رفاقت و برادری ـ داستان واقعی
Вставка
- Опубліковано 20 січ 2023
- رفاقت و برادری ـ داستان واقعی
این داستان در پیوند به داستان عشق و دشمنی است
SUBSCRIBE to Afghanistan Magazine !
goo.gl/scEXFf
LET'S CONNECT!
/ afghanistanmagazine
/ afghanistanmagazine
#AfghanistanMagazine
#RameshArman
#داستان
داستان واقعی
داستان عاشقانه زیبا واقعی
داستان های پند آموز واقعی
داستان های عاشقانه واقعی جدید
داستان های واقعی افغانستان ژورنال
داستان های واقعی و کوتاه
داستان صوتی عاشقانه
داستان عاشقانه واقعی
داستان صوتی
داستان های عاشقانه
داستان های فارسی صوتی
داستان های شاهنامه
داستان های فارسی قسمت جدید
داستان های کودکانه
داستان های هزار و یک شب
داستان های فارسی
حکایت های پند آموز
حکایت های پند آموز قدیمی
حکایت های پند آموز کوتاه
حکایت های پندآموز برای کودکان
حكايت هاي پندآموز
دکلمه شعر
دکلمه های عاشقانه
دکلمه های ناب
دکلمه های غمگین
دکلمه اشعار مولانا
دکلمه غمگین
رمان عاشقانه
رمان صوتی
قصه های پند آموز
قصه های کوتاه
قصه های کودکانه
قصه های فارسی
قصه های فارسی جدید
قصه های کودکانه صوتی
قصه های کودکانه جدید
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های عاشقی
قصه های عاشقانه کوتاه
داستان هاي عاشقانه
afghan magazine
afghanistan magazine
افغان مگزین
افغانستان مگزین
حکایت های پند آموز
داستان های فارسی
داستان واقعی
قصه های پند آموز
قصه های کوتاه
قصه واقعی
کاش میشد چهره ارسلان دید خیلی دلم میخواهد بیبینم چگونه بود
واييي هيله باز يادم امد و ميرويس 😭😭😭
خدایا چی مردم های دلسوز و مهربان هم در وطن ما پیدا میشود . 😍😍😍👌👌👌
داستان عشق و دشمنی بسیار یک داستان خوب بود واقعا زیاد جیکر خون شدم و تشکری خاص از لالا رامش که با صدا مقبول شان تقدیم میکنه زیاد علاقمند استم که داستان خوده هم نشر کنم
خدا به هرکس همین قسم خاله و بچه خاله نصیب کند و همچنان شوهر خاله ات بسیار آدم خوب بود
You are right ❤
این سه داستان خیلی خیلی ها قشنگ بود عشق و دشمنی سود زیاد رفاقت و برادری هم درد است هم محبت هم خنده هم گریه 😢😢😢❤❤❤
سلام لالارامش تشکر از زحمات تان صدایتان واقعآ خیلی زیبا و گیرا است قامت تان استوار و صدایتان رسا باد
سلام لالا رامش تشکر از شما🙏❤️، لالا فرهام داستانتان ره شنیدم بسیار جگر خون شدم. 😭😭😭😭😭، خداوند تمام رفتگانتان، مخصوصا شوهر خاله مهربانتان، میرویس جان و هیله جان ره بیامرزد. 🙏 🌹🌹🌹، امیدوارم ارسلان جان هم به زندگی عادی برگردد، برای شما و زهرا جان هم آرزوی خوشبختی دارم❤️❤️. واقعا مادر ارسلان و لالا کامران هم بسیار انسانهای باشخصیت و بزرگ هستند. ❤️❤️، خدا کنه دوباره در کنار هم خوش و سربلند باشید. 🌺🌺🌺🌺🌺
۲بار گوش كردم ۲بار گريه كردم
ارسلان بر گرد-
معلوم ميشه تو جوان مردي
اما دوري و خيانت به خود كردن و ظلم به خود كردن نشان ضعيفي است
ارسلان بر گرد
شوهر خالیت چقدر آدم خوب بود خداوند غریق رحمت بکند .🤲🤲🤲🥲🥲🥲😭😭😭😭😭
برادر محترم خواهش أست كه درباره اشنا شدن خودت با زهرا جان هم بنوسيد و اگر ارسلان برادر هم برگشت بنوسيد خيلي داستان متاثر كنده بود زندگي دوره كودكي تان و از رامش برادر جهان سپاس خيلي عالي به خوانيش داستان را گرفت
تمام اش رحم و مهربانی خداوند بالایت شد برادرکم خدارا شکر .🙏🙏🙏🥰🥰🥰🥰💜💜💜🌺🌺🌺
😢so sad 😢
Come back Arslan 🫴 🙏
خداوند حفظ تان کند لالا رامش ❤️🥀
خیلی داستان دردناک بود مه هر سه داستان ره شنیدم خیلی گریه کردوم خدایا خودت صبر بده به تمام دلها خیلی دردناک😢
بسیار داستان عالی، تشکر از نشر این داستان زیبا لالا رامش
ارسلان لالا برگرد
لطفا بیشتر از این خوده رنج نتی
چه داستان غم انگیزی، شکر که زندگی گذراست
واقعا کاسه ظلم سرنگون است فرهان جان . چراغ ظلم و ظالم تا دمی محشر نمیسوزد - اگر سوزد شبی سوزد شبی دیگر نمیسوزد .
