یکی یا چندتا از ده ها تجربه های خودم در خصوص برخورد با موجودات ماورایی رو میگم . من چند سال پیش تمرینات برون فکنی انجام میدادم که توصیه میکنم بدون شناخت کسی وارد به کار نشه ، من طبق معمول تمرينات خودم رو در طول روز پیش میگرفتم تا بتونم برون فکنی کنم که همین امر باعث میشد بعضیا وقتا به صورت غیر ارادی از جسم بیام بیرون و وارد بعد دیگه بشم که بعد اثیری بهش میگن ، یه شب منم زودتر از موعد خوابم برد و به صورت ناخودآگاه اما با هوشیاری کامل از جسم اومده بودم بیرون و از دیوار وارد یکی از اتاق‌های خونه خودمون شدم که من چون در مراحل اولیه تمرينات بودم این موجودات رو از دور به شکل یه توده انرژی میدیدم و خلاصه من از فاصله تقربیا ۵ متری یه توده سیاه رو در گوشه اتاق دیدم و اولش فکر کردم یه چادر سیاه مشکی رو در گوشه اتاق بستن و من کنجکاو شدم رفتم نزدیکتر وقتی نزدیک شدم دیدم یه دختر از طایفه اجنه بود که در گوشه اتاق زانو غم بغل کرده بود و سرشو روی زانوهاش گرفته بود و انگار از چیزی ناراحت بود و داشت گریه میکرد و من که اصلا از ماهیت این موجودات خبر نداشتم رفتم نزدیک و تا خواستم نزدیکتر شم این موجودات که موهای بلند و کلا هاله رنگش سیاه بود سرشو از روی زانوهاش بلند کرد و با یه حالت غضبناک بهم نگاه کرد و جیغ کشید و من بعد از دیدن همچنین صحنه و شنیدن همچین جیغی که تا حالا نشنیده بودم و چهره ترسناکش حسابی گورخیدم 😅 و با سرعت به جسم برگشتم و از حالت خلسه اومدم بیرون و این تجربه به حدی واقعی بود که هنوز اون صحنه رو خوب به یاد دارم و خلاصه وقتی از رختخواب بلند شدم دیگه تا صبح جرأت نکردم بخوابم چون میترسیدم بلافاصله دوباره شاید از جسم خارج بشم و با این موجودات برخورد داشته باشم. در کل این اتفاق باعث شد که ترس بیوفته توی دلم که همین امر باعث شد یه مدت تمرینات رو بذارمش کنار تا فراموش بشه و ذهن آمادگی دوباره پیدا کنه و در کل داستان های زیادی از برخورد توی بیداری تا برخورد توی حالت خلسه و برون فکنی و حین تمرينات خاصی که انجام میدادم با این موجودات ماورایی داشتم و کلا کوله باری از تجربه ها دارم که نمیشه همشو اینجا بگم ولی سعی میکنم یه سریاشو به اشتراک بذارم تا اونایی که باور ندارند بدونن که وجود این موجودات ماورایی غیر قابل انکار هست. در پايان تشکر از شما و دیگر دوستان که این مطلب رو میخونید. آرزوی سلامتی برای همتون دارم 🙏💚🤍❤️
من به تازگی با کانال شما آشنا شدم ،چند ویدئو خیلی عالی دیدم ازتون و خیلی خوشحال شدم و امیدوار که یک کانال خیلی خوب پیدا کردم ،اما این ویدئو های اخیر نا امیدم کرده ، امیدوارم ویدئو های بعدی مثل چند ویدئو قبلی خیلی عالی تان باشد ،چون نشان دادید که توان عالی بودن را دارید ،
سپاس از حضور شما، اما شاید شما تاپیک خاصی دوست دارید و دیدید. ولی داستان های زندگی دیگران اگر برای شما خسته کننده هست خب نگاه نکنید بزرگوار.🙏🏻همه تاپیک ها نمیتونن فقط در مورد یک چیز که شما دوست دارید باشن!!
