در آستانه سال جدید،از خدا میخوام،ک بهمه هموطنانم سلامتی،سربلندی و سفره آیی پر از رزق عطا کنه.انشالله ک تو خونه هیچ ایرانی،غم ،ناامیدی و بیماری لونه نکنه.آمین.
سلام کیفیت صداتون بشدت بد وپایین بود شما که اینهمه وقت گذاشتید داستان رو تعریف کردید خوب بود اگه یه میکروفون کنارتون داشتید که کیفیت صدا اینقدر پایین نباشه
بااینکه بسیار متاءثر شدم ،ولی بسیار عالی وآگاه کننده بود وباید بگم باور کنید میترا هم تقصیری نداشته این انسانهایی که در کالبد عوضی واشتباهی قرار میگیرند بسیار تنها هستند واصلا"راه بروز وگفتن این مشکل رو بلد نیستن ،اونهم در جامعه ی ناآگاه و تعصبی ایی مثل ایران . ولی زهره خانم هم خیلی سخت با این قضیه برخورد کردن تا چند ماه خب طبیعیه ولی بعد از اون اینهمه ناراحتی وپدرومادر وفرزند رو نادیده گرفتن وقربانی این واقعه شدن و............از وضعیت میترا هم بغر نج تر و غیر قابل حل تر شده براشون آرزوی سلامتی دارم 🙏
ممنون از شما نرگس جون داستان خیلی غمناکی بود وجرا این خانم در اخر این کار ها را میکرده نمی دونم چی بگم شاید داشته از خودش وزندگی خوب دیگران انتقام میگرفته البته نظر منه خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کنه 🌸🌺
ممنون از داستان اموزنده که تعریف کردید. من خیلی متعجبم که چطور زهره خانم وخانواده زودترمتوجه دوستی غیرعادی میترا نشدند. این شخص از اولش خیلی مشکوک به نظرمیرسیده!!
ب همین خاطره که من با اینکه در غربت هستم احساس میکنم نزدیک نرگس جون میباشم و بااشتیاق این داستانها را معتاد ب شنیدنش شدم و برای همه هم شر میکنم…ممنون از دنیای اینترنت که باعثآگاهی شدند🎉🎉🎉
چقدر دردناک زهره دچار صدمه روحی شده امیدوارم هر چه زودتر حالش خوب بشه در اینجا افراد زیادی دختر و پسر دچار تغییر جنسیت هستند که مربوط به اختلال ژنتیک است ولی خانواده ها خیلی راحت با این قضیه کنار میآیند ممنون از شما موفق و سلامت باشید.💐
دقیقا منم چنین حسی دارم.شاید خود این خانوم هم مشکلی داشتند برعکس دوستشون لزبین بودن که از رفتار دوستشون با خودشون احساس خوبی داشتن و الان که فهمیدن ایشون ترنس بودن ناراحتن.🤷♀️
خیلی ناراحت کننده است زهره دختری خوبی زندگی خوبی داشت. انشالله شفا پیدا کنه خانواده اش به آرامی برسند هرجوری هست باید مجبورش کنند به روان پزشک مراجعت کنه،😞
به نظرم زهره احساس گناه می کنه و در واقع حس می کنه بهش تجاوز شده و نتونسته خودش و کسی که به حریم خصوصی زندگیش وارد شده رو ببخشه و حس بی ارزشی می کنه، باید حتما صحبت با روانپزشک رو ادامه بدن، الهی که خدا بهش آرامش بده🤲🌹
تو انتخاب دوست باید خیلی دقت کرد و نظر شخصی من این هست که با هیچ کس نباید زیاد صمیمی شد و زهره خانم هم بعد از ازدواج باید سرش به زندگی متاهلی مشغول میشد و ارتباطش را با میترا کمتر میکرد. این را بدونید هیچ کس این دوره و زمانه بی دلیل محبت به کسی نمیکنه.
باسلام وتشکر ،من چنین احساسی میکنم که دراین قضیه بیشتراز همه بیچاره میترا صدمه دیده ودرموردش بی انصافی خیلی شده،دست خودش نبوده ک این تغییر ژنتیکه ،واگه حس سواستفاده داشت اصلا نمیومد بازش کنه وبگه ،میتونست راحت بیاد وبره بدون اینکه هیچ کدومشون متوجه بشن ،ولی این صداقت او ،باعث صدمه خودش وزهره شده ،ما میتونیم درمورد جریاناتی که اطلاعاتی نداریم از صاحب دانش چنین اتفاقاتی کمک بخواهیم ،امیدوارم همه عزیزان شاد ودلی پراز ارامش داشته باشین همینطور این دو خانم زهره ومیترا خداکمکشون کنه ودلشونو به ارامش برسونه 🙏🌹
با دورد فراوان نرگس جان❤️🌹❤️خیلی غمناک بود این داستان واقعی🥲خوب این اتفاقها میفته🥲امیدوارم زهره جان حالشون خوب بشه، و بتونه راه درست را انتخاب کنن🙏🌹❤️
