داستان فاطمه از افغانستان ، قسمت اول ، پادکست و ولاگ فارسی
Вставка
- Опубліковано 6 жов 2024
- سلام دوست های مهربونم با قسمت اول داستان فاطمه از افغانستان در خدمتتون هستم امیدوارم خوشتون بیاد ❤️
.
.
داستان فاطمه از افغانستان ، قسمت اول ، پادکست و ولاگ فارسی
.
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
کودکی که لنگه کفشش را دریا گرفته بود روی ساحل نوشت:
دریا دزد کفش های من
مردی که از دریا ماهی گرفته بود روی ماسه ها نوشت:
دریا سخاوتمند ترین سفره ی هستی
موج آمد و جملات را با خود شست تنها برای من این پیام را گذاشت که :
برداشت های دیگران در مورد خودت را در وسعت خویش حل کن تا دریا باشی….
عالى 🥰💝🌹🌹🌹
عالی 💖🥰💖
ندیدم مطابقت😇😇😇
مرسی نرگس جان، داستان خوبیه، داستان فقر فرهنگی که موجب تغییر سرنوشت ها میشه، آرزوها و استعدادهایی که فنا میشن…امیدوارم که داستان پایان خوشی برای فاطمه خانم داشته باشه.🙏🏼😍
سلام نرگس جونم من قبل از شنیدن این داستان از همه فرستنده های عزیز ی که تجربیات خودشون رو برای آگاه کردن ما در اختیارمان میذارن نهایت تشکر رو میکنم 🥰💐💐💐
خسته نباشى نرگس جان ممنون از داستانهاى قشنگى كه تعريف ميكنيد 🌹🌹🌹
درود ب نرگس عزیز و دوستان حاضر در کانال.سپاس از کار زیباتون.
❤🌹❤🌹❤🌹خسته نباشی نرگس جان خوشگل و مهربون خیلی داستان جالبی بود ❤ خیلی دوست دارم !🌹سپاس از زحماتتون نرگس عزیز❤نرگس جان نشالله همیشه شاد سلامت باشید!❤
ممنون نرگس خانم گل مرسی تعریف زیبات💐🙏 ،تا قسمت بعدی 🙋
لطف دارید 🙏🌹🙏🌹🙏🌹
سلام نرگس جان خسته نباشید داستان جالبی بود و ممنون از لطفت و گرمی شما ، ایشالا خبرهای خوش از فاطمه جان بشنویم منتظر باقی داستان هستم ممنون نازنینم ❤️🩹🌺🙋♀️
خیلی خوشم آمد که گفتید خدا فقط باید قضاوت بکنه. واقعا هیچکس نمیدونه که واقعا تو زندگی مردم چی میگذره غیر از خدا.
با سپاس از شما
خیلی خوب داستان میگید
شما خیلی خوب هستید
که در رادیو داستان بگید عالیه ❤🥰❤
مرسی خسته نباشید
سلام نرگس جون داستان قشنگه مخصوصا با شیرین تعریف کردن شما از فاطمه جون هم تشکر میکنم وهمچنین از شما که وقت با ارزش خودتون رو بزای ما میذارید لایک ۱۲۶🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
ممنون نرگس خانم مثل همیشه خوب بود دست درد نکنه
منم ممنون این عزیزان هستم که خاطرهای زندگی خودشون رو میفرستند تا من ودوستان عزیز ازش پند بگیریم و سرلوحه زندگیمون بکنیم درود وسپاسم واسه ابجی نرگسم واسه این گویندگی عالیشون
خسته نباشي نرگس جان 💐💐
سلام نرگس جان عالی بود انشالله فاطمه جان حال خوب داشته باشند .دست تمام دوستان درد نکنه داستانهای زندگیشون تجربه هاشون دراختیار مامیزارن دست نرگس جان دردنکنه بابیان شیرینشان انشالله همیشه شادو سلامت باشید🌷🌷💋💞💞💞😍😍😍
ممنون از فاطمه جان بخاطر زنگ خطرها مثلا حراف بودن مادر دادماد که باید مد نظر قرار بدن دخترا
سلام خیلی هم ممنون دستت درد نکنه عالی من که همیشه لذت میبرم ❤❤❤
لطف دارید 🙏🌹🙏🌹
دستت تون درد نکنه
درود برشما نرگس جان .خداقوت .ممنون ازداستانهای قشنگ وآموزنده تون.امیدوارم در سال جدید بهتون خوش گذشته باشه🙏البته انگار ماروهم با خودتون همه جا بردین مخصوصا خونه خاله جان که چه خونه قشنگ وباصفایی دارند.امیدوارم همیشه سلامت وخوش وموفق باشید🙏🙏❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘❤⚘
نسرین خانم مهربان وخوش بیان خیلی ممنون از داستانهایتان ودر ضمن روسری ورنگ لباستون خیلی بهتون میاد.