دوست عزیز، با احترام به دیدگاه شما، اما چیزی که درباره آل فرمودید، با متون و افسانه‌های کهن همخوانی ندارد. آل در فرهنگ ایرانی بیشتر به عنوان موجودی ترسناک و منفی شناخته می‌شود که به زنان در هنگام زایمان آسیب می‌زند. این تصویر کاملاً متفاوت از یک فرستاده الهی یا جلال خداوند است. همچنین، نماد ماه و ارتباط آن با آل در هیچ منبع معتبری دیده نشده است. اگر این برداشت جدید یا تفسیری شخصی است، لطفاً منابع یا دلایل خود را برای چنین ادعایی مطرح کنید. بحث درباره این موضوع با استناد به شواهد و متون معتبر، جذاب‌تر خواهد بود. 🙏
سلام و خسته نباشید خدمت راوی عزیز حنا خانوم گل. وجود موجودات ماورایی رو نمیشه انکار کرد و من به شخصه این موجودات رو دیدم و تا حدودی با این موجودات برخورد داشتم و لازمه که بگم این موجودات از طایفه های مختلفی هستند و با اشکال مختلف که هرکدومشون قدرت های خاصی دارند. من به شخصه در چند سال پیش با تمرینات برون فکنی موفق شدم به ابعاد دیگه ورود کنم و حضور دیو و پری و موجودات پایین تر یعنی جن و شیاطین و عفریت رو هم دیدم و شاید کمتر کسی اینا رو تجربه کرده باشه ولی وجود این موجودات رو نمیشه انکار کرد و هر یک از موجودات توانایی‌های خاص خودشونو دارند و همچنین محدودیت‌های خاص خودشون ولی باور کنید یا نه این موجودات همه شون بد و پلید نيستند و گروه و طایفه های مختلفی هستند که پراکنده هستند ولی در کل ارتباط با این موجودات به صلاح نیست چون انسان قدرتی فراتر از این موجودات رو داره کافیه بیشتر روش تمرکز کنن و بهش بپردازند. ویدیو تون عالی بود در خصوص داستان هایی در مورد برخورد با این موجودات هم در کامنت هایی دیگه براتون به اشتراک میذارم که تجربه خود من هست امیدوارم مفید باشه برای همه.💚🤍❤️🙏
و یک مسئله دیگه اون سایه تاریک رو هم شبا توی تاریکی اتاقم احساس کردم از بچگی بوده ولی خودمو به اون راه میزنم که بهش توجهی نکنم اما برام جالب بود یک پر قرمز خیلی کوچیک که نمیتونه از پرنده بوده باشه و رنگ اتشینی داره توی اتاقم کنار تختم روی فرش بود اما من هیچ پرنده یا حیون خونگی ندارم و نمیدونم چطور وارد اتاقم شده از پنجره هم نمیتونه داخل شده باشه چون من هر چهار فصل پنجرم تور پشه بند داره اما مجردم و بچه ای ندارم😳😐🤕
بازم سلام به حنای دانای ما حنا جان من داستان خاصی از آل تا بحال نشنیدم اما این عدد هفت به طرز عجیبی توی زندگیم نقش داره و بوده یک اتفاق مهمی پیش رو دارم این هفت سرو کلش پیدا شده و کلا همچی رو نابود کرده یجورایی بیش از حد برام بد بیاری داره و هر وقت توی کاریم میاد یا میبینمش نحسیش بهم چیره میشه 🤕