چه سرنوشت غم انگیزی رو زهره تجربه کرد، ولی ای کاش با خودش اینگونه تلافی نمی کرد وراه درمان و پیش می گرفت. الهی هیچوقت این جور افراد و سر راه بچه هامون قرار نگیره. تشکر از شما نرگس جون واکرم خانم
اينجور اتفاقات ساده نيستن كه همه مردم بيان نظر بدن چون مسله مربوط ميشه به روح و روان يك شخص ، جا داره كه روانشناسان و متخصص روانپزشك موشكافي كنن و نظرشونو بدن
سلام نرگس جون ممنونم از شما واقعا خیلیییییییییییییی خوبه که این داستانها رو بالحن زیبا بیان میکنید من تقریبا یک ماه س که کانال شما رو میبینم 🙏🙏🙏ولی متأسفانه نمیدونم چطور وارد تلگرام شما بشم
سلام، خیلی خیلی ممنون از داستان اموزنده اتون. خیلی متاسف ام برای زهره جان، اکرم خانم و خانواده اشون…واقعا که شرایط سختی رو دارن و آرزو میکنم هرچه زودتر این مشکل حل بشه… فکر میکنم در درجه اول، اگر مادر و اکرم خانم با زهره جان صحبت میکنن، اصلا در مورد ابرو و یا همسایه و یا ناباب و اینطور بحثها صحبت ها نکنن، بیشتر شخصی صحبت کنن و همدل باشن…یعنی محبت و همدلی که ایشون کم کم نرم بشن و ببینن که اطرافیان دوستشون دارن و خانواده رو ترجیح بدن به دوستان…البته میدونم که واقعا خیلی خیلی سخت هست و قطعا همه راهها رو امتحان کردن..ولی بازهم اعتقاد دارم که اینطور افراد وقتی ببینن خانواده نگران فکر و نظر همسایه و ابرو هستن خیلی بیشتر لجبازی و جلب توجه میکنن
سلام نرگس جون داستان خیلی ناراحت کننده ای بود ایشالا که خداوند دوباره آرامش حال خوب رو به زهره خانم برگردونه آرامش در خانه تمام هموطنان عزیزم باشه برای نرگس عزیزم هم همینطور لایک ۱۵۲🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺
درود بر شما ضمن خسته نباشید و خدا قوت حضور شما نرگس بانو کاش جای آرام تری را برای ضبط داستان انتخاب کنید آخرای داستان کاملا صدای بلند گفتگو بین صدای شما بود متاسفانه انشاالله که رسیدگی شود 🙏🏻با هندزفری خیلی اذیت میشیم ممنونم.
مرسی نرگس جون 💐💓داستان عجیب و تلخی بود و جدیداً که دیگه هیچ اعتمادی بین مردم و دوستا وجود نداره نمیدونم دلیل چیه امیدوارم هیچ کس از اعتمادش ضربه نخوره و ممنون از تعریف زیبات❤️💗❤️💗❤️💗❤️
Zoherh won’t change until she decides it’s time to heal her wounds. She needs lots of therapy but she can not be forced to do it because it won’t work that way.
درود بر شما نرگس خانم نازنین امید که با کمک اطرافیان زهره خانم حالشان خوب بشه از رفتار و تصمیمی که گرفته نشان می دهد که زندگی رو که از دست داده خیلی براش با ارزش بوده. حالا باید کمکش کرد که حس مقصر بودن از خودش رو در وجودش تبدیل به قبول واقعیت بکند بعد از گذشت این زمان و راهی که رفته کمی درمانش طولانی میشه اما با یک تیم نه با یک نفر روانپزشک مشورت کنید که بهتر و زودتر به نتیجه برسند.
سلام نرگس جون خیلی کانال داستان رو دوست دارم و گوش میدم چون هم سن و سال هستیم احساس می کنم یک دوست قدیمی با من صحبت می کنه و خیلی شما رو دوست دارم فقط صدا تون خیلی کمه و حتی گوشی رو به اسپیکر وصل می کنم تا داستان ها رو خوب گوش بدهم اگر این مشکل رو برطرف کنی عالی میشه .
نرگس خانم از بیان شیوای شما بسیار سپاسگزارم و همچنین زحمات زیاد شما که باعث شکوفایی هر چه بیشتر کانالتون شده، الان که من این داستان رو میخونم مشخصه یکسال از گویش آن گذشته، کاش میشد افرادی که داستان را میفرستند از تغییر و تحول زندگیشون مدتی بعد خبری دهند که در مورد این خانم مطمئنا بهترین روانپزشکها و روانشناسان باید مراجعه بفرمایند و طبق گفته یک کاربر عزیز دکتر هلاکویی هم تجربه بالایی در علم روانشناسی دارند.. نرگس خانم برای شما و خانواده محترمتون آرزوی توفیق روزافزون رو از خداوند منان دارم..
