در کتبِ مقدس(دیدِ بنده نتیجه محور است،یعنی مهم خروجی یک عملکرد است و نه ظاهر آن و برای ایجاد نشدنِ سو تفاهم بگویم اساسن جمله ی هدف وسیله را توجیه می نماید مبتذل و متضاد است و این موضوع کاملن متفاوت است)و نه در افرادی خاص،مثلن یک مرجعِ تقلید به اندازه ی نفوذش بر مردم و آرای آنها اهمیت دارد و نه بر اساسِ اهرم های سیاسی! پافشاری و استفاده از زور در این مورد کاملن نقضِ غرض است، و در واقع بر هم خوردن این تعادل میانِ عالمِ دینی و بطن جامعه به نظر ابتدا اساسِ دین در مرحله ی بعد عالمانِ دینی و سپس مردمِ معمولی را موردِ آسیب قرار می دهد،به سادگیِ همین چند جمله،مقوله ی رواداری و بدست آوردنِ دلِ مردمان با بودجه های حکومتی و ابزارِ آن به هیچ وجه قابلِ جایگزینی نیست،و این بزرگ ترین نگرانی اولین رهبر و بنیانگذارِ حکومت است و خروج از آن بزرگترین انحرافِ غیرِ قابلِ بخشش در نزد خداوند،معصومین،مردم و تاریخ است،حال توجه شما را به موردی تقریبن مرتبط و به روز جلب می نمایم: بزرگترین ظلمی که در حق حاج قاسم می شود انجام داد مصرف کردنِ نامشان است!به این معنی که انجامِ اقداماتی خلافِ میلِ اکثریتِ غالبِ مردمان به نامِ ایشان(مثلن محدودیت فضای مجازی)به همین راحتی حسِ مردمان از علاقه و خنثی و یا بی تفاوت و یا هرچیزی را به تنفرِ عمیق از ایشان و مرامشان(همه می دانیم که انسانِ روادار و مردم داری بودند)می انجامد، اگر من به جای خانواده ی ایشان بودم شدیدن برخورد می نمودم،این اقدام و تخریب با هزاران بنیاد،ساعت ها کارِ تبلیغاتی،بودجه و هیچ چیزِ دیگری قابلِ جبران نیست.
با توجه به اینکه خودتون گفتید برنامه رو ندیدید، برداشت من از نوشتههای شما، فقط و فقط تبلیغ برای حاج قاسم هستش، اینم بگم که من اصلا فکر نمیکنم قاسم سلیمانی یک انسان مردم دار بوده و کاملا برعکس خیلی هم با بسیاری از مردم دشمن بود و پدر کشتگی داشت. در ضمن سالگرد کشته شدنش رو بهتون تسلیت میگم.
@@alikhadang7263 این از کم لطفیِ شماست و نامِ دیگری هم برایش انتخاب نمی کنم!اولن که واقعن برنامه را ندیده ام اما مبحثِ آن بسیار مبحثِ کار شده و تنیده در روحِ بشر است،در ایران نیز متفکرانِ زیادی در موردِ آن گفته و نوشته اند،آنچیزی که من نوشتم برایِ اهلِ فن کاملن واضح است و به عمقِ آن پی می برند حتی با وجودِ بسیار کوتاه بودن و احتمالن سوالاتِ دیگر برای روشنگری و در واقع توضیحِ پایین برای ملموس و به روز نمودنِ مبحث پیشین بود و شما کاملن در اشتباهید،و اینکه چرا چنین انتخابی نمودم دلایلی داشت که به دوتایشان اشاره می نمایم،اول اینکه همانگونه که گفتم بسته به روزهایی که سپری می نماییم و کسانی که به صورتِ جدی تر مخاطبِ آنند این استفاده کاملن ملموس و وارد است و دوم اینکه این استفاده و خیرِ دوطرفِ مانعِ سو استفاده و تحجرِ عده ای برای بستنِ فضایِ کار،تعامل،روشنگری،جهانی بودن و در بهترین کلمه تنفسِ مردمی مظلوم و رویدادهایِ تلخِ پس از آن شود و در آخر اینکه از نظرِ شما حاج قاسم دارای خصوصیتِ مردم داری و رواداری نبودند،و این مربوطِ به شماست اما نظرِ مرا در موردِ ایشان اینگونه شکل می دهد که:صحبتِ ناگهانیِ برایِ هر دو طرف با خانمِ گلشیفته فراهانی و یا نظراتی که در اجتماع(به رسمیت شناختنِ تفکراتِ دیگر) و سیاست به صورتِ واضح اظهار می نمودند و موجود است و یا علایقِ هنریشان و یا حتی طرزِ فکرهای متفاوت در فرزندانشان و تعدادی دیگر که البته کاملن وابسته به ارتباط و تعامل با انواعِ تفکراتِ دیگر و خارج از مرزها می بود،حال می بینید دوستِ من استفاده از مثالِ ایشان برای روشنگری چقدر به موضوعِ بحث وابسته بود!؟اگر این همه ارتباط را نادیده می گیرید پیشنهادِ محترمانه می نمایم که کمی عمیق تر در موردِ این مبحث مطالعه بفرمایید.
لطفاً برنامه بعدی را در بحث و تفاوت دین و مذهب قراردهید. همچنانکه علم فقط ریاضیات نیست، هنر فقط موسیقی نیست، دین هم فقط مذهب نیست. علم، هنر و دین اعضای حوزه فرهنگ هستند و فرهنگ حوزه استغناست. اگر علم حداقل دارد یعنی خواندن و نوشتن و حساب کردن دین هم حداقل دارد یعنی مطالبه عدالت. آری کسی که حداقل علم را ندارد بی علم و بیسواد است و کسیکه حداقل دین را ندارد یعنی عادل نیست قطعاً بیدین است. بیایید از حداقل شروع کنیم و بسوی حداکثر رویم یعنی بسوی کمال و هرگز ادعای کمال نکنیم چون غایتی لایتناهی است. نگوییم دین ذاتا باطل است که آنگاه میتوان ادعای کم فرهنگ بودن نمود. آری علم و هنر و دین ذاتا حقیقت گرا و روشنگرند ولی ریاضیات و موسیقی و مذهب میتوانند نادرست و دلخراش نیز باشند.
با فرض درستی مقایسه ی شما (که خیلی هم درست نیست) اشکال اینجاست که در حداقل علم (خواندن و نوشتن) تنش و بحثی وجود نداره، ولی نمیشه انقدر راحت از عدالت به عنوان حداقل دین نام برد. درباره ی عدالت هزاران ساعت و میلیونها صفحه بحث شده و هنوز بحث پرچالشیه. رهبران انقلاب اسلامی، انقلاب مسکو، انقلاب فرانسه، رهبر کره شمالی، اوباما، ترامپ، یهودی، مسلمان، مسیحی، جهان سوم، جهان پیشرفته و غیره نگاه های مختلف و گاهی متعارضی نسبت به عدالت دارن و همینجا نسخه ی شما باطل میشه. داعش هم دنبال عدالته. کدوم حداقل؟؟ شما فقط میتونی تصور و تعریف خودت رو داشته باشی. دین و مذهب فرایندهای تاریخی هستن و اگر بررسی کنید متوجه می شید بحث عدالت نقش کوچکی در این روند داشته. این غذا گندیده استاد، با سس و ادویه خوشمزه نمیشه. بی خیال.
