چرا متاسفم اول اگر ان پسر شکوفه را دوست داشت چرا خواستگاری نیامد دوم چطور ساده دل کند و رفت خارج سوم چرا هر بار باید شکوفه تلاش میکرد که به ان پسر زنگ بزند یا پیام بدهد. بنظر من یک دختر بعد از اینکه فهمید طرف مقابل کاری برای رسیدن به یکدیگر نمیکند باید دل بکند و برود دنبال زندگی خودش. و نامردی شکوفه الان این است که به شوهرش بله گفته ولی الان که خرش از پل گذشت و مشکل پدرش هم حل شده به شوهرش توجه نمیکند و همچنان به عشق اولش که یک ادم بی احساس بوده فکر میکند. نمک نشناس
چقدر غم انگیز بود این داستان اما بگذار طفلک ات از محبت مادر پدر مستفید شود اگر تو را شکیب دوست میداشت به هر صورتی میخواست ترا بدست بیاورد که این چیز را نمی خواست که رفت . پس که او بر تو و عشق تو احترام واحساس قایل نبود پس تو چرا خود را رنج میتی او لیاقت ترا نداشت و نداره کوشش کو که فراموشش کنی و همرای همسرت یک زندگی پر از محبت را آغاز کنی که طفل ات هم محبت بین پدر و مادر را یاد بگیرد و بیبیند که درآینده مشکلی در زندگی نداشته باشد چون رویه بین مادر و پدر بسیار تاثیر سر اولاد میکند موفق باشی خواهر قند .
اره عشق اگه واقعی باشه قشنگه .حیله وحقه وگول زدن طرفین نباشه زیباس .عشق واقعی درجه اول صداقته یک رنگ بودنه رو راست بودنه .دوست داشتن محبت کردن وفادار بودن قانع بودن ایناس که عشق روقوی میکنه
شکوفه اگر نام اینگونه رابطه عشق نگذار یک هوسی از طرف شکب بود تمام اگر دوستت داشت تورا با خود می‌برد اگر دوستت داشت راحت از تو محبتت نمی گذشت اگر دوستت داشت دنبالت می آمد همین شوهرت اگر باهم صمیمی بشین بهترین عشق می شود برایت دوختر شوهرت را دوست داشته باش زندگی ات خراب نکن از طرف تو عشق از طرف شکیب هوس بوده هیچ وقت به مرد هوسباز فکر نکن
اشک هامو ای داستان کشید بسیار زیاد غمگین بود چقد سخته همچون درد بی درمانی ، ببخشید به بعضی ها بر نخورد اما ای واقعته بچه های افغان که اینجا بیاین دگه خلاص است که اون شخص قبلی اش که به کشور بودن باشن خدا خودش کمک کنه و تمام عاشقان را به هم برسانن و خدا صبر بدهد به خواهر مان شکوفه خدا کمک تان کنه غم نخور خواهر خدایی پاک برات از اون دنیا بدهد من و تو از ای دنیا چیزی ندیدیم بسیاز جیگر خون شدم واقعا ای داستان تا بقیه خیلی فرق داشت و غمگین تر بود تشکر رامش جان بسیار زیبا دکلمه کدیم شعرهای وسط داستان را موفق باشید خیلی غم انگیز😭😭
افففف زیات دلم درد کد این داستان ها شنیدم تا حالی یگان دوختر پیدا نشد کی عاشق مه شوه تا به هم دیگر برسیم دوختر ها به بچه ها عاشق میشه تا درد و غم بیته خوشی و زندگی نی 💔💔💔💔
برعکس این است لالا جان ایخو بچه ها هستن که دختر هاره ساده گیر میکنن و بازی میتن اما دخترها هیچ وقت بی وفا نیستن ایره مه از طرف همه دختر های افغان میگم که یک دختر وقتی عاشق شوه تا زنده هست فراموش نمیکنه ولی بچه ها دوروز که تیر شد رفته عروسی میکنه و زنده گیشه جور میکنه ......... و مه از خدا میخوام که هر بچه که دلی دختری ره به زمین میزنه و عروسی میکنه هموقسم از طرف همسرش دلش به زمین بخوره 😔😔😔😔
دوختر به دنیا آرود به شوهر اتان احترام قائل باشه اگر شکیب تراه دوست می داشت سوید نمی رفت انشاالله زنده گی پر از محبت داشت باشی از شما آقای رامیش آرمان متشکرام