من وقتی سنم کم بود ۱۴.۱۵ ساله که بودم خیلی با مامانم دعوا میکردم سر بیرون رفتن مدرسه نمیرفتم و بجاش میرفتم با دوستام بیرون و مامانم همیشه با گریه پشت من پیاده راه میومد و التماسم میکرد که نرم و برم مدرسه یکی از تلخ ترین خاطره هاییه که دارم توی کل زندگیم و وقتی به اون زمانا نگاه میکنم خیلی دلم میشکنه بابت رفتاری که باهاش داشتم چیزی که تونست روم تاثیر بزاره خیلی زیاد و باعث شد که درست بشه اخلاقم این بود که برادرم یروز نشست پیشم و بهم گفت تاحالا به این فکر کردی که مامان تا همیشه پیشت نیست؟ اگر ۵ سال ۱۰ سال یا هرچقد دیگه از پیشمون بره بابت این رفتارات پشیمون نمیشی؟اینکه انقد اذیتش کردی یا باهاش بدرفتاری کردی؟ ازون روز به بعد دیگه هیچوقت اذیت نکردم مامانمو بنظرم باید به دخترشون بفهمونن که خانواده تا همیشه نیست و چیزی نیست که اگه نبود جاشو با یچیز دیگه پر کرد
سلام نرگس جون خیلی عزیزی واقعا وقت میگذاری انشاالله که سلامت و شاد باشی و عاقبتت بخیر باشه زهره خانم شخصیت بردر لاين داره و افرادی که بصیرت ندارند به بیماریشون باید هماهنگ بشه با افراد متخصص این کار که میان به ترفندهای خودشون می برن بیمارستان و درمان را شروع کنند و میترا خانم هم از نظر ما بیمار هستند ولی اینجور افراد بیمار نیستند بلکه زندگی متفاوتی دارند
سلام عزيزم از اين داستان چيزي كه دستگيرمون ميشه به نظرم خيلي بايد دقت كنيم در دوستيابي بچه هامون ميترا به نظرم خيلي دختر بي قيد وبندي بوده و هيچ مرز و حدودي نداشته و زهره كه دختري خانواده دار بود مجذوب محبتهاي ميترا ميشود و به مرور زمان افكار ميترا و بي مسؤوليتيش در قبال خانواده و مجتمع در زهره رسوخ پيدا ميكند و خودش را طور ديگر نشان ميدهد و زهره عزيز به چنين اشتباهي مي افتد از خداوند برايش آرزوي هدايت و عاقبت بخيري خواهانم🤲
عجیبه که زهره با توجه به اینکه پزشک بوده متوجه ترنس بودن میترا نشدن بهتره یک مدت از محیط دورش کنند و حتما یک دوست خوب براش پیدا کنند تا این احساس گناه در زهره از بین بره اون از خودش و بقیه داره انتقام میگیره واقعا عجیبه همسرشون وخودش متوجه نشدن
به نظرم یه نفر و میخواد که از نظر ظاهر شبیه خودش و دوستای الانش باشه حتی یه مقدار بتونه کارای اونارو هم انجام بده و بهش نزدیک بشه اما توان اینو داشته باشه که شبیه روانپزشک باهاش صحبت کنه و یواش یواش بتونه روش تأثیر بذاره،چون اینجور افراد فقط با هم مدل های خودشون ارتباط میگیرن و صحبت میکنن،یه همچین شخصی رو باید پیدا کنن،که تخریبش نکنه،همش باهاش دعوا نکنه حتی در ابتدا یه چیزی توش پیدا کنه که ازش تعریف کنه یا تحسینش کنه که از اون شخص خوشش بیاد
❤سلام نرگس جان ، این دومین داستانی بود که ازتون شنیدم اولی را شوهرم اون آخر اومد و شنید ، خوشش اومد گفت یکی دیگه بذار ، که جالب تر از اولی بود، ، حالا شوهرم هم به بینندگان شما پیوستند . بی نهایت سپاسگزارم
هرچیزی افراطش بده دوستی این دونفر افراطی بوده ازاول مادرش باید نمی گذاشت وبعد هم همسرش نمذاشت از حد بگذره زندگی باید حریم داشته باشه حتی با فامیل زهره خانم انشالله زودتر به زندگی عادی برگرده🤲🤲🤲
درود برشما نرگس جان🙏خدا قوت .امیدوارم درآستانه سال نوسلامت باشید.وهمه چی بروفق مرادتون باشه🙏بهترینهارو،واستون آرزومیکنم🙏 پیشاپیش سال نو مبارک وامیدوارم سال خوب،با خبرهای خوش ازجمله نابودی کرونا، برای کل دنیا مخصوصا هموطنانمون درداخل ایران کاش خبر خوبی هم ازحال خوب اززهره خانم بهمون بدین اگر موقعیت وآشنایی دلسوز وقابل اطمینان در خارج ازکشور، داشته باشن به نظر ممکنه روحیه وحالشون عوض بشه به امید خدا🙏🙏 🙏🙏⚘❤⚘⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤
سلام نرگس جونی خیلی داستان تکان دهنده ای بود کاشکی زهره بتونه خودش پیدا کنه و دست از این رفتاراش برداره چون خودش زندگیش از هم پاشیده داره زندگی بقیه همجنسهای خودش خراب میکنه
اولا صدا خیلی یواش هست به سختی میشه شنید. دوما خانم جان چقدر توضیح واضحات میدید و جریان رو کش میدید و تکرار میکنید خیلی خسته کننده هست هر چند این سرگذشت ها میتونه آموزنده باشه
دلیلی نداره که آدم متاهل دوستای سابق و انقدر با زندگی شخصی قاطی کنه! شرایط آدمها فرق میکنه و حدود باید داشت . بعدم اون آدمم گناه داره و چون تو مملکت ما تابو هست غیر قابل باوره. ولی این گونه دوست بودن و علاقه دیگه بیماریه. بیچاره زهره از کجا باید میفهمیده .......هر دو طرف طفلکی هستن
حکایت خیلی تلخ و چندش آوری بود ، در ابتدای امر میشه به زهره حق داد آنقدر بهم بریزه اما کارهای ناهنجار بعدیش قابل توجیه نیست، لوس بازی و در واقع بازی زشتیِ که با سرنوشت خودش و دختر و شوهرش و همه ی افراد خانواده اش راه انداخته ! اگر شوهرش مرد خوبی بود بعد از یکی دو سال بهش بر میگشت و تمام ! اگر هم نه میتونست با فرد محترم دیگه ای زندگی مشترک آغاز کنه و یا دست کم یک مادر مجردِ بی حاشیه باقی بمونه ! میفهمم چقدر اتفاق ناهنجار و آزار دهنده ای براش رخ داده اما آیا واقعا باعث میشه آنقدر تغییر رفتار بده شک دارم ! 🙄😐
در آستانه سال جدید،از خدا میخوام،ک بهمه هموطنانم سلامتی،سربلندی و سفره آیی پر از رزق عطا کنه.انشالله ک تو خونه هیچ ایرانی،غم ،ناامیدی و بیماری لونه نکنه.آمین.