نرگس هستن 😉
متشکرم قابل شمارو نداره
نرگس هستم
@@roozmareginarges 😅😅😅نمی دونم چرا نسرین نوشتم
@@annasafari2112 😅😅😅ممنون
داستان های شما اموزنده
میشه ادم تجربه کنه و
در زندگی مواظب باشه
همیشه باید از این داستان ها پند گرفت 🙏🏼🙏🏼
سلام عزیز دلم منتظرتون میمونیم.
ممنون❤😘
عاشقتم نرگس...
خانووم
مهربووون
سلام نرگس جون مرسى عزيزم. كه با صداى دلنشبن پراز محبت داستان بيان مكنيد. موفق باشيد. داستان هم جالب هست مثل هميش ❤️❤️❤️
با دورد فراوان نرگس جان❤️🌹امیدوارم که همیشه شاد و خندان باشین🙏🌹طفلک بین دختر چقدر اذیت شده😢❤حالا ببینیم قسمت سوم چی میشه❤️❤️ا
ممنوم نرگس جون زیبا من همیشه ویدو هایه قشنگ اموزنده میبینم اگر انتقادی کردم شرمنده ،،ممنوم از لطفتون و خانواده گرامیتون موفق باشید
دشمنتون شرمنده عزیزم
من منظورم به فرستنده ی داستان بود که ناراحت نشن گلم
@@roozmareginarges فدات بشم نرگس جون اره اما انقدر خانومی دوست دارم همیشه براتون بهترین اروزها میکنم در کارتون موفق باشد ممنوم از لطف زحمتی که میکشید مارو تو دیار غربت خوشحال میکنید😍😍😍😍😋
You are very good storyteller.
سلام ابجی نرگس عزیز خوش اومدی با این داستانهای زیبا و واقعان پنداموز دست مریزاد داری خدای ابجی گلم برو بریم واسه داستان
سلام لطف دارید شما ممنون از همراهیتون 🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹
هیچ کس حق قضاوت کسی رو نداره،وقتی ک ن از دیروز اون خبر دارن،نه از فردای خودشون!
نرگس جون خسته نباشید خیلی داستان خوبی بود خوبه که از همه جا داستان گفته میشه نرگس جون ممکنه بگی که خودتون ایران هستین یا نه کشور دیگه ممنون میشم
به به چه داستان زیبایی نرگس جونم فدات بشم من ❤❤❤❤❤
لطف دارید 🙏🌹🙏
تاسف بابت زندگی فاطمه عزیز. امید آنکه عقب ماندگی فرهنگی که سبب میشود زنان و دختران خانه نشین شوند و مورد آزار و اذیت پدران، برادران، پسران و شوهرانشان قرار بگیرند، اصلاح شود… و این ممکن نیست جز با آگاهی و تحصیل . ممنون نرگس جان بابت بازگویی داستان🌹
سلام نرگس خانم عزیز با سپاس از بیان زیبای شما. ای کاش این حس مالکیت در مورد بانوان را میشد از فرهنگمان پاک کرد. بر خلاف نظر بعضیها، بانوان موجوداتی بسیار باهوش، مصمم و کاردان هستند که به تنهایی قادر به انجام دادن و گرفتن تصمیماتی بزرگ هستند و در بسیا ی از موارد از غیرممکنها ممکن خلق میکنند. به امید روزیکه تمام بانوان دنیا بتوانند خود در سرنوشتشان تصمیم بگیرند. مجددا سپاسگزارم از اینکه داستان همراهان عزیزتان را برای دیگر همراهانتان به اشتراک میگذارید وبا پند و اندرز های گرانبهای خود به داستان شیرینی و جذابیت بیشتری میدهید.👍 سلامت،موفق و پایدار باشید.❤🌹
سلام سارا جان من با حرفتون کاملا موافقم🙏🌹🙏🌹🌹
