درود و سپاس بینهایت بر جناب استاد میعادگاه دل این اثر بینهایت عالی و جالب و ارزشمند و زیبا و دلنشین و خاطره انگیز و روحنواز و آرامش بخش و دلچسب و با حال و لذت بخش و جاودانی و محشر و معرکه ی بود روح حضرت مولانا همیشه شاد و یادش همیشه گرامی و جاویدان باد تا به ابد و در گوشه قلبهای ما خواهد ماند و هرگز فراموش نخواهد شد تا جهان پا برجاست سلامت و شاد و پایدار باشید با آرامش خیال روزگارتان بر وقف مراد حق نگهدارتان با یک جهان سپاس Oct, 6,2018
Mullana is Amazing, I started reading qulyat shams it made me crazy, so I stoped reading it. It was so powerful that I wanted to leave everything and go back to Afghanistan and live like a darwish. He also says in his book that “this book will make you leave your family all belongings and you hit to the mountains”. I stoped reading and I put away his books. AMAZING that’s all I can say.
Wah , both of you are #1 mashaAllaha , such a beautiful sense and soul touching and i can’t stop listening this , the background soft music and flute are amazing.🙏😘♥️👍👌🏻
خلق وخوی خوش وبرخوردوروش نیک ازبزرگترین موهبت وعطاهای ذات اقدس الهی پروردگارعالم ج بربنده گان میباشد. سعی کنیم درهرمقام ومنصبی که قرارداریم چه درمحل کاروچه درمنزل باهمنوعان همکاران زیردستان اعضای خانواده طبق روش بزرگان عرصه علم وفرهنگ وادب ازبدوخلقت تا حالاحسن خلق اخلاق نیکووبرخوردمحترمانه داشته باشیم .واگرخدای نخواسته صفت مذموم وخلق وخوی وروش بدوناهنجاری بمایان موجوداست سعی کنیم که ازخوددورکنیم زیراکه آن بندگران است هم بردل وهم بر پای زیراکه انسان بدخوی همیشه دررنج وعذاب بزرگ باشد ومردمان ازوی به رنج گرفتار ، شخص نیکخوی ونیک روش وخوش اخلاق عزت وفوزوفلاح ورستگاری درهردوجهان برایش باشد، درین جهان نزدهمنوعان ومردم ودرآن جهان باقی پیش ذات اقدس الهی .
ای کاش مانند مولانا بلخ رومي حنیفي وشمس الدین تبریز شافعی مي اندیشیدي . هره ورځ دسیم اوزر دنوم او نښانو دپاره دابلیسانو په ځولانو کي یاست . په خپرونو کې انګیرنه مو دناپوهان او غدارانو په خدمت کې ده , له بده مرغه . په درنښت او مینه نه شمس او نه مولانا اندونه ستاسو په ځګرونو کې دي . نفرین بر ګوینده این رسانه چون شمس ومولانا را وسیله هوا وهوس ونام خود ساخته .
چه ذیباه خواندید ،🙏کسی به من لطف کند بگویید که بایزید کی بود ودر بارهٔ هر دو مقام چه گفت که دنیای مولانا عزیز تغییر کرد ،من درست نه گرفتم آنقدر فهمم درکش را نکرد ، روز چند بار در وقت درایف بلند میشنوم و خیلی تحت تاثیرش رفته ام ، با انتخاب اشعار تصوفی که شما نموده اید و همچنان دکلمه‌های خواهر و برادر دیگر ما که به نام زمزمه های شب هنگام است گاه گاه ی میشنوم معلوم میشود که من هم ازین دنیا ه به سوی پروردگار م در پرواز آماده. هستم .باز هم از هر دویتان خیلی خیلی جهان سپاس و شامل رحمت خدا باشید 🤲🏻💕
Listening to the story of Mawlana and Shams I am sure will help Pete Buttigieg. At least his choice of marital status will not be an obstacle to vote for him.
What do you mean?After listening to such a powerful piece this is what you took out of it? Shams was the teacher and guide that helped Maulana shatter his ego self and awaken to his real self. The reason Maulana's message is lasting for so many centuries is because his words come from a realm much deeper than his surface self.
@@orangeteam2 akheh khejalat namikashid shoma besawad va aghab mondeh az hameh cheez....ba ien zabane kamelan mozakhrafe dari mikhayen moulana Afghani boodeh..?? Khyli por ro hasteed.....khanome aagh ,agar ketabhay zabane Farsi namiood dar Afghanistan hamhe motlaghan besawad boodid.....yak omre ke az Hend ,Iran, va ba mamalike dege moseeghee,ghaza.......copy mikoneed....base dege....Aya khodat ya afghni dege ashare moulana ra tafseer va tahlil mitonee...???? Waghean ke
حضرت ناصر خسرو یگانه عارف پاکباز و شاعر شرین سخن بود که این لفظ گرانبها و قیمتی را در صفت و توصیف کردن پادشاهان بی عقل و مغرور ، هم از عصر خود و هم از پادشاهان خودخواه مغرور و بی ارزه معاصر گذشته مورد استفاده قرار نداده است. این مرد بزرگ و عالی همت تنها در ثنا و صفت خداوند ج حضرت محمد ص حضرت علی علیه السلام و خلفای فاطمی که از آل رسول ص و اولاده علی ع که فاطمی نصب مباشند این لفظ شرین ادا کرده است
هموطن عزیز : ناصر خسرو شاعر بزرگ و ماندگار بود اما شاعر عارف نبود زیرا عارف یک اصطلاح خاص و تخصصی است که بر شاعران معین دارای درک و سبک و سروده های عرفانی باشد که بر شاعران امثال ناصر خسرو و کسانی از این دست نتوان عارف گفت . او یک شاعر حکیم مبلغ دینی و بیدار گر روز گار خود بود . امید که در آینده در نظر داشته باشی .
@@hamraz8902 هموطن عزیز ، ناصر خسرو هم یکی از عرفای عصر خود بود . هر شخصیتی که از عالم نادیدنی سخن راند عارف است . زیرا دو عالم موجود است . یکی عالم دیدنی و دیگر عالم نادیدنی . عالم دیدنی را ما میتوانیم به چشم سر ببینیم ، اما عالم نادیدنی به چشم سر دیدنی نیست . ناصر خسرو از عالم نا دیدنی هم سخنانی رانده است . البته شما از آثار ناصر خسرو به قدر کافی معلومات ندارید . اگر دارید پس قبول ندارید . از هزاران سخن عرفانی ناصر خسرو تنها به این نکته توجه کنید و تفکر و تعقل خود را به وجه درست آن به کار اندازید ، آنگاه شما خواهید اقرار کردید که بلی که ناصر خسر بدون شک عارف شاعر بوده است . این از هزاران یک نمونه آن است : بالای هفت چرخ مدور دو گوهر اند کز نور هر دو ، عالم و آدم منور اند.. این قصیده را تا آخر ادامه بدهید تا بدانید که ......... خدا یا عرضُ طول عالمت را توانی در دل موری کشیدن نه وسعت در درون مور آری نه از عالم سر مویی بریدن ادامه دارد . بعضی معما های دارد که هر کس نمی تواند از معنای بویی ببرد . آن چیست یکی دختر دوشیزهٔ زیبا از بوی و مزه چون شکر و عنبر سارا زو بوسه بیابی اگر او را بزنی کارد هر چند تو با کارد بوی آن تن تنها چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد مانند دو کاسه که بود پر ترحلوا