آمین. 💚💐💚💐💚🤲
الاهی امین
عالیییی سارا عالییی
الهی آمین 🙏🏼🌸
آمین 🤲
سلام کیفیت صداتون بشدت بد وپایین بود شما که اینهمه وقت گذاشتید داستان رو تعریف کردید خوب بود اگه یه میکروفون کنارتون داشتید که کیفیت صدا اینقدر پایین نباشه
حالا صدای خیابان پیچیده ،شما کوتاه بیا
@@afsanehariana6014 چون شما گفتی چشم کوتاه میام😂
صدا نيلى خوبه انقدر ايراد نگيريد از داستان و از موقعيتى كه اين بانو استفاده ميكنن تشكر كنيد و لذت ببريد..ممونم نرگس جان عزيزمان 💝🧿🧿🧿🙏
بااینکه بسیار متاءثر شدم ،ولی بسیار عالی وآگاه کننده بود وباید بگم باور کنید میترا هم تقصیری نداشته این انسانهایی که در کالبد عوضی واشتباهی قرار میگیرند بسیار تنها هستند واصلا"راه بروز وگفتن این مشکل رو بلد نیستن ،اونهم در جامعه ی ناآگاه و تعصبی ایی مثل ایران .
ولی زهره خانم هم خیلی سخت با این قضیه برخورد کردن تا چند ماه خب طبیعیه ولی بعد از اون اینهمه ناراحتی وپدرومادر وفرزند رو نادیده گرفتن وقربانی این واقعه شدن و............از وضعیت میترا هم بغر نج تر و غیر قابل حل تر شده
براشون آرزوی سلامتی دارم 🙏
ممنون از شما نرگس جون داستان خیلی غمناکی بود وجرا این خانم در اخر این کار ها را میکرده نمی دونم چی بگم شاید داشته از خودش وزندگی خوب دیگران انتقام میگرفته البته نظر منه خداوند همه جوان ها را به راه راست هدایت کنه 🌸🌺
ممنون از داستان اموزنده که تعریف کردید. من خیلی متعجبم که چطور زهره خانم وخانواده زودترمتوجه دوستی غیرعادی میترا نشدند. این شخص از اولش خیلی مشکوک به نظرمیرسیده!!
نرگس جون خدا حفظت کنه که با این قصه ها باعث اگاهی مردم و سرگرمی مفید و اموزنده میشی
ب همین خاطره که من با اینکه در غربت هستم احساس میکنم نزدیک نرگس جون میباشم و بااشتیاق این داستانها را معتاد ب شنیدنش شدم و برای همه هم شر میکنم…ممنون از دنیای اینترنت که باعثآگاهی شدند🎉🎉🎉
چقدر دردناک زهره دچار صدمه روحی شده امیدوارم هر چه زودتر حالش خوب بشه در اینجا افراد زیادی دختر و پسر دچار تغییر جنسیت هستند که مربوط به اختلال ژنتیک است ولی خانواده ها خیلی راحت با این قضیه کنار میآیند ممنون از شما موفق و سلامت باشید.💐
ترنس بودن ی مورد خیلی مشخصیه ومگه میشه زهره بعد اینهمه مدت ترنس بودن دوست صمیمیش رو تشخیص نداده خیلی عجیبه بعد از اون همه کنار هم بودنشون
دقیقا منم چنین حسی دارم.شاید خود این خانوم هم مشکلی داشتند برعکس دوستشون لزبین بودن که از رفتار دوستشون با خودشون احساس خوبی داشتن و الان که فهمیدن ایشون ترنس بودن ناراحتن.🤷♀️
سلام نرگس جون خسته نباشی.
ای خدا چه اتفاقاتی
میوفته امیدوارم که هرچه زودتر این خانواده به ارامش قبلی برسن واقعا سخته 😔
سلام نرگس جون مثل همیشه فوق العاده زیبا روایت کردید احسنت به شما بانوی دوست داشتنی و با اخلاق پایدار باشید انشاالله گلم 👌💝💝💝💝😘😘😘😘🌹
خیلی ناراحت کننده است زهره دختری خوبی زندگی خوبی داشت. انشالله شفا پیدا کنه خانواده اش به آرامی برسند هرجوری هست باید مجبورش کنند به روان پزشک مراجعت کنه،😞
ممنون از صداي گرم و مهربون و داستانهاي آموزنده ضمنأ هيچ مشكلي در صداتون نيست دوستمون مشكل صداش مربوط به وسيله اي كه باهات گوش ميكنه
سلام من نوه ی فخری بانو هستم و میخواستم از شما تشکر کنم خیلی خیلی ممنونم که وقت میزارید و برای ما داستان میگید 🥰
سلام ممنون از داستانتان باعث آگاهی خانوادها میشوید
Salam sedaye shoma kheliy paine man az dastan hichi nafahmidam 💖💖
متاسفانه میکروفنم در دسترس نبود
به نظرم زهره احساس گناه می کنه و در واقع حس می کنه بهش تجاوز شده و نتونسته خودش و کسی که به حریم خصوصی زندگیش وارد شده رو ببخشه و حس بی ارزشی می کنه، باید حتما صحبت با روانپزشک رو ادامه بدن، الهی که خدا بهش آرامش بده🤲🌹
تو انتخاب دوست باید خیلی دقت کرد و نظر شخصی من این هست که با هیچ کس نباید زیاد صمیمی شد و زهره خانم هم بعد از ازدواج باید سرش به زندگی متاهلی مشغول میشد و ارتباطش را با میترا کمتر میکرد.
