غزل حیرت‌انگیز مولانا: یک بیت، هزار معنا! ☀️

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 4 січ 2025

КОМЕНТАРІ •

  • @avestasad
    @avestasad 13 днів тому

    جان جانان مولانای جان❤

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  12 днів тому

      ای عقل کلِ ذوفنون تعلیم فرما یک فسون 🙋

  • @avestasad
    @avestasad 13 днів тому

    دم شما گرم ❤

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  12 днів тому

      مرسی از انتخاب و اعتمادتون ✨

  • @MhrshdShokri
    @MhrshdShokri Місяць тому

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  Місяць тому

      ممنون از حمایت های شما دوست عزیز ✨

  • @Hebatzahi
    @Hebatzahi Місяць тому

    توتیای چمی❤

  • @maikelmandegari-z5e
    @maikelmandegari-z5e 10 днів тому +1

    دروود لذت بردیم چطور با مکتب مولانا بیشتر اشنا بشیم گروه ندارین؟

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  9 днів тому

      درود بر شما 🌹 خوشحالم که ویدیوها مورد توجه شما قرار گرفته. فعلاً گروهی نداریم، اما می‌توانید کانال رو دنبال کنید تا از محتواهای جدید در مورد مکتب مولانا بهره‌مند بشید. اگر پیشنهادی دارید، خوشحال می‌شم بشنوم! 😊

    • @maikelmandegari-z5e
      @maikelmandegari-z5e 9 днів тому

      @@Ous_khan اون قسمت از اشعار که معنای متفاوتی دارن هم تفسیر کنید حرفتان را سریح بیان کنید باتوجه به ذهنی که ..... درک .....🫠🫠❤️💜🥺🥹💐💐💐

    • @maikelmandegari-z5e
      @maikelmandegari-z5e 9 днів тому

      بین شمس و مولانا رابطه ای عمیق جاریست از یه جای احساس میکنه شمس پرده ای شده و میره و مولانا رو در ظاهر ترک میکنه
      اگرشد مفصل بیان کنید طولانی
      عجله دارید زود کلیپا رو به آخر برسونید که ...

  • @fatemehafzal5663
    @fatemehafzal5663 Місяць тому

    بنظر شما مولانا کجای این زنده بودن می زیست که این غزل ها را می گفت .

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  Місяць тому

      بنظرم مولانا در جایی از این "زنده بودن" زندگی می‌کرد که فراتر از مرزهای زمان و مکان بود. از یک سو در دنیای پرتنش و آشوب‌زای قونیه می‌زیست، اما در درون خود دنیای وسیع‌تری داشت که ارتباطی عمیق با حقیقت و عشق داشت. به‌ویژه بعد از دیدار با شمس تبریزی، زندگی‌اش وارد مرحله‌ای شد که دیگر تنها درگیر مسائل مادی و روزمره نبود؛ بلکه در پی جستجوی حقیقتی بود که از فراتر از زمان و مکان می‌آمد.
      غزل‌های مولانا، در واقع بازتاب همین تجربه‌های درونی‌اش است. او از دنیای محدود مادی فراتر رفت و در یک دنیای معنوی و بی‌پایان زیست. این اشعار نه تنها نشان‌دهنده دیدگاه فلسفی و عرفانی او، بلکه نمایانگر ارتباطی عمیق با جهانی است که در آن عشق و حقیقت، از مرزهای زمان و مکان عبور کرده و تبدیل به نیرویی بی‌پایان و ابدی شده است. به‌عبارت دیگر، مولانا در دنیایی می‌زیست که هیچ‌گاه محدود به آنچه در اطرافش بود نمی‌شد؛ دنیای او دنیایی از آگاهی و اتصال به حقیقتی بالاتر بود.

  • @fatemehafzal5663
    @fatemehafzal5663 Місяць тому

    سلام و ادب ، من خیال میکردم مولانای جان ، مرا با غزل هایش زیر و زبر می کند ، متوجه شدم شما هم چنین شده ای . نمیتوان وصف کرد چونکه بنظر من او یک انسان معمولی نبود . شاید هم بما میگه بیایید شما هم میتونید مثل من شوید . آخه دیونه میشم با اشعارش ، میرم سراغ مثنوی ، آنجا همه شهد و شکر . خدایا کمک کن 🎉❤

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  Місяць тому

      سلام و ادب،
      کاملاً با شما موافقم! مولانا حقیقتاً با اشعارش انسان‌ها رو به سوی عمق وجودشون می‌کشونه. به نظر من، اشعارش نه تنها ما رو می‌لرزونه، بلکه به ما نشون می‌ده که می‌تونیم همچون او باشیم. مثنوی هم همونطور که گفتید، برای کسانی که دنبال حقیقت و آرامش هستند، شیرین و پر از نور است. امیدوارم که همیشه در این مسیر روشن پیش برید و هر لحظه از کلماتش لذت ببرید. 🙏✨

  • @mohammadrashidi8567
    @mohammadrashidi8567 Місяць тому

    شناخت حضرت مولانا به اسانی نیست ÷

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  Місяць тому

      کاملاً درست می‌فرمایید. شناخت مولانا و عمق آثارش نیاز به دقت و درک خاصی داره. هر بار که به اشعارش رجوع می‌کنیم، جنبه‌های جدیدی از حکمت و معرفت رو کشف می‌کنیم.

  • @AliGhaderi-mj1xv
    @AliGhaderi-mj1xv Місяць тому

    اینهمە آسمان وریسمان نمی خواهد،
    شعر علم خاص خودرا دارد، عروض را باید بدانید در غیر این صورت شعررا نمی فهمید.
    هر بیت شعر درهر بحر( افاعیل) تشکیل شدە است از مَطلَع ، وسائط، عروض /وزن، ‌‌ صدر ، اوتاد و عجز.
    شاعر باتکیه بر این موارد مقصود ومرا دخودرا بیان میکند.
    شعر صناعت مغالطه وقیاس مرکب مخیلات است.

    • @Ous_khan
      @Ous_khan  Місяць тому

      @@AliGhaderi-mj1xv ممنون از توضیحاتتون. درست می‌فرمایید که عروض و ساختارهای کلاسیک نقش مهمی در درک شعر دارند. من در تفسیرهایم سعی می‌کنم بیشتر به جنبه‌های معنایی و حسی شعر بپردازم تا مخاطبان با احساسات و مفاهیم پشت اشعار بیشتر آشنا شوند. هر کدام از ما به گونه‌ای از شعر الهام می‌گیریم، و این زیبایی ادبیاته که برای هرکس چیزی برای گفتن داره.