امید وارم که ارسلان جان برگردی پیش برادرانت زندگی خوب خوشی داشته باشی
ارسلان برگرده قدره برادرانت بدان
ارسلان برگرده برگرده برگرده برگرده 😭😭😭😭😭
خیلی ممنون از داستانهای خوبی تون لالا رامیش
تشکر از داستان زیبا تان.بدون شک خدواند مهربان .و بخشنده است
الله خودش جزاء همه ادم هاي ظالم را بدهد 🤲🏻
This was very nice and emotional story and that had lots of honesty and I felt it was really true story most of others stories like made up.
سلام برای لالا رامش وتمام شنونده ها زیاد جیگر خون شدم خداوند متعال تمام مرده هارا ببخشد 😢😢😢چقدر فامیل خوب بودن ان شاءالله که تمام مشکلات شما حل شود بخیر ان شاءالله 🤲🤲🤲
سلام صحتمند باشید...
تشکر رامش جان از نشر داستان.
موفق باشید
خیلی داستان عالی وپر معنی
واقعا عالی زیبا آموزنده است
داستان عالی
سلام رامش جان نازنین خدارا شکر جور و صحتمند استیند .🙏🙏🙏♥️♥️♥️
وقتی ارسلان برگشت لطفا داستانش را نشر کنید چون خیلی داستان دلچسپ است❤😢
نشرشد زیاد داستان جالب بود
@@EshwaMaseer-gv6iqنام ویدیو اش چی اس؟
خالی عالی بود ممنون
ای داستان مه هرسه داستان گوش کردم بسیار جگرخون شدم بخصوص میرویس وهیله خیلی جگرم خون. شد
First Cmnt You Are The Best Ramish Jan❤
Very interesting ❤
Omggg 😢 soo sad 😭 dear arslan jaan please go back to your family❤
سلام رامش برادر خداوند کند بافامیلتان جور و خوش باشین .
ای خدا جان چقدر داستان غم انگیز بود خداوند خودش کمکویاری تان کنه
ممنون رامش جان عزیز جالب بود ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
اففف خداجان دلم درگرفت لطفن لالاارسلان بیا به دیدن فامیلت خداوند لالامیرویس جنت نصیب کند برگرد 😭
بسيار داستان خوب بود باور کنید شب هيچ خوابم نمیبرد از بس که به ای دو داستان فکر میکردم چشم حسود کور شوه مه میگم انشالله از همه بیشتر دلم به میرویس جان سوخت خدواند روحش ره شاد داشتهباشه و ارسلان برادرم گلم لطفا برگرد به کنار فامیلت واقعا اینا چقدر خوشحال بودن اول یک باره چطو اینقدر زندگی شان خراب شد
واقعا داستان بسیار خوب بود وهم جگر خون کننده بود زیاد جگر خون شدم خداوند متعال دوباره خوش بختی ره به خانواده تان هدیه بدهد و ارسلان برادر خواهشا برگرد به خانواده ات
و از لالاجانم تشکر بابت نشر داستان عمر طولانی لالای عزیز😊❤
خیلی دوستان درد ناک بود 😭😭😭😭😭
خداوند مادر جان تانرا غریق رحمت بکند و بهشت برین جایش باشد .🤲🤲🤲💔💔💔🥲🥲🥲🥲
من قبل داستان عشق و دشمنی را شنیدم واقعیت هر دو داستان خیلی ناراحت کننده بود
خیلی عالی بود لالا رامش❤
Very sad story brought tears to my eyes. Arsalan jan please get together with your family 😢
بسیا داستان خوبش لالا رامش
Suuuuii
اوه خدایا چرا مادر ات اینقدر ظالم بود ؟ 😭😭😭😭😭😭 برادرک نازنینم واقعا قلبم در گرفت برایت .🥲🥲🥲🥲💔💔💔💔
به ارسلان پيام كن كه اين داستان را بشنود ، و دوباره نزد شما برگردد ، چون شما به او نياز داريد
خدا خیرت بته کتی ای داستان شیرین ات واقعا دل چسب خير است شما برین بیادرت پیدا کن تا نامزدی ات تا ارسلان جان هم د خوشي شما شریک شوه تو د عشق ات نرسیدی با ناراحتی جیزی جور نمیشه اون وقت بیشتر لذت میبری از زندګي ات درست مثل قبل نمیشه ولی غرور ات بمان کنار گاهی اوقات غرور بی جا پشیمانی میاره مسلمان واقعی هیچ وقت قهر نمی مانه خواهشا برگرد 💔😭
