اره منم بعنوان شیعه موافقم باحرف ات اهل سنت حق هستند اما اهل سنت رسول الله ص واهل بیت ع نه اهل سنت هند جگرخوا نه اهل سنت ابوسفیان و ابوبکر وعمر وعثمان و معاویه و یزید و عایشه ملعونه و دیگرحرامزاده ها که با پیامبر ص وحضرت حمزه و مولاعلی ع وفاطمه زهرا و سرور جوانان اهل بهشت دشمنی کردند وجنگیدند واین اولیاء الله را شهیدکردند. بله اهل سنت رسول الله ص حق است نه اهل سنت سه خلفای غاصب و نه اهل سنت قاتل فاطمه زهرا س و دشمنان اهل بیت ع
6:43 کلمه " رسول " به هرکسی که " رسالت " و " وظیفه " ای به او سپرده شده ، اطلاق میشه ! مثلاً علی آقای شریفی ، رسولِ روسیاهیِ وهابیون و سقیفه چی ها هستن😎❤⚘
(1619) - (قال الصديق لما حضرته الوفاة لعائشة: " يا بنية: إنى كنت نحلتك جاد عشرين وسقا , ولو كنت جددتيه , واحتزيتيه كان لك , وإنما هو اليوم مال الوارث فاقتسموه , على كتاب الله تعالى ". رواه مالك فى " الموطأ " (2/25) . * صحيح. 📚إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : 6 صفحه : 61 lib.efatwa.ir/43330/6/61
اونقدر برای اول و ثانی منقبت تراشیدند ، که مثلا اون دوتا در مقابل حضرت امیرالمومنین ع کم نیارند، اما خودشان هم به ضعف سندی اینگونه احادیث اعتراف میکنند 😂😂
بگو: «من مالک هیچ سود و زیانى براى خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد; (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند;) و اگر از غیب باخبر بودم،سود فراوانى براى خود فراهم مى کردم، و هیچ بدى(و زیانى)به من نمى رسید; من فقط بیم دهنده و بشارت دهنده ام براى گروهى که ایمان مى آورند. (و آماده پذیرش حقّند).» 188قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرّاً إِلاّ ما شاءَ اللّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاّ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ لِقَوْم یُؤْمِنُونَ
@thesecret66 وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ﴿۲۰﴾ و جوياى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمى بينم يا شايد از غايبان است (۲۰) لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۲۱﴾ قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد (۲۱) سوره نمل .در حالیکه سلیمان علیه السلام از حال و روز هدهد خبر نداشت در واقع علم غیب نداشت
@thesecret66 وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، آيا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟» گفت: «منزهى تو، مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم. اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مىدانستى. آنچه در نفس من است تو مىدانى؛ و آنچه در ذات توست من نمىدانم، چرا كه تو خود، داناى رازهاى نهانى. مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم؛ [گفتهام] كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. قرآن محکمترین دلیل است چرا نمیفهمید
مثل اینه که مدیر مدرسه میدونه دانش آموزش مریضه و نیومده مدرسه. اما در جمع میگه چرا فلانی نیومده؟ اگه با عذر موجه به مدرسه نیاد، اخراجش میکنم. در حالی که میدونه اون دانش آموز استعلاجی خواهد آورد
کلمه نبی در قرآن مفرد و جمع دوازده بار آمده و به معنی( خبر دهنده) است ولی کلمه رسول سیصد و سی بار بصورت مفرد و جمع آمده ، هر خبری لازمه وجود یک رسول و( فرستاده) است لذا حضرت محمد ص اول رسول است بعد نبی یعنی( خبر دهنده )، هر نبی نمی تواند رسول باشد ولی هر رسولی حتماً نبی یعنی( خبر دهنده )هم هست ، لذا تمام اولیاء و ایمه می توانند نبی یعنی (خبر رسان) کنند و مردم را به سوی خداوند بخوانند ولی مطلقا نمی توانند از طرف خداوند رسول یعنی (فرستاده شده) باشند , پس خداوند علم غیب را به بعضی از رسولان عطا می فرماید نه به همه آنها از جمله رسول اکرم ص ، از آنجاییکه هیچ امامی از سوی پروردگار فرستاده نشده لذا فاقد هرگونه علم غیبی هستند ، دیگر واضح تر از این نمی شود توضیح داد مگر اینکه در قلبشان مرضی باشد تا نپذیرند ،
حضرت علی گفته که من علم غیب ندارم فقط بعضی از خبرها رو از پیامبر شنیده ،علم غیب تا جایی که من میدونم به روز رستاخیز بر می گرده که این علم فقط نزد خداست ،قربون امامان معصوم بشم به زور باشون مناظره می کردن تو اوج علم و دانش چقدر فروتن و مهربانن ،هرگز ندیدم علم و دانش رو چماق کنن بزنن تو سر دیگری
سلام حضرت علی علم غیب را میدانستند اولن جماعت بدانند که پرسیدن عیب نیست و دومن پرسیدن حکم مذی به این خاطر بود که حکم مذی روایت شود و بین جماعت تا کسانی که نمیدانند حکم چیست حکم مذی را بدانند و به آن عمل کنند.
@@koroshbarani6160 خیلی بد است که تو می خواهی به خداوند هم درس دهی 😎😎😎 قرآن فسیری الله عملکم و رسوله والمومنون هر کاری که تا ابد بکنید خدا و رسولش و اهل بیت علیهم السلام می بینند و می دانند = علم غیب 😃😃😃
حضرت علی رض اگر علم غیب داشتن پس به جنگ صفین نمیرفت که هیچ نتیجه ایی نداشت جز منزوی شدن خودش یا محمد بن ابوبکر را والی مصر نمیکرد که هرج ومرج راه نیفته وباعث قتلش نشه یا عبدالله بن عباس را متهم به خیانت نمیکرد
خدا و سنت رسول اوست و از مغيبات هر آنچه به او برسد خبردار مىشود.١ بر اين اساس، بايد گفت كه حكم تكفير و خروج از اسلام كسى كه علم غيب را به امام منتسب مىكند در نظر ابن قبه مخصوص كسى است كه علم امام را همسنخ با علم خدا بداند؛ يعنى علمى ذاتى و نامحدود. عصمت امام از ديگر ويژگىهايى است كه ابن قبه بر آن بسيار تأكيد دارد. او بعد از علم امام، در باب صفات ائمه، بحث عصمت را طرح مىكند.٢ او مىكوشد تا با ارائۀ براهينى عصمت امام را بر اساس لطف بر خداوند لازم و واجب بيان كند. او معتقد است كه آيات قرآن و رواياتى كه مورد اجماع است، تأويلات مختلفى مىتواند داشته باشد. از طرفى چون مردم از نظر هوش و استعداد و عادات متفاوتاند، در توجيه و تأويل يكسان نيستند؛ به همين دليل، هر كس آيات قرآن و احاديث را طبق نگرش خويش توجيه مىكند. بنابراين، لازم است يك خبردهندۀ راستگو كه خطا مبرّاست همراه آن خبر باشد، تا مردم را از منظور و نيّت صحيح و حق آگاه سازد. حال اگر خداوند راهنمايى آگاه و راستگو را كه واقعيت كتاب را بيان نمايد تعيين نكند، با دست خود در دين اختلاف ايجاد كرده و آن را براى مردم جايز دانسته است؛ زيرا كتابى فرو فرستاده كه تأويلپذير است، پيامبرش هم قوانين و آدابى را بيان كرده كه احتمال تأويل در آن مىرود، از طرفى هم به مردم دستور داده كه به كتاب و سنت عمل نمايند. بديهى است در اين صورت ضد و نقيض عمل نمودن يا اعتماد داشتن به حق و خلاف آن را جايز دانستن، روا دانسته شده است. از طرفى چون چنين رخصتى محال است، بايد در هر دوره، با قرآن و سنت، شخصى باشد كه به مقصود كتاب و سنت آگاهى كامل داشته باشد و احتمالات و تأويلات ديگرى را كه مراد نيست كنار زند و معانى صحيح را كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سنن و اخبارش منظور داشته بيان كند. همچنين اختلافاتى را كه در اخبار اجماعى منقول از آن حضرت است تبيين و حقيقت را آشكار نمايد. حال كه ثابت شد خبردهندۀ راستگو لازم است، لازمۀ اعتماد كردن به او، عصمت و دور بودن او از خطاست.٣ ابن قبه در تبيين علت ديگر از عصمت امام مىگويد: مخالفان ما معتقدند خداوند قرآن را فقط بر مردم زمان پيامبر صلى الله عليه و آله نازل نفرموده، بلكه براى عصرها و دورههاى بعد نيز فرستاده است. پيامبر هم در ادوار بعد حضور ندارند تا به تبيين كلام وحى بپردازد. با اين حال، مردم را مأمور ساخته تا به آنچه در قرآن هست بر وجه حق و صدقش عمل نمايند. در اين صورت جايز نيست كه قرآن را بر قومى نازل كند اما هيچ ناطق و مفسر و مبيّنى براى آن مشخص نكند. در اين صورت عقل و دين حكم به وجوب