این را بدونید هیچ کس این دوره و زمانه بی دلیل محبت به کسی نمیکنه.
سلام خسته نباشید کاشکی آخر داستان از میترا هم میگفتید عزیز
نرگس بانو ممنون ازشما با کلام زیبا تون داستان را تعریف کردین! 👏 عالی بود. هزار ماشاالله! ❤❤❤
باسلام وتشکر ،من چنین احساسی میکنم که دراین قضیه بیشتراز همه بیچاره میترا صدمه دیده ودرموردش بی انصافی خیلی شده،دست خودش نبوده ک این تغییر ژنتیکه ،واگه حس سواستفاده داشت اصلا نمیومد بازش کنه وبگه ،میتونست راحت بیاد وبره بدون اینکه هیچ کدومشون متوجه بشن ،ولی این صداقت او ،باعث صدمه خودش وزهره شده ،ما میتونیم درمورد جریاناتی که اطلاعاتی نداریم از صاحب دانش چنین اتفاقاتی کمک بخواهیم ،امیدوارم همه عزیزان شاد ودلی پراز ارامش داشته باشین همینطور این دو خانم زهره ومیترا خداکمکشون کنه ودلشونو به ارامش برسونه 🙏🌹
ممنون از شما نرگس خانم عزیز.عجب داستانی.
با دورد فراوان نرگس جان❤️🌹❤️خیلی غمناک بود این داستان واقعی🥲خوب این اتفاقها میفته🥲امیدوارم زهره جان حالشون خوب بشه، و بتونه راه درست را انتخاب کنن🙏🌹❤️
چه سرنوشت غم انگیزی رو زهره تجربه کرد، ولی ای کاش با خودش اینگونه تلافی نمی کرد وراه درمان و پیش می گرفت.
الهی هیچوقت این جور افراد و سر راه بچه هامون قرار نگیره.
تشکر از شما نرگس جون واکرم خانم
برای زهره یک دنیا آرامش آرزو میکنم . امیدوارم که در زندگی هیچ کس چنین مشکلاتی پیش نیاد .
چه داستان جالبی تا حالا نشنیده بودم ولی دلمسوخت واسه زندگیش حیف که مریض شد با ارزوی بهترینها برای زهره جان و مرسسی از شما .
ایشون بطور جدی باید تحت درمان قرار بگیرد و بستری بشن باید جدی بگیرن مشکلاتش رو
یک جمله را خیلی تکرار می کنید ولی دستتون درد نکنه ❤️🙏🏼
سلام خانمی خسته نباشی داستان عالی وغیر قابل پیشبینی بود مرسی عزیزم
سلامت باشید 🙏🌹🙏🌹
عروسک چی ترسناک پشت سرت داستان گوش میدهد 😄
تشکر از شما نرگش خانوم خیلی شیرین و واضح تعریف میکنید و آدم کامل متوجه میشه چی به چیه
اينجور اتفاقات ساده نيستن كه همه مردم بيان نظر بدن چون مسله مربوط ميشه به روح و روان يك شخص ، جا داره كه روانشناسان و متخصص روانپزشك موشكافي كنن و نظرشونو بدن
از خداوند ميخوام كه شفا بهش بده، خيلي ناراحت كننده هست
دورودنرگس بانو ممنون از زحماتت بابت داستانهای جذاب کارت واقعا زیباست برقرارباشی 👍👍👌🙏🌺🌺😍😍😍😍🌺🌺🌺
متشکرم ممنونم 🌹🙏🌹🌹🙏🙏🙏
سلام نرگس جون ممنونم از شما واقعا خیلیییییییییییییی خوبه که این داستانها رو بالحن زیبا بیان میکنید من تقریبا یک ماه س که کانال شما رو میبینم 🙏🙏🙏ولی متأسفانه نمیدونم چطور وارد تلگرام شما بشم
سلام، خیلی خیلی ممنون از داستان اموزنده اتون. خیلی متاسف ام برای زهره جان، اکرم خانم و خانواده اشون…واقعا که شرایط سختی رو دارن و آرزو میکنم هرچه زودتر این مشکل حل بشه… فکر میکنم در درجه اول، اگر مادر و اکرم خانم با زهره جان صحبت میکنن، اصلا در مورد ابرو و یا همسایه و یا ناباب و اینطور بحثها صحبت ها نکنن، بیشتر شخصی صحبت کنن و همدل باشن…یعنی محبت و همدلی که ایشون کم کم نرم بشن و ببینن که اطرافیان دوستشون دارن و خانواده رو ترجیح بدن به دوستان…البته میدونم که واقعا خیلی خیلی سخت هست و قطعا همه راهها رو امتحان کردن..ولی بازهم اعتقاد دارم که اینطور افراد وقتی ببینن خانواده نگران فکر و نظر همسایه و ابرو هستن خیلی بیشتر لجبازی و جلب توجه میکنن
سلام نرگس خانم عزیز ممنون واسه داستانهای عالیتون
فقط خدا معجزه کنه همین😔متاثر شدم 😔
سلامنرگس خانومم ممنون 💝
نرگس خانم،این داستانتون زنگ خطر و هشداری بود واسه خانوادها!چطور ی دختر خوب و نجیب نابود شد!خیلی ناراحت شدم واسه خانوادش.بچه ش.خیلی مفید و عالی بود.سپاس.
