با عرض معذرت اولین اذیت و آزار رو مادر این خانم شروع کرده، اولین بار به مادر مجید گفته پسرتون چند بار اومده شمال دیدن دختر من، خواسته مادر شوهرش رو بچزونه و ادامه بقیه ماجرا رو هم مادر خود این خانم ادامه داده کل داستان و مشکل شما تقصیر مادر شما بوده باید از خودش خجالت بکشه با این اخلاق عهد عتیق
شما چرا به مادر این خانم کینه دارید وقضاوت میکنید.اینو دیگه یه بچه هم متوجه میشه که مقصر هیچ کس نبوده .مقصر تفاوت فرهنگ بوده .فرهنگ یه خانواده مدرن بوده و خانواده ی دیگه سنتی بوده .از قدیم هم گفتن کبوتر با کبوتر،باز با باز .درثانی این زوج خیلی کم سن بودند و تفاوتها و راه حل مشکلاتی رو که پیش می اومده بلد نبودند که خداروشکر با بالا رفتن سن ،خیلی از چیزاها رو درک کردند وزندگیشون سروسامان گرفته .ان شالله که همه ی زوجها سلامت وخوشبخت باشند.
@@yaghayum9446 کینه از کجا در اومد مگه من این خانواده رو میشناسم که کینه ورزی کنم! خود این خانم تو صحبت هاشون از اول تا آخر میگفت تقصیر مادرم بوده، شما حتی معنی و مفهوم کلمات و کاربرد کلمات رو نمی دونید کجا به کار میره از فرهنگ صحبت نکنید لطفا، همین ریپلای شما نمونه بارز هجمه فرهنگیه
نرگس خانم عزیز اینکه قصه و سرگذشت خیلی از دختر خانمای دهه چهل و پنجاه و شصت بوده دقیقا سر گذشت خودم را ورق زدم دوباره اه که چی کشیدم و چه روزای سخت و تلخی بود آن ایام نوعروسی و زندگی با مادر شوهر خواهر و برادر شوهر خسته نباشید عجب داستان و سرنوشت تلخ و شیرینی داشتن این خواهر عزیزمان ❤️😀🥰😘آرزوی موفقیت و تندرستی برای خواهر عزیزمان 🙏 تشکر از شما و خسته نباشید چه فصه قشنگ و اموزنده ای بود برای عبرت و تجربه 👏👏👏👍
In Iran I lived in city not Tehran. My husband grew up in Tehran but I never wanted to live in Tehran because we had everything in our city and and my family were there. Thanks for your video.
با سلام به نرگس خانم.قضیه ی دخالت کردنه خانواده هایه چه دختر و چه پسر خصوصا در ابتدای ازدواج یک مسئله ی تقریبا همه گیره و شدت و ضعف داره، که در بعضی موارد متاسفانه ناجور و بادرگیریهای شدید که گاهی سالیانه سال تا آخر هم همینطور میمونه و ادامه داره؛ بهتر اون است که خانواده ها اگر هم ایرادی در عروس یا دامادشون (یا کلا نقصی در زندگیه ی اون زوج بنظرشون میاد) میبینن، میشه این رو بطور دوستانه و با روی خوش (همونطور/انگار که به فرزنده خودشون دارن نصیحت میکنن یا نکته ای را متذکر میشن)و با ملایمت با عروسشون یا دامادشون مطرح کنن. دیگه اینکه وقتی کسی بعنوان عروس یا داماد وارده خانواده ی شوهر یا زنش میشه، باید بدونه که از اونجایی که بطوره کلی افراد/خانواده هایه مختلف با هم فرق دارن، خانواده ی همسره آدم هم خیلی احتمال داره از این قاعده مستثنی نباشن! رو این حساب؛ برای ایجاده روابطه خوب لازمه که حسن نیت داشت و برفرض؛ اگه خانواده ی همسر تیپی جدی هستن میشه بخاطره اونا تا حده امکان رعایته مسائله لازم رو کرد(نمیخواد که ۲۴ساعته رعایتشون رو کرد؛ چون حالا تو مهمونیه،مسافرت است که با هم روبرو میشین اونجا رو رعایت کنید و خیالتون راحت باشه که اینهمه روزا و شبهایه دیگه سره زندگیه خود و آزادی و اختیارداره کارت هستی). با دو مسئله که