برنامه معرفت هشتم اسفندماه ۱۳۹۳ @philosophyar برای مشاهده و دانلود ویدئو / صوت برنامه ها و دسترسی به آرشیو کامل به وبسایت فیلسوف یار مراجعه کنید philosophyar.net/marefat
با تشکر از علم اگاهیتان که بی نظیره با بیانات گویا و دلپدیر ادم و غرق در تفکر می کند تحسین و تقدیر دارد اینگونه با فصاحت بیان می فرمایید بزرگواران تشکر بی منتها از کمالاتتان ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
با عرض سلام و ادب و احترام مشتاقان شنیدن سخنان ایشان هستم سخنان فوق عالی و بسیار آموزند که بر ما لازم هست از اطلاعات ایشان بهره مند شویم خداوند به ایشان پاداش دنیا و آخرت دهد. دوست دارم وارد کانال ایشان شوم لطفا راهنمائی بفرمایید.
خدابه شما استاد دینانی عزیز، عمر طولانی و با عزت ببخشد، که چشم دل ما رو به حقایق باطنی روشن میکنید..انشالا بتونم شما رو از نزدیک زیارت کنم و از حضور پر فیضتون بهرهمند بشم.
استاد گرامی شما فرمودید علم در درون است پس اشکال بر تعریف علم که وارد میآید را چگونه دفع میکنید العلم حصول صورت الشئ عند العقل که خود حصول ظهور در بدست آوردن از خارج دارد
روان انسانی دروجوده خوده انسان جسمی وجودنداردروان دردرون روح انسان است روان ماازتواناییهاوموجودات تشکیل دهنده روح است هماننده ذهن درجسم انسانهاوبارفتن روح به هرکجاروان هم بااون روان است عین افکاردرذهن وجودی انسانها....
سوال از استاد دو انسان در دو شرایط مختلف بدنیا امده و یکی پدر مادر عارف و روشن و دیگری در خانواده ایی با پدر و مادر معتاد و فرو مایه ! در اینجا اول عدل خدا و با اینکه احتمال خراب شدن با شرایط خوب نیز هست ولی باید قبول کرد که درصد موفقیتش بیشتر از بد شرایط است .چگونه و چرا و ....؟
انسان بايد به هرچیزکه دست میابدومیرسدبایدازطرف خداوندوبرخدابرسدوبه همین دلیل اصلی است که خداونددرشرایط وقوانین خوداین راقرارداده که هرچه بیشتربخواهیدخدارابشناسیدازخدابخواهیدواگربخواهیدهرچه بیشتربه خدانزدیک شویدازخدابیشتربخواهیدچون اگربه هرچیزکه میرسیدبه خدانزدیکترمیشویدپس بیشتربخواهیدتابیشتربه خداوندنزدیکتربشویدتاحدی که به خدابرسیداین شرط ومعامله باخداونداست ولی افسوس که انسانهاازچه کسانی میخواهندوبه چه چیزهامیرسندوووووو
درون از کجا شکل میگیره؟ عشق یعنی چی؟ انسان یا همان حیوان ناطق از 2 قسمت تشکیل یافته، بدن و تفکر! بدن از انباشته شدن غذا تشکیل شده و تفکر از تشکیل شده از خاطره، تجربه و علم. داستان سرایی کمکی به یافتن درون و عشق نمیکنه.