خیلی جگر خون شدم
انشاالله به عشقت برسی برادر عزیز. بازهم اشک هایم بخاطر هیله و میروس جان از چشمانم سرازیر شد خداوند غرق رحمت خود کند و انشاالله که ارسلان هم پس به پای خود ایستاده شود و زندگی خود را به خوبی خوشی ادامه بدهد. و ممنونم از لالا رامش از گفتار نیک اش و زحمات اش واقعا بهترین هستین شما لالا رامش 🥺🥺🧡🧡
خیلی عالی بود ممنون
الله الله الله الله الله الله الله سلام
عجب داستانی
چقدر مهربان استی خودت لالا رامش
خداوند برای تان صبر بده فرهان جان
در بین داستانها داستان ارسلان جان مرا بسیار زیاد ناراحت کرد امیدوارم هستم یکروزی یک داستان دیگر از ارسلان جان نشر شود دوباره زندگیش تغییر کند و در تمام داستان از خوشی های خود قصه کند و دیگر اینکه علت صمیمیت این برادرها مادر ارسلان بوده از این داستان معلوم میشود که بسیار زن شریف و دست و دل باز است همچنان زن مهربان که در بین این بچه ها هیچ فرقی نمیگذاشت این فامیل نظر شده خداوند کمک تان کند و دوباره صمیمیت تان از اول شروع شود.
چقدر با لحجه یی قشنگ داستان را میخانی رامیش جان
Speechless 😔
ارسلان جان هرجای که استی بر گرد لطفا
٣ بار گوش كردم ٣ بار گريه كردم
ارسلان بر گرد-
معلوم ميشه تو جوان مردي
اما دوري و خيانت به خود كردن و ظلم به خود كردن نشان ضعيفي است
ارسلان بر گرد 😢
😢
فرهان جان شکر که به عشق تان میرسیند بخیر خوشبخت شویند .🤲♥️😍
بسیار خوب نصیحت کردی
سلام دوستان عزیز من تا حالا گوش ندادم الآن دارم میشنوم 🇦🇫🇦🇫
اولین کامنت از مه امشب
اولین کمنت
خداوند متعال بریت کمک کنه بیدرم🕋❤️
Love you bro everything will be fine In Sha Allah ❤
موفق باشی رامش عزیز
بسیار داستان زیبا و غم انگیز واقآ خالت و شوهرش مردم های خوب بوده که اولاد خوب به بار آمده تعسیر امو تربیت خوب بود که شما بچه ها با هم تعهد کرده بودید که پیش از ازدواج کاری خراب نکنید آفرین 👍🏻👏و یک جای بسیار خنده کردم که بی بی را در تشناب قید کردین😂 دوم که از سر درخت لالایت افتید 😂 خداوند رفتگان را رحمت کند و خودت فرهان جان واقآ بسیار پسری خوب هستی که تعسب را از بین بردی بر خوصوص قوم پرستی👏👏👏 تبریک باشد نامزدی شما انشاالله که خوش بخت شوید 🎉
الله دوباره فامیل تان را خوشبخت بسازد 😢 ❤️
😢😢😢❤
نمیدانم چی بگویم بخدا خیلی جگرخون شدم نمیدانم چرا هرچه بزرگتر میشویم صمیمیت و محبت ها با دوست ها فامیل خیلی کمتر و کمتر میشود
خیلی یک داستان زیبا که حتا در بعضی صحنه هایش گریه ام گرفت دعا میکنم خداوند دوباره یک جای بسازد تان و خوشی بی پایان داشته باشین و به امید آن روزی که داستان آمدن ارسلان و خوب شدن برادر بزرگ شان را هم و شروع شدن خوشی های دوباره این رفاقت را بشنویم و تشکر از خودت لالا رامش که خیلی نصیحت های عالی کردین موفق باشین❤😊
خدا رحمت کن شوهر خاله یت 🤲🤲🤲
من ام یک دختری هزاره استم به پسری پشتون عروسی کدیم خالی خوش حال استم
بهترین داستان بود لالاجانم هر سه داستان راشنیدم فکر کنم خودت در نوشتن داستان دونفر را یک اسم دادی اما بازام عالی بووود
بیسار یک داستان خوب است .