@@marikhsky سلام و سپاس هموطن ارجمند : تشکر که از خودم کرده بیشتر معلومات داشتید و اشاره کردید که بنده با اثار و افکار ناصر خسرو اشنایی ندارم و کمتر معلومات دارم. بنده هم زیاد ادعای دانایی و اگاهی ندارم ولی بعنوان یکی از شیقتگان و راهیان دانش و معرفت جهانی و اسلامی در کنار سایر کتاب ها و اثار بزرگان فرهنگ و معارف جهان اسلام اثار از دانشور بیداگر و شاعر حکیم و خرد ورز ، مبلغ جسور و سیاح و حجت هفت جزیره خراسان را اندک مطالعه و ورق گردانی نمودم .مانند : وجدین ، زادالمسافرین ، جامع الحکمتین ، سفر نامه ، خوان الااخوان ، روشنایی نامه و سعادتنامه منصوب به ایشان وکلیات اشعار شان و ... افتخار انرا دارم که در کنار طبع و نشر بیشتر از بیست عنوان کتاب با تهیه و مقدمه شاگردانه ام در نشر کلیاتش بجز زبان فارسی در بیرون از کشور سهم داشتم . اینچن در زمینه سفر نامه شان مقاله نگاشتم . همینطور بر پایه مطاله اثارش برای اولین بار دو اثر ش را پیدا و معرفی نمودم که تا انزمان در هیج اثر دانشمندان داخلی و خارجی معرفی نشده بود حتا استاد دبیر سیاقی و دکتور مهدی محقق و دگران در این زمینه اشاره نکردند و اولین بار در کنفرانس بین المللی هزارمین سالگرد شاعر در ضمن به تصویر کشیدن نقشه پنج به هشت متری مسیر سفر هایش در این نقشه و تمام مسیر های سفر کرده اش از بلخ تا افریقا و مصر و مکه و ایران و ... با تمام اثار و مکان های رفته را بشکل نقاشی و تصویری اماده و چندین روز در سالون کنفرانس مورد بادید دانشمندان جهان بود که بیشتر از یکصد و پنجاه نفر دانشمدان شرق و غرب شرکت نمودند . کشف این دو اثر و معرفی دقیق چند مکان مجهول جغرافیایی سفر نامه و مورد بحث دانشمدان در این کنفرانس مورد تشویق دانشمندان قرار گرفت بخصوص استاد مهدی محقق ، دبیر سیاقی و یک بانوی دانشنمد اریایی نویسنده کتاب لعل بدخشان و دگران که صحبت های با این دانشوران بزرگ داشتم ... . و اینکه برای درک بهتر مسیر سفر های شرقش چند کشور اسیای میانه و ایران و چندین بار در ولایت بدخشان و ولسوالی زیباک و اشکاشم و جرم یمگان و تا نزدیک چترال و گلگیت و ... رفتم و کشفیات های نو از مزار خواهر و خواهر زاده و برادر زاده اش و مریدان و شاگردانش و ... کردم البته مزار برادرش سلطان ابوسعید در بهار ک معلوم است و هنوز کار و تحقیقم ادامه دارد باشد در زمان و فرصت دگر که اینجاه جای بحث و خود نمایی نیست در صورت نیاز و علاقمندی تماس شخصی ام را خدمت شما ارایه مینمایم اما بر گردیم سر ناصر خسرو بلخی : برادر عزیز : در علم و اصول تحقیق و پژوهش یک اصل و روش قبول شده قرار دارد که اکتر علما و دانشمندان همان ساحه اجماع نظر دارند و مورد قبول همگان قرار دارد . ما بر اساس احساس و باور قلبی و شخصی نمی توانیم خلاف مسیر اب و اجماع محققان حرکت و نظر دهیم . اما دانشمندان و محققان ادبیات و رجال و مشاهیر بر اساس سبک شناسی و جهانبینی و دسته بندی شعرا یک معیار و اصطلاحات خاص و فنی را قبول کرده که مورد تایید همگان است نگاه و نظر منو خودت چندان نقش و تاثیر در این زمینه ندارد . اما اگر می گویم که ناصر خسرو در کنارش سعدی و فردوسی و دقیقی نطامی و انوری و ... اینها شاعران عارف نبودند ، به معنای این نیست که چیزی از مقام رفیع این سلاطین سخن کاسته شود شاید بهتر بدانید که اولین شاعر عارف حکیم سنایی غزنویست که تقریبا یک صده کم و زیاد بعد از ناصر خسرو چشم به جهان گشود . یعنی از این زمان به بعد است که اصطلاح شاعران عارف وارد حوره تحقیق و ادبیات قرار گرفت و کسانی مثل عطار و مولوی و عراقی و حافظ و ... به سبک و دایره شعرای عارف وارد شد . بلی اینکه ناصر خسرو و اکثر شعرای قصیده سرا اغاز سخن شان را بنام خدا و پیامبر و خلفا و و امامان و پادشاهان اغاز میکند این از ویژه گی های سبک قصیده سرایی است که از خدا و ...اغاز و پادشاهان د امیر زادگان جنگ ها و فتوحات شان حسن حتام می بخشد . اینکهزناصر خسر از قدرت و هنر شاعری و قصیده سرایی و دانس قدرت کوبنده بیان شاعر تواناست کاملا موافقم . اما ارجمند برادر حکیم طوسی هم با ان بزرگی اغاز سخن را بنام خدا و پیامبر و خلیفه و سلطان محمود شروع کرده و حسن ختام بخشیده اما نمی توان گفت که شاعر عارف است . ولی چیزی از مقام این بزرگان سخن کاسته نمی شود . شاعران عارف به انهای اطلاق میشود که اکثر اشعار و جهانبینی شان در همین زمینه باشد مانند سنایی و مولوی و عراقی و عطار و حافظ و... کلا از شعرای کلاسیک تا امروز بیت ها قطعه ها و غزل های دارند که رگه ها و نشانه عرفانی دارند چون همه انها پیوند با قران و خداشناسی و دین داند . با وجود همه اینها در جابحایی و دسته بندی علمی و معیاری انها ما نمی توانیم ار پیش خود موقعیت انها را دگر کنیم . اینکه ناصر خسر شاعر خرد ورز توانا مانند همه شاعران مسلمان دیندار و خدا پرست و پیامبر دوست بود شکی نیست . اصطلاح عارف را حتا بر رودکی پدر شعر فارسی و خیلی از شعرای دگر بر اساس سبک و جهانبینی معین داده نمی توانیم . بهتر است کتاب هفت جلدی ذبیح الله صفا تاریخ ادبیات ادوارد براون ، شعرالعجم نعمانی ، سبک شناسی بهار و خانلری و تزکره های دیروز امروز را مطالعه نمایید اگر جایی از ناصر خسرو و در کنارش فردوسی و انوری خاقانی و .. بعنوان شاعران عارف .نام برده است معرفی نمایید ممنون میشوم . عالم شعر و شاعران عالم کشف و شهود و خیال است گاهی در عالم خیال شاعران به نکاتی اشاره و تکیه مینماید که به تعبیر شما عالم دیدنی و نادیدنیست که چنین اشاراتی حتا در سرایش شاعران غیر عارف هم دیده میشود . ولی دلیل بر عارف بودن شاعر نیست . اگر چنین نکته و اشارات را ملاک عارف بودن بگزاریم پس میشود اکثر شعرا را شاعر عارف بنامم . در حالیکه ملاک محققان و پزوهشگران چنین چیزی نیت . حتا اصطلاح شاعر عابد و زاهد هم ملاک و معیار های فنی خود را دارد . درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر اوری چرخ نیلوفری را . امید که فهمانده توانسته باشم . باید یادرس شوم که نوشته نه تنها به پاسخ خودت است بلکه شاید دوستان دگر هم بتواند از این اشارات و ظرافت های ادبی و تخصصی استفاده نماید . اگر کمی وزکاستی های در پس و پیش و پریدگی حرف ها باشد ببخشید چون در تلفن نوشتن مشکل است . موفق باشید . چشم انتظار پاسخ زیبای شما موفق باشید .
@@hamraz8902 هموطن عزیز اگر شکسته نفسی نشود شما نسبت به من به مراتب دانش اندوخته اید . من تنها دو آثار حکیم بزرگ را مطالعه کرده ام یکی وجه دین و دوم خوان الخوان . دیوان اشعار را اندک اندک مطالعه کرده ام . در قسمت نظریات و کامنت شما در بعضی از نکات که ذکر شده شما راضی استم و در بعضی از آن ها راضی نیستم . شما ذکر کردید که اگر حضرت عطار ، حافظ ، سعدی و فردوسی را عارف حساب نکنیم از مقام و جایگاه شان چیزی کاسته نمیشود . این حرف شما کاملا درست است . لیکن اگر ناصر خسرو ، حافظ ، خیام ، عطار ، سعدی ، فردوسی را عارف ربانی و یا عارف شاعر و یا به طور خلاصه عارف حساب کنیم باز هم کدام کمی ، کاستی و یا برعکس برتریی از حد بیش قایل نشده ایم . ببخشید برادر عزیز که همین حالا جایی رفتنی شده ام ، ممکن چندین ساعت طول بکشد ، وقتی بازگشتم به گفتنی هایم ادامه میدهم . با عرض معذرت
@@ahmadsafari8181 I am talking about love being the fabric of the divine, the only truth. So when it is focused to, and through people, then the gender is irrelevant. Love is what we called God, and God has and knows no gender. Moulana in love with Shams? YES... that is great news to celebrate for eternity. They were of the same gender? YES, but who cares? Their love was a personal thing between them, so let that be. Their love resulted in global awareness of self and of the divine, celebrate that.