دوست عزیز مقصود از درون اینکه شما راجع به چیز مهم وجدی فکر می کنی یا به تعبیر استاد دینانی مسئله داری و درون شما یک جرقه به قول معروف می زند یک چیزی کشف میکنی از دنیا از انسان از خدا یا هرچیز دیگر و اما عشق یک موضوع بسیار کلی هست مثلا عشق فرزند به مادر نوعی گرایش و علاقه و دوست داشتن و محبت و کلی چیز خوب دیگه هست یعنی عشق به یک موضوع کلی چیز داره و تازه ما چندین نوع عشق داریم مثل عشق زمینی، عشق های معنوی یعنی یک موضوع بسیار گسترده هست امیدوارم برای شما مفید بوده باشد والسلام
@@user-xk4me8nx9v درون یعنی چه و چگونه این درون شکل میگیرد؟ عشق انواع گوناگونی ندارد چون اگر داشته باشد میتوان قبول کرد که خدا هم انواع گوناگون دارد ! اما مهمترین مسئله این است که اصلا عشق یعنی چی و از کجا شکل میگیرد،امیدوارم راه تفکر روشن شده باشد
بخشی از این عشق از مغز شکل می گیرد مثلا عشق به جنس مخالف اما بخشی از آن توسط روح ایجاد می گردد لازم به ذکر که بین مغز انسان و روح او ارتباط پیچیده ای وجود دارد اما راجع به گوناگونی عشق مقصود بنده این است که نوع عشق ها فرق میکند اما همه عشق ها یک منشا دارند درون هم از همان اندیشه که در بعد دیگر مربوط به روح است پیدا میشود. در قرآن کریم خداوند به پیامبر می فرمایند که از تو درباره روح سوال می شود بگو آن از عالم امر پروردگار است.روح مربوط به شهود و ذوق هست اما دانشمندان علوم تجربی در تلاشند تا ارتباط روح و جسم را کشف کنند در این زمینه فکر می کنم دکتر بهرام الهی که یک پزشک ایرانی الاصل با تابعیت فرانسوی هستند گفته اند که روح از جنس یک ماده لطیف اما نه از نوع ماده ای که ما می شناسیم می باشد شاید کتاب های ایشان بتواند به شما کمک کند.
دوست گرامی استاد دینانی حرف شما رو رد نکردند و فرمودند بعضی افراد به همه چیز از دید طبیعی نگاه میکنن و علم بیرونی دارن که پذیرفته شدهست، اما ایشون دارن در مورد ایدئولوژی صحبت میکنن که مقدم بر علوم تجربی هست.. علم تجربی هم با توجه به صحبتهای استاد از بیرون به درون راه پیدا نمیکنه که ما فکر کنیم درون ما از انباشتن علوم بیرونی شکل میگیره یا از خاطرات یا هرچیزی دیگه..درون هر کسی، روح تمامیت یافته و کمال اوست که در روز الست به پرورده شدن از سمت و سوی خدا گواهی داده،، منتها چون از عالم لاهوت به عالم ناسوت و ماده نزول کرده و با کمبودهای مادی متولد میشه اصل کمالش که همون درونش هست رو فراموش میکنه...ما به قول استاد در مواجهه با علوم تجربی تازه در مییابیم اینها از نخست با تمامیتشان، در درون ما وجود داشته فقط نیاز داشتیم مواجه بشیم باهاشون و خودمونو در معرضشان قرار بدیم؛ سعی و تلاش کنیم تا پرده از اونها برداریم، وگرنه اگر در درون شما متر و معیاری برای شناخت علوم بیرونی وجود نداشته باشه شما چیزی فرا نمیگیرید، همین نشون میده اصل همه چیز در درون ماست..همانطور که میدونید به یک گرگ هرچقدر آموزش اهلی شدن بدهید باز غریزهاش اهلی نخواهد شد، چون درونش اهلیت وجود نداره. پاینده باشید.
@@maryammousavi7862 اول از همه ما در مورد آدم سخن میگیم و نه حیوان. پس مثال شما در مورد گرگ بی راهه است عزیز. دوم اینکه روح یعنی چی؟ چیزی به نام روح وجود نداره. موجودات زنده از دو قسم اساسی تشکیل میشوند. بدن و افکار. بدن از انباشته شدن غذا آب و... تشکیل میشه و افکار از خاطره، تجربه و دانش. و همه و همه اینها بنا به محل زندگی و طریقه یادگیری شما متفاوت خواهد بود. بقیه داستان و رمان هست که برای گمراه کردن من و شما ساختن.