میگویند هر چی میشود به خیر ما انسانها میشود سن بلوغ و تازه نوجوانی پر از احساسات و عشق های خیالی میباشد ۱۴ سالگی یک سن است که انسان به خود نمیفهمد زود عاشق میشود زود شکست میخورد ،دختر زود بزرگ میشود زود مسوولیت پذیر میشود اما مرد ها حتا تا سن ۲۵ سالگی هم چیزی درستی از زندگی نمیفهمد چطور از بچه ی ۱۷&۱۸ ساله توقع مسوولیت پذیری و وفا را داشته میتوانیم بنظرم شوهر تان شما را خیلی دوست دارد اگر شما بخواهید زندگی تان را از همین لحظه خیلی خوب ساخته میتوانید قهر که در دل شما روشن است را خاموش کنید ابتدا دوست داشتن خود تان بیآموزید نه خود تان را ملامت کنید نه فامیل تان را چون فامیل هم حق به جانب بود آخر کی دلش میشود کی میخواهد که دختر ۱۴ ساله اش عاشق شود و یا بچه که از دهن اش بوی شیر میاید صاحب زن و زندگی شود همه چیز به دست ما انسان ها است نباید کسی را مقصر دانست ما هستیم که زندگی خود مان را نقش و نگار میکنیم همان قسمیکه غم و گریه را ما انتخاب میکنیم همان قسم میتوانیم خوشی و خوشبختی خود را هم انتخاب کنیم عشق همین امروز است پس به زندگی ات عشق بورز به شوهرت به طفل ات ببین که چطور شوهرت همه چیز را پیش پاهایت میگذارد ببین که چطور زندگی ات سراسر از عشق های حقیقی میشود فعلا هم خورد هستید از احساسات تصمیم طلاق و جدایی را میگیرید اما پسان خیلی پشیمانی ها دارد ... گر خواهی فلک در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
خلی عالی بود تشکر برادر عزیز مثل داستان زندگی خودم بود منم مانند او از عشق و دوست داشتن گذشتم بخاطر پدرم حال ھم ھشت از عروسی ام گذشتہ مادر دو فرزن ھستم اما ھنوز گذشتہ ام از یادم نمیرود
شكوفه ازبس أحمقه اگه شكيب اورا دوست داشت خارج را به عشقش ترجيح نميداد واينكه بعد گذر ٥سال شكيب معلوم نيست چندتا دوست دختر عوض بدل كرده خود شكوفه هم بايد بهتر بدانه وضعيت بچه هاي خارج را. واينكه چ گناهي شوهر بدبختش كرده كه به خاطر عشق قديمي شكوفه خانم بايد تاوان پس بده خودش كه بدبخته با خيالات زندگي ميكنه يك نَفَر ديگه را هم سر كار گذاشته فقط به خاطر منافع پدرش وقتي دلت جاي ديگر بود غلط كردي به اين ازدواج تن دادي يك نَفَر ديگه را هم بدبخت كردي عقده هاي مادرش را سر شوهرش خالي ميكنه درحاليكه شوهرش ميتوانست بهترين زندگي را با يك نَفَر ديگر داشته باشه. بعضي مردم چقدر از خودخواه هستن
سلام عرض ادب خدمت شما رامین جان و به همکاران شما اگرچه من به قصه های عشق و عاشقی علاقمند نیستم اما برنامه های شما را دوست دارم و همیشه تعقیب میکنم چونکه شما خوب تفسیر میکنید اگر میشه خواهش کنم از جریان های سیاسی و سیاستمداران بگوید چونکه انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است مردم باید بیشتر بدانند از وضعیت کنونی کشور. ممنون موفق باشید !
سلام به عاشقانی پاک این روز ها بالیم تیر شیده تا حال می رنجم دیگه چیزی نمی گویم بخاطری درد هایم تازه میشه یا ،،،الله ،،،،ج،،،،، عاشقان پاک را باهم برسان هر دو ملامت نیست شراعت ملامت است
Baud ba shwhar khod sadeq bashad wa dostsh dashta bashd,mshkal shan ke hal shd ba on bechara rftar darst name kned ean ke shma shakhs degar ra me khwahed gnah shwhartan chest.
