نقد و بررسی سه قطره خون اثر صادق هدایت
Вставка
- Опубліковано 20 вер 2024
- بریم سراغ یکی از شاهکارهای ادبیات داستانی! سه قطره خون اثر صادق هدایت.
سه قطره خون یه مجموعه داستانه شامل11 تا داستان کوتاهه که اولین داستانش به همین اسمه و ما توی این ویدیو نکات جالبی رو در موردش می گیم.
برای تحلیل و بررسی این داستان از مقالهی دکتر پاینده کمک می گیریم که لینکش این پایین هست:
B2n.ir/d57273
jpl.ut.ac.ir/a...
اگر صادق هدایت رو دوست دارید ویدیوی زیر رو به شما پیشنهاد می کنیم:
• همراه با صادق هدایت در...
اگر هنوز کانال رو سابسکرایب نکردید، حتما همین الان عضو کانال بشید. از همراهیتون خوشحالیم!
* خرید کتاب از سایت کتابــــــــــچی در سریعترین زمان با بهترین قیمت!
کتابچی رو دنبال کنید:
سایت: ketabchi.com/
اینستاگرام: / ketabchi_com
متشکرم
زنده باشی
خیلی ممنون بابت توضیحات خوبتون. من حسابی سرگیجه گرفته بودم انقدر که کتاب رو خونده ام و نفهمیدم 🫠
مرسی از شما که دیدید🌹
خوشحالیم که بهتون چسبیده😌
خیلی جالب بود باعث شد خودمم برم داستانو بخونم ممنون
خوشحالیم که خوشتون اومده 🌹😌
منم
بسیار عالی خسته نباشید
خیلی ممنون که دیدید ♥️😎 مرسی از انرژیتون
Excellent ❤
thanks for your attention ♥️
آفرین ❤❤❤
دم شما گرم ♥️
کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی رو شرح بدین❤
حتما میذاریم توی برنامه مون😌🙏
🌺🌺🌺🌺🌺
😌🌹
🗽
اونجایی که باید نتیجه گیری میکردی برنامه رو تموم کردی؟؟؟؟
نتیجهی چه گیری؟😁 واقعا نتیجهگیریها شخصیه. انقدر داستان پیچیدهایه که فقط باید خوند و انگشت به دهن موند
سلام من ویدئوتونو کامل ندیدم چون هنوز کتاب را نخواندم
نمیدانم در ادامه ویدئو در این رابطه صحبت کردین یا خیر
میخواستم بدانم که این کتابی که در دست دارین با این جلد، نسخه سانسور شده است یا نسخه اصلی است؟
سلام. این کتاب چاپ قدیمی و بدون سانسوره👏
خوشحال میشیم بعد از مطالعه، ویدیوی ما رو هم ببینید🙏
@@ketabchi_bookstore ممنون از پاسخگویی شما
حتما همینطور است و ویدئو را خواهم دید
چقدر این سه منو یاد داستان مسخ کافکا انداخت اونجاهم عدد سه خیلی تکرار شد
مسخ👌👌 عجب داستان عجیبی! بله لابه لای نمادها نویسنده کلی حرف میزنه
بنظر هنوز این داستان واضح نشده چون خیلی پیچیده است و کلی سوال برام است
اینکه رخساره نامزد راوی است چرا سیاوش را می بوسد؟
آیا خیانت شده به راوی
اگر راوی روانی بوده پس چطور وقت روایت از روز اولی که اون را بیمارستان آوردن میگه که اگر من جای آشپز بودم در غذا بیماران روانی زهر می ریختم و در ادامه میگه که من روز اول می ترسیدم که مباد در غذا من زهر رخته باشند تا مطمین نشدم که هم اطاق 19:49 یم از اون غذا نخورده من لب به غذا نمی زدم
آیا اینها به معنا خود آگاهی روایی نبوده چطور راوی با چنین فکری می تونی در عین حال دیوانه باشه
آیا این توطئه از طرف سیاوش نبوده بخاطر دیوانه جلو دادن راوی تا اینکه بتونه رخساره را مال خودش کند...و کلی سوال دیگر 19:49
بله واقعا داستان پیچیدهایه. ترکیب سیال ذهنی و پوچی و ناامیدی
چیزای زیادی می شه گفت. مثلا شباهت بیش از حد اتاق سیاوش و راوی و آسایشگاه رو نمیشه به سادگی توجیه کرد.
ولی در مجموع ممنون از دقت و موشکافیتون😌🙏
من هنوزم نفهمیدم😂
چیزی نیست، طبیعیه😁
این چه تحلیلی بود فهمش نداری نگو تنها هنرت این بود کتابو مرور کردی هیمن پشلت
هنر کمی نیست😉
@@ketabchi_bookstore خجالت بکش مادر...
@@ketabchi_bookstore جالت بکش مادرتو....