نظر لطفتونه ممنون از همراهیتون 🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹
من از زحمات شما تشکر میکنم و آرزوی سلامت و شادکامی را برایتان دارم.🌹🌹🌹
مرسی نرگس جان داستان خیلی قشنگی بود و خیلی ناراحت شدم برای فاطمه جان که سختی زیاد کشیده امیدوارم پایان خوشی داشته باشه و شما بقدری قشنگ بیان میکنید که خیلی به دل میشینه و من خیلی صدای گرم و دلنشین شما را دوست دارم همیشه شاد و سلامت باشید😌😌❤❤🌷🌷👍👍
نظر لطفتونه فریبا جان عزیز سلامت باشید 🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹
@@roozmareginarges ❤❤💋💋
سلام ب شما دوستان عزیز من برنامه شمارا خیلی دوست دارم من از هلندم تشکر
متشکرم ممنونم از همراهیتون 🌹🙏🌹🙏🌹🙏🙏
نرگس جان جدیدا تایم داستان هارو کوتاه کردید حیف ما انقدر منتظر میمونیم آخرشم ۲۰ دقیقه از داستان رو میشنویم 😉 قبلنا ۳۵-۴۰ دقیقه هر جلسه داستان میگفتید
چشم بیشتر میکنم تایم رو🙏🌹
@@roozmareginarges ممنون نرگس جون
داستان ناراحت کننده ائی هستش ولی یه جذابیت داره که داستان یک دختر افغان هست و اینکه داستان از زبان شیرین شما شنیدن داره .
نرگس جون مرسی برای داستانهای قشنگی که تعریف میکنی امشب هم بزنم ب تخته چقدر خوشگلتر شدی.
طفلک فاطمه از چاله در میره تو چاه ♥️🥺
man agar jay fateme bodam ..ta omr dashtam esme one pedaro madaro va baradaramo nemiavordam ... ...
سلام ممنون عزیزدلم رفیق تنهایهام
❤❤❤❤❤❤
👍
نمیدونم واسه ریحان خون گریه کنم یا واسه فاطمه. خدا جفتشون رو کمک کنه واز این بدبختی وزجر رها بشن وروی آرامش وعشق رو ببینن
نرگس جان من ۱۰ روز تنها خواهرم را از دست دادم.. کانال شما بهم آرامش میده و داستانها باعث میشن از فکر و غصه برای چند دقیقه بیام بیرون 🙏🏻💗
خدا به دلت آرامش بده 🙏🏻🙏🏻 و مطمئن باش كه خواهرت ١٠٠٪ در آرامش وشادي هست 🌸🌸
عزیزم متاسفم خدا صبر بده بهتون و جایگاهشون بهشت 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خداروشکر میتونم برای چند دقیقه هم که شده به دل غمگینتون آرامش بدم🙏🏻
عزیزم خدابهت صبربده
LIke 1
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
خدا شانس بده!خوش بحال عروس فاطمه خانم اینا!! حسادت کل وجود مرا تسخیر کرد!😢😢😢🤣🤣🤣
😂
سلام نرگس جون ممنون از شما اونطوری ک من تا حدودی اطلاع دارم عروس در افغانستان وارد خونه ی شوهر میشه تمام کارهارو به اون میسپارند احتمالا فاطمه جون و خواهرشون بخاطر اینکه مدرسه میرفتن مخصوصا کار و بهشون محول میکردن ک خسته بشن و مدرسه رو رها کنن
هر خانواده رسم خودش دارد بلی دارم خانواده گی اصلادخترکارخونه انجام نمیده تمام کارباید عروس انجام بده واین مربوط یک یک ازولایت افغانستان بنام وردک .ولی دیگر ولایتها توکابل نظر به هر خانواده فرق میکند.
دلیل این بود برپسرهاخیلی اهمیت میدادن این خانواده.