خدا به هر کس ای قسم بچه خاله بته
خدا از بچه های خاله مه نگاه کنه فقط بخلی 😂😂😂
@@tamanahaidari5347 🤣
@@Aria-tx5bd آمین🤲🤣🤣🤣🤣
@@tamanahaidari5347 از ما هم همین قسم استن بسیار بد و بخیل استن از بچه های خالیم هم کرده دختر هایش بسیار بد استن ، راستش خود خالیم بد است
@@Aria-tx5bd متأسفانه ضرورت به بچه خاله ندارم لالا جان
سلام لالا رامش امید که خوب باشید ای دو داستان خیلی به داستان سود و زیان شباهت دارد به نظر من شاید داستان سود و زیان هم با ای دو داستان ربط داشته باشد .
رفیق اگه مرد باشه خریدنش به جان ارزد ❤
ارسلان جان برگرد همه ما میگویم برگرد طرف فامیلت او بچه گپه گوش کو دگه آزار نتی فامیلت ❤
تشکر لالا رامش 🌝
زندگی چقدر فراز و نشیب های زیادی دارد.
خیلی عجیب هر دقیقه با یک صحنه جدید اش رو به رو می شویم .
😢
تشکر لالا رامش دعا دارم که برادرش برگرده
اولین کامنت♥️
من که دوباره گوش کردم 😢
ارسلان جان برگرد
من با هر بار که این داستان و داستان عشق و دشمنی را میشنوم گلویم را بغض میگیرد
بیا برگرد حداقل یک ذره ای او روز های خوش ها را در کنار دوستان خود دوباره بیار
شاید فردای هیچ کسی نباشد نشود باز او وقت بگویی ای کاش
درد از دست دادن حیله و میرویس بس نیست ؟
زندگی خم پیچی های خوده دارد اما ارسلان برگرد دوباره از نو شروع کو دنیا در گذر اس هیچ کسی ماندنی نیست قدر هم دیگر را بدانید هر چی بود تجربه زندگی شد پس برگرد کسی که برت نیاز دارد دوباره فامیل خوده زیر سایه خود بگیر خوشی را به مادرت دوباره بتی غرور به درد نمیخورد باز وقتی که ادم از خودگی کسی که برای ادم مهم باشد دوست داشته باشیم غرور کردن در مقابل فرد مهم زندگی به درد نمیخورد دوباره با هم فامیل خوده تکمیل کنید داستان تا واقعا یک داستان پند امیز اس هم مایوس کننده پس چی خوب اس که ادم از اشتباهت خود پند بگیرد
منتظرت داستان عاشقی ات استیم
ولا بخی چگر خون شودم 😢
خیر ببیند شوهر خالیت خداوند خوشی های دنیا را نصیب اش بکند .🤲🤲🤲💔💔💔💔💔
چقدرررداستان شیرین بود
😭😭😭😭😭😭😭
Dastan ishq dushmani ra payda nakrdm chy knm
Kash gosh namedadm ba en dastan zyad jigerkhunm sakht khusosan dastan ishq wa doshmani jawan marg shudan do jawan 😭😭😭😭😢
ارسلان در قسمت دوم با نازنین عروسی کرد باز پس چطو با هیله آشنا شد؟
بخیالم اول شدم باز💔
خداوند صبر دلت بد ولی بجای مشروب و سیگار بیا به خداوند درد دل کند تا آرامش ببنی
سلام لالا فرهام جان امیدوارم که خوب و از گزند روزگار در امان باشید . و خیلی یک داستان پور مفهوم و غم انگیز بود خداوند دباره خوشی های بی پایان ره نصیب تان کنه و ها از خاله جان خیلی مواظبت کنی .
لالا ارسلان ازت خواهیش میکنم لالا دباره برگرد و بیا درباره یکجا شوین و باهم صمیمت کنین ای دنیا به ما و شما نمیمانه