🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏ЕСЛИ НИ ДАЙ БОГ ❤️АЛИ ❤️ НЕ ВЫЗДОРОВИТ И ПОКИНЕТ ЗЕМЛЮ МАЛЮСЬ ЗДОРОВЬЕ ЕМУ ТО МАРЬЯМ МОЖЕТ ВЫХОДИТ ЗАМУЖ ЗА ЭТОВО ПАРНЯ КОТОРОВО ПРЕДЛОЖИЛИ ЕЁ. СЕМЬЯ. ИМ НУЖНЫ ЕВО ДЕНЬГИ А ❤️МАРЬЯМ❤️ ЕМУ НРАВИТСА ОЧЕНЬ И ЕСЛИ СЛУЧ СЛУЧИТСА. С ❤️А❤Л❤️И❤️❤️ОНА СОГЛАСИТСА ЗАМУЖ ВЕДЬ ОН СКАЗАЛ ЕЙ КОГДА ОТДАЛ ЕЙ ЕВО КАРД БАНКОВСКИЙ ШТОБЫ ОНА НЕ ВЕРНУЛАСЬ К СВОИМ БРАТЬЕВ ОНИ НЕ ХОРОШИЕ ЛЮДИ ОН ОЧЕНЬ ХОРОШИЙ ЧЕЛОВЕК МАРЬЯМ ВЕРНИСЬ К НИМУ ЕСЛИ СЛУЧИТСА НЕСЧАСТЬЕ С ❤️А❤️Л❤️И❤️ БУДЕШ СЧАСЛИВА С НИМ ОН ТИБЯ ЛЮБИТ НО ПОСЛЕ ТАКОЙ ПОМОЩИ НЕ БУДЕТ ❤️АЛИ❤️ТЫ❤️❤️ПОЛЮБИШ❤️❤️ПАРНЯ❤️ДА❤️Я ЗНАЮ❤️
Con lo mal que lo paso Nariam con Sogra hutebdo por las montalas y decia que no tenía a nadie y ahora tiene padres ,hermanas y hernanis,no se entiende bada
John 21 عیسی بر شاگردان به هنگام ماهیگیری ظاهر میشود 1بعد از آن عیسی باز خود را در کناره دریای طبریه، به شاگردان ظاهر ساخت و بر اینطور نمودار گشت: 2شمعون پطرس وتومای معروف به توام و نتنائیل که از قانای جلیل بود و دو پسر زبدی و دو نفر دیگر از شاگردان اوجمع بودند. 3شمعون پطرس به ایشان گفت: «میروم تا صید ماهی کنم.» به او گفتند: «مانیز باتو میآییم.» پس بیرون آمده، به کشتی سوارشدند و در آن شب چیزی نگرفتند. 4و چون صبح شد، عیسی بر ساحل ایستاده بود لیکن شاگردان ندانستند که عیسی است. 5عیسی بدیشان گفت: «ای بچهها نزد شماخوراکی هست؟» به او جواب دادند که «نی.» 6بدیشان گفت: «دام را به طرف راست کشتی بیندازید که خواهید یافت.» پس انداختند و ازکثرت ماهی نتوانستند آن را بکشند. 7پس آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود به پطرس گفت: «خداوند است.» چون شمعون پطرس شنید که خداوند است، جامه خود را به خویشتن پیچید چونکه برهنه بود و خود را در دریاانداخت. 8اما شاگردان دیگر در زورق آمدند زیرااز خشکی دور نبودند، مگر قریب به دویست ذراع و دام ماهی را میکشیدند. 9پس چون به خشکی آمدند، آتشی افروخته و ماهی بر آن گذارده و نان دیدند. 10عیسی بدیشان گفت: «از ماهیای که الان گرفتهاید، بیاورید.» 11پس شمعون پطرس رفت و دام را برزمین کشید، پر از صد و پنجاه و سه ماهی بزرگ وبا وجودی که اینقدر بود، دام پاره نشد. 12عیسی بدیشان گفت: «بیایید بخورید.» ولی احدی ازشاگردان جرات نکرد که از او بپرسد «تو کیستی»، زیرا میدانستند که خداوند است. 13آنگاه عیسی آمد و نان را گرفته، بدیشان داد و همچنین ماهی را. گفتگوی عیسی با پطرس 14و این مرتبه سوم بود که عیسی بعد ازبرخاستن از مردگان، خود را به شاگردان ظاهرکرد. 15و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرابیشتر از اینها محبت مینمایی؟» بدو گفت: «بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «بره های مرا خوراک بده.» 16باز درثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرامحبت مینمایی؟» به او گفت: «بلی خداوندا، تومی دانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.» 