ممنون از نظر شما و البته باید بحث عدالت و فرهنگ را گسترش دهیم: تعریف عدالت: همگان دربرابر قانون یکسانند و همگان تابع قانونند. قوانین جهانشمول مانند تحصیل پایه ای رایگان برای همگان قوانین مکانشمول مانند قوانین مالیاتی متفاوت و دین تابع قانون است نه برعکس یعنی قانون تابع دین باشد. البته باز میگویم دین و مذهب متفات است و بحث نخست ایتدا شاید بهتر است که تعریف فرهنگ و اعضای آن باید باشد.
وریا امیری خیلی کور و متعصب هست و حقیقت رو نزد خودش فقط می دونه. هیچ کدوم از حرفهاشم موجه نیست و فقط شعارهای ظاهری میده کاش آقای شهیدی فقط حرف میزد و مفصل تر مباحثش رو مطرح می کرد
آقای شهیدی که مبلغ و ذوب شده در دموکراسی هست میگه عرصه عمومی باید باز باشه که همه حرف برند. ولی واقعیت این است که در کل اروپا که مصداق دموکراسی است عرصه عمومی برای حرف زدن مثبت در مورد نازیسم باز نیست. هر وقت مشکل اروپا (که خودش تاریخ و میراث تجربه با دموکراسی دآرد) را با این تناقصات حل کردید, بیایید برای ایران نسخه بپیچید.
بنظر میاد آگاهی ندارید وگرنه میدانستید که نئو نازی ها امروز آزادانه در اروپا تجمع تشکیل میدهند و حتی تظاهرات میکنند و آشکارا حزب تشکیل میدهند و اتفاقا چند سالی هستش که راست گرایان افراطی بسیار بسیار دارند مقبولیت زیادی پیدا میکنند در بین مردم و در بسیاری از کشورها به قدری قوی شدند که حتی در انتخابات گاهی با اختلاف بسیار کمی نسبت با احزاب دیگر نتوانستند به قدرت برسند.بهتره قبل از گفتند یک چیزی حداقل یک جستجو در گوگل بکنیم که ساده ترین کار است.شاد و سالم باشید
@@pouyabagheri9587 بحث طولانی است و شوربختانه شب هنگام است و من قدری خسته ام وگرنه به طور کامل تر توضیح میدام(البته این را هم عالم همه چیزدان نیستم) منطق سانسور در جهان سوم هنوز در زمان گذاشته مانده،یعنی هنگامی بخواهند مانع شنیده شدن حرف کسی شوند دهان او را می بنند و کلی نمی گذارند که حرف بزند؛این روش مبرهن چهره بدی از عامل سانسورگر به نمایش میگذارد اما در کشور های پیشرفته به دلیل جبر زمان سانسورگران مجبور شده اند روش های دیگه رو در پیش بگیرند،در این روش مانعی برای متوقف کردن حرف زدن آن شخص وجود ندارد،اما یک کاری می کنند که صدای او به گوش کسی نرسد و صدای آن فرد در گوش خودش بچرخد.مثلا فرض کنید در میان جمعی قرار داریم فردی در آن جمع هست که میخواهد حرفی بزند که باب میل ما نیست ما دو راه جلوگیری از شنیده شدن سخن آن فرد داریم: الف)دهان او را با دستمان بگیریم و نگذاریم حرف بزند(شیوه جهان سومی) ب)بلندگویی در کنار آن فرد بگذاریم که با نهایت قدرت حرف باب میل ما را پخش کند،صدای بلند بلند گوی ما صدای ضعیف آن شخص را در خود خواهد بلعید و کسی صدای آن نفر را نخواهد شنید. منطقا روش دوم بهتر است،چون با این روش فرد سانسور شده نمی تواند ادعای محکمی بر مورد ظلم قرار گرفته شدن مطرح کند و مثلا بگوید که آنها نگذاستند من حرفم را بزنم من را سانسور کردند
@@pouyabagheri9587 فقط این را پیرو صحبت های قبلی اضافه کنم که در برخی موارد گاها سانسور به همان شیوه سخت قبلی انجام می شود مثلا در مورد نازی ها آنکه چاپ و فروش کتاب نبرد من آدولف هیتلر در بسیاری از کشور های اروپایی با ممنوعیت و محدودیت شدیدی روبرو است یا مثلا گمان کنم سال ۲۰۰۶ بود که مجری شبکه دولتی آلمان از روی تمسخر از مخاطبان برنامه اش پرسید این هیتلر جنایتکار در طول عمرش آیا کار مفید انجام داده بود،مخاطبان در جواب مجری در صفحه مجازی آن برنامه نوشته بودند چرا یک کار مفید داشت،بزرگراه هایی که ساخته بود برای حمل و نقل کشور مفید و کار آمد بودند شاید باور نکنید مجری آن شبکه بخاطر همان حرفی که زده بود اخراج شد! البته اکنون رفتار دولت آلمان با ۲۰۰۶ بسیار فرق میکند اما هنوز اون روح سانسور نازی ها بین سران آلمان قدرتمند هستش.
مذهب در ایران باید فقط در حریم خصوصی افراد باشد! دولت و قانون اساسی در ایران باید به دور از مذهب و کاملاً جدا از مذهب باشد چون دولت وظیفه دارد تا با همه شهروندان ایران به طور مساوی و بی طرف و به دور از مذهب رفتار کند!
سوال می پرسی اما پرب جواب را می بندی ? می خواهی فقط خودت حرف بزنی و عقاید شیطانیت را در مخ مردم فرو کنی ? این کارتان یعنی اینکه ترسو هستید و سخنانتان ارزش بحث کردن ندارد ، چرا مثل یک مرد مناظره نکنیم ?
نگرانی بی بی سی از چیست که می توان از ادیان اسلام مسیحی ، کلیمی ، هندو، بودائی بار ها اسم برد ولی حتی یک بار نباید از دیانت بهائی مطلبی گفت ؟ آقای کریمی شما موافق این سیاست بی بی سی هستید ؟ اگر موافق نیستید چگونه می توانید این محدودیت را تحمل کنید ؟ مگر بی بی سی شعبه جمهوری اسلامی در لندن است ؟
دیگه هرکسی متوجه شده که بی بی سی حامی و دوستدار ماندگاری جمهوری اسلامی است دوست عزیز و اتفاقا خدا رو شکر کنید که درباره ی بهاییان صحبت نمیکنند چون من دوستان بهایی زیادی دارم و بنظر من ارزش بهاییان بیشتر از آن است که یک رسانه ی طرفدار جمهوری اسلامی بخواهد درباره ی آن صحبت کند
واقعا برنامه ازین مفیدتر نبود معلومه که دین باید به داخل خانه بره شما خودتون در لندن هستی کسی عقایدشو بهتون تحمیل میکنه با زور فکر کنم فقط چند کشورن که هنوز حکومت دینی دارند حکومت باید براساس قوانین باشه که برای زندگی امروز انسانها حرفی برای گفتن داشته باشن و حقوقشون رو ضمانت کنن دین چه حرفی برای دنیای امروز داره با کدام پا وارد مستراح بشیم؟
آقای امیری. تو غلط میکنی خودت رو حق می دونی و دین را باطل و خودت را صاحب انحصار داشتن و دانستن حق. با همین استدلال دیندار هم حق داره خودش را صاحب حق بداند. در این زمینه فرقی بین تو و دیندار نیست.
