قربونت بره هاجر فدات بشه هاجر دورت بگرده هاجر فدای اون غرورت بشه هاجر دیونتم گرشا بخدا خیلی دلم تنگ شده ان شالله اون موقع که اومدی کمرم خوب باشه وتورونامید نکنه
عزیزم ساعت یک شده اگه بشه من حموم برم ولی میگن نباید شب حموم بری توبرو استراحت کن وی میوه ای بخور نه سیگار بعدش برا دوروز صبر کن بعد بهم می رسیم میخوای چکارکنی وقتی دیدی منکه خجالت میکشم فک کنم بلرزم
هیچ کس ازاومدنت خبر نداره به هیچ کس نمیگم اول درددل میکردم ولی الان همه حسود شدند وفضول وازاومدنت هم ترسی ندارم بگن کیه میگم شوهرمه منکه به ندا گفتم چون گفتم ی چیزی اماده کنه خودم دعوت کردم می خوام صحبت کنم وبصیر اذیت میکردبه خواهربزرگم گفتم بذاربره فرارمی کنم میرم تهران گفت بروبرو
درداین تنگی کانا نخاع خیلی بده فشاربهت بیاد وبیماریت زکدمعالجه نکنی کنترل ادرار وپشت ازدستت خارج میشا زیادخسته نبایدبکنی وزودمعالجه کنی من اتفاقا امروز برا یکی به برادرزاده ام زنگ زدم یک بانکی وام زیاد داره ۴ درصد منتها از روش برمیدارهاون طرف رونمیدونم چکارکرده اون برای رهن خونه اش میخواست گفتم برامنم درست کن صدی تموم شده بودوسیصدی بود گفتم بگیرم برا معالجه کمرم ودندونم دیدم دوساله قسط اون ۱۳ میلیون شد گفتم نه بابامن نمی تونم قسط روپرداخت کنم
تا بحال هم چین برنامه ای پیش نیومده بود نمیتونم روتونگاه کنم بخدا خجالت می کشم لا اقل قبلا ی باردیده بودم ی چیزی خنده ام می گیره
دویست برا کمرم رفت وبرگشتی و۸۰ دندونم دیدم نمیشه منصرف شدم چون خیلی اذیت میشم
قربونت بره هاجر فدات بشه هاجر دورت بگرده هاجر فدای اون غرورت بشه هاجر دیونتم گرشا بخدا خیلی دلم تنگ شده ان شالله اون موقع که اومدی کمرم خوب باشه وتورونامید نکنه
عزیزم ساعت یک شده اگه بشه من حموم برم ولی میگن نباید شب حموم بری توبرو استراحت کن وی میوه ای بخور نه سیگار بعدش برا دوروز صبر کن بعد بهم می رسیم میخوای چکارکنی وقتی دیدی منکه خجالت میکشم فک کنم بلرزم
عشقم ی لحظه رفتم اشپزخانه ولی باورمی کنی چون هنوزدروپنجره ها بازنکردم مجبورمیشم کولر روشن کنم بیرون تمام گردوخاک بارون بایدبیاد تاگردوخاک ها بخوابه الان بازکنم خونه پارکت افتضاح میشه
من میرم مواظب خودت باش راحت بخواب ودلتنگی نکن اگه دلت گرفت زنگ بزن من برم قرصم روبخورم واگه شدجموم نشد ۵ صبح میرم دوستت دارم با اغوش باز ولب خندان صورت ماهت رومی بوسم دوست دارم عشقم شبت بخیر وخواب راحت وشب خوشی داشته باشی بای بای
غذاش رواماده کردم ودیگه خیالم راحت امروز غرمیزنه میگه برنج رومی زاری ومیری اتاقت من باید خودم بریزم توظرف اونم منت می کنه خب توظرف هامیزاری که منخودم میشورم الانهم که اشپزخونه بودم انگارروبدنم اب ریختند بزورهم راه میرم رفتم با سشوار خشک کردم
من قبل ازاین که پیام هاروببینم بهت پیام داده بودم نگاه کردم توهم پیام دادی خوشحال شدم زنگ زدم به گشت ارشادگفتم پیداش کردم نمی خواد دنبالش بگردید 😊
هیچ کس ازاومدنت خبر نداره به هیچ کس نمیگم اول درددل میکردم ولی الان همه حسود شدند وفضول وازاومدنت هم ترسی ندارم بگن کیه میگم شوهرمه منکه به ندا گفتم چون گفتم ی چیزی اماده کنه خودم دعوت کردم می خوام صحبت کنم وبصیر اذیت میکردبه خواهربزرگم گفتم بذاربره فرارمی کنم میرم تهران گفت بروبرو
درداین تنگی کانا نخاع خیلی بده فشاربهت بیاد وبیماریت زکدمعالجه نکنی کنترل ادرار وپشت ازدستت خارج میشا زیادخسته نبایدبکنی وزودمعالجه کنی من اتفاقا امروز برا یکی به برادرزاده ام زنگ زدم یک بانکی وام زیاد داره ۴ درصد منتها از روش برمیدارهاون طرف رونمیدونم چکارکرده اون برای رهن خونه اش میخواست گفتم برامنم درست کن صدی تموم شده بودوسیصدی بود گفتم بگیرم برا معالجه کمرم ودندونم دیدم دوساله قسط اون ۱۳ میلیون شد گفتم نه بابامن نمی تونم قسط روپرداخت کنم
خب کی زنگ میزنی من بفهمم کی میای وچطوری حرکت می کنی باید اینوحتما بامن درمیون بذاری وحرف بزنی بدون این که من ندونم توراه نیفتی عزیزم ولی بیتابم
من روزشب توفکرتم من جایی نرفتم هستم وترواصلا فراموش نمی کنم امروزبازیکی ازفامیلای هدیه خانم روهم انفلوا کردم چندروزه بودفقط برای من گل وشکل می فرستاد منم هیچی نمی گفتم اخربهش گفتم بخاطراین که حوصله ات سرمیره انیستای دیگه هست برودرخواست بده برواونجا چون اینجا خلوته توانیستای دوم بود بعد نیم بود برام مسخره کرده خخیده فرستاده گفتم چرا مسخره میکنی چی شده برگشت گفت چقدراعتمادبه نفست زیاده خجالت بکش عشق یکی ازدستش می گیری اصلا اسمش روهم نگاه نکردبودم الکی عدرخواست بلافاصله انفلو کردم رفت مسخره می کنی