زندگی پس از زندگی ✨ جون از پاهام تا کمرم خارج شد!

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 8 лис 2022
  • نفیسه مرادی زن جوان ساکن قم از تجربه نزدیک به مرگ خودش می گوید که بسیار ترسناک بوده است. او می گوید جان کم کم از پاهایش خارج شد و تا کمر بالا آمد اما ...
    ✨✨✨
    درباره برنامه زندگی پس از زندگی
    زندگی پس از زندگی برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است. زندگی پس از زندگی روایت افرادی است که در تجربه ی مرگ تقریبی، از کالبد جسم خارج شدند و عالم برزخ را درک کردند و بازگشتند. در این برنامه با سفر به نقاط مختلف ایران و جهان، مخاطبان برنامه مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران مرگ تقریبی از عالم غیب می‌شوند.
    ✨✨✨
    #زندگی_پس_از_زندگی
    #عباس_موزون
    #مرگ_موقت
    #تجربه_مرگ
    #تجربه_گر
    #روایت_مرگ
    #برنامه_ماورایی
    #نفیسه_مرادی
    ✨✨✨
    برای دیدن ویدئوهای بیشتر درباره تجربه مرگ کانال ما را سابسکرایب کنید:
    / @life_after_life
  • Розваги

КОМЕНТАРІ • 10

  • @mohammadjanamiry8151
    @mohammadjanamiry8151 2 місяці тому

    سلام علیکم

  • @baharbahari7519
    @baharbahari7519 2 місяці тому

    🎉❤

  • @Rana-kx8xl
    @Rana-kx8xl Рік тому +1

    تجربه های نزدیک به مرگ همه شون فوق العاده ن سپاس 😍

  • @mohamadhasanjafari8320
    @mohamadhasanjafari8320 Рік тому

    تشکر از برنامه خوبتون،🌹👍

  • @akbarsol3020
    @akbarsol3020 Рік тому

    یا خداوند متعال به ما رحم کن لطفا

  • @fatemasadat8076
    @fatemasadat8076 Рік тому +1

    لطفا برنامه های جدیدتون رو بزراید. من همه قبلی ها رو دیدم، دیگه تو یوتیوب جدیدی نگذاشتید .

    • @Life_After_Life
      @Life_After_Life  Рік тому

      فاطمه جان سلام. به مرور تمام قسمت های قدیم و جدید را منتشر خواهیم کرد. همراه ما باشید.

  • @farhad5692
    @farhad5692 Рік тому +1

    سلام علیکم
    برنامه‌های جدید را کدام کانال می‌گذارید؟
    منتظریم....

    • @Life_After_Life
      @Life_After_Life  Рік тому

      فرهاد جان سلام. در همین کانال. همراه ما باشید.

  • @user-jv2cw2iz2q
    @user-jv2cw2iz2q 2 місяці тому

    متاسفانه اینهایی که آورده اند، تا این افسانه ها را بگویند، نه تنها بیسوادند
    بلکه اصلا آگاهی ندارند
    من در زمانیکه هشت ،نه، ساله بودم در زمان مرگ پدر بزرگم کنار پدرم ، در بالین او بودم، البته پدر بزرگم در یکی از روستاهای میانه زندگی میکرد،
    اتاق نیمه تاریک بود ، چون در آن زمان برقی نبود، در لحظه مرگش فقط من دیدم که چشمانش به نقطه ای خیره شد و سپس نور مه آلودی از بینی اش خارج شد و به آرامی از کنار من رد شد
    بطوریکه بدنم مورمور شد، و پدربزرگم
    چشمانش بسته شد
    روح یا انرژی که در بدن انسان هست از کمر یا پاها بیرون نمیرود، بلکه در آن لحظه آدم احساس میکند ، بی حس شده است و توان جنبش ندارد