روز الست را روزی گفتند استاد ک واقع نشد !!! طبق گفتار استاد الست در علم خدا اتفاق افتاد یعنی این واقعه یا این روز یا این هنگامه الست وقتی که حضرت باری تعالی از بندگانش یا به تعبیری دیگر مخلوقات انسانیش عهد گرفت این عهد را خدا از موجود خلق شده نگرفت ! بلکه در علم خداوندی بود ن در واقعیت!! و انسان چگونه عهد بست وقتی اونجا حضور نداشت ؟ خواهشا وقتی نمی دانیم و نمیتوانیم واقعه ای را ک اتفاق افتاده را با عقل دنیوی و محدود خودمون توضیح بدیم چ اصراری به یاوه گویی است الله اکبر و الله اکبر و هزاربار پناه بر خدای کریم از دست این انسان متکبر نادان ولی در ادعا خود را خدا بین
به همون دلیل تاریخ نجس شدن قند را که وقتی تجاری وارد کردند و تجار داخلی که تجارتشان خراب شد دست به دامان فقهای دنیاپرست شدند و آنها هم فتوی دادند قند از استخوان مرده درست میشود و نجس است و بعد از مدتی وقتی توانستند تجار وارد کننده باج لازم را به فقها بدهند آنها هم یک ضمیمه اضافه کردند که اگر قند را در چای بزنید و بخورید پاک میشود و به همین دلیل پدر و مادر بزرگهای قدیم عادت داشتند قند را در چای بزنند و بخورند چون بعد از آن تبدیل به سنت و فرهنگ شد ، حال میتوانید دلیل نجس بودن سگ را در تاریخ پیدا کنید، حال از نظر،معنوی سگ نشانه دله بودن نفس انسان است که مرتب گفته های دیگران را حفظ میکند مانند لقمه هایی و با تکرار آنها برای خودش شخصیت و هویت فکری میگیرد و هویتش را سیر میکند و اگر همین سگ نفس تربیت شود،به انسان وفادار است
"جامعه ای پیشرفت میکنه که با تفکراینده رو پیش بینی کنه" + صحبت های شما درباره خود انتقادی نه دکتر عزیز مشکل جامعه ایرانی تفکر درباره آینده یا عدم خود انتقادی نیست شما بصورت روزمره اگر جامعه رو مشاهده بفرمایید بصورت دائم از راننده تاکسی تا مکانیک ماشین یا در حال انتقاد هستن یا تفکر درباره آینده. اتفاقا جناب دکتر مشکل جامعه انجام افراطی همین دو تا کار هست همین ذهن جمعی باعث انقلاب 40 سال پیش شد بخاطر این مریضی تفکر انتقادی و همینطور نگاه به آینده پس از مرگ تا حدی. که خب نتیجه رو هم میتونین ببینین. تو همه ابعاد جامعه فعلی پسرفت داشته هم فرهنگ هم اقتصاد هم سیاست هم آزادی هم عدالت هم ارزش های درونی جامعه و... مغزی که مشکل رو بوجود آورده نمیتونه مشکل رو حل کنه فقط مشکلات بیشتری بوجود میاره راهکار در استفاده بیشتر از مغز نیست راهکار در زندگی بدون تعصب و همراه با عشق هست یعنی در همه مراحل زندگی عشق جهت دهنده به انسان باشه. مغز فقط میتونه یک مشکل که مشخص تعریف شده رو حل کنه اگر فراتر از این استفاده بشه مشکل آفرینه
بنده مخالفم زیرا که فقط عشق نمی تواند جهت آفرین باشد،شما نقش عقل رو انکار کردید پیشنهاد میکنم صحبت های عمیق دکتر رو در مورد عقل و البته عشق گوش کنید همچنین کتاب دفتر عقل و آیت عشق پاسخی به مسئله شما ممکن است بدهد
دوست گرامی جامعهی ما به شکلی که استاد دینانی میفرمایند خود انتقادی و تفکر در مورد آینده ندارند... فرمودند سه دسته آدم رو با نوع سخن گفتنشون میتونیم بشناسیم، که دستهی اول تنها در مورد آدمهای دیگه صحبت میکنن دومین دسته در مورد وقایع و حوادث، سومین دسته در مورد اندیشهها و ایدهها... مشکل جامعهی ما از اینه که عموما بیشتر از دستهی اولیم... ما بیشتر دیگرانتقادی داریم تا خودانتقادی..منظور از خودانتقادی هم خدایی ناکرده مذمت و توهین به حرمت نفس خودمون یا حمله به عزت نفس خودمون نیست، خودانتقادی یعنی هر لحظه و هر مکان خودمون را با معیارهای بیرونی و درونی بسنجیم.. ببینیم تا چه حد به آن تعادلی که استاد فرمودند نزدیکیم یا دور! اگر خودانتقادی صورت بگیرد،آنوقت تفکر در مورد آینده در مسیر درستی قرار میگیرد، آن کسی که تعادل بین بیرون و درون خودش برقرار کند، نیازی ندارد در مورد دیگری انتقاد کند و یا آخرتی نیامده در اون مورد نگران باشد..اصل موضوع سر تربیت کردن خودمان هست نه دیگری.. اینکه بدانیم که هر چه کسب کنیم باز هنوز نمیدانیم، اگر به این فهم رسیدیم مشکلات از فراروی ما کنار میرود، در پناه خدا باشید.