قصه زندگی مه بود اووووووفففففف خیلی درد ام دادی خیلی مگر مگر مه خودم عروسی کردم به کس دیگر مگر سن سال گپ مادر همش درست بود مگر مادر جانم حالی بامن خوب است فدایش شوم شوهرم هم خوب آدم است خوش استم باهش ولی عشق اول عشق دیگر است فراموش ناشدنی
@@mortezakarimi9323 میفهمی اشتباه من در چی بود یک روز قلبم غصه کرد همه قصه ره به شوهرم کدم . درکم کرد حتا نماند که حس کنم اون روزا ره مگر کم تغییر کرد باز هم
خیلی درد آور بود بی اندازه و عصبانی و شدم گوشی+ S9 که در دست داشتم شکستاندم خواستم با گوشی دیگری که داشتم این ویدیو را پیدا کنم و کامنت بذارم لعنت بر کسانی که انسانیت را فروخته لعنت به پسران و دختران که کسی را عاشق خود میکند ازش سوی استفاده میکند و بعد ریایش میکند بزرگترین دین انسانیت است زنده باد انسانیت زنده باد انسانیت زنده باد انسانیت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
داستان عالي بود عشق اول و فراموش كردنش ممكن نبود و نيست فقد زندگي كن و فكر كن كه قلب مُرد چون هر قدر هم كه شود تشويش ها است حسرت خاطر ها در نظر ميايد اما بهتر اين است كه روي ديگر مسائل زندگي تمركز كرد مثلاً براي پسر ها عشق و محبت پدر و مادر. و براي دختر ها كشور ما إيجاد زندگي و رسيدن به أهداف كه براي ساير خانم ها و دختر ها تأثير گذار باشد مثلاً شهرت و موقف زن در جامعه چون بسيار مشكلات از سواد و فرهنگ هاي خراب كه تا هنوز در افغانستان مانده أند
از یک طرف اکر ببینیم شاید شکوفه بخاطر اروپا امد این پیوند را هم قبول کرده باشد اما آن کار که او کرده است خیلی کار خوب کرده که پدر خود را از آن مشکلات نجات داده است .
الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُوْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ (مائده/5 )؛ و زنان پاکدامن از مسلمانان و زنان پاکدامن از اهل کتاب حلال‌اند، هنگامی که مهر آنان را بپردازید و پاکدامن باشید، نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید.
چرا ني 14 سال نوجان ميباشند و همه چي در دنيا زيبا تر معلوم ميشه خيلي يك داستان زيبا بود خداوند همه پدر ها و مادر ها را هدايت كند كه زندگي اولاد هاي خود را خراب نكند تشكر از شما موفق باشين
@@AfghanistanJournal سلام خوبی لالا جان شب تان بخیر اسم جاوید است از ولایتی تخار من با یک دختر عاشق شیده بودم نامش شبانه بود او هم از تخار بود یک شام بود من مخاستم با یک رفیقم زنگ بزنم شماره گیری کردم زنگ زدم اول جواب نداد دو باره زنگ زدم باز جواب داد گفت شما من گفتم جاوید استم دوستی عبدالله جان گفت من عبدالله را نمشناسم گفت باز من گفتم بخشی مزاحمت کردم او گفت خدا ببخشه چون عبدالله نفهمده او شماره را اشتباه داده بود باز دو روز بعد باز یک پیام داد توکی هستی ازکجاهستی بازمن گفتم من جاوید هستم از ولایت تخار باز گفت که شماره ای مرا ازکی گرفتی بازمن گفتم میخواستم شماره ای دوستم رابگیراماباتوسرخورد و درجواب گفت هرکس بامن سرخورده تاکه سیمکارتم رانشکستم ازش نجات نیافتم ولی اتوازم معذرت خواستی وهموباعث شدمیخواهم باتو دوست شوم چون پدرش در کابل وظیفه داشت ازوخاطرگوشی داشت بازمن گفتم تومراندیدی ومن هم توچطورمیتوانیم باهم دوست شویم گفت میایم شارتومرابیبین ومن هم تورا بعدازچندمدتی همدیگررادرهوتل آریانا باهم دیدیم ومراقبول کرد ومن هم اورا شب ها و روزها باهم تماس داشتیم بالاخره روزبه روز محبت های هردو طرف زیادترشد من متعلم صنفی هشت بودم بعد سال آخرشد من بعدا زمدتی بخاطری دفاع از وطن به جمع صاحب منسوبین پیوستم. دروقتی درس گوشی ها ی ماراجمع کرده بود امامن همیشه عاشقی صدایش بودم هرروزدوساعت منتظری مخابرات میماندم تاکه صدایش را یک بار بشنوم بعدازمدتی ما فارغ شدیم رفتیم سری وظیفه ای خود یک سال گذشت من دریک سال سه بار دیده بودم اما یک سال ندیده بودم روزی از روزها برایم زنگ زد گفت من را به زور پدرم نامزاد میکند باکسی دیگری چون وقت مساعدنبو د پرواز نوبت نمیر سید دوروز بعدبرایم زنگ زدگفت من نامزاد شدم سه روز بعد پرواز کردم آمدم طرفی کابل کار از کار گذشته بود ومن هم آرزوی خوش بختی برایش کردم چونکه دلم شکسته بود افغانستان راتابه حال ترک کردم همه تقصیر ی دشمنانی وطن بودنتوانستیم خود را به وقت درهدف برسانیم چونکه سرک ها دردستی دشمنانی وطن بود من واو ازهم دوسال تفاوت داشتیم او شانزده ساله بود ومن هم هژده بودم واوسوادهم داشت صنفی ده ای مکتب بود قضاوت دردستی شمایان خواهد بود نظریه‌ای خودرابنویسید لطفا این پیامی مارا یک کلیپ بسازید
هی هی عاشقی خیلی فراز و نشیب دارد ، بسیار تشکر از شما 🇦🇫🇨🇭❤️
واقعا درد ناك است
چيزي براي گفتن نمانده
اكثريت داستانها و زندگي نسل امروزي چنين است، يا بچه نامرد است و يا دختر نامردي ميكنه ، متفاوت است
زیاته دردناکه کیسه،
له ښکلؤ کیسؤ نه موو نړې منننننه!