من صمیمانه از بازکردن این بحث و گفتگو از شما سپاسگزارم. چقدر خوبه که آدم از این برنامه زیبای شما خیلی از موارد را یاد میگیره.
ممنون از مجری بسیار عالی این برنامه جناب آقای کریمی 👍🏻👍🏻
مجری بی نظیر 🌺
this program is fantastic and professionally done by Mr Karimy and two guests, many thanks
Thank you very much Mr. Dariush Karimi🌹
این یکی از بحث های عالی و به نوعی موفق در برنامه پرگار بود امیدوارم در آینده هم به همین صورت ادامه پیدا کند
هوالله، اللهُمَّ یا الهی اسمع دعائی، یا ربی نعوذ بحبل عنایتک من ضرّ الذين يتبعون وصاياتك و احفظنا مِنَ شرّ المؤمنین و المؤمنات اجمعین - پروردگارا به تو پناه می آوریم از شرّ آنان که به تو ایمان آورده اند، ای پاک یزدان، ما را از گزند پیروانت در امان بدار -O God, my God, we seek refuge in the tabernacle of Thy mercy to save us from the evil of those who believe in Thee and follow Thy commandments
این پرگار برای من خیلی جذاب بود. سپاس از دست اندرکاران این برنامه و میهمانان اندیشمند حاضر در این برنامه. 👍
نکته مهم اینست که در عین اختلاف نظر عمیق دو مهمان برنامه ، کار به نزاع و جدال دعوا و صدای بلند نکشید.
کاش آقای شهیدی بیشتر در این برنامه حاضر می شدند .
ممنون از این بحث مفید.
I didn't know you're back to this program, a very welcoming news as this program wasn't the same without you...
راندن مذاهب و یا هر نوع دگر اندیشی چه دینی و جه غیر دینی تدریجاً باعث شکافی در آن جامعه خواهد شد که نه تنها حس همکاری را از میان میبردو مانع رشد آن جامعه خواهد شد، بلکه خطرات دیگری را هم پرورش خواهد داد.
I think a major point was missing here in this discussion: people of faith do not contain their beliefs in the realm of beliefs only. They actually demand (and create) policy based on their beliefs. And these beliefs are NOT rooted in reality (actuality) and experience. So assuming that a believer should be in equal footing, when it comes to policy making, with a man of science and logic whose philosophy is formed through experience and actuality, is unsound. So while people of faith must be free to practice their beliefs personally, they should not be allowed to create policy and methodologies. To this end, no ideological perspective should be allowed to create policy merely based on beliefs. Religion, should be totally redefined and led to its natural framework, which is spirituality. In this way, even a religious person can participate positively in the progress of the world. Organized religion is doomed to fail; no point to experiment with it again.
Q
۳
اقای کریمی دائم وسط سخنان اقای امیری میپریدند وزمان کمتری را به ایشان دادند.به اقای شهیدی ده دقیقه زمان بیشتر دادند. به نظر میرسد اقای کریمی به دلیل تمایلات شخصی نمیتواند زمان مساوی در اختیار مهمانان قراردهد.
داریوش کریمی ناخورده بی بی سی فارسی و حامی استمرا طلبان بوده و هست اینان به هر طریقی خواهان حفظ رژیم اند.
باز جای شکرش که سروش دباغ و یا عطاالله مهاجرانی و فرخ نگهدار و ملیحه محمدی را دعوت نکرده بود.
داریوش ارادت خاصی به این عتیقه های فرهنگی دارد چون مثل خودش عتیقه هستند.
تنها علاقه و تحریککننده من برای باز کردن یوتیوب، اول و مهمتر برنامه علمی و بسیار غنی پرگاره
ممنونم از برنامه قشنگ و علمی و آموزندتون که کم از کلاس درس نداره بلکه بالاتر
پیروز و رو به رشد باشید
به نظر می رسید بخش زیادی از تفاوت دو دیدگاه به پیش الگوهای دینی مهمانان برنامه برمی گشت. آقای شهیدی بیشتر با پیش زمینه دین بهایی که بسیار باورهای منعطف و روزآمدی در حوزه دین دارد اظهار نظر می کردند و آقای امیری هم با پیش زمینه خوانشهای سختگیرانه از ادیان ابراهیمی خصوصا دین اسلام.
با تشکر بسیار از جناب کریمی و همکاران استودیو دراجرا و هماهنگی این برنامه و همینطور با تشکر از مهمانان همراه جناب ایقان شهیدی و جناب وریا امیری
موردی که توجه من را جلب میکند، در این مثال عرض میکنم:
چاقو در دست که باشد؟ در دست قاتل یا در دست آشپز؟
مشکل چاقو نیست، آیا از چاقو برای ساختار یا تخریب استفاده میشود و انگیزه و پیش نظری شخص چاقو بدست برای من سوال و تفتیش هست.? distructive or constractive
وقتی جناب امیری از کتاب مقدس از امثال سلیمان موضوع تنبیه با چوب را بعنوان نمونه مطرح میکنند، و بعد با دلایل و منطق خود این نمونه را علت دیدگاه شخصی خود میدانند، من ، که بیننده این برنامه هستم، به زوایا و نمونه های دیگری فکر میکنم، که جناب امیری از آن نااگاه و یا غافل میباشد. تعصب در همه نوع گروه دیندار و بی دین دیده شده و هست. در برخی از کلیساهای آمریکا با مار زهرآگین مشغول میشوند ، بنا به این قسمت که :چون پولس در جایی مار بدستش چسبید، و به او هیچ صدمه ای نرسید. ( اعمال رسولان فصل ۲۸ : ۳-۶ ) و تعداد افرادی در این کلیسا جان خود را از دست داده اند، چون از نظر آن گروه ، این افراد اگر گناهکار نبودند، آسیبی نمیدیدند . . . مثل نمونه پولس . . . من سالهای پیش از وجود این اجتماع یا گروه مطلع شدم، و برایم عجیب و ناراحت کننده بود.
از این حرفها گذشته که زهری ست مردافکن. سودی ندارد ولش کن.
چرا وریا امیری زحمت کشید اینمه راه اومده یهو اون شهیدی رو میاوردی تنهایی صحبت میکرد دیگه از اول تا آخر برنامه شهیدی حرف زد امیری بیشتر از ده دیقه حرف نزد
مشکل آنجایی پیش می آید که ایدولوژی و دین بر علیه آزادی شوند.
اگر آزادی تامین شده باشد کسی حق خصوصی کردن یا عمومی کردن دین را ندارد.
دقیقا به همین خاطر باید دین از سیاست حکومت جدا باشد. تنها زمانی دین میتواند مانع آزادی باشد که با قدرت سیاسی ادغام شود و تنها اهرمی برای تامین منافع یک گروه واقلیت میشود.
به نام خدا،سلام،با نام خدا شروع کنید
اگراز زاویه دیگری به ادیان بنگریم خواهیم دید، دین امر سیاسی است و در زمینه سیاست و قدرت بسیار موفق عمل کرده است. مثلا در نظم و نظام سربازان و یکدل کردن آنها، اطاعت مردم از حاکم و ...
اما بنیان گذاران آن توانستند با زرورق ماورالطبیعه، قصه ها و اسطوره ها، آخرت و پاداش و ... رنگ و لعابی زیبا و مسحور کننده به آن دهند. آنچه این نگاه به ما خواهد آموخت این است که ما میتوانیم نگاهی دیگر بجز دین و علم و ... نیز به جهان داشته باشیم. مانند نگاه کودکان که عاری از همه اینهاست. با این نگاه زیبایی های دیگری نیز خواهیم دید و مشهودات دیگری خواهیم یافت که ادیان را بدان راه نیست.