مطرح شد مشکل دارم راستش: اول اینکه؛ اگه زن خانه دار باشه و فقط شوهر شاغل باشه، من به سهمه خودم«مخالفم»که اون مرد وقتی صبح میره و عصر خسته و کوفته خونه میاد، حالا تازه باید تو کاره خونه کمک کنه! این انصاف نیست. دوم اینکه؛«سپیده خانم»نصیحت کرد که با همشهریه خودتون بهتره ازدواج کنین(که آداب و همه مسائلتون مثل هم است و درنتیجه همدل هستین)، کلا حرف بدی نیست ولی پس اینهمه اختلافات که بین خانواده هایه زن و شوهر که هردو هم مال یک شهر هستن چطور؟!«درستش این است که: آدما باهم کلا فرق دارن(حالا میخواد فامیل باشن،تازه فامیل بشن،یا نوعی ارتباط باشه؛ برفرض همسایه یا همکار، فرق زیادی نداره)پس باید سعی کنن و با هم کنار بیان؛ در اکثره موارد اولش است که سخته ولی بمروره زمان همدیگه رو بهتر شناخته و به هم عادت و حتی انس میگیرن.هر چیزی زمان میبره!». *میدونم خیلی شد! 😁ولی دلم نیامد ناگفته بمونه که:«بنظره من؛ اگه به دلیلی(مثل سربازی رفتنه داماد)دختر و پسر باید مدت زمانی صبر کنن تا بشه ازدواج کنن، همون نامزد بشن خیلی بهتره تا عقد شناسنامه ای کردن، چون؛ اگه ناخواسته قضیه بهم خورد، دیگه تو شناسنامه ی هیچکدوم دست نخورده که بعدها وقتیکه اون دختر بخواد با کس دیگه ازدواج کنه همین موضوع باعثه انواعه شک و حرف و سخن و شایعه از طرف همه خصوصاً خانواده داماد بشه! در زمانی که خیلی ها واسه قبلا نامزد داشتنه خصوصاً دخترها ایراد میگیرن(خیلیا حتی بی توجه به اینکه مثلاً: نامزده سابق دختر دست بزن داشته که بعدها فهمیدن و نامزدی سره این بهم خورده)وای بحاله عقد کرده بودن. نمیخوام طولانی کامنت بدم«نرگس جون»ولی بجان خودم رو دلسوزی برا دیگران(گاهی هم که خوده صاحبه ماجرا اگه چیزی پرسیده یا همدردی خواسته)میگم؛ شاید که این کامنتها به زخم کاره کسی یکوقت خورد. باتشکر ازتهیه/پخش 💙🍀👍
عزیز این در صورتی هست که شما هم بیرون از منزل شغلی داشته باشد اون موقع درسته که مادرتون می گفت شما بپرید و همسرتون بشوره نه اینکه شما خانه دار باشد فقط ، و بیشتر جدای زن و شوهر دخالتهای خانوادهت هست
نرگس جانم سلام خیلی خیلی خسته نباشی من میدونم کاری که انجام میدی چقدر سخته پیاده کردن داستان ها و بازنویسی اون و بعد هم بیان قابل فهم برای مخاطبان خواستم ازت تشکر کنم و بگم سپاسگزار زحماتت هستیم
سلام نرگس خانم . یه چیزی تو داستان باعث تعجبم شده ۵ سال جا مونده اون وسط ! این خانم ۳۷ سالشونه و ایشون ۱۵ سال پیش ازدواج کردن سن ۱۷ سالگی پس الان باید ۳۲ سالشون باشه !
ببخشید نمیخوام بی ادب باشم ولی نمیتونم نگم که چه مادر دختر زرنگ و باسیاست و پرویی بودند مخصوصا مادرشون، بیچاره مادر مجید چی کشیده از دست اینا،خداروشکر که دخترخانم داستان دیگه به حرف مادرش گوش نکرد و زندگیش رو خراب نکرد با آرزوی بهترینها برای همه ی جوونا
نرگس خانم خوش قلب و دوستداشتنی 😍💋❤️ از شما فقط میشه انرژی مثبت گرفت انقد که قلبتون پاکه و با محبت هستین🫶🏻💝 برای دوست عزیزمون هم که داستانشون و تعریف کردین خوشحالم و بهترین لحظه ها در کنار همسر و دخترگلشون آرزو میکنم🙏🏼😍
نرگس جان داستان های که میخوانی اینها را کوشش کن که در کامپیوتر تاپ کن آخر کار جمع آوری کن کتاب چاب . بیدون آن زحمت میکشی نوشته میکنی دانه دانه همونا را تاپ کنید.