جناب استاد سلام درود خدمت شما یکی از مرید های شما از کشور افغانستان دره پنحشیر از سخنان پر فیض شما همیشه لزت می بریم خداوند حفظ کند شما
ماشالا به پنجشیری ها
با تشکر از علم اگاهیتان که بی نظیره با بیانات گویا و دلپدیر ادم و غرق در تفکر می کند تحسین و تقدیر دارد اینگونه با فصاحت بیان می فرمایید بزرگواران تشکر بی منتها از کمالاتتان ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
با عرض سلام و ادب و احترام مشتاقان شنیدن سخنان ایشان هستم سخنان فوق عالی و بسیار آموزند که بر ما لازم هست از اطلاعات ایشان بهره مند شویم خداوند به ایشان پاداش دنیا و آخرت دهد. دوست دارم وارد کانال ایشان شوم لطفا راهنمائی بفرمایید.
آمین 🧿
سلام عزیزان خدا در سوره یونس فرموده تا خدا اجازه نده ایمان به قلب کسی رسوخ نمیکنه چه گونه این اجازه ورخست رو از خدا دریافت کنیم
💚🤍❤ 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
💕 فیلسوفان و فلسفه ایران زمین 💞
سلام ، من گرچه سوادی زیادی ندارم اما از سخنان ایسان لذت میبرم❤
رب ما را به حال خود وا نميگذارد بسيار عالي
ممنون وتشکر از استادان محترم وگرامی که با اشتیاق به سخنانشان گوش فرا می دهیم ،درود برشما.درپناه خدا🌹🌹🌹
خدابه شما استاد دینانی عزیز، عمر طولانی و با عزت ببخشد، که چشم دل ما رو به حقایق باطنی روشن میکنید..انشالا بتونم شما رو از نزدیک زیارت کنم و از حضور پر فیضتون بهرهمند بشم.
سلام خدمت دو بزرگوار
مباحث همگی عالی هستند
قدردان و منت داریم
تشکر از برنامه تان
سلام به استاد عزیزم جناب دینانی، الان نمیفهمیم عالی بود، آقای لاریجانی تعریف استاد لطیف بود ولی در اصل کلید واقعیت و موفقیت است که ما باز نفهمیدیم.
❤❤❤ سلامت و سربلند ❤❤❤
تشکر🙏🍀
سپاس🙏💙
انکه دانست که ندانست توانست انکه ندانست که ندانست نتوانست ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خدا شما را هر چه خواهید دهد
استاد گرامی شما فرمودید علم در درون است
پس اشکال بر تعریف علم که وارد میآید را چگونه دفع میکنید العلم حصول صورت الشئ عند العقل
که خود حصول ظهور در بدست آوردن از خارج دارد
روان انسانی دروجوده خوده انسان جسمی وجودنداردروان دردرون روح انسان است روان ماازتواناییهاوموجودات تشکیل دهنده روح است هماننده ذهن درجسم انسانهاوبارفتن روح به هرکجاروان هم بااون روان است عین افکاردرذهن وجودی انسانها....
