درود بر شما بانوی محترم . احوالالتتان نیک. بانو واقعا لذت بردم از این داستانی که امشاب در کانال گذاشتیتد . قبلا همین داستان رو با ورژنهای مختلف که حتا انوشیروان هم در اون بود داستان کلیتش همین بود ، حتیا با صدای خود شما هم شنیده بودم ولی شما وقتی این داستان رو میخوندید انگار که دارید سرگشت اجداد نیک خودتون رو میخونید انگار انوشیروان جدِ پنجم یا ششم شماست و اون پیرزن هم هنگام رفتن پیش شاه یه شب پیش شما مهمون مونده و تمام حال و احوال خودش رو برای شما گفته و قرار هم داستانشون چاپ بشه و از شما قول صد در صد گرفته که داستانش را چند سر و گردن بهتر از داستانهای دیگه بخونید . بانو جدی هنگام خوندن داستان دقیق همین فاز رو داشتید . جدی ، با تبهر بسیار بالا و با علاقه ای وصف ناپذیر . از هر کسی از عزیزان خواسنید بپرسید . سر بلند و سعادتمند و پایدار و پیروز باشید. 🌺🌺🌺🖐🏻🖐🏻🖐🏻👌👌👍👍👍
از خدا که پنهون نیس از شما چه پنهون خیلی این ننه پیرزنا نصیحتش کردم. گفتم هی ننه بیا و این باغا بفروش پولشو بذار سپرده ماهی بیس درصد سودشو بگیر بزن به زخم زندگیت. گوش نکرد که نکرد. همه رو انداخت تو دردسر. کلی ام وقت انوشیروانو گرفت. والی آذربایجانم به کشتن داد خخخخخخخ
دروووووود بهلول خان تو نمیگی اینهمه هندونه زیر بغلم میذاری نمیتونم جمعشون کنم خودمم کله پا میشم؟ خخخخخخخ قربون محبتت پسرم. ننه اکسیر جوونی خورده وگرنه مادرم همسن من بود 5 تا بچه داشت خخخخخخ
پرنسس جان این بابا باید زنده می‌موند واز نداری رنج می‌کشید چه کاری بود پوستش رو کندند اوه اوه چه وحشتناک، این فکر کنم کنم همون پیرزن سلطان‌سنجر بود که یهویی پرید توی قصه‌ی انوشیروان ولی دمت گرم نازنیندخت قصه باید طولانی باشه تا حد ممکن❤❤❤❤❤
یه پیرزن پیدا کردن هی میکشونندش تو دوره شاه عباس. از اونجا میبرنش دوره باستان بعد میارندش باز دوره تیموری خخخخخخخخخخخخخ بنظر منم یکم زیاده روی کرد سلطون
درود همه عالم بر شما
قربون محبتتون
درودبرایران بانوی بسیارعزیزوگرامی
دروووووووود بابامجید هر روز عزیزتر از دیروز
درود بر مامان عزیزم، ایران بانو جون مهربون❤❤
دروووووووووود اقا پویای مهربون کانال
هزاران درود❤
درووووووووووووود
سلام ننه خسته نباشی خیلی جالب بود عالی بود خیلی خوشم امد که والی به سزایش رساندن قربان بانوی زیبارویی و خوش صدای خودم ممنون ننه جونم❤❤❤❤🎉
خاله فاطیمای عزیز خجالتم میدین بخدا. قربون دل مهربونتون برم من آخه
تشکر فراوان خواهرم عالی بود دلت شاد تنت سالم ❤❤❤❤❤
ای خوااااااااااهر بقبقووووووووووووو
بسیار عالی بود سپاس از زحمات شما ❤❤
سپااااااااااااااااااس اکبراقا
درود بر ایران بانو مهربان ❤
درووووووووووووود شاپسر کانال
دروووود و سپاس
دروووووووووووووووود
درود وخسته نباشید❤❤❤
مونده نباشی ننه
🌹
سپاااااااااااس
Thank you❤❤
You're welcome 😊
like
ممنوووووووووون
درود به بانو صنم ❤❤❤وقت بخیر 😂
به به اقای رضای زبر و زرنگ
اکبری، اکبری، هاهاهاها😂😂😂😂
من خودم رییس خبیثای شهرم. شما برا من خنده خبیثانه میکنی؟ خخخخخخخخخ یوهاهاهاها
Like❤
سپاااااااااااس
اون والی هم مثل الان بعضی مدیر ها وروسا بوده اموشیروان دادگر ارزوست
بات موافقم
درود بر شما بانوی محترم . احوالالتتان نیک.