حضرت ناصر خسرو بلخی میفرماید. : من آنم که در پای خوکان نریزم مرین قیمتی در لفظ دری را این لفظ گرانبها و قیمتی نباید حیف و میل چاپولوسی های دربار پادشاهان مغرور خودخواهنان و ظالمان بی ارزه شود. ادایی این لفظ شرین و دوست داشتنی تنهاو تنها لیاقت و زیبنده گی ثنا و صفت خداوند و در توصیف انبیا و اولیای خداوند در ثنا و صفت سرور کاینات حضرت محمد ص و در ثنا و صفت شاه اولیا حضرت مولا علی مرتضی و در ثنا و صفت پنج تن پاک یعنی اهل آلبیت حضرت رسول ص و در ثنا و صفت ایمه طاهرین یعنی امامان پاک از آل رسول اکرم ص و از اولاده امام اول شیعیان حضرت علی علیه السلام که جهان هیچگاه و در هیچ عصری از وجود مبارک این امامان پاک و بزرگ خالی نمی باشد ، دارد . ادایی این لفظ شرین فارسی دری یعنی گوهر قیمتی لیاقت مردان بزرگ عارفان حق و دوستداران حقیقی امامان طاهرین را دارد. . حضرت محمد ص فرموده است . حدیث مبارک. :. او خلت العرض من امام ساعه لمادت باهل ها . یعنی اگر جهان از وجود امام یک لحظه و یا یک ساعت خالی شود جهان و اهلش نابود میشود . آن امام پاک بزرگ از آل محمد ص است .
@@khaliqmir5844 خداوند از روز ازل اولاد آدم ع را بر دو گروه تقسیم کرد ، یک گروه را اهل قبول می نامند که بر نبوت ، وصایت ، ولایت و امامت معتقد ، پَیرو و فرمانبردار استند . و گروه دیگر را نا قبول می نامند که تنها بر نبوت ایمان آوردند . دین اسلام که به هفتاد و دو فرقه تقسیم شده است ، یکی از پیشگویی های حضرت محمد ص بود . (( بعد از من ، اُمت من به هفتاد و دو گروه تقسیم میشود ، و ازین هفتاد و دو گروه فقط یکی از ینها نجات می یابند . )) یعنی حضرت محمد ص از باطن آگاه بود و میدانست که مسلمانان بعد از رحلت آن حضرت دچار وسوسه ها ، بدعت ها ، غفلت از اوامر و توسعه های حضرت محمد ص میشود که باعث فرقه فرقه شدن دین اسلام میشود . همین بود که با غلط تفسیر کردن بعضی ایات قرآنی و همچنان با نادیده گرفتن احادیث نبوی حضرت محمد ص که در فرقه فرقه شدن دین اسلام تأثیر به سزایی داشت ، دین واحد و یکتای اسلام را به شاخه های مختلف تقسیم کرد . این مانند آن است که فرزندان بعد از نبود پدر شان هریک در اثر نادانی ، غرور ، خودخواهی ، سود جویی ، کلان کاری ، نافرمانی ، از وارث و اختیار دارِ که از طرف پدر انتخاب شده است پیروی نه کرده و هر کدام شان به راه های جداگانه روان میشوند . که این عمل نه در نزد خداوند و نه در نزد خلق پسندیده نبوده و در ضمن باعث ضعیفی و ناتوانی ، نفاق و بد بینی همین فرزندان میشود . البته بعد از زمان حضرت محمد ص مسلمانان دچار مشکلات ، نابسامانی ها ، نفاق ، زدوخورد ها ، بیرحمی ها ، خودسری ها ناتوانی ها ، شک و تردید ها ، گرفتار بدعت ها ، سردرگمی ها ، وسوسه ها ، بی دانشی ها و گمراهی ها شدند که حتی در همین عصر به چشم دیده میشود . در فلسطین ، لیبیا ، عراق ، یمن ، سوریه ، افغانستان ، برمه هندوستان ، پاکستان ، سودان ، بوسنیا ، چیچین ، در اروپا ، در امریکا ، نایجیریه ، در چین ، آب های مدیترانه ، کمپ های یونان ، کمپ های ترکیه ، حالت بدِ مهاجران مسلمان در کشور های مسلمان ، قتل و مسلمان کُشی در بین خود مسلمانان ، ترور ، قتل و کشته شدن مسلمانان توسط یهودان ، امریکایی ها هندیان ، چینایی ها ، اسراییلی ها حتی توسط عرب های سعودی که همسایه در به دیوار خود (یمن) را به پرتگاه نابودی برابر کرده است . از همین خاطر بود و از همین خاطر است که حضرت محمد ص میخواست تا امتان اش پیروی از رهنمایی های حضرت علی ع و فرزندان طاهرین اش که در هر عصر و زمان برای نجات دنیا و آخرت مسلمانان میکوشند نماید . متأسفانه مسلمانان امر و فرمان پیامبر خدا ج را نادیده گرفتند و دست از دامان پاک اولاده پیامبر خدا ج کوتاه کردند که از همان به بعد مسلمانان به بد بختی های گوناگون گرفتار شدند . از همین خاطر حضرت محمد ص دَین خود را از گردن خود خلاص کرده حضرت علی ع را جانشین خود تعین کرد تا امتان اش با پَیروی از رهنمایی های مبارک علی ع از ظلم ظالمان ، از ستم کافران ، از برادر کُشی ، نفاق و مسلمان کُشی با تحریک بیگانه گان در امان بوده از دوزخ دنیا نجات یابند . امروز پُر قدرت ترین کشور های جهان مانند امریکا ، شوروی ، انگلستان ، جرمنی ، فرانسه ، کانادا ، پاکستان ، هندوستان ، تاجکستان ، مصر ، سوریه ، تانزانیا ، یوگاندا ، امارات عرب ، کینیا ، مالی ، موزمبیک ، مالیزیا و چندین کشور های در حالت رشد مسلمانی و غیر مسلمانی سر تعظیم و احترام در حضور (( شهزاده کریم ، آقا خان چهارم )) فرود آوردند . بخاطریکه (( آقا خان )) چهل و نهمین امام و پیشوای اسماعیلیان جهان که اولادهٔ حضرت علی ع و از ذریعه پاک حضرت پیامبر محمد ص ، یعنی فاطمی نصب ، و از خانواده پنچ تن پاک یعنی اهل و بیت رسول ص میباشد و در بسیاری از کشور های اروپایی ، امریکا ، کانادا و کشور های افریقایی هم از کشور های مسلمانی در آسیا و افریقا و هم در کشور های غیر مسلمانی به طور آشکار در کانفرانس ها و در پارلمان های دولتی خود را چهل و نوهمین امام اسماعیلیان دنیا اعلان کرده است . چرا شدند ؟؟؟؟ بخاطر اینکه : آیات قرآنی و احادیث حضرت محمد ص و حتی سخنان خوب و بدِ ما و شما آدمیزاده ها و بلاخره از تمام بشریت از لحاظ تأثیر گذاری در رَوِش و رفتار مردم یک جامعه و همچنان در رَوِش و رفتار یک شخص به دو شکل تقسیم شده است . اول : بعضی آیات قرآنی است مستقیم به عوام الناس یعنی به خلق (بندگان خدا ج) نازل شده است . یعنی با شنیدن و خواندن این آیات مبارک خلق خدا ج (بندگان) تحت تأثیر قرار میگیرد و یا برعکس در بعضی مردمان کاملا بی تأثیر میشود . کسانیکه تحت تاثیر قرار میگیرند اهل قبول نامیده میشوند ، یعنی مسلمانان که به آیات قرآنی ایمان آوردند از اهل قبول حساب شدند . دوم : بعضی آیات قرآنی است که مخصوص به یک شخص حضرت محمد ص نازل شده است . درینجا بندگان خدا ج ازین آیات مبارک بی بهره است ، اما دانستن این آیات مبارک به بندگان خدا ج شرط است ، یعنی بندگان خدا ج ازین آیات هم باخبر باشند و هم معنی این آیات را بدانند . مثلاً یکی از آیات قرآنی که به حضرت محمد ص نازل شده است چنین است . قول و تعالی : یا ایوالرسول بلغ ما انزل الیک من الربک و الم تفعل فما بلغت رسالت هو والله یعصمک من الناس . یعنی ای رسول ابلاغ بدار آنچه از الله بر تو نازل شده است و اگر به خلق رسانی ادای رسالت نه کرده ای و خدا ترا از شَرِِّ مردمان محفوظ خواهد داشت . این آیت مبارک در خُم غَدیر نازل شد ، درینجا حضرت محمد ص دست حضرت علی ع بالا کرد و به مردم اعلان نمود که : هر کسی را من مولایش استم ، بعد از من علی مولایش است . حدیث : (( مِن کُنّتَ مَولا هو فَهذا علیاً مَو٘لا )) . در جای دیگر حضرت محمد ص فرموده است . حدیث : (( اَنا و علی مِن نُورِ واحِد )) . یعنی من و علی از نور خدایم . در جای دیگر فرموده است . حدیث : (( اَنا مدینهّ العلمِ وَ علی بابُها )) . یعنی من شهر علمم و علی دروازهٔ آن شهر است . یعنی اگر کسی بدون دروازه از جای دیگری داخل شهر شود ، حکومت آن شخص را مضنون و جاسوس دانسته محکوم به زندان و یا مجازات میکند . در دین اسلام هم اگر مسلمانی بدون از رهنمایی علی ع از کدام جای دیگری داخل شهر علم محمد ص میشود ، خداوند و پیامبرش آن بنده را مورد باز پرس قرار میدهد .