سلام نرگس جون خسته نباشی کلا مردمان شمال اخلاقشون به شهرهای دیگه نمیخوره الان چند تا از اشناهای ما با دخترای شمالی ازدواج کردن بعد مدتی از هم جدا شدن و از جمله پسر خواهرم با دختر شمالی ازدواج کرد و بعد سه سال جدا شدن این دختر ها باید با خود پسرهای شهر خودشون وصلت کنن
من واقعا حق میدم به خانواده شوهرشون، دختر و پسر شهرستانی خیلی فرهنگ متفاوت دارند.. یکی از نشانه هایش همین حرفهای خاله زنک مادر عروس خانم ... یا شوخی های شهرستانی و بی مورد جلوی جمع بزرگترها...
در اخر خیلی رفتارت عوض شد خوب کردی که خودت را وفق دادی به خانواده شوهرت درسته باید به مادر احترام بزاری ولی دوستی خاله خرسه میشه چون کارهاش و رفتارش منطقی نیست
سلام نرگس خانم عزیز خوبید تشکر داستان قشنگی بود بازم مثل همیشه عالی تعریف کردین.🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹♥️❤💜 دوست عزیز راست میگن واقعا باید هرکس با همشهری خودش اذدواج کنه فرهنگ هاشون بهم بخوره من خودم یک تهرانیم همسرم یک شهردیگه زبانشون فرق می کنه وقتی حرف میزنن من فکر می کنم بدرباره ی من حرف میزنن منم پشیمانم بعد از ۷ سال زندگی چون فرهنگ ها مون فرق می کنه تشکر از دوست عزیر واقعا تجربس برای جوونا . خوش حال شدم برای دوست عزیزمون و ایشالا که در کنار همسر دختر شون شادو سلامت باشن زندگی پراز ارامش داشته باشن .🤲🤲 تشکر که داستان زندگیتون فرستادید.🙏🙏🌹🌹
مادر من اهل رشت است، کلا شل شل کار می کنند و از نظر دیگران شلخته و بی مسولیت اند البته ور مورد همه صدق نمی کنه ولی هرکس این اخلاق را داره که انتظار داره در حالی که کار بیرون نمی کنه تو کار خانه هم اونکه خسته ایت بهش کمک کنه به نظر من خودخواهیه چون پول در آوردن اونم برای یک خانواده بسیار کار مشکلیه و بعدش فرد نیاز به استراحت داره من خیلی در کنار مادرم از تنبلی و شلختگی و اش زجر کشیدم همیشه کارهایش رت بسیار آهسته انجام می دهد کلا اگر خانه دارید لطفا تمپو و ریتم داشته باشید چون خانه شلوغ پلوغ و تنبلی بدترین آفت است و بدترین الگو برای بچه هاست فردا فرزندتان بزرگ میشه شل شل کار می کنه از سر کار بیرونش می کنند
اين سپيده خانم عزيز اگه يه مادر شوهر مثل مادرشوهر من داشتن احتمالا قدر اون خانواده شوهر رو ميدونستن😂 من مادرشوهرم اولين بار كه رفتم خونشون جارو داد دستم وگوجه خيارگذاشت كه سالاد درست كنم با اينكه من دانشجو بودم واز لحاظ فرهنگي ومالي از خانواده همسرم خيلي بالاتر بوديم ولي مادرشوهرم اصلا اينا رو در نظر نداشت واينگاري كارگر گرفته بود جاي عروس ومنم بقدري مطلوم بودم كه صدام در نميىومد الانم كه بيست وسه جهار سالاز زندگيم ميگذره با وجود داشتن سه تا دختر وچند تا عروس ديگه چون مادرشوهرم وابسته به همسر منه كه بچه كوچيكشه تمام كاراشون با ماست حتي من بايد هرروز غذا بپزم وهمسرم براشون ببره يعني مثل مادرشوهر خودم تو اين كره زمين نديدم تو رو خدا قدر زندگياتونوبدونين بعضي افراد هرچقدر شما خوب باشين اونا بدن ومن متاسفانه با همچين مادرشوهري اي همه سال كنار اومدم قلبم پردرده ولي هنوز شمامون تو نشده ولي متاسفانه جووناي امروزي اصلا راه نميان با مشكلات مرسي نرگس جون از بيان شيرينتون❤❤
داستان زنی که خرج نداره ... چی نداره ؟ 👇
ua-cam.com/video/r-JZNAGoMJY/v-deo.html
چه مادر دیوونه ای این دختر داره
خدا رو شکر عاقبتشون ختم بخیر شد 😍😍
خوشبخت باشن در کنار هم 🌹🌹
سلام ودرود نرگس جون عزیزم مثل همیشه فوق العاده زیبا روایت کردید ممنونم از ویدئوهای بسیار زیبا و آموزنده تون 💝💝💝💝💝💝💐💐💐
و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان بسیار زیبا ممنونم دوست عزیز موفق باشید انشالله 💝💝💝💝💝🌹🌹🌹🌹🌹🙋♀️
Besyar oli . Thak you . Boos Boos .
