قصه های شیرین خدابیامرز محترم داکتر اکرم عثمان در دل چنگ می‌زند. افسوس که شنونده در بین ما افغان ها کم داشت و دارد. روحش شاد و بهشت برین نصیب استاد عزیزم...
خداوند غرق رحمت کند. صدای او هنوز یاد از دوران آنوقت ها را بیادم میآورد که هر روز جمعه ساعت یازده داستان کوتاه استاد اکرم عثمان را میشنیدم. صدای ګیرا منعکس کننده ی فرهنګ جامعه یی ما ـ روحت شاد باد استاد ـ
عمر چقدرکوتاه هست. ازیک طرف خوشی وازیک طرف غم ! افسوس که همچوشمااشخاصیکه پورفهم دانش ودیگراشخاص کم پیدامشود. جای شماخالی هست. روح روانت شادباد. چشم من نه بلکه دلم خون گریه مکند. بزرگوارمن
واقعا درجستجوشماوداکترصاحب جاویدبودم .نمدانم چه بگویم وبنوسم. زمانی کودکی هم به یادم میایدکه در آن زمان پروگرام دررادیو بود.ناوقت شب بنامی داستان‌های دم بله دارشب هنگام منتظرداستانهای شما. شعرازداکترصاحب جاویدمبودیم.که ازخوش خواب نمی کردیم.
واقعا جای شرم وخجالت است که یک آدم سالهای سال مردم خود را نصیحت و پند دهد و آنوقت خود یک دختر هرزه تحویل جامعه دهد که هرزه گی اش نه فقط زندگی خود او را نابود کرده بلکه زندگی انسان‌های دیگر و حتی یک طفل را هم نابود کرده است این چگونه دیدگاه و جهان بینی است که دختر شما که همه عمر را در کنار چنین آدم به اصطلاح فرزانه ای گذرانده می‌گوید روابط جنسی یک انسان به خودش مربوط است و اگر کسی با یک انسان قصدشروع رابطه ای را داشته باشد حق پرسیدن این را که تو در گذشته چند رابطه نزدیک داشته ای را ندارد چون این مسیله شخصی است یعنی یک زن یا مردی که صداها رابطه هم داشته فقط برای ارزا جنسی باز هم می‌تواند یک رابطه بسیار نرمال را شروع کند و به اندازه یک فردی که مثلا یک یا دو ازدواج ناموفق داشته یا کسی که هیچ رابطه نداشته عشق و محبت داشته باشد تلاش برای از دست ندادن رابطه کند حس وابستگی و دلبستگی اش هم به همان اندازه باشد آخرین کسی که با دختر شما نامزد شد و رابطه داشت حتی این را که او با زبان خو‌دگفته بود که دقیقا کلمههایست که از دهان او برآمده : “ًفکر کن من بسیار رابطه داشته ام ولی حالا پشیمان هستم و‌وقتی از او سوال می‌شود بسیار رابطه یعنی چه اندازه او‌در جواب می‌گوید “ خوب تو حالا بدترین آن را در نظر بگیر “!و‌با این حال این انسان از این گذشت می‌کند و به دختر هرزه شما شانسی را می‌دهد که هیچ مردی حاضر به دادن آن نیست و حتی با او نامزد می‌شود آقای میوند عثمان پسر ارشد دکتر اکرم عثمان و برادر بزرگ آرزو عثمان خواهر هرزه ات تو که واقعیت را خوب میدانی چطور توانستی به خاطر مصلحت چشمت را به روی واقعیت ببندی و زندگی یک انسان و حتی یک طفل را خراب کنی آنگاه میایی و میگویی خواهر من مسیولیت طفل او راندارد طفلی که هر دو هفته به خانه او‌میامد حال او با اینکه‌میداند او نامزد رسمی اش هست و او که تمام زندگی خانه فرزند و همه را چی را به خاطر او و اینکه دختر اکرم عثمان است رها کرده آنوقت میاید و می‌گوید حال که سوسیال تصمیم گرفته دخترش پیش او باشد کجا میخواهد زندگی کند؟ شما از کدام فرهنگ آمده‌اید این فر هنگ نه فرهنگ افغانی حتی سویدنی هم نیست هیچ گاه یک زن سویدنی با نامزدش که حتی سوسیال او را فرد مناسب و لایق برای نگه داشتن فرزندش انتخاب کرده نمیکند آیا این فرهنگی است که پدرت سالها به مردم القا میکرد فکر نمیکنم همان خواهر در ابتدای رابطه به او می‌گوید مرد افغانی زنش را کشته و یک دختر داشتن بیا دختر آنها را به فرزندی بگیریم قطعا خواهر هرزه ات این را هم مثل دیگر چیزها با زبان چربش توجیه می‌کند که مثلا من این گپ را دیر به او‌گفته شده و یا این دروغ های مضخرفذهمانطور که جدایی اش با آن پسر هراتی را در کانادا توجیه کرد که او روانی بوده اما همان شخص