@@khaliqmir5844 آقای خالق میر در پایین کامنت مرا بخوان و سر ات را در گریبان ات کن و خوب هوشیارانه توجه کن شاید در دانش ات اندکی اثر مثبت بگذارد ، و اگر نگذاشت ، از دست ات پناه بر خدا می برم . خداوند از روز ازل هر چه که برای ما آدم ها داده است پس نمیگیرد . جز اینکه حضور خداوند دست دعا بالا کنیم تا جهل و نفس ما را از ما دور کند که باعث نجات و سعادت ما شود . حالا آن ابزار عبارت از عشق ، عقل ، نفس و جهل است . این چهار در وجود همه آدم ها موجود است اما ، به خود آدم ها مرتبط است که کدام اش را انتخاب میکند ؟؟؟؟ منزلت عشق بلند ترین آنهاست ، بعد عقل است ، بعد ، نفس است و آخر جهل است . ازین چهار هر کدام اش قوت گرفت به همان حشر می شویم . هر کدام این ها از خود نشانی و علامه دارد . عشق ، عاشق را به معشوق اش که خداوند است مشغول میسازد ، که نه از عالم خبر دارد ، نه از آدم خبر دارد ، نه از دنیا خبر دارد ، نه از عقبا خبر دارد . عاشق دیوانه است . با خود و با خدای خود در گیر است . اما دنیا و لذات دنیا آدمی را از مقام اش منحرف میسازد . خداوند نمی خواهد که قلب بنده گان اش از تنفر ، تعصب ، بد نگری ، کینه پُر باشد . زیرا که قلب آدم ها گذرگاه خود خداوند ج می باشد . شعر در گیر و دار دنیا ، عالم تمام غرق است دیوانه تا به زانو ، هوشیار تا بفرق است بسیار نشانی های دیگر دارد که همینقدر فعلا کافیست. یعنی عشق آتش است ، تا مثل آتش نسوزیم با عشق همسفر شدن غیر ممکن است . گمشکو از عشق باید سخن نگفت . با آتش بازی نمی شود . عقل ، را هم نشانی ها و علامت ها است . عاقل هیچگاه با جاهل زور آزمایی نمی کند ، حتی اگر جاهل ناتوان باشد ....... کار عاقلان همیشه اول و آخر آن ، شروع و ختم آن ، دخول و خروج آن را به دقت می سنجد . یعنی نا سنجیده و بی تحمل سخن نمی گوید . عاقلان به خوب و بدِ کسان غرض ندارند . یعنی اشتر دیدی ؟؟ نه ندیدم . از عاقل هم همینقدر بس است وگرنه خیلی نشانی ها و علامت ها است . نفس . از نفس هم زیاد نشانی است . نفس حیوانی ، نفس شیطانی ، نفس انسانی ، و نفس ملَکی... نفس حیوانی : خوردن ، خوابیدن ، گوز زدن ، گ کردن و ش کردن ، ش راندن نفس شیطانی : جنگ انداختن ، تعصب ، خشم ، قهر ، بد بینی ، حسادت ، کبر کردن ، لاف زدن ، دروغ ، حسادت ، فحش ، دشنام ، شهادت ناحق ، فریب . همینقدر کافیست . وگرنه بسیار است . نفس انسانی : خوش بینی ، کمک کردن ، غریب نوازی ، سخاوت ، رحم ، طاقت ، انصاف ، همدیگر پذیری ، حق بینی همینقدر بس است ، وگرنه بسیار است . نفس مَلَکی : مَلَک هیچ نفس ندارد . یعنی اگر انسان بکوشد و به ارادهٔ خود مستحکم باشد و از ناتوانی های جسمانی نترسد ، از مرگ نترسد ، لذات و خواهش های نفسانی مثل ثروت ، دارای ، شهرت ، قدرت طلبی ، شکم پروری و شکم پرستی را طلاق دهد ، به مَلَک تبدیل میشود . جسم اش نمی میرد بلکه نفس اش خشک شده از بین میرود . آنگاه هر وقتی که بخواهد پرواز میتواند. شیخ بایزید بسطامی گفت : سی سال است که نفس ام از سیب بسطام محروم کردم . به تذکره الاولیای عطار..... همینقدر بس است . وگرنه خیلی است. جاهل : علامت جاهلان هم بسیار است . جاهل از علم حقیت بی خبر است ، جاهل تاریکی را روشنی می پندارد و روشنی را تاریکی می پندارد و از جهل خود کاملاً بی خبر است . جاهل در بین بلندی و پستی ، انجام و آغاز ، درون و بیرون ، خویش و بیگانه ، نیکی و بدی حلال و حرام ، حق و باطل ، نور و ظلمات ، رحم و ستم ، خواب و بیداری ، زندگی و مرگ ، دانایان و نادانان ، اسلام و کفر ، جنگ و آشتی فرقی نمی بیند . شعر : از حضرت عطار ز جاهل گریزنده چون تیر باش نیامیخته چون شکر و شیر باش خواجه عبدالله انصاری سحرگه ، در یکی از مناجات های خود از خداوند خواسته بود که : اللهی از چیزی که خیلی می ترسم غرورِ نادانی است ، یعنی هم نادان باشیم و هم مغرور . شما ما را رافظی خواندید و بعد گفتید که در دوغ مگس یا مگس در بین دوغ . آزار ما به هیچ کسی نرسیده . نه کسی را کشتیم نه مال کسی را دزدیدیم ، نه حق کسی را خوردیم . بی آزار زندگی کردیم چرا ما اسماعیلیان را بد می بینید ؟ من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کشت حضرت حافظ
حضرت مولانا محمد جلالدین بلخی افتخار افغانستان عزیز مان و تمام پارسی زبانها
بسيار خوب وعالى ، هزاران دوردبر روح پاك مولانا بلخى بزرگ .جهانى سپاس از شما .
بسیار اعلی بود جزاک الله
بانو مريم عزيز صداي زيبا و دلنشين تان محشر ميكند 🌺🌹💓 از برنامه جالب و دوست داشتني تان متشكريم ،،، درود بر شما🌷
مرسی از اینهمه احساس لطیف منو بردید به هفتصد سال پیش🌹🌹🌷🌷🍀🍀💞💞💓💓💙💙
سپاس از برنامه آموزنده و سخنگوی شیرین زبان بانو مریم اسحاق عزیزی
صداى هردوشان خیلی قشنگه ، خدا هردوتا را حفظ کند
بسیار عالی. ای کاش مولانای بزرگ بار دیگر بیاید
بیاد چیکار می‌کنه چه سودی داره بگوووو
استاد قاسمی صاحب خدا عمری بیشترنصیب کند.
درود و سپاس بینهایت بر جناب استاد میعادگاه دل این اثر بینهایت عالی و جالب و ارزشمند و زیبا و دلنشین و خاطره انگیز و روحنواز و آرامش بخش و دلچسب و با حال و لذت بخش و جاودانی و محشر و معرکه ی بود روح حضرت مولانا همیشه شاد و یادش همیشه گرامی و جاویدان باد تا به ابد و در گوشه قلبهای ما خواهد ماند و هرگز فراموش نخواهد شد تا جهان پا برجاست سلامت و شاد و پایدار باشید با آرامش خیال روزگارتان بر وقف مراد حق نگهدارتان با یک جهان سپاس
Oct, 6,2018
درپناه حق تعالی باشید واقعا برما تشنه گان جحره بود و زیبا سپاس
بسیار عالی سرفراز باشید
دیر اعلا خدای بخشلی مرحوم مولانا د خلیج حاکم او مخدوم دی د قیامت تر ورزی
درود بر مولانای جان
Mullana is Amazing, I started reading qulyat shams it made me crazy, so I stoped reading it. It was so powerful that I wanted to leave everything and go back to Afghanistan and live like a darwish. He also says in his book that “this book will make you leave your family all belongings and you hit to the mountains”. I stoped reading and I put away his books. AMAZING that’s all I can say.
Sehr geehrter Dankegut sehr gut Danke یتوب‌اینترنت عالی
بسیار زیبا و دلنشین -تشکرات فراوان
بسیار عالی برادر عزیز تشکر میکنم واز خواهر عزیز نیز تشکری میکنم با سپاس از نشر این برنامه خوب تان ممنون
عالی موفق باشید
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گردی مبتلا کن
روحت شاد مولاناجلاالدین محمد بلخی
یعنی یه قول دو قول
خواهر نازم،،
بسسسسسسسسیالی عالی،
واقعا اواز دلنشین و شرین دارید ، موفق باششششید
Lol
Wah , both of you are #1 mashaAllaha , such a beautiful sense and soul touching and i can’t stop listening this , the background soft music and flute are amazing.🙏😘♥️👍👌🏻
واقعاً لذت بخش بسیار عالی!