هرچه که هست دین فعلا هست و توسط کسانی بازتولید میشود. ما بجای جنگ و جدال میتوانیم نگاههای جدیدی به دیگران نشان دهیم تا بجای انگشتها به خود مناظر نظر کنند و از آلودگی به عقاید نجات یابند.
به نظر من چیزی که در این بحث اشارهای بهش نمیشه اینه که مثلا "قانونی" بودن سقط جنین حقوق مذهبیونی که اعتقاد دارن سقط جنین گناه هست و مثلا قتل نفس محسوب میشه رو پایمال نمیکنه و همچنان یک زن مذهبی این حق رو داره که سقط نکنه و طبق آموزه ها و اعتقادات خودش زندگی کنه ولی غیرقانونی کردن سقط جنین حقوق اون عده از زنان جامعه رو که اعتقاد مذهبی ندارند رو پایمال میکنه و مجبورشون میکنه که مثل مذهبیون زندگی و فکر و تصمیم گیری بکنن. این مثلا در مورد حق ازدواج همجنسگرایان هم مطرح میشه، این حق هیچ کدوم از آزادیهای مذهبیون رو پایمال نمیکنه، مثلا مذهبیون رو مجبور نکرده که با همجنس خودشون ازدواج کنند، ولی غیرقانونی بودنش همجنسگرایان غیر مذهبی رو از حق داشتن خانواده محروم میکنه.
نکته ای اشاره کردی واقعا درست بود ولی بحث سقط جنین فرق داره.هم در اکثر دین ها هم در ارزش های انسانی مدرن که افراد غیر مذهبی به اون پایبند هستن این اصل که یک انسان نباید به انسان دیگری آسیب بزنه وجود داره اما موافقان سقط جنین به انسان بودن جنین اعتقاد ندارن اینجاست که اختلاف نظر ایجاد میشه
پرگار نقش بارز در دیگر نیگری جوانان فارسی زبان در چند سال اخیر داشته و با پیشکش چنین بحث ها این نقش خویش را برجسته تر می کند. من بعنوان یکی از علاقمندان این برنامه از افغانستان از تمام فعالیت شما بزرگان سپاس گذارم.
درود بر وریای امیری .. عالی بود
خیلی عالی بودند و شماهم بهترین هستید که قادری حرف درست را تشخیص دهید. هر دو زنده باشید.
با دعوت کردن وریای عزیز در این برنامه زیبا میتوانم از بی بی سی امتتان خودرا ابراز دارم🙏🏼👍🌹
واقعا کِی میشه که انقدر خرد و شعور انسانی زیاد بشه که تمام انسانها ماهیت حقیقی ادیان ابراهیمی رو متوجه بشن و هیچ دینداری (ابراهیمی) دیگه وجود نداشته باشه
وریا امیری برخی مسائل را قاطعانه و بدون تردید می پندارد مانند فرگشت ... حال آنکه در خود غرب هم سر این مسئله اختلاف است
چه پایدار برنامهای!
در ادیان یه مشت اهداف مقدس وجود داره که برای رسیدن به آن اهداف مقدس هر چیزی وسیله است حتی خود انسانها. یعنی رسیدن به آنها به هر قیمتی. با نقد گسترده آنها در سطح جوامع جلوی افراطی گرایی های احمقانه گرفته میشه به طبع آن اکثریت مردم زندگی متعادل و صلح آمیز تری خواهند داشت.
در باب شکل پرسش؛
دین باید به حوزه خصوصی برود یا نه؟
در اکثر مناطق جهان آن ها که داعیه ای دارند، ایضأ غرب آسیا، همخوان با مذاق و باید، نباید های اینچنینی عمل نمی کنند.
زمانی که اروپایی ها به یک جایی رسیدند که بعد شد آمریکا، تعامل دین داران با بومیان چون بود؟
در اروپا با آن تلورانس های عجیب و غریب چطور؟
هندوها و دین های رنگارنگ شرقی چطور؟
یهودیت که دین را با قومیت و ملیت در آمیخته چطور؟
کلیساهای انجیلی آمریکا و دگر فرقه های مسیحی چطور؟
دینداری بر ساخته قدرت، وهابی، داعشی، سلفی و ... فرقه های ... ... چطور؟
در ایران به نظر می رسد، نوعی تعامل، هم زیستی ، تحمل و مشارکت بین دین داران و بی دینان در حال شدن است.
آقای شهیدی همچون دینی در تاريخ سراغ دارید ،؟ دین بدون انحصار حقیقت دیگر دین نیست
To the right of Mr. Shahidi, one could go as far as giving the right to non-pluralist religions to exist in the public domain. Religion, like many other movements, does try to distinguish its followers from the rest. After all, that's how identities are created. And as such religions tend to believe in the superiority of doctrine. Such notions are not strange from democracies. Democracy and power-sharing agreements of such nature were built to facilitate these differences and fractions among different peoples.
I do agree with Mr. Shahidi that for religion to be accepted in the public sphere it ought to be compatible with certain civic values. But in his value judgement of the civic virtues, Mr. Shahidi creates unfair guidelines for religion.
احکام محکم باید در قانون گنجانده شود مانند قصاص و احکام مربوط به ارث و از این دست اما از سیاست باید دور باشد تا هنگام ظهور آقا یعنی تنها کسی که اجازه برقراری حکومت دینی را دارد .
در کشوری مانند آمریکا که جامعه مخلوط از همه عقاید، ادیان و باورها هستند باید چه کرد؟
دین تا جایی که عقل و اختیار درست مبناها را از انسان نگیرد قابل تنظیم هست در حکومت
وگرنه فاجعه میشود که همان حکومت دینی هست
متاسفانه دیگر جواب نمیدهد چون در زیر سایه همه این دینها انواع و اقسام فاجعه های اتفاق افتاده.
دین باید از سياست جدا باشه
سیاست رو مردم مشخص می کنند.
یکی از دلایلی که دین وباور دینی باید از علم. و سیاست جدا باشد این است که دین مجموعه ای از باورهای قدسی وماورایی است که معتقدان آن دین، باور دارند از جانب یک نیروی واحد و منشا اولیه جهان آمده است ونباید هیچ تغییری در آن داده شود.واین با سبک زندگی و افکار این جهانی انسانها منافات دارد.مثالی میزنم: فرض کنید دینی باشد که معتقد باشد زن نباید مردی را ببیند وباید در خانه باشد.ایا در دنیای امروز با نیاز به حضور زنان در بسیاری از مشاغل که تنها آنان از عهده انجام آن بر می اییند،میشود چنین باوری داشت؟
عالی
جناب شهیدی نقش آفرینی دین در موضع جانداران چگونه است ؟؟؟ آیا عادلانه است ؟؟؟
دین از قبل خصوصی و شخصی بوده و هست. بلکه مذهب هست که عمومی شده. ©
فیلسوف متافیریک
در حوضه عمومی است که دیالوگ راه حقیقت مطلق را مانع می شود از طریق تفکر و عقل جمعی و مشارکتی و ربطه تفکرواقع /حقیقت نما(حقیقت محض, مطلق)در عرصه فعالیتهای انسانی.