17مرتبه سوم بدوگفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست میداری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبه سوم بدو گفت «مرا دوست میداری؟» پس به اوگفت: «خداوندا، تو بر همهچیز واقف هستی. تومی دانی که تو را دوست میدارم.» عیسی بدوگفت: «گوسفندان مرا خوراک ده. 18آمین آمین به تو میگویم وقتی که جوان بودی، کمر خود رامی بستی و هر جا میخواستی میرفتی ولکن زمانی که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی کرد و دیگران تو را بسته بهجایی که نمی خواهی تو را خواهند برد.» 19و بدین سخن اشاره کردکه به چه قسم موت خدا را جلال خواهد داد وچون این را گفت، به او فرمود: «از عقب من بیا.» 20پطرس ملتفت شده، آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود دید که از عقب میآید؛ وهمان بود که بر سینه وی، وقت عشا تکیه میزد وگفت: «خداوندا کیست آن که تو را تسلیم میکند.» 21پس چون پطرس او را دید، به عیسی گفت: «ای خداوند و او چه شود؟» 22عیسی بدوگفت: «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟ تو از عقب من بیا.» 23پس این سخن در میان برادران شهرت یافت که آن شاگرد نخواهد مرد. لیکن عیسی بدو نگفت که نمی میرد، بلکه «اگربخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه.» 24و این شاگردی است که به این چیزها شهادت داد و اینهارا نوشت و میدانیم که شهادت او راست است.
How many channels are operating simultaneously? If it is the father's house, whose house was Miriam detained? It's turning out to be a grueling mill story. Will Maryam leave Ali and return to this family? Mariam is sick because of how many channels she is working on simultaneously.
Hola tía cómo está usted tía la niña anda sufriendo por la torre epitelio también la anda buscando por la hermana de tío le tiraron al agua la señora le tiró le dio un veneno y el cuñado despido y la anda buscando a la niña para que le firmé todo lo que❤😂😂😂😂😂
Maryam has opened a new channel and left Kalot 7! Money, money, money! Iranian nomadic channels have seen that they are making easy money this way. They all started open more and more channels with fake and shallow stories! Not interested at all.
Сколько же у них пирожных -сладкие ,липкие
🤲🙏🙏🙏
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
Creo k ya no entendí nada como si Ali está en el hospital ay no Maryan eres bonita y ve con el amor de tu vida bendiciones para ti
Maryam jak zawsze jesteś bardzo piękna ❤❤❤❤❤
maryam your heart is not for sale , go for your decesion
Alli is waiting for you. and Sograh miss you so much.
next video pls.
That is not fare because the father in debt the daughter have to leave the husband to married with a rich man to paid the debt not fare at all
😢frrddrrrrrrrr5ttt
❤😊❤❤❤❤😊❤😊
Mala madre quiere es su bienestar. Y no la de su hija.que Dios le bendiga siempre grandemente a Míriam.
Piękna Maryam pozdrawiam cię serdecznie ❤❤❤❤❤
Я в шоке,столько бед отец ей присинил и она пришлп из проведать, теперь он ее вообще не отпустит😢
Luda edvaj je pobegla e sada nemize Ali da e nace sama trazila
ฉันได้ดูมาเรียอีกครั้ง
Explicacion por que hayy ota historia no se suponia que maryam estaba trabajando para juntar dinero para la operacion de ali...
This is the story of Maryam's past in her father's house
Марям который хотели замуж выдовать парен помог ей деньгами он понял она любит али
Nice, but where are you from?