عالیست موفق باشید.
Parsi is so amazing, and they way these two people are pronouncing it is perfect 👌
دلنشین و شیرین
بسیارزیبا ودلنواز.سربلند وشادمان بمانید
Милати пок астем мо песрсй забнхои дуньё мо милатро душманхо барои ин поки ва бо маданияту илму, дини поки ислом нест мехоханд кунанд, лекин мо милат дар замин мемонем душманро Аллох нест месозад
Sehr geehrter Dankegut sehr gut Danke. Sehr gut Danke
ما همگی از انها فقط شنیده ایم و خوانده ایم.. اینکه چه فکری در سر داشتند ما نمیدانیم.. پس قضاوت نمیکنیم که اشخاسی بودن، منفی یا مثبت ان را خدا میداند
جهان عرفان عجیب جهان است
هرکی تو را شناخت جان چی کند
فرزند و حیال خانو مان چی کند
دیوانه کنی هر دو جهان اش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چی کند
سلام چرا اين برنامه‌ها را ادامه نمی دهید
جانم بابه جانم معنای صدای تو دوست دارم
درود بر پارسی
دِهه, چه معنی دره؟ دورود به فونانی
بسيار زيبا.
بزرگترین ومرموزترین افرینش جز مولانا نیست.
خلق وخوی خوش وبرخوردوروش نیک ازبزرگترین موهبت وعطاهای ذات اقدس الهی پروردگارعالم ج بربنده گان میباشد. سعی کنیم درهرمقام ومنصبی که قرارداریم چه درمحل کاروچه درمنزل باهمنوعان همکاران زیردستان اعضای خانواده طبق روش بزرگان عرصه علم وفرهنگ وادب ازبدوخلقت تا حالاحسن خلق اخلاق نیکووبرخوردمحترمانه داشته باشیم .واگرخدای نخواسته صفت مذموم وخلق وخوی وروش بدوناهنجاری بمایان موجوداست سعی کنیم که ازخوددورکنیم زیراکه آن بندگران است هم بردل وهم بر پای زیراکه انسان بدخوی همیشه دررنج وعذاب بزرگ باشد ومردمان ازوی به رنج گرفتار ، شخص نیکخوی ونیک روش وخوش اخلاق عزت وفوزوفلاح ورستگاری درهردوجهان برایش باشد، درین جهان نزدهمنوعان ومردم ودرآن جهان باقی پیش ذات اقدس الهی .
ای کاش مانند مولانا بلخ رومي حنیفي وشمس الدین تبریز شافعی مي اندیشیدي .
هره ورځ دسیم اوزر دنوم او نښانو دپاره دابلیسانو په ځولانو کي یاست .
په خپرونو کې انګیرنه مو دناپوهان او غدارانو په خدمت کې ده , له بده مرغه .
په درنښت او مینه نه شمس او نه مولانا اندونه ستاسو په ځګرونو کې دي .
نفرین بر ګوینده این رسانه چون شمس ومولانا را وسیله هوا وهوس ونام خود ساخته .
شمس تبریز یا شمس الدین محمد یکی از امامان شیعیان اسماعیلی است که این قدر پور افتخار است سرنوشتش با مولانا گری خورده است
دروغ محض، امامان شما همه از بنی هاشم بودند و شمس ترک واز تبریز
bedar ahmad
بايد و بايد يك حرف بي پايه و دروغ زد
هر كه بود عيب نه دارد
bedar ahmad كاملا درست است برادر عزيزم
بسیار عالی
بسیار زیبا
Behjat,sohrabpour,👍👍👍❤❤❤❤❤❤
زنده باد
Beloved❤💖 Rumi🙏🙏🙏...
چه صداهای صاف
بسيار زيبا
2020
یا الله اکبر
چه ذیباه خواندید ،🙏کسی به من لطف کند بگویید که بایزید کی بود ودر بارهٔ هر دو مقام چه گفت که دنیای مولانا عزیز تغییر کرد ،من درست نه گرفتم آنقدر فهمم درکش را نکرد ، روز چند بار در وقت درایف بلند میشنوم و خیلی تحت تاثیرش رفته ام ، با انتخاب اشعار تصوفی که شما نموده اید و همچنان دکلمه‌های خواهر و برادر دیگر ما که به نام زمزمه های شب هنگام است گاه گاه ی میشنوم معلوم میشود که من هم ازین دنیا ه به سوی پروردگار م در پرواز آماده. هستم .باز هم از هر دویتان خیلی خیلی جهان سپاس و شامل رحمت خدا باشید 🤲🏻💕
آشنایی مولانا با شمش دین در مدرسه مولانا آمد که مرا سواد یا بده مولانا گفت بخوتن ا ب ت ً ج
شمس دین گفت معنی الف را بفهمیدم
یعنی چهل نفر دسلایک نموده، میخواهم بدانم بکدام نسبت؟
🤔😱
Listening to the story of Mawlana and Shams I am sure will help Pete Buttigieg. At least his choice of marital status will not be an obstacle to vote for him.
What do you mean?After listening to such a powerful piece this is what you took out of it? Shams was the teacher and guide that helped Maulana shatter his ego self and awaken to his real self. The reason Maulana's message is lasting for so many centuries is because his words come from a realm much deeper than his surface self.
Ay khoda hala Afghani ham yad gereft molana va shams kieh...
N Y
شما ایرانی ها در طول زمان به غارت ودزدی ناموران افغانستان دست زده اید شما را چه سر و کار با مولانای بلخی شخص خودت به مطالعه ی بیشتر ضرورت دارید
@@orangeteam2 akheh khejalat namikashid shoma besawad va aghab mondeh az hameh cheez....ba ien zabane kamelan mozakhrafe dari mikhayen moulana Afghani boodeh..?? Khyli por ro hasteed.....khanome aagh ,agar ketabhay zabane Farsi namiood dar Afghanistan hamhe motlaghan besawad boodid.....yak omre ke az Hend ,Iran, va ba mamalike dege moseeghee,ghaza.......copy mikoneed....base dege....Aya khodat ya afghni dege ashare moulana ra tafseer va tahlil mitonee...???? Waghean ke
کاسه ی چینی که صدا میکند
خود صفت خویش ادا میکند
شما نه معلومات دارید نه سویه دارید و با کمال معذرت بسیار احمق استید
جواب احمقان خموشی است
@@orangeteam2 .... mail meh adame bikar neshasti va moft az doulat mikhory ...manande deghe Afghani hay besawad va oghdahi
کوس شیر نگو ایرانی بی شعور!
مولانا جلال الدین بلخی از وطن ما بوده است و خواهد بود. ایرانی های دزد!
حضرت ناصر خسرو یگانه عارف پاکباز و شاعر شرین سخن بود که این لفظ گرانبها و قیمتی را در صفت و توصیف کردن پادشاهان بی عقل و مغرور ، هم از عصر خود و هم از پادشاهان خودخواه مغرور و بی ارزه معاصر گذشته مورد استفاده قرار نداده است. این مرد بزرگ و عالی همت تنها در ثنا و صفت خداوند ج حضرت محمد ص حضرت علی علیه السلام و خلفای فاطمی که از آل رسول ص و اولاده علی ع که فاطمی نصب مباشند این لفظ شرین ادا کرده است
c.f.
هموطن عزیز : ناصر خسرو شاعر بزرگ و ماندگار بود اما شاعر عارف نبود زیرا عارف یک اصطلاح خاص و تخصصی است که بر شاعران معین دارای درک و سبک و سروده های عرفانی باشد که بر شاعران امثال ناصر خسرو و کسانی از این دست نتوان عارف گفت . او یک شاعر حکیم مبلغ دینی و بیدار گر روز گار خود بود .
امید که در آینده در نظر داشته باشی .
@@hamraz8902 هموطن عزیز ، ناصر خسرو هم یکی از عرفای عصر خود بود . هر شخصیتی که از عالم نادیدنی سخن راند عارف است . زیرا دو عالم موجود است . یکی عالم دیدنی و دیگر عالم نادیدنی . عالم دیدنی را ما میتوانیم به چشم سر ببینیم ، اما عالم نادیدنی به چشم سر دیدنی نیست . ناصر خسرو از عالم نا دیدنی هم سخنانی رانده است .
البته شما از آثار ناصر خسرو به قدر کافی معلومات ندارید . اگر دارید پس قبول ندارید . از هزاران سخن عرفانی ناصر خسرو تنها به این نکته توجه کنید و تفکر و تعقل خود را به وجه درست آن به کار اندازید ، آنگاه شما خواهید اقرار کردید که بلی که ناصر خسر بدون شک عارف شاعر بوده است . این از هزاران یک نمونه آن است :
بالای هفت چرخ مدور دو گوهر اند
کز نور هر دو ، عالم و آدم منور اند..
این قصیده را تا آخر ادامه بدهید تا بدانید که .........