با درود نرگس جان خسته نباشی تشکر . امان از دخالت خوانواده ها ،خوشبخت باشی سپیده خانم که صبر زندگی خوبی بدست آوردی 🌹🌹🌹🥰
خدارو شکر زندگیشون بهم نخورد واقعا بعضی از خانواده ها دلسوزی و دخالتهای بی جایی میکنند.
سلام ممنون از داستاناتونو خیلی جالبن
یه جورایی معتادشما و صدای محبوب و دلنشین تون و داستانهای زیباتون شدم
بایدهر شب گوش کنم و خوابم ببره
عزیزمممممم😍🙏🏻😍😍
خیلیم خوب خداروشکر زندگیشون روبه بهبود و خوشبختی رفته
مادرا احساسی رفتار میکنن برا زوجین بد میشه
چه داستان قشنگی بود نرگس جون
البته که این داستان ها با صدای زیبای شما جذابترمیشه مرسی ازشماعزیزدل❤️❤️❤️🌺🌺🌺
ممنونم نرگس جون از داستان خوبتون وممنونم از سپیده عزیزکه با درایت تونستن زندگیشونوحفظ کنن
Thank you Narges Joun for the beautiful story. 🙏❤️
خیلی صدای دلنشین و گرمی دارید که آدم دوست داره به داستانهایی که با صدای مهربان شما ......🌸
مرسی از صدای قشنگت که انقدر زیبا داستان میگید💕💕😘
مرسی نرگس داستان خوب و اموزنده ای بود ممنون از بیان دلنشینت برای شما و سپیده جون بهترینها رو خواستارم 🌹🌹🌹🌹
Bishtare shomaliha injuri hastan kheeli rahat hastan...tuye farhangeshun hast che mard che zan. Manzuri nadaran
موفق باشی خواهر گلم تشکر بابت تمام زحمات که در زمینه بیان داستان ها می کشید .
🌹🌹🌹
درود بر شما نرگس بانو گرامی من از امریکا گوش میدم و نگاه میکنم برنامه شما را بسیار سنینی است تنها یوتیوب خیلی commercial میگذاره مرسی از شما ❤
ممنون نرگس جان داستان خوبی بود . تشکر از سپیده خانم که ما رو با عاقبت خوب ارتباط خانوادگیشون خوشحال کردند. هرروزتان بهتر از دیروز 👌👌❤️❤️❤️
خسته نباشی نرگس عزیز هر داستانی که شما تعریف می کنی پر از تجربه و پند و نصحت است. ممنون گلم.
با مشتاقانه منتظر بعدی هستیم. 😉❤️😘
داستان عالی بود تشکر از نرکس جان وخانم سپیده جان
خیلی عالی تشکر
خیلی عالی بود ممنونم از شما💚🌹
با عرض معذرت اولین اذیت و آزار رو مادر این خانم شروع کرده، اولین بار به مادر مجید گفته پسرتون چند بار اومده شمال دیدن دختر من، خواسته مادر شوهرش رو بچزونه و ادامه بقیه ماجرا رو هم مادر خود این خانم ادامه داده کل داستان و مشکل شما تقصیر مادر شما بوده باید از خودش خجالت بکشه با این اخلاق عهد عتیق
شما چرا به مادر این خانم کینه دارید وقضاوت میکنید.اینو دیگه یه بچه هم متوجه میشه که مقصر هیچ کس نبوده .مقصر تفاوت فرهنگ بوده .فرهنگ یه خانواده مدرن بوده و خانواده ی دیگه سنتی بوده .از قدیم هم گفتن کبوتر با کبوتر،باز با باز .درثانی این زوج خیلی کم سن بودند و تفاوتها و راه حل مشکلاتی رو که پیش می اومده بلد نبودند که خداروشکر با بالا رفتن سن ،خیلی از چیزاها رو درک کردند وزندگیشون سروسامان گرفته .ان شالله که همه ی زوجها سلامت وخوشبخت باشند.