چرا متاسفم اول اگر ان پسر شکوفه را دوست داشت چرا خواستگاری نیامد دوم چطور ساده دل کند و رفت خارج سوم چرا هر بار باید شکوفه تلاش میکرد که به ان پسر زنگ بزند یا پیام بدهد. بنظر من یک دختر بعد از اینکه فهمید طرف مقابل کاری برای رسیدن به یکدیگر نمیکند باید دل بکند و برود دنبال زندگی خودش. و نامردی شکوفه الان این است که به شوهرش بله گفته ولی الان که خرش از پل گذشت و مشکل پدرش هم حل شده به شوهرش توجه نمیکند و همچنان به عشق اولش که یک ادم بی احساس بوده فکر میکند. نمک نشناس
پسرهای استن میگن عشق دورغ اس
خاک ده عاشقی شود دوست ها بسیار دردی خراب داره دردی بی درمان است دوست ها مثلی سرطان خون است دوست ها خودم این درد را دارم گوشش کنین کی عاشق نشوین
سلام
Miraculous Lover بلی
Kamlan daqeq baud shoharsh ra dost dashta bashad.
سپاس بیکران داستان غم انگیزی بود واقعاً عشق اول هیچ وقت فراموش انسان نمیشود
چقدر غم انگیز بود این داستان اما بگذار طفلک ات از محبت مادر پدر مستفید شود اگر تو را شکیب دوست میداشت به هر صورتی میخواست ترا بدست بیاورد که این چیز را نمی خواست که رفت .
پس که او بر تو و عشق تو احترام واحساس قایل نبود پس تو چرا خود را رنج میتی او لیاقت ترا نداشت و نداره کوشش کو که فراموشش کنی و همرای همسرت یک زندگی پر از محبت را آغاز کنی که طفل ات هم محبت بین پدر و مادر را یاد بگیرد و بیبیند که درآینده مشکلی در زندگی نداشته باشد چون رویه بین مادر و پدر بسیار تاثیر سر اولاد میکند موفق باشی خواهر قند .
بلی عشق واقعی دختر یا پسر تمام سختی ترکیه جان میخرن تا با هم برسن
چى غمگين😭
عشق عاشقی همه اش درد غم است💔 شاه به حال اون کس که با هم می رسند ❤
از فرانسه.
بسیار جیگر خون شودم دوستا داستانی غمگینی بودن پیامم به همه والیدین عزیز این استه لطفن دو دلداده را ازهم جدا نکنین
Mukhtar Alee این که دو دلدار نبود یکیش زیر سن و دیگریش معلوم میشه فقط ساعت خودا را تیر میکرد
مه خودم به این باورم که عشق و عاشقی بجز ناراحتی چیزی ندارد اون هم در افغانستان..
موافقم رفیق
عشق بهترین لذت دنیا است
اره عشق اگه واقعی باشه قشنگه .حیله وحقه وگول زدن طرفین نباشه زیباس .عشق واقعی درجه اول صداقته یک رنگ بودنه رو راست بودنه .دوست داشتن محبت کردن وفادار بودن قانع بودن ایناس که عشق روقوی میکنه
و گوینده گی شما هم وطن عزیز هم خیلی عالی است...❤❤
داستان هاي زيباي شما جاري است افسوس كه آخر داستان ها هميشه غمگين اس😭😢😥
اممم😢
خیلی جیگر خون میشوم وقتی به حال وطن و هم وطنان خود نگاه میکنم و چیزی از دستم بر نمی اید ..
ای خدا جان خودت یاری مان کنید...
تشکر برادر رامش ارمان ، با این داستانهای دردناک و لذت بخش تان.