آفرین سارا جان وای وای آدم باید تواین روزگار حواش شیش دانگ باشه
@@maryamgholizedeh8573 بله عزیزم.گل گفتی، خصوصا اگر فرزند داشته باشیم،بچها امانت های پروردگارن،و بنظرم هیچ ربطی هم نداره ک 4ساله باشه یا40ساله!وظیفه والدین هست ک نظارت کنن،حالا اولاد گوش کنه یانه دیگه ضررش بخودشه.
واقعا
خود زهره حواسش نبود و قاطی این کثافت کاریا شد متاسفانه
ولی میترا هم خب خیلی کار بدی کرد
سپاس از اکرم خانم که این موضوع رو با ما درمیان گذاشتن چقدر آموزنده بود 🙏
واااى خيلى جالب بود نشنيده بودم تا حالا 😳
فكر ميكردم رو شوهر زهره نظر داره 😬😅
برا زهره خانم خيلى متاسف شدم كاش ميشد دوباره با شوهرش ازدواج كنه شايد از اين حالات بياد بيرون 😕
واقعیت اگرم ازدواج میکرد گلم باز فکر نکنم به حالت اولیه باز میگشت
ممنون مهربون خسته نباشید .امیدوارم زندگیه همه عالی باشه چون شنیدنش ناراحت کننده ست 🙏🌹🙏
الهى ارامش در تمام خانه ها برقرار باشد.💖❤️مامان رايان
سلام خانومی گل بابت داستان وزحماتتون تشکرمیکنم عالی هستی موفق باشی♥♥♥🌹🌹🌹👌👌👌👌💜💜💜💜💜
لطف دارید 🌹🙏
بابت لطفتون خیلی ممنونم ولی کیفیت صدا افتضاح بود
سلام نرگس جون داستان خیلی ناراحت کننده ای بود ایشالا که خداوند دوباره آرامش حال خوب رو به زهره خانم برگردونه آرامش در خانه تمام هموطنان عزیزم باشه برای نرگس عزیزم هم همینطور لایک ۱۵۲🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺
ایشالا🙏🙏
لطف دارید 🌹🙏
خدایا خیلی ناراحت شدم خودت به همه مون کمک کن خدایا آرامش رو دوباره به این خانواده بگردون ❤الهی آمین ❤
دقیقاً به هرکی نباید بگی من اینجوری میکنم با شوهرم نمیدونم شوهرم اینجوریه و اونجوری خیلی بد هست
نرگس جونم،واسه شما و عزیزانتون،سلامتی ،عزت و موفقیت آرزو میکنم.
Arezoue salamati barae Zehra khanoum 🙏🙏🙏🙏
Very nice story, I feel bad for zohre May GOD help her . Thank you for sharing her story ❤️🙏
سلام واقعا تلنگر خوبی بود من ازاوایل داستان متوجه دوجنسیتی میترا شدم چون شبیه این اتفاق رو شنیده بودم قبلا
درود بر شما
ضمن خسته نباشید و خدا قوت حضور شما نرگس بانو
کاش جای آرام تری را برای ضبط داستان انتخاب کنید آخرای داستان کاملا صدای بلند گفتگو بین صدای شما بود متاسفانه
انشاالله که رسیدگی شود 🙏🏻با هندزفری خیلی اذیت میشیم ممنونم.
واقعا دوست خیلی مهمه مخصوصا بعد از ازدواج رابطه با دوست مجرد مخربه اونم در این حد
مرسی نرگس جون 💐💓داستان عجیب و تلخی بود و جدیداً که دیگه هیچ اعتمادی بین مردم و دوستا وجود نداره نمیدونم دلیل چیه
امیدوارم هیچ کس از اعتمادش ضربه نخوره و ممنون از تعریف زیبات❤️💗❤️💗❤️💗❤️
انشالله 🙏🌹
لطف دارید 🙏🌹🙏🌹
Zoherh won’t change until she decides it’s time to heal her wounds. She needs lots of therapy but she can not be forced to do it because it won’t work that way.
خسته نباشی مهربون خوش زبون من😍
سلام نرگس جون کیفیت صداتونو بهتر کنید تو رو خدا اینجوری خیلی بده
I really am sad for Zorah, I feel for her family. I live in west, there are lots of this kind of stories out there .it is very sad.
درود بر شما نرگس خانم نازنین امید که با کمک اطرافیان زهره خانم حالشان خوب بشه از رفتار و تصمیمی که گرفته نشان می دهد که زندگی رو که از دست داده خیلی براش با ارزش بوده. حالا باید کمکش کرد که حس مقصر بودن از خودش رو در وجودش تبدیل به قبول واقعیت بکند بعد از گذشت این زمان و راهی که رفته کمی درمانش طولانی میشه اما با یک تیم نه با یک نفر روانپزشک مشورت کنید که بهتر و زودتر به نتیجه برسند.
سلام نرگس جان انشالله عاقبت بخیر باشین
سلام نرگس خانم خسته نباشید بینندگان درست میگن واقعا کیفیت صداتون پایینه اگر ترتیب اثر بدید ممنون میشم.با تشکر
سلام نرگس جون خیلی کانال داستان رو دوست دارم و گوش میدم چون هم سن و سال هستیم احساس می کنم یک دوست قدیمی با من صحبت می کنه و خیلی شما رو دوست دارم فقط صدا تون خیلی کمه و حتی گوشی رو به اسپیکر وصل می کنم تا داستان ها رو خوب گوش بدهم اگر این مشکل رو برطرف کنی عالی میشه .
بسیاری عالی بود
انشالا که با مشاوره چند. ساله حالش خوب میشه و برمیگرده به زندگی عادی
مرسی خسته نباشید هشداری بود برای خانوادها
Ajab badbakhtie. Be omide Koda hame chiz khoob mishe 🙏
چه داستان تلخی.