@@yaghayum9446 کینه از کجا در اومد مگه من این خانواده رو میشناسم که کینه ورزی کنم! خود این خانم تو صحبت هاشون از اول تا آخر میگفت تقصیر مادرم بوده، شما حتی معنی و مفهوم کلمات و کاربرد کلمات رو نمی دونید کجا به کار میره از فرهنگ صحبت نکنید لطفا، همین ریپلای شما نمونه بارز هجمه فرهنگیه
خوب کرد گفت
نرگس خانم عزیز اینکه قصه و سرگذشت خیلی از دختر خانمای دهه چهل و پنجاه و شصت بوده دقیقا سر گذشت خودم را ورق زدم دوباره اه که چی کشیدم و چه روزای سخت و تلخی بود آن ایام نوعروسی و زندگی با مادر شوهر خواهر و برادر شوهر خسته نباشید عجب داستان و سرنوشت تلخ و شیرینی داشتن این خواهر عزیزمان ❤️😀🥰😘آرزوی موفقیت و تندرستی برای خواهر عزیزمان 🙏 تشکر از شما و خسته نباشید چه فصه قشنگ و اموزنده ای بود برای عبرت و تجربه 👏👏👏👍
سلامت باشید عزیزم
آفرین به شما خانم با شعور که با بالا رفتن سنتون ، فکرتون هم درجهت مثبت رشد کرد
وای وای وای از تضادفرهنگی واخلاقی منم توهمین شرایط بودم ماتویه شهربودیم امااصالت هامون فرق میکنه الان دیگه دستم اومده که نه اونهابدن نه ماخوب یابرعکس فقط دوتاخانواده هستیم بافرهنگهاوتربیت متفاوت خداروشکرماهردومون سنمون بالابودوباهم کناراومدیم کاملاولی سخت گذشت
بازم شکرخدا❤❤
In Iran I lived in city not Tehran. My husband grew up in Tehran but I never wanted to live in Tehran because we had everything in our city and and my family were there. Thanks for your video.
خدا قوت نرگس جان ❤️👍
با سلام به نرگس خانم.قضیه ی دخالت کردنه خانواده هایه چه دختر و چه پسر خصوصا در ابتدای ازدواج یک مسئله ی تقریبا همه گیره و شدت و ضعف داره، که در بعضی موارد متاسفانه ناجور و بادرگیریهای شدید که گاهی سالیانه سال تا آخر هم همینطور میمونه و ادامه داره؛ بهتر اون است که خانواده ها اگر هم ایرادی در عروس یا دامادشون (یا کلا نقصی در زندگیه ی اون زوج بنظرشون میاد) میبینن، میشه این رو بطور دوستانه و با روی خوش (همونطور/انگار که به فرزنده خودشون دارن نصیحت میکنن یا نکته ای را متذکر میشن)و با ملایمت با عروسشون یا دامادشون مطرح کنن. دیگه اینکه وقتی کسی بعنوان عروس یا داماد وارده خانواده ی شوهر یا زنش میشه، باید بدونه که از اونجایی که بطوره کلی افراد/خانواده هایه مختلف با هم فرق دارن، خانواده ی همسره آدم هم خیلی احتمال داره از این قاعده مستثنی نباشن! رو این حساب؛ برای ایجاده روابطه خوب لازمه که حسن نیت داشت و برفرض؛ اگه خانواده ی همسر تیپی جدی هستن میشه بخاطره اونا تا حده امکان رعایته مسائله لازم رو کرد(نمیخواد که ۲۴ساعته رعایتشون رو کرد؛ چون حالا تو مهمونیه،مسافرت است که با هم روبرو میشین اونجا رو رعایت کنید و خیالتون راحت باشه که اینهمه روزا و شبهایه دیگه سره زندگیه خود و آزادی و اختیارداره کارت هستی). با دو مسئله که مطرح شد مشکل دارم راستش: اول اینکه؛ اگه زن خانه دار باشه و فقط شوهر شاغل باشه، من به سهمه خودم«مخالفم»که اون مرد وقتی صبح میره و عصر خسته و کوفته خونه میاد، حالا تازه باید تو کاره خونه کمک کنه! این انصاف نیست. دوم اینکه؛«سپیده خانم»نصیحت کرد که با همشهریه خودتون بهتره ازدواج کنین(که آداب و همه مسائلتون مثل هم است و درنتیجه همدل هستین)، کلا حرف بدی نیست ولی پس اینهمه اختلافات که بین خانواده هایه زن و شوهر که هردو هم مال یک شهر هستن چطور؟!«درستش این است که: آدما باهم کلا فرق دارن(حالا میخواد فامیل باشن،تازه فامیل بشن،یا نوعی ارتباط باشه؛ برفرض همسایه یا همکار، فرق زیادی نداره)پس باید سعی کنن و با هم کنار بیان؛ در اکثره موارد اولش است که سخته ولی بمروره زمان همدیگه رو بهتر شناخته و به هم عادت و حتی انس میگیرن.هر چیزی زمان میبره!».