شکوفه اگر نام اینگونه رابطه عشق نگذار یک هوسی از طرف شکب بود تمام اگر دوستت داشت تورا با خود می‌برد اگر دوستت داشت راحت از تو محبتت نمی گذشت اگر دوستت داشت دنبالت می آمد همین شوهرت اگر باهم صمیمی بشین بهترین عشق می شود برایت دوختر شوهرت را دوست داشته باش زندگی ات خراب نکن از طرف تو عشق از طرف شکیب هوس بوده هیچ وقت به مرد هوسباز فکر نکن
خواهر عزيز اكر شكب ترا دوست ميداشت هر گز ترا تنها نه ميماند
واقعیت شعر خوبی بود
جی یک داستان جالب بود و شعرهای عاشقانه از آن جالب تر خیلی تشکر.😊😊
واقعا خیلی دردناک است
شگوفه شکیب چقدر نام ها اینها با هم میاید 😍
سلام
خیلی داستان غمگین بود دلم آتش گرفت 😭
گوش کردن این داستان دردش برابر سرطان است 😭💔😭💔😭💔😉💔😭
و این رامش آرمان هم خیلی با احساسات زیاد توضیح می‌دهد
بلی واقعیا
Hezbullah Samadi😚🌷💔
خیلی غم انگیز
عالی بود تشکر
جالب بود
رامش جان استعداد قابل هزاران ستایش مبارکت باد
امیدوارم که روزی کشوری مان ارام و امنیت شود همه به انچه دوست دارد برسد و هیج دختر و یا پسر از انچه که می خواهد نا امید نشود..
دلم خیلی میخواد افغانستان عزیزم بیبنم محمد موسوی از کشوری آمریکا شهری کالیفرنیا
سلام برادر عزیز ، باز هم از دست ای فامیل ها خدا خودش هدایت شان کند خیلی زیبا مثل همیش
اشک هامو ای داستان کشید بسیار زیاد غمگین بود چقد سخته همچون درد بی درمانی ، ببخشید به بعضی ها بر نخورد اما ای واقعته بچه های افغان که اینجا بیاین دگه خلاص است که اون شخص قبلی اش که به کشور بودن باشن خدا خودش کمک کنه و تمام عاشقان را به هم برسانن و خدا صبر بدهد به خواهر مان شکوفه خدا کمک تان کنه غم نخور خواهر خدایی پاک برات از اون دنیا بدهد من و تو از ای دنیا چیزی ندیدیم بسیاز جیگر خون شدم واقعا ای داستان تا بقیه خیلی فرق داشت و غمگین تر بود تشکر رامش جان بسیار زیبا دکلمه کدیم شعرهای وسط داستان را موفق باشید خیلی غم انگیز😭😭
inshallah ke hamishe zendegi khobi ro pishe ro dashte bashad
بسیار عالی بود مثل همیشه تشکر لالا
چی غمگین😓😓😓
چی غمگین بوده 😢
عشق واقعی عبادت خداوند است
مثل همیشه عالی بود👌👌👌
اففففففف لعنت به همین عاشقی..
واقعا آدم را از درون داغون میکند 😢😢
بسیار غم انگیز بود.
افففف زیات دلم درد کد این داستان ها شنیدم تا حالی یگان دوختر پیدا نشد کی عاشق مه شوه تا به هم دیگر برسیم دوختر ها به بچه
ها عاشق میشه تا درد و غم بیته خوشی و زندگی نی 💔💔💔💔
برعکس این است لالا جان ایخو بچه ها هستن که دختر هاره ساده گیر میکنن و
بازی میتن اما دخترها هیچ وقت بی وفا
نیستن ایره مه از طرف همه دختر های افغان میگم که یک دختر وقتی عاشق شوه
تا زنده هست فراموش نمیکنه ولی بچه ها
دوروز که تیر شد رفته عروسی میکنه
و زنده گیشه جور میکنه .........