است كه او نص از امام پيشين و ظهور علم را از نشانههاى امامت امام برمىشمرد.١ اما منظور از ظهور علم چيست؟ ابن قبه خود يكى از مصاديق ظهور علم را بيان علم غيبى امام مطرح مىكند. او پيشگويى امام على عليه السلام در جنگ نهروان مبنى بر كشته نشدن بيش از ده تن از ياران خود و زنده نماندن بيش از همين مقدار از نهروانيان را نوعى ظهور علم امام بيان مىكند؛٢ علمى كه شايستگى اين را دارد كه فصل فارق، بين مدعيان امامت قرار گيرد.٣ دومين نكته بر دارا بودن علم غيب امام در باور ابن قبه اين است كه وى در رديۀ خود بر ابوزيد علوى، براى اثبات امامت امام دوازدهم عليه السلام بر اساس نقل، به خبر كميل استناد مىكند.٤ اين روايت داراى متن طولانى و فصيح دربارۀ علم حقيقى دين است كه امام على عليه السلام آن را براى كميل بن زياد نخعى (م ٨٢ ق) ايراد فرموده است. اميرالمؤمنين در آن حديث خود را شامل علوم بسيارى مىداند و امامان را، كه همان حجتهاى الهىاند، كسانى معرفى مىكند كه علم به حقايق امور يكباره بر آنان وارد مىشود. آنان مىتوانند ظاهر و مشهور يا خائف و مغمور باشند.٥ اين روايت بهروشنى نوعى از علم غيب را براى امام اثبات مىكند؛ روايتى كه ابن قبه آن را پذيرفته است. بر پايۀ نكاتى كه بيان شد مىتوان گفت ابن قبه مفهوم علم غيب را براى امام باور دارد و حتى مواردى از آن را بيان مىكند. از اين رو، علم غيبى كه در نظر او بوده، تعريف و چارچوب خاصى داشته است. ابن قبه علم ويژهاى براى امام قائل است، ولى از ذكر تعبير علم غيب خوددارى مىكند. او همۀ اين علوم خاص ائمه عليه السلام را جزء علوم مستفاد مىداند كه از طريق پيامبر صلى الله عليه و آله به امام رسيده است.٦ او علم غيب را تنها مخصوص خداوند متعال مىداند؛ يعنى علمى كه هيچ محدودهاى ندارد و ذاتى است. ولى اگر علم خاصى باشد كه خداوند به كسى داده و تحت ارادۀ او باشد، مىتوان آن را به امام نسبت داد.٧ از اين روست كه او معتقد است امام بندهاى صالح و شايسته است كه تنها عالم به كتاب
منافقان و نابودى كافران است.... [امام،] در رهبرى، توانمند و در سياست، داناست. طاعتش، واجب است. امام، قيام كننده به امر خداى عز و جل، خيرخواه بندگان خدا و نگهبان دين خداست. از اين رو، هر حادثهاى در زندگى آنان، مىبايد با نگاه به اين اهداف عالى، تفسير شود و حادثه عاشورا نيز از اين امر، مستثنا نيست. ٢. علم ائمّه عليهم السلام به غيب يكى از باورهاى قطعى و ضرورى نزد شيعيان، آگاهى امامان عليهم السلام از غيب است. گرچه در اندازه و چگونگى آن، اختلاف نظرهاى اندكى وجود دارد، ولى در اصل آن، هيچ ترديدى نيست. البتّه شيعيان، اين آگاهى از غيب را به اذن خدا و در طول علم الهى و در رتبه انسان، جاى مىدهند. مستند اين باور، روايتهاى فراوانى است كه در مصادر حديثى نقل شده است. ٣. مانع نبودن علم غيب از انجام دادن تكاليف ظاهرى يكى از مسائلى كه سبب لغزش و مغالطه در اين مبحث شده، توجّه نكردن به اين نكته است كه علم غيب، مانع از انجام دادن تكاليف ظاهرى نيست. به تعبير ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام، از علم غيب، برخوردار بودند؛ ولى آن علم را مبناى انجام دادن تكاليف، قرار نمىدادند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در قضاوتها و داورىها و نيز رفتن به ميدان نبرد و جنگ، به ظاهر، عمل مىنمود و مىفرمود: إِنَّمَا أقْضِى بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الأيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ ألْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ، فَأيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ.١ من در ميان شما، به بيّنهها (دلايل و گواهان روشن) و سوگندها داورى مىكنم.
شريك باشند، چنان كه ايشان در باب طهارت و نجاست اشيا و ايمان و كفر عباد، به ظاهر، مكلّف بودند؛ و اگر به علم واقع، مكلّف مىبودند، با هيچ كس نبايد معاشرت كنند و همه چيز را نجس بدانند و حكم به كفر اكثرِ عالم بكنند.... و هر گاه چنين باشد، پس امام حسين عليه السلام، به حسب ظاهر، مكلّف بود كه با وجود اعوان و انصار، با منافقان و كفّار، جهاد كند.١ علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايى نيز در رسالهاى كه در باره علم غيب امام عليه السلام تدوين كرده و به صورت غير مستقيم، نقد برخى ديدگاهها در زمينه هدف قيام امام حسين عليه السلام است، چنين مىنويسد: از راه نقل، روايات متواترى است كه... امام عليه السلام از راه موهبت الهى، نه از راه اكتساب، به همه چيز، واقف و از همه چيز، آگاه است و هر چه را بخواهد، به اذن خدا، به اَدنا توجّهى مىداند...، [امّا] هيچ گونه تكليفى به متعلَّق اين گونه علم، از آن جهت كه متعلَّق اين گونه علم است و حتمى الوقوع مىباشد، تعلّق نمىگيرد و همچنين، قصد و طلبى از انسان با او ارتباط پيدا نمىكند.... اين علم موهبتى امام عليه السلام، اثرى در اعمال او و ارتباطى با تكاليف خاصّه او ندارد و اصولاً هر امر مفروض، از آن جهت كه متعلَّق قضاى حتمى و حتمى الوقوع است، متعلَّق امر يا نهى يا اراده و قصد انسانى نمىشود.... ظواهر اعمال امام عليه السلام را كه قابل تطبيق به علل و اسباب ظاهرى است، نبايد دليلِ نداشتن اين علم موهبتى و شاهدِ جهل به واقع گرفت، مانند اينكه گفته شود اگر سيّد الشهدا عليه السلام، علمِ به واقع داشت، چرا حضرت مسلم عليه السلام را به نمايندگى خود، به كوفه فرستاد؟ چرا توسّط صيداوى، نامه به اهل كوفه نوشت؟ چرا خود از مكّه، رهسپار كوفه شد؟.... پاسخ همه اين پرسشها، از نكتهاى كه تذكّر داديم، روشن است و امام عليه السلام در اين
تدلیسی دیگر از شبکه وصایت؟! در قرآن بیش از ۲۰ آیه در مورد غیب مختص الله آمده و در همه صراحت دارد که علم غیب مختص الله جل جلاله است مانند سوره نما آیه ۶۵ قل لا یعلم من فی السموات والارض الغیب الا الله. یعنی بگو کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب نمی دانند جز الله ویا سوره حجرات آیه ۱۸ ان الله یعلم غیب السموات و الارض ودر بسیاری از آیات معلوم میشود که پیامبر علم غیب ندارد. مانند سوره اعراف ۱۸۸ که می فرماید ولو کنت اعلم الغیب لاستکثرت من الخیر وما مسنی السوء الله به پیامبر میگوید ،بگو اگر غیب می دانستم منافع زیادی نصیب خود می کردم و من به شر وبدی نمی رسید. و اگر جبرئیل ویا پیامبران از بی نهایت علم غیب مقدار ناچیزی را الله به آنها اشکار کرده به خاطر هدایت من و شماست . ولی ابلیس و شیاطین با مغالطه مردم را گمراه می کنند. واین ابلیس کوچولو شریفی از بی سوادی این بیننده سوء استفاده کرده و علم غیب را که مختص الله است را به پیامبران و ائمه و اولیاء و صالحین و ملائک واجنه هم موجه می شمارد. چرا ؟ برای این که غلط خود را توجیه کند. ابوبکر وعلی وعمر دیگران علم غیب ندارند . و بعضی از علما کرامت را برای اولیاء خدا ممکن می دانند . که قابل مقایسه با علم غیب نیست ممکن است یک ولی در طول عمر ش یکی دو مورد کرامتی داشته باشد. این کجا ؟ و علم غیب کجا ؟ از روزی بترسید که بجز ایمان و عمل صالح چیزی به درد نمی خورد.