خدا یا عرضُ طول عالمت را
توانی در دل موری کشیدن
نه وسعت در درون مور آری
نه از عالم سر مویی بریدن
ادامه دارد .
بعضی معما های دارد که هر کس نمی تواند از معنای بویی ببرد .
آن چیست یکی دختر دوشیزهٔ زیبا
از بوی و مزه چون شکر و عنبر سارا
زو بوسه بیابی اگر او را بزنی کارد
هر چند تو با کارد بوی آن تن تنها
چون کارد زدیش آنگه پیش تو بیفتد
مانند دو کاسه که بود پر ترحلوا
@@marikhsky
سلام و سپاس هموطن ارجمند :
تشکر که از خودم کرده بیشتر معلومات داشتید و اشاره کردید که بنده با اثار و افکار ناصر خسرو اشنایی ندارم و کمتر معلومات دارم. بنده هم زیاد ادعای دانایی و اگاهی ندارم ولی بعنوان یکی از شیقتگان و راهیان دانش و معرفت جهانی و اسلامی در کنار سایر کتاب ها و اثار بزرگان فرهنگ و معارف جهان اسلام اثار از دانشور بیداگر و شاعر حکیم و خرد ورز ، مبلغ جسور و سیاح و حجت هفت جزیره خراسان را اندک مطالعه و ورق گردانی نمودم .مانند : وجدین ، زادالمسافرین ، جامع الحکمتین ، سفر نامه ، خوان الااخوان ، روشنایی نامه و سعادتنامه منصوب به ایشان وکلیات اشعار شان و ... افتخار انرا دارم که در کنار طبع و نشر بیشتر از بیست عنوان کتاب با تهیه و مقدمه شاگردانه ام در نشر کلیاتش بجز زبان فارسی در بیرون از کشور سهم داشتم . اینچن در زمینه سفر نامه شان مقاله نگاشتم . همینطور بر پایه مطاله اثارش برای اولین بار دو اثر ش را پیدا و معرفی نمودم که تا انزمان در هیج اثر دانشمندان داخلی و خارجی معرفی نشده بود حتا استاد دبیر سیاقی و دکتور مهدی محقق و دگران در این زمینه اشاره نکردند و اولین بار در کنفرانس بین المللی هزارمین سالگرد شاعر در ضمن به تصویر کشیدن نقشه پنج به هشت متری مسیر سفر هایش در این نقشه و تمام مسیر های سفر کرده اش از بلخ تا افریقا و مصر و مکه و ایران و ... با تمام اثار و مکان های رفته را بشکل نقاشی و تصویری اماده و چندین روز در سالون کنفرانس مورد بادید دانشمندان جهان بود که بیشتر از یکصد و پنجاه نفر دانشمدان شرق و غرب شرکت نمودند . کشف این دو اثر و معرفی دقیق چند مکان مجهول جغرافیایی سفر نامه و مورد بحث دانشمدان در این کنفرانس مورد تشویق دانشمندان قرار گرفت بخصوص استاد مهدی محقق ، دبیر سیاقی و یک بانوی دانشنمد اریایی نویسنده کتاب لعل بدخشان و دگران که صحبت های با این دانشوران بزرگ داشتم ... . و اینکه برای درک بهتر مسیر سفر های شرقش چند کشور اسیای میانه و ایران و چندین بار در ولایت بدخشان و ولسوالی زیباک و اشکاشم و جرم یمگان و تا نزدیک چترال و گلگیت و ... رفتم و کشفیات های نو از مزار خواهر و خواهر زاده و برادر زاده اش و مریدان و شاگردانش و ... کردم البته مزار برادرش سلطان ابوسعید در بهار ک معلوم است و هنوز کار و تحقیقم ادامه دارد باشد در زمان و فرصت دگر که اینجاه جای بحث و خود نمایی نیست در صورت نیاز و علاقمندی تماس شخصی ام را خدمت شما ارایه مینمایم
اما بر گردیم سر ناصر خسرو بلخی : برادر عزیز : در علم و اصول تحقیق و پژوهش یک اصل و روش قبول شده قرار دارد که اکتر علما و دانشمندان همان ساحه اجماع نظر دارند و مورد قبول همگان قرار دارد . ما بر اساس احساس و باور قلبی و شخصی نمی توانیم خلاف مسیر اب و اجماع محققان حرکت و نظر دهیم . اما دانشمندان و محققان ادبیات و رجال و مشاهیر بر اساس سبک شناسی و جهانبینی و دسته بندی شعرا یک معیار و اصطلاحات خاص و فنی را قبول کرده که مورد تایید همگان است نگاه و نظر منو خودت چندان نقش و تاثیر در این زمینه ندارد . اما اگر می گویم که ناصر خسرو در کنارش سعدی و فردوسی و دقیقی نطامی و انوری و ... اینها شاعران عارف نبودند ، به معنای این نیست که چیزی از مقام رفیع این سلاطین سخن کاسته شود شاید بهتر بدانید که اولین شاعر عارف حکیم سنایی غزنویست که تقریبا یک صده کم و زیاد بعد از ناصر خسرو چشم به جهان گشود . یعنی از این زمان به بعد است که اصطلاح شاعران عارف وارد حوره تحقیق و ادبیات قرار گرفت و کسانی مثل عطار و مولوی و عراقی و حافظ و ... به سبک و دایره شعرای عارف وارد شد . بلی اینکه ناصر خسرو و اکثر شعرای قصیده سرا اغاز سخن شان را بنام خدا و پیامبر و خلفا و و امامان و پادشاهان اغاز میکند این از ویژه گی های سبک قصیده سرایی است که از خدا و ...اغاز و پادشاهان د امیر زادگان جنگ ها و فتوحات شان حسن حتام می بخشد .
اینکهزناصر خسر از قدرت و هنر شاعری و قصیده سرایی و دانس قدرت کوبنده بیان شاعر تواناست کاملا موافقم . اما ارجمند برادر حکیم طوسی هم با ان بزرگی اغاز سخن را بنام خدا و پیامبر و خلیفه و سلطان محمود شروع کرده و حسن ختام بخشیده اما نمی توان گفت که شاعر عارف است . ولی چیزی از مقام این بزرگان سخن کاسته نمی شود . شاعران عارف به انهای اطلاق میشود که اکثر اشعار و جهانبینی شان در همین زمینه باشد مانند سنایی و مولوی و عراقی و عطار و حافظ و... کلا از شعرای کلاسیک تا امروز بیت ها قطعه ها و غزل های دارند که رگه ها و نشانه عرفانی دارند چون همه انها پیوند با قران و خداشناسی و دین داند . با وجود همه اینها در جابحایی و دسته بندی علمی و معیاری انها ما نمی توانیم ار پیش خود موقعیت انها را دگر کنیم . اینکه ناصر خسر شاعر خرد ورز توانا مانند همه شاعران مسلمان دیندار و خدا پرست و پیامبر دوست بود شکی نیست . اصطلاح عارف را حتا بر رودکی پدر شعر فارسی و خیلی از شعرای دگر بر اساس سبک و جهانبینی معین داده نمی توانیم . بهتر است کتاب هفت جلدی ذبیح الله صفا تاریخ ادبیات ادوارد براون ، شعرالعجم نعمانی ، سبک شناسی بهار و خانلری و تزکره های دیروز امروز را مطالعه نمایید اگر جایی از ناصر خسرو و در کنارش فردوسی و انوری خاقانی و .. بعنوان شاعران عارف .نام برده است معرفی نمایید ممنون میشوم . عالم شعر و شاعران عالم کشف و شهود و خیال است گاهی در عالم خیال شاعران به نکاتی اشاره و تکیه مینماید که به تعبیر شما عالم دیدنی و نادیدنیست که چنین اشاراتی حتا در سرایش شاعران غیر عارف هم دیده میشود . ولی دلیل بر عارف بودن شاعر نیست . اگر چنین نکته و اشارات را ملاک عارف بودن بگزاریم پس میشود اکثر شعرا را شاعر عارف بنامم . در حالیکه ملاک محققان و پزوهشگران چنین چیزی نیت . حتا اصطلاح شاعر عابد و زاهد هم ملاک و معیار های فنی خود را دارد . درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر اوری چرخ نیلوفری را . امید که فهمانده توانسته باشم . باید یادرس شوم که نوشته نه تنها به پاسخ خودت است بلکه شاید دوستان دگر هم بتواند از این اشارات و ظرافت های ادبی و تخصصی استفاده نماید . اگر کمی وزکاستی های در پس و پیش و پریدگی حرف ها باشد ببخشید چون در تلفن نوشتن مشکل است . موفق باشید . چشم انتظار پاسخ زیبای شما موفق باشید .