و مه از خدا میخوام که هر بچه که دلی دختری ره به زمین میزنه و عروسی میکنه
هموقسم از طرف همسرش دلش به زمین بخوره 😔😔😔😔
امین ثومه امین
مثل همیشه عالی ممنون 👍👍
خیلی درد آور بود
سپاس از روز گار که رامش عزیز تنها قصه گو نیست این نازنین محیط پاک ساز است
سلام بسیار زیبا بود تشکر
همه سبب موبایل ها است دختری چارده ساله چی مانده
تشکر شکوفه جان
واقعا درد آور است
دوختر به دنیا آرود به شوهر اتان احترام قائل باشه اگر شکیب تراه دوست می داشت سوید نمی رفت انشاالله زنده گی پر از محبت داشت باشی از شما آقای رامیش آرمان متشکرام
هر دو سن کم داشتن و نادان بود ن
😢😢😢😢 درد آور است 😢😢😢
زندگی مه هم همین طور است😢😢😢
این دستان به افغانستان خیلی. زیاد خدا عاشق ها را به معشق ها یشان برساند
میگویند هر چی میشود به خیر ما انسانها میشود سن بلوغ و تازه نوجوانی پر از احساسات و عشق های خیالی میباشد ۱۴ سالگی یک سن است که انسان به خود نمیفهمد زود عاشق میشود زود شکست میخورد ،دختر زود بزرگ میشود زود مسوولیت پذیر میشود اما مرد ها حتا تا سن ۲۵ سالگی هم چیزی درستی از زندگی نمیفهمد چطور از بچه ی ۱۷&۱۸ ساله توقع مسوولیت پذیری و وفا را داشته میتوانیم بنظرم شوهر تان شما را خیلی دوست دارد اگر شما بخواهید زندگی تان را از همین لحظه خیلی خوب ساخته میتوانید قهر که در دل شما روشن است را خاموش کنید ابتدا دوست داشتن خود تان بیآموزید نه خود تان را ملامت کنید نه فامیل تان را چون فامیل هم حق به جانب بود آخر کی دلش میشود کی میخواهد که دختر ۱۴ ساله اش عاشق شود و یا بچه که از دهن اش بوی شیر میاید صاحب زن و زندگی شود همه چیز به دست ما انسان ها است نباید کسی را مقصر دانست ما هستیم که زندگی خود مان را نقش و نگار میکنیم همان قسمیکه غم و گریه را ما انتخاب میکنیم همان قسم میتوانیم خوشی و خوشبختی خود را هم انتخاب کنیم عشق همین امروز است پس به زندگی ات عشق بورز به شوهرت به طفل ات ببین که چطور شوهرت همه چیز را پیش پاهایت میگذارد ببین که چطور زندگی ات سراسر از عشق های حقیقی میشود فعلا هم خورد هستید از احساسات تصمیم طلاق و جدایی را میگیرید اما پسان خیلی پشیمانی ها دارد ...
گر خواهی فلک در کف اقبال تو باشد
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
Tamana Haidary نی دگه
راستی من این شکوفه را می شناسم و ترجمانیش را کردم با دخترکش: شکوفه بسیار یک دختری خوب و خوش اخلاق است و بسیار مقبول
خدا پدر و مادر شما رو رحمت کنه ان شاءاللّه...
واقعاً داستانهای شما آموزنده و تاثیرگذار هست...
تشکر موفق باشین عالی بود
خیلی زیبا اما خیلی غمگین
خدواند(ج) شگوفه جان را خوش داشته باشید 💔
وای خیلی خوب موفق باشی.
ای خدا چی ال است
خلی عالی بود تشکر برادر عزیز مثل داستان زندگی خودم بود منم مانند او از عشق و دوست داشتن گذشتم بخاطر پدرم حال ھم ھشت از عروسی ام گذشتہ مادر دو فرزن ھستم اما ھنوز گذشتہ ام از یادم نمیرود
شكوفه ازبس أحمقه اگه شكيب اورا دوست داشت خارج را به عشقش ترجيح نميداد واينكه بعد گذر ٥سال شكيب معلوم نيست چندتا دوست دختر عوض بدل كرده خود شكوفه هم بايد بهتر بدانه وضعيت بچه هاي خارج را. واينكه چ گناهي شوهر بدبختش كرده كه به خاطر عشق قديمي شكوفه خانم بايد تاوان پس بده خودش كه بدبخته با خيالات زندگي ميكنه يك نَفَر ديگه را هم سر كار گذاشته فقط به خاطر منافع پدرش وقتي دلت جاي ديگر بود غلط كردي به اين ازدواج تن دادي يك نَفَر ديگه را هم بدبخت كردي عقده هاي مادرش را سر شوهرش خالي ميكنه درحاليكه شوهرش ميتوانست بهترين زندگي را با يك نَفَر ديگر داشته باشه. بعضي مردم چقدر از خودخواه هستن
زر نزن اول داستان و خوب گوش کن
Samiya Jalili تو گوه من را نخور گوه خور تو سر پيازي يا ته پياز. ادم زنده وكيل لازم نداره
لاشئ انتر
چرا بچه های خارج ره چی شده
همه دخترا بد بخت هستن .گذشته که تیر شد در ایند خوش باشن با دخترش انشاالله
سلام
Sehr Traurige Geschichte 🙄😓
زیات درد ناک است اما هر کی عاشق شد جیګر خون و دربدر میشود
بسیار صدای مقبول داری رامش جان موفق باشی
این یک واقعیت است خیلی سخت است
Good
سلام عرض ادب خدمت شما رامین جان و به همکاران شما
اگرچه من به قصه های عشق و عاشقی علاقمند نیستم اما برنامه های شما را دوست دارم و همیشه تعقیب میکنم چونکه شما خوب تفسیر میکنید اگر میشه خواهش کنم از جریان های سیاسی و سیاستمداران بگوید چونکه انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است مردم باید بیشتر بدانند از وضعیت کنونی کشور.
ممنون
موفق باشید !