❤❤❤❤❤
⚘🌿⚘🌿⚘🌿
مجری برنامه فقط میگه آفرین آفرین کلماتی دیگری هم برای تایید هست
آفرین 😁
سوال از استاد دو انسان در دو شرایط مختلف بدنیا امده و یکی پدر مادر عارف و روشن و دیگری در خانواده ایی با پدر و مادر معتاد و فرو مایه ! در اینجا اول عدل خدا و با اینکه احتمال خراب شدن با شرایط خوب نیز هست ولی باید قبول کرد که درصد موفقیتش بیشتر از بد شرایط است .چگونه و چرا و ....؟
🇦🇫🇮🇷💞
👏👏👏👏🇮🇷🇮🇷
خدا نگهدارتان
خدافظ
انسان بايد به هرچیزکه دست میابدومیرسدبایدازطرف خداوندوبرخدابرسدوبه همین دلیل اصلی است که خداونددرشرایط وقوانین خوداین راقرارداده که هرچه بیشتربخواهیدخدارابشناسیدازخدابخواهیدواگربخواهیدهرچه بیشتربه خدانزدیک شویدازخدابیشتربخواهیدچون اگربه هرچیزکه میرسیدبه خدانزدیکترمیشویدپس بیشتربخواهیدتابیشتربه خداوندنزدیکتربشویدتاحدی که به خدابرسیداین شرط ومعامله باخداونداست ولی افسوس که انسانهاازچه کسانی میخواهندوبه چه چیزهامیرسندوووووو
و دیگر در زلزله ایی چندین هزار زن و مرد و کودک و جوان و پیر میمرند ! در این میان خدا کجای معادله و حکمت و عدل و ....؟
و بزرگانی مانند حافظو ... در انتهای زندگی اقرار کردند که فهمیدیم که هیچ نفهمیدیم . حال شما چه فهمیدید !
درون از کجا شکل میگیره؟ عشق یعنی چی؟ انسان یا همان حیوان ناطق از 2 قسمت تشکیل یافته، بدن و تفکر! بدن از انباشته شدن غذا تشکیل شده و تفکر از تشکیل شده از خاطره، تجربه و علم. داستان سرایی کمکی به یافتن درون و عشق نمیکنه.
دوست عزیز مقصود از درون اینکه شما راجع به چیز مهم وجدی فکر می کنی یا به تعبیر استاد دینانی مسئله داری و درون شما یک جرقه به قول معروف می زند یک چیزی کشف میکنی از دنیا از انسان از خدا یا هرچیز دیگر و اما عشق یک موضوع بسیار کلی هست مثلا عشق فرزند به مادر نوعی گرایش و علاقه و دوست داشتن و محبت و کلی چیز خوب دیگه هست یعنی عشق به یک موضوع کلی چیز داره و تازه ما چندین نوع عشق داریم مثل عشق زمینی، عشق های معنوی یعنی یک موضوع بسیار گسترده هست امیدوارم برای شما مفید بوده باشد والسلام
@@user-xk4me8nx9v درون یعنی چه و چگونه این درون شکل میگیرد؟ عشق انواع گوناگونی ندارد چون اگر داشته باشد میتوان قبول کرد که خدا هم انواع گوناگون دارد ! اما مهمترین مسئله این است که اصلا عشق یعنی چی و از کجا شکل میگیرد،امیدوارم راه تفکر روشن شده باشد
بخشی از این عشق از مغز شکل می گیرد مثلا عشق به جنس مخالف اما بخشی از آن توسط روح ایجاد می گردد لازم به ذکر که بین مغز انسان و روح او ارتباط پیچیده ای وجود دارد اما راجع به گوناگونی عشق مقصود بنده این است که نوع عشق ها فرق میکند اما همه عشق ها یک منشا دارند درون هم از همان اندیشه که در بعد دیگر مربوط به روح است پیدا میشود. در قرآن کریم خداوند به پیامبر می فرمایند که از تو درباره روح سوال می شود بگو آن از عالم امر پروردگار است.روح مربوط به شهود و ذوق هست اما دانشمندان علوم تجربی در تلاشند تا ارتباط روح و جسم را کشف کنند در این زمینه فکر می کنم دکتر بهرام الهی که یک پزشک ایرانی الاصل با تابعیت فرانسوی هستند گفته اند که روح از جنس یک ماده لطیف اما نه از نوع ماده ای که ما می شناسیم می باشد شاید کتاب های ایشان بتواند به شما کمک کند.