علم غیب مختص خداست؛ یعنی هیچ کس استقلالا علم غیب ندارد بجز خدا. ✅️ با نگاهی کلی به آیات قرآن کریم روشن می شود که یک آیه زمانی مستقلا حجیت می یابد که آیه ای مخالف آن در قرآن وجود نداشته باشد؛ به عبارت دیگر: آیات به ظاهر ضد و نقیض را باید در کنار هم دید و آنها را جمع کرد. به نمونه هایی از آیات به ظاهر ضد و نقیض، ولی قابل جمع قرآن توجه کنید: شفا و درمان از خداست: ((وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ.))[1] امّا همین شفا را خداوند در عسل قرار داده است: ((فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ.))[2] هر چند خداوند کارها را تدبیر می کند:((یُدَبِّرُ الأمْرَ.))[3] امّا فرشتگان واسطه تدبیر او هستند:((فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً.))[4] هر چند خداوند جان ها را می گیرد:((اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ.))[5] امّا به وسیله ی ملک الموت جان ها را می گیرد:((یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ.))[6] هر چند خداوند مردگان را زنده می کند: ((وَ اللَّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ.))[7] ولی حضرت عیسی علیه السلام هم به اذن خدا مرده زنده می کند:((أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ.))[8] با اینکه خداوند بادها را جابجا می کند: ((اللَّهُ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ.))[9] ولی آن را به تسخیر سلیمان نبی علیه السلام در می آورد: ((فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْری بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ.))[10] درست است که خداوند عالم الغیب است: ((عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا.))[11] ولی مقداری از آن را به فرستاده هایش می دهد: ((إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ.))[12] اگر چه خداوند هدایت می کند: ((أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ.))[13] ولی پیامبر هم هدایت می کند: ((إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.))[14] و امامان هم هدایت می کنند: ((وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا.))[15] اگر چه عزت کلا از آن خداست: ((فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا...))[16] ولی برای رسول و مومنین نیز می باشد: ((وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ...))[17] و ختم کلام را اختصاص می دهیم به آیات روشن قرآن: اگرچه آیات قرآن روشن هستند: ((وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ ... .))[18] اما فقط برای عده ی خاصی از بندگان خدا که از علم خدادادی برخوردارند، این آیات روشن هستند: ((بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ... .))[19] «بلکه [قرآن] آیاتى روشن در سینه هاى کسانى است که علم [الهى] یافتهاند.» و تنها فرستادگان خدا می توانند با این آیات روشن، مردم را هدایت کنند: ((هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ... .))[20] «او کسى است که بر بنده خود آیات روشنى فرو مىفرستد، تا شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون کشاند.» ((رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.))[21] «رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بسوی نور خارج سازد.»
@@VESAYATشما معجزه را باعلم غیب جابجا کردی وقتی ایه باصراحت بیان میکنه هیچ کسی غیب نمیدونه توجیح نمیخاد اگر خود حضرت حسن علم غیب میداشت خلافت را به حضرت معاویه رض تحویل نمیداد میدونست که او به یزید تحویلش میده وسبب شهادت حضرت حسین رض میشود یا حضرت حسین رض اگر علم غیب میداشت مسلم بن عقیل را به کوفه برای تحقیق نمیفرستاد تاکشته بشه جک نگید لطفاً
این مطالبی که درج کردی و معلوم نشد از چه سایتی پیدا کردی جواب نقد قرآنی من نیست. مگر شمادر منطق نخوانده اید که تناقض در هشت چیز باید وحدت داشته باشند تا انرا منطقا بپذیریم! کجا خداوند فرموده شفا مختص من است .؟ کجا فرموده تنها خودم جانها را می گیرم ؟ کجا فرموده هدایت فقط مختص من است ؟ و دیگر مواردی که آورده بودی. آیه ی ۳۴لقمان مثال خوبی است تا علمای شیعه با مغالطه نتوانند شیعیان بیچاره را گول بزنند. إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿٣٤﴾ می فرماید علم زمان قیامت نزد الله است. پس نزد کسی دیگر نیست . و در آیات دیگری در قرآن این را محکم تر می کند. بعد می فرماید اوست باران می باراند. سوم می فرماید واز آنچه در ارحام است آگاه است. سپس میفرماید و هیچ کس نمی داند که فردا چه به دست می آورد. ودر آخر می فرماید و هیچ کس نمی داند در کدام سرزمین می میرد. و خداوند علیم وخبیر است. در این آیه نمی فرماید هیچکس از آنچه در ارحام است خبر ندارد. و نمی فرماید فقط من باران را مبارانم اما دانستن علم ساعه را مختص خود اعلام کرده. و این که کسی از فردای خود آگاه نیست . و اینکه کسی چه به دست می آورد و در کجا می میرد؟ علم ساعه و علم به آینده و هر آن چه اتفاق می افتاد که از علوم غیب است را برای هرکس دیگری را انکار کرده واین شامل جن وانس وتمام پیامبران هم می شود. الان عده ای مثل شما دنیا و آخرتش را به دست آخوند می دهد، بدهد. در دین اجبار نیست.
همه ی علوم و همه قدرت ها از خدا و برای خداست. در طول خود میتواند مقداری از آن را به بندگانش بدهد. ابوبکر طبق روایت صحیح خودتان خبر از جنسیت بچه درون شکم همسرش داد. طبق روایات صحیح بخاری و مسلم پیامبر صلی الله علیه وآله از وقایع آینده تا قیامت خبر داد. نه تنها انبیا و اولیا و اوصیا؛ بلکه بعضی دعانویس ها هم از آینده خبر داده اند و راست درآمده! شما قرآن را نمیفهمید و با درک ناقصتان قرآن را متناقض نشان میدهد!