@@hamraz8902 هموطن عزیز اگر شکسته نفسی نشود شما نسبت به من به مراتب دانش اندوخته اید . من تنها دو آثار حکیم بزرگ را مطالعه کرده ام یکی وجه دین و دوم خوان الخوان . دیوان اشعار را اندک اندک مطالعه کرده ام . در قسمت نظریات و کامنت شما در بعضی از نکات که ذکر شده شما راضی استم و در بعضی از آن ها راضی نیستم . شما ذکر کردید که اگر حضرت عطار ، حافظ ، سعدی و فردوسی را عارف حساب نکنیم از مقام و جایگاه شان چیزی کاسته نمیشود . این حرف شما کاملا درست است . لیکن اگر ناصر خسرو ، حافظ ، خیام ، عطار ، سعدی ، فردوسی را عارف ربانی و یا عارف شاعر و یا به طور خلاصه عارف حساب کنیم باز هم کدام کمی ، کاستی و یا برعکس برتریی از حد بیش قایل نشده ایم . ببخشید برادر عزیز که همین حالا جایی رفتنی شده ام ، ممکن چندین ساعت طول بکشد ، وقتی بازگشتم به گفتنی هایم ادامه میدهم . با عرض معذرت
اردو ترجمہ کریں
من در تركيه زنده گي ميكنم و بعضي از كردم جاهل اينجا ميگويد مولانا (گيي)است و با شمس تبريزي بوده براي همين هم ازدواج نكرده ☹️
جز دروغی بیش نیست کسی که ازدواج نکنه به این معنی نیست که گی است لعنت به همچنین شخصی
gay bodeh k bashad. haghighate eshgh vala tar az jins adamist.
@@ParvaizRaja what you talking about
@@ahmadsafari8181
I am talking about love being the fabric of the divine, the only truth. So when it is focused to, and through people, then the gender is irrelevant.
Love is what we called God, and God has and knows no gender.
Moulana in love with Shams? YES... that is great news to celebrate for eternity.
They were of the same gender? YES, but who cares?
Their love was a personal thing between them, so let that be.
Their love resulted in global awareness of self and of the divine, celebrate that.
@@ParvaizRaja but they are wasn't gay
They just love each other like brothers
حضرت ناصر خسرو بلخی میفرماید. :
من آنم که در پای خوکان نریزم
مرین قیمتی در لفظ دری را
این لفظ گرانبها و قیمتی نباید حیف و میل چاپولوسی های دربار پادشاهان مغرور خودخواهنان و ظالمان بی ارزه شود. ادایی این لفظ شرین و دوست داشتنی تنهاو تنها لیاقت و زیبنده گی ثنا و صفت خداوند و در توصیف انبیا و اولیای خداوند در ثنا و صفت سرور کاینات حضرت محمد ص و در ثنا و صفت شاه اولیا حضرت مولا علی مرتضی و در ثنا و صفت پنج تن پاک یعنی اهل آلبیت حضرت رسول ص و در ثنا و صفت ایمه طاهرین یعنی امامان پاک از آل رسول اکرم ص و از اولاده امام اول شیعیان حضرت علی علیه السلام که جهان هیچگاه و در هیچ عصری از وجود مبارک این امامان پاک و بزرگ خالی نمی باشد ، دارد . ادایی این لفظ شرین فارسی دری یعنی گوهر قیمتی لیاقت مردان بزرگ عارفان حق و دوستداران حقیقی امامان طاهرین را دارد. . حضرت محمد ص فرموده است . حدیث مبارک. :. او خلت العرض من امام ساعه لمادت باهل ها . یعنی اگر جهان از وجود امام یک لحظه و یا یک ساعت خالی شود جهان و اهلش نابود میشود . آن امام پاک بزرگ از آل محمد ص است .
شما رافضیان در دوغ مگس هستید
واه قلمت رسا عزیز بیشک
@@khaliqmir5844
بی شعور احمق هستی
@@khaliqmir5844 خداوند از روز ازل اولاد آدم ع را بر دو گروه تقسیم کرد ، یک گروه را اهل قبول می نامند که بر نبوت ، وصایت ، ولایت و امامت معتقد ، پَیرو و فرمانبردار استند . و گروه دیگر را نا قبول می نامند که تنها بر نبوت ایمان آوردند .
دین اسلام که به هفتاد و دو فرقه تقسیم شده است ، یکی از پیشگویی های حضرت محمد ص بود . (( بعد از من ، اُمت من به هفتاد و دو گروه تقسیم میشود ، و ازین هفتاد و دو گروه فقط یکی از ینها نجات می یابند . )) یعنی حضرت محمد ص از باطن آگاه بود و میدانست که مسلمانان بعد از رحلت آن حضرت دچار وسوسه ها ، بدعت ها ، غفلت از اوامر و توسعه های حضرت محمد ص میشود که باعث فرقه فرقه شدن دین اسلام میشود . همین بود که با غلط تفسیر کردن بعضی ایات قرآنی و همچنان با نادیده گرفتن احادیث نبوی حضرت محمد ص که در فرقه فرقه شدن دین اسلام تأثیر به سزایی داشت ، دین واحد و یکتای اسلام را به شاخه های مختلف تقسیم کرد . این مانند آن است که فرزندان بعد از نبود پدر شان هریک در اثر نادانی ، غرور ، خودخواهی ، سود جویی ، کلان کاری ، نافرمانی ، از وارث و اختیار دارِ که از طرف پدر انتخاب شده است پیروی نه کرده و هر کدام شان به راه های جداگانه روان میشوند . که این عمل نه در نزد خداوند و نه در نزد خلق پسندیده نبوده و در ضمن باعث ضعیفی و ناتوانی ، نفاق و بد بینی همین فرزندان میشود . البته بعد از زمان حضرت محمد ص مسلمانان دچار مشکلات ، نابسامانی ها ، نفاق ، زدوخورد ها ، بیرحمی ها ، خودسری ها ناتوانی ها ، شک و تردید ها ، گرفتار بدعت ها ، سردرگمی ها ، وسوسه ها ، بی دانشی ها و گمراهی ها شدند که حتی در همین عصر به چشم دیده میشود . در فلسطین ، لیبیا ، عراق ، یمن ، سوریه ، افغانستان ، برمه هندوستان ، پاکستان ، سودان ، بوسنیا ، چیچین ، در اروپا ، در امریکا ، نایجیریه ، در چین ، آب های مدیترانه ، کمپ های یونان ، کمپ های ترکیه ، حالت بدِ مهاجران مسلمان در کشور های مسلمان ، قتل و مسلمان کُشی در بین خود مسلمانان ، ترور ، قتل و کشته شدن مسلمانان توسط یهودان ، امریکایی ها هندیان ، چینایی ها ، اسراییلی ها حتی توسط عرب های سعودی که همسایه در به دیوار خود (یمن) را به پرتگاه نابودی برابر کرده است . از همین خاطر بود و از همین خاطر است که حضرت محمد ص میخواست تا امتان اش پیروی از رهنمایی های حضرت علی ع و فرزندان طاهرین اش که در هر عصر و زمان برای نجات دنیا و آخرت مسلمانان میکوشند نماید . متأسفانه مسلمانان امر و فرمان پیامبر خدا ج را نادیده گرفتند و دست از دامان پاک اولاده پیامبر خدا ج کوتاه کردند که از همان به بعد مسلمانان به بد بختی های گوناگون گرفتار شدند . از همین خاطر حضرت محمد ص دَین خود را از گردن خود خلاص کرده حضرت علی ع را جانشین خود تعین کرد تا امتان اش با پَیروی از رهنمایی های مبارک علی ع از ظلم ظالمان ، از ستم کافران ، از برادر کُشی ، نفاق و مسلمان کُشی با تحریک بیگانه گان در امان بوده از دوزخ دنیا نجات یابند . امروز پُر قدرت ترین کشور های جهان مانند امریکا ، شوروی ، انگلستان ، جرمنی ، فرانسه ، کانادا ، پاکستان ، هندوستان ، تاجکستان ، مصر ، سوریه ، تانزانیا ، یوگاندا ، امارات عرب ، کینیا ، مالی ، موزمبیک ، مالیزیا و چندین کشور های در حالت رشد مسلمانی و غیر مسلمانی سر تعظیم و احترام در حضور (( شهزاده کریم ، آقا خان چهارم )) فرود آوردند . بخاطریکه (( آقا خان )) چهل و نهمین امام و پیشوای اسماعیلیان جهان که اولادهٔ حضرت علی ع و از ذریعه پاک حضرت پیامبر محمد ص ، یعنی فاطمی نصب ، و از خانواده پنچ تن پاک یعنی اهل و بیت رسول ص میباشد و در بسیاری از کشور های اروپایی ، امریکا ، کانادا و کشور های افریقایی هم از کشور های مسلمانی در آسیا و افریقا و هم در کشور های غیر مسلمانی به طور آشکار در کانفرانس ها و در پارلمان های دولتی خود را چهل و نوهمین امام اسماعیلیان دنیا اعلان کرده است . چرا شدند ؟؟؟؟
بخاطر اینکه : آیات قرآنی و احادیث حضرت محمد ص و حتی سخنان خوب و بدِ ما و شما آدمیزاده ها و بلاخره از تمام بشریت از لحاظ تأثیر گذاری در رَوِش و رفتار مردم یک جامعه و همچنان در رَوِش و رفتار یک شخص به دو شکل تقسیم شده است .
