داستان واقعی: سرگذشت شنیدنی شهرزاد..قسمت آخر

Поділитися
Вставка
  • Опубліковано 13 гру 2024

КОМЕНТАРІ • 41

  • @MamadHashemi-r9e
    @MamadHashemi-r9e 15 годин тому

    خیلی عالی❤❤❤❤❤

  • @KhadijehValijani
    @KhadijehValijani 12 днів тому

    ممنون مهتاب عزیزم
    عالی بود
    خسته نباشی
    ❤❤❤❤❤❤

  • @mohammadzaki7722
    @mohammadzaki7722 11 днів тому

    فوق العاده بود و فراوان لذت بردم.
    درود بر شما و دست مریزاد!

  • @NeginGhasemi-x3f
    @NeginGhasemi-x3f 12 днів тому +1

    ممنون از مهتاب جون و داستان های قشنگش خدا قوت و موفق باشید 🙏🏼🌹🫡🌺🌸💯🥰❤️

  • @Azarbayat51Bayat-cq6uo
    @Azarbayat51Bayat-cq6uo 12 днів тому +1

    مهتاب حان عالی بود از زحماتتون بی نهایت ،ممنونم❤❤❤❤بی نهایت ،ارزشمندی راوی عزیز و شیرین سخن جذاب ❤❤

  • @RohinaAdel
    @RohinaAdel 11 днів тому

    خسته نباش مهتاب جون یک داستان زیبا و عاشقانه. کردی نشر بکون

  • @ZahraCh-np7ov
    @ZahraCh-np7ov 12 днів тому

    سلام خسته نباشید عجب پر استرس بود ❤ممنون

  • @ZahraGolshirazi
    @ZahraGolshirazi 12 днів тому

    سلام عزیزم دلم از بیان زیباتون ممنون خیلی این زندگی سخت بوده ولی خدارا شکر که آخر خوبی داشت

  • @parvina5799
    @parvina5799 11 днів тому

    خسته نباشید ❤❤

  • @FaridehSamoori
    @FaridehSamoori 12 днів тому

    بالاخره تموم شد این عشق و عاشقی ❤❤🎉❤

  • @Sima_1347
    @Sima_1347 12 днів тому +1

    مهتاب جان عالی عالی بود مرسی وخسته نباشید عزیزدلم

  • @KhadijehValijani
    @KhadijehValijani 12 днів тому

    ❤❤❤❤❤❤

  • @پروینپور
    @پروینپور 12 днів тому

    خداراشکرکاش همیشه عاشقان بهم میرسیدن❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @Azarbayat51Bayat-cq6uo
    @Azarbayat51Bayat-cq6uo 12 днів тому

    وای این همه داستان گوش کردم اندازه ی،این داستان استرس نداشتم خدا میدونه چقد حرص خوردم 🎉

  • @aileenazarsa5126
    @aileenazarsa5126 12 днів тому

    🎉🎉🎉🎉🎉

  • @متینمتین-ه1خ
    @متینمتین-ه1خ 12 днів тому

    عالی بود ❤❤❤❤❤❤ممنون مهتاب جان

  • @shanazhatamy7836
    @shanazhatamy7836 12 днів тому

    مهتاب خانم نازنین سپاس ❤❤❤

  • @HeroP-y7k
    @HeroP-y7k 12 днів тому +1

    خیلی داستان خوب و جذابی ممنون ❤❤❤

  • @RoqayeDeyri
    @RoqayeDeyri 11 днів тому

    سلام گلم ممنون داستان زیبا وپرازهیجان ❤
    خداروشکر بهم رسیدن انشاالله خوشبخت بشن❤

  • @AkramMaleki-jp3fn
    @AkramMaleki-jp3fn 12 днів тому

    سلام عزیزم خسته نباشید ❤❤❤🎉🎉🎉❤❤❤🎉🎉🎉❤❤❤

  • @Sima_1347
    @Sima_1347 12 днів тому

    کامنت دوم مهتاب جان ممنون

  • @ربابهمحمدشیری
    @ربابهمحمدشیری 12 днів тому

    خداروشکر که همه چیز به خوبی وخوشی ختم به خیر شد با آرزوی بهترینها برای همه یهموطنان❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉

  • @mshariati9803
    @mshariati9803 12 днів тому +3

    با تشکر از روای محترم من فکر میکنم این داستان تخیلات دختری بنام شهرزاد بود که پدرش کارگر همایون خان بوده و شهرزاد عاشق پسرهای همایون خان ولی الباقی داستان تفکرات و تخیلات شهرزاد که به هیچ کدام از خواسته هاش نرسیده ، شهرزاد نه تحصیلات عالیه خوبی داشت رشته ی نقاشی اونم دانشگاه آزاد نه چهره ی زیبای آنچنانی نه خانواده ی پولدار و معروف تا اون سن هم بی خواستگار و مجرد یعنی چیز خاصی نبوده که یه پزشک یا یه پسر خاص مثل سپهراد عاشقش بشه بعضی قسمت های عجیب مثل کشتن مهناز روی میلگرد انگار چاقوی نوک تیز بوده که پهلوی مهناز سوراخ کرده ..... یعنی پلیس ما اینقدر ساده لوح بوده که آثار انگشت شهرزاد رو درب باغ و ..... بر نداشته تا به سامان ثابت کنند روز کشته شدن مهناز سامان اصلا اونجا نبوده خلاصه که شهرزاد تا جایی که تونسته تو این قصه خیال بافی کرده و برای روای محترم فرستاده شهرزاد تو یه دختر احمق و خیالباف بیش نیستی

  • @مرضیهغلامیان-ح7ر
    @مرضیهغلامیان-ح7ر 12 днів тому +1

    👌👌👌عالی خسته نباشی مهتاب جان❤❤❤❤

  • @c9kaymind189
    @c9kaymind189 12 днів тому

    سلام مهتاب جان تشکر از این همه زحمتی که برای تهیه ی این داستان کشیدید ولی واقعا ای شهرزاد خیلی کاراش رو مخم بود ای دختر چی داشته که@دوتا داداشو مچله خودش کرده بوده من فقط گوش میدادم این دلستانو ولی تحمل کردن همچنین شخصی خیلی برام دشواره میخوام تا صدسال کسی عاشق همچین دختری نشه

  • @farideahvazi5048
    @farideahvazi5048 12 днів тому

    کامنت اول😊

  • @سودابهعلیپورشیرازی

    هر بار این دختره یه گندی میزنه بالاخره این داستان تموم شد و ماهم از دست این شهرزاد حال بهم زن راحت شدیم ممنون از شما راوی عزیز 🙏🙏

  • @parivashbaharvand9379
    @parivashbaharvand9379 12 днів тому +1

    ایی شهرزاد سرخور

  • @parvina5799
    @parvina5799 11 днів тому

    شهرزاد همیشه خراب‌کاری می کرد 😂😂سلام

  • @فاطمهتیمار
    @فاطمهتیمار 12 днів тому

    سلام خسته نباشید خیلی جالب تا ببینم شهرزاد چند بار عقد این دو برادر میشه
    واقعاً 😂حرص آدم در میاد دو برادر عاشق ی دختر شدن

  • @YaserJanmohamadi-gg9ud
    @YaserJanmohamadi-gg9ud 12 днів тому +1

    خیلی مسخره بود

  • @mshariati9803
    @mshariati9803 12 днів тому

    یعنی تو دیدی سامان تو آب افتاد پلیس ندید و نایستاد پسر یه خانواده ی مرفه شنا نبردن یادش بدهند چون قبلا ترسیده 😂😂😂😂

  • @loudloon8424
    @loudloon8424 12 днів тому

    سلام،مهتاب جان خسته نباشید، داستانهای قبلیتون خیلی جالب بودند ولی با عرض معذرت باید برایتون عقیده صادقانه ام رو بنویسم... این داستانتون رو زیادی کش داده بودید وانگار ماجرای یک سری ادمهای بیکار و لوس و بی مزه بود.
    شهرزاد با خودسری و کله شقی های بیجای خودش باعث تنش بی مورد در زندگی تعداد زیاد انسانهای عاقل و بالغ شد... خانواده خودش و خانواده سامان و سپهراد رو به لجن کشید و هیچوقت هم دست از خودسری و کنجکاوی ها و فضولیهای خودش نکشید... اول که باعث مرگ مهناز شد و بعد سامان...
    سامان که مثلا دکتر بود اون قسم مخصوص پزشکی رو برای نجات جان مردم خورده بود ... مثل آب خوردن آدم میکشت.. غیر از همکاری با مهناز و مینا که معلوم نیست چند نفر رو اونجا کشته بود بعد هم مینا و دختر خاله شهرزاد رو بقتل رسونده بود..‌ و بنظر هم نمی‌رسد احساس گناهی بکنه یا درسی از اینهمه کار خلاف گرفته باشه... از همه مسخره تر سپهراد بود با وجود قلب اهدایی.‌‌.. و چند بار مواجه با مرگ و اونهمه ادعای عاشقی به شهرزاد... هر بار به دلیلی ازدواجشون رو به تعویق می‌انداخت.... اونهم نه چند روز بلکه هر بار یکسال کامل.... نه منطقی در کارهای این افراد وجود داشت ... نه عمق و اهمیتی در روش عاشقیشون!!!
    متاسفم ولی من واقعا از این داستانتون لذت که نبردم بلکه همش حرص خوردم و منتظر بودم زودتر تموم بشه ولی بازهم متاسفانه بیخودی تا ۲۰ قسمت کشش دادید.

  • @naserghaedi-p6f
    @naserghaedi-p6f 12 днів тому

    ❤❤❤❤❤❤❤❤❤