دین امر خصوصی افراد است وربطی به دولت ندار.
قانون اساسی جمهوری دموکراتیک شورایی ملل متحد ایران وجهان.
اتحاد. آزادی. صلح. امنیت اجتماعی.
اینکه دین باید چنین باشد وچنان یعنی شما یک دین جدید ابداع میکنید
راجع به دینهای موجود صحبت کنید تا ببینیم امروزه. جایگاه دین چیست
اگه قرار باشه دولت بر اساس آیین دینی اداره بشه. دین نیاز به آپدیت داره. چرا که دین مال ۱۴۰۰سال پیش است ولی شما یک نگاه به تقویم به اندازید که العان در سالی هستیم.
کسی که به دین بعنوان یک نظر مخالف نیست تا ما بخواهیم و یا نخواهیم این نظر وجود دارد. دین آن وقت فاجعه خواهد شد ادعا قدرت سیاسی کند.
آقای شهیدی عزیز بحث گفتگوی همه باهم درست ولی در کل باید حکومتی بیطرف در راس باشه که اجازه اینکارو بده چون اگر راس کار دینداران باشند قطعا این اجازه رو نمیدن و نکته اساسی همین هست که حتی اگر دین به کنار نرود حداقل باید قانونی باشد که هیچوقت به قدرت نرسد امیدوارم متوجه حرفم شده باشید
دین یعنی فضول مردم به فضول احتیاج ندارند !!
ما باید کامل از گذشته فاصله بگیریم تا مملکتمون سرش سرگرم همه چیز بدردنخور نباشه و کاملا در امروز باشه تا بصورت کامل رو به جلو برود و وقتی ما را از فکر گذشته دور کرد و سبب پیشرفت شد آنوقت به تاریخ پرشکوهمون و بزرگمون نیم نگاهی خواهیم کرد دانستن گذشته جهت عبرت نمیشه بلکه باعث همه بدبختیهاست دین هم باید کمک کنه که گذشته را تا جایی که میشه کنار گذاشته شود تا موفقیت و هدف نیکویی ببار آورد
آقای ایقان شهیدی چرا در جامعهی اسلامی ایران زندگی نمیکنند، اینجا دین در تمام حوزهها حضور فعال و نیرومند دارد.
ایشان بفرمایند جمهوری اسلامی و از مزایای حضور دین در حوزهی عمومی مستفید شوند یا به افغانستان بیایند و لذت اسلام سیاسی را بچشند.
عالیجناب، جناب شهیدی، بخاطر دیانتش، به زندان افتادند، محروم از تحصیل شدند. خیلی مورد لطف جمهوری اسلامی قرار گرفتند. زجری نبود که ایشان تحمل نکردند. حقیقتا باید گفت که انسان شریفی هستند.
از آقای شهیدی می پرسم شما دینت چیست وچرا مثل من ایران را ترک کردی وتو لندن چکار میکنی!!
Will you ever change the set of pargar to something different?
با تشکر از تلاش و برنامهتان ، فرا رسیدن سال نو میلادی بر شما عزیزان مبارک
جناب کریمی، ضمن عرض سلام و احترام خدمت جنابعالی. بحث این برنامه اصلاً در رابطه با موضوع مطرح شده نبود بلکه تماماً تبلیغ غیر مستقیم دیانت بهایی بود که هیچ مشکلی هم نداره. اما چرا صادقانه هیچ اشاره ای به این موضوع نشد؟ هرکسی که آشنایی مختصری با اصول دیانت بهایی داشته باشه، می دونه که اشارات آقای شهیدی از صدر تا ذیل به آموزه های بهایی بود و منظور ایشون از دینی که با حقوق بشر سازگار باشه (برابری جنسیتی، اهمیت علم، وحدت بشر و ...)، صرفاَ دیانت بهایی بود. سابقاً وقتی آقای عرفان ثابتی در اینگونه مباحث شرکت داشتند، صراحتاً از دیانت بهایی اسم می بردند و این احترام بیشتری بود به مخاطب چون صادقانه تر بود. ولی اینطور در لفافه تبلیغ کردن برای مخاطب آگاه دافعه ایجاد می کنه و برای مخاطب ناآگاه یک جور حس پرخاشگری که در برخی کامنت ها دیده می شه. اساساً بین دو مهمان برنامه که یکی از اساس مخالف دین و دیگری دیندار بسیار معتقد هست، یک جور هارمونی غیر قابل باور و سکوت عجیبی نسبت به تایتلی که در فضای برنامه شناور بود، یعنی تبلیغ بهاییت، به چشم می خورد. آیا برای یک بحث بدون جانبداری آقای شهیدی اصولاً پارتنر مناسبی برای آقای امیری بود؟ آیا آقای امیری واقعاً نمی دانست که آقای شهیدی از چه دینی سخن می گوید یا از قبل تذکر داده شده بود که اسمی برده نشود؟ اگرچه برنامه در سطح و رویه جالب به نظر می رسید اما در عمق متأسفانه بسیار کم محتوا بود. چیزی که من از برنامه های شما انتظار ندارم. من فکر می کنم اگر واقعاً بنا بر تضارب آرا می بود و نه زمینه سازی برای تبلیغ بهاییت، جای یک روحانی تندرو مسلمان یا مسیحی در کنار دو مهمان دیگر یا به جای آقای شهیدی بسیار خالی بود.
اگر اسمی برده نشده که بهش تبلیغ نمیگن خخخ
جناب کریمی سلام جرا تا حالا هیچ برنامه ای در باره هابرماس نداشته اید؟ اگر امکان دارد یک برنامه ای پیرامون نظرات ایشان انتشتر دهید
یک خواهش از مجری محترم
میشود که رساله حقوقی امام سجاد ع را مورد بحث و بررسی قرار بدهید
اصولاً باید روی کلیات ادیان نسبت امور اجتماعی بحث شود، نه روی جزئیات، نمونه کلیات طالبان در افغانستان، در ایران، در اروپای قبل از رنسانس قابل بحث خواهد بود
پرگار بهترین برنامه بی بی سی
لطفاً اسم مهمانان رو هم توی تیتر ویدیو بنویسید.
جناب شهیدی میگه دین زمانیکه در همه از عرصه ها دخالت میکنه نباید انحصار حقیقت و داشته باشه
اخه مومن مسجد ندیده اینکه دیگه اسمش دین نیست ! یکی از خصوصیات بارز هر دین ادعای حقیقت گوئی ست
از ادعاهای خداباوران این است که اخلاقیات و هنر و علم را به دین ربط می دهند در صورتی که تمام این موارد و موارد مشابه دیگرازخصوصیات بشری است که به دلیل توانایی تکلم و انتقال تجربیات در گذر زمان ساخته و پیشرفت کرده اند و لازمه شکل گیری تمدن بشری بوده و ادیان همیشه خواسته اند به وسیله آنها نقابی برای پذیرش چهره زشت آنها توسط مخاطبین بسازند . درصورتی که ادیان برای بقدرت رسیدن صاحبین آن، بارها ارزشهای اخلاقی را شکسته و به حرمت هنر و علم تجاوز کرده اند
ساختار دین باید به شکلی باشه که مردم به سراغ دین برود نه دین به سراغ مردم.مثل رستوران نمایشگاه
لطفا برنامه های بیشتری در مورد این موضوع بسازید
آقای شهیدی را بگوئید تاوان تفکرات امثال شما را ما داریم می دهیم
لطفا ماسک زیبا روی دین نگذارید
din mahkuom be fanAst .