مرسی
میگه عاشقانی واقعی هیچ وقت بی همدیگری شان نمیرسه. 😢😢
Very painful story
ای قسم قر گری هست هنوز ویدئو را نا دیده خود را اول می گوید ...
کدام عشق یعنی چه
سلام به عاشقانی پاک
این روز ها بالیم تیر شیده تا حال می رنجم
دیگه چیزی نمی گویم بخاطری درد هایم تازه میشه یا ،،،الله ،،،،ج،،،،، عاشقان پاک را باهم برسان هر دو ملامت نیست شراعت ملامت است
رامیش جان من 14 سال رنج کشیدم ذی عشق رهانکردم آب شودم ولی مفق شودم
وای چقدر خوب انشالله همیشه خوش باشین با هم پیییییییر شوین 🤗😍
بخدا خیلی خوش شدم چی میشه لالا جان به مه هم دوعا کنید که ما هم به هم برسیم 😓😓
Thank you allah 💔💔😢😔✋
لعنت به این عشق و عاشقی
💔😫
Baud ba shwhar khod sadeq bashad wa dostsh dashta bashd,mshkal shan ke hal shd ba on bechara rftar darst name kned ean ke shma shakhs degar ra me khwahed gnah shwhartan chest.
قصه زندگی مه بود اووووووفففففف خیلی درد ام دادی خیلی مگر مگر مه خودم عروسی کردم به کس دیگر مگر سن سال گپ مادر همش درست بود مگر مادر جانم حالی بامن خوب است فدایش شوم شوهرم هم خوب آدم است خوش استم باهش ولی عشق اول عشق دیگر است فراموش ناشدنی
Maro Khan 😔😔😔😢😢😭
@@mortezakarimi9323 نکو گریه مره هم گریه میگیرع
Maro Khan قصه من هم هست اوف
@@mortezakarimi9323 میفهمی اشتباه من در چی بود یک روز قلبم غصه کرد همه قصه ره به شوهرم کدم . درکم کرد حتا نماند که حس کنم اون روزا ره مگر کم تغییر کرد باز هم
فعلا در هند استم میرم به لندن کار های مه جور میکنم همرا با یک دحترکم و بچه گکم و یکی دیگه هم در راه است انشاالله چند ماه باد به دنیا میایه
خیلی درد آور بود بی اندازه و عصبانی و شدم گوشی+ S9 که در دست داشتم شکستاندم خواستم با گوشی دیگری که داشتم این ویدیو را پیدا کنم و کامنت بذارم لعنت بر کسانی که انسانیت را فروخته لعنت به پسران و دختران که کسی را عاشق خود میکند ازش سوی استفاده میکند و بعد ریایش میکند بزرگترین دین انسانیت است زنده باد انسانیت زنده باد انسانیت زنده باد انسانیت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
😢😢😢😢
😭😭😭😭😭
😭😢😭😢😭😭😢😢😭😢💔
.😢😢😢😢😭😭😥
Khodawan ba ama asheqa komak kona ...wa ba qalb hay shekista saber wa aramesh bete ...😞
خیلی متاسفم برای شکوفه
ولا دخترای ای وقت ولا اگه شرم داشته
داستان عالي بود عشق اول و فراموش كردنش ممكن نبود و نيست فقد زندگي كن و فكر كن كه قلب مُرد چون هر قدر هم كه شود تشويش ها است حسرت خاطر ها در نظر ميايد اما بهتر اين است كه روي ديگر مسائل زندگي تمركز كرد مثلاً براي پسر ها عشق و محبت پدر و مادر. و براي دختر ها كشور ما إيجاد زندگي و رسيدن به أهداف كه براي ساير خانم ها و دختر ها تأثير گذار باشد مثلاً شهرت و موقف زن در جامعه چون بسيار مشكلات از سواد و فرهنگ هاي خراب كه تا هنوز در افغانستان مانده أند
از یک طرف اکر ببینیم شاید شکوفه بخاطر اروپا امد این پیوند را هم قبول کرده باشد اما آن کار که او کرده است خیلی کار خوب کرده که پدر خود را از آن مشکلات نجات داده است .
💔💔💔💔💔😭😭😭😭💔💔
وی هم نامم 😅😅
الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُوْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ (مائده/5 )؛ و زنان پاکدامن از مسلمانان و زنان پاکدامن از اهل کتاب حلال‌اند، هنگامی که مهر آنان را بپردازید و پاکدامن باشید، نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید.