ابتدا باید گفت که اهل سنت علم غیب را برای هیچکس جز خداوند قایل نیستند حتی پیامبر هم علم غیب نداشتند خداوند در سوره اعراف میفرماید : لو کنت أعلم الغیب لأستکثرت من الخیر و ما مسني السوء... خود پیامبر در این ایه صریحا میگوید علم غیب ندارد در مورد علم غیب حضرت ابوبکر هم دروغه روایاتی مستدل شما موضوع و دروغین است
خیلی عجیب است که از اول آفرینش که شاید صدها هزار سال می گذرد تا آنجا که من شنیدم خداوند به حضرت عیسی که پیامبر است و فرد دیگری که با موسی همراه شد از علم غیب خبر می داد ولی ما شیعیان در طول فقط سیصد سال به چهارده نفر علم غیب دادیم و اخیراً هم حتی به بعضی افراد عادی هم علم غیب عطا کردیم
سلام برادر گرامی امام علی (ع) علم غیب داشتند ایشان نحوه شهادت میثم تمار که بهشون گفته بود بر درخت نخلی دارت میزنن و حبیب بن مظاهر که سر از تنت جدا میشه و بر نیزه میره بهشون گفتند و این در تاریخ نوشته شده
سلام برادر ارجمند، فصل الخطاب ما قرآن است که اکیدا آنرا رد می کند ، اول اینکه علم غیب مخصوص رسولان است، دوم اینکه از برگزیدگان آنها، نه همه رسولان، سوم اینکه حضرت علی علیه السلام رسول نیستند چهارم اینکه نوشته های افراد و نقل قول آنها سندیت ندارد اگر آن کتابها در این زمانه نوشته می شد الان همه آن راویان در زندان جمهوری اسلامی بخاطر اشاعه دروغ آب خنک و شلاغ می خوردند کما اینکه صدها نفر مثل آنان به علت انحرافات دینی، اشاعه دروغ، ادعای در زندان هستند، پنجم اینکه امثال آنان مثل ایت الله صدیقی، امام جمعه قم، محمود کریمی و دهها نفر دیگر را بعضی مواقع از این روایتها بلغور می کنند ولی جمهوری اسلامی آنان را به غلط کردن می اندازد@koroshbarani6160
@@koroshbarani6160حضرت علی رض که هیچ خود پیامبرص علم غیب نداشتن اگر حضرت علی رض علم غیب داشت چرابه جنگی میرفت که هیچ نتیجه ایی نداشت بجز شهادت خودش پیامبرص اگرعلم غیب میداشت بعد ازجریان افک تا زمان امدن وحی از همه چیز بیخبر نبود یا اگر حضرت حسین رض علم غیب میداشت مسلم بن عقیل را به کشتن نمیداد میدونست که اهل کوفه مسلم راشهید میکنن تنها اون را بهکوفه نمیفرستاد یا اگر حضرت حسن رض علم غیب میداشت خلافت را به حضرت معاویه رض تحویل نمیداد که ایشان یزید راخلیفه بکنه وباعث شهادت حضرت حسین رض بشه پس هیچ کس بجز خداوند علم غیب نداشته تمام
پس قبول داری علم غیب به رسولان هم رسیده.پس در مرحله اول منکر علم غیب داشتنِ مخلوق نیستی.....دومنت ناخوانا بود ولی بهر حال رسول یعنی فرستاده.و همانطور ک در کلیپ گفته شد هر کسی میتونه فرستاده باشه.الزامی نیست ک نبی باشه......سومنت دقیقا ریشه اشتباهت همینه.علی ع هم رسول و فرستاده است.درسته او نبی و پیامبر نیست ولی فرستاده و منتخب و برگزیده الله است......چهارمنت و پنجمنت مزخرف گویی برای فرار از بحثه و جواب نداره
ببنید دوست عزیز امیر المومنین علی (ع) کاملا از غیب اطلاع داشتند شهادت میثم تمار که چگونه زبانش را میبرند بر درخت نخلی دارش میزنید در تاریخ ثبت شد و خدا رو شکر که این برای منکران علی (ع) در تاریخ ماند یا علی
@@HamedHamed-i4o حتی پیامبران هم علم غیب نداشتن . الدلیل قوله تعالی ..قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ..بگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند
سلام مجري محترم به هزارو یک دلیل ارتباط قطع میشه لطفآ رعایت ادبی که در شان یک مسلمان شیعه هست رو بکنید این کلمات که فرار کردن و....درست نیست هرگونه تحقیر و توهین درست نیست
😂😂 خودشان نوشته اند که عمر صهاک مابون صدای لشگرش را از مدینه در فارس را شنیده و گفته یا فلان الجبال و لشگر پیروز شد 😂😂 کان سیدنا عمر صهاک مابونا و یتداوی به ماالرجال 😂😂
@@EsmaeilMoridraeisi-en9hfخیر او لوله کش نیست.این مزخرفی است ک شما ساختید تا از جواب دادن به سخنان او شانه خالی کنید. ادم لوله کش که هیچ،رفتگر هم باشد شرف دارد که مثل شما باطل پرست و مزخرف گو باشد
سلام بر یاور شیعه ها استاد شریفی عزیز 🎉🎉🎉❤❤❤
ریده توشلوارش .... از بس سوتی داده ...خخخخ😊😊
اجرتان با امیرالمؤمنین عالی بود موفق باشید دست حق همراهتان
ماشاالله علی آقا دمت گرم
استاد شریفی خدا قوت عالی موفق باشید
غدیری ام
یاعلی❤
سلام براستادشریفی عزیز،، انشاءالله همیشه به إذن الله وباتوسل به اهل بیت علیهم السلام راهتان ادامه دارباشدو موفق باشین🤲
ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله ماشاءالله به شما استاد شریفی عزیز.. ماشاءالله به اساتید شیعه اثنا عشری
ان شاءالله همه گمراهان به راه راست و حق که شیعه علی بن ابی طالب و اهل بیت علیه السلام هست هدایت بشن🤲🏼
یعنی دو میلیارد أهل سنت گمراه هستند
بخدا فقط ما شیعیان هستیم که از ترس آتش جهنم به فکرشونیم😢
@Kasra-E12 👍🏼🫰🏼
سلام مخصوص به جناب شریفی گل🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤😂😂😂❤❤😂
خداقوت
استاد شریفی خدا حفظت کنه
امیرالمومنین 🤍
Nice ❤
سلام آقا ی شریفی بزرگوار زنده باشی تا این افراد را روشن کنید متشکرم
❤🎉
😢
کرامت رو همه بزرگان دارند چه پیامبر چه اولیا و....
احسنت استاد شریفی عزیز و بزرگوار 🌹 🌷 🌹
Perfect 👉🦾✌️❤️
جناب شریفی پیشنهاد می کنم کتاب شهید جاوید رو در مورد حسین بن علی مطالعه کنید مورد تایید اقای خمینی هم بوده است
افرین احسنت بر شما استاد محترم جناب آقای شریفی نیا
حق فقط اهل سنت است
عووووی 😂😂😂😂
اره منم بعنوان شیعه موافقم باحرف ات اهل سنت حق هستند اما اهل سنت رسول الله ص واهل بیت ع
نه اهل سنت هند جگرخوا نه اهل سنت ابوسفیان و ابوبکر وعمر وعثمان و معاویه و یزید و عایشه ملعونه و دیگرحرامزاده ها که با پیامبر ص وحضرت حمزه و مولاعلی ع وفاطمه زهرا و سرور جوانان اهل بهشت دشمنی کردند وجنگیدند واین اولیاء الله را شهیدکردند.