چقدر زهره خودخواهه خانوادشو بهم ریخته بخاطر خودخواهی خودش
یه تجربه ی بد داشته باید درمان بشه
همون اول داستان گفتید میترا خیلی زهره رو دوست داشت من فهمیدم دو جنسه ست چطور این همه ادم عاقل و بالغ متوجه نشدن
وای خوب اون مریض بوده خیلی ناراحت کننده هست
شاید اگه با میترا میرفت به این راه ها کشیده نمیشد و با میترا هر دو خوشبخت میشدن 🤔🤔
سلام نر گس جون کیفیت صدات برعکس ویدوهای قبلی خیلی بد وپایین بود بازم ممنون خسته نباشی عزیزم
نرگس خانم از بیان شیوای شما بسیار سپاسگزارم و همچنین زحمات زیاد شما که باعث شکوفایی هر چه بیشتر کانالتون شده، الان که من این داستان رو میخونم مشخصه یکسال از گویش آن گذشته، کاش میشد افرادی که داستان را میفرستند از تغییر و تحول زندگیشون مدتی بعد خبری دهند که در مورد این خانم مطمئنا بهترین روانپزشکها و روانشناسان باید مراجعه بفرمایند و طبق گفته یک کاربر عزیز دکتر هلاکویی هم تجربه بالایی در علم روانشناسی دارند..
نرگس خانم برای شما و خانواده محترمتون آرزوی توفیق روزافزون رو از خداوند منان دارم..
من قبل اینکه داستانو گوش بدم از تیترش فهمیدم که موضوع چیه.ولی به نظرم زهره خانم هم زیادی موضوعو جدی گرفتن
من وقتی سنم کم بود ۱۴.۱۵ ساله که بودم خیلی با مامانم دعوا میکردم سر بیرون رفتن مدرسه نمیرفتم و بجاش میرفتم با دوستام بیرون و مامانم همیشه با گریه پشت من پیاده راه میومد و التماسم میکرد که نرم و برم مدرسه یکی از تلخ ترین خاطره هاییه که دارم توی کل زندگیم و وقتی به اون زمانا نگاه میکنم خیلی دلم میشکنه بابت رفتاری که باهاش داشتم چیزی که تونست روم تاثیر بزاره خیلی زیاد و باعث شد که درست بشه اخلاقم این بود که برادرم یروز نشست پیشم و بهم گفت تاحالا به این فکر کردی که مامان تا همیشه پیشت نیست؟ اگر ۵ سال ۱۰ سال یا هرچقد دیگه از پیشمون بره بابت این رفتارات پشیمون نمیشی؟اینکه انقد اذیتش کردی یا باهاش بدرفتاری کردی؟ ازون روز به بعد دیگه هیچوقت اذیت نکردم مامانمو بنظرم باید به دخترشون بفهمونن که خانواده تا همیشه نیست و چیزی نیست که اگه نبود جاشو با یچیز دیگه پر کرد
نرگس خانم يكم هزينه كن يه ميكروفون خوب بخر
ثواب داره خدا وكيل...
سلام نرکس خانم تشکر از اکرم خانم با ارسال داستان بسیار متاثر کننده خداوند زهره خانم وفامیل شان را کمک کند. آمین
سلام نرگس جون خیلی عزیزی واقعا وقت میگذاری انشاالله که سلامت و شاد باشی و عاقبتت بخیر باشه
زهره خانم شخصیت بردر لاين داره و افرادی که بصیرت ندارند به بیماریشون باید هماهنگ بشه با افراد متخصص این کار که میان به ترفندهای خودشون می برن بیمارستان و درمان را شروع کنند و میترا خانم هم از نظر ما بیمار هستند ولی اینجور افراد بیمار نیستند بلکه زندگی متفاوتی دارند
سلام عزيزم از اين داستان چيزي كه دستگيرمون ميشه به نظرم خيلي بايد دقت كنيم در دوستيابي بچه هامون ميترا به نظرم خيلي دختر بي قيد وبندي بوده و هيچ مرز و حدودي نداشته و زهره كه دختري خانواده دار بود مجذوب محبتهاي ميترا ميشود و به مرور زمان افكار ميترا و بي مسؤوليتيش در قبال خانواده و مجتمع در زهره رسوخ پيدا ميكند و خودش را طور ديگر نشان ميدهد و زهره عزيز به چنين اشتباهي مي افتد از خداوند برايش آرزوي هدايت و عاقبت بخيري خواهانم🤲
درود به شما ,, لایک آریایی
عجیبه که زهره با توجه به اینکه پزشک بوده متوجه ترنس بودن میترا نشدن بهتره یک مدت از محیط دورش کنند و حتما یک دوست خوب براش پیدا کنند تا این احساس گناه در زهره از بین بره اون از خودش و بقیه داره انتقام میگیره واقعا عجیبه همسرشون وخودش متوجه نشدن
خسته نباشید
درست مثل یکی از آشنا های ما ی لحظه فک کردم داستان اونا هستش
به نظرم یه نفر و میخواد که از نظر ظاهر شبیه خودش و دوستای الانش باشه حتی یه مقدار بتونه کارای اونارو هم انجام بده و بهش نزدیک بشه اما توان اینو داشته باشه که شبیه روانپزشک باهاش صحبت کنه و یواش یواش بتونه روش تأثیر بذاره،چون اینجور افراد فقط با هم مدل های خودشون ارتباط میگیرن و صحبت میکنن،یه همچین شخصی رو باید پیدا کنن،که تخریبش نکنه،همش باهاش دعوا نکنه حتی در ابتدا یه چیزی توش پیدا کنه که ازش تعریف کنه یا تحسینش کنه که از اون شخص خوشش بیاد