انسان ها خوب کار خوب می کند وانسان بد کار بد اما اگر انسان بد بخواهد به ظاهر کار خوب انجام دهد به دین احتیاج دارد . مثل محمد عبدالله و امامخمینی .که به نام دین جنایات بسیار کردن .⚔📕
آقاى شهيدى اگه اون دين يا خوانش دينى مد نظرشون رو پيدا كردن بيارن به ما هم نشون بدن! برام هيجان انگيزه همچين دين كاملى رو ببينم😁!!ا
دین باید تا دین اشخاص نفوذ کند
دین به حوزه خصوصی برود یعنی .مثل کاخ واتیکان برای دین اسلام هم چنین جایی ساخت تا در آنجا هر کاری می خواهند بکنند.
این که شما میفرمایید نهاد رسمی دین هست نه دین و باورهای دینی
تو هپروت اقای شهیدی.تقریبا میخواد دین جدیدی از خودش درییاره روش نمیشه بگه 😂
آقای ایقان شهیدی رو بفرمایید تشریف بیاورند ایران زندگی کنند. اینجا همان اتوپیا هست که این آدم دنبال می کند.
دین پاسخی است به نیازهای فطری وعقلی بشرتاان نیازها هست دین هم هست چون آن نیازها هنوز هست پس دین هم هست وخواهدبود
تاریخ ادیان چه میگویند آیا حکومتهای دینی نهایتا به یک حکومت آپارتاید نمیانجامد.
کدام دین مداری متدینان دیگر راصاحب حقمیداندودر گمراهی نمیداند و خود را موظف به هدایت آنها بهر طریق ممکن نمداند
اقای شهیدی مرتبا میگن نمونه های زیادی از دین هماهنگ با علم وجود دارد ولی مثال نمی زنند. شروط که ایشان برای ورد دین به حوزه عمومی مطرح می کنند با اساس دین مغایرت دارد
Dorood & Sepass
چقدر و چقدر یک رسانه میتونه چِندِشآور باشه آخه، و بیشتر از آن عوامل و برنامه سازانی که اون رسانه رو تشکیل میدهند و میسازند.
آدم میمونه که چطوری باز هم ادعای بیطرفی و صداقت دارند و لاف حرفهای بودن میزنند. عجب
بَه به این وریا
دین چه کسی؟ از نظر کی؟ برای چنین بحثی مجبوریم انسان و دین و علم و درک از اینها را فریز و پونز کنیم. چنین عناصر ثابتی وجود ندارد و همگی در رشد مستمر هستند.
حالا نوشته منو حذف کنین
آقای شهیدی منهم مغلطه را میفهمم (
خیل از دینها هستند ولی من مثالش را نمیزنمیعنی مغلطه)
واقعا وریا امیری کودن ترین مدافع بی خدایی زنده ی حال حاضر جهانه.
in taraf az dolat hoghogh migireh.
Too many people have died in the name of religion throughout history. Keep it out of public policy and government.
شما سوالتان غلط هست. بعد میخواهید جواب درست بگیرید! این سوال به هیچ وجهی در کاوشگری نمیگنجد. از بنیان و اساس نه اشتباه بلکه غلط هست.
فیلسوف متافیزیک
این دینی که شما اول میگی یک دین جدید هست همه دینهای دنیا کم وزیاد تمامیت خواه هستن و ضررهای آن بسیار بیشتر از خوبی هاش هستن پس بسیار بهتره برن به کنار
din bayed be hoze khososi breved .
شمای مومن در آکسفورد چه غلطی میکنی؟
بتظر این دو میهمان ارجمند اطلاعی در باره دین نداشتند و نمیدانستند که دین چیست ، دومین مشکل این برنامه این بود که معضل دین را بیشتر در جوامع غربی بررسی میکردنند و بجز اشاره کاملا حاشیه ای که به گاندی و ادیان شرقی شد ، حرفی از معضل دین در جوامع دیگر ، از جمله ایران ، بمیان نیامد. اگر اندکی توضیح میدادند که ذین چیست و دانش امروز ما از دین چیست شاید میتوانستند از این گفتگو یک نتیجه گیری داشته باشند.
جناب شهیدی میگویند هم دین را اجازه دخالت در سیاست بدهیم و هم جلو نفرت پراگنی های ادیان را بگیریم. خوب با این وصف، اگر بخواهیم نفرت پراگنی را از اسلام جدا بکنیم، دیگر در دیگ اسلام چه میماند که میتوانیم به کاسه بکشیم؟!
یعنی میتوانید هم دین را اجازه سیاست گذاری بدهید و هم یک انسان یهودی یا مسیحی ای را که همه شایستگی های رهبری یک جامعه ای اسلامی را دارد، فرصت رهبری و ریاست جمهوری بدهیم؟!
آیا حق آزادی انتخاب لباس را برای زنان در یک جامعه اسلامی ایکه سیاست گذار آن هم قرآن و اسلام باشد، میتوانید تضمین کنید؟!
صدها تناقصی وجود دارد که نشان میدهد ما نمیتوانیم هم دین را اجازه سیاست گذاری بدهیم و هم همه حقوق انسانی انسانهای غیر دیندار را تضمین بکنیم!
با احترامِ کامل برنامه را ندیده ام و امیدوارم که این فرصت دست دهد و همچنین این موضوع بیشتر از ایرادِ یک نظرِ چند خطی به نگاهی چند بعدی و دقیق نیازمند است اما گمان می برم که می شود با چند جمله محور و معیارهای یک تفکر را مشخص نمود و در ضمن اصلن امیدوار نیستم که این حرف ها شنیده شود زیرا اصولن نوعِ مواجهه به گونه ی دیگریست و اصل بر ندیدن و نشنیدن و خود حق پنداریست البته این در موردِ مخالفان و موافقان هر دو صدق می نماید؛
به نظرم اساسن مسئله ی دین چیزی جدایِ از فرهنگِ جوامع نیست،نه نفی کردنیست(که اگر چنین بود حکومتِ پیشین در آن توفیق پیدا می نمود) و نه اجبار بردار(مدعیانِ آن کافیست کمی به خانواده و نسل هایِ خویش بنگرند و سپس جامعه)دین آنچیزیست که در لایه های اجتماع جریان دارد در واقعیت و میانِ مردم اعمال می شود و نه در کتبِ مقدس(دیدِ بنده نتیجه محور است،یعنی مهم خروجی یک عملکرد است و نه ظاهر آن و برای ایجاد نشدنِ سو تفاهم بگویم اساسن جمله ی هدف وسیله را توجیه می نماید مبتذل و متضاد است و این موضوع کاملن متفاوت است)و نه در افرادی خاص،مثلن یک مرجعِ تقلید به اندازه ی نفوذش بر مردم و آرای آنها اهمیت دارد و نه بر اساسِ اهرم های سیاسی! پافشاری و استفاده از زور در این مورد کاملن نقضِ غرض است، و در واقع بر هم خوردن این تعادل میانِ عالمِ دینی و بطن جامعه به نظر ابتدا اساسِ دین در مرحله ی بعد عالمانِ دینی و سپس مردمِ معمولی را موردِ آسیب قرار می دهد،به سادگیِ همین چند جمله،مقوله ی رواداری و بدست آوردنِ دلِ مردمان با بودجه های حکومتی و ابزارِ آن به هیچ وجه قابلِ جایگزینی نیست،و این بزرگ ترین نگرانی اولین رهبر و بنیانگذارِ حکومت است و خروج از آن بزرگترین انحرافِ غیرِ قابلِ بخشش در نزد خداوند،معصومین،مردم و تاریخ است،حال توجه شما را به موردی تقریبن مرتبط و به روز جلب می نمایم:
بزرگترین ظلمی که در حق حاج قاسم می شود انجام داد مصرف کردنِ نامشان است!به این معنی که انجامِ اقداماتی خلافِ میلِ اکثریتِ غالبِ مردمان به نامِ ایشان(مثلن محدودیت فضای مجازی)به همین راحتی حسِ مردمان از علاقه و خنثی و یا بی تفاوت و یا هرچیزی را به تنفرِ عمیق از ایشان و مرامشان(همه می دانیم که انسانِ روادار و مردم داری بودند)می انجامد، اگر من به جای خانواده ی ایشان بودم شدیدن برخورد می نمودم،این اقدام و تخریب با هزاران بنیاد،ساعت ها کارِ تبلیغاتی،بودجه و هیچ چیزِ دیگری قابلِ جبران نیست.