بله اهل سنت رسول الله ص حق است نه اهل سنت سه خلفای غاصب و نه اهل سنت قاتل فاطمه زهرا س و دشمنان اهل بیت ع
ای ول استاد.😂😂😂😂
6:43 کلمه " رسول " به هرکسی که " رسالت " و " وظیفه " ای به او سپرده شده ، اطلاق میشه ! مثلاً علی آقای شریفی ، رسولِ روسیاهیِ وهابیون و سقیفه چی ها هستن😎❤⚘
هرجا عقل باشه سنی نیست هر جا سنی باشه عقل نیست
سلام جناب نام کتاب و آدرس روایتی که گفتید ابوبکر علم غیب دارد و میدانسته که بچه دختر است یا پسر را بفرمایید؟؟؟؟؟؟؟؟
(1619) - (قال الصديق لما حضرته الوفاة لعائشة: " يا بنية: إنى كنت نحلتك جاد عشرين وسقا , ولو كنت جددتيه , واحتزيتيه كان لك , وإنما هو اليوم مال الوارث فاقتسموه , على كتاب الله تعالى ". رواه مالك فى " الموطأ " (2/25) .
* صحيح.
📚إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : 6 صفحه : 61
lib.efatwa.ir/43330/6/61
اونقدر برای اول و ثانی منقبت تراشیدند ، که مثلا اون دوتا در مقابل حضرت امیرالمومنین ع کم نیارند، اما خودشان هم به ضعف سندی اینگونه احادیث اعتراف میکنند 😂😂
@@حسن-حسینپور پیشنهاد میکنم کتاب مناظره امام جعفر صادق با رافضی رو بخونید
هيچکس از علمای اهل سنت با استناد به این روایت نگفتند حضرت ابوبکر علم غیب دارد
از کجای این حدیث علم غیب ثابت می شود؟؟!!!😂
قرآن
فسیری الله عملکم و رسوله والمومنون
هر کاری که تا ابد بکنید
خدا و رسولش و اهل بیت علیهم السلام.
می بینند و می دانند = علم غیب
😎😎😎
😂سلام وسپاس..جوابهای دندان شکن شمابابزرگان وهابی رابشد ت میستایم..خواهش میکنم باعوام سنیها کمی مهربانترسخن بگویید..درودبه فخرالشیعه استادارجمندجناب شریفی.
بگو: «من مالک هیچ سود و زیانى براى خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد; (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند;) و اگر از غیب باخبر بودم،سود فراوانى براى خود فراهم مى کردم، و هیچ بدى(و زیانى)به من نمى رسید; من فقط بیم دهنده و بشارت دهنده ام براى گروهى که ایمان مى آورند. (و آماده پذیرش حقّند).»
188قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرّاً إِلاّ ما شاءَ اللّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاّ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ لِقَوْم یُؤْمِنُونَ
همه میگویند غیب نزد الله متعال است و هر وقت خدا بخواهد به بعضی از خلق خودش میدهد مگر در این شکی داری؟!
@thesecret66 وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ﴿۲۰﴾
و جوياى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمى بينم يا شايد از غايبان است (۲۰)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۲۱﴾
قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد (۲۱) سوره نمل .در حالیکه سلیمان علیه السلام از حال و روز هدهد خبر نداشت در واقع علم غیب نداشت
@thesecret66 وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، آيا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟» گفت: «منزهى تو، مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم. اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مىدانستى. آنچه در نفس من است تو مىدانى؛ و آنچه در ذات توست من نمىدانم، چرا كه تو خود، داناى رازهاى نهانى.
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم؛ [گفتهام] كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى.
قرآن محکمترین دلیل است چرا نمیفهمید
مثل اینه که مدیر مدرسه میدونه دانش آموزش مریضه و نیومده مدرسه. اما در جمع میگه چرا فلانی نیومده؟ اگه با عذر موجه به مدرسه نیاد، اخراجش میکنم. در حالی که میدونه اون دانش آموز استعلاجی خواهد آورد
@@VESAYAT از کجا میدونه چه بهانه ای میاره. سکوت میکردی برات بهتر بود
کلمه نبی در قرآن مفرد و جمع دوازده بار آمده و به معنی( خبر دهنده) است ولی کلمه رسول سیصد و سی بار بصورت مفرد و جمع آمده ، هر خبری لازمه وجود یک رسول و( فرستاده) است لذا حضرت محمد ص اول رسول است بعد نبی یعنی( خبر دهنده )، هر نبی نمی تواند رسول باشد ولی هر رسولی حتماً نبی یعنی( خبر دهنده )هم هست ، لذا تمام اولیاء و ایمه می توانند نبی یعنی (خبر رسان) کنند و مردم را به سوی خداوند بخوانند ولی مطلقا نمی توانند از طرف خداوند رسول یعنی (فرستاده شده) باشند , پس خداوند علم غیب را به بعضی از رسولان عطا می فرماید نه به همه آنها از جمله رسول اکرم ص ، از آنجاییکه هیچ امامی از سوی پروردگار فرستاده نشده لذا فاقد هرگونه علم غیبی هستند ، دیگر واضح تر از این نمی شود توضیح داد مگر اینکه در قلبشان مرضی باشد تا نپذیرند ،
آقای شریفی آقای ترامپ علم غیب خوب دارد.
حضرت علی گفته که من علم غیب ندارم فقط بعضی از خبرها رو از پیامبر شنیده ،علم غیب تا جایی که من میدونم به روز رستاخیز بر می گرده که این علم فقط نزد خداست ،قربون امامان معصوم بشم به زور باشون مناظره می کردن تو اوج علم و دانش چقدر فروتن و مهربانن ،هرگز ندیدم علم و دانش رو چماق کنن بزنن تو سر دیگری
سلام برادر گرامی
امام علی (ع) علم غیب داشتند ایشان نحوه شهادت میثم تمار و حبیب بن مظاهر بهشون گفتند و این در تاریخ نوشته شده
حضرت علی اگر علم غیب داشت از حکم مذی از رسولالله نمی پرسید
سلام برادر گرامی
امام علی (ع) علم غیب داشتند ایشان نحوه شهادت میثم تمار و حبیب بن مظاهر بهشون گفتند و این در تاریخ نوشته شده
سلام حضرت علی علم غیب را میدانستند اولن جماعت بدانند که پرسیدن عیب نیست و دومن پرسیدن حکم مذی به این خاطر بود که حکم مذی روایت شود و بین جماعت تا کسانی که نمیدانند حکم چیست حکم مذی را بدانند و به آن عمل کنند.
حکم شرعی را پرسیدند و آگاه شدند! این ربطی به علم غیب نداره
@@koroshbarani6160
خیلی بد است که تو می خواهی به خداوند هم درس دهی
😎😎😎
قرآن
فسیری الله عملکم و رسوله والمومنون
هر کاری که تا ابد بکنید
خدا و رسولش و اهل بیت علیهم السلام می بینند و می دانند = علم غیب
😃😃😃
حضرت علی رض اگر علم غیب داشتن پس به جنگ صفین نمیرفت که هیچ نتیجه ایی نداشت جز منزوی شدن خودش یا محمد بن ابوبکر را والی مصر نمیکرد که هرج ومرج راه نیفته وباعث قتلش نشه یا عبدالله بن عباس را متهم به خیانت نمیکرد
خدا و سنت رسول اوست و از مغيبات هر آنچه به او برسد خبردار مىشود.١ بر اين اساس، بايد گفت كه حكم تكفير و خروج از اسلام كسى كه علم غيب را به امام منتسب مىكند در نظر ابن قبه مخصوص كسى است كه علم امام را همسنخ با علم خدا بداند؛ يعنى علمى ذاتى و نامحدود.
عصمت امام از ديگر ويژگىهايى است كه ابن قبه بر آن بسيار تأكيد دارد. او بعد از علم امام، در باب صفات ائمه، بحث عصمت را طرح مىكند.٢ او مىكوشد تا با ارائۀ براهينى عصمت امام را بر اساس لطف بر خداوند لازم و واجب بيان كند.