Вот они подстроили ей подлянку😢
This is the story of Maryam's past in her father's house
هذا لتصويركديم
C qoui cette. History rien compris 'en plus pas sous titre
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏ЕСЛИ НИ ДАЙ БОГ ❤️АЛИ ❤️
НЕ ВЫЗДОРОВИТ И ПОКИНЕТ ЗЕМЛЮ
МАЛЮСЬ ЗДОРОВЬЕ ЕМУ
ТО МАРЬЯМ МОЖЕТ ВЫХОДИТ ЗАМУЖ ЗА ЭТОВО ПАРНЯ КОТОРОВО
ПРЕДЛОЖИЛИ ЕЁ. СЕМЬЯ. ИМ
НУЖНЫ ЕВО ДЕНЬГИ
А ❤️МАРЬЯМ❤️ ЕМУ НРАВИТСА ОЧЕНЬ
И ЕСЛИ СЛУЧ СЛУЧИТСА. С
❤️А❤Л❤️И❤️❤️ОНА
СОГЛАСИТСА
ЗАМУЖ
ВЕДЬ ОН СКАЗАЛ ЕЙ КОГДА ОТДАЛ ЕЙ ЕВО КАРД
БАНКОВСКИЙ
ШТОБЫ ОНА НЕ ВЕРНУЛАСЬ К СВОИМ БРАТЬЕВ ОНИ
НЕ ХОРОШИЕ ЛЮДИ ОН ОЧЕНЬ ХОРОШИЙ ЧЕЛОВЕК
МАРЬЯМ ВЕРНИСЬ К НИМУ ЕСЛИ СЛУЧИТСА НЕСЧАСТЬЕ С ❤️А❤️Л❤️И❤️
БУДЕШ СЧАСЛИВА С НИМ ОН ТИБЯ ЛЮБИТ НО ПОСЛЕ ТАКОЙ ПОМОЩИ НЕ БУДЕТ
❤️АЛИ❤️ТЫ❤️❤️ПОЛЮБИШ❤️❤️ПАРНЯ❤️ДА❤️Я ЗНАЮ❤️
This channel belongs to Maryam's sister and Maryam's past
Estan copiando todo lo de otro video hasta la niña y el bebe y se corta el pie como en el otro video caramba no tienen imaginación eso es plagio
❤️🩹❤️🩹❤️🩹😭💰
Sa familles est très méchant
Con lo mal que lo paso Nariam con Sogra hutebdo por las montalas y decia que no tenía a nadie y ahora tiene padres ,hermanas y hernanis,no se entiende bada
John 21
عیسی بر شاگردان به هنگام ماهیگیری ظاهر میشود
1بعد از آن عیسی باز خود را در کناره دریای طبریه، به شاگردان ظاهر ساخت و بر اینطور نمودار گشت: 2شمعون پطرس وتومای معروف به توام و نتنائیل که از قانای جلیل بود و دو پسر زبدی و دو نفر دیگر از شاگردان اوجمع بودند. 3شمعون پطرس به ایشان گفت: «میروم تا صید ماهی کنم.» به او گفتند: «مانیز باتو میآییم.» پس بیرون آمده، به کشتی سوارشدند و در آن شب چیزی نگرفتند.
4و چون صبح شد، عیسی بر ساحل ایستاده بود لیکن شاگردان ندانستند که عیسی است. 5عیسی بدیشان گفت: «ای بچهها نزد شماخوراکی هست؟» به او جواب دادند که «نی.» 6بدیشان گفت: «دام را به طرف راست کشتی بیندازید که خواهید یافت.» پس انداختند و ازکثرت ماهی نتوانستند آن را بکشند. 7پس آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود به پطرس گفت: «خداوند است.» چون شمعون پطرس شنید که خداوند است، جامه خود را به خویشتن پیچید چونکه برهنه بود و خود را در دریاانداخت. 8اما شاگردان دیگر در زورق آمدند زیرااز خشکی دور نبودند، مگر قریب به دویست ذراع و دام ماهی را میکشیدند.
9پس چون به خشکی آمدند، آتشی افروخته و ماهی بر آن گذارده و نان دیدند. 10عیسی بدیشان گفت: «از ماهیای که الان گرفتهاید، بیاورید.» 11پس شمعون پطرس رفت و دام را برزمین کشید، پر از صد و پنجاه و سه ماهی بزرگ وبا وجودی که اینقدر بود، دام پاره نشد. 12عیسی بدیشان گفت: «بیایید بخورید.» ولی احدی ازشاگردان جرات نکرد که از او بپرسد «تو کیستی»، زیرا میدانستند که خداوند است. 13آنگاه عیسی آمد و نان را گرفته، بدیشان داد و همچنین ماهی را.