دوست گرامی استاد دینانی حرف شما رو رد نکردند و فرمودند بعضی افراد به همه چیز از دید طبیعی نگاه میکنن و علم بیرونی دارن که پذیرفته شدهست، اما ایشون دارن در مورد ایدئولوژی صحبت میکنن که مقدم بر علوم تجربی هست.. علم تجربی هم با توجه به صحبتهای استاد از بیرون به درون راه پیدا نمیکنه که ما فکر کنیم درون ما از انباشتن علوم بیرونی شکل میگیره یا از خاطرات یا هرچیزی دیگه..درون هر کسی، روح تمامیت یافته و کمال اوست که در روز الست به پرورده شدن از سمت و سوی خدا گواهی داده،، منتها چون از عالم لاهوت به عالم ناسوت و ماده نزول کرده و با کمبودهای مادی متولد میشه اصل کمالش که همون درونش هست رو فراموش میکنه...ما به قول استاد در مواجهه با علوم تجربی تازه در مییابیم اینها از نخست با تمامیتشان، در درون ما وجود داشته فقط نیاز داشتیم مواجه بشیم باهاشون و خودمونو در معرضشان قرار بدیم؛ سعی و تلاش کنیم تا پرده از اونها برداریم، وگرنه اگر در درون شما متر و معیاری برای شناخت علوم بیرونی وجود نداشته باشه شما چیزی فرا نمیگیرید، همین نشون میده اصل همه چیز در درون ماست..همانطور که میدونید به یک گرگ هرچقدر آموزش اهلی شدن بدهید باز غریزهاش اهلی نخواهد شد، چون درونش اهلیت وجود نداره. پاینده باشید.
@@maryammousavi7862 اول از همه ما در مورد آدم سخن میگیم و نه حیوان. پس مثال شما در مورد گرگ بی راهه است عزیز. دوم اینکه روح یعنی چی؟ چیزی به نام روح وجود نداره. موجودات زنده از دو قسم اساسی تشکیل میشوند. بدن و افکار. بدن از انباشته شدن غذا آب و... تشکیل میشه و افکار از خاطره، تجربه و دانش. و همه و همه اینها بنا به محل زندگی و طریقه یادگیری شما متفاوت خواهد بود. بقیه داستان و رمان هست که برای گمراه کردن من و شما ساختن.
حیف ایران حیف اینهمه معارف شبعی ایرانی که همه در فلبها از بین رفته
لاریجانی میشه کمتر پارازیت بندازی لطفا کمتر حرف بزن نمیگن لالی
روز الست را روزی گفتند استاد
ک واقع نشد !!!
طبق گفتار استاد الست در علم خدا اتفاق افتاد
یعنی این واقعه یا این روز یا این هنگامه الست
وقتی که حضرت باری تعالی از بندگانش یا به تعبیری دیگر مخلوقات انسانیش عهد گرفت
این عهد را خدا از موجود خلق شده نگرفت !
بلکه در علم خداوندی بود
ن در واقعیت!!
و انسان چگونه عهد بست وقتی اونجا حضور نداشت ؟
خواهشا وقتی نمی دانیم و نمیتوانیم واقعه ای
را ک اتفاق افتاده را با عقل دنیوی و محدود خودمون توضیح بدیم
چ اصراری به یاوه گویی است
الله اکبر و الله اکبر
و هزاربار پناه بر خدای کریم
از دست این انسان متکبر نادان ولی در ادعا خود را خدا بین
از دست صوفیان و مدعیان همه چی دون
بکجا پناه ببریم
الله اعلم
پس چرا میگن سگ نجسه
به همون دلیل تاریخ نجس شدن قند را که وقتی تجاری وارد کردند و تجار داخلی که تجارتشان خراب شد دست به دامان فقهای دنیاپرست شدند و آنها هم فتوی دادند قند از استخوان مرده درست میشود و نجس است و بعد از مدتی وقتی توانستند تجار وارد کننده باج لازم را به فقها بدهند آنها هم یک ضمیمه اضافه کردند که اگر قند را در چای بزنید و بخورید پاک میشود و به همین دلیل پدر و مادر بزرگهای قدیم عادت داشتند قند را در چای بزنند و بخورند چون بعد از آن تبدیل به سنت و فرهنگ شد ، حال میتوانید دلیل نجس بودن سگ را در تاریخ پیدا کنید،
حال از نظر،معنوی سگ نشانه دله بودن نفس انسان است که مرتب گفته های دیگران را حفظ میکند مانند لقمه هایی و با تکرار آنها برای خودش شخصیت و هویت فکری میگیرد و هویتش را سیر میکند و اگر همین سگ نفس تربیت شود،به انسان وفادار است
"جامعه ای پیشرفت میکنه که با تفکراینده رو پیش بینی کنه" + صحبت های شما درباره خود انتقادی
نه دکتر عزیز مشکل جامعه ایرانی تفکر درباره آینده یا عدم خود انتقادی نیست شما بصورت روزمره اگر جامعه رو مشاهده بفرمایید بصورت دائم از راننده تاکسی تا مکانیک ماشین یا در حال انتقاد هستن یا تفکر درباره آینده.