او معتقد است كه آيات قرآن و رواياتى كه مورد اجماع است، تأويلات مختلفى مىتواند داشته باشد. از طرفى چون مردم از نظر هوش و استعداد و عادات متفاوتاند، در توجيه و تأويل يكسان نيستند؛ به همين دليل، هر كس آيات قرآن و احاديث را طبق نگرش خويش توجيه مىكند. بنابراين، لازم است يك خبردهندۀ راستگو كه خطا مبرّاست همراه آن خبر باشد، تا مردم را از منظور و نيّت صحيح و حق آگاه سازد. حال اگر خداوند راهنمايى آگاه و راستگو را كه واقعيت كتاب را بيان نمايد تعيين نكند، با دست خود در دين اختلاف ايجاد كرده و آن را براى مردم جايز دانسته است؛ زيرا كتابى فرو فرستاده كه تأويلپذير است، پيامبرش هم قوانين و آدابى را بيان كرده كه احتمال تأويل در آن مىرود، از طرفى هم به مردم دستور داده كه به كتاب و سنت عمل نمايند. بديهى است در اين صورت ضد و نقيض عمل نمودن يا اعتماد داشتن به حق و خلاف آن را جايز دانستن، روا دانسته شده است. از طرفى چون چنين رخصتى محال است، بايد در هر دوره، با قرآن و سنت، شخصى باشد كه به مقصود كتاب و سنت آگاهى كامل داشته باشد و احتمالات و تأويلات ديگرى را كه مراد نيست كنار زند و معانى صحيح را كه پيامبر صلى الله عليه و آله در سنن و اخبارش منظور داشته بيان كند. همچنين اختلافاتى را كه در اخبار اجماعى منقول از آن حضرت است تبيين و حقيقت را آشكار نمايد. حال كه ثابت شد خبردهندۀ راستگو لازم است، لازمۀ اعتماد كردن به او، عصمت و دور بودن او از خطاست.٣
ابن قبه در تبيين علت ديگر از عصمت امام مىگويد: مخالفان ما معتقدند خداوند قرآن را فقط بر مردم زمان پيامبر صلى الله عليه و آله نازل نفرموده، بلكه براى عصرها و دورههاى بعد نيز فرستاده است. پيامبر هم در ادوار بعد حضور ندارند تا به تبيين كلام وحى بپردازد. با اين حال، مردم را مأمور ساخته تا به آنچه در قرآن هست بر وجه حق و صدقش عمل نمايند. در اين صورت جايز نيست كه قرآن را بر قومى نازل كند اما هيچ ناطق و مفسر و مبيّنى براى آن مشخص نكند. در اين صورت عقل و دين حكم به وجوب
است كه او نص از امام پيشين و ظهور علم را از نشانههاى امامت امام برمىشمرد.١ اما منظور از ظهور علم چيست؟ ابن قبه خود يكى از مصاديق ظهور علم را بيان علم غيبى امام مطرح مىكند. او پيشگويى امام على عليه السلام در جنگ نهروان مبنى بر كشته نشدن بيش از ده تن از ياران خود و زنده نماندن بيش از همين مقدار از نهروانيان را نوعى ظهور علم امام بيان مىكند؛٢ علمى كه شايستگى اين را دارد كه فصل فارق، بين مدعيان امامت قرار گيرد.٣ دومين نكته بر دارا بودن علم غيب امام در باور ابن قبه اين است كه وى در رديۀ خود بر ابوزيد علوى، براى اثبات امامت امام دوازدهم عليه السلام بر اساس نقل، به خبر كميل استناد مىكند.٤ اين روايت داراى متن طولانى و فصيح دربارۀ علم حقيقى دين است كه امام على عليه السلام آن را براى كميل بن زياد نخعى (م ٨٢ ق) ايراد فرموده است. اميرالمؤمنين در آن حديث خود را شامل علوم بسيارى مىداند و امامان را، كه همان حجتهاى الهىاند، كسانى معرفى مىكند كه علم به حقايق امور يكباره بر آنان وارد مىشود. آنان مىتوانند ظاهر و مشهور يا خائف و مغمور باشند.٥ اين روايت بهروشنى نوعى از علم غيب را براى امام اثبات مىكند؛ روايتى كه ابن قبه آن را پذيرفته است.
بر پايۀ نكاتى كه بيان شد مىتوان گفت ابن قبه مفهوم علم غيب را براى امام باور دارد و حتى مواردى از آن را بيان مىكند. از اين رو، علم غيبى كه در نظر او بوده، تعريف و چارچوب خاصى داشته است. ابن قبه علم ويژهاى براى امام قائل است، ولى از ذكر تعبير علم غيب خوددارى مىكند. او همۀ اين علوم خاص ائمه عليه السلام را جزء علوم مستفاد مىداند كه از طريق پيامبر صلى الله عليه و آله به امام رسيده است.٦ او علم غيب را تنها مخصوص خداوند متعال مىداند؛ يعنى علمى كه هيچ محدودهاى ندارد و ذاتى است. ولى اگر علم خاصى باشد كه خداوند به كسى داده و تحت ارادۀ او باشد، مىتوان آن را به امام نسبت داد.٧ از اين روست كه او معتقد است امام بندهاى صالح و شايسته است كه تنها عالم به كتاب
@@محمدمحمدی-ص3ك6و جریان چاه چیه
منافقان و نابودى كافران است.... [امام،] در رهبرى، توانمند و در سياست، داناست. طاعتش، واجب است. امام، قيام كننده به امر خداى عز و جل، خيرخواه بندگان خدا و نگهبان دين خداست.
از اين رو، هر حادثهاى در زندگى آنان، مىبايد با نگاه به اين اهداف عالى، تفسير شود و حادثه عاشورا نيز از اين امر، مستثنا نيست.
٢. علم ائمّه عليهم السلام به غيب
يكى از باورهاى قطعى و ضرورى نزد شيعيان، آگاهى امامان عليهم السلام از غيب است. گرچه در اندازه و چگونگى آن، اختلاف نظرهاى اندكى وجود دارد، ولى در اصل آن، هيچ ترديدى نيست. البتّه شيعيان، اين آگاهى از غيب را به اذن خدا و در طول علم الهى و در رتبه انسان، جاى مىدهند. مستند اين باور، روايتهاى فراوانى است كه در مصادر حديثى نقل شده است.
٣. مانع نبودن علم غيب از انجام دادن تكاليف ظاهرى
يكى از مسائلى كه سبب لغزش و مغالطه در اين مبحث شده، توجّه نكردن به اين نكته است كه علم غيب، مانع از انجام دادن تكاليف ظاهرى نيست. به تعبير ديگر، پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام، از علم غيب، برخوردار بودند؛ ولى آن علم را مبناى انجام دادن تكاليف، قرار نمىدادند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در قضاوتها و داورىها و نيز رفتن به ميدان نبرد و جنگ، به ظاهر، عمل مىنمود و مىفرمود:
إِنَّمَا أقْضِى بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الأيْمَانِ وَ بَعْضُكُمْ ألْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ، فَأيُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أخِيهِ شَيْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّارِ.١
من در ميان شما، به بيّنهها (دلايل و گواهان روشن) و سوگندها داورى مىكنم.
شريك باشند، چنان كه ايشان در باب طهارت و نجاست اشيا و ايمان و كفر عباد، به ظاهر، مكلّف بودند؛ و اگر به علم واقع، مكلّف مىبودند، با هيچ كس نبايد معاشرت كنند و همه چيز را نجس بدانند و حكم به كفر اكثرِ عالم بكنند....
و هر گاه چنين باشد، پس امام حسين عليه السلام، به حسب ظاهر، مكلّف بود كه با وجود اعوان و انصار، با منافقان و كفّار، جهاد كند.١
علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايى نيز در رسالهاى كه در باره علم غيب امام عليه السلام تدوين كرده و به صورت غير مستقيم، نقد برخى ديدگاهها در زمينه هدف قيام امام حسين عليه السلام است، چنين مىنويسد:
از راه نقل، روايات متواترى است كه... امام عليه السلام از راه موهبت الهى، نه از راه اكتساب، به همه چيز، واقف و از همه چيز، آگاه است و هر چه را بخواهد، به اذن خدا، به اَدنا توجّهى مىداند...، [امّا] هيچ گونه تكليفى به متعلَّق اين گونه علم، از آن جهت كه متعلَّق اين گونه علم است و حتمى الوقوع مىباشد، تعلّق نمىگيرد و همچنين، قصد و طلبى از انسان با او ارتباط پيدا نمىكند....
