همراه با صادق هدایت در بوف کور

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 10 лис 2024

КОМЕНТАРІ • 14

  • @misagheslami3136
    @misagheslami3136 8 місяців тому

    واقعاً جالبه قلم هدایت 👍

    • @ketabchi_bookstore
      @ketabchi_bookstore  8 місяців тому

      آدم رو از ظرف زمان و مکان خارج می‌کنه 😌🤌

  • @mahan__kazemi7003
    @mahan__kazemi7003 7 місяців тому

    مرسی ممنون❤❤

  • @mehdigholamrezaee-sj7by
    @mehdigholamrezaee-sj7by 8 місяців тому

    عالی👍

  • @arezuakbari4972
    @arezuakbari4972 8 місяців тому

    خدای من عاااااااااااااالی بود

    • @ketabchi_bookstore
      @ketabchi_bookstore  8 місяців тому

      🤩 مرسی، نظراتتون واقعا بهمون انرژی می‌ده🙏

  • @mortezaaAlipour
    @mortezaaAlipour 6 місяців тому

    معذرت میخوام ولی تحلیلتون خیلی پیش پا افتاده بود.

    • @ketabchi_bookstore
      @ketabchi_bookstore  6 місяців тому

      ممنون از اینکه وقت گذاشتید و مرسی از نظرتون🙏

    • @ketabchi_bookstore
      @ketabchi_bookstore  6 місяців тому

      اگر به چند مورد که باعث شد خوشتون نیاد اشاره کنید بهمون کمک می‌کنید برای ادامه مسیر👌

    • @mortezaaAlipour
      @mortezaaAlipour 6 місяців тому

      @@ketabchi_bookstore من این کتاب رو ۱۶ بار مطالعه کردم و هر بار نکته جدیدی یافتم،شما هیچ اشاره ای به زن اثیری که میخواست گل بده به اون پیرمرد نکردین ،اون دختر اثیری نماد مدرنی و جهان مدرن بود و اون پیر مرد نماد خرافات که هربار قبول نمی‌کرد و خرافات جلوشو میگرفت،و اینکه راوی خودشو جدا از بقیه و غیر معمولی میدید اما اون سایه و حس درونش (خرافات) بر مدرن بودن غلبه میکرد حتی در دو بخش داستان راوی خودش باعث کشتن زن اثیری و لکاته میشد،اون پیر مرد خنزر پنزری و عمو و پدر و عمه ی خودش که نماد خرافات بودن و اون زن اثیری و لکاته نماد دنیای مدرن و روشن بودن،و پایان داستان خود راوی اشاره می‌کنه که من شبیه نه من خود پیرمرد خنزر پنزری شده ام،یعنی جهل و خرافات درونیه راوی همیشه باعث شکستش میشد و نمیذاشت پیشرفت کنه،با تشکر