یک خاطره ای هم دارم شهر ما یکی از شهرای کرمانشاهه که خیلی معروفه به داشتن پری و اجنه جوری که نسل مادر بزرگم و قبل تر راحت باهاشون در ارتباط بودن و میدیدنشونو باهاشون حرف میزدن، خاطره ای که یکی از دوستانم اشاره کرد ماهم داشتیم مادر بزرگم تعریف میکرد که یه خانومی بوده یه سایه یا اجنه رو حس کرده وقتی خواب بوده کنارش واسه همین سنجاقو از تشکش دراورده و حس کرده پشتشه همون لحظه میگره میزنه به تنه لباس اون موجود و میبنده و میبینهکه ظاهر شده و قشنگ اونو دیده که مطیعش شده و سال ها ازش کارکشیدن زجرش دادن و ازش خواسته داشتن و به همچی رسیدن یروز بچه از همون خانواده رو مجاب میکنه اون سنجاقو باز کنه و بع محض باز شدن کل دودمان اون خانواده رو سیاه میکنه و همونجور نسل بنسلشونو نیست و نابود کرده و تک تکشونو به روش های مختلف از بین برده
واقعا منم مادر بزرگم تعریف میکرد یه شب یک زن زائو در دهشون بوده که خیلی درد میکشیده و حالش خوب نبوده و مدام از پحلوش خون می اومده درهمون فاصله یه چوپونی در حال بر گردوندن گوسفنداش بوده که میبینه آل سر چشمه نشسته و داره دل و جیگر زنرو میشوره پیر مرده سریع متوجه میشه که او چیه بعد دل و جیگر زنرو با دل و جیگر دو تا از گوسفنداش معامله میکنه آل هم سریع میرو ه بر میگرده و وحشیانه به دوتا از گوسفندای ماده پیر مرده حمله میکنه و دل و جیگرشونو به دندون میگیره و از اونجا میره و بعد خبر میارن که زنه حالش خوب شده مادر بزرگم میگفت نمیدونم واقعیته یا نه ولی از اون روز به بعد همیشه هر زنی که میخواست زایمان کنه اشیاع فلزی از سقف بالای سرش آویزون میکرنو زنا مثل زمانی که خسوف یا ماه گرفتگی بود با تشتای روهی بیرن می آمدن و همراه با جیغ زن زائو با قن شکن یا ملاغه محکم به او تشتای روحیمیزدنوسرو صدا تولید میکردن که اون موجود نزدیک نشه
این داستانی که مادر بزرگتون تعریف کرده، پر از رمز و راز و باورهای کهن هست که در فرهنگ‌های مختلف برای حفاظت از زنان زائو و مقابله با موجودات ماورایی مثل "آل" رواج داشته. اینکه چوپان تونسته با آل معامله کنه و جان زن رو نجات بده، نشون‌دهنده‌ی قدرت و دانش پنهانی‌ست که در این باورها نهفته است. آویزون کردن اشیاء فلزی و ایجاد سروصدا با تشت‌های روحی، همه از رسوم قدیمی برای دفع شر و محافظت در برابر نیروهای ناپیداست. این داستان‌ها هرچند در ظاهر عجیب و غیرواقعی به نظر میان، اما در عمق خودشون حامل پیامی از ترس‌ها و امیدهای بشر در مواجهه با ناشناخته‌ها هستن. شاید امروزه این داستان‌ها به نظر افسانه بیاد، اما در دل این روایت‌ها، هنوز چیزی از واقعیت‌های پنهان و اسرارآمیز جهان وجود داره که همیشه مارو به فکر فرو می‌بره.
من از این ماه گرفتگی ها داشتم تو شب ماه کامل به دنیا اومدم ولی تا ۶ ماهگی خبری از این مارک زیر چشمم نبود که بزرگ‌تر شدم جراحی کردم و خط بخیه زیر چشمم هست،منم بچه ساکتی بودم و یادمه تا یه سن زیاد میترسیدم تنها بخوابم حتی خواب یه موجود عجیب که میخواست کمکم کنه رو هم دیدم اینا خرافات نیست
یکی یا چندتا از ده ها تجربه های خودم در خصوص برخورد با موجودات ماورایی رو میگم .
من چند سال پیش تمرینات برون فکنی انجام میدادم که توصیه میکنم بدون شناخت کسی وارد به کار نشه ،
من طبق معمول تمرينات خودم رو در طول روز پیش میگرفتم تا بتونم برون فکنی کنم که همین امر باعث میشد بعضیا وقتا به صورت غیر ارادی از جسم بیام بیرون و وارد بعد دیگه بشم که بعد اثیری بهش میگن ،
یه شب منم زودتر از موعد خوابم برد و به صورت ناخودآگاه اما با هوشیاری کامل از جسم اومده بودم بیرون و از دیوار وارد یکی از اتاق‌های خونه خودمون شدم که من چون در مراحل اولیه تمرينات بودم این موجودات رو از دور به شکل یه توده انرژی میدیدم و خلاصه من از فاصله تقربیا ۵ متری یه توده سیاه رو در گوشه اتاق دیدم و اولش فکر کردم یه چادر سیاه مشکی رو در گوشه اتاق بستن و من کنجکاو شدم رفتم نزدیکتر وقتی نزدیک شدم دیدم یه دختر از طایفه اجنه بود که در گوشه اتاق زانو غم بغل کرده بود و سرشو روی زانوهاش گرفته بود و انگار از چیزی ناراحت بود و داشت گریه میکرد و من که اصلا از ماهیت این موجودات خبر نداشتم رفتم نزدیک و تا خواستم نزدیکتر شم این موجودات که موهای بلند و کلا هاله رنگش سیاه بود سرشو از روی زانوهاش بلند کرد و با یه حالت غضبناک بهم نگاه کرد و جیغ کشید و من بعد از دیدن همچنین صحنه و شنیدن همچین جیغی که تا حالا نشنیده بودم و چهره ترسناکش حسابی گورخیدم 😅 و با سرعت به جسم برگشتم و از حالت خلسه اومدم بیرون و این تجربه به حدی واقعی بود که هنوز اون صحنه رو خوب به یاد دارم و خلاصه وقتی از رختخواب بلند شدم دیگه تا صبح جرأت نکردم بخوابم چون میترسیدم بلافاصله دوباره شاید از جسم خارج بشم و با این موجودات برخورد داشته باشم. در کل این اتفاق باعث شد که ترس بیوفته توی دلم که همین امر باعث شد یه مدت تمرینات رو بذارمش کنار تا فراموش بشه و ذهن آمادگی دوباره پیدا کنه و در کل داستان های زیادی از برخورد توی بیداری تا برخورد توی حالت خلسه و برون فکنی و حین تمرينات خاصی که انجام میدادم با این موجودات ماورایی داشتم و کلا کوله باری از تجربه ها دارم که نمیشه همشو اینجا بگم ولی سعی میکنم یه سریاشو به اشتراک بذارم تا اونایی که باور ندارند بدونن که وجود این موجودات ماورایی غیر قابل انکار هست. در پايان تشکر از شما و دیگر دوستان که این مطلب رو میخونید.
آرزوی سلامتی برای همتون دارم
🙏💚🤍❤️
🙏🏻🌹🧿❤️Tashakor hana aziz❤️🌹🧿🙏🏻
Very nice good luck 👍♥️🌹
سلام حنا خانم ممنون از زحمات شما باور کن لذت میبرم از اجرای زیبا واز اینکه به همه چیز مسلط واینکه شما نامبر وان اجرا هستید
ممنون از لطف و محبتتون. حمایتهای شما همراهان عزیز همیشه به ما انرژی میده برای ادامه کارامون 🙏🏼❤️
سپاس بسیار عالی و شنیدنی بود ❤❤❤
عااآاااااااالی بود👌👌👌👌
❤موفقترببینمت
سپاس از همراهیتون 🙏🏼❤️
حنا جون این سری ویدیوهات رو خیلی دوست دارَم
برام واقعا جالبن
ممنون از زحماتت ❤ 1:16
من به تازگی با کانال شما آشنا شدم ،چند ویدئو خیلی عالی دیدم ازتون و خیلی خوشحال شدم و امیدوار که یک کانال خیلی خوب پیدا کردم ،اما این ویدئو های اخیر نا امیدم کرده ، امیدوارم ویدئو های بعدی مثل چند ویدئو قبلی خیلی عالی تان باشد ،چون نشان دادید که توان عالی بودن را دارید ،
سپاس از حضور شما، اما شاید شما تاپیک خاصی دوست دارید و دیدید. ولی داستان های زندگی دیگران اگر برای شما خسته کننده هست خب نگاه نکنید بزرگوار.🙏🏻همه تاپیک ها نمیتونن فقط در مورد یک چیز که شما دوست دارید باشن!!
@@hanahp بله ،کاملا درست می‌فرمایید ،هرچند داستان ترسناک از جن و پری از نظر من زیادی...
به به عالی بود عزیزم لطفا بیشتر داستان بزار❤❤❤
عالی بود عزیزم❤
سلام به حنا خانوم خوشگل و جذاب ❤❤❤❤❤❤❤❤❤💋😉
Gooooood❤❤❤
درود حنا جان وقت بخیر،امیدوارم حالتون خوب باشه وهمیشه برقرار باشید، اگه ناراحت نمی شید خواستم بگم که صدای شما پتانسیل بالایی داره وکمی آهسته تر وپخته ترصحبت کنید واقعا بی‌نظیر میشید ❤
سپاس از حضور شما، اما وقت بیننده رو برای شنیدن محتوا با سرعت پایین حرف زدن گرفتن اصلا پختگی و حرفه ای بودن نیست 🙏🏻
همیشه ثانیه های آخر طولانی‌ترین است ولی خوب موفق باشی
🙏🏼🙏🏼🙏🏼
Like very nice to HANA❤
Thank you 🤗
مرسی حنا عالی بود خوش بدرخشی دختر خوب
سلام وخسته نباشید .منظور از ال فرستاده خداوند بزرگ است که جلال نام دارد .وجلال خداوند است ودر اخر زمان ظهور میکند که نشان ماه هم دارد .
نشان ماه را باخود دارد .
دوست عزیز، با احترام به دیدگاه شما، اما چیزی که درباره آل فرمودید، با متون و افسانه‌های کهن همخوانی ندارد. آل در فرهنگ ایرانی بیشتر به عنوان موجودی ترسناک و منفی شناخته می‌شود که به زنان در هنگام زایمان آسیب می‌زند. این تصویر کاملاً متفاوت از یک فرستاده الهی یا جلال خداوند است.
همچنین، نماد ماه و ارتباط آن با آل در هیچ منبع معتبری دیده نشده است. اگر این برداشت جدید یا تفسیری شخصی است، لطفاً منابع یا دلایل خود را برای چنین ادعایی مطرح کنید. بحث درباره این موضوع با استناد به شواهد و متون معتبر، جذاب‌تر خواهد بود. 🙏
سلام حنا جان ...میشه به عنوان اولین فالورهات یه درخواست داشته باشم ؟!؟! اگه میشه داستان زیاد بگید❤ممنون❤
خداقوت حنا ❤🎉 3:09
سلام و خسته نباشید خدمت راوی عزیز حنا خانوم گل.
وجود موجودات ماورایی رو نمیشه انکار کرد و من به شخصه این موجودات رو دیدم و تا حدودی با این موجودات برخورد داشتم و لازمه که بگم این موجودات از طایفه های مختلفی هستند و با اشکال مختلف که هرکدومشون قدرت های خاصی دارند.
من به شخصه در چند سال پیش با تمرینات برون فکنی موفق شدم به ابعاد دیگه ورود کنم و حضور دیو و پری و موجودات پایین تر یعنی جن و شیاطین و عفریت رو هم دیدم و شاید کمتر کسی اینا رو تجربه کرده باشه ولی وجود این موجودات رو نمیشه انکار کرد و هر یک از موجودات توانایی‌های خاص خودشونو دارند و همچنین محدودیت‌های خاص خودشون ولی باور کنید یا نه این موجودات همه شون بد و پلید نيستند و گروه و طایفه های مختلفی هستند که پراکنده هستند ولی در کل ارتباط با این موجودات به صلاح نیست چون انسان قدرتی فراتر از این موجودات رو داره کافیه بیشتر روش تمرکز کنن و بهش بپردازند.
ویدیو تون عالی بود در خصوص داستان هایی در مورد برخورد با این موجودات هم در کامنت هایی دیگه براتون به اشتراک میذارم که تجربه خود من هست امیدوارم مفید باشه برای همه.💚🤍❤️🙏
و یک مسئله دیگه اون سایه تاریک رو هم شبا توی تاریکی اتاقم احساس کردم از بچگی بوده ولی خودمو به اون راه میزنم که بهش توجهی نکنم
اما برام جالب بود یک پر قرمز خیلی کوچیک که نمیتونه از پرنده بوده باشه و رنگ اتشینی داره توی اتاقم کنار تختم روی فرش بود اما من هیچ پرنده یا حیون خونگی ندارم و نمیدونم چطور وارد اتاقم شده از پنجره هم نمیتونه داخل شده باشه چون من هر چهار فصل پنجرم تور پشه بند داره اما مجردم و بچه ای ندارم😳😐🤕
بازم سلام به حنای دانای ما
حنا جان من داستان خاصی از آل تا بحال نشنیدم اما این عدد هفت به طرز عجیبی توی زندگیم نقش داره و بوده یک اتفاق مهمی پیش رو دارم این هفت سرو کلش پیدا شده و کلا همچی رو نابود کرده یجورایی بیش از حد برام بد بیاری داره و هر وقت توی کاریم میاد یا میبینمش نحسیش بهم چیره میشه 🤕
یک خاطره ای هم دارم
شهر ما یکی از شهرای کرمانشاهه که خیلی معروفه به داشتن پری و اجنه جوری که نسل مادر بزرگم و قبل تر راحت باهاشون در ارتباط بودن و میدیدنشونو باهاشون حرف میزدن، خاطره ای که یکی از دوستانم اشاره کرد ماهم داشتیم مادر بزرگم تعریف میکرد که
یه خانومی بوده یه سایه یا اجنه رو حس کرده وقتی خواب بوده کنارش واسه همین سنجاقو از تشکش دراورده و حس کرده پشتشه همون لحظه میگره میزنه به تنه لباس اون موجود و میبنده و میبینهکه ظاهر شده و قشنگ اونو دیده که مطیعش شده
و سال ها ازش کارکشیدن زجرش دادن و ازش خواسته داشتن و به همچی رسیدن یروز بچه از همون خانواده رو مجاب میکنه اون سنجاقو باز کنه و بع محض باز شدن کل دودمان اون خانواده رو سیاه میکنه و همونجور نسل بنسلشونو نیست و نابود کرده و تک تکشونو به روش های مختلف از بین برده
MMMMMMMMARHABAAAAAÀ👍👍👍
درودحاناجان من چطورمیتونم باهات ارتباط برقرارکنم واجبه
در قسمت بیو کانال لینک ارتباط واتس اپ قرار داده شده 🙏🏼
Darf ich mehr Details schicken.?@@hanahp
Like👍👍👍👍👍👍
🙏🏻🧿🌹💖🙏🏻🧿🌹💖🙏🏻🧿🌹💖🙏🏻
🙏🏻🌹🧿🧡🙏🏻🌹🧿🧡🙏🏻🌹🧿🧡🙏🏻
❤❤❤❤❤
🙏🏼🙏🏼🙏🏼
💙
♥️
واجبه من بایدحرف بزنم باهتون
منم دوس دارم بشنوم چی میخای بگی🙂🤍
من که تو ۷ماهگی راه افتادم کامل نه هر چند قدم میخوردم زمین
واقعا منم مادر بزرگم تعریف میکرد یه شب یک زن زائو در دهشون بوده که خیلی درد میکشیده و حالش خوب نبوده و مدام از پحلوش خون می اومده درهمون فاصله یه چوپونی در حال بر گردوندن گوسفنداش بوده که میبینه آل سر چشمه نشسته و داره دل و جیگر زنرو میشوره پیر مرده سریع متوجه میشه که او چیه بعد دل و جیگر زنرو با دل و جیگر دو تا از گوسفنداش معامله میکنه آل هم سریع میرو ه بر میگرده و وحشیانه به دوتا از گوسفندای ماده پیر مرده حمله میکنه و دل و جیگرشونو به دندون میگیره و از اونجا میره و بعد خبر میارن که زنه حالش خوب شده مادر بزرگم میگفت نمیدونم واقعیته یا نه ولی از اون روز به بعد همیشه هر زنی که میخواست زایمان کنه اشیاع فلزی از سقف بالای سرش آویزون میکرنو زنا مثل زمانی که خسوف یا ماه گرفتگی بود با تشتای روهی بیرن می آمدن و همراه با جیغ زن زائو با قن شکن یا ملاغه محکم به او تشتای روحیمیزدنوسرو صدا تولید میکردن که اون موجود نزدیک نشه
این داستانی که مادر بزرگتون تعریف کرده، پر از رمز و راز و باورهای کهن هست که در فرهنگ‌های مختلف برای حفاظت از زنان زائو و مقابله با موجودات ماورایی مثل "آل" رواج داشته. اینکه چوپان تونسته با آل معامله کنه و جان زن رو نجات بده، نشون‌دهنده‌ی قدرت و دانش پنهانی‌ست که در این باورها نهفته است.
آویزون کردن اشیاء فلزی و ایجاد سروصدا با تشت‌های روحی، همه از رسوم قدیمی برای دفع شر و محافظت در برابر نیروهای ناپیداست. این داستان‌ها هرچند در ظاهر عجیب و غیرواقعی به نظر میان، اما در عمق خودشون حامل پیامی از ترس‌ها و امیدهای بشر در مواجهه با ناشناخته‌ها هستن.
شاید امروزه این داستان‌ها به نظر افسانه بیاد، اما در دل این روایت‌ها، هنوز چیزی از واقعیت‌های پنهان و اسرارآمیز جهان وجود داره که همیشه مارو به فکر فرو می‌بره.
@@hanahp واقعا ممنونم از توضیحات کامل کنندتون
سلام.حنا خودت به این چیزا یقین داری یا نه
اینجا کانالی برای معرفی همه چیزهای عجیب و پیچیده هست. مهم اینه که شما از ویدئوها میل دارید و علاقه دارید چه چیز رو باور کنید یا خیر 🙏🏻👏
تشکر کارتون عالیه
مطمعنم تورو تو یه چنل دیگه دیدم فال نمیگرفتی؟
من از این ماه گرفتگی ها داشتم تو شب ماه کامل به دنیا اومدم ولی تا ۶ ماهگی خبری از این مارک زیر چشمم نبود که بزرگ‌تر شدم جراحی کردم و خط بخیه زیر چشمم هست،منم بچه ساکتی بودم و یادمه تا یه سن زیاد میترسیدم تنها بخوابم
حتی خواب یه موجود عجیب که میخواست کمکم کنه رو هم دیدم
اینا خرافات نیست
🙏🏻🧿🌹💙🙏🏻🧿🌹💙🙏🏻🧿🌹💙🙏🏻
🙏🏻🌹🧿💚🙏🏻🌹🧿💚🙏🏻🌹🧿💚🙏🏻