کتاب صوتی عمویم جمشید خان که باد او را با خود می برد اثر بختیار علی
Вставка
- Опубліковано 31 тра 2024
- به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
bit.ly/32WNB
کتاب صوتی عمویم جمشید خان که باد او را با خود می برد اثر بختیار علی
«جمشیدخان»، کُرد عراقی که در دوران صدام بهعلت کمونیستشدن به زندان افتاده، بر اثر شکنجههای بعثیها آنقدر لاعر شده که با باد به هوا میرود. این ویژگی موجبِ ماجراهای عجیب و ایجادِ موقعیتهای متناقض میشود.
دربارهی کتاب
این رمان جذاب به قلم یکی از نویسندگان کُرد معاصر، قصهی مردی به نام جمشیدخان را روایت میکند که در نتیجهی رخدادهای قصه، چنان لاغر و نحیف گشته که حتی باد هم میتواند او را با خود ببرد. راوی قصه، برادرزادهی جمشیدخان، یعنی سالارخان، است که داستان زندگی عمویش را روایت میکند.
جمشیدخان در دوران نوجوانی، اسیر بعثیها شده و شکنجههای روحی و جسمی آنان او را آنقدر لاغر کرده که حتی باد میتواند او را جابهجا کند. هر دفعهای که این اتفاق میافتد، جمشیدخان از نظر فکری و روحی دگرگون شده و بخشی از حافظهی خود را از دست میدهد.
«بختیار علی» داستان «جمشید خان عمویم، که باد همیشه او را با خود میبرد» را با سبک رئالیسم جادویی به نگارش درآورده و در آن از اسامی غیرمعمولی هم بهره برده است؛ آنچه میتوان از این رمان برداشت کرد این است که درصورت نداشتن یک خط فکری مشخص، بادِ حوادث، شما را به سمتوسوهای مختلفی خواهد برد و این محکمنبودن در عقیده و حزبِ باد بودن، ممکن است برای فرد گران تمام شود.
«جمشید خان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» یک کتاب نمادین اجتماعی و فلسفی است و کار آن بهچالشکشیدن عقاید و افکار خوانندگان است؛ بنابراین تمام کسانی که بهدنبال یک رمان قابلتأمل با داستانی جذاب میگردند، مخاطب این قصهی درخشان از «بختیار علی» هستند.
دربارهی نویسنده
«بختیار علی» رمان نویس، شاعر و نظریهپرداز اندیشمند کُرد است. او در سال ۱۹۶۰ در سلیمانیهی کردستان عراق چشم به جهان گشود و در همانجا تحصیلات مقدماتی و متوسطه را به پایان رساند و سپس در دانشگاههای سلیمانیه و هولیر (اربیل) در رشتهی زمینشناسی تحصیل کرد، تا اینکه در تظاهرات دانشگاه سلیمانیه در سال ۱۹۸۳ مجروح شد. بدین ترتیب بود که دانشگاه را رها و تمام وقت خود را صرف آفرینش ادبی کرد. در همان سال بود که قصیدهی «سرزمین» را سرود. همان قصیده که ۹ سال بعد آن را در مجموعه شعر «گناه و کارناوال» چاپ کرد. او چهرهای جهانی در زمینهی ادبیات است که بیش از پانزده سال، بهسبب سانسور شدید، هیچکدام از نوشتههایش چاپ نشدند. وی کتابهای بسیاری در زمینهی نقد سیاسی، اجتماعی، فلسفی و ادبی تألیف کرده است.
بختیار علی تابهحال ده رمان و پنج مجموعهشعر و پانزده کتاب نقد سیاسی، اجتماعی و فلسفی دارد و جهانیترین چهرهی ادبی کُرد محسوب میشود. آخرین انار دنیا، جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد، غروب پروانه و مرگ تکفرزند دوم از مشهورترین آثار اوست.
کتاب مرجع
My Uncle Jamshid Khan: who has always been taken by the wind
Author: Bakhtyar Ali
راوی: علیرضا تابان
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#عمویم_جمشیدخان
#علیرضا_تابان
#کتاب_گویا_صوتی
00:00:00 فصل اول
00:25:35 فصل دوم
00:46:11 فصل سوم
01:20:48 فصل چهارم
01:49:09 فصل پنجم - Розваги
استادقربونت برم چقدرحرص میخوری وجدی میگیریدوداستان تعریف میکنیدالهی خدابهتون سلامتی وشادی بده
آمین
خوانش بسیار عالی و پر احساس راوی تاثیر این داستان زیبا و پرفرازونشیب را که کم و بیش انعکاس دردناکی از واقعیت زندگی همه انسانهاست صد چندان می کند.
سپاس و قدردانی صمیمانه تقدیم به شما عزیزان 🌺🌺🌺🌺
درود بر شما کارت عالی بود دستمریزاد
ایمان خود را به انسانیت از دست ندهید. انسانیت همچون اقیانوس است. حتی اگر چند قطره از آن کثیف شود، کل اقیانوس کثیف نخواهد شد.
دورد با سپاس بسیار زیبا بود همین طور است
رمان های ترکیه ای هم لطفا بزارید متن های جذاب و سنگین دارند. تشکر
فیلم های ترکیه ای به اندازه کافی هست☺️
اميدوارم رمان هاى فارسى بيشتر بزاريد👍🏼
در صورت دسترسی حتما انجام میدهیم. البته بختیار علی، نویسنده ایرانی نیست. ایشان نویسنده کرد، متولد سلیمانیه هستند.
لطفا رمان No friend but mountain رو هم ترجمه کنید
سلام من در زمینه صدا و بیان فعالیت میکنم و میتونم برای کتاب های صوتی با صدا و بیان زیبا بهتون کمک کنم تا همکاری عالی داشته باشیم.✌🥰
سلام من در زمینه صدا و بیان فعالیت میکنم و میتونم در بارگذاری فایل های صوتی بهتون کمک کنم تا ویدیو های عالی با صدا و بیان شیوا منتشر کنید و همکاری عالی با هم داشته باشیم.🙏🥰
🙏🌺🌹💐
ماجرای داستان خیلی شر و ور بود
شما درک نکردین عزیز
حال فکری و اعتقادی عمو جمشید رو جایی ندیدید؟
گویندە با تن صداش حالت مسخرە و فکاهی به داستان دادە در حالی که داستان ابدا فکاهی نیست