اول : بعضی آیات قرآنی است مستقیم به عوام الناس یعنی به خلق (بندگان خدا ج) نازل شده است . یعنی با شنیدن و خواندن این آیات مبارک خلق خدا ج (بندگان) تحت تأثیر قرار میگیرد و یا برعکس در بعضی مردمان کاملا بی تأثیر میشود . کسانیکه تحت تاثیر قرار میگیرند اهل قبول نامیده میشوند ، یعنی مسلمانان که به آیات قرآنی ایمان آوردند از اهل قبول حساب شدند .
دوم : بعضی آیات قرآنی است که مخصوص به یک شخص حضرت محمد ص نازل شده است . درینجا بندگان خدا ج ازین آیات مبارک بی بهره است ، اما دانستن این آیات مبارک به بندگان خدا ج شرط است ، یعنی بندگان خدا ج ازین آیات هم باخبر باشند و هم معنی این آیات را بدانند . مثلاً یکی از آیات قرآنی که به حضرت محمد ص نازل شده است چنین است . قول و تعالی : یا ایوالرسول بلغ ما انزل الیک من الربک و الم تفعل فما بلغت رسالت هو والله یعصمک من الناس . یعنی
ای رسول ابلاغ بدار آنچه از الله بر تو نازل شده است و اگر به خلق رسانی ادای رسالت نه کرده ای و خدا ترا از شَرِِّ مردمان محفوظ خواهد داشت . این آیت مبارک در خُم غَدیر نازل شد ، درینجا حضرت محمد ص دست حضرت علی ع بالا کرد و به مردم اعلان نمود که : هر کسی را من مولایش استم ، بعد از من علی مولایش است . حدیث : (( مِن کُنّتَ مَولا هو فَهذا علیاً مَو٘لا )) .
در جای دیگر حضرت محمد ص فرموده است . حدیث : (( اَنا و علی مِن نُورِ واحِد )) .
یعنی من و علی از نور خدایم . در جای دیگر فرموده است . حدیث :
(( اَنا مدینهّ العلمِ وَ علی بابُها )) . یعنی
من شهر علمم و علی دروازهٔ آن شهر است . یعنی اگر کسی بدون دروازه از جای دیگری داخل شهر شود ، حکومت آن شخص را مضنون و جاسوس دانسته محکوم به زندان و یا مجازات میکند .
در دین اسلام هم اگر مسلمانی بدون از رهنمایی علی ع از کدام جای دیگری داخل شهر علم محمد ص میشود ، خداوند و پیامبرش آن بنده را مورد باز پرس قرار میدهد .
@@khaliqmir5844 آقای خالق میر در پایین کامنت مرا بخوان و سر ات را در گریبان ات کن و خوب هوشیارانه توجه کن شاید در دانش ات اندکی اثر مثبت بگذارد ، و اگر نگذاشت ، از دست ات پناه بر خدا می برم . خداوند از روز ازل هر چه که برای ما آدم ها داده است پس نمیگیرد . جز اینکه حضور خداوند دست دعا بالا کنیم تا جهل و نفس ما را از ما دور کند که باعث نجات و سعادت ما شود . حالا آن ابزار عبارت از عشق ، عقل ، نفس و جهل است . این چهار در وجود همه آدم ها موجود است اما ، به خود آدم ها مرتبط است که کدام اش را انتخاب میکند ؟؟؟؟
منزلت عشق بلند ترین آنهاست ، بعد عقل است ، بعد ، نفس است و آخر جهل است . ازین چهار هر کدام اش قوت گرفت به همان حشر می شویم . هر کدام این ها از خود نشانی و علامه دارد . عشق ، عاشق را به معشوق اش که خداوند است مشغول میسازد ، که نه از عالم خبر دارد ، نه از آدم خبر دارد ، نه از دنیا خبر دارد ، نه از عقبا خبر دارد . عاشق دیوانه است . با خود و با خدای خود در گیر است . اما دنیا و لذات دنیا آدمی را از مقام اش منحرف میسازد . خداوند نمی خواهد که قلب بنده گان اش از تنفر ، تعصب ، بد نگری ، کینه پُر باشد . زیرا که قلب آدم ها گذرگاه خود خداوند ج می باشد . شعر
در گیر و دار دنیا ، عالم تمام غرق است
دیوانه تا به زانو ، هوشیار تا بفرق است
بسیار نشانی های دیگر دارد که همینقدر فعلا کافیست. یعنی عشق آتش است ، تا مثل آتش نسوزیم با عشق همسفر شدن غیر ممکن است . گمشکو از عشق باید سخن نگفت . با آتش بازی نمی شود .
عقل ، را هم نشانی ها و علامت ها است . عاقل هیچگاه با جاهل زور آزمایی نمی کند ، حتی اگر جاهل ناتوان باشد .......
کار عاقلان همیشه اول و آخر آن ، شروع و ختم آن ، دخول و خروج آن را به دقت می سنجد . یعنی نا سنجیده و بی تحمل سخن نمی گوید .
عاقلان به خوب و بدِ کسان غرض ندارند .
یعنی اشتر دیدی ؟؟ نه ندیدم .
از عاقل هم همینقدر بس است وگرنه خیلی نشانی ها و علامت ها است .
نفس . از نفس هم زیاد نشانی است .
نفس حیوانی ، نفس شیطانی ، نفس انسانی ، و نفس ملَکی...
نفس حیوانی : خوردن ، خوابیدن ، گوز زدن ، گ کردن و ش کردن ، ش راندن
نفس شیطانی : جنگ انداختن ، تعصب ، خشم ، قهر ، بد بینی ، حسادت ، کبر کردن ، لاف زدن ، دروغ ، حسادت ، فحش ، دشنام ، شهادت ناحق ، فریب .
همینقدر کافیست . وگرنه بسیار است .
نفس انسانی : خوش بینی ، کمک کردن ، غریب نوازی ، سخاوت ، رحم ، طاقت ، انصاف ، همدیگر پذیری ، حق بینی
همینقدر بس است ، وگرنه بسیار است .
نفس مَلَکی : مَلَک هیچ نفس ندارد . یعنی اگر انسان بکوشد و به ارادهٔ خود مستحکم باشد و از ناتوانی های جسمانی نترسد ، از مرگ نترسد ، لذات و خواهش های نفسانی مثل ثروت ، دارای ، شهرت ، قدرت طلبی ، شکم پروری و شکم پرستی را طلاق دهد ، به مَلَک تبدیل میشود . جسم اش نمی میرد بلکه نفس اش خشک شده از بین میرود . آنگاه هر وقتی که بخواهد پرواز میتواند. شیخ بایزید بسطامی گفت : سی سال است که نفس ام از سیب بسطام محروم کردم . به تذکره الاولیای عطار.....
همینقدر بس است . وگرنه خیلی است.
جاهل : علامت جاهلان هم بسیار است .
جاهل از علم حقیت بی خبر است ، جاهل تاریکی را روشنی می پندارد و روشنی را تاریکی می پندارد و از جهل خود کاملاً بی خبر است . جاهل در بین بلندی و پستی ، انجام و آغاز ، درون و بیرون ، خویش و بیگانه ، نیکی و بدی حلال و حرام ، حق و باطل ، نور و ظلمات ، رحم و ستم ، خواب و بیداری ، زندگی و مرگ ، دانایان و نادانان ، اسلام و کفر ، جنگ و آشتی فرقی نمی بیند .
شعر : از حضرت عطار
ز جاهل گریزنده چون تیر باش
نیامیخته چون شکر و شیر باش
خواجه عبدالله انصاری سحرگه ، در یکی از مناجات های خود از خداوند خواسته بود که : اللهی از چیزی که خیلی می ترسم غرورِ نادانی است ، یعنی هم نادان باشیم و هم مغرور .
شما ما را رافظی خواندید و بعد گفتید که در دوغ مگس یا مگس در بین دوغ .
آزار ما به هیچ کسی نرسیده . نه کسی را کشتیم نه مال کسی را دزدیدیم ، نه حق کسی را خوردیم . بی آزار زندگی کردیم
چرا ما اسماعیلیان را بد می بینید ؟
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کشت
حضرت حافظ
چرا صدای گویندگان اکو و‌پژواک دارد؟. آدم گیج میشود
مویه لایه نای برخ لنگرودی و شمش اردبیلی
زیادی جدی گرفتینا؛
Iranian Wana be...lol
مسکینیار تو مولانا را چی میدانی ههههههه
Lol
درود بر پارسی