اين علم موهبتى امام عليه السلام، اثرى در اعمال او و ارتباطى با تكاليف خاصّه او ندارد و اصولاً هر امر مفروض، از آن جهت كه متعلَّق قضاى حتمى و حتمى الوقوع است، متعلَّق امر يا نهى يا اراده و قصد انسانى نمىشود....
ظواهر اعمال امام عليه السلام را كه قابل تطبيق به علل و اسباب ظاهرى است، نبايد دليلِ نداشتن اين علم موهبتى و شاهدِ جهل به واقع گرفت، مانند اينكه گفته شود اگر سيّد الشهدا عليه السلام، علمِ به واقع داشت، چرا حضرت مسلم عليه السلام را به نمايندگى خود، به كوفه فرستاد؟ چرا توسّط صيداوى، نامه به اهل كوفه نوشت؟ چرا خود از مكّه، رهسپار كوفه شد؟....
پاسخ همه اين پرسشها، از نكتهاى كه تذكّر داديم، روشن است و امام عليه السلام در اين
خداییش کارشناسا درجه یک مجری ها منگل،
اخر تماس میگه درست تشخیص دادیم ک شما اهل سنتی،،
خیلی باهوشی ک تشخیص دادی خب این سواله پرفسور😂😂😂
هیچ پیامبری علم غیب نداشته وحضرت ابوبکر رض هم هیچ علم عیبی نداشته حضرت علی رض هم هیچ علم عیبی نداشته
برای من عادیه ک تو مثل سایر اهل سنت خودت رو به کوری بزنی😂
تدلیسی دیگر از شبکه وصایت؟!
در قرآن بیش از ۲۰ آیه در مورد غیب مختص الله آمده
و در همه صراحت دارد که علم غیب مختص الله جل جلاله است
مانند سوره نما آیه ۶۵
قل لا یعلم من فی السموات والارض الغیب الا الله.
یعنی بگو کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب نمی دانند جز الله
ویا سوره حجرات آیه ۱۸
ان الله یعلم غیب السموات و الارض
ودر بسیاری از آیات معلوم میشود که پیامبر علم غیب ندارد.
مانند
سوره اعراف ۱۸۸
که می فرماید ولو کنت اعلم الغیب لاستکثرت من الخیر وما مسنی السوء
الله به پیامبر میگوید ،بگو اگر غیب می دانستم منافع زیادی نصیب خود می کردم و من به شر وبدی نمی رسید.
و اگر جبرئیل ویا پیامبران از بی نهایت علم غیب مقدار ناچیزی را الله به آنها اشکار کرده به خاطر هدایت من و شماست .
ولی ابلیس و شیاطین با مغالطه مردم را گمراه می کنند.
واین ابلیس کوچولو شریفی از بی سوادی این بیننده سوء استفاده کرده و علم غیب را که مختص الله است را به پیامبران و ائمه و اولیاء و صالحین و ملائک واجنه هم موجه می شمارد.
چرا ؟
برای این که غلط خود را توجیه کند.
ابوبکر وعلی وعمر دیگران علم غیب ندارند .
و بعضی از علما کرامت را برای اولیاء خدا ممکن می دانند .
که قابل مقایسه با علم غیب نیست
ممکن است یک ولی در طول عمر ش یکی دو مورد کرامتی داشته باشد. این کجا ؟ و علم غیب کجا ؟
از روزی بترسید که بجز ایمان و عمل صالح چیزی به درد نمی خورد.
علم غیب مختص خداست؛ یعنی هیچ کس استقلالا علم غیب ندارد بجز خدا.
✅️ با نگاهی کلی به آیات قرآن کریم روشن می شود که یک آیه زمانی مستقلا حجیت می یابد که آیه ای مخالف آن در قرآن وجود نداشته باشد؛ به عبارت دیگر: آیات به ظاهر ضد و نقیض را باید در کنار هم دید و آنها را جمع کرد.
به نمونه هایی از آیات به ظاهر ضد و نقیض، ولی قابل جمع قرآن توجه کنید:
شفا و درمان از خداست: ((وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ.))[1]
امّا همین شفا را خداوند در عسل قرار داده است: ((فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ.))[2]
هر چند خداوند کارها را تدبیر می کند:((یُدَبِّرُ الأمْرَ.))[3]
امّا فرشتگان واسطه تدبیر او هستند:((فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً.))[4]
هر چند خداوند جان ها را می گیرد:((اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ.))[5]
امّا به وسیله ی ملک الموت جان ها را می گیرد:((یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ.))[6]
هر چند خداوند مردگان را زنده می کند: ((وَ اللَّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ.))[7]
ولی حضرت عیسی علیه السلام هم به اذن خدا مرده زنده می کند:((أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ.))[8]
با اینکه خداوند بادها را جابجا می کند: ((اللَّهُ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ.))[9]
ولی آن را به تسخیر سلیمان نبی علیه السلام در می آورد: ((فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْری بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ.))[10]
درست است که خداوند عالم الغیب است: ((عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا.))[11]
ولی مقداری از آن را به فرستاده هایش می دهد: ((إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ.))[12]
اگر چه خداوند هدایت می کند: ((أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ.))[13]
ولی پیامبر هم هدایت می کند: ((إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.))[14]
و امامان هم هدایت می کنند: ((وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا.))[15]
اگر چه عزت کلا از آن خداست: ((فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا...))[16]
ولی برای رسول و مومنین نیز می باشد: ((وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ...))[17]
و ختم کلام را اختصاص می دهیم به آیات روشن قرآن:
اگرچه آیات قرآن روشن هستند: ((وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ ... .))[18]
اما فقط برای عده ی خاصی از بندگان خدا که از علم خدادادی برخوردارند، این آیات روشن هستند:
((بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ... .))[19]
«بلکه [قرآن] آیاتى روشن در سینه هاى کسانى است که علم [الهى] یافتهاند.»
و تنها فرستادگان خدا می توانند با این آیات روشن، مردم را هدایت کنند:
((هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ... .))[20]
«او کسى است که بر بنده خود آیات روشنى فرو مىفرستد، تا شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون کشاند.»
((رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ.))[21]
«رسولی به سوی شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، از تاریکیها بسوی نور خارج سازد.»
@@VESAYATشما معجزه را باعلم غیب جابجا کردی وقتی ایه باصراحت بیان میکنه هیچ کسی غیب نمیدونه توجیح نمیخاد اگر خود حضرت حسن علم غیب میداشت خلافت را به حضرت معاویه رض تحویل نمیداد میدونست که او به یزید تحویلش میده وسبب شهادت حضرت حسین رض میشود یا حضرت حسین رض اگر علم غیب میداشت مسلم بن عقیل را به کوفه برای تحقیق نمیفرستاد تاکشته بشه جک نگید لطفاً
چرا از خدا نمیترسی؟اهان چون پیرو خلفای ملعونی.موفق باشید🌹
این مطالبی که درج کردی و معلوم نشد از چه سایتی پیدا کردی جواب نقد قرآنی من نیست.
مگر شمادر منطق نخوانده اید که تناقض در هشت چیز باید وحدت داشته باشند تا انرا منطقا بپذیریم!
کجا خداوند فرموده شفا مختص من است .؟
کجا فرموده تنها خودم جانها را می گیرم ؟
کجا فرموده هدایت فقط مختص من است ؟
و دیگر مواردی که آورده بودی.
آیه ی ۳۴لقمان مثال خوبی است تا علمای شیعه با مغالطه نتوانند شیعیان بیچاره را گول بزنند.
إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿٣٤﴾
می فرماید علم زمان قیامت نزد الله است.
پس نزد کسی دیگر نیست . و در آیات دیگری در قرآن این را محکم تر می کند.
بعد می فرماید اوست باران می باراند.
سوم
می فرماید واز آنچه در ارحام است آگاه است.
سپس میفرماید
و هیچ کس نمی داند که فردا چه به دست می آورد.
ودر آخر می فرماید
و هیچ کس نمی داند در کدام سرزمین می میرد.
و خداوند علیم وخبیر است.
در این آیه نمی فرماید هیچکس از آنچه در ارحام است خبر ندارد.
و نمی فرماید فقط من باران را مبارانم
اما دانستن علم ساعه را مختص خود اعلام کرده.
و این که کسی از فردای خود آگاه نیست .
و اینکه کسی چه به دست می آورد و در کجا می میرد؟
علم ساعه و علم به آینده و هر آن
چه اتفاق می افتاد که از علوم غیب است را برای هرکس دیگری را انکار کرده واین شامل جن وانس وتمام پیامبران هم می شود.
الان عده ای مثل شما دنیا و آخرتش را به دست آخوند می دهد، بدهد. در دین اجبار نیست.
همه ی علوم و همه قدرت ها از خدا و برای خداست. در طول خود میتواند مقداری از آن را به بندگانش بدهد.
ابوبکر طبق روایت صحیح خودتان خبر از جنسیت بچه درون شکم همسرش داد.
طبق روایات صحیح بخاری و مسلم پیامبر صلی الله علیه وآله از وقایع آینده تا قیامت خبر داد.
نه تنها انبیا و اولیا و اوصیا؛ بلکه بعضی دعانویس ها هم از آینده خبر داده اند و راست درآمده!
شما قرآن را نمیفهمید و با درک ناقصتان قرآن را متناقض نشان میدهد!
ابتدا باید گفت که اهل سنت علم غیب را برای هیچکس جز خداوند قایل نیستند
حتی پیامبر هم علم غیب نداشتند خداوند در سوره اعراف میفرماید : لو کنت أعلم الغیب لأستکثرت من الخیر و ما مسني السوء...
خود پیامبر در این ایه صریحا میگوید علم غیب ندارد
در مورد علم غیب حضرت ابوبکر هم دروغه روایاتی مستدل شما موضوع و دروغین است
کوری؟ 😂ویدیو رو دیدی؟
خیلی عجیب است که از اول آفرینش که شاید صدها هزار سال می گذرد تا آنجا که من شنیدم خداوند به حضرت عیسی که پیامبر است و فرد دیگری که با موسی همراه شد از علم غیب خبر می داد ولی ما شیعیان در طول فقط سیصد سال به چهارده نفر علم غیب دادیم و اخیراً هم حتی به بعضی افراد عادی هم علم غیب عطا کردیم
عجیب نیست اما ادعای شما لجاجت است اونم با این توضیحاتی که استاد فرمود
سلام برادر گرامی
امام علی (ع) علم غیب داشتند ایشان نحوه شهادت میثم تمار که بهشون گفته بود بر درخت نخلی دارت میزنن و حبیب بن مظاهر که سر از تنت جدا میشه و بر نیزه میره بهشون گفتند و این در تاریخ نوشته شده
سلام برادر ارجمند، فصل الخطاب ما قرآن است که اکیدا آنرا رد می کند ، اول اینکه علم غیب مخصوص رسولان است، دوم اینکه از برگزیدگان آنها، نه همه رسولان، سوم اینکه حضرت علی علیه السلام رسول نیستند چهارم اینکه نوشته های افراد و نقل قول آنها سندیت ندارد اگر آن کتابها در این زمانه نوشته می شد الان همه آن راویان در زندان جمهوری اسلامی بخاطر اشاعه دروغ آب خنک و شلاغ می خوردند کما اینکه صدها نفر مثل آنان به علت انحرافات دینی، اشاعه دروغ، ادعای در زندان هستند،
پنجم اینکه امثال آنان مثل ایت الله صدیقی، امام جمعه قم، محمود کریمی و دهها نفر دیگر را بعضی مواقع از این روایتها بلغور می کنند ولی جمهوری اسلامی آنان را به غلط کردن می اندازد@koroshbarani6160
@@koroshbarani6160حضرت علی رض که هیچ خود پیامبرص علم غیب نداشتن اگر حضرت علی رض علم غیب داشت چرابه جنگی میرفت که هیچ نتیجه ایی نداشت بجز شهادت خودش پیامبرص اگرعلم غیب میداشت بعد ازجریان افک تا زمان امدن وحی از همه چیز بیخبر نبود یا اگر حضرت حسین رض علم غیب میداشت مسلم بن عقیل را به کشتن نمیداد میدونست که اهل کوفه مسلم راشهید میکنن تنها اون را بهکوفه نمیفرستاد یا اگر حضرت حسن رض علم غیب میداشت خلافت را به حضرت معاویه رض تحویل نمیداد که ایشان یزید راخلیفه بکنه وباعث شهادت حضرت حسین رض بشه پس هیچ کس بجز خداوند علم غیب نداشته تمام
پس قبول داری علم غیب به رسولان هم رسیده.پس در مرحله اول منکر علم غیب داشتنِ مخلوق نیستی.....دومنت ناخوانا بود ولی بهر حال رسول یعنی فرستاده.و همانطور ک در کلیپ گفته شد هر کسی میتونه فرستاده باشه.الزامی نیست ک نبی باشه......سومنت دقیقا ریشه اشتباهت همینه.علی ع هم رسول و فرستاده است.درسته او نبی و پیامبر نیست ولی فرستاده و منتخب و برگزیده الله است......چهارمنت و پنجمنت مزخرف گویی برای فرار از بحثه و جواب نداره
نه ابوبکر نه عمر نه علی هیچکدام علم غیب ندارند بجز پیامبران
کجای قرآن اومده ؟؟؟
ببنید دوست عزیز
امیر المومنین علی (ع) کاملا از غیب اطلاع داشتند
شهادت میثم تمار که چگونه زبانش را میبرند بر درخت نخلی دارش میزنید در تاریخ ثبت شد و خدا رو شکر که این برای منکران علی (ع) در تاریخ ماند یا علی
@@HamedHamed-i4o حتی پیامبران هم علم غیب نداشتن . الدلیل قوله تعالی ..قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ..بگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند
@@karbar-l1fکلیپ رو دیدی؟مطمعنی؟😂دیدی وخودت رو به نفهمیدن میزنی؟
@@salam.644 نفهم تویی که آیات قرآن رو قبول نداری چون میگین قرآن اصلی در دست امام زمان متواری است
سلام مجري محترم به هزارو یک دلیل ارتباط قطع میشه لطفآ رعایت ادبی که در شان یک مسلمان شیعه هست رو بکنید این کلمات که فرار کردن و....درست نیست هرگونه تحقیر و توهین درست نیست
غلط کرد یارو ولش کن تیکه پارش کردی استاد عزیز .
😂😂 خودشان نوشته اند که
عمر صهاک مابون
صدای لشگرش را از مدینه در فارس را شنیده
و گفته یا فلان الجبال و لشگر پیروز شد 😂😂
کان سیدنا عمر صهاک مابونا و یتداوی به ماالرجال 😂😂
شما مجوسیان بی دین را مسلمان کرد حالا هرچی میخواهی بگو
این شریفی خودش میگفت من لوله کش هستم چطور استاد شد
بسوز رافضی مجوس از نام اون بزرگوار هنوزم میترسی سیدنا عمر رضی الله
@@EsmaeilMoridraeisi-en9hfخیر او لوله کش نیست.این مزخرفی است ک شما ساختید تا از جواب دادن به سخنان او شانه خالی کنید.
ادم لوله کش که هیچ،رفتگر هم باشد شرف دارد که مثل شما باطل پرست و مزخرف گو باشد
❤