سلام نرگس خانم چقدر شال و بلوزتون قشنگه
حالم خوبه توکانالتون
سلام نرگس جان. داستان خوبی بود. چقدر از برادر کوچیکه ی فاطمه خانم حرصم گرفت کاش جای مامانش بودم میزدم تو دهنش 😬اینشالله عاقبت داستان خیر باشه. میبوسمت عزیزم 😘
سلام نرگسی جون ...خسته نباشین...ممنون از داستانای متنوع تون...یه همکلاسی داشتم افغان بود یجورایی زندگیش شبیه فاطمه خانم قصه بود ..پدرش با نامردی بخاطر پول به یه همسن و سال خودش دخترشو فروخت ...و بعد ازچنسال بدبختی ک از دورادور زندگیشو میشنیدم طلاق گرفت و رفت پیش برادرش آلمان...بااین داستان یاد اون همکلاسیم افتادم😥😔...انشالا همه جوونا خوشبخت بشن و مخصوصا ناموسا ...
سلام نرگس جان...من هم خانواده ای شبيه خانواده فاطمه جان داشتم...با این تفاوت که یکی دو سالم بود که پدرمو متأسفانه از دست دادم و برادر بیسواد و ظالم بزرگم شد همه کاره خونه................خلاصه توی سن دوازده سالگی منو به یکی شبيه خودش شوهر داد که از خودم بیست سال بزرگتر بود و اينکه زمانی که من از مدرسه اومدم دیدم دارن شیرینی پخش میکنن از يکی از پیر زنای فاميل پرسيدم چهار خبره گفت شیرینی تو رو دارن پخش میکنن!!شوهرت دادن خبر نداری، تنها چيزی که من يادم میاد اینه که گفتم و اشک ریختم این بود که من درسمو میخوام بخونم......داستان زندگيم خیلی خیلی غمگین و پر از اتفاقات بوده...اما الان خداروشکر زندگي آرومی دارم چهارتا فرزند دارم شوهرم خیلی جوون بودم فوت کرد و چهار فرزندم رو با همه سختي ها و حرف و حدیث های دور اطرافیانم بزرگشون کردم و الآن هم خداروشکر با چهارتا فرزندم داخل ی کشور اروپايي زندگي پر از آرامش دارم.
بچههای مؤفق و سالمي دارم که خدارو هر ثانیه هزارن بار شکر گزارم🙏🙏
داستان فاطمه جان رو نگفته تقریبا فهمیدم....برای همه شنونده ها، فاطمه جان و شما نرگس خانم مهربون آرزوي زندگي آروم و پر از موفقیت براتون دارم🙏🙏🙏
چه خبره😊
ای وای عزیزم نکنه ازتوچاه بیادبیرون بیفته توچاله امان ازاین افکارپوچ وغلط که این چنین آینده بچه هاروخراب میکنه البته اون پسرایی هم که این گونه تربیت میشن هم عاقبت خوبی ندارن امیدوارم که آخرداستان عاقبت خوبی داشته باشن فاطمه خانم عزیز
عاشق صحبت کردند هستم
ببخشید این دیگه چی قسم خانواده بودن که از دختر برده درست کرده بودن زیاد تر جای تعجب این است که حتی عروس را از دختر شان بیشتر دوست دارند و دختر ها را برده عروس های شان کردن .
مگه دخترها فقط واسه اشپزی و ظرف شستن متولد شدن اینجوریام نیست باید تا یه جای دخترهارو ازاد بزاریم درس خوندن که دیگه چیزی نیست این مشکل رو خیلی از دخترهای عزیزمون دارن انشالا یه کمی فرهنگ خانوادها بیشتر بشه و انقدام به دخترها گیر ندن یعنی نه انقد بهش گیر بدن یا نه انقد بیخیالشون بشن
سلام نرکس خانم تشکر از تعریف داستان فاطمه خانم من هم یک خانم افغان هستم درکابل به دنیا آمدم تحصلات عالی دارم چهار خواهر بودم همه ما درس خواندیم بهتر ین زندکی داشتم رواج همه مردم افغانستان این نیست که عروس شان همرای شان زندکی کند اکر اقصاد شان خوب از همان اول زندکی جدا می کرد ولی اکر اقصاد شان خراب بود. باز یاید همرای فامیل شوهر خودزندکی کند نمی دانم پدر. ومادر و بردار های فاطمه جان این قدربی رحم وسنگ دل بودند درافغان بعغی از فامیل دور از کابل این طوز رفتارمی کردند