داستان بسیار عجیب و تاسف آوری بود خیلی ناراحت شدم😞😞مرسی نرگس عزیز 🙏🥰
🙏🌹
❤سلام نرگس جان ، این دومین داستانی بود که ازتون شنیدم اولی را شوهرم اون آخر اومد و شنید ، خوشش اومد گفت یکی دیگه بذار ، که جالب تر از اولی بود، ، حالا شوهرم هم به بینندگان شما پیوستند . بی نهایت سپاسگزارم
هرچیزی افراطش بده دوستی این دونفر افراطی بوده ازاول مادرش باید نمی گذاشت وبعد هم همسرش نمذاشت از حد بگذره زندگی باید حریم داشته باشه حتی با فامیل زهره خانم انشالله زودتر به زندگی عادی برگرده🤲🤲🤲
نرگس جان سلام ممنون
درود برشما نرگس جان🙏خدا قوت .امیدوارم درآستانه سال نوسلامت باشید.وهمه چی بروفق مرادتون باشه🙏بهترینهارو،واستون آرزومیکنم🙏 پیشاپیش سال نو مبارک وامیدوارم سال خوب،با خبرهای خوش ازجمله نابودی کرونا، برای کل دنیا مخصوصا هموطنانمون درداخل ایران کاش خبر خوبی هم ازحال خوب اززهره خانم بهمون بدین اگر موقعیت وآشنایی دلسوز وقابل اطمینان در خارج ازکشور، داشته باشن به نظر ممکنه روحیه وحالشون عوض بشه به امید خدا🙏🙏 🙏🙏⚘❤⚘⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤
متشکرم گلم نظر لطفتونه ممنون از همراهیتون همچنان شما🙏🌹💋💋💋💋
زهره جان دچار بیماری دو قطبی و کمی ضد اجتماع هستن.کسی مقصر نیست و فقط باید درمان بشه
سلام نرگس جونی خیلی داستان تکان دهنده ای بود کاشکی زهره بتونه خودش پیدا کنه و دست از این رفتاراش برداره چون خودش زندگیش از هم پاشیده داره زندگی بقیه همجنسهای خودش خراب میکنه
اولا صدا خیلی یواش هست به سختی میشه شنید. دوما خانم جان چقدر توضیح واضحات میدید و جریان رو کش میدید و تکرار میکنید خیلی خسته کننده هست هر چند این سرگذشت ها میتونه آموزنده باشه
قربونت من خیلی از این داستان ها شنیدم و متاسفانه همه ی شان پایان خوبی ندارن
واقعیت من الان به یک نفر شک دو جنسی را دارم و نمیتوانم بگویم بهش البته ایشون دوست دوستم هستند
نرگس جون لطفا خیلی متوجه صدا باشید خیلی صدا پایین بود من دخترم که خوابه به داستاناتون گوش میدم صدا بلند می کنم که بشنوم یهو تبلیغ میاد با صدای بلند
چشم عزیزم
میکروفن رو فراموش کرده بودم ببرم خونه ی مامان🙂
کاش میرفت باهمون میترازندگی میکردکه خیلی بهتربودازاین وضع...دست گلت دردنکنه نرگس جان ،ولی واقعا صدای پایین ودور،اذیت میکنه هیچی روراحت نمیشنویم ،کاش میکروفونهاروتوهمه فیلماتون نزدیک دهنتون بذارین کلاخانوادگی عالی میشه
میکروفن در دسترس نبود🌹🙏
خیلی مشکل سخت وپیچیده است. پیشنهاد میکنم حتما از دکتر هلاکویی کمک بگیرند فکر میکنم فقط ایشون بتواند کمک کنند 🙏🙏🙏🙏🌹
دلیلی نداره که آدم متاهل دوستای سابق و انقدر با زندگی شخصی قاطی کنه! شرایط آدمها فرق میکنه و حدود باید داشت . بعدم اون آدمم گناه داره و چون تو مملکت ما تابو هست غیر قابل باوره. ولی این گونه دوست بودن و علاقه دیگه بیماریه. بیچاره زهره از کجا باید میفهمیده .......هر دو طرف طفلکی هستن
مرسي از برنامه تون ،كاشكي كاري ميكردن كه زهره و شوهرش دوباره به هم برگردن ،شاید زهره مثل سابق میشد،
حکایت خیلی تلخ و چندش آوری بود ، در ابتدای امر میشه به زهره حق داد آنقدر بهم بریزه اما کارهای ناهنجار بعدیش قابل توجیه نیست، لوس بازی و در واقع بازی زشتیِ که با سرنوشت خودش و دختر و شوهرش و همه ی افراد خانواده اش راه انداخته ! اگر شوهرش مرد خوبی بود بعد از یکی دو سال بهش بر میگشت و تمام ! اگر هم نه میتونست با فرد محترم دیگه ای زندگی مشترک آغاز کنه و یا دست کم یک مادر مجردِ بی حاشیه باقی بمونه !
میفهمم چقدر اتفاق ناهنجار و آزار دهنده ای براش رخ داده اما آیا واقعا باعث میشه آنقدر تغییر رفتار بده شک دارم ! 🙄😐
زیاد نزدیک شدن به آدما نتیجه اش خوب نیست فقط بخدا باید خیلی نزدیک شد
نرگس جان صدا خیلی بده ضعیف
ی مدت بستری و ارتباط محکم با روانشناس ورفتن ب جای دنج و بی حیاهو مثل طبیعت و حیوان هم عالیه