اتفاقا جناب دکتر مشکل جامعه انجام افراطی همین دو تا کار هست همین ذهن جمعی باعث انقلاب 40 سال پیش شد بخاطر این مریضی تفکر انتقادی و همینطور نگاه به آینده پس از مرگ تا حدی.
که خب نتیجه رو هم میتونین ببینین. تو همه ابعاد جامعه فعلی پسرفت داشته هم فرهنگ هم اقتصاد هم سیاست هم آزادی هم عدالت هم ارزش های درونی جامعه و...
مغزی که مشکل رو بوجود آورده نمیتونه مشکل رو حل کنه فقط مشکلات بیشتری بوجود میاره راهکار در استفاده بیشتر از مغز نیست راهکار در زندگی بدون تعصب و همراه با عشق هست یعنی در همه مراحل زندگی عشق جهت دهنده به انسان باشه. مغز فقط میتونه یک مشکل که مشخص تعریف شده رو حل کنه اگر فراتر از این استفاده بشه مشکل آفرینه
بنده مخالفم زیرا که فقط عشق نمی تواند جهت آفرین باشد،شما نقش عقل رو انکار کردید پیشنهاد میکنم صحبت های عمیق دکتر رو در مورد عقل و البته عشق گوش کنید همچنین کتاب دفتر عقل و آیت عشق پاسخی به مسئله شما ممکن است بدهد
با صحبت های شما راجع به مشکلات جامعه موافقم البته من فکر می کنم در کنار عشق، سطح آگاهی معنوی و شعور نیز باید بالا برود فقط عشق کارساز نیست
دوست گرامی جامعهی ما به شکلی که استاد دینانی میفرمایند خود انتقادی و تفکر در مورد آینده ندارند... فرمودند سه دسته آدم رو با نوع سخن گفتنشون میتونیم بشناسیم، که دستهی اول تنها در مورد آدمهای دیگه صحبت میکنن دومین دسته در مورد وقایع و حوادث، سومین دسته در مورد اندیشهها و ایدهها...
مشکل جامعهی ما از اینه که عموما بیشتر از دستهی اولیم... ما بیشتر دیگرانتقادی داریم تا خودانتقادی..منظور از خودانتقادی هم خدایی ناکرده مذمت و توهین به حرمت نفس خودمون یا حمله به عزت نفس خودمون نیست، خودانتقادی یعنی هر لحظه و هر مکان خودمون را با معیارهای بیرونی و درونی بسنجیم.. ببینیم تا چه حد به آن تعادلی که استاد فرمودند نزدیکیم یا دور! اگر خودانتقادی صورت بگیرد،آنوقت تفکر در مورد آینده در مسیر درستی قرار میگیرد، آن کسی که تعادل بین بیرون و درون خودش برقرار کند، نیازی ندارد در مورد دیگری انتقاد کند و یا آخرتی نیامده در اون مورد نگران باشد..اصل موضوع سر تربیت کردن خودمان هست نه دیگری.. اینکه بدانیم که هر چه کسب کنیم باز هنوز نمیدانیم، اگر به این فهم رسیدیم مشکلات از فراروی ما کنار میرود، در پناه خدا باشید.