ا
STOs اولا کوشش کن املا درست یاد بگیری بعد از آن کمینت بده
@@Ssaa-in2ov من سال های زیاد است که در خارج از وطن زندکی میکنم بخشید. من خط خود که نوشته کردم دوباره نخوانم بلی اقتصاد تحصیلات را غلط نوشته ام خوب شد. که من را متوجه ساختید. اگر خودت مشل من ۴۰سال از وطن دور می بودی شاید. همین قدر هم نوشته نمی توانستی
@@stos9303 سلام اول اینکه شاید خودت 60سال پیش درافغانستان بودی که آن افغانستان ارام بودمردم هم فرهنگ شان خیلی فرق میکردمیدانی اون زمان افغانستان مثل اورپا کسی به کارکسی کارنداشت چی ازنگاه حجاب حالاقدیم رامیبنم خانم بدون چادرپای شان لچ یالخت بود حالایه زن پای لخت ازخانه بیادبیرون درهمان کوچه شهرنو ناف کابل مردم همه پشت میرون میگین ختمن دیوانه است حلاصه خیلی تعجب اوراست برشان. درباره عروسهامن کابل کابلی استم هیچ عروس ازروزاول من ندیدم خونش جداباشد چی کابلی چی غیرکابلی تازه فقراشایدزوترجداشون ازپول دارهاکرده میدانی ختا وقتی عروس خودش بخوادجدازندهگی کند بر عروس عیب است میگن پسرماراازماجداکرد ختا پدرمادرپسربرش میگن دیگه پسرما نیستی . درضمن توفکرنمیکنن این رژیم تغیرمیکند یه رژیم دیگه میاد چقدرروفرهنگ تایثرمیذارد. کدام تازه عروسی اگرجدیدا درکابل دیدی جدا زندهگی داشت تاصاحب چند طفل نبودمن خبرکن خانمی کابلی.
چقدرخندار کاش افغانستان ایرقم خودت گفتی میبود عروس از روز اول جدا یا که مثل تحصیلات یادت رفته اونجا چی خبر بود یا است.
مادر ؟؟؟👺 یا ماده و نر های بی مصرف بدردنخور زیادی،پایان نامه های اعمال بجا گذاشته هر آدم دو پا ،چیست؟؟؟ از امسال سال پس دادن کارماهای اعمال هر یک از ما،رتسنی پایان نامه اعمال شما چیست؟؟؟؟
سلام بانو افغانها بدترین ظلم ها رو به دختران ، زنان و عروسهاشون میکنن حتی در حال حاضر مگر تحصیلکرده باشن که اونم قشر کمی هستن سی و خرده ایی سال پیش فاطمه خانم کارهای عروسشونو میکرده ؟ از تعاریف این خانم مشخصه دلش میخواد بزرگ نشون بده یه سری چیزارو مورچه چیه کله پاچه اش چی باشه افعانستان با ورود طالبان به هزار سال قبل برگشت اینها حتی در شناسنامه ثبت ازدواج ندارن رو سنگ قبر دخترا و زنانشون هویتی نیست به نام و اسم حال بهم زنای عصر غار
مگراینجاکدام مسابقه بزرگ کندیابخاددورغ بگوید باوجود افغان تمام گفته هایت قبول دارم ولی این یه نوع ظلم بالازن دختراون عروس کاملاخوشبخت نبودفکریه چندسال فقط کارخونه انجام نمیداددنیابرش نبخشیدبرش اینقدربزرگ میکنی معلوم باهمچون مردهااون هم خیلی مشکل داشت.
اصل حال بهم زنای عصر غار خود شما هستی ،که از غار تازه اومدی بیرون .با این کامنت نوشتنت .متاسفم براتون ......
سلام بانو افغانها بدترین ظلم ها رو به دختران ، زنان و عروسهاشون میکنن حتی در حال حاضر مگر تحصیلکرده باشن که اونم قشر کمی هستن سی و خرده ایی سال پیش فاطمه خانم کارهای عروسشونو میکرده ؟ از تعاریف این خانم مشخصه دلش میخواد بزرگ نشون بده یه سری چیزارو مورچه چیه کله پاچه اش چی باشه افعانستان با ورود طالبان به هزار سال قبل برگشت اینها حتی در شناسنامه ثبت ازدواج ندارن رو سنگ قبر دخترا و زنانشون هویتی نیست به نام و اسم حال بهم زنای عصر غار