*میدونم خیلی شد! 😁ولی دلم نیامد ناگفته بمونه که:«بنظره من؛ اگه به دلیلی(مثل سربازی رفتنه داماد)دختر و پسر باید مدت زمانی صبر کنن تا بشه ازدواج کنن، همون نامزد بشن خیلی بهتره تا عقد شناسنامه ای کردن، چون؛ اگه ناخواسته قضیه بهم خورد، دیگه تو شناسنامه ی هیچکدوم دست نخورده که بعدها وقتیکه اون دختر بخواد با کس دیگه ازدواج کنه همین موضوع باعثه انواعه شک و حرف و سخن و شایعه از طرف همه خصوصاً خانواده داماد بشه! در زمانی که خیلی ها واسه قبلا نامزد داشتنه خصوصاً دخترها ایراد میگیرن(خیلیا حتی بی توجه به اینکه مثلاً: نامزده سابق دختر دست بزن داشته که بعدها فهمیدن و نامزدی سره این بهم خورده)وای بحاله عقد کرده بودن.
نمیخوام طولانی کامنت بدم«نرگس جون»ولی بجان خودم رو دلسوزی برا دیگران(گاهی هم که خوده صاحبه ماجرا اگه چیزی پرسیده یا همدردی خواسته)میگم؛ شاید که این کامنتها به زخم کاره کسی یکوقت خورد.
باتشکر ازتهیه/پخش 💙🍀👍
خسته نباشین نرگس جان
سپاسگزارم
Love u ❤❤❤
خسته نباشی نرگس جان هر داستانی که شما تعریف کنی شنیدن داره با صدای قشنگ و دلنشین شما👍👍🌷🍀🌷🍀🌹🍀
سلامت باشید گلم 🌹🌹
با درود فراوان
عرض ادب و احترام حضور نرگس بانوی گرامی
خسته نباشید دست شما هم درد نکنه بابت زحماتی که برای این سرگذشتها میکشید.
سلامت باشید 🌹🌹🌹
سلام نرگس جونم خسته نباشید عزیزم خیلی خیلی عالی شیرین و آرامش بخش روابت مبکنید صدای شیرین شماخیلی حس خوبی بهمون میده اینقدر که سرشار از عشق و انرژی صحبت میکنید خیلی عشقی خواهر گلم ❤❤❤❤❤❤😘😘😘😘😘😘👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به نرگس خانم ممنون از داستان شما. به نظر من برای جوان ها بزرگتر عاقل نعمته
عزیز این در صورتی هست که شما هم بیرون از منزل شغلی داشته باشد اون موقع درسته که مادرتون می گفت شما بپرید و همسرتون بشوره نه اینکه شما خانه دار باشد فقط ، و بیشتر جدای زن و شوهر دخالتهای خانوادهت هست
خوب انقدر شوخی خوب نی
هرجا حرکت خودش می پسنده
خسته نباشید🙏🥰
نرگس جانم سلام
خیلی خیلی خسته نباشی
من میدونم کاری که انجام میدی چقدر سخته
پیاده کردن داستان ها و بازنویسی اون و بعد هم بیان قابل فهم برای مخاطبان
خواستم ازت تشکر کنم
و بگم سپاسگزار زحماتت هستیم
سلامت باشید عزیز دلم و تشکر از شما دوستان خوب که در کنار من هستید💋💋💋💋💋
سلام نرگس خانم . یه چیزی تو داستان باعث تعجبم شده ۵ سال جا مونده اون وسط ! این خانم ۳۷ سالشونه و ایشون ۱۵ سال پیش ازدواج کردن سن ۱۷ سالگی پس الان باید ۳۲ سالشون باشه !