با توجه به اینکه خودتون گفتید برنامه رو ندیدید، برداشت من از نوشتههای شما، فقط و فقط تبلیغ برای حاج قاسم هستش، اینم بگم که من اصلا فکر نمیکنم قاسم سلیمانی یک انسان مردم دار بوده و کاملا برعکس خیلی هم با بسیاری از مردم دشمن بود و پدر کشتگی داشت.
در ضمن سالگرد کشته شدنش رو بهتون تسلیت میگم.
@@alikhadang7263 این از کم لطفیِ شماست و نامِ دیگری هم برایش انتخاب نمی کنم!اولن که واقعن برنامه را ندیده ام اما مبحثِ آن بسیار مبحثِ کار شده و تنیده در روحِ بشر است،در ایران نیز متفکرانِ زیادی در موردِ آن گفته و نوشته اند،آنچیزی که من نوشتم برایِ اهلِ فن کاملن واضح است و به عمقِ آن پی می برند حتی با وجودِ بسیار کوتاه بودن و احتمالن سوالاتِ دیگر برای روشنگری و در واقع توضیحِ پایین برای ملموس و به روز نمودنِ مبحث پیشین بود و شما کاملن در اشتباهید،و اینکه چرا چنین انتخابی نمودم دلایلی داشت که به دوتایشان اشاره می نمایم،اول اینکه همانگونه که گفتم بسته به روزهایی که سپری می نماییم و کسانی که به صورتِ جدی تر مخاطبِ آنند این استفاده کاملن ملموس و وارد است و دوم اینکه این استفاده و خیرِ دوطرفِ مانعِ سو استفاده و تحجرِ عده ای برای بستنِ فضایِ کار،تعامل،روشنگری،جهانی بودن و در بهترین کلمه تنفسِ مردمی مظلوم و رویدادهایِ تلخِ پس از آن شود و در آخر اینکه از نظرِ شما حاج قاسم دارای خصوصیتِ مردم داری و رواداری نبودند،و این مربوطِ به شماست اما نظرِ مرا در موردِ ایشان اینگونه شکل می دهد که:صحبتِ ناگهانیِ برایِ هر دو طرف با خانمِ گلشیفته فراهانی و یا نظراتی که در اجتماع(به رسمیت شناختنِ تفکراتِ دیگر) و سیاست به صورتِ واضح اظهار می نمودند و موجود است و یا علایقِ هنریشان و یا حتی طرزِ فکرهای متفاوت در فرزندانشان و تعدادی دیگر که البته کاملن وابسته به ارتباط و تعامل با انواعِ تفکراتِ دیگر و خارج از مرزها می بود،حال می بینید دوستِ من استفاده از مثالِ ایشان برای روشنگری چقدر به موضوعِ بحث وابسته بود!؟اگر این همه ارتباط را نادیده می گیرید پیشنهادِ محترمانه می نمایم که کمی عمیق تر در موردِ این مبحث مطالعه بفرمایید.
در مجموع شهیدی بسیار منطقی تر بود
اقاي أميري يك نابغه است
لطفاً برنامه بعدی را در بحث و تفاوت دین و مذهب قراردهید. همچنانکه علم فقط ریاضیات نیست، هنر فقط موسیقی نیست، دین هم فقط مذهب نیست.
علم، هنر و دین اعضای حوزه فرهنگ هستند و فرهنگ حوزه استغناست.
اگر علم حداقل دارد یعنی خواندن و نوشتن و حساب کردن دین هم حداقل دارد یعنی مطالبه عدالت.
آری کسی که حداقل علم را ندارد بی علم و بیسواد است و کسیکه حداقل دین را ندارد یعنی عادل نیست قطعاً بیدین است.
بیایید از حداقل شروع کنیم و بسوی حداکثر رویم یعنی بسوی کمال و هرگز ادعای کمال نکنیم چون غایتی لایتناهی است.
نگوییم دین ذاتا باطل است که آنگاه میتوان ادعای کم فرهنگ بودن نمود.
آری علم و هنر و دین ذاتا حقیقت گرا و روشنگرند ولی ریاضیات و موسیقی و مذهب میتوانند نادرست و دلخراش نیز باشند.
با فرض درستی مقایسه ی شما (که خیلی هم درست نیست) اشکال اینجاست که در حداقل علم (خواندن و نوشتن) تنش و بحثی وجود نداره، ولی نمیشه انقدر راحت از عدالت به عنوان حداقل دین نام برد. درباره ی عدالت هزاران ساعت و میلیونها صفحه بحث شده و هنوز بحث پرچالشیه. رهبران انقلاب اسلامی، انقلاب مسکو، انقلاب فرانسه، رهبر کره شمالی، اوباما، ترامپ، یهودی، مسلمان، مسیحی، جهان سوم، جهان پیشرفته و غیره نگاه های مختلف و گاهی متعارضی نسبت به عدالت دارن و همینجا نسخه ی شما باطل میشه. داعش هم دنبال عدالته. کدوم حداقل؟؟
شما فقط میتونی تصور و تعریف خودت رو داشته باشی. دین و مذهب فرایندهای تاریخی هستن و اگر بررسی کنید متوجه می شید بحث عدالت نقش کوچکی در این روند داشته. این غذا گندیده استاد، با سس و ادویه خوشمزه نمیشه. بی خیال.
ممنون از نظر شما و البته باید بحث عدالت و فرهنگ را گسترش دهیم:
تعریف عدالت: همگان دربرابر قانون یکسانند و همگان تابع قانونند.
قوانین جهانشمول مانند تحصیل پایه ای رایگان برای همگان
قوانین مکانشمول مانند قوانین مالیاتی متفاوت
و دین تابع قانون است نه برعکس یعنی قانون تابع دین باشد.
البته باز میگویم دین و مذهب متفات است و بحث نخست ایتدا شاید بهتر است که تعریف فرهنگ و اعضای آن باید باشد.
تاريخ دين ديگه گذشته….✌️
ی روانشناس لازم بود اینجا
لول. یک ساعت تناقض گویی. مبلغان تفکر لیبرالیسم با هزار تا پشتک وارو هم نمیتوانند این تناقصات را حل کنند.