روانی امروز یک زندگی خوشبخت و با چندین اولاد دارد همانطور که آن رابطه مخفی اش را با وحید خان از امریکا و‌ان پسر ایرانی از استکهلم توجیه کرد همه روانی هستند و او عاقلذاما این مشکل نیست که کی روانی است یا کی عاقل مشکل در عدم وجود ذره ای انسانیت ، ملاحظه به یک طفل آری باز هم بگویید وظیفه او نبوده است اما میوند عثمان پسر احمق دکتر اکرم عثمان اگر این وظیفه اون بوده است او این مسیولیت را داشت که زمانی که دیداو همه چیز خویش را رها می‌کند و به به شخصیت دروغین او باور کرده خود را آنطور که بود معرفی میکرد کاری که بعد از هشت ماه که از رابطه گذشته بود انجام داد میفهمی حال میخواهی بفهمی روانی و سیکوپات کیست ؟ دقیقا خواهر هرزه تو‌که با مخالفت با ازدواج کردن با پسر مامای خویش در سن ۲۰ سالگی به خاطر عشقذبه کسی دیگر و فریب دادن پسر مامای خویش اینگونه میپندارد که خوب حال می‌توانم تا جایی که می‌توانم عیاشی کنم و وقتی ازدواج کردم آن شخص که با او ازدواج کردم اینگونه میپندارد که او با پسرمامای خویش نامزد بوده و حتما رابطه داشته در حالیکه به گفته خودش حتی دست او را نمیگرفته و هیچ گونه نزدیکی وجود نداشته آری هرزه گی خواهر تو از انزمان شروع می‌شود و بالاخره در سن ۳۵ سالگی زمانی که فکر می‌کند دیگر دیر می‌شود برای ازدواج و بچه دار شدن ازدواج می‌کند بعد از صدها رابطه و‌انتظار دارد در آن ازدواج‌ها آن سابقه و عادت موفق شود نتیجه اش هر خری می‌تواند حدس بزند اگر سابقه او را میدانست بزور ۲-۳ سال دوام میاورد دقیقا مثل رابطه با او آنهم بزور و با تلاش ان مرد در آخرین رابطه تاین زن هرزه در رابطه‌ای که مردی حتی از فرزندش می‌گذرد پول که بماند خانه اش را رها می‌کند از او حتی ۲-۳ سالی کوچکتر است و حتی فرزند هم دارد چون خواهر تو دیگر در سن ۴۶ سالگی صاحب فرزند نمی‌شود حال در این رابطه به جای اینکه برای تداوم آن او تلاش کند هر روز رابطه خلاص میکن‌عجیب است یک زن افغان با آن فرهنگ‌اصلا بگو سویدنی ! میوند اعثمان حال میفهمی که چه چیزی بانی و باعث تمام این مشکلات است او رابطه آیی را تلاش میکرد حفظ کندکه در آن به تمام فامیلش ناسزا و‌دشنام گفته شد تحقیر و خشونت بر علیه من سادیسم لذت بردن از ذلت دیگران افسوس افسوس که پدر تو نتوانست کمی کمی درس انسانیت را به شما بیاموزد او همان آدمی بود که تا شب نامزدی نزد ماماهای تو از طرف خود تو مادرت بالاترین نمره را گرفته بودچی شد یک شب آن آدم خوب به یک دیو تبدیل شد جالب اینست که شما فامیل این زن پست به خاطر مصلحت حتی سالها عدم صداقت او را هم نادیده گرفتید جالب‌تر اینکه یک و نیم سال او بدون اطلاع شما مرا در خانه اش داشت و نامزدی برای او راهی شد که شما را درگیر اختلافات کند چون میدانست که شما در هر صورت به کنار او هستید نه واقعیت انسانیت که بماند شما فکر میکنند وقتی دختر او آمد خواهر هرزه شما به خاطر او جای دیگر رفت خیر ! او دنبال فرصت بود زنی که سالهای سال از این مرد به آن مرد رفته از کارگران میدان هوایی بگیر تا فاحشگان مرد ایرانی که کارشان از این زن به آن زن رفتن است تا کارگران رستوران‌ها در مواقع سفر و.و. و واقعا به او باید پاداش داد که توانست ۲-۳ دوام بیاورد این را هم‌باید بگویم او به تنها کسی که عشق داشت همان پسر فاحشه ایرانی بود که از خواهرت به جای توالت استفاده میکرد آنقدر عاشق او‌بود که حتی یک بار به این دوستم گفته بود چی خوب تو باعث شدی من دوباره تماسم را شروع کنم در ضمن خواهر تو آنقدر غرق این مسایل شده بود که روابط جنسی را یک چیز بسیار پیش پا افتاده میدانست تا جایی که به این دوستم زمانی گفته بود : تو تا به حال فانتزی اینکه با پارتنرت همراه با یک مرد دیگر همزمان رابطه بگیری داشته ای ؟!