مادر عاقل گلیست از گلهای بهشت
با ماژیک فسفری خط بکشید که مشخص هم باشه و بشه دوباره خوندش اما بدونی که قبلان خوندیش.
🌷🌷❤🌷🌷
چه مادر سمی بود 😢
ببخشید نمیخوام بی ادب باشم ولی نمیتونم نگم که چه مادر دختر زرنگ و باسیاست و پرویی بودند مخصوصا مادرشون، بیچاره مادر مجید چی کشیده از دست اینا،خداروشکر که دخترخانم داستان دیگه به حرف مادرش گوش نکرد و زندگیش رو خراب نکرد با آرزوی بهترینها برای همه ی جوونا
داستان زیبا ی بود ولی واقعا باید هم فرهنگ هم باشند خیلی بهتره.
منماز هلند در حال آشپزی و یا ورزش به داستانهای نرگس جون گوش میدم ❤️
متشکرم از همراهیتون 💋😍
من هم در هالند زندگی میکنم و درمواقعی که نیاز به انرژی و انگیزه دارم گوش به صدای گرم نرگس جان میدهم.
منم از آمریکا
شما هرگز فراموش نکن که شوخی حد و اندازه داره
درود نرگس جون موفق باشین تو بهترینی عزیزم زن زندگی ازادی
🌹💋
با درود به شما نرگس خانم
🌷🌷🌷
😢😢😢
کبوتر با کبوتر .... باز با باز
37سالشه،15,ساله ازدواج کرده تو سن 17سالگی ازدواج کرده چطورشد😮
🌹🧿
نرگس خانم خوش قلب و دوستداشتنی 😍💋❤️
از شما فقط میشه انرژی مثبت گرفت
انقد که قلبتون پاکه و با محبت هستین🫶🏻💝
برای دوست عزیزمون هم که داستانشون و تعریف کردین خوشحالم و بهترین لحظه ها در کنار همسر و دخترگلشون آرزو میکنم🙏🏼😍
لطف دارید گلم ممنونم 💋🌹
👍
❤❤❤
نرگس جان داستان های که میخوانی اینها را کوشش کن که در کامپیوتر تاپ کن آخر کار جمع آوری کن کتاب چاب . بیدون آن زحمت میکشی نوشته میکنی دانه دانه همونا را تاپ کنید.
چقدر صدا نرم و بیان شیوا شما خوب است🥰🥰🥰
نظر لطفتونه
من در حال اسباب کشی به شما گوش میدم و کلی آرامش میگیرم که از من توی اسباب کشی بعیده! 😂😂😂
سلام نرگس جون خسته نباشی کلا مردمان شمال اخلاقشون به شهرهای دیگه نمیخوره الان چند تا از اشناهای ما با دخترای شمالی ازدواج کردن بعد مدتی از هم جدا شدن و از جمله پسر خواهرم با دختر شمالی ازدواج کرد و بعد سه سال جدا شدن این دختر ها باید با خود پسرهای شهر خودشون وصلت کنن
من واقعا حق میدم به خانواده شوهرشون، دختر و پسر شهرستانی خیلی فرهنگ متفاوت دارند.. یکی از نشانه هایش همین حرفهای خاله زنک مادر عروس خانم ... یا شوخی های شهرستانی و بی مورد جلوی جمع بزرگترها...