وریا امیری خیلی کور و متعصب هست و حقیقت رو نزد خودش فقط می دونه. هیچ کدوم از حرفهاشم موجه نیست و فقط شعارهای ظاهری میده
کاش آقای شهیدی فقط حرف میزد و مفصل تر مباحثش رو مطرح می کرد
آقای شهیدی که مبلغ و ذوب شده در دموکراسی هست میگه عرصه عمومی باید باز باشه که همه حرف برند. ولی واقعیت این است که در کل اروپا که مصداق دموکراسی است عرصه عمومی برای حرف زدن مثبت در مورد نازیسم باز نیست.
هر وقت مشکل اروپا (که خودش تاریخ و میراث تجربه با دموکراسی دآرد) را با این تناقصات حل کردید, بیایید برای ایران نسخه بپیچید.
بنظر میاد آگاهی ندارید وگرنه میدانستید که نئو نازی ها امروز آزادانه در اروپا تجمع تشکیل میدهند و حتی تظاهرات میکنند و آشکارا حزب تشکیل میدهند و اتفاقا چند سالی هستش که راست گرایان افراطی بسیار بسیار دارند مقبولیت زیادی پیدا میکنند در بین مردم و در بسیاری از کشورها به قدری قوی شدند که حتی در انتخابات گاهی با اختلاف بسیار کمی نسبت با احزاب دیگر نتوانستند به قدرت برسند.بهتره قبل از گفتند یک چیزی حداقل یک جستجو در گوگل بکنیم که ساده ترین کار است.شاد و سالم باشید
@@pouyabagheri9587 شیوه سانسور در جهان غرب به کلی با مشرق زمین متفاوت هستش
@@باسیلبیزانسی لطفا چند تا از شیوه ها ی غرب رو میگید؟
@@pouyabagheri9587 بحث طولانی است و شوربختانه شب هنگام است و من قدری خسته ام وگرنه به طور کامل تر توضیح میدام(البته این را هم عالم همه چیزدان نیستم)
منطق سانسور در جهان سوم هنوز در زمان گذاشته مانده،یعنی هنگامی بخواهند مانع شنیده شدن حرف کسی شوند دهان او را می بنند و کلی نمی گذارند که حرف بزند؛این روش مبرهن چهره بدی از عامل سانسورگر به نمایش میگذارد اما در کشور های پیشرفته به دلیل جبر زمان سانسورگران مجبور شده اند روش های دیگه رو در پیش بگیرند،در این روش مانعی برای متوقف کردن حرف زدن آن شخص وجود ندارد،اما یک کاری می کنند که صدای او به گوش کسی نرسد و صدای آن فرد در گوش خودش بچرخد.مثلا فرض کنید در میان جمعی قرار داریم فردی در آن جمع هست که میخواهد حرفی بزند که باب میل ما نیست ما دو راه جلوگیری از شنیده شدن سخن آن فرد داریم:
الف)دهان او را با دستمان بگیریم و نگذاریم حرف بزند(شیوه جهان سومی)
ب)بلندگویی در کنار آن فرد بگذاریم که با نهایت قدرت حرف باب میل ما را پخش کند،صدای بلند بلند گوی ما صدای ضعیف آن شخص را در خود خواهد بلعید و کسی صدای آن نفر را نخواهد شنید.
منطقا روش دوم بهتر است،چون با این روش فرد سانسور شده نمی تواند ادعای محکمی بر مورد ظلم قرار گرفته شدن مطرح کند و مثلا بگوید که آنها نگذاستند من حرفم را بزنم من را سانسور کردند
@@pouyabagheri9587 فقط این را پیرو صحبت های قبلی اضافه کنم که در برخی موارد گاها سانسور به همان شیوه سخت قبلی انجام می شود مثلا در مورد نازی ها آنکه چاپ و فروش کتاب نبرد من آدولف هیتلر در بسیاری از کشور های اروپایی با ممنوعیت و محدودیت شدیدی روبرو است یا مثلا گمان کنم سال ۲۰۰۶ بود که مجری شبکه دولتی آلمان از روی تمسخر از مخاطبان برنامه اش پرسید این هیتلر جنایتکار در طول عمرش آیا کار مفید انجام داده بود،مخاطبان در جواب مجری در صفحه مجازی آن برنامه نوشته بودند چرا یک کار مفید داشت،بزرگراه هایی که ساخته بود برای حمل و نقل کشور مفید و کار آمد بودند
شاید باور نکنید مجری آن شبکه بخاطر همان حرفی که زده بود اخراج شد!
البته اکنون رفتار دولت آلمان با ۲۰۰۶ بسیار فرق میکند اما هنوز اون روح سانسور نازی ها بین سران آلمان قدرتمند هستش.
مذهب در ایران باید فقط در حریم خصوصی افراد باشد! دولت و قانون اساسی در ایران باید به دور از مذهب و کاملاً جدا از مذهب باشد چون دولت وظیفه دارد تا با همه شهروندان ایران به طور مساوی و بی طرف و به دور از مذهب رفتار کند!
باش تا اینطوری بشه. زمان شاه این مدلی نبوده الان که قدرت کامل دستشونه این مدلی بشه
سلام دورت
فکر کنم زمان برای هر دو مساوی بود.
دین باید تا دین افراد فرو بره
سوال می پرسی اما پرب جواب را می بندی ? می خواهی فقط خودت حرف بزنی و عقاید شیطانیت را در مخ مردم فرو کنی ? این کارتان یعنی اینکه ترسو هستید و سخنانتان ارزش بحث کردن ندارد ، چرا مثل یک مرد مناظره نکنیم ?
نگرانی بی بی سی از چیست که می توان از ادیان اسلام مسیحی ، کلیمی ، هندو، بودائی بار ها اسم برد ولی حتی یک بار نباید از دیانت بهائی مطلبی گفت ؟
آقای کریمی شما موافق این سیاست بی بی سی هستید ؟ اگر موافق نیستید چگونه می توانید این محدودیت را تحمل کنید ؟
مگر بی بی سی شعبه جمهوری اسلامی در لندن است ؟
دیگه هرکسی متوجه شده که بی بی سی حامی و دوستدار ماندگاری جمهوری اسلامی است دوست عزیز و اتفاقا خدا رو شکر کنید که درباره ی بهاییان صحبت نمیکنند چون من دوستان بهایی زیادی دارم و بنظر من ارزش بهاییان بیشتر از آن است که یک رسانه ی طرفدار جمهوری اسلامی بخواهد درباره ی آن صحبت کند
زرتشت بزرگ در ابتدا هست یادت باشه
اقای شهیدی همان برنامه دیانت بهایی را می گوید ولی اسم نمی برد
اصلا نفهمیدم چی شد !!
واقعا برنامه ازین مفیدتر نبود معلومه که دین باید به داخل خانه بره شما خودتون در لندن هستی کسی عقایدشو بهتون تحمیل میکنه با زور فکر کنم فقط چند کشورن که هنوز حکومت دینی دارند حکومت باید براساس قوانین باشه که برای زندگی امروز انسانها حرفی برای گفتن داشته باشن و حقوقشون رو ضمانت کنن دین چه حرفی برای دنیای امروز داره با کدام پا وارد مستراح بشیم؟
آقای امیری. تو غلط میکنی خودت رو حق می دونی و دین را باطل و خودت را صاحب انحصار داشتن و دانستن حق.
با همین استدلال دیندار هم حق داره خودش را صاحب حق بداند.
در این زمینه فرقی بین تو و دیندار نیست.