بانو واقعا لذت بردم از این داستانی که امشاب در کانال گذاشتیتد . قبلا همین داستان رو با ورژنهای مختلف که حتا انوشیروان هم در اون بود داستان کلیتش همین بود ، حتیا با صدای خود شما هم شنیده بودم ولی شما وقتی این داستان رو میخوندید انگار که دارید سرگشت اجداد نیک خودتون رو میخونید انگار انوشیروان جدِ پنجم یا ششم شماست و اون پیرزن هم هنگام رفتن پیش شاه یه شب پیش شما مهمون مونده و تمام حال و احوال خودش رو برای شما گفته و قرار هم داستانشون چاپ بشه و از شما قول صد در صد گرفته که داستانش را چند سر و گردن بهتر از داستانهای دیگه بخونید . بانو جدی هنگام خوندن داستان دقیق همین فاز رو داشتید . جدی ، با تبهر بسیار بالا و با علاقه ای وصف ناپذیر . از هر کسی از عزیزان خواسنید بپرسید . سر بلند و سعادتمند و پایدار و پیروز باشید. 🌺🌺🌺🖐🏻🖐🏻🖐🏻👌👌👍👍👍
از خدا که پنهون نیس از شما چه پنهون خیلی این ننه پیرزنا نصیحتش کردم. گفتم هی ننه بیا و این باغا بفروش پولشو بذار سپرده ماهی بیس درصد سودشو بگیر بزن به زخم زندگیت. گوش نکرد که نکرد. همه رو انداخت تو دردسر. کلی ام وقت انوشیروانو گرفت. والی آذربایجانم به کشتن داد خخخخخخخ
درودننه جاااان خسته نباشی عالی بودببخشیدزحمت دادیم داستان بلندخوندی برامون ننه خانم دمتگرم بااین اجرای زیباوتمیزی که انجام دادی برامون افرین سپاس❤
صنم بانواین چندوقته ازبس جاده هاشلوغ بودوحواسم به سواری های دوروورم بودکه نرم روشونوکسی رولح نکم به تصویردقت نکرده بودم ولی امشب خلوت بودوچشمم ازتصویرکنارنمیرفت ماشالله ازبس میدرخشیدی چشمم کف پات قالی کرمونم اینجورنیست خداییش خداهیچی کم ماده شصتیانذاشته حتی جنس گلمونم عالی بوده شماروخم که سفارشی زده پس قدردان باشوخداروشکرکن بابت اچارفرانسه
نمیدونم برامن اینجورجذاب شده بودچون چندوقت دقت نکرده بودم یاباهمه هم نظریم ولی دومی بیشتردرسته
شادوپیروزدرپناه حق باشی بانوی زیباوخوش صدا❤🎉
دروووووود بهلول خان تو نمیگی اینهمه هندونه زیر بغلم میذاری نمیتونم جمعشون کنم خودمم کله پا میشم؟ خخخخخخخ
قربون محبتت پسرم. ننه اکسیر جوونی خورده وگرنه مادرم همسن من بود 5 تا بچه داشت خخخخخخ
@@IRANbanoo2024 خخخخ نه بخداهمش واقعیت هرچی گفتم خدانگهدارمادرت باشه🌹
البته طولانی نیست 😊از ۱۰ ساعت بیشتر میشه طولانی 😅
تو فکرش هستم خخخخخخخخخ
@@IRANbanoo2024 آخ جووووون 😂😂
پرنسس جان این بابا باید زنده می‌موند واز نداری رنج می‌کشید چه کاری بود پوستش رو کندند اوه اوه چه وحشتناک، این فکر کنم کنم همون پیرزن سلطان‌سنجر بود که یهویی پرید توی قصه‌ی انوشیروان ولی دمت گرم نازنیندخت قصه باید طولانی باشه تا حد ممکن❤❤❤❤❤
یه پیرزن پیدا کردن هی میکشونندش تو دوره شاه عباس. از اونجا میبرنش دوره باستان بعد میارندش باز دوره تیموری خخخخخخخخخخخخخ
بنظر منم یکم زیاده روی کرد سلطون
ممنون صنم بانو جان … لطفا از این به بعد حکایت‌های طولانی بگید … و تاریخی لطفا … با سپاس 🎉❤
بروی چشم عزیزم
ما خودتم دوستداریم
شما خیلی لطف دارید