قصه های شیرین خدابیامرز محترم داکتر اکرم عثمان در دل چنگ می‌زند. افسوس که شنونده در بین ما افغان ها کم داشت و دارد. روحش شاد و بهشت برین نصیب استاد عزیزم...
روحت شاد یادت گرامی باد
روح داکتر عثمان شاد.
خداوند غرق رحمت کند. صدای او هنوز یاد از دوران آنوقت ها را بیادم میآورد که هر روز جمعه ساعت یازده داستان کوتاه استاد اکرم عثمان را میشنیدم. صدای ګیرا منعکس کننده ی فرهنګ جامعه یی ما ـ روحت شاد باد استاد ـ
یکی از داستان های تاپ داکتر صاحب عثمان بود که دیوانه وار مشنیدم و تا حال لذتش را میبرم جنت برین جای گاه شان باشد ❤
یاد روزگار های شیرین وطن. روز های که آرامی و راحت بود. روز های زیبا و و معصوم افغانستان. یاد داکتر عثمان شاد و بخیر
خداوند روح اکرم عثمان راشاد داشته باشد.
انا لله و انا الیه راجعون 🌷
ابر مرد ادبیات افغانستان. روحت شاد باشه.
حیف که روزگار چنین شد ودیگر این چنین شاهکارهای نخواهیم داشت 😔😔
درود بر روان استاد اكرم عثمان
فامیلم ومن یکی ازعلاقه مندی خاص
داستان‌های شمابودم .افسوس.
روحشان شاد یادش گرامی باد چی زیبا قصه میخواند داکتر صاحب
عمر چقدرکوتاه هست. ازیک طرف خوشی وازیک طرف غم ! افسوس که همچوشمااشخاصیکه پورفهم دانش ودیگراشخاص کم پیدامشود. جای شماخالی هست. روح روانت شادباد.
چشم من نه بلکه دلم خون گریه مکند.
بزرگوارمن
یادش بخیر چی روز های بود فکر کنم سال های 66 .13 بود او زمان تازه جوان بودم
Very nice 😊
Wow chiiii ziba wa delnishennn rip in legend!!!!!
میشه نام ملودی بگروند ره کسی بگوید
واقعا درجستجوشماوداکترصاحب جاویدبودم .نمدانم چه بگویم وبنوسم.
زمانی کودکی هم به یادم میایدکه در آن زمان پروگرام دررادیو بود.ناوقت شب بنامی داستان‌های دم بله دارشب هنگام منتظرداستانهای شما. شعرازداکترصاحب جاویدمبودیم.که ازخوش خواب نمی کردیم.