گفتگوی عیسی با پطرس
14و این مرتبه سوم بود که عیسی بعد ازبرخاستن از مردگان، خود را به شاگردان ظاهرکرد.
15و بعد از غذا خوردن، عیسی به شمعون پطرس گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرابیشتر از اینها محبت مینمایی؟» بدو گفت: «بلی خداوندا، تو میدانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «بره های مرا خوراک بده.» 16باز درثانی به او گفت: «ای شمعون، پسر یونا، آیا مرامحبت مینمایی؟» به او گفت: «بلی خداوندا، تومی دانی که تو را دوست میدارم.» بدو گفت: «گوسفندان مرا شبانی کن.» 17مرتبه سوم بدوگفت: «ای شمعون، پسر یونا، مرا دوست میداری؟» پطرس محزون گشت، زیرا مرتبه سوم بدو گفت «مرا دوست میداری؟» پس به اوگفت: «خداوندا، تو بر همهچیز واقف هستی. تومی دانی که تو را دوست میدارم.» عیسی بدوگفت: «گوسفندان مرا خوراک ده. 18آمین آمین به تو میگویم وقتی که جوان بودی، کمر خود رامی بستی و هر جا میخواستی میرفتی ولکن زمانی که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی کرد و دیگران تو را بسته بهجایی که نمی خواهی تو را خواهند برد.» 19و بدین سخن اشاره کردکه به چه قسم موت خدا را جلال خواهد داد وچون این را گفت، به او فرمود: «از عقب من بیا.»
20پطرس ملتفت شده، آن شاگردی که عیسی او را محبت مینمود دید که از عقب میآید؛ وهمان بود که بر سینه وی، وقت عشا تکیه میزد وگفت: «خداوندا کیست آن که تو را تسلیم میکند.» 21پس چون پطرس او را دید، به عیسی گفت: «ای خداوند و او چه شود؟» 22عیسی بدوگفت: «اگر بخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه؟ تو از عقب من بیا.» 23پس این سخن در میان برادران شهرت یافت که آن شاگرد نخواهد مرد. لیکن عیسی بدو نگفت که نمی میرد، بلکه «اگربخواهم که او بماند تا باز آیم تو را چه.» 24و این شاگردی است که به این چیزها شهادت داد و اینهارا نوشت و میدانیم که شهادت او راست است.
How many channels are operating simultaneously? If it is the father's house, whose house was Miriam detained? It's turning out to be a grueling mill story. Will Maryam leave Ali and return to this family? Mariam is sick because of how many channels she is working on simultaneously.
This channel belongs to Maryam's sister and Maryam's past
Hola tía cómo está usted tía la niña anda sufriendo por la torre epitelio también la anda buscando por la hermana de tío le tiraron al agua la señora le tiró le dio un veneno y el cuñado despido y la anda buscando a la niña para que le firmé todo lo que❤😂😂😂😂😂
Ну марьям везде успевает нас обманывать на всех каналах,то денег просит у зрителей на спасение Али то здесь, артистка погорелого театра.
This is the story of Maryam's past in her father's house
Niko nerade samo piju caj
Apa ini keluarga maryam bukan keluarga ibu tiri nya yg jahat itu
Непонятки?????????
No
Чай с долгоиграющей сосулькой
😭😭🤲🤲
С больной ребенку дает пить
🤲🤲😭😭
wait i thought her mother died and the father was in jail, the stepmother was trying to marry maryam off to somebody else, im so confused
Мария өтірігіңе тойдық даже көргім келмейді жасанды қатыгсың байың да сондпй қызық емес кинода ойнай алмвйсың .
Son un enredo y engaño estás historias , engañosas. La verdad estoy confundida. No juegues con los suscriptores.
Não estou entendendo nada que istoria é essa
Maryam has opened a new channel and left Kalot 7! Money, money, money! Iranian nomadic channels have seen that they are making easy money this way. They all started open more and more channels with fake and shallow stories! Not interested at all.
This channel belongs to Maryam's sister, not Maryam herself
Esta estranho esta historia no canal kalot maryam esta correndo trabalhando para salvar Ali no hospital e nao se da bem com irmaos e o pai esta preso
Je suis perdu la Maryam était entrain de travailler elle fuit sa famille et la elle revient