دقیقا ایشون خیلی روش باز بوده
یعنی چی مچ می نداختم
در اخر خیلی رفتارت عوض شد خوب کردی که خودت را وفق دادی به خانواده شوهرت درسته باید به مادر احترام بزاری ولی دوستی خاله خرسه میشه چون کارهاش و رفتارش منطقی نیست
🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 👍👍👍👍👍 💘❤ 🔥💘❤ 🔥💘❤درود به شما ،، لایک اریأیی 👍👍👍👍👍 👍👍 🔥💘❤
ممنون از همراهیتون احمد اقا🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خاله شما گفت اتفاقی بدی افتاده خود نرگس خانم باید تعریف کن چه بود
تو ویدئو کانال آشپزی گفتم
نه دخترم سرلهاف ملانصردین دعوا نکن کارای حونه مال حانوم. کوتاه بیا
سلام نرگس خانم عزیز خوبید تشکر داستان قشنگی بود بازم مثل همیشه عالی تعریف کردین.🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹♥️❤💜
دوست عزیز راست میگن واقعا باید هرکس با همشهری خودش اذدواج کنه فرهنگ هاشون بهم بخوره من خودم یک تهرانیم همسرم یک شهردیگه زبانشون فرق می کنه وقتی حرف میزنن من فکر می کنم بدرباره ی من حرف میزنن منم پشیمانم بعد از ۷ سال زندگی چون فرهنگ ها مون فرق می کنه تشکر از دوست عزیر واقعا تجربس برای جوونا .
خوش حال شدم برای دوست عزیزمون و ایشالا که در کنار همسر دختر شون شادو سلامت باشن زندگی پراز ارامش داشته باشن .🤲🤲
تشکر که داستان زندگیتون فرستادید.🙏🙏🌹🌹
لطف دارید گلم ممنونم 🌹🌹🌹
مادر های که مداخله میکنند کار خوبی نمیکنند
:) منی ک وقتی میخام کار کنم داستان های نرگس جون رو گوش میدم تا انرژی بگیرم برای کار»»»»
منم
😍😍😍
منم
من تو اون سن بز بز بودم ملت چه زرنگ بودن بخدا
داشتن مادر بی شعور و سطح پایین
مادر من اهل رشت است، کلا شل شل کار می کنند و از نظر دیگران شلخته و بی مسولیت اند البته ور مورد همه صدق نمی کنه
ولی هرکس این اخلاق را داره که انتظار داره در حالی که کار بیرون نمی کنه تو کار خانه هم اونکه خسته ایت بهش کمک کنه به نظر من خودخواهیه
چون پول در آوردن اونم برای یک خانواده بسیار کار مشکلیه و بعدش فرد نیاز به استراحت داره
من خیلی در کنار مادرم از تنبلی و شلختگی و اش زجر کشیدم همیشه کارهایش رت بسیار آهسته انجام می دهد
کلا اگر خانه دارید لطفا تمپو و ریتم داشته باشید چون خانه شلوغ پلوغ و تنبلی بدترین آفت است و بدترین الگو برای بچه هاست
فردا فرزندتان بزرگ میشه شل شل کار می کنه از سر کار بیرونش می کنند
اين سپيده خانم عزيز اگه يه مادر شوهر مثل مادرشوهر من داشتن احتمالا قدر اون خانواده شوهر رو ميدونستن😂
من مادرشوهرم اولين بار كه رفتم خونشون جارو داد دستم وگوجه خيارگذاشت كه سالاد درست كنم با اينكه من دانشجو بودم واز لحاظ فرهنگي ومالي از خانواده همسرم خيلي بالاتر بوديم ولي مادرشوهرم اصلا اينا رو در نظر نداشت واينگاري كارگر گرفته بود جاي عروس ومنم بقدري مطلوم بودم كه صدام در نميىومد الانم كه بيست وسه جهار سالاز زندگيم ميگذره با وجود داشتن سه تا دختر وچند تا عروس ديگه چون مادرشوهرم وابسته به همسر منه كه بچه كوچيكشه تمام كاراشون با ماست حتي من بايد هرروز غذا بپزم وهمسرم براشون ببره
يعني مثل مادرشوهر خودم تو اين كره زمين نديدم تو رو خدا قدر زندگياتونوبدونين بعضي افراد هرچقدر شما خوب باشين اونا بدن ومن متاسفانه با همچين مادرشوهري اي همه سال كنار اومدم قلبم پردرده ولي هنوز شمامون تو نشده
ولي متاسفانه جووناي امروزي اصلا راه نميان با مشكلات
مرسي نرگس جون از بيان شيرينتون❤❤
عزیزم ، آرزو میکنم هر چه زود تر از دست این هیولا خلاص بشی....اتفاقا چون از هر نظر بالاتر بودی باهات اینجور رفتار میکرده اعتماد به نفست را بگیره
خب مادرت باید بهت میگفت تو هم باید بری سر کار اگه برابری توی خونه براش مهم بوده
❤❤❤❤❤❤
❤🙏
❤❤❤