😭😭😭😭😭😭😭
درین قصه به کلمات زیاتر فکر شده . اما زمان را در نظر نداشته ازین خاطر بسیار دلنشین نیست
واقعا جای شرم وخجالت است که یک آدم سالهای سال مردم خود را نصیحت و پند دهد و آنوقت خود یک دختر هرزه تحویل جامعه دهد که هرزه گی اش نه فقط زندگی خود او را نابود کرده بلکه زندگی انسان‌های دیگر و حتی یک طفل را هم نابود کرده است این چگونه دیدگاه و جهان بینی است که دختر شما که همه عمر را در کنار چنین آدم به اصطلاح فرزانه ای گذرانده می‌گوید روابط جنسی یک انسان به خودش مربوط است و اگر کسی با یک انسان قصدشروع رابطه ای را داشته باشد حق پرسیدن این را که تو در گذشته چند رابطه نزدیک داشته ای را ندارد چون این مسیله شخصی است یعنی یک زن یا مردی که صداها رابطه هم داشته فقط برای ارزا جنسی باز هم می‌تواند یک رابطه بسیار نرمال را شروع کند و به اندازه یک فردی که مثلا یک یا دو ازدواج ناموفق داشته یا کسی که هیچ رابطه نداشته عشق و محبت داشته باشد تلاش برای از دست ندادن رابطه کند حس وابستگی و دلبستگی اش هم به همان اندازه باشد آخرین کسی که با دختر شما نامزد شد و رابطه داشت حتی این را که او با زبان خو‌دگفته بود که دقیقا کلمههایست که از دهان او برآمده :
“ًفکر کن من بسیار رابطه داشته ام ولی حالا پشیمان هستم و‌وقتی از او سوال می‌شود بسیار رابطه یعنی چه اندازه او‌در جواب می‌گوید “ خوب تو حالا بدترین آن را در نظر بگیر “!و‌با این حال این انسان از این گذشت می‌کند و به دختر هرزه شما شانسی را می‌دهد که هیچ مردی حاضر به دادن آن نیست و حتی با او نامزد می‌شود آقای میوند عثمان پسر ارشد دکتر اکرم عثمان و برادر بزرگ آرزو عثمان خواهر هرزه ات تو که واقعیت را خوب میدانی چطور توانستی به خاطر مصلحت چشمت را به روی واقعیت ببندی و زندگی یک انسان و حتی یک طفل را خراب کنی آنگاه میایی و میگویی خواهر من مسیولیت طفل او راندارد طفلی که هر دو هفته به خانه او‌میامد حال او با اینکه‌میداند او نامزد رسمی اش هست و او که تمام زندگی خانه فرزند و همه را چی را به خاطر او و اینکه دختر اکرم عثمان است رها کرده آنوقت میاید و می‌گوید حال که سوسیال تصمیم گرفته دخترش پیش او باشد کجا میخواهد زندگی کند؟ شما از کدام فرهنگ آمده‌اید این فر هنگ نه فرهنگ افغانی حتی سویدنی هم نیست هیچ گاه یک زن سویدنی با نامزدش که حتی سوسیال او را فرد مناسب و لایق برای نگه داشتن فرزندش انتخاب کرده نمیکند آیا این فرهنگی است که پدرت سالها به مردم القا میکرد فکر نمیکنم همان خواهر در ابتدای رابطه به او می‌گوید مرد افغانی زنش را کشته و یک دختر داشتن بیا دختر آنها را به فرزندی بگیریم قطعا خواهر هرزه ات این را هم مثل دیگر چیزها با زبان چربش توجیه می‌کند که مثلا من این گپ را دیر به او‌گفته شده و یا این دروغ های مضخرفذهمانطور که جدایی اش با آن پسر هراتی را در کانادا توجیه کرد که او روانی بوده اما همان شخص روانی امروز یک زندگی خوشبخت و با چندین اولاد دارد همانطور که آن رابطه مخفی اش را با وحید خان از امریکا و‌ان پسر ایرانی از استکهلم توجیه کرد همه روانی هستند و او عاقلذاما این مشکل نیست که کی روانی است یا کی عاقل مشکل در عدم وجود ذره ای انسانیت ، ملاحظه به یک طفل آری باز هم بگویید وظیفه او نبوده است اما میوند عثمان پسر احمق دکتر اکرم عثمان اگر این وظیفه اون بوده است او این مسیولیت را داشت که زمانی که دیداو همه چیز خویش را رها می‌کند و به به شخصیت دروغین او باور کرده خود را آنطور که بود معرفی میکرد کاری که بعد از هشت ماه که از رابطه گذشته بود انجام داد میفهمی حال میخواهی بفهمی روانی و سیکوپات کیست ؟ دقیقا خواهر هرزه تو‌که با مخالفت با ازدواج کردن با پسر مامای خویش در سن ۲۰ سالگی به خاطر عشقذبه کسی دیگر و فریب دادن پسر مامای خویش اینگونه میپندارد که خوب حال می‌توانم تا جایی که می‌توانم عیاشی کنم و وقتی ازدواج کردم آن شخص که با او ازدواج کردم اینگونه میپندارد که او با پسرمامای خویش نامزد بوده و حتما رابطه داشته در حالیکه به گفته خودش حتی دست او را نمیگرفته و هیچ گونه نزدیکی وجود نداشته آری هرزه گی خواهر تو از انزمان شروع می‌شود و بالاخره در سن ۳۵ سالگی زمانی که فکر می‌کند دیگر دیر می‌شود برای ازدواج و بچه دار شدن ازدواج می‌کند بعد از صدها رابطه و‌انتظار دارد در آن ازدواج‌ها آن سابقه و عادت موفق شود نتیجه اش هر خری می‌تواند حدس بزند اگر سابقه او را میدانست بزور ۲-۳ سال دوام میاورد دقیقا مثل رابطه با او آنهم بزور و با تلاش ان مرد در آخرین رابطه تاین زن هرزه در رابطه‌ای که مردی حتی از فرزندش می‌گذرد پول که بماند خانه اش را رها می‌کند از او حتی ۲-۳ سالی کوچکتر است و حتی فرزند هم دارد چون خواهر تو دیگر در سن ۴۶ سالگی صاحب فرزند نمی‌شود حال در این رابطه به جای اینکه برای تداوم آن او تلاش کند هر روز رابطه خلاص میکن‌عجیب است یک زن افغان با آن فرهنگ‌اصلا بگو سویدنی ! میوند اعثمان حال میفهمی که چه چیزی بانی و باعث تمام این مشکلات است او رابطه آیی را تلاش میکرد حفظ کندکه در آن به تمام فامیلش ناسزا و‌دشنام گفته شد تحقیر و خشونت بر علیه من سادیسم لذت بردن از ذلت دیگران افسوس افسوس که پدر تو نتوانست کمی کمی درس انسانیت را به شما بیاموزد او همان آدمی بود که تا شب نامزدی نزد ماماهای تو از طرف خود تو مادرت بالاترین نمره را گرفته بودچی شد یک شب آن آدم خوب به یک دیو تبدیل شد جالب اینست که شما فامیل این زن پست به خاطر مصلحت حتی سالها عدم صداقت او را هم نادیده گرفتید جالب‌تر اینکه یک و نیم سال او بدون اطلاع شما مرا در خانه اش داشت و نامزدی برای او راهی شد که شما را درگیر اختلافات کند چون میدانست که شما در هر صورت به کنار او هستید نه واقعیت انسانیت که بماند شما فکر میکنند وقتی دختر او آمد خواهر هرزه شما به خاطر او جای دیگر رفت خیر ! او دنبال فرصت بود زنی که سالهای سال از این مرد به آن مرد رفته از کارگران میدان هوایی بگیر تا فاحشگان مرد ایرانی که کارشان از این زن به آن زن رفتن است تا کارگران رستوران‌ها در مواقع سفر و.و. و واقعا به او باید پاداش داد که توانست ۲-۳ دوام بیاورد این را هم‌باید بگویم او به تنها کسی که عشق داشت همان پسر فاحشه ایرانی بود که از خواهرت به جای توالت استفاده میکرد آنقدر عاشق او‌بود که حتی یک بار به این دوستم گفته بود چی خوب تو باعث شدی من دوباره تماسم را شروع کنم در ضمن خواهر تو آنقدر غرق این مسایل شده بود که روابط جنسی را یک چیز بسیار پیش پا افتاده میدانست تا جایی که به این دوستم زمانی گفته بود : تو تا به حال فانتزی اینکه با پارتنرت همراه با یک مرد دیگر همزمان رابطه بگیری داشته ای ؟!
از آتش خاکستر باقی میماند
محترم قضیه از چه قرار بوده.ما خو ندانستم.ای داستان تو از کی بود .
نمی فهمم که مقابل ای یاوه گویی های تان چی بنویسم. شما چی گفتین؟ ده د کجا و درخت ها کجا؟