😭😭😭💔💔💔
سلام ! میخواستم بفامم که از کجا این شعر ها را پیدا میکنین؟لطفا جواب بتین
4ههههههههههه مجم اول شدن شما چي فايده داره ناق دل خوده خوش ميكند 🤗🤨😂
بسیار غمگین بوت شگوفه جانم مه هم در بلجک استم اگر کدام امر خدمت باشه میتوانم کمک کنم توره
Ghaibali Nazari ميبخشي من او دختر نيستم
چرا ني 14 سال نوجان ميباشند و همه چي در دنيا زيبا تر معلوم ميشه خيلي يك داستان زيبا بود خداوند همه پدر ها و مادر ها را هدايت كند كه زندگي اولاد هاي خود را خراب نكند تشكر از شما موفق باشين
این داستان بیشتر شبیعه زندگی واقعی منه ولی اجازه نمیدم پایان داستان اینجوری ختم بشه
شی کیب نه بلکه شکیب
من هم دوست دارم داستان. هم بگم
@@AfghanistanJournal سلام خوبی لالا جان شب تان بخیر اسم جاوید است از ولایتی تخار من با یک دختر عاشق شیده بودم نامش شبانه بود او هم از تخار بود یک شام بود من مخاستم با یک رفیقم زنگ بزنم شماره گیری کردم زنگ زدم اول جواب نداد دو باره زنگ زدم باز جواب داد گفت شما من گفتم جاوید استم دوستی عبدالله جان گفت من عبدالله را نمشناسم گفت باز من گفتم بخشی مزاحمت کردم او گفت خدا ببخشه چون عبدالله نفهمده او شماره را اشتباه داده بود باز دو روز بعد باز یک پیام داد توکی هستی ازکجاهستی بازمن گفتم من جاوید هستم از ولایت تخار باز گفت که شماره ای مرا ازکی گرفتی بازمن گفتم میخواستم شماره ای دوستم رابگیراماباتوسرخورد و درجواب گفت هرکس بامن سرخورده تاکه سیمکارتم رانشکستم ازش نجات نیافتم ولی اتوازم معذرت خواستی وهموباعث شدمیخواهم باتو دوست شوم چون پدرش در کابل وظیفه داشت ازوخاطرگوشی داشت بازمن گفتم تومراندیدی ومن هم توچطورمیتوانیم باهم دوست شویم گفت میایم شارتومرابیبین ومن هم تورا بعدازچندمدتی همدیگررادرهوتل آریانا باهم دیدیم ومراقبول کرد ومن هم اورا شب ها و روزها باهم تماس داشتیم بالاخره روزبه روز محبت های هردو طرف زیادترشد من متعلم صنفی هشت بودم بعد سال آخرشد من بعدا زمدتی بخاطری دفاع از وطن به جمع صاحب منسوبین پیوستم. دروقتی درس گوشی ها ی ماراجمع کرده بود امامن همیشه عاشقی صدایش بودم هرروزدوساعت منتظری مخابرات میماندم تاکه صدایش را یک بار بشنوم بعدازمدتی ما فارغ شدیم رفتیم سری وظیفه ای خود یک سال گذشت من دریک سال سه بار دیده بودم اما یک سال ندیده بودم روزی از روزها برایم زنگ زد گفت من را به زور پدرم نامزاد میکند باکسی دیگری چون وقت مساعدنبو د پرواز نوبت نمیر سید دوروز بعدبرایم زنگ زدگفت من نامزاد شدم سه روز بعد پرواز کردم آمدم طرفی کابل کار از کار گذشته بود ومن هم آرزوی خوش بختی برایش کردم چونکه دلم شکسته بود افغانستان راتابه حال ترک کردم همه تقصیر ی دشمنانی وطن بودنتوانستیم خود را به وقت درهدف برسانیم چونکه سرک ها دردستی دشمنانی وطن بود من واو ازهم دوسال تفاوت داشتیم او شانزده ساله بود ومن هم هژده بودم واوسوادهم داشت صنفی ده ای مکتب بود قضاوت دردستی شمایان خواهد بود نظریه‌ای خودرابنویسید لطفا این پیامی مارا یک کلیپ بسازید
سلام دوستان ین برنام بسیار زیبا
😂😂😂😂😂😂😂
عشق تباهی است،
هیچ گاهی از طریق فیسبوک عاشق نشین به جز از درد دگه چیز نصیب تان نمیشه .
خاطره بد از فیسبوک دارم که هیچ نمیتوانم نجات پیدا کنم
کجا هستی
@@user-rs9ut2ev7t . هستم ده همین دنیا
Tamana Quraishi پس باهم هم درد هستیم 😢
@@showkatshafay8216
چطور یعنی ؟؟
یعنی از طریق فیسبوک با یکی دوست شدم اما بعد از چند مدت فهمیدم که با کسی دیگه هم ارتباط داره
🌹
درد عشق جان سوز است 😓و فراموش ناشدنی 😢 شکوفه جان من هم هامبورگ هستم اگر خواستی میتوانیم دوست شویم😊
لطفا دوستا به چینل ما هم سربزنید❤
اونه سبسکراب شد👍