shokofeh delshad بسم الله الرحمن الرحيم. سوره مریم شماره ای سوره (19) از آیه 16 تا آیه 38 کتاب قرآن. و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16) پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17) مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18) (فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19) مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20) )فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21) پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22) پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23) ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24) و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25) پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26) پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27) ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28) پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29) (عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30) و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31) و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 ) و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33) این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34) هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35) و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 ) آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37) ( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38) خداوند راست کویی بزرگ است.
Afsaneh Hejrizadeh بسم الله الرحمن الرحيم. سوره مریم شماره ای سوره (19) از آیه 16 تا آیه 38 کتاب قرآن. و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16) پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17) مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18) (فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19) مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20) )فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21) پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22) پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23) ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24) و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25) پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26) پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27) ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28) پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29) (عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30) و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31) و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 ) و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33) این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34) هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35) و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 ) آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37) ( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38) خداوند راست کویی بزرگ است.
Mina Sweeny بسم الله الرحمن الرحيم. سوره مریم شماره ای سوره (19) از آیه 16 تا آیه 38 کتاب قرآن. و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16) پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17) مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18) (فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19) مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20) )فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21) پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22) پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23) ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24) و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25) پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26) پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27) ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28) پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29) (عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30) و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31) و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 ) و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33) این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34) هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35) و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 ) آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37) ( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38) خداوند راست کویی بزرگ است.
علی نیک افروز بسم الله الرحمن الرحيم. سوره مریم شماره ای سوره (19) از آیه 16 تا آیه 38 کتاب قرآن. و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16) پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17) مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18) (فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19) مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20) )فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21) پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22) پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23) ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24) و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25) پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26) پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27) ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28) پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29) (عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30) و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31) و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 ) و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33) این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34) هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35) و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 ) آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37) ( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38) خداوند راست کویی بزرگ است.
خداوند عیسی مسیح را در آسمان و زمین جلال باد....بسیار تعلیم شما عمیق و تاثیر گذار هست و من به وجود شما افتخار میکنم و فیض و شالوم خداوند مضاعف با شما.
برکت خداوندمان عیسی مسیح با شما و خانواده شما برادر ادوین برای این تعلیم پر برکت 🙏
عاشق شخصیت داوود بزرگ هستم ..همیشه خدا ترسی و اطاعت از خداوند در همه کارهاش بود ...
شکر برای وجودت، معلم فوق العاده.
خداوند برکتتون بده ✝️🤍🕊️🌸
داود می دانست راه پیروزی پرستش خداوند است. و مهم این است که خداوند را وسط مشکلات بپرستیم و از تجربه های سخت زندگی سرود در بیاید.
شکر برای وجود شما برکت فراوان گرفتم همه درسهای شما عالی است جلال بر نام خداوند
shokofeh delshad
بسم الله الرحمن الرحيم.
سوره مریم
شماره ای سوره (19)
از آیه 16 تا آیه 38
کتاب قرآن.
و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16)
پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17)
مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18)
(فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19)
مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20)
)فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21)
پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22)
پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23)
ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24)
و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25)
پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26)
پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27)
ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28)
پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29)
(عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30)
و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31)
و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 )
و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33)
این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34)
هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35)
و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 )
آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37)
( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38)
خداوند راست کویی بزرگ است.
تو چقدر کسخولی پسر زیر همه پست ها این چرت و پرتا رو میزاری که چه بشه مثلا ؟
بسیار عالی و پربرکت برادر جان آمین که ماهم در سلطنت هزارساله خداوندمون با داشتن این پنج خصوصیت باشیم
شكر براي وجودتون و درسهايي عالي كه ميدين
Afsaneh Hejrizadeh
بسم الله الرحمن الرحيم.
سوره مریم
شماره ای سوره (19)
از آیه 16 تا آیه 38
کتاب قرآن.
و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16)
پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17)
مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18)
(فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19)
مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20)
)فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21)
پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22)
پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23)
ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24)
و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25)
پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26)
پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27)
ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28)
پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29)
(عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30)
و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31)
و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 )
و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33)
این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34)
هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35)
و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 )
آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37)
( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38)
خداوند راست کویی بزرگ است.
خدارو شکر برای وجودتون بسیار عالی وپراز برکت بود.
Mina Sweeny
بسم الله الرحمن الرحيم.
سوره مریم
شماره ای سوره (19)
از آیه 16 تا آیه 38
کتاب قرآن.
و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16)
پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17)
مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18)
(فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19)
مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20)
)فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21)
پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22)
پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23)
ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24)
و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25)
پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26)
پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27)
ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28)
پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29)
(عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30)
و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31)
و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 )
و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33)
این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34)
هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35)
و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 )
آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37)
( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38)
خداوند راست کویی بزرگ است.
شکر برای وجودت معلم عزیز،،،،صدایت گرم و ماندگار
علی نیک افروز
بسم الله الرحمن الرحيم.
سوره مریم
شماره ای سوره (19)
از آیه 16 تا آیه 38
کتاب قرآن.
و در این کتاب (قرآن )مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده اش کناره گرفت، (و در ) ناحیه ای شرقی (بیت المقدس )مستقر شد. آیه ( 16)
پس میان آنها پرده ای کشید، آنگاه (ما) روح خود (=جبرئیل) را به سوی او فرستادیم، پس به هیئت انسانی کامل بر او ظاهر شد. آیه (17)
مریم گفت همانا من از (شر )تو، به (خدای) رحمان پناه می برم، اگر تو پرهیزگار هستی آیه (18)
(فرشته) گفت : یقیناً من فرستاده ی پروردگار تو هستم، تا پسر پاکیزه ای به تو ببخشم. آیه (19)
مریم گفت چگونه ممکن است مرا پسری باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته است و هرگز (زن) بد کاره ای (هم) نبودم ام؟! آیه (20)
)فرشته) گفت این گونه است، پروردگارت فرموده است: این (کار) بر من آسان است، و او را برای مردم نشانه ای قرار می دهیم، و نیز رحمتی از سوی ماست، و این امری است انجام یافته. آیه (21)
پس (مریم) به او بار دار شد، آنگاه با او به جایی دور دستی (رفت و از مردم) کناره گرفت. آیه (22)
پس درد زایمان او را به سوی تنه ی (درخت ) خرمایی کشاند،گفت ای کاش پیش از این مرده بودم، و بکلی از یاد ها رفته (و فراموش شده ) بودم. آیه (23)
ناگهان از (سمت) پایینش (فرشته یا عیسی) او را صدا زد که غمگین مباش، به راستی پروردگارت زیر (پای) تو چشمه ای (جاری) قرار داده است. آیه (24)
و این تنه ی (درخت)خرما را به طرف خود تکان بده (که) خرمایی تازه ای بر تو فرو می ریزد. آیه (25)
پس (از آن )بخور و (از آب چشمه) بنوش، و دیدگان را (به این کودک) روشن دار، پس اگر کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بکو همانا من برای (خدای) رحمان روزه (سکوت)گرفته ام، لذا امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم. آیه (26)
پس (مریم) در حالی که او (=عیسی) را برداشته بود، نزد قومش آمد، گفتند ای مریم! به راستی کاری (بسیار) زشت (و شگفت انگیزی) انجام داده ای! آیه (27)
ای خواهر هارون! پدرت مردی بدی نبود، و مادرت (نیز) زن بد کاره ای نبود! آیه (28)
پس (مریم) به او (=عیسی) اشاره کرد، گفتند :چگونه با کسی که کودکی است در گهواره، سخن بگویم؟! آیه (29)
(عیسی)گفت من بنده ی خدا هستم، به من کتاب داده، و مرا پیامبر قرار داده است. آیه (30)
و مرا هرجا که باشم پر برکت و فرخنده قرار داده، و تا زند ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است. آیه (31)
و مرا نسبت به مادرم نیکو کار (قرار داده ) و مرا سرکش (و) بد بخت قرار نداده است. آیه (32 )
و سلام بر من روزی که متولد شدم و روزی که می میرم، ورزی که زنده بر انگیخته شوم. آیه (33)
این است (حکایت)عیسی پسر مریم،گفتار راستی که در آن تردید (و اختلاف)می کنند. آیه (34)
هرگز شایسته خدا نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد) فقط به آن می گوید موجود شو پس (بی درنگ)موجود می شود. آیه (35)
و (عیسی به قومش گفت :) یقیناً الله پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را پرستش کنید، (که)راه راست این است. آیه (36 )
آنگاه گروه ه (ی یهود و نصاری) در میان خود اختلاف کردند، پس وای بر کسانیکه کافر شدند، از حضور (در آن) روزی بزرگ (قیامت). آیه (37)
( آن ) روزی که نزد ما می آیند، چه خوب شنوا و چه خوب بینا هستند، لیکن ستمکاری امروز در گمراهی آشگارند. آیه (38)
خداوند راست کویی بزرگ است.
بلی تو برادر عزیزم خداوند همیشه زنده است مسیح عیسی واقعاً یگانه کسی است که خداوند می فرماید توی پسر عزیزم که از تو خوشنودم
. برادر عزیزم شما لطفاً آنجل.یوحنا را یک بار هم که شده بخوانید در باب اول از اولین ایه خداوند توسط آنجل یوحنا عیسی مسیح باشما آشنا می کند
درنام مسیح خدا آمین
حالم از اینهمه تکرار مکررات بهم خورد و تنفر پیدا کردم از این بحث.
انگار دارید برای ابلهان و نادانان توضیح میدید.مطمئن باش همه از شما بیشتر میفهمند.
این ک اینقدر